Ooma
انتخاب نام دختر و پسر
اسم پسر با ه همراه با معنی
نام معنی مشاهده
هابیل(عبری) 1- به معنی «نفس یا بخار»؛ 2- (اَعلام) (در تورات) دومین پسر حضرت...توضیحات بیشتر
هاتف(عربی) 1- ندا دهنده‌ای که صدایش شنیده شود اما خودش دیده نشود، مانند فر...توضیحات بیشتر
هادیهادی،در لغت به معنای راهنماست . هادی از القاب امام علی النقی امام دهم ...توضیحات بیشتر
هارون(عبری ؟) 1- (در قدیم) قاصد و پیک شاه که زنگوله‌ای بر کمر میبست تا راه ...توضیحات بیشتر
هاشم(عربی) 1- (در قدیم) شکننده، خرد کننده؛ 2- (اَعلام) 1) نام ابن عبد مناف...توضیحات بیشتر
هامان(اَعلام) 1) هامان (مشهور) وزیر اخشویروش [خشیارشا که او را با اردشیر خل...توضیحات بیشتر
هانی(عربی) 1- مسرور؛ 2- میسر؛ 3- (اَعلام) 1) نام چند تن از مشاهیر عرب؛ 2) ...توضیحات بیشتر
هجیر(= هژیر) 1- (در قدیم) خوب، پسندیده؛ 2- (در شاهنامه) پهلوان ایرانی، پسر...توضیحات بیشتر
هخامنش1- دوست منش، دوست کردار، کسی که دارای کردار و اندیشه نیک است؛ 2- (اَعل...توضیحات بیشتر
هدایت(عربی) 1- راهنمایی کردن به مسیر درست، ارشاد؛ 2- (در تصوف) راهنمایی از ...توضیحات بیشتر
هدایت الله(عربی) راهنمایی شده از سوی خدا، ارشاد شدهی خداوند.توضیحات بیشتر
هرمز(اوستایی) (= ارمز، ارمزد، اورمزد، هورمز و هورمزد)، 1-(در ادیان) اهورام...توضیحات بیشتر
هرمزد(= هرمز)، ( هرمز.توضیحات بیشتر
هژار(کردی) 1- بینوا، فقیر، تنگدست؛ 2- (اعلام) عبدالرحمان ابن حاج ملامحمد ش...توضیحات بیشتر
هُژَبر(عربی، هزبر) (در قدیم) 1- شیر؛ 2- (به مجاز) پهلوان، مرد دلاور.توضیحات بیشتر
هژیر(= هجیر) 1- خوب، پسندیده؛ 2- زیبا؛ 3- چابک، چالاک؛ 4- (در حالت قیدی) ب...توضیحات بیشتر
هشام(عربی) 1- جُود و بخشش؛ 2- جوانمرد.توضیحات بیشتر
همایون1- دارای تأثیر خوب، خجسته، مبارک، فرخنده؛ 2- (در موسیقی ایرانی) یکی از...توضیحات بیشتر
همت(عربی) 1- اراده، انگیزه، و پشتکار قوی برای رسیدن به هدف؛ 2- بلند طبعی،...توضیحات بیشتر
همت الله(عربی) اراده و خواست خدا.توضیحات بیشتر
همراز1- ویژگی هر یک از دو یا چند نفری که راز خود را به یکدیگر میگویند؛ 2- ه...توضیحات بیشتر
هوتن(هو = خوب + تن) 1- خوب تن، نیک اندام؛ 2- (به مجاز) تندرست و خوش قد و ب...توضیحات بیشتر
هورام(عبری) 1- مرتفع؛ 2- (اَعلام) نام شهریار جازر که در هنگام افتتاح فلسطین...توضیحات بیشتر
هوشمند(هوش + مند (پسوند دارندگی و اتصاف)) 1- صاحب هوش، باهوش؛ 2- عاقل، بخرد.توضیحات بیشتر
هوشنگ1- به معنی کسی که منازل خوب فراهم سازد؛ 2- (اَعلام) (در شاهنامه) دومین...توضیحات بیشتر
هوشیار(پهلوی) (= هوشیار، هشیوار) 1- کسی که دارای هوش است، باهوش؛ 2- عاقل، بخ...توضیحات بیشتر
هومان(= هومن)، ( هومن. 1-توضیحات بیشتر
هومن(هو = خوب + من/ مان = اندیشه و روح) 1- دارندهی روح خوب و نیک اندیش؛ 2-...توضیحات بیشتر
هویداروشن، آشکار، نمایان، خوب پیدا.توضیحات بیشتر
هیبت الله(عربی) (نشانِ) شکوه و بزرگی خدا.توضیحات بیشتر
هَیثَم(عربی) 1- جوجهی عقاب؛ 2- جوجهی کرکس؛ 3- (اعلام) 1) هَیثَم بن اَسوَد، ا...توضیحات بیشتر
هیراد(دساتیر) 1- خود را به مردم تازه روی و خوشحال وانمود کردن؛ 2- بشیر.توضیحات بیشتر
هیربد(اوستایی) 1- آموزگار، معلم؛ 2- شاگرد، آموزنده؛ 3- رئیس آتشکده؛ 4- (در ...توضیحات بیشتر
هیرشهمتاتوضیحات بیشتر
هیژا(کردی، hêžā ) گرامی، شایسته، گران‌بها.توضیحات بیشتر
هیمن(کردی، hemin ) آرام.توضیحات بیشتر
هیوا(کردی، hiwā ) امید.توضیحات بیشتر
اسامی پسر با ریشه های

نام های دخترانه و پسرانه شروع شده با