- سیکل قاعدگی من ۲۸روزه است در روز پنجم پریودی قرص مارولین استفاده کردم و روز ششم پریودی نزدیکی داشتم ولی قرصای جلوگیری رو مرتب استفاده میکردم ایا امکان بارداری هست؟؟؟
ممنون میشم پاسخگو باشید >نزدیکی در روز ششم پریودی واحتمال بارداری268 بازدید17 پاسخ - من الان 7هفته هستم واز سونوی اولم ک هنوز زیر 4هفته بود و ساک هم حتی دیده نشد دکترم بهم دوبسته شیاف پروژسترون داد و گفت استراحت کن و نزدیکی هم نداشته باش، ولی نگفت تاکی، البته لکه بینی هم نداشتمطتاالان ک 6هفته و 4روز بودم رفتم سونو خداروشکر قلبش تشکیل شده بود و دکتر سونو گفتش جاش خوبه بالاس، الان تقریبا 15روزه ک نزدیکی نداریم کلا، ولی میدونم ک همسرم داره اذیت میشه میخاستم تجربتونو بدونم، من لکه بینی ندارم بازم نزدیکی نکنم تا 3ماهگی ک میگن خیلی دوره ی حساسیه یا اینک منعی ندارم؟ نوبت ویزیت بعدیم شنبه ی دیگس گفتم تااونموقع از شما بپرسم
و ی سوال دیگ دکترم گفت استراحت کن ولی نگفت تا چ حد
مثلا دیگ پشت فرمون نمیشینم حتی برم دنبال پسرم از دوتا خیابون اونور تر از مدرسه، پیاده هم نمیرم، جاروبرقیم نمیکشم، کمو بیش غذا و ظرف ولی خیلی کلافه شدم، نمیدونم تا چ حد باید استراحت کنم از طرفی دوسدارم کارامو انجام بدم، جارو رو و... ولی میترسم میگم نکنم ی موقع مشکلی پیش نیاد >نزدیکی همزمان بامصرف شیاف پروژسترون مشکلی داره؟251 بازدید16 پاسخ - کم شدن حرکت جنین ۲۶هفته205 بازدید11 پاسخ
- ببخشید من ۳ هفته ست ک متوجه شدم باردارم
و رابطه مونو با همسرم قطع کردیم و نزدیکی نداشتیم چون واقعا نمیدونستم میشه انجام داد یا نه
اما یادم نمیاد موقع بارداری اولم اینطوری بوده باشه
میخواستم بدونم مشکلی داره انجام نزدیکی یا نه!؟
دل درد و خونریزی و این چیزاهم ندارم الحمدلله>داشتن رابطه در هفته هفتم بارداری393 بازدید4 پاسخ - قبلا اینجوری نبودا اما اما الان تقریبا ۲ سال اینجوری شده نمیدونمم چطور بهش بگم تا میام بحثش و باز کنم میگیره میخوابه یا مشغول یه چیزی میشه اصلا یادم نمیاد اخرین بار کی رابطه درست و حسابی داشتم هر ۱۰ تا ۱۵ روز یه بار نزدیکی داریم که اونم اقا از خواب بیدار میشه مثلا بغل میکنه و دو سه تا بوس میگه برو روان کننده رو بیار کارشو میکنه تمام بعد سوزش و درد برا من میمونه میره اون ور میگیره میخوابه نه تحریک میکنه نه چیزی چطور حالیش کنم اخه اذیت میشم هیچی حس نمیکنم از نزدیکیمون فقط میگم کارش زودتر تموم بشه دلم میخواد خفش کنم>بچه ها من شوهرم مثل خره هیچی نمیفهمه از نزدیکی1,867 بازدید514 پاسخ
- من مشکل خاصی تو بارداری خدا رو شکر ندارم.
تا الانم اصلا نزدیکی نداشتم چون شوهرم نگرانه اتفاقی خدای نکرده نیوفته.
الان ک هفته های پایانی هست ب نظرتون نزدیکی عیبی نداره و از چند هفته مجازه مایع منی ریخته بشه داخل واژن و چند بار در هفته ایرادی نداره ممنون از پاسخگویی شما. >زمان مجاز برای نزدیکی در بارداری535 بازدید15 پاسخ - من دکتر درباره نزدیکی منعم نکرده اما خودم نمیخوام .یه مشکلی که دارم در خواب حالت تحریک و ارگاسم رو تجربه میکنم که خیلی نگرانم کرده . این موضوع ممکنه به دهانه رحم یا طول سرویکس آسیب بزنه؟ خیلی عذاب وجدان دارم
یا مثلاً دست خودم نیست گاهی اتفاقی تو اینستا یه عکس یا پست میبینم که صداهای محرک توش داره کلا بهم میریزم و کمی ترشح ازم میاد .
چون شنیدم میگن تحریک باعث هماتوم هم میشه دیگ ترسیدم>تحریک و ارگاسم در خواب مضره؟746 بازدید30 پاسخ - من دکتر درباره نزدیکی منعم نکرده اما خودم نمیخوام .یه مشکلی که دارم در خواب حالت تحریک و ارگاسم رو تجربه میکنم که خیلی نگرانم کرده . این موضوع ممکنه به دهانه رحم یا طول سرویکس آسیب بزنه؟ خیلی عذاب وجدان دارم
یا مثلاً دست خودم نیست گاهی اتفاقی تو اینستا یه عکس یا پست میبینم که صداهای محرک توش داره کلا بهم میریزم و کمی ترشح ازم میاد .
چون شنیدم میگن تحریک باعث هماتوم هم میشه دیگ ترسیدم>تحریک و ارگاسم در خواب مضره؟746 بازدید30 پاسخ - پزشکم برام قرص دوفامد نوشته بودن (برای اقدام به بارداری) که از روز چهاردهم دوره تا بیست و پنجم به مدت ده روز مصرف کنم. منم امروز روز نهم بود که استفاده کردم و متوجه شدم لکه بینی دارم حالت مایع صورتی رنگ و گهگاه تیره . با توجه به اینکه امشب تا شنبه دوره ی تخمک گذاری هست آیا میتونم نزدیکی داشته باشم . ؟
و سوال دوم : امشب که روز دهم مصرف دوفامد هست با توجه به لکه بینی ادامه به مصرف داشته باشم یا خیر ؟
و اما سوال سوم : آیا این اتفاق لکه بینی در حین مصرف طبیعیست؟
مگر این نیست که بعد از قطع قرص در صورت باردار نبودن سه الی ده روز زمان میبره تا پریود شد ؟
ممنونم از زحمات شما . ببخشید تعداد سوالات زیاد شد . >لکه بینی با وجود مصرف قرص دوفامد225 بازدید4 پاسخ - لطفا بگید نزدیکی تو دوران بارداری تا چه مدت امکان داره؟واینکه برای جنین مشکلی پیش نمیاد؟ به چه صورت باید باشه؟>نزدیکی در دوران بارداری574 بازدید35 پاسخ
- اسم شربتم بگید 😂
میگن یه ساعت قبل از نزدیکی بخوری شانس پسردارشدنو زیاد میکنه >شربت سرفه برای پسردارشدن10,238 بازدید27 پاسخ - دل درد بعد از نزدیکی276 بازدید8 پاسخ
- دیشب نزدیکی کردیم
دوبار پشت سرهم😐
خیلی میترسم خدایی نکرده حامله شم چون پشت هم بوده
همسرم خودشو تمیز کرده بود ولی میترسم
فردا هم روز تخمک گذاریمه😮💨
قرص اورژانسی بخورم به نظرتون؟
اگه بخورم پریودیم بهم میخوره؟>دوبار نزدیکی پشت سرهم780 بازدید18 پاسخ - چند شب پیش همسرم علائم عفونت رو داشتن مثل سوزش و خارش روی آلتشون
ولی متاسفانه بی توجهی کردن ونزدیکی داشتیم
الان دوروزه میگذره ومن دائما احساس ادرار دارم وحین ادرار هم خیلی سوزش دارم
اب هم زیاد میخورم
چه قرصی بایداستفاده کنم؟
واینکه من باشگاه هم میرم ومحیط باشگاه هم آلوده است روی وسایل که ورزش میکنم زیرم پارچه پهن میکنم ولی بازم حس میکنم امکان داره الودگی به بدنم برسه
نظر شما چیه
بدنم علائم ظاهری از خودش نداده فقط اینکه باسنم پر جوش شده
ولی اطراف واژن هیچ چیزی نیست نه سوزشی نه خارشی نه قرمزی ای
فقط سوزش ادرار دارم
ممنون از راهنمایی تون>سوزش ادراری بعد از نزدیکی304 بازدید9 پاسخ - دلیل افزایش میل جنسی در ایام پریود چی هست؟755 بازدید6 پاسخ
- پیشاپیش از جوابایی که میدین ممنونم🙏💗>نزدیکی سه هفته بعد از سقط با وجود لکه بینی خفیف؟؟؟391 بازدید15 پاسخ
- اول معذرت میخوام ازتون ازگذاشتن عکس...دکترجان روی کشاله ران همسرم نزدیک ناحیه تناسلیشون یه جوش بزرگ برامده زده میخواستم بدونم دلیل به وجودامدنش چی میتونه باشه و خطرناکه واینکه نباید نزدیکی کرد؟؟چکاری انجام بدن ک زودتربرطرف بشه مشکلشون..ممنونم🌹>زدن جوش بزرگ روی کشاله ران نزدیک ناحیه تناسلی(همراه باعکس)3,712 بازدید6 پاسخ
- دیشب شوهرم اولین بار رابطه مقعدی بام انجام داد وارضا شد .بعد که ارضا شد شکم درد وکمر درد گرفت الانم سرکاره میگه دیگه نمیتوتم کار کنم از درد شکممم .
چرا شکم درد گرفت ؟؟؟
چی بش بدم خوب بشه.
یا لازمه حتما بره دکتر.>شکم درد شوهرم بعد نزدیکی؟720 بازدید44 پاسخ - سلام دکتر عزیزم امروز بیستم سیکلمه طبق تقویم اوما من نزدیکی داشتم تو روزای سبز ر481 بازدید20 پاسخ
- یسوال میگم نزدیکی مشکلی ندارع سزارین بودم2,121 بازدید261 پاسخ
بچه ها الهه ام دارم میرم بیمارستان گمونم امشب زایمان میکنم
هر کی در توانش بود منو دخترمو دعا کنه
الهی که هر کی منتظر خدا دلشو غرق شادی کنه و هر کسی هم بارداره صحیح و سالم بارش و زمین بذاره
و هر کی بچه داره خدا براش نگه داره
خونه تکونی عید و نکات کاربردی
سلام سلام😍 بیاین از تجربه هاتون واس خونه تکونی بگین
من نیاز دارم یکی هولم بده موتورمو روشن کنه😂
پارسال گفتم کاری نمیکنم شب قبل سال تحویل کل آشپزخونه رو ریختم بیرون تا قبل سال تحویل در حال تمیزکاری بودم😬
اصلا نمدونم چی ب چیه و از کجا شروع کنم و چکار کنم
اگ ایده ای دارین روشی دارین یا هرچی ک ب درد بخوره بگین
بچه ها ی سوال بهم ریختم
شما جای من باشین چیکا میکنین این همه خواهرشوهرم جمع جورشکردم درنبود مادرشوهرم این چیزا حالا برگشته میگه خونه خواهرخودم راحتترم غذام آماده همه چیم آماده
منم پیامش دادم که حالا ک اونجا خوبه همونجام بمون چ کاریه برگردی
خیلی بهم برخورده واقعا عصبی شدم😔
تایپیک مادرشوهر پررو و شعور ندار😵😵😁😁
خانوما شماهام مادرشوهر اتون آنقدر پررو هستن
من مادرشوهرم هر موقع بخوایم با اون جایی بریم میره جلو میشینه،فکر میکنه صندلی جلو باید در اختیار اون باشه
خیلی تو مخمه این اخلاقاش
چجوری باید باهاش برخورد کنم که بفهمه چیزی مال اون نیست و کاری هم اگر میکنم از سر لطفه نه وظیفه
مهمان داری با مریضی و وضعیت بارداریم
سلام دوستان واقعا دلم پره گفتم یکم با شما صحبت کنم
چرا خانواده شوهر انقدر بد هستن؟
من سر بارداری اولم خیلی اذیتم کردن یعنی از اول بارداریم تا آخرش من مهمون داشتم هرهفته یا دوهفته یکبار حرفی هم نمیتونستم بزنم چون بهشون سریع برمیخورد و هزارتا حرف تو فامیل پشتم میزنن
هرهفته باید شام میدادم بهشون درحالی که خانواده خودم میگفتن تو با این وضعیت چطوری میخوای آشپزی کنی و نمیومدن، یعنی من تا روز آخر مهمون داشتم دقیقا شبی که رفتم برای زایمان شام گذاشته بودم جاریم و خواهرشوهرم خونمون بودن بعد منو درد زایمانم گرفته بود حالم خیلی بد بود بخاطر همین سر بارداری دومم اصلا به کسی نگفتم تا ۸ ماهگی و اصلا اذیت نشدم حالا که سومی رو باردارم مادرشوهرم ماه پیش که خونمون بود متوجه شد از حالم که باردارم به شوهرم گفت من فهمیدم فاطمه حامله اس بعد که رفت زنگ زد به کل فامیل گفت ولی حتی به خودم یه زنگ نزد
حالا رفته شهر خودشون و الان زنگ زده به شوهرم که با خاله ات و مادربزرگت داریم میایم خونتون
منم الان سرماخوردگی شدید گرفتم بدن و سرم درد میکنه نمیتونم سر پا وایسم
از اونطرفم اتاق هارو بچه ها ریختن به هم منم بخاطر اینکه نزدیک عیده به هیچی دست نزدم گفتم کم کم جمع میکنم الان نمیتونم دو روزه جمعشون کنم به شوهرم میگم ازشون معذرت بخواه بگو زنم حالش بده بمونن عید بیان میگه من نمیتونم طرف زنگ زده میگه دارم میام بگم نیا ؟
دلم از این میگیره چرا وقتی میفهمن باردارم بدتر میکنن باهام؟مادرشوهرم اونسری دید که بچه ها چقدر شلوغ میکنن اصلا نمیزارن به کارام برسم اون ماه که اینجا بودن دیدن من اصلا وقت نمیکردم بشینم همش یا جارو میکشیدم یا دستمال میکشیدم یا شام و ناهار میزاشتم نمیدونم چیکار کنم واقعا اگه سرما نخورده بودم یکم شرایطم بهتر بود الان واقعا نمیتونم شوهرمم که اصلا هیچی
گریه ام میگیره به حال خودم😔
دوستان بازم رفتم دکتر بازم همون حرفهای همیشگی...😔
بعد ای وی آف قبلیم پنج شش ماهه دارم رعایت میکنم قند و شکرو حذف کردم و خوابم هم بهتر شده
امروز رفتم پیش ی دکتر جدید مشهد
تا شرایطمو فهمید همون اول گفت جنین اهدایی
بعدش کسونو کرد میگه تخمدان چپت سه چهار تا بیشتر نداره از اینا هم خیلی چیزی در نمیاد
بعدم میگه معلوم نیست دوباره شوهرت عمل بشه نتیجه داشته باشه
گفتم من دو سه ماه دیگه میتونم بیام ک وارد سیکل بشم ، سریع برداشت گفت آخه خودتم مشکل داری معلوم نیست تا اون موقع همین سه چهار تا هم باشه یا نه
از مطبش تا خونه تمام گریه کردم
از این طرف هم وزنمو هم اندازه گرفت ۳۴ کیلو شده بودم
نمیدونم چرا همش کم میشه وزنم با اینکه غذا خوردنم معمولیه
همش با خودم میگم شاید حتی اگه مثه دفعه قبل همون دو سه تا جنین هم تشکیل بشه بازم مثبت نشم با این وضعیتی ک دارم
همش میگم نکنه باید آرزوی دیدن بچه هامونو ب گور ببرم 😭
خیلی میترسم
نمیدونم باید چ کار کنم
دوباره برم تهران همون مرکز قبلی یا برم مشهد پیش ی دکتر دیگه
همش ب خدا میگم چرا کار ما رو ب این بنده هات انداختی؟
ب خدا اکثرشون تاجر شدن
سه چهار ساعت تو مطب نشستم
اول فقط اهدایی ها رو میفرستن داخل
ی جوری هم ناامیدت میکنن ک فقط بری سراغ اهدایی
ای خدا یعنی هیچ راهی برا ماها وجود نداره😭😭
سلام بچه ها.بانو ام ..ممنونم که پیگیر حالم شدین
آزمایشا سالم بود ولی قسمت نبود پسر باشه و نی نی دختره ..بخاطر آمنیو کمی آب ازم رفت که رفتم دکتر خدارو شکر خوبه🙏❤️این چندروز شوکه بودم و حالم خراب بود ولی باهاش کنار میام مطمئنم
شوهرم عصر بردم براش قنداق فرنگی و جوراب و گل سر و سرهمی خرید گفت واسه عیدیش ولی انگار برام غریبه هنوز
دعا کنید سلامت باشه و زود زود مهرش به دلم بیفته هنوز حس میکنم پسره🥺💔ولی جواب امنیو قطعی دختره
بازم ممنونم از پیگیریاتون❤️❤️❤️🙏🙏🙏اگه صرار دارم بخاطر بیماریم هست وگرنه تلاش میکنم تا به خواسته م برسم
میشه با دلای پاکتون برا پسرم دعا کنید🌹🌱❤️🍀
پسرم هنوز ۵سالشم نشده ، خیلی کوچیکه بخواد از الان درگیر دکتر و دارو خوردن همیشگی بشه 😔😔😔
الان ازمایشگاهیم اومدیم برا ازمایش تکمیلی
میشه نفری یه صلوات بفرستید که جواب این آزمایشش خوب باشه
زور زدن نوزاد بعد از خوردن شیر
مامانا پسر من بعد خوردن شیر گاها زور میزنه و این پیچش سه ساعتم زمان میبره ولی گاها اینجور نیست، شیر خشک نان یک بهش میدم. فردا میخوام ببرمش دکتر ولی امروز خیلی اذیت شده، سرماخوردگی هم داره. ممنون میشم علت زور زدن رو بگید و راه حلش هم بگید چکار کنم تا فردا کمتر اذیت بشه ممنونم از همگی.
🔴🔴چله خونه دار شدن....🏠🏘️🏡
سلام دوستان ، الهی همیشه دلتون شاد و لبتون خندان باشه و حال دلتون عالی باشه🌻
💥چله خونه دار شدن گذاشتم . هر کسی دوست داره میتونه شرکت کنه 💥
چله به این صورت هست که :
به مدت ۴۰ روز ، هر روز ۴۰ مرتبه ، آیه ۲۹ سوره مومنون بخونیم .
💥اونایی که اشتراک اوما ندارن ، میتونند هر روز که خوندن لایک کنند...♥️
امشب شب نیمه شعبان هست ازتون میخوام بیایید نفری ۱۲ تا صلوات ب نیت
حضرت قائم (ع) بفرستیم،
ان شاءالله خدا ب برکت صلواتایی ک میفرستیم
۱_ظهور آقا امام زمان(عج) رو برسونه
۲_همه ی مریضا رو لباس عافیت بپوشونه
۳_همه ی رفتگانمون رو ببخشه و بیامرزه
۴_عاقبت ب خیرمون کنه
۵_گره از مشکلات همگیمون باز کنه
۶_همه مستاجرا صاحب خونه بشن
۷_همه ی خانمای باردار بارشون رو ب سلامتی زمین بذارن
۸_همه کساییکه چشم انتظارن خدا دامنشون رو سبز کنه
الهی آمین 💚💚💚
نظر سنجی اسم😂❤️زود بیاین
بیاین زودنظر بدید واسه دخترکم❤️
مامانهایی که شیر خودتون و به نوزادتون دادید میشه لطفاً جواب بدید
هر بار چقدر شیر میخوره دختر من تو هر وعده نهایت ۱۰ دقیقه شیر میخوره
بعدم تا سه ساعت نمیخوره تا دوباره بخواد شیر بخوره و سینه مو بگیره یه عالمه گریه میکنه انگار دوس نداره 😭😭😭
حالا زردی گرفته رو ۱۱/۵ هست
چجوری مرتب شیر بدم وقتی بچه نمیخوره
اگه راه حلی دارید بگید ممنون میشم
برنده قرعه کشی شهر اشپزخانه شدم
هدیه اش:
۵۰میلیون هدیه
بلیت سفر امام رضا
و سرخکن رایان
ولی اعتمادش سخته
چون به ما گفتن باید ۷میلیون واریز کنی برا مالیات
میترسم ۷میلیون پرداخت کنم ک کلاه بردار بشن
زنگ زدیم به پشتیبانی شهر اشپزخانه، گفت حقیقت داره جایزه هاش همینن
اگه ب شما زنگ زدن و شمارهکارت دادن یعنی شما برنده شدید
و اون ۵۰میلیون رو باید بیای فروشگاه جنس بخری با ۷۰درصد تخفیف، ۳۰درصد دیگش شما پول بدید
بنظرتون کلاهبردار نیست؟؟؟؟
سلام دوستان کسی هست واکسن نزده باشه ؟؟
سلام بچه ها این داستانای جدید درمورد واکسن و ارتباطش با اوتیسم چیه ؟؟
پیج بابایی توی اینستا رو دیدید که همش از عوارض واکسن میگه یا یه پیج دیگه هم هست سام اورگانیک
کسی توی اطافیانتون دیدید واکسن نزده باشه؟؟
منکه واکسن دوماهگی پسرمو زدم همون قدیمیا رو فقط اجازه دادم بزنن روتاویروس و پنوموکوک رو نذاشتم
خودمم تو دوران کرونا واکسنشو نزدم از عوارضش میترسیدم حالا برای واکسن بچه ها هم مردد شدم هم از زدنش میترسم هم نزدنش
دوقلوها و چندقلوه پیام بدن
دوقلوها و چند قلوها پیام بدن
تولد یک سالگی پسر عجول من
چهارشنبه بود . تو گرگ و میش غروب آسه آسه قدم برمیداشتم . الکی نبود که بار شیشه داشتم. هفت ماه تو شکمم بغلت کرده بودم . کل شهر بوی شکلات میداد و دستای من بوی پرتقال . پرتقال به دست رفتم خونه . خونه که چه عرض کنم انباری خاطرات جمع شده که قرار بود کوچ کنه به شهر مادری. زنگ زدم به اولین نفر زندگیم اونکه این روزها صداش میکنی((بابایی)).گفتم قراره سه روز بارون رو از پشت شیشه های بیمارستان تماشا کنم که خیالمون راحت بشه سلامتی . هنوز هیچی نخریده بودیم برات قرار بود دوماه دیگه بیای خونمون . یه ساک معمولی بستم و کتاب جودی ابوت رو توش جا دادم.لباس آبی گل گلیم رو پوشیدم و ساندویچ کوکو سبزی رو تو دهنم مچاله کردم . بارون شهر رو بغل کرده بود و ما رفتیم سرخوش و شاد . رسیدیم بیمارستان . لباس بیمارستان رو که پوشیدم .بابات خندید گفت چه بانمک شدی وایسا ازت عکس بگیرم . یک ... دو ... سه... و من دم در یکی از اتاقای بیمارستان ثبت شدم . کارها که انجام شد وقتی داشتم از راهرو رد میشدم صدای شیون زنی با رعد و برق ترس به جونم انداخت . خودش رو میزد و به هرکسی که رد میشد چنگ مینداخت میگفت پسرم رفت پسرم مرد پسرم نیست و همه ی این ها رو با زبان محلی لالایی میکرد. نمیدونم هوا سرد تر شده بود یا روح من طوفان زده شده بود . گفتند رو ویلچر بشینم تا ببرنم بخش مورد نظر . گفتم خودم میتونم برم گفتند قانونه و من فکر کردم چه قانون مسخره ای. رفتم زایشگاه . همه چی عجیب بود اتاقاش نشون از درد و تولد میداد . دوست داشتم همه چی رو خوب نگاه کنم انگار فرصت کم بود . تخت ها ی کنار هم ، پرستارا ، اتاق ایزوله و.....
زن هایی که برای مادر شدن بستری بودن و بچه هایی که برای اومدن بیقرار .
صدای جیغ های گوشخراش ، بوی الکل و بتادین و خون و آمپول . صدای قلب های جنین زیر دستگاه ان اس تی همه مثل کتاب ها بود مثل رمان ها اما با این تفاوت که واقعی بود . جالب این بود من نمیترسیدم من به وجد اومده بودم . پر از شور بودم و هنوز نمیدونم چرا....
صدای قلب تو هم پیچید تو اتاق (بوم ...بوم ....بوم..) اما من حواسم پی زنی بود که داشت با درد یه وجود رو خلق میکرد . پرستار اومد کنارم وقتی ضربان قلبت رو دید گفت این که همه چیش عالیه .ده از ده. من خندیدم و پرستار رفت پنج دقیقه نشد که صدای قلبت ضعیف شد .
به پرستار گفتم ضربان پایین اومده . چک کرد . انگار خیلی پایین بود . همه سمت تخت من دویدن . دستگاه اکسیژن بهم وصل کردن . من میگفتم من حالم خوبه اما کسی انگار منو نمیدید گفتند باید بچه رو در بیاریم . گفتم میخوام برم بیمارستان دیگه گفتند وقت نیست ضربان خیلی پایینه . گفتم پس به همسرم اطلاع بدید . گریه نکردم . نترسیدم . فقط یادمه میلرزیدم . کل وجودم میلرزید . دوباره سوار ویلچر شدم با خودم گفتم چه قانون خوبی . بردنم اتاق عمل اگه اشتباه نکنم همه جا سبز بود . یه تخت باریک . نور های کم . رو تخت جا گرفتم . بی حسی زدن به کمرم . کل بدنم گرم شد و من دیگه خودم رو حس نکردم .
روبه روم چراغ بود چراغی که میتونستم از توش لحظه ی تولدت رو ببینم . تو آینه کاری اون چراغ ها من دیدم . من در سن ۲۷سالگی در تاریخ ۱۴۰۲/۱۱/۲۵ ساعت ۱۱:۲۵دقیقه ی شب دیدم که تو از وجود خودم بیرون اومدی .تو گریه کردی و من لبخند زدم . اینجا اولین جایی بود که تو گریه کردی و من خندیدم . اوردنت بالا که تماشات کنم . وقتی نگاهت کردم چشمات بسته بود لبات سرخ سرخ بود و دستات دو طرف صورتت رو بغل کرده بود . پسرکم اون لحظه ای که دیندار ها جشن تولد امام سجاد رو جشن میگرفتند اون لحظه که عاشق ها بهم خرس و شکلات کادو میدادن اون لحظه که کل جهان غرق در شادی و عشق بود تو
تو لحظه ی بوسیدن ها و عشق ورزیدن ها اومدی .
و این تازه شروع ماجرای ما بود.....
افزایش اسپرم چه چیزی خوبه
سلام عزیزان کسانی ک بار دار نمیشدن و مشکل از کم بود اسپرم بوده
لطف کنید بگید چی خوردن همسرشون ک باردار شدن من ۳ساله تو اقدامم
از بعد زایمانم دلم تنهایی میخواد حالم خوب نیست
دلم خیلی گرفته .حالم اصلا خوب نیست . احساس میکنم اگه شبانه روز گریه کنم بازم سبک نمیشم . تو دوران بارداریم خیلی استرس کشیدم خیلی نگران بودم . روز زایمانم وحشتناک سرما خورده بودم و ازش هیچی نفهمیدم . بچم بعد بدنیا اومدن رفت تو دستگاه .
درد داشتم خیلی خیلی . سرماخورده بودم وقتی سرفه میزدم بخیه هام جونمو میگرفتن . دیدن اینکه همه بچه هاشون کنارشون بود و گریه میکرد اما من بچم تو دستگاه بود خیلی سخت بود . تا دو روز خودمم راه نمیدادن . حتی صورت بچمم نمیتونستم تصور کنم . بعد دو روز با درد قدم قدم رفتم ببینمش جونمو انگار میگرفتن وقتی اون سرم و دم و دستگاه میدیدم .
اومدم خونه با ادمای نااهل دورم . هرکی یه حرف میزد . تو حواست نبوده . از بس استرس داشتی اینطوری شد .
نوبت شیردهی شد . دوشیدن شیر و بردن به بیمارستان برام سخت بود . مجبور به شیر خشک شدم . اما بازم حرفای مفت بقیه ول کنم نبود . دخالت ها .
تا به خودم میام میبینم هرچی دارو گیاهیه ریختن گلو بچم . خودمو به هر دری میزنم اما با تیکه هاشون جوابشون میدم بعد بهم عذاب وجدان میدن.
گلوم درد میکنه . دلم درد میکنه . پاهام درد میکنه و ورم کرده . کمر درد دارم . بچم سرفه میکنه میترسم . بقیه تو مخمن هیشکی درکم نمیکنه .
مادر خوبی برای بچم نیستم . ناراحتی هام ، گریه هام باعث شده بهش خوب نرسم . فقط دلم میخواد از همه فرار کنم . تنها باشم . ناشکری نمیکنم اما حالم خیلی بده کلافم. عذاب وجدان دارم . بچم منو احتیاج داره اما من بلد نیستم بهش برسم . دیگران بهش میرسن . احساس میکنم مردم
شیطنت بچه یکسال و ۱۱ماهه
سلام مامانا
دختر من یکسال و ۱۱ماه داره،ماشالله خیلی کنجکاوی میکنه تمام اسباب بازیهاشو براش میارم کلی باهاش بازی میکنم ولی به محض اینکه برم سراغ کارهای خونه شروع میکنه شیطنت کردن،مثلا از تخت خودش یا ما میگیره بالا
یا مثلا میره سراغ کابینتها و همه چیز میریزه بیرون واقعا کم آوردم دیگه.حتی جرات ندارم یه حمام یا یه سرویس برم از دستش مگر خواب باشه یا شوهرم خونه باشه که کنارش باشه
خواستم بدونم بچه های شما هم تو این سن اینقدر کنجکاو بودن؟
چه سنی این کنجکاوی تموم میشه 🥺