- من ۱۰ دی با بتا ۳۰ سقط داشتم و تا ۵ روز خونریزی داشتم بعدش پاک شدم
تخمک گذاریم فک میکنم با کیت امتحان کردم ۴ بهمن بوده و الان از بی بی چک استفاده کردم مثبت شد اما با هاله کمرنگ میخواستم بدونم روز اول از آخرین پریود چجوری باید حساب کنم؟ و اینکه چیکار کنم مثل ماه قبل سقط نشه ؟ >بارداری و حساب کردن تاریخ زایمان301 بازدید21 پاسخ - من پریودم منظمه هر ۲۸ روز ۶ روز پریودم.
فقط دوره ی قبل یکم لکه بینی داشتم، سونو و آزمایش هورمونی دادم. کیست و pco دارم.
این ماه دیر یادم افتاد از ۱۴ سیکلم کیت تخمک گذاری گذاشتم. ۱۴، ۱۵ و ۱۶ هم گذاشتم هر سه روز منفی بود حتی هاله هم نیفتاد.
یعنی پریودام بدون تخمک گذاریه؟😅
آخه من همیشه همین موقع که اوما میگه تخمک گذاریه علائمشو دارم >استفاده از کیت تخمک گذاری162 بازدید10 پاسخ - روز دقیق تخمک گذاری چە روزی است؟203 بازدید28 پاسخ
- خواستم در این مورد هم تجربه خودم رو بگم هم از تجربه شماها استفاده کنم.
میگن اگه قبل از تخمک گذاری اقدام بشه احتمال دختر شدن بیشتره و روز تخمک گذاری احتمال پسر شدن...
من اقدامم تو بارداری اولم روز تخمک گذاریم بود و پسر دارم.
روز تخمک گذاریمم از تقویم اوما داشتم و علائمم رو چک میکردم.
البته من برای بارداریم و تعیین جنسیت برنامه ریزی ای نداشتم بچه سالم باشه دختر و پسرش فرقی نمیکنه. ولی باتوجه به روز اقدام و پسر شدن اومدم تجربه مو بگم.
ولی دوست دارم یه دختر هم داشته باشم البته بازم هرچی خدا بخواد من دوست ندارم کار خاصی انجام بدم فقط میخوام وقتی برای بارداری دوم اقدام کردم تو روزای قبل از تخمک گذاری باشه شاید احتمالش بیشتر شد.
ممنون میشم شما هم تجربه تون رو بگید تا همه استفاده کنیم🥰😘>ارتباط بین جنسیت و اقدام در روزهای تخمک گذاری401 بازدید37 پاسخ - من در اقدام به بارداری هستم و دوره هام حدود ۲۷ یا ۲۸ روزه هست
دقیق از بعد از اتمام پریود ترشحاتم طبق چیزی که شنیدم تغییر میکنه
یعنی اول ترشحات چسبناک و بعد کم کم رقیق میشه و حالت تخم مرغی پیدا میکنه و در همین موقع ها سمت یکی از تخمدان ها درد و نفخ دارم
چند روزی این حالت هست و بعد از حدود موقع تخمک گذاری که رد میشه دیگه ترشحات ندارم تا زمان نزدیک پریود بعدی
میخواستم ببینم این ترشحات راهنمای تخمک گذاری هستن؟ یا ممکنه در زمانی که دیگه ترشح خاصی وجود نداره یا حالت شیری رنگ داره من بازم تخمک گذاری کرده باشم؟ >ترشحات تخمک گذاری در اقدام به بارداری172 بازدید3 پاسخ - ۱۹ دی پریود شدم و سیکل قاعدگیم ۷ روزه ست ...
تنبلی تخمدان خفیف دارم ، سیکلم بدون دارو ۳۷ روز متغیره با دارو ۲۹ الی ۳۲ روزه ست
از روز ششم شروع کردم به خوردن گرمیجات و مصرف مرتب داروهام
روزی یک لیوان عرق رازیانه + دو قاشق چایخوری دوسین (معجون سیاهدانه و عسل)+ خرما
قند مصنوعی رو تا حد زیادی کم کردم و قند با چای رو کلا حذف کردم
داروهامم روزی یدونه ویتامین دی هزار و هفته ای یدونه ویتامین دی ۵۰۰۰۰
شبی یدونه فولیک اسید و شبی یدونه متفورمین ۵۰۰ میخورم
خیار و گوجه و سبزی و میوه رو توی تغذیه روزانم قرار دادم ...
از روزی که گرمیجات شروع کردم همش درد خفیف پریودی داشتم و یکمم ترشحاتم بیشتر شد
امشب ۱۱ سیکلمه یهو تخمدان چپم درد گرفتگی داشت کمر درد هم دو روزه دارم و یهو گر میگیره بدنم بعد زود خنک میشم و حساس شدم زود عصبی میشم، تخمک آزاد شده؟ گرمیجات رو قطع کنم به نظرتون ؟
اقدام هستم به صورت یک روز در میان ...
از روز ۱۴ هم دوفامد باید مصرف کنم
و امروز ویتامین ای هم شروع کردم
میترسم با خوردن دوسین و رازیانه باعث شم نطفه شکل نگیره>علایم تخمک گذاری بود؟مصرف گرمیجات رو قطع کنم؟182 بازدید2 پاسخ - وقتتون بخیر
از دو روز پیش لک بینی دارم در حدی که ترشحات سفید همراه با خون هست. امروز بیشتر تکرار شد. دیروز و پریروز فقط در حد یک لکه بود.
من قبلا تو دوران تخمک گذاری لکه بینی نداشتم. طبق تقویم اوما الان تو روزای تخمک گذاریه، میخواستم بپرسم طبیعیه این اتفاق؟ یا نیاز به بررسی هست.
ممنونم🙏🌸>لکه بینی یک هفته بعد از پریود145 بازدید8 پاسخ - من همیشه ۳روز پریود بودم این سری ۱هفته شد شنبه همین هفته روز اخرم بود.یعنی ۴روزه پاک شدم.
ولی امروز تمام علائم تخمک گذاری رو دارم.ممکنه تخمک گذاری باشه؟ترشح شدید کشدار مثل روز تخمک گذاری دارم و گر گرفتگی و میل جنسی زباد.
یا ممکنه مشکلی باشه؟سوزش و خارشم دارم.
خانما هم اگه تجربه دارن از تخمک گذاری زودتر از موعد بگن ممنون>ممکنه رودتر از موعد تخمک گذاری بشه؟180 بازدید10 پاسخ - کمردرد بعد اقدام و تخمک گذاری283 بازدید24 پاسخ
- جواب سوال قبلی رو لطفا بدین243 بازدید14 پاسخ
- امروز روز ۱۱ سیکل قاعدگیم هست روز ۹ و ۱۰ کیت تخمک استفاده کردم هر دو منفی شدند اوابوست برای تقویت تخمک میخورم( ماه پیش ۱۰تا خوردم این ماه۱۵تا)چکار کنم که روز ۱۲ یا ۱۳ تخمک گذاری رخ بده قبل پنجشنبه که اقدام داشته باشم
چون پنجشنبه قمر در عقرب شروع میشه
نظر شما در مورد قمر در عقرب چیه؟ میشه با وجود قمر در عقرب اقدام داشت؟؟ موردی نداره؟؟
ممنون از پاسخگوییتون🌷 >تخمک گذاری زودتر از موعد106 بازدید67 پاسخ
بعد پریودی دو سه روز اینور اونور بشه رو روزای تخمک گذاری تاثیر داره یا نه؟>روز اول یا روز دوم پریودی219 بازدید11 پاسخ- سونو واژینال روز ۱۱ سیکل139 بازدید13 پاسخ
- امروز روز ۱۱ سیکل قاعدگیم هست روز ۹و۱۰ کیت تخمک گذاری استفاده کردم هر دو منفی شدند چکار کنم که روز ۱۲ تخمک آزاد بشه اوابوست میخورم( ماه پیش ۱۰تا این ماه ۱۵تا)
میخوام قبل پنجشنبه اقدام کنم
پنجشنبه قمر در عقربه
شماها چقدر به قمر در عقرب اعتقاد دارید؟اقدام در قمر در عقرب موردی نداره؟>تخمک گذاری زودتر از موعد190 بازدید32 پاسخ - خونریزی در زمان تخمک گذاری و قرص جلوگیری133 بازدید9 پاسخ
- مشکل من این من هر ماه سر۳۰ روز پریود میشدم ولی ماه پیش بعد عکس رنگی بعد ۴۰ روز پریود شدم برای همین تو تقویم اوما زدم سیکل ۴۰ روز
حالا طبق اوما امروز فردا روز اصلی تخمک گذاری من واقعا نمیدونم رابطه داشته باشم یا نه
ترشح سفید دارم سینه درد دارم دور نافمم درد میکنه
ببخشید زیاد شد ممنونم بابت پاسخگویی>دخترا ممنون میشم راهنماییم کنید خیلی احتیاج دارم😓356 بازدید14 پاسخ - من ۱۶ تا ۱۸ لکه بینی صورتی داشتم و فک کنم تخمک گذاریم بوده
از پریروز هم همش درد پریودی اما کمتر و درد لگن دارم
اندازه یک عدسم لکه صورتی دیدم
برای همین شک کردم
امروز بی بی چک امتحان کردم درجا همون لحظه یک هاله افتاد امکانش هست باردار باشم ؟ >بی بی چک هاله دار627 بازدید28 پاسخ - کیت تخمک گذاریم ۲۱م سیکلم قرمز دوخط شد و اقدام کردم.
امروز ک موعد پریودم هست از دیشب لکه بینی به رنگ قهوه ای دارم یعنی قراره سقط شه؟😭💔
دوستان اومایی عزیزم اگه تجربه لکه بینی قهوه ای دارید ممنون میشم راهنماییم کنید🙏>لکه بینی ماه اول بارداری+عکس! دوستان عزیزم اگه اذیت میشید نیاین😘😘668 بازدید49 پاسخ - میخواستم بدونم ترشح بسیار غلیظ (پنیری گونه) چرب و تکه ای اما سفید، بدون سوزش و خارش و فقط یک بار هنگام نزدیکی در زمان اقدام به بارداری طبیعی؟ و اصلا علتش چیه؟
هرگز چنین ترشحی نداشتم و طبیعی نبود به نظرم (ضمن پوزش با خروج آلت تناسلی از واژن این ترشح خارج شد و حتی اطراف واژن و به آلت چسبیده بود)
امروز روز ۱۴ پریودیمِ و دوره هام ۲۸ روزه است.
در حال حاظر دارم
استرومارین
دوفامد
اوازیتول
سینال اف
و
hmg
استفاده میکنم.
ممنون میشم راهنمایی کنید 🙏>علت ترشح بسیار غلیظ و سفید رنگ هنگام اقدامبه بارداری چیست؟284 بازدید4 پاسخ - تخمک گذاری براساس تاریخ اوما200 بازدید5 پاسخ
بچه ها الهه ام دارم میرم بیمارستان گمونم امشب زایمان میکنم
هر کی در توانش بود منو دخترمو دعا کنه
الهی که هر کی منتظر خدا دلشو غرق شادی کنه و هر کسی هم بارداره صحیح و سالم بارش و زمین بذاره
و هر کی بچه داره خدا براش نگه داره
خونه تکونی عید و نکات کاربردی
سلام سلام😍 بیاین از تجربه هاتون واس خونه تکونی بگین
من نیاز دارم یکی هولم بده موتورمو روشن کنه😂
پارسال گفتم کاری نمیکنم شب قبل سال تحویل کل آشپزخونه رو ریختم بیرون تا قبل سال تحویل در حال تمیزکاری بودم😬
اصلا نمدونم چی ب چیه و از کجا شروع کنم و چکار کنم
اگ ایده ای دارین روشی دارین یا هرچی ک ب درد بخوره بگین
بچه ها ی سوال بهم ریختم
شما جای من باشین چیکا میکنین این همه خواهرشوهرم جمع جورشکردم درنبود مادرشوهرم این چیزا حالا برگشته میگه خونه خواهرخودم راحتترم غذام آماده همه چیم آماده
منم پیامش دادم که حالا ک اونجا خوبه همونجام بمون چ کاریه برگردی
خیلی بهم برخورده واقعا عصبی شدم😔
تایپیک مادرشوهر پررو و شعور ندار😵😵😁😁
خانوما شماهام مادرشوهر اتون آنقدر پررو هستن
من مادرشوهرم هر موقع بخوایم با اون جایی بریم میره جلو میشینه،فکر میکنه صندلی جلو باید در اختیار اون باشه
خیلی تو مخمه این اخلاقاش
چجوری باید باهاش برخورد کنم که بفهمه چیزی مال اون نیست و کاری هم اگر میکنم از سر لطفه نه وظیفه
مهمان داری با مریضی و وضعیت بارداریم
سلام دوستان واقعا دلم پره گفتم یکم با شما صحبت کنم
چرا خانواده شوهر انقدر بد هستن؟
من سر بارداری اولم خیلی اذیتم کردن یعنی از اول بارداریم تا آخرش من مهمون داشتم هرهفته یا دوهفته یکبار حرفی هم نمیتونستم بزنم چون بهشون سریع برمیخورد و هزارتا حرف تو فامیل پشتم میزنن
هرهفته باید شام میدادم بهشون درحالی که خانواده خودم میگفتن تو با این وضعیت چطوری میخوای آشپزی کنی و نمیومدن، یعنی من تا روز آخر مهمون داشتم دقیقا شبی که رفتم برای زایمان شام گذاشته بودم جاریم و خواهرشوهرم خونمون بودن بعد منو درد زایمانم گرفته بود حالم خیلی بد بود بخاطر همین سر بارداری دومم اصلا به کسی نگفتم تا ۸ ماهگی و اصلا اذیت نشدم حالا که سومی رو باردارم مادرشوهرم ماه پیش که خونمون بود متوجه شد از حالم که باردارم به شوهرم گفت من فهمیدم فاطمه حامله اس بعد که رفت زنگ زد به کل فامیل گفت ولی حتی به خودم یه زنگ نزد
حالا رفته شهر خودشون و الان زنگ زده به شوهرم که با خاله ات و مادربزرگت داریم میایم خونتون
منم الان سرماخوردگی شدید گرفتم بدن و سرم درد میکنه نمیتونم سر پا وایسم
از اونطرفم اتاق هارو بچه ها ریختن به هم منم بخاطر اینکه نزدیک عیده به هیچی دست نزدم گفتم کم کم جمع میکنم الان نمیتونم دو روزه جمعشون کنم به شوهرم میگم ازشون معذرت بخواه بگو زنم حالش بده بمونن عید بیان میگه من نمیتونم طرف زنگ زده میگه دارم میام بگم نیا ؟
دلم از این میگیره چرا وقتی میفهمن باردارم بدتر میکنن باهام؟مادرشوهرم اونسری دید که بچه ها چقدر شلوغ میکنن اصلا نمیزارن به کارام برسم اون ماه که اینجا بودن دیدن من اصلا وقت نمیکردم بشینم همش یا جارو میکشیدم یا دستمال میکشیدم یا شام و ناهار میزاشتم نمیدونم چیکار کنم واقعا اگه سرما نخورده بودم یکم شرایطم بهتر بود الان واقعا نمیتونم شوهرمم که اصلا هیچی
گریه ام میگیره به حال خودم😔
دوستان بازم رفتم دکتر بازم همون حرفهای همیشگی...😔
بعد ای وی آف قبلیم پنج شش ماهه دارم رعایت میکنم قند و شکرو حذف کردم و خوابم هم بهتر شده
امروز رفتم پیش ی دکتر جدید مشهد
تا شرایطمو فهمید همون اول گفت جنین اهدایی
بعدش کسونو کرد میگه تخمدان چپت سه چهار تا بیشتر نداره از اینا هم خیلی چیزی در نمیاد
بعدم میگه معلوم نیست دوباره شوهرت عمل بشه نتیجه داشته باشه
گفتم من دو سه ماه دیگه میتونم بیام ک وارد سیکل بشم ، سریع برداشت گفت آخه خودتم مشکل داری معلوم نیست تا اون موقع همین سه چهار تا هم باشه یا نه
از مطبش تا خونه تمام گریه کردم
از این طرف هم وزنمو هم اندازه گرفت ۳۴ کیلو شده بودم
نمیدونم چرا همش کم میشه وزنم با اینکه غذا خوردنم معمولیه
همش با خودم میگم شاید حتی اگه مثه دفعه قبل همون دو سه تا جنین هم تشکیل بشه بازم مثبت نشم با این وضعیتی ک دارم
همش میگم نکنه باید آرزوی دیدن بچه هامونو ب گور ببرم 😭
خیلی میترسم
نمیدونم باید چ کار کنم
دوباره برم تهران همون مرکز قبلی یا برم مشهد پیش ی دکتر دیگه
همش ب خدا میگم چرا کار ما رو ب این بنده هات انداختی؟
ب خدا اکثرشون تاجر شدن
سه چهار ساعت تو مطب نشستم
اول فقط اهدایی ها رو میفرستن داخل
ی جوری هم ناامیدت میکنن ک فقط بری سراغ اهدایی
ای خدا یعنی هیچ راهی برا ماها وجود نداره😭😭
میشه با دلای پاکتون برا پسرم دعا کنید🌹🌱❤️🍀
پسرم هنوز ۵سالشم نشده ، خیلی کوچیکه بخواد از الان درگیر دکتر و دارو خوردن همیشگی بشه 😔😔😔
الان ازمایشگاهیم اومدیم برا ازمایش تکمیلی
میشه نفری یه صلوات بفرستید که جواب این آزمایشش خوب باشه
🔴🔴چله خونه دار شدن....🏠🏘️🏡
سلام دوستان ، الهی همیشه دلتون شاد و لبتون خندان باشه و حال دلتون عالی باشه🌻
💥چله خونه دار شدن گذاشتم . هر کسی دوست داره میتونه شرکت کنه 💥
چله به این صورت هست که :
به مدت ۴۰ روز ، هر روز ۴۰ مرتبه ، آیه ۲۹ سوره مومنون بخونیم .
💥اونایی که اشتراک اوما ندارن ، میتونند هر روز که خوندن لایک کنند...♥️
امشب شب نیمه شعبان هست ازتون میخوام بیایید نفری ۱۲ تا صلوات ب نیت
حضرت قائم (ع) بفرستیم،
ان شاءالله خدا ب برکت صلواتایی ک میفرستیم
۱_ظهور آقا امام زمان(عج) رو برسونه
۲_همه ی مریضا رو لباس عافیت بپوشونه
۳_همه ی رفتگانمون رو ببخشه و بیامرزه
۴_عاقبت ب خیرمون کنه
۵_گره از مشکلات همگیمون باز کنه
۶_همه مستاجرا صاحب خونه بشن
۷_همه ی خانمای باردار بارشون رو ب سلامتی زمین بذارن
۸_همه کساییکه چشم انتظارن خدا دامنشون رو سبز کنه
الهی آمین 💚💚💚
زور زدن نوزاد بعد از خوردن شیر
مامانا پسر من بعد خوردن شیر گاها زور میزنه و این پیچش سه ساعتم زمان میبره ولی گاها اینجور نیست، شیر خشک نان یک بهش میدم. فردا میخوام ببرمش دکتر ولی امروز خیلی اذیت شده، سرماخوردگی هم داره. ممنون میشم علت زور زدن رو بگید و راه حلش هم بگید چکار کنم تا فردا کمتر اذیت بشه ممنونم از همگی.
مامانهایی که شیر خودتون و به نوزادتون دادید میشه لطفاً جواب بدید
هر بار چقدر شیر میخوره دختر من تو هر وعده نهایت ۱۰ دقیقه شیر میخوره
بعدم تا سه ساعت نمیخوره تا دوباره بخواد شیر بخوره و سینه مو بگیره یه عالمه گریه میکنه انگار دوس نداره 😭😭😭
حالا زردی گرفته رو ۱۱/۵ هست
چجوری مرتب شیر بدم وقتی بچه نمیخوره
اگه راه حلی دارید بگید ممنون میشم
برنده قرعه کشی شهر اشپزخانه شدم
هدیه اش:
۵۰میلیون هدیه
بلیت سفر امام رضا
و سرخکن رایان
ولی اعتمادش سخته
چون به ما گفتن باید ۷میلیون واریز کنی برا مالیات
میترسم ۷میلیون پرداخت کنم ک کلاه بردار بشن
زنگ زدیم به پشتیبانی شهر اشپزخانه، گفت حقیقت داره جایزه هاش همینن
اگه ب شما زنگ زدن و شمارهکارت دادن یعنی شما برنده شدید
و اون ۵۰میلیون رو باید بیای فروشگاه جنس بخری با ۷۰درصد تخفیف، ۳۰درصد دیگش شما پول بدید
بنظرتون کلاهبردار نیست؟؟؟؟
سلام دوستان کسی هست واکسن نزده باشه ؟؟
سلام بچه ها این داستانای جدید درمورد واکسن و ارتباطش با اوتیسم چیه ؟؟
پیج بابایی توی اینستا رو دیدید که همش از عوارض واکسن میگه یا یه پیج دیگه هم هست سام اورگانیک
کسی توی اطافیانتون دیدید واکسن نزده باشه؟؟
منکه واکسن دوماهگی پسرمو زدم همون قدیمیا رو فقط اجازه دادم بزنن روتاویروس و پنوموکوک رو نذاشتم
خودمم تو دوران کرونا واکسنشو نزدم از عوارضش میترسیدم حالا برای واکسن بچه ها هم مردد شدم هم از زدنش میترسم هم نزدنش
دوقلوها و چندقلوه پیام بدن
دوقلوها و چند قلوها پیام بدن
تولد یک سالگی پسر عجول من
چهارشنبه بود . تو گرگ و میش غروب آسه آسه قدم برمیداشتم . الکی نبود که بار شیشه داشتم. هفت ماه تو شکمم بغلت کرده بودم . کل شهر بوی شکلات میداد و دستای من بوی پرتقال . پرتقال به دست رفتم خونه . خونه که چه عرض کنم انباری خاطرات جمع شده که قرار بود کوچ کنه به شهر مادری. زنگ زدم به اولین نفر زندگیم اونکه این روزها صداش میکنی((بابایی)).گفتم قراره سه روز بارون رو از پشت شیشه های بیمارستان تماشا کنم که خیالمون راحت بشه سلامتی . هنوز هیچی نخریده بودیم برات قرار بود دوماه دیگه بیای خونمون . یه ساک معمولی بستم و کتاب جودی ابوت رو توش جا دادم.لباس آبی گل گلیم رو پوشیدم و ساندویچ کوکو سبزی رو تو دهنم مچاله کردم . بارون شهر رو بغل کرده بود و ما رفتیم سرخوش و شاد . رسیدیم بیمارستان . لباس بیمارستان رو که پوشیدم .بابات خندید گفت چه بانمک شدی وایسا ازت عکس بگیرم . یک ... دو ... سه... و من دم در یکی از اتاقای بیمارستان ثبت شدم . کارها که انجام شد وقتی داشتم از راهرو رد میشدم صدای شیون زنی با رعد و برق ترس به جونم انداخت . خودش رو میزد و به هرکسی که رد میشد چنگ مینداخت میگفت پسرم رفت پسرم مرد پسرم نیست و همه ی این ها رو با زبان محلی لالایی میکرد. نمیدونم هوا سرد تر شده بود یا روح من طوفان زده شده بود . گفتند رو ویلچر بشینم تا ببرنم بخش مورد نظر . گفتم خودم میتونم برم گفتند قانونه و من فکر کردم چه قانون مسخره ای. رفتم زایشگاه . همه چی عجیب بود اتاقاش نشون از درد و تولد میداد . دوست داشتم همه چی رو خوب نگاه کنم انگار فرصت کم بود . تخت ها ی کنار هم ، پرستارا ، اتاق ایزوله و.....
زن هایی که برای مادر شدن بستری بودن و بچه هایی که برای اومدن بیقرار .
صدای جیغ های گوشخراش ، بوی الکل و بتادین و خون و آمپول . صدای قلب های جنین زیر دستگاه ان اس تی همه مثل کتاب ها بود مثل رمان ها اما با این تفاوت که واقعی بود . جالب این بود من نمیترسیدم من به وجد اومده بودم . پر از شور بودم و هنوز نمیدونم چرا....
صدای قلب تو هم پیچید تو اتاق (بوم ...بوم ....بوم..) اما من حواسم پی زنی بود که داشت با درد یه وجود رو خلق میکرد . پرستار اومد کنارم وقتی ضربان قلبت رو دید گفت این که همه چیش عالیه .ده از ده. من خندیدم و پرستار رفت پنج دقیقه نشد که صدای قلبت ضعیف شد .
به پرستار گفتم ضربان پایین اومده . چک کرد . انگار خیلی پایین بود . همه سمت تخت من دویدن . دستگاه اکسیژن بهم وصل کردن . من میگفتم من حالم خوبه اما کسی انگار منو نمیدید گفتند باید بچه رو در بیاریم . گفتم میخوام برم بیمارستان دیگه گفتند وقت نیست ضربان خیلی پایینه . گفتم پس به همسرم اطلاع بدید . گریه نکردم . نترسیدم . فقط یادمه میلرزیدم . کل وجودم میلرزید . دوباره سوار ویلچر شدم با خودم گفتم چه قانون خوبی . بردنم اتاق عمل اگه اشتباه نکنم همه جا سبز بود . یه تخت باریک . نور های کم . رو تخت جا گرفتم . بی حسی زدن به کمرم . کل بدنم گرم شد و من دیگه خودم رو حس نکردم .
روبه روم چراغ بود چراغی که میتونستم از توش لحظه ی تولدت رو ببینم . تو آینه کاری اون چراغ ها من دیدم . من در سن ۲۷سالگی در تاریخ ۱۴۰۲/۱۱/۲۵ ساعت ۱۱:۲۵دقیقه ی شب دیدم که تو از وجود خودم بیرون اومدی .تو گریه کردی و من لبخند زدم . اینجا اولین جایی بود که تو گریه کردی و من خندیدم . اوردنت بالا که تماشات کنم . وقتی نگاهت کردم چشمات بسته بود لبات سرخ سرخ بود و دستات دو طرف صورتت رو بغل کرده بود . پسرکم اون لحظه ای که دیندار ها جشن تولد امام سجاد رو جشن میگرفتند اون لحظه که عاشق ها بهم خرس و شکلات کادو میدادن اون لحظه که کل جهان غرق در شادی و عشق بود تو
تو لحظه ی بوسیدن ها و عشق ورزیدن ها اومدی .
و این تازه شروع ماجرای ما بود.....
افزایش اسپرم چه چیزی خوبه
سلام عزیزان کسانی ک بار دار نمیشدن و مشکل از کم بود اسپرم بوده
لطف کنید بگید چی خوردن همسرشون ک باردار شدن من ۳ساله تو اقدامم
از بعد زایمانم دلم تنهایی میخواد حالم خوب نیست
دلم خیلی گرفته .حالم اصلا خوب نیست . احساس میکنم اگه شبانه روز گریه کنم بازم سبک نمیشم . تو دوران بارداریم خیلی استرس کشیدم خیلی نگران بودم . روز زایمانم وحشتناک سرما خورده بودم و ازش هیچی نفهمیدم . بچم بعد بدنیا اومدن رفت تو دستگاه .
درد داشتم خیلی خیلی . سرماخورده بودم وقتی سرفه میزدم بخیه هام جونمو میگرفتن . دیدن اینکه همه بچه هاشون کنارشون بود و گریه میکرد اما من بچم تو دستگاه بود خیلی سخت بود . تا دو روز خودمم راه نمیدادن . حتی صورت بچمم نمیتونستم تصور کنم . بعد دو روز با درد قدم قدم رفتم ببینمش جونمو انگار میگرفتن وقتی اون سرم و دم و دستگاه میدیدم .
اومدم خونه با ادمای نااهل دورم . هرکی یه حرف میزد . تو حواست نبوده . از بس استرس داشتی اینطوری شد .
نوبت شیردهی شد . دوشیدن شیر و بردن به بیمارستان برام سخت بود . مجبور به شیر خشک شدم . اما بازم حرفای مفت بقیه ول کنم نبود . دخالت ها .
تا به خودم میام میبینم هرچی دارو گیاهیه ریختن گلو بچم . خودمو به هر دری میزنم اما با تیکه هاشون جوابشون میدم بعد بهم عذاب وجدان میدن.
گلوم درد میکنه . دلم درد میکنه . پاهام درد میکنه و ورم کرده . کمر درد دارم . بچم سرفه میکنه میترسم . بقیه تو مخمن هیشکی درکم نمیکنه .
مادر خوبی برای بچم نیستم . ناراحتی هام ، گریه هام باعث شده بهش خوب نرسم . فقط دلم میخواد از همه فرار کنم . تنها باشم . ناشکری نمیکنم اما حالم خیلی بده کلافم. عذاب وجدان دارم . بچم منو احتیاج داره اما من بلد نیستم بهش برسم . دیگران بهش میرسن . احساس میکنم مردم
شیطنت بچه یکسال و ۱۱ماهه
سلام مامانا
دختر من یکسال و ۱۱ماه داره،ماشالله خیلی کنجکاوی میکنه تمام اسباب بازیهاشو براش میارم کلی باهاش بازی میکنم ولی به محض اینکه برم سراغ کارهای خونه شروع میکنه شیطنت کردن،مثلا از تخت خودش یا ما میگیره بالا
یا مثلا میره سراغ کابینتها و همه چیز میریزه بیرون واقعا کم آوردم دیگه.حتی جرات ندارم یه حمام یا یه سرویس برم از دستش مگر خواب باشه یا شوهرم خونه باشه که کنارش باشه
خواستم بدونم بچه های شما هم تو این سن اینقدر کنجکاو بودن؟
چه سنی این کنجکاوی تموم میشه 🥺
خرید برنج خوش عطر
بچه های شمال و جنوب برا خرید برنج خوب از هر دو منطقه فروشنده باانصاف سراغ دارین؟برنجی میخام عطر وطعم خوب داشته باشه
امروز بعداز ظهر میرم سونو قلب میشه با دلای پاکتون دعاکنید برام
ممنون میشم صلواتی بفرستید
ان شاالله باخبرای خوش بیام
دل تودلم نیس