Ooma
پرسش (1400/01/26):

دوستان احساس میکنم افسردگی بعد زایمان گرفتم

من بعد اتفاقاتی که توی اتاق عمل برام پیش اومد،قبلا براتون پست گذاشتم...و یک سری اذیت های خانواده همسرم و یک سری بی توجهی
الان چند روزه همش گریه میکنم،حوصله هیچ کس رو ندارم.شیرم خیلی کم دارم...نمیدونم چیکار کنم

بخاطر نی نی قوی باش الان هوا خوبه برو بیرون به ماشین دور بزن باشوهرت حرف بزن بگو احساس تنهایی میکنم نریز تو خودت
تنها کسی که میتونه کمکت کنه خودتی عزیزم، به خودت تلقین کن که چیزیت نیست
واقعا چیزی نیست یکم زیاد خسته شدی از بچه داری یا از بی توجهی
بچه رو بده به مامانت برو بیرون یکم پیاده روی کن برو یه بستنی بخور ،برو مرکز خرید بگرد
حالم خوب نیست،همش گریه میکنم
اصلا دست خودم نیست
عزیزم ، ب فکر کوچولوت باش ،
عزیزم درکت میکنم من ۲۰ روز مادر شوهرم زجرم دادم مامانمم کنارم بود‌خون دل خوردم نفرینش کردم ی زن عقده ای ک میگفت پاشو برا شوهرت غذا درست کن ایشالا ک‌مادر شوهرم مریضی بگیره فلج شه محل سگ نمیدمش
ب فکر خودت باش اهنگ شاد گوش بده برو بیرون
هیما حرف و بی توجهی همه رو بزار کنار..توالان خیلی خوشبختی چن مادرشدی ی نی نی داره ی ثمره ک فردا موقع ناتوانی دستگیرت بشه ..منو ببین سه ساله دارم ب زمینو زمان میزنم ک باردار بشم ولی انگار ن انگار پ خداروشکر کن برا نعمتی ک بهت داده و تو لایق دونسته مادربشی امید ی نفر دیگه بشی
اونجور ک دوستداری زندگی کن از هیچکی هم توقع ن اشته باش براخودت ارامش بخر لذت ببر از زندگیت مگه چقدر ماها عمر میکنیم ک مدام کلنجار بریم ک چرا مادرشوهرم ال کرد بل کرد
اتفاقا اونا بی توجهی میکنن تا حال تورو خراب کنن ولی تو نزار ب هدفشون برسن اصلا برات مهم نباشه
بزن ب در بی خیالی و فقط خودت رو مهم بودن خودتو بزار تو الویت نزار احدی حالتو خراب کنه
همین الان ببین دویست نفر تایپیکتو دیدن و بی توجه رد شدن چن اصلا کسی براش مهم نیس تو حالت چ جوریه ..پ خودت بفکز خودت باش ..خیلی براخودت ارزش بزار خودتو دوست داشته باش
گلم‌ بعد زایمان همه چی یهو تغییر میکنه
نقش مادری اضافه میشه
و خانم به علت هورمون ها کلا زودرنج و حساس میشه
سعی کن اگه کسی رو داری مثل مادر یا خواهر که مطمینه بچه رو بزاری پیششو دوساعتی با همسرت برو بیرون وقت بگدرون و به هیچی فکر نکن
سعی کن از رفتار دیگران رنجیده نشی نه الان سعی کن کلا
من مادرشوهرم فقط دوبار اومد مثل مهمون یه گوشه نشست و رفت حتی به بچه ام دست نزد با اینکه خیلی ادعای محبت و مهربونیش میشه اولش ناراحت شدم ولی بعد با خودم گفتم خو به درک هرکی هرطور دوس داره برخورد میکنه من چرا ناراحت بشم
سعی کن قوی باشی از الان شما دیگه یه مادری و باید خیلی قوی باشی عزیزم
منم از خستگی زیاد حس میکنم افسردگی گرفتم...خستم خیییلی
خواب نی نی شما تنظیم شده
شب ها همچنان دیر میخوابه😁
طبیعیه گلم اگه کسی و داری ازش کمک بگیر
واااای ینی همچنان باید بی خوابی بکشیم
نه گلم پسر من تا ۶ ماهگی خوب بود بعد اون به خاطر اینکه رفتم خونه مامانم خوابش بهم ریخت
مامانم هست کنارم اما روم نمیشه.عذاب وجدان دارم چون خستگیمو سر پسرم خالی میکنم 😔
بعد ۲ ماهگی خوب میشن نترس
منم افسردگی فبلش گرفتم
نه عذاب وجدان چیه از مادر بهتر کسی نیست کمک بگیر ازش
شما دیگه چرا گلم😄
خداکنه.واقعا کم اوردم
میگیرم ازش.اما همیشه که کنارم نی
کاملا درکت میکنم
از وجود مادرت استفاده کن
روزی دوساعت بخواب بچه رو بزار پیش مادرت
من از ۱۵ روزگی تنها بودم واقعا ادیت شدم😔
هر وقت خیلی خسته شدی بچه رو ببر پیش مامان یا بگو ایشون بیاد خونت
😁
میخوام خودمو اماده کنم
نه گلم اینجوری فکر نکن
ایشالله بعد زایمان انرژیت چندبرابر میشه
وای خیلی سخته.اره همین کارو میکنم.بخاطر پسر بزرگمم شده از مامانم کمک میگیرم چون وقتی خیلی خسته میشم سر اون طفلی خالی میکنم
عهه. هیما جون مبارکه. بسلامتی. همه هم دوره ای های من زایمان کردن من موندم هنوز. جااله ادم تو هر دوره ای از شرایطش راضی نیست، من الان منتظر زایمانم. فکر میکنم اگه بزام خوشبخت ترینم. اما شما که زاییدین بازم .... خدایا حکمتتو شکر
اگه حذلت خیلی بده برو دکتر حتما.
اصلا هم عذاب وجدان نداشته باش هر کسی بعد از زایمان خسته هست.نه ماه تمام بچتو حمل کردی الان بایدم خسته باشی .
شما قبل مادر بودن یک انسانی .هر انسانی خسته میشه.ناراحت میشه .عصبی میشع خوشحال میشه بیمار میشه.
پس برا این چیزا ناراحت نباش تو اول باید حال خودت خوب باشه تا بتونی از بچه مراقبت کنی.
حتما یه دکتر برو نشد برو بهداشت اونجا مشاور داره یه حلسه باهاش حرف بزن‌.حتی شده یه دکتر عمومی.
برا هر کسی ممکنه رخ بده
بنظرم با همسرت در موردش صحبت کن و ازش بخاه بیشتر کمکت کنه. با هم برین بیرون و لچرو یک سافتهایی بدین خانواده نگه دارن.
عزیزم اوایل همینجوریه قوی باش خوب میشی کم کم
عزیزم بهترین دوران دوران بارداریه.البته اگه بارداریت سخت نباشه
سلام هیما جان عزیزم من نمیدونم زایمانت چطور بود یا این ۵روزه چی بهت گذشت چون تاپیک قبلت رو نخوندم ولی عزیزم هیچی بهتر از سلامتی خودت نیست تو الان مادر شدی نی نی بهت احتیاج داره پس سعی کن فکرای منفی رو از خودت دور کنی امیدوار باش به اینده برا خودت زندگی کن. گلم من روز زایمان تو اتاق عمل فشارم پایین اومد حالم بد شد در حدی که دکتر ترسیده بود بعد از اون وقتی راه رفتم و ابمیوه خوردم همه حالشون خوب بود اما من حالم طوری بد شد که با مسکن قوی خوابوندنم از درد جیغ میزدم و گریه میکردم تا مرخص بشم دوبار این اتفاق برام افتاد بعدم ک اومدم خونه دخترم زردی داشت سه روز بعدشم خودم حالم بد شد کرونا گرفته بودم ۸روز تو خونه حالم بد بودو میرفتم بیمارستان سرم میزدم ولی خوب نشدم ۸ روز بیمارستان بستری شدم بعد از اون ۴روز تو خونه بودم تنها فکرش رو بکن ۲۰ روز بچه هام ندیدم بعد رفتم خونه مادرم پیش بچه هام ده روز موندم اومدیم خونمون یک هفته ای بعد از عید گوشی دوم شوهرم تو ماشینش پیدا کردم خیلی سخت بود برام هر چی پیام تو گوشی به هم داده بودن جلو چشمم راه میرن هر شب تا صبح فکر میکنم ک چرا ولی به خاطر بچه هام سعی میکنم خوب باشم تو هم سعی کن به خودت امیداواری بدی
خودت باید به خودت کمک کنی افسردگی مال آدم های ضعیفه تو قوی هستی
عزیزم نگران نباش منم دقیقا حس شما رو داشتم و متاسفانه شوهرم درکم نکرد ولی خودم سعی کردم خوب شم و هر روز آهنگ شاد گوش میدم تا حالم بهتر شه
من افسردگی بعد زایمان گرفتم حالم خیلی بد شد ‌. رفتم روان پزشک بهم دارو داد الان خیلی بهترم
زایمانت مبارک عزیزم 😍
انشالله ک ب زودی حالت خوب شه
خودتو سرگرم کن عزیزم حالت زودتر خوب شه
قران بخون
نی نی پسره؟؟؟؟؟؟

سوالات مشابه