مثبت شدن بیبی چک

سلام صبحتون بخیر...صبح ماکه به خیر شد ایشالا روزی همه چشم انتظارها...بیبی چکم مثبت شد

سلام خانوما وقت بخیر

من همونم دیروز بی بی چک زدم گفتین مثبته امروز رفتم آزمایش دادم....

۳ روز توسل به حضرت ام البنین(س)

سلام دوستان هر کی حاجتی داره بیاد ۳ روز توسل کنیم به حضرت ام البنین(س) انشالله حاجت روا بشیم.
واسه منم دعا کنید 🌹🌹🙏🙏

بیبی چکم رو ببینین..نظر بدین

من برعکس همیشه ،از یه هفته قبل پریودم درد نداشتم کنجکاوشدم تست زدم اینجور شد زیر سه دقیقه و صورتی هم هست رنگش..الان درد زیر دل اومده سراغم..نگرانم خیلییی

دوبرابر نشدن تیتر بتا

سلام بهمگی خانم دکتر سیکلم ۳۶ روزه هست بعد ۵ روز که عقب انداختم بی بی مثبت شد روز بعدش عصر ساعت ۳ بعدازظهر ازمایش دادم تیتر ۱۰۶ بود گفتم تکرار کنم دو روز بعد اول صبح ازمایش دادم بتا ۱۷۶.۶ شد چرا بتا دوبرابر نشده . از طرفی گاهی کشاله رانم تیر میکشه یا حس سنگینی در سمت چپ دارم . خواهشا راهنمایی کنید

سلام مطالبی که شاید براتون مفید باشه

سلام مطالبی برای بارداری و تخمک گذاری و حتی برای باروری اقایان هست رو میذارم اینجا شاید بدردتون بخوره هرکسی خواست بخونه.

خانم دکتر جواب آزمایش سلفری ام

سلام خانم دکتر جواب آزمایش سلفری ام رو تفسیر کنید بی زحمت

دلم میخواد اینجا خودمو خالی کنم.....

دوست دارم اینجا بنویسم چون هیچ جایی امن تر از اینجا نیست برام هرکی دوست نداره بخونه نیاد....
از بچگیم بدبخت بودم همیشه سرکوفت میخوردم و مقایسه میشدم هیچوقت خطا نرفتم و هیچوقتم بهم اعتماد نداشتن، از بس همه جا تحقیرم میکردن همه به خودشون اجازه میدادن باهام بد باشن یه نمونش: یادمه بچه بودم یه روز زن عموی مامانم گفت پری سلام نمیکنه حالا من سلام کرده بودم یادمه بعد بابام دعوا که چرا سلام نکردی هرچی قسم میخوردم حرف اونا رو بیشتر باور میکرد تا منو همیشه همین بود حرف همه رو باور میکرد الا خودم... هیچوقت هیچکسو نداشتم... نه خانواده پدری باهام خوب بودن نه مادری... باز خانواده مادریم بهتر بودن داییم و زن داییم و خاله هام دوسم داشتن. بابام خیلی بداخلاق بود خیلی ، خیلی بد حرف میزد، همیشه خفه بودیم، مامانم همیشه تحقیرم میکرد همیشه مقایسه میشدم با دخترای مردم از بس مقایسه میکرد که بدون دلیل از اون دختره بدم میومد، یادم نمیره با یه خانواده که بعدها فهمیدم خواستگارم بودن رفتیم سفر بعد من یه چیزی گفتم که بدم نبود یادم نمیاد دقیق یهو مامانم جلو زنه گفت پری هم بلد نیست حرف بزنه 😔 یه درصد فکرشو نمیکرد که بااین حرفش روی زنه تو روم باز میشه. جلو همه چشم غره میرفت یعنی به همه اجازه داده بودن هرجور دوست دارن رفتار کنن و هیچوقت پشتم نبودن... خواهرم که ازدواج کرد، شوهرش شد گل سر سبد خونه ، یه خونه تک خواب داشتیم که ظهر در قرق داماد بود شب هم پدرو مادرم اگه بگم من تو راهرو میخوابیدم باورتون نمیشه... یکسال اینجوری زندگی کردم، راحت نبودم دومادم کلا اونجا بود همیشه بخاطر دوماد تو سری خوردم همیشه شاکی بودن همه جاهم سرشو زیر مینداخت میرفت، اگه حرفی میزدم و داماد میفهمید کلی حرف بارم میکرد مامانم. خبرش عروسی گرفت و رفت بازم یه روز اونا اینجا بودن یه روز ما اونجا بچه دار شدن کلا خونه ما بودن و نوه جون اومد جولان دادن و باز ما تو سری بخوریم... خونمون ساختیم من اتاق دار شدم یکم راحت شدم باز عروس اومد و دخالتاش شروع شد، اونقدر دیده بود تحقیرم کردن که به خودش اجازه میداد منو زیر نظر بگیره و بره بهشون بگه و باهام دعوا کنن کلا کارش همین بود.. حتی بابام جلوی مهمون هم باهام بد حرف میزد... اگه با دوستام میرفتم بیرون دیررمیومدم مامانم به دوستام میگفت جنده ها بااینکه از گل پاک ترن و بهشون قسم میخورم. اگه چیزی میخریدم میگفت معلوم نی پولشو از کجا آورده اگه با تلفن حرف میزدم میگفت معلوم نی داره با کی حرف میزنه، شدم پر از عقده، دانشگاه دولتی قبول شدم بابام میبردم و میاوردم کلی غر میزد که دختر فلانی پیام نوره راحته هرروز کلاس نداره😑 ترم سه بودم شوهرم اومد خواستگاریم، از بس عقده ای بارم آوردن زود وابسته شدم... عقد کردیم و از بس ننم خودشو کم گرفت و پایینمون آورد که فکر کردن ما از خدامون بوده شروع کردن اذیت کردن که پیر شدیم تا فهمیدن چطوری رفتار کنن.. به قول بابام واسه شوهر دادن ما اول مامانم عاشق میشد بعد ما. خداروشکر خوشبختم تو زندگیم و دوتا بچه سالم دارم شوهرمم خوبه مثل همه کامل نیست ولی خوبه راضیم.
هنوزم مامانم دست از رفتاراش برنداشته، بچه هامو بذارم پیشش برم جایی که واجبه اینقدرررر زنگ میزنه که آخرش مجبور میشم بد حرف بزنم حالا چشه ، بچت همش بغل میخواد و نمیتونم و میخوام برم مسجد و روضه و فلانوووو ، حالا بچم پنج ساعت بذارم پیش مادرشوهرم هیچی نمیگه تازه سرگرمش میکنه اصلا بغل نمیخواد، حالا بخاطر اینکه دخترمو دعوا کردم کلی نیچار بارم کرده و خودشو دختر عنترش کلی بهم حرف زدن و تهشم بهم فحش داد که بمیرم یادم نمیره عروس عوضیشم زنگ زده به شوهرم... شوهرمم گفته منم دخترمو دعوا میکنم بچه رو دعوا نکنی که نمیشه... حالا خواهرم اینقدر جانیه یه یبار بچگیای دخترش، ماست ریخت رو فرش گرفت زدش و پا گذاشت رو شکمش، دخترای داداشمم همیشه کبودن... اینا رو نمیبینن ولی من به بچه هام بگم تو میرن راپورت میدن کصافطا...
منم جواب تلفنشونو نمیدم و قطع رابطه کردم در خونمم روشون باز نمیکنم دیگه برام مردن...
هیچکاری نکردم نه نیارن اگه بفهمن اینقدر منفی بافی میکنن تا آخرش یا اتفاقی میوفته یا .... مثلا بفهمن میخوام برم سفر میگن آخ بچه ها مریض نشن فلان آخرش یا مریض میشن یا یه بلای دیگه..
خدا نکنه اتفاقی بیوفته تا عمر دارم هی به روم میارن، همین دیروز بود فلان شدا همین دیروز بود بسان شدا...
هیچوقت نذاشت باهاش دردودل کنم تا حرف میزدم میگفت اوف باز سرگذشتای پری شروع شد...
بعدم میگه فلانی با دخترش انگار دوتا دوستن🙄🙄
از دستشون نابودم که هیچوقت نمیگذرم ازشون داستانشون دراااازه

کادو بعد زایمان برا بچه

مادرشوهر من برای همه ی نوه هاش موقع تولد کادو طلا گرفته ولی برا بچه ی من میگه طلا گرونه نمیتونم بگیرم درحالیکه درآمدشم خیلی زیاده
تا حالا برا من هیچکاری نکرده الانم اینجوری
از الانم میگه میخواد بعد زایمان فقط برا بخور بخواب بیاد
مامان منم مجبوره برا اونم غذا درس کنه
حق ندارم ناراحت شم

خانوما زندگی تو آپارتمان دو واحدی سخته؟؟؟؟؟

سلام خانوما.من تا الان تو خونه ی ویلایی زندگی کردم.الان ی واحد آپارتمان پیدا کردیم ۴ طبقه ی دو واحدیه موقعیت و ساخت و .. همه چیزش عالیه .فقط چون دو واحدیه شک دارم که بخریم یا نه.اگه تجربه ای دارین ممنون میشم در میون بزارین
حس میکنم شلوغه این مدلی و سر و صدا زیاد و‌...

عازم کربلا هستم چه وسایلی بردارم

سلام خدمت پزشک محترم و خانوم های گل
عازم کربلا هستم چه وسایلی برای بچه هام بردارم که نیاز میشه؟
سفرمون هوایی هستش

سلام به خانم دکتر عزیزم سوالم درباره شیر خوردن نوزادم هست❤️

سلام دکتر جان و دوستان عزیزم
دکتر جان دختر من ۳ماه و ۱۹ روز داره
شب از ساعت ۱ شب تا ۶ یا ۷صبح خوابه و بعد بیدار میشه بهش شیر میدم تو این چند ساعت هرکاری میکنم بیدار نمیشه و حقیقتا خسته شدم بیخیالش شدم
و از اون ساعت به بعد هر ۲ ساعت بهش شیر میدم امّاااا این دوساعت به دوساعت فقط ۳ یا ۵ دقیقه شیر میخوره و زود سینه رو ول میکنه وبا زبون پس میزنه و انگشت میخوره میخابه مرتب انگشت دستش تو دهنشه

شیر خودمو میدم و قطره هم فقط آ د
وزن تولد ۲۴۰۰ بود و دیروز با ترازو خانگی خودمو وزن کردم بعد دخترمو بغل کردم ۶کیلو اضاف شده بود به وزنم یعنی حدودی میدونم ۶ کیلو هست آخه آخرین بار بهداشت بردم ۲ ماهگی ۴۸۵۰ بود و گفت تا ۴ ماهگی نیاز نیست بیاری برای همین از وزنش اطلاع دقیق ندارم

هرکس میبینه میگه شکمش خالیه و شیر بهش بده و شیر خشک هم بهش بده
هرکار میکنم سینه نمیگیره مگررر دوساعت گذشته باشه و همون تایمی که گفتم (۳ یا ۵ دقیقه)شیر میخوره
بخدا خسته شدم خودم حالم خوش نیست غصه این موردم میخورم نمیدونم چیکار کنم دیشب از بس بهش فکر کردم و حرص خوردم سرگیجه و تهوع گرفتم با حال وخیم بردنم بیمارستان فشارم ۱۵ بود و دکتر تا منو دید گفت حرص خوردی بعد فشارمو گرفت ۱۵ بود

تورو خدا راهکار بدید
🙏🥺❤️

نحوه مصرف قرص ایزوکسوپرین

سلام خانم دکتر عزیز وقتتون بخیر
من هفته پیش تاپیک زدم و اونجا گفتم که درد زیرشکم و انقباض دارم و شما گفتید که قرص ایزوکسوپرین مصرف کنم ، میخواستم بدونم که مصرف این قرص رو تا کی باید ادامه بدم؟

بچه ها بیاین بگین بنظرتون کلاهبرداری یا نه

سلام دخترا
از خط ثابت تهران تماس گرفتن ک ب دلیل تراکنش بالای موفق که با خط تلفن همراهت داشتی برنده ایرپد و پاور بانک شدی
ادرس گرفت گفت پستچی اومد بخاطر گارانتی ۸۱۹ ب پست پرداخت کن
بنظرتون چیه
اینم بگم با گوشیم زیاد تراکنش انجام میدم

لطفاً کسایی که دوقلو باردار هستند یا بودن میشه بیایید از تجربه ntهاشون بگید

سلام دوستان
کسایی که دو قلو باردار بودن این تجربه رو داشتن ک به قل ها ntبالا و پر ریسک باشه ولی جوابهای آزمایش خوب بوده باشه
سلفری دادین یا آمینیوسنتز؟


خودم سلفری دادم جواب نیومده دارم دیونه میشم
از طرفی دیدم میگن سلفری برای دوقلو ها مخصوصا نوع من ک جفت پا کیسه جدا هست درصد زیادی خطا داره!؟
تروووخدا اگر تجربه ای دارید بهم بگید من دارم دیونه میشم دیگه تحمل ندارم...
ntیه قل ها ۲/۶۹
ریسکشم ۲۵به۱
والا سنم ۳۰ساله.مشکل ژنتیک نداشتیم.فامیل نبودیم

بارداری اولمه و بدجور خورد توذوقم

مامان ها بیاین لطفاً

سلام مرضیه مامان علی اصغر،پری خانم،عاطفه صالحی ،زینب خاکساری،مامان سلین اونایی که بچه هاتون ب پروتئین گاوی حساسیت داشت میشه بیاین؟

دعا برای رهایی از شر همسایه مزاحم

دوستان ی نوزاد ۳ ماهه دارم و یک ماه و نیم اومدیم ی خونه دیگه که کاش پام میشکست و نمیومدم از خونه ش ک یکسره مشکل داره ک بماند ( برای مثال:سه روز آب نداشتیم برای آبگرمکن دوروز آب قطع بود برای پمپ) و ......
کلا دوطبقه بیشتر نیستا طبقه همکف خود صاحب خونه س طبقه اول ی مستاجر دومی ما وای از طبقه پایینی یکسره بچه ش گریه جییغ بنفش درو میکوبه ساختمون میلرزه مادره هم فقط نگاهش میکنه، همسرم تذکر داد با کمال پرویی بدون عذر خواهی گف عصبی میشه این کارارو میکنه .یجوری از خواب میپره با وحشت بچه م گریه میکنه کارم شده یکسره حرص و جوش چکار کنم؟ نمیخوام ب دعوا بکشه چون نوزاد دارم دعایی چیزی برای کم شدن شرشون و همسایه بد میشناسین؟؟

خوردن بادام تلخ در سوپ

سلام من ۲۰هفته باردارم یه مشت بادام تلخ توی سوپ ریختم وخوردم و میگن خوردن حتی یدونه بادام تلخ خیلی ضرر داره برای جنین و من دو شب توی سوپم ریختم خیلی نگرانم

بالا اوردن شیر همراه با خلط زیاد

سلام خانم دکتر و بچه ها خیلی حالم بده امروز خیلی بدگذشت پسرم بیش از حد بالا میاره شیر میدم بااروغ همشو بالا میاره با کلی خلط اونقد زیاده ک کل لباسمو کثیف میشه تا پایین.جدیدا جهشی شده از دماغشم یار باخلط...اونقد گریه کرد ک منم کلی گریه کردم،داروهاشم نمیخوره خیلی باحوصله قطره قطره میدم ولی دو دقیقه نشده میاره بالا.نمیدونم چکار کنم ببرمش دکتر؟ اینکه دارو پس میزنه چکارش کنم آخه؟بعد بالا اوردن اروم میشه ومیخوابه،تجربهاتونو بگید واقعا رفلاکس اینقدر وحشتناکه؟انگار شیر پر دهنشه همیشه نگاه ک‌میکنم قورتش میده باز میادبالا

خواب دیدن بد در بارداری

سلام دوستان من الان دوباره تو خواب خواب جن دیدم بگم که خیلی استرس گرفتم بعد بیدارشدن الان از وقتی بلند شدم دست چپم بد درد میکنه موقعی که بیدار شدن زیر شکمم مثل نبض تند تند میزد بار قبلی که خواب دیدم یک طرف شکمم خالی شده بود یه طرف برامده و سفت بود الان هم مثل نبض تندتند میزد چکار کنم این خوابا و کمتر ببینم