Ooma
پرسش (1398/08/21):

دوستایی گلم میشه یه لحظه بیاین از تجربیاتتون بگین؟!!

سلام
احساس میکنم افسردگی گرفتم 😩
من بچه اولم کلاس اول میره خیلی بهش وابستم اون هم اینجوریه الان که هر روز از بارداریم میگذره احساس بدو بدتری بهم دست میده احساس میکنم اگه بچه دومم به دنیا بیاد نمیتونم بچه اولمو مثل الان دوس داشته باشم میترسم نتونم بینشو تعادل برقرار کنم یا هر دو رو مثل هم ببینم اگه بچه اولمو دیگه دوس نداشته باشم چی وای خدا دارم دیونه میشم
الان مدتیه هرچی میخواد براش میخرم هر چی میگه میگم چشم میترسم بد عادت بشه احساس میکنم نباید دومیو حامله میشدم باید تمام احساساتم مال پسرم باشه
اونایی بچه دومشون به دنیا اومده میشه تجربشونو بگن

من م از وقتی دومی دنیا اومده به اولی فشار اومده.همش میخواد جلب توجه کنه برامون.کارای عجیب میکنه
وای منم همین احساس و دارم
دلمم براش میسوزه.از این طرف کوچیکه رو باید رسیدگی کنم خودم موندم
سمیرا جان الان اینجوری فک میکنی
بدنیا بیاد تعادل حفظ میکنه
فقط ممکنه کسرا فک کنه ک تو ب اون بیشتر توجه میکنی درحالی ک اینجوری نمیشه
افسردگی خوب نیستا
ب چیزای مثبت فک کن ❤
افسانه جون بهت گفتم من فقط به خاطر اصرار پسرم دومیو حامله شدم وگرنه اصلا تو فکر بچه دار شدن نبودم میخواستم تمام وجودمو برا پسرم مادری کنم الان یه جوریم
میگم نکنه به دنیا بیاد بیشتر به این چون کوچیکه توجه کنم پسرمو از یاد ببرم اگه سرش داد بزنم چی اگه نتونم به یه چش نگاهشون کنم چی
ناشکری نکن خانومی
خدا بهت بچه داده حتما فکر همه چیزو کرده پس مثبت فکرکت
کن
اخه تو فامیل دیدم چند نفری که بچه دومشون به دنیا اومده همش میگن مثلا بچه دومو اینقده دوس داریم یا مثلا بیشتر به کوچیکه توجه میکنن
خب دگ
از الان ب کسرا بگو داداشی رو بخاطر تو ک انقد دوست دارم اوردم
بعد ب دنیا اومدنشم هی حرفای محبت امیز بزن
نزار محبتت ب یکیش بیشتر بشه
نگران هم نباش چیزی نیس افسردگی بارداری فک کنم گرفتی
برو بهداشت مشاوره بگیری حله
همه چیز دست خودته
خودت باید بخوای اونموقع میشین یه خانواده ۴نفر مسئولیتت بیشتر میشه
میدونی افسانه اون که خیلی به داداشش وابستس از الان همش داره براش نقشه میکشه که خودم شیرش میدم میخوابونم نینجا بازی میکنیم از این حرفا
همین خودم از خودم میترسم
الان که کلاس اوله نمیتونم کمکش کنم تو درساش میگم کاش زودتر حامله میشدم یا میزاشتم سال دیگه احساس میکنم در حقش ظلم کردم
خب دوسش داره هیچ وقت نارلحت نمیشه از دستتون ک چرا ب اون توجه میکنید
نگران نباش ب قول دریا جان فقط دست خودته
تو از پسش برمیای خواهر جونم❤
کاراتو تقسیم کن با شوهرت
درساشو بده ب اون
معلم بود دگ اقات ن؟
خدا کنه 😩😩😩
اخه مشکلم همین جاست اون خونه نیست به خاطر راه دورش دو روز خونس پنجشنبه جمعه تمام مسئولیتشون رو دوش خودمه به خاطر اینکه اینقده به خودم وابسته شده
ای وای پس برا همین...
موقع زایمانتم اینجوری دو روز میاد ؟
تو این نه سالی که ازدواج کردم اینجوری بودیم حتی پسرم به دنیا اومد هم پیشم نبود
تو مادر نمونه ای میشی سمیرا جان
مطمئنم از پسش هم برمیای
نگران چیزی نباش
راستی زایمانت کی هس؟
طبیعی دگ اره؟
نمیدونم افسانه جان تا حالا یکی بود میتونستم اما میترسم دوتا شن دس تنها چیکار کنم حداقل شوهرم بود میتونست با کسرا باشه اما الان
با بزرگه صحبت کنه و از الان محبت کوچیکه رو تو دلش بکار کادو چیزی هم میخری گاهی بخر بهش بگو اینو خواهر یا داداش کوچیکت بعت هدیه داده
اره ۲۵اذر
میدونی حوریا من از پسرم نمیترسم از خودم میترسم که کم بیارم....😩
بسلامتی فارغ شی ان شاالله عزیزم
یه مدت اول ها مامانت میاد کمکت بعدش خودت از پسشون برمیای
کسرا هم کمکت میکنه ماشاالله دگ بزرگ شده
انشالله برام دعا کن افسانه جون
نترس بابا مدل مامان من شو منو خواهرم با ختلاف دوسال بدنیا اومدیم انقد قشنگ وقتی بهونه گیری میکردیم به هردومون توجه نمیکرد تو اون وضعیت دیگه حس برتری نسبت به هم نداشتیم اما من یکم خودشیرین بودم و جاسوسی خواهر بزرگمو میکردم 😂😂
چشم گلم
شاید استرس زایمانو گرفتیا اینجوری شدی
ب چیزای خوب فک کن
تو الان دگ مامان دوتا گل پسری
اسم اینیکی چی شد؟
اون بخاطر من کتک, میخورد تو نذار اینجور شن اگه یکیشون اشتباهی هم کرد جداگانه بهش تذکر بده نه در حضور اون یکی
کسرا گفت بذاریم اراس گفتم باشه دیگه همون شد
ای شیطون ببین مادرت تو دلش چ غوغایی به پا میشده منم فکر همین جاهاشم
بزرگه رو پیش کوچیکه بزرگ کن تا احترام و دوستیشون بیشتر شه به بزرگه هم بگو تو مراقب و مواظب برادر کوچیک باش نباید بذاری کسی اذیتش کنه چون اون تورو مثل یه سوپر من میبینه اینجوری بگی هردوشون یاد میگیرن چطور باشن اوایلشم که وقتایی که کوچیکه خوابه واسه بزرگه وقت بذارین
دقیقا عین پسر من
منم این شکلی بودم به دخترم وابسته بودم حتی واسه یه شب که بیمارستان میخواستم بستری شم برای سزارین استرس اونو داشتم که باراول میخام تنهاش بذارم ولی درست میشه بچه اول جای خودشو نگه میداره بچه دومم جای خودشو نگران نباش الان من برای سومی اقدام میکنم
تازه من شاغلم هستم
شما از دوتا داشتن راضی نیستی؟یعنی احساس میکنی دوتا بچه کمه با وجود شاغل بودن؟
خوب الحمدالله ،منم دانشجوم میگم درسو دانشگاهو بچه کلاس اولو این یکی هم بیاد چی میشه یه میتونم دس تنها از پسش بر بیام
سمیرا جون ببخشید میخواستم اینجا یه سوال بپرسم
دوستم فردا روز موعدشه امروز اول لک قهوه ای بعدا هم صورتی رنگ دیده
زیاد نیس در حد پری
ولی دستشویی رفتنی میبینه
از دوستان میخاستم ببینم کسی دراین مورد تجربه ای داره یا ن ؟
واس لانه گزینیه؟
سینه هاشم درد میکنه

سوالات مشابه