Ooma
پرسش (1402/10/10):

چطور میتونم زایمان طبیعی راحتی داشته باشم؟

با سلام
چطور میتونم زایمان طبیعی راحتی داشته باشم؟ از الان چقدر پیاده روی کنم؟ چه ورزش هایی انجام بدم؟

سلام عزیزم هر دو مدل زایمان سختی های خودشو داره بسته به طاقت و آستانه تحمل دردت داره
ولی از الان پیاده روی نکن زیاد خوب نیست
بذار از هفته ۳۴ به بعد ورزش کن الان خیلی زوده
از الان زوده
از پزشکت بپرس کلاس آمادگی زایمان بهت معرفی میکنه
من ورزش کردم کارای خونمو می‌رسیدم مهمان داشتم همه جوره کار کردم نمیگفتم که حاملم فلان کارو نکنم بازم زایمانم اصلا راحت نبود
هر چیزی سختی خودشو داره
مادر شدنم سختیش این چیزاست
ماما خصوصیم میگف خوش زا بودی ولی خب بچت وزنش بالا بود داغون شدی وگرنه زایمانم ۶ ساعت بیشتر طول نکشید
به نسبت کسایی ک میگن زایمان اول تا ۱۸ ساعتم ممکنه طول بکشه
من تحمل دردم خیلی پایینه. وقتی پریود میشدم سریع مسکن میخوردم ولی میگن طبیعی بعتره براهمون می خوام طبیعی زایمان کنم ولی ورزش و پیاده روی میگن تاثیر داره
پزشکم گفته فعلا محدویتی ندارم
از من بهت نصیحت اگه تحمل درد پایینه هیچوقت زایمان طبیعی نکن
منو بچم تا دم مرگ رفتیم الان ب هرکسی ک بارداره میرسم فقط میگم برو سزارین
من با اشتباه ماما و سونوگرافی دور از جون بچم نزدیک بود دستش فلج ارب بشه
یادم میاد اون روزا برام یه خاطر خیلی بدی شده ک حتی به هیچ وجه به اینکه بچه دوم بیارم اصلا فکر نمیکنم
وزن بچتون چقدر بود؟
آفرین همینه دقیقا
خدا لعنتشون کنه هنوز ک یادم میاد طرف با ۱۲۰ کیلو وزن پاشو گذاشته بود رو شکمم فشار میداد ک بچه بیاد بیرون گریم میگیره
وااای من تجربه مشابه شما داشتم
فقط خدا بخیر گذروند
خدا خودش پسرمو بهم برکردونپ
سر بچم تو کانال گیر کرد شونه هاش پهن بود
وقتی بدنیا اومد کبود شده بود
منم پسرم کمبود اکسیژن شد
۲۱ روز بستری بود
یادم میاد ک چطوری واسه پول خودشون ذوقمو کور کردم خاطره بد برام گذاشتن هزار بار لعنتشون میکنم
خدارو هزار مرتبه شکر که بخیر گذشت
منم نمیبخشمشون
۴ کیلو
با جون و دل درکت میکنم 😞
دقیقا
خداروشکر
وزن بچه منم بالاس میخام برم طبیعی
تا دوماه نمیتونستم تو جام بشینم انقد ک بخیه داخلی و بیرونی خوردم
اشتباه نکن
ته دلم خالی شد اینطور گفتید
به ماما گفتم بگو چن تا بخیه خوردم جرئت نمی‌کرد بگه
دقیقا تازه من بیمارستان بودم همش
کدوم شهرین
با دردای خودتون رفتید؟
اشتباه نکن خواهر من
فقط سزارین کن
مخصوصا که وزن بچه ت بالاست
از سزارین بیشتر میترسم
ترس ندارع
بهتر از طبیعیه
نمیخاستم بترسونمت عزیزم
والا اونا که سزارین کرده بودن با من بهتر از من راه می رفتن
منم زیاد بخیه خوردمپ
دقیقا هی،مجبورم میکردن ک شیر بدم بخیم همش باز شد
راهنماییت میکنیم
چالوس
آهان
به سلامتی

اینا تجربه های منن ممکنه به دردتون بخوره.
چون دوره کرونا بود من نتونستم کلاس زایمان حضوری برم ، خودم از نت دنبال ویدیو گشتم. از ماماسایت و یوتوب ورزشها و نرمشهای بارداری و زایمان یادگرفتم ، اسکات ، پله ، ملانژ ، سجده ، گربه گاو ، پروانه ، کابلر و ... رو از هفته ۳۶ روزی چند نوبت انجام میدادم.
در کنارش نرمش و نشستن روی توپ ، پیاده روی سنگین و فعالیت زیاد داشتم‌، قشششششنگ خسته میشدم.
محرم بود اون ۱۰ روز شربت و خوراکی پرادویه ، زعفران و هل خوردم.
سعی میکردم خوراکی مفید و مقوی بخورم که انرژی داشته باشم.
شبی دوتا شیاف گل مغربی میذاشتم . و نزدیکی و ریختن منی توی واژن هم خیلی کمک میکنه ، همچنین ماساژ نوک سینه ها.اگه کسی رو داری برات ماساژ پرینه انجام بده عااالیه.
اینا از قبل از زایمان.من خیلی درمورد پروسه زایمان تحقیق کردم و مطلب خوندم که آگاهیم بره بالا و استرسم کم بشه.
دیدم زایمان مثل اسمش یه اتفاق طبیعیه که بدن خانمها براش آماده‌ست و هزاران ساله بدون کمک و بیمارستان همه زنان و پستانداران تجربه‌ش کردن و اتفاقی نیفتاده پس ماهم میتونیم.
داشتن استرس باعث میشه عضلات منقبض بشه و زایمان سخت و طولانی بشه.
ماما همراه خیلی خیلی کمک کننده‌ست ، اون لحظات بهت میگه چکار کن چکار نکن اما متاسفانه من به خاطر کرونا نتونستم بگیرم. از شروع دردهام توخونه راه رفتم و دوش آب گرم گرفتم ، کیسه آب گرم روی کمرم گذاشتم ، خلاصه تا جایی که تحمل داشتم موندم بعد رفتم بیمارستان .
دردهای زایمان جوریه که همش درد نمیکشی چند ثانیه درد و چند دقیقه استراحته ، رفته رفته فاصله بین دردها کم میشه و زایمان اتفاق میفته.
تو تایم استراحت تنفس عمیق شکمی داشته باش و عضلاتت رو کامل شل کن و تو زمان درد به حالت فوت کردن تند تند نفس بکش .
تا حد امکان جیغ و داد نکن چون انرژیت رو میگیره.
خواهشا به آه وناله های مادرهای دیگه گوش نکن که وااای زایمان سخته ، درد داره ، فلانه.... . همین حرفها باعث ایجاد ذهنیت بد ، استرس و انقباض عضلات میشه.
به این فکر کن مثلا کلا قراره ۱۰۰ تا درد بکشی ، هر انقباض و دردی که میاد و میره یکی از اون ۱۰۰ تا کم میشه و یک قدم به بغل کردن کوچولوت نزدیکتر میشی.
حین درد فقط به این فکر کن با تحمل این چند ساعت قراره بهترین هدیه خدا رو به دست بیاری پس ارزش داره و بگذرون فقط.
تجربه من اینطور بود که از چیزی که فکر میکردم راحت تر و سریعتر بود . وقتی دخترم به دنیا اومد ۹۰ درصد دردم برطرف شد و تمام ....
با اینکه وزنش ۳۶۰۰ بود اما بخیه چندتایی خوردم و زود هم جوش خورد.
برای همه زایمانی راحت و بغل کردن کوچولوی سالم از خدا میخوام
من آره ۳۸ هفته شش روز دنیا اومد
ترس نداره
موافقم به شدت
هر بدنی با بدن یه نفر دیگه فرق داره دلیل نمیشه یکی ک خوب زایمان کرده بقیه هم خوب زایمان کنن
همینطور کسیم ک بد زایمان کرده دلیل بر این نمیشه یه نفر دیگم زایمان بدی داشته باشه
بستگی به طاقت و تحمل خودتم داره به علاوه وزن بچت که خیلی مهمه
هر کس یه تجربه ای داره ک میادو بهت میگه دیگه قرار نیست درد های تورو اون تحمل کنه من به شخصه خودم به هیچکس نمیگم طبیعی
تا نری نمیفهمی که چه خبره بعدم ک میری بعد بلانسبت میفهمی چه کار اشتباهی کردی انتخاب آخرم با خودته
از ۱۰۰ نفری هم ک زایمان طبیعی کردن ۸۰ نفر همین حرف و بهت میزنن ک برو سزارین یه عده هم از خوش شانسیشونه ک زایمان خوبی داشتن درد و دلای بقیه رو آه و ناله الکی تلقی میکنن
ممنون از راهنماییتون.
ببین عزیزم نمیشه برای همه یک نسخه پیچید. خیلی شهرها سزارین اختیاری نیست ، خیلی ها نمیتونن هزینه سزارین و زیرمیزی رو پرداخت کنن. تمام کشورهای پیشرفته با رعایت خوراک و تحرک ، دارن زایمان طبیعی میکنن. پس لطفا بقیه رو نترسونید.
من از ترس زایمان حتی سونو بریچ گرفتم ، گریه و زاری کردم اما قبول نکردن پس تمام تلاشم‌رو کردم که زایمان طبیعی راحتی داشته باشم و تونستم
خارج شدن بچه از تنها راه خروج ترسناکه یا پاره کردن چند لایه شکم و بخیه زدن و هزاران عوارض بعدش .
هر دو درد خودشو داره ، یکی قبل زایمان یکی بعد زایمان. اما عوارض کدوم کمتره ؟
انقدر من ترسیده بودم که به پای دکترا میفتادم که تایید کنید برم سز .
انقدر از دردی که تاحالا تجربه‌ش نکرده بودم میترسیدم !
به خاطر خاطرات تلخ بقیه.
هیچ کس به من نگفت بین دردهات استراحت داری و کل اون چند ساعت درد نمیکشی .
برو سزارین کن خودتو راحت کن
چرا خودتونو اذیت میکنید. زایمان طبیعی بعضی ماماها و پرستارا ناشی اند . ب بچه اسیب میزنن وقت کشیدن
اینو قبول دارم. بعضی شرایطش ندارن.
ولی بنظرم هردوتا یوی اند ربط داره کدوم بتونی تحمل کنی. خلاصه بجه میاد بیرون بلاخره.
الان من اصلا از زایمانم یادم نمیاد ک اذیت شدم یا ن. همش یادت میره انقد درگیر بچه میشی
پیاده روی روزی حداقل نیم ساعت ازهفته۳۰به بعد
رابطه بدون نزدیکی ازاخر۳۷هفته به بعد
شیاف گل مغربی از هفته۳۷شبی یکی که دهانه رحمت بازشه
و ورزش مخصوصم خیلی مهمه
من خودمو از روز اول بارداری حداقل هفته ای سه بار پیاده روی طولانی داشتم
دراخر همه این کارارم کردم و اخرش بزور زاییدم😂
ولی حداقل دهانه رحمم نرم شده بود باعث شد کم بخیه بخورم
درسته که توان مالی هم شرطه ولی عقل هم شرطه یه عده میبینی آگاهی کافی ندارن میفتن تو چاه
اگه زایمان طبیعی خوب بود خود دکترا انجام میدادن نود درصد دکترا سزارینین عوارض و عواقبی ک طبیعی داره یک درصدم سزارین نداره
مغز بچه بر اثر فشار تو کانال زایمان آسیب میبینه دست بچه مشکل پیدا میکنه و هزارتا اشباه دیگه ک رخ میده
بعد اونم ک مشکل افتادگی و هزار جور عوارض دیگش
افتادگی مثانه
پاره شدن چن لایه بهتره یا ریختن ادرار بدون اینکه دست خودت باشه با هر عطسه و سرفه بی اختیاری بگیری
واقعا؟
استاد خر ما پس میگفت وقتی ک سر بچه فشرده میشه ی مایعی ترشح میشه ک باعث باهوشی بچه و تکامل زودتر سرش و ی چرت و پرتای دیگم میگفت میشه.
بابا همه چرته خانوم پسر عمم از بی عقلی خواست طبیعی بیاره به اصرار خودش بچه مدفوع کرد افت اکسیژن پیدا کرد تو کانال گیر کرد سرش ورم کرد بهش فشار اومد
آخرم هر دو دردو کشید بیشتر از اون بچه عذاب کشید ک ۱۵ روز بستری بود
دختر من انقد ک بهش فشار اومده بود ترس اینکه نکنه مغز بچه آسیب ببینه چند بار ازش عکس و نوار و سونو این چیزا گرفتن
بخاطر چی چیزی ک ارزش این همه گرفتاری رو نداره
من مامانم سز شده
ب من میگ حامله شدی فقط ب طبیعی فکر کن
اگر اضافه وزن داری شکمت میوفته خیلی بده مامانم اضافه وزن داشت میگف پدرم در اومد
زنعموم هم سز شده هم طبیعی کلا میگ طبیعی راحت تره ۲ بار طبیعی ۱ بار سز
میگف بمیرمم دیگ سز نمیکنم یکی از بچه هاش فوت شده میگف سومی رو میخواستم بیارم دوتا دختر دارم ی پسرم داشته باشم بد میگف ب اینکه باز باید سز بشم فکر میکنم قلبم میگیره
دکترشم موقع کشیدن بچه انقدر ناشیانه کشیده بود لگن بچه تو سز در رفته بود تازه از دکترای مطرحم بود چون کلا بارداریش پر خطر بود تو هر ۳تا
اون یکی از فامیلامون بچه اولش سز بود دومیم مجبور شد سز کنه با اینکه بچه بریج نبود از دستش گرفتن کشیدن وتف بچه در رفته بود.

در کل ن سز گل و بلبله ن طبیعی انقدر وحشتناک
عمه ام ۱۲ ساعت درد طبیعی کشید بد سز شد دومیم سز شد
میگف درد طبیعی رو میشه تحمل کرد تهایت درد همونه ک کشیدم فوقش یکم بیشتر کلی سز خیلی وحشتناکه شیر نمیتونست بده درد داشت نشسته میخوابید و..
ببین با کدوم میتونی بسازی اونو انجام بده با دراز کشیدن دائم یا نشستن دائم تا وقتی بخیه هات خوب شن
مامانم میگف عطسه کردنی بند دلم پاره میشد
ولی خب خوبیا خودشو داره سز
مخصوصا با بیهوشی کامل تا بیای خونه گیج و منگی تا اثر داروها و بیهوشی بره حالت بیاد سرجاش کم کم درداتم کم میشه بخیه ام میگیره خودشو
ببین جفتشم سخته
یکی قبلش یکی بعدش
من چرا باید به بچم شیر ندم در صورتی ک میتونستم و یه سری آدم ناشی باعثش شدن
ب نظرم هرکسی بدن خودشو بهتر میشناسه
مامانم ب من نیگ تو ب درد کم طاقتی سز شی خودتو میکشی ولی طبیعی مجبودی تحمل کنی راهی نداری🤣
چرا نتونستی بدی؟
در هر دو صورت سخته کسی نمیگه آسونه بازم میگم ب تحمل درد هر کسی بستگی داره
خلاصه باید دو صورت بچه بیاد بیرون دیگه نمیشه بچه رو بالا بیاری ک
از بس ک بخیه خوردم نمیتونستم بشینم انقدرم ک پرستارا میگفتن شیر مادرو فلام مجبورم میکردن بشینم شیر بدم کل بخیه هام باز شد
🤣
آخ چ وحشتناک
دخترم سینمو نمی‌گرفت خودمم دو روز بستری بود
نمیشه قاچاقی شیر خشک برد تو بریزی تو شیشه بگی دوشیدن اینا دارم میدم
خیلی سخته
وقتی تشخیص بدن طرف نمیتونه من اگ سزارین می‌کردنم میتونستم بشینم شیر بدم حداقل بخیه زیر شکمم بود الان چرا باید در به در گرفتار شیر خشک باشم کل شهرو بگردم تا پیدا کنم
ببینن چر تو پرت میگن من دیگه میدوشیدم تا مرخص بشم چاره نداشتم بعد اونم خدا شاهده تا سه ماه نمیتونستم خوب بشینم
تا دو ماه تقریبا دوشیدم بعد اون دیگ بچه نخورد شیرم خشک شد
با این گرفتاریایی ک خودم کشیدم دیگ دلم نمیاد به کسی تجویز کنم ک طبیعی بیار برات خوبه
عزیزم از هفته ۳۸ به بعد باید پیاده روی کنی الان خطرناکه
اخرای ماهت که میدونی چند روز به تاریخ زایمانت مونده نزدیکی بدون جلوگیری داشته باش و نوک سینه هات باید تحریک بشه
موقع زایمان جیغ نکش چون بچه میره بالا و سخت میاد پایین جیغتو تو دهنت نگه دار دردات که شروع شد نگران نشو غین پریودیه و الکی بهمون میگن خیلی دردش شدیده عین پریودیته همونجایهایی که همیشه درد میگیره ولی دو دوز بیشتر
روی توپ بشین پاشو کن و تو بیمارستان موقع درد پیاده روی کن
۲۰ ثانیه درد داری ۵ دقیقه دردش میره و این لحظه ها مهمه
وقتی ۲۰ ثانیه درد داری باید زور بزنی و موقع ۵ دقیقه استراحت نباید زور بزنی این خیلی مهمه
سعی کن آخرای روزای زایمان چیز زیادی نخوری که موقع زور زدن پی پی نکنی رو تخت
من دستمو میزاستم رو سوراخ مقعدم که زور زدن از مقعدرو کنترل کنم تا بواسیرم نزنه بیرون و فشارش میدادم تو هم همین کارو کن سعی کن فشار رو رو قسمت واژنت کنترل کنی
چیز سختی نیست اوت لحظه ها خیلی زود میگذره ولی کنترلش مهمه داری تو ۲۰ ثانیه دردت زور میزنی نفس عمیق هم بکش و اصلا اصلا اصلا جیغ نزن که بچه بره بالا
راستی .... داری تو دردت زور میزنی ما رو دعا کن
اون موقع است که تو یه فرشته ای و دو تا فرشته هم باهاتن و هیچ کسی به اندازه تو توی اون لحظه بی گناه و معصوم و پاک نیست
دستمون با دامن خدا و بعدش به دامن تو.... دعامون کن
سلام عزیزم ،من هم زایمان اولم طبیعی بود ،سه هفته قبل از زایمان هر روز اسکات میزدم تو خونه و شبا پیاده روی میکردم ،خونمو تمیز کردم ،۳۹هفته و ۵ روز بودم که دردم شروع شد ،روز جمعه بود ساعت ۵صبح ،تا ۸ صبح درد کشیدم نمی‌دونستم درد زایمانه یا نه اومدم اینجا از بچه ها پرسیدم گفتن اگر منظمه دردش آره درد زایمانه،زنگ زدم مادرشوهرم چون مادرم دور بود ،اومد پیشم ،تا ساعت ۱ظهر تو خونه درد کشیدم ،تایمی که خونه بودم موقع درد راه میرفتم ،رفتم حمام دوش گرفتم ،ساعت ۱رفتم بیمارستان ۲پذیرش شدم دکتر خودم نیومد بالای سرم ،دکتر کشیک معاینه ام کرد گفت ۵سانتی ،تا ساعت ۵عصر زایمان میکنی،گفت پاهات بلنده برای زایمان خوبه ،خوابیدم رو تخت کیسه ابم رو پاره کردند,دردها بیشتر و بیشتر شد,نزدیک زایمان که شدم نمی‌دونم چندسانت بودم دیگه صدای جیغ و دادم بلند شد،دو نفر اومدن منو بردند اتاق زایمان یهو دکترو دیدم با چکمه سفید جلوم وایساده ،خیلی ترسیدم اون لحظه ،یادمه هی میگفتن نفس عمیق بکش،دکتر هی میگفتن دارم میبینم نی نی رو موهاش مشکیه...سرش که اومد بیرون ماما افتاد رو شکمم،این لحظه بدترین لحظه بود برام ،انگار هزار سال طول کشیدتا از روم بلند بشه،بچه اومد بیرون گذاشتن روی سینه ام ،بهترین و زیباترین لحظه ای که تجربه کردم همین لحظه بود،گریه میکردم و تو چشماش نگاه میکردم ،بعد از روی سینه ام برداشتن و گذاشتن کنارم ،از اول تا آخر که بخیه می‌زدند فقط به دخترم نگاه میکردم و هیچی برام مهم نبود حتی سوزش و دردی که موقع بخیه احساس میکردم،ببخشید که طولانی شد
اینم یادم رفت بگم از صبح هیچی نخورده بودم ،بعد از زایمان عین قحطی زده ها بودم ،اولین چیزی هم که خوردم خرما بود
تجربه های زایمان تو افراد مختلف متفاوتِ و هرکسی چه سزارین و چه طبیعی سختی های زیادی رو تحمل کرده‌ . ببین دوست عزیز من شکم اول طبیعی زایمان کردم و شکم بعدی سزارین و تجربه ی هردوتا رو دارم ولی این تجربه ها مختصِ منه با شرایط جسمی و روحی متفاوت نمیشه همین اتفاق ها برای شما هم بیفته.
نکته ی مهم اینه که دکترت بسیار بسیار خوب باشه و تشخیص درستی بده برای زایمانت .
دکتر من برای شکم اول بسیار ناشی بود بهم گفت با وزن کمی که بچه ات داره میتونی در صورتی که لگن من برای زایمان طبیعی افتضاح بود حتی یه استخوان جلوی لگن قرار داشت که امکان پاره کردن رگ سر بچه بود و این دکتر تشخیص نداد من با اینکه بچه م ۲۵۰۰ بود ولی ۲۲ ساعت درد کشیدم آخرم با دستگاه بچه م رو بیرون آوردن تازه بعدشم از صدتا سزارینی بدتر بودم چون خیلی بخیه خورده بودم ولی شکم دوم رفتم پیش دکتر خوب و بهش گفتم فکر کن شکم اولم و منو معاینه کن ببین لگنم چطوره تا معاینه کرد گفت تو چطور بچه اولت سالم به دنیا اومده و باید سزارین بشی و سزارین برام خیلی بهتر بود.

اما مثلا خواهرشوهرم که تجربه ی هردوتا رو داره میگه طبیعی خیلی بهتره چون زایمانش خوب بود و لگن خوبی داشت و الانم دلش میخواد اگر شد فیبک کنه انقدر که سر سزارین اذیت شد .پس همه مثل هم نیستن باید دکترت درست تشخیص بده و شما توکل کنی به خدا و ازش بخوای بهترینها رو برات رقم بزنه
وای چقد شرایط شما شبیه منه
منم دقیقا نتونستم یه بچه م شیر بدم و همش ناراحتشم
برای طبیعی ورزشای لگنی مهمه پیاده روی زیاد فقط باعث میشه خسته بشی روزی نیم ساعت بسه .ورزش ولی خیلی کمک کننده ست واینکه زندگی روزمره فعال باشی وحتما ماماهمراه بگیر
سلام به روی ماهتون مامان جان
از الان زود است در کلاس های آمادگی برای زایمان در هفته های بعدی شرکت کنید چه آنلاین چه حضوری برحسب شرایط شما هردو مناسب هستند ❤️

سوالات مشابه