Ooma
انتخاب نام دختر و پسر
اسم دختر و پسر عربی همراه با معنی
نام معنی مشاهده
شفیعه(عربی) (مؤنث شفیع)، شفیع.توضیحات بیشتر
شفیق(عربی) مهربان، دلسوز.توضیحات بیشتر
شفیقه(عربی) (مؤنث شفیق)، ( شفیق.توضیحات بیشتر
شقایق(عربی) 1- (در گیاهی) گلی سرخ رنگ؛ 2- گیاهی یک ساله و علفی یا کاشتنی ای...توضیحات بیشتر
شکرالله(عربی) ستایش خدا.توضیحات بیشتر
شکرانه(عربی ـ فارسی) 1- سخنی که به عنوان سپاسگزاری گفته میشود، یا عملی که بر...توضیحات بیشتر
شکور(عربی) 1- شکرکننده سپاسگزار؛ 2- پاداش دهندهی بندگان؛ 3- از نام‌های خدا...توضیحات بیشتر
شکیلا(عربی ـ فارسی) (شکیل = خوشگل، زیبا + ا (پسوند نسبت))، منسوب به شکیل، خ...توضیحات بیشتر
شلاله(عربی) 1- آبشار؛ 2- (در منابع عربی) شلال؛ 3- (در ترکی) آبشار، فوّاره.توضیحات بیشتر
شمامه(عربی) 1- (در قدیم) رایحه و بوی خوش؛ 2- گلولهی خوشبو، دستنبو؛ 3- (به م...توضیحات بیشتر
شمایل(عربی) 1- ظاهر کسی یا چیزی، شکل و صورت؛ 2- (در قدیم) خویها، خصلت‌های ن...توضیحات بیشتر
شمس(عربی) 1- خورشید؛ 2- (اَعلام) 1) سورهی نود و یکم از قرآن کریم دارای پا...توضیحات بیشتر
شمس الدین(عربی) 1- آفتاب دین؛ 2- (اَعلام) 1) شمس‌الدین آلب ارغو: (= آلب ارغوان)...توضیحات بیشتر
شمس الله(عربی) 1- آفتاب خدا؛ 2- (به مجاز) کسی که منور شده است به نور دین خدا.توضیحات بیشتر
شمس جهان(عربی ـ معرب فارسی) 1- خورشید جهان، آفتاب گیتی؛ 2- (به مجاز) زیبارو.توضیحات بیشتر
شمسه(عربی ـ فارسی) 1- نقش زینتی به شکل خورشید که در تذهیب، جواهر سازی، کاش...توضیحات بیشتر
شمسی(عربی ـ فارسی) 1- (منسوب به شمس)، 2- دارای شمس (خورشید)؛ 3- (در قدیم) ...توضیحات بیشتر
شمه(عربی، شَمَّة) (در قدیم) بوی خوش.توضیحات بیشتر
شُمیلاقلب شدهی [پدیده آوایی در زبان مثل: دیوار و دیوال] شُمیرا.    شُمیرا و ...توضیحات بیشتر
شمیم(عربی) (در قدیم) بوی خوش.توضیحات بیشتر
شمیمه(عربی) (در قدیم) بوی خوش.توضیحات بیشتر
شمین(عربی ـ فارسی) (شم = بو، رایحه + ین (پسوند نسبت))، خوشبو.توضیحات بیشتر
شوقی(عربی ـ فارسی) (شوق + ی (پسوند نسبت)) 1- ویژگی کسی که دارای میل و رغبت...توضیحات بیشتر
شوکت(عربی) 1- جاه و جلال؛ 2- عظمت، بزرگیتوضیحات بیشتر
شهاب(عربی) 1- (در نجوم) پدیده‌ای به شکل خطی درخشان که به علت برخورد سنگ آس...توضیحات بیشتر
شهاب الدین(عربی) 1- نورِ دین، آن که وجودش برای دین تابناک است؛ 2- (اَعلام) 1) شه...توضیحات بیشتر
شهامت(عربی) بی باکی، دلیری، حالت ترس نداشتن از چیزی یا کسی در انجام کاری یا...توضیحات بیشتر
شهد(عربی) 1- عصارهی میوه که بر اثر جوشیدن غلیظ شده است؛ 2- مادهی قندی مذا...توضیحات بیشتر
شهره(عربی) مشهور، نامور.توضیحات بیشتر
شهلا(عربی) 1- دارای چشم رنگ سیاه چون رنگ چشم میش؛ 2- (به مجاز) زیبا و فریب...توضیحات بیشتر
شیدالله(فارسی ـ عربی) خورشید خدا، نور خدا.توضیحات بیشتر
شیما1- (عربی) زن خال دار؛ 2- (اَعلام) دختر حلیمهی سعدیه خواهر رضاعی پیامبر...توضیحات بیشتر
صابر(عربی) 1- صبور، صبر کننده، شکیبا؛ 2- از نامهای خداوند؛ 3- (در تصوف) وی...توضیحات بیشتر
صابره(عربی) (مؤنث صابر)، ( صابر. 1- ، 2- و 3-توضیحات بیشتر
صابرین(عربی) (جمع صابر)، ( صابر. 1- ، 2- و 3-توضیحات بیشتر
صاحب(عربی) 1- دارنده، مالک، دارا؛ 2- (منسوخ) سرور، آقا؛ 3- (در قدیم) هم‌نش...توضیحات بیشتر
صاحبه(عربی) (مؤنث صاحب)، ( صاحب 1- ، 3- ، 4- و 5-توضیحات بیشتر
صادق(عربی) 1- آن که گفتارش مطابق با واقعیت است، راستگو، راست و درست و راست...توضیحات بیشتر
صارم(عربی) (در قدیم) 1- شمشیر تیز؛ 2- قطع کننده، بُرنده.توضیحات بیشتر
صالح(عربی) 1- شایسته و درستکار، نیک، خوب، درست؛ 2-(در قدیم) دارای اعتقاد و...توضیحات بیشتر
صالحه(عربی) (مؤنث صالح) (زنِ صالح). ( صالح 1- ، 2-توضیحات بیشتر
صامت  (عربی) 1- خاموش، بی صدا، ساکت؛ 2- (در حالت قیدی) در حال سکوت؛ 3- (در...توضیحات بیشتر
صانع(عربی) 1- سازنده، آفریننده؛ 2- (در قدیم) صنعت‌گر؛ 3- آفریدگار، خداوند.توضیحات بیشتر
صائب1- (در قدیم) راست و درست؛ 2- (اَعلام) صائب تبریزی: [قرن 11هجری] شاعر ا...توضیحات بیشتر
صائبه(عربی، صائبَة) (مؤنث صائب) ) صائب 1- .توضیحات بیشتر
صائمه(عربی) (مؤنث صائم) (در قدیم) آنکه روزه میگیرد، روزه‌گیر، روزه‌دار.توضیحات بیشتر
صبا(عربی) 1- نسیم ملایم و خنکی که در برخی نواحی از طرف شمال شرق میوزد در ...توضیحات بیشتر
صباح(عربی) 1- (در قدیم) بامداد، صبح در مقابلِ مَسا؛ 2- (به مجاز) روز.توضیحات بیشتر
صبرا(عربی ـ فارسی) [صبر = بردباری کردن در برابر سختی‌ها و ناملایمت‌ها، شکی...توضیحات بیشتر
صبری(عربی ـ فارسی) (صبر + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صبر؛ 2- (به مجاز) ص...توضیحات بیشتر
صبریه(عربی) (صبر + ایه (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صبر؛ 2- (به مجاز) صبور و ...توضیحات بیشتر
صبور(عربی) 1- آنکه در برابر سختیها و رنج‌ها بردبار است، صبر کننده، شکیبا؛ ...توضیحات بیشتر
صبورا(عربی ـ فارسی) (صبور + ا (الف نسبت یا تعظیم))، به معنی بردبار، صبور.توضیحات بیشتر
صبوره(عربی ـ فارسی) (صبور + ه (نسبت))، 1- منسوب به صبور؛ 2- (به مجاز) صبور ...توضیحات بیشتر
صبیح(عربی) 1- (در قدیم) (به مجاز) زیبا و شاد؛ 2- خندان و خوشحال.توضیحات بیشتر
صبیحه(عربی) (مؤنث صَبیح)، ( صَبیح.توضیحات بیشتر
صبیه(عربی) به گونه‌ احترام آمیز به معنی دختر (فرزند).توضیحات بیشتر
صحرا(عربی، صحراء) 1- (در جغرافیا) بیابان؛ 2- محلی خارج از منطقه  ی مسکونی،...توضیحات بیشتر
صداقت(عربی) 1- راستی و درستی؛ 2- (در عرفان) نزد اهل سلوک پایداری دل در وفا ...توضیحات بیشتر
صدر(عربی) 1- جایی در مجلس که مخصوص نشستن بزرگان است و معمولاً روبروی درِ ...توضیحات بیشتر
صدرا(عربی ـ فارسی) (صدر + ا (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صدر، ( صدر؛ 2- (اَع...توضیحات بیشتر
صدرالدین(عربی) 1- پیشوای دین (اسلام)؛ 2- لقبی است که به بعضی از علمای اسلام دا...توضیحات بیشتر
صدرالله(عربی) 1- (به مجاز) کسی که برتری و مهتری او از سوی خداست؛ 2- (به تعبیر...توضیحات بیشتر
صدری(عربی ـ فارسی) (صدر + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صدر، مربوط به صدر (...توضیحات بیشتر
صدف(عربی) 1- نام عمومی نرم‌تنان دو کفه‌ای و نوعی خاص از آنها؛ 2- (در قدیم...توضیحات بیشتر
صدیق(عربی) 1- (در تصوف) بندهی خاص خداوند؛ 2- (در قدیم) بسیار راستگو و درست...توضیحات بیشتر
صدیقه(عربی) 1- (مؤنث صدیق)،   صدیق. 1- ،2- و 3-  ؛ 2- 1) (اَعلام) لقب حضرت ...توضیحات بیشتر
صراحی(عربی) 1- (در قدیم) ظرف شراب، ظرف شیشه‌ای شراب؛ 2- (در قدیم) (به مجاز)...توضیحات بیشتر
صغری(عربی) 1- (مؤنث اصغر)، کوچک، کوچکتر؛ 2- (اَعلام) فاطمهی صغری: دختر علی...توضیحات بیشتر
صفا(عربی) 1- داشتن رفتار و کرداری همراه با دوستی و صمیمیت، یکرنگی، خلوص و...توضیحات بیشتر
صفدر(عربی ـ فارسی)1- صف‌شکن؛ 2- (به مجاز) شجاع و دلیر؛ 3- (اَعلام) از القا...توضیحات بیشتر
صفورا(معرب از عبری) (اَعلام) نام زوجهی حضرت موسی(ع) و دختر حضرت شعیب(ع).توضیحات بیشتر
صفی(عربی) 1- (در قدیم) خالص و یگانه (دوست)؛ 2- برگزیده؛ صاف، پاک، روشن؛ 3...توضیحات بیشتر
صفی الدین(عربی) 1- خالص و پاک در دین، برگزیدهی دین؛ 2- (اَعلام) 1) صفی‌الدین ار...توضیحات بیشتر
صفی الله(عربی) 1- (در قدیم) برگزیدهی خداوند؛ 2- (اَعلام) لقب حضرت آدم(ع).توضیحات بیشتر
صَفیا(عربی) (= صَفیه)،   صَفیه 1-.توضیحات بیشتر
صفیه(عربی) 1- (مؤنث صفی)،( صفی. 1- ، 2- و 3-  ؛ 2- (اَعلام) نام چند تن از ...توضیحات بیشتر
صلاح(عربی) 1- شایسته و مناسب بودن امری با در نظر گرفتن پیامدهای آن، مصلحت؛...توضیحات بیشتر
صلاح الدین(عربی)1- موجب نیکی دین و آیین؛ 2- (اَعلام) صلاح‌الدین ایوبی: (= یوسف ا...توضیحات بیشتر
صمد(عربی) 1- (در قدیم) آن که دیگران به او نیازمند هستند و او از دیگران بی...توضیحات بیشتر
صمصام(عربی) (در قدیم) شمشیر تیز و محکم.توضیحات بیشتر
صمیم(عربی) 1- (در قدیم) صمیمی؛ 2- اوج و نهایت شدت یا ترقی چیزی؛ 3- (در نجو...توضیحات بیشتر
صمیمه(عربی) (مؤنث صَمیم) 1- صمیمی؛ 2- خالص، ناب؛ 3- اصیل.توضیحات بیشتر
صنعان(عربی) 1- صَنعان به تخفیف یاء (ی) منسوب به صنعا (نام شهری در یمن) است،...توضیحات بیشتر
صنم(عربی) 1- (به مجاز) (شاعرانه) بت، شخص زیبا رو، معشوق زیبارو؛ 2- (در عر...توضیحات بیشتر
صنوبر(عربی، صَنَوبر، معرب از یونانی) (در گیاهی) نام چند نوع گیاه درختی از خ...توضیحات بیشتر
صوفی(عربی) 1- (در تصوف) پیرو یکی از فرقه‌های تصوف، درویش؛ 2- (اَعلام) عبدا...توضیحات بیشتر
صوفیا(عربی ـ فارسی) (صوفی + ا (پسوند نسبت))، منسوب به صوفی، ( صوفی.توضیحات بیشتر
صوفیه(عربی) 1- (در تصوف) پیروان طریقه و مسلک تصوف، اهل تصوف، متصوفه؛ 2- (اَ...توضیحات بیشتر
صولت(عربی) 1- فرّ و شکوه معمولاً ناشی از برتری کسی یا چیزی بر دیگران، هیبت...توضیحات بیشتر
صونا(عربی ـ فارسی) (صون + ا (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صون؛ 2- خویشتن داری...توضیحات بیشتر
صهبا(عربی) (= صَهباء) (مؤنث اصهب)، 1- سرخ و سفید؛ 2- (در قدیم) شراب انگوری...توضیحات بیشتر
صهیب(عربی) (مصغر اَصْهَب)، 1- سرخ و سفید به هم آمیخته؛ 2- آن که موهای سرخ ...توضیحات بیشتر
صیام(عربی) 1- (در قدیم) روزه گرفتن، روزه؛ 2- (در عرفان) صوم، امساک از خورد...توضیحات بیشتر
ضرغام(عربی، ضِرغام) 1- (در قدیم) شیر درنده؛ 2- (به مجاز) پهلوان دلاور.توضیحات بیشتر
ضیا(عربی، ضیاء) (در قدیم) نور، روشنی.توضیحات بیشتر
ضیاء الحق(عربی) روشنائی و نورِ حق.توضیحات بیشتر
ضیاء الدین(عربی) 1- روشنایی دین؛ 2- (در اعلام) نام چندین شخص از مشاهیر تاریخی.توضیحات بیشتر
ضیغم(عربی، ضَیغم) 1- شیر بیشه، شیر قوی؛ 2- (به مجاز) شجاع و دلیر؛ 3- (در ا...توضیحات بیشتر
طارق(عربی) 1- سورهی هشتاد و ششم از قرآن کریم دارای هفده آیه؛ 2- (در قدیم) ...توضیحات بیشتر
اسامی دختر و پسر با ریشه های

نام های دخترانه و پسرانه شروع شده با