- خیلی گریه میکنه
زیاد شیر نمیخوره
سرشم داغه
الان 4ماه و 25روزشه
غذا هم فرنی میدم بهش حدودا یک هفتس
رفلاکس هم داره
نمیدونم دندون در میاره یا ترسیده چون باباشو میبینه گریه میکنه
داداشش بازی میکنه داد میزنع گریه میکنه
میزارمش زمین گریه میکنه
خیلی بچه آرومی بود دوروزه اینطور شده
ممکنه برادرش دستی پایی انگشتی چیزی کشیده باشه من نفهمیده باشم درد بکنه گریه کنه ؟
اسفند دود کردم و هرکار بلد بودم کردم ولی فرق نکرده >سلام خسته نباشید بیقراری نوزاد176 بازدید25 پاسخ - اصلا باورم نمیشه اخه چراااا یهو انقد بد شد
دکتره گف بعد عمل برین واسه آی وی اف
خیلی دلم گرفته از صبح اصلا ی حالیم انگار همه دارن میرن پیک و نیکو منو نمیبرن انگار ب همه شکلات دادن و ب من ندادن انگار کشتیم سوراخ شده و بقیه فقط نگا میکنن خیلی حس شکست میکنم پول آی وی افو ک نداریم حتی خودمم دلم نمیخاد برم میترسم
کسی بوده مث ما؟>خانوما بیاین دلداریم بدین حتی الکی652 بازدید127 پاسخ - ترس نوزاد در خواب163 بازدید8 پاسخ
- من قبلا انقدر از هر چیزی نمی ترسیدم اما الان تا تلفن زنگ میخوره یا یکی در خونه میزنه . استرس میگیرم و میترسم . در حدی که یه هوای گرمی تو قفسه سینه حس میکنم و بعد رفع میشه .
مخصوصا اینکه ی سری آدما قبلنا هروقت پیداشون میشد خبر مرگ اینو اون میدادن ، الان که زنگ میزنن من وحشت میکنم اما نمیتونم حذفشون کنم . مثلا خانواده همسرم هستن که درکی از این موضوع ندارن
خیلی نگرانم این حالت استرس و ترس مشکلی نداره ؟ بخدا دست خودم نیست اصلا >ترسیدن و استرس در بارداری مضره ؟295 بازدید16 پاسخ - دوستان امشب ساعت ۹ برقا یهو رفت
همه حیاط بودن فقط منو خواهرزادمو شوهرم خونه بودیم
خواهرزاده ی ۴ سالم تو اشپزخونه تنها بود یهو برقا رف فهمیدم الان از ترس زهر ترک میشه تند تند میگفتم نترس اینجام خاله جون نترس اینجام اونم دووید از رو صدام فهمید کجام اومد بغلم میلرزید فوری بغلش کردم گوشیمو گرفتم با نورش که نترسه
همون ثانیه شوهرم از اونور خونه زود اومد تو تاریکی بغل گوش خواهرزادم بلند صدای حیون دراورد(مااااووو) که خواهرزادم بترسه منم گفتم ماااو و زهرمار بیشعور
نمیگه بچه مردم سکته میکنه یا روح روانش اسیب میبینه
ب نظرتون من سخت گرفتم یا واقعا بدذاته و طبیعی هست که ناراحتم؟؟؟>ادم بسیار موجه ولی ذات خراب193 بازدید82 پاسخ - ترسیدن از پرنده و جیغ زدن کودک355 بازدید13 پاسخ
- مامانا دخترم از وقتی دنیا اومد عاشق حمام بود
یعنی جوری که توی حمام اصلا صداش در نمیومد،دوست داشت ، میخندید،بازی میکرد...
تا الان که ۸ماهشه از آخرین بار که ۳روز پیش بود بردنش حمام یه جیغای عجیبی میکشه و دیگه توی وان نمیشینه!!!
میچسبه به من و مجبورم تند تند یه حموم کنم بیارمش بیرون!
امروز بردمش حمام بدتر ازقبل گریه و جیغ.....
حالا هر کاری لازمه میکنم
باباش و داداشش میان سرگرمی میکنن
شعر میخونم
اسباب بازیا کهدوست داره میبرم.....
ولی بازم میترسه!!!
خیلی ناراحتم شما اگه راه حلی دارین بگین لطفا خیلی ناراحتم از این موضوع😞>ترس بچه ۸ماهه از حمام🫣❌️❌️433 بازدید16 پاسخ
بنظر خودم حالش خوب نبود اما چون قبلا گفته بود برج ۴ حامله میشی و شدم یکم ته دلم میترسم یکم باهام حرف میزنید >کسی بیداره صحبت کنیم یه حماقتی کردم توشموندم1,109 بازدید144 پاسخ- یا حتی دو دقیقه نمیتونه تنها بمونه .باید کنارش بشینم تا بازی کنه وگرنه گریه میکنه.چیکاز کنم؟ترسبدن هاش طبیعیه؟بچه های شمام تو این سن میترسیدن اینجور؟کِی خوب میشه؟>ترسیدن این چیزا تو سن ۹ماهگی نوزاد طبیعیه؟268 بازدید9 پاسخ
- من واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم
دخترم از هر صدایی میترسه و با وحشت شدید میدوعه به سمتم
از صدای خروس میترسه
از صدای وسیله های برقی میترسه
اگر کسی توی خونه حتی یک کلمه ی ساده رو یک مقدار بلند بیان کنه میترسه و با شدت میاد سمتم
خیلی ناراحتم از این موضوع و واقعا نمیدونم چه راهکاری باید پیاده کنم
>دلیل ترس های زیاد کودک378 بازدید23 پاسخ - ترس دخترم رو چطوری بریزم416 بازدید8 پاسخ
- مخصوصا هر حادثه ای پیش میاد من بیشتر میترسم
تا الان اوکی بودم مشکلی نداشتم استرس هم نداشتم
اما از امشب میترسم 😶👀
خیلی هم دوره ازم
وایییی سخته چجوری خودمو اروم کنم ؟
>کیا شوهراشون شب کارن826 بازدید37 پاسخ - __________
دخترم هرکس بیاد خونه باصدای بلند سلام کنه اول به طرف نگاه میکنه از صدا میترسه و جیغ میزنه
یا بریم دکتر دوتا بچه گریه کنن اونشب فقط گریه میکنه و جیغ میزنه نمیخابه
میترسه خیلی واقعا نمیدونم چکار کنم برام شده مشکل بزرگی
خیلی خستم حالم بده
نمیدونم من دوست داشتم دخترم مثلبقیه بچه ها باشه
ولی خیلی میترسع خیلی
از همه چی از صدای بلند
از صدای کوچیک میترسع تو خواب میپره
______________
>خانم دکتر بنظرتون با این مشکل چکار کنم911 بازدید104 پاسخ - پسرم یکی دوماهه خیلی ترسو شده حتی بارها شده با صدای در حسابی ترسیده یا از پشه کش میترسه
بیشتر به صدا حساس شده مثلا یهو عطسه کنم میترسه بدجور میچسبه بهم
خیلی نگرانم میترسم اضطراب بگیره
طبیعی یه یا نیاز به مداخله داره تو این سن؟>ترسو شدن کودک ۱۱ ماهه260 بازدید21 پاسخ - راه چاره ای دارین ؟ بچه هلاک شد ...>مامانا میشه لطفاً بیاید 🥲🥲🥲🥲989 بازدید41 پاسخ
- دختر من چندوقت پیشا تو ماشین خواب بود بعد ما از کنار یه وانت رد شدیم ک ادد اون لحطه وانتیه تو بلندگوش داد زد ک میوه داریم وفلان...بعد ماهور از خواب پرید از اون روز وقت خواب از همه صدایی میترسه.دخترای من کنار من نمیخوابیدن اصلا الان شب میاد میچسبه بهم ماهکم میبینه ماهور اینجوری میکنه اونم پا میشه میاد کنارمون
وقتی میخوابن میبرم میذارمشون سر جاشون.
باید چیکار کنم ک ترسش بریزه??اصلا چجوری جداشون کنم . هرصدایی میاد ک میترسه میبرم نشونش میدم ک صدای چی بود چندبارم بردمش کنار وانتیا گفتم اینا بود ک ترسیدی ازش.امشب حتا از صدای لالایی خوندن منم میترسید سفت اومد بغلم کرد>ترسیدن کودک از صدا1,062 بازدید146 پاسخ - گرفتن ترس با نمک1,034 بازدید124 پاسخ
- سریع میرم سر اصل مطلب
راستش من از بارداری و زایمان بشدت واهمه دارم
همش فکرمیکنم ممکنه بمیرم😑
حس میکنم بدنم کشش زایمان و بارداری رو نداره و ضعیفم
شما قبل اقدام کار خاصی انجام دادین؟؟
لطفاً تجربه های خودتونو برام بگید
میخونم
مرسی❤️>ترس از بارداری و زایمان621 بازدید66 پاسخ - ترس از بیهوشی چکارکنم669 بازدید121 پاسخ
- من بچه اولم بیهوش شدم واسه سزارین
البته بگم که کم خونی دارم و پلاکت خونم پایین هست حدودا ۱۱۳ بود چند روز پیش
دکتر میگه باید بی حسی سزارین بشم
میشه منو راهنمایی کنید چیکار کنم
اخه بعصی میگن بی حسی خیلی وحشتناکه و آدم دلهره و اضطراب داره و وقتی بچه رو بیرون میکشن تمام بدن به لرزه درمیاد
تورو خدا کمکم کنید چیکار کنم هر شب دارم گریه میکنم >بی حسی یا بیهوشی برای سزارین کدوم بهتره ؟866 بازدید51 پاسخ
الهه ام کیسه آبم سوراخ شده هر کی در توانش بود منو دعا کنه
الان با مرده فرقی ندارم ، منو دعا کنید لطفاً
بچه ها من شوهرم مثل خره هیچی نمیفهمه از نزدیکی
ببخشین من رک و راست میگم
قبلا اینجوری نبودا اما اما الان تقریبا ۲ سال اینجوری شده نمیدونمم چطور بهش بگم تا میام بحثش و باز کنم میگیره میخوابه یا مشغول یه چیزی میشه اصلا یادم نمیاد اخرین بار کی رابطه درست و حسابی داشتم هر ۱۰ تا ۱۵ روز یه بار نزدیکی داریم که اونم اقا از خواب بیدار میشه مثلا بغل میکنه و دو سه تا بوس میگه برو روان کننده رو بیار کارشو میکنه تمام بعد سوزش و درد برا من میمونه میره اون ور میگیره میخوابه نه تحریک میکنه نه چیزی چطور حالیش کنم اخه اذیت میشم هیچی حس نمیکنم از نزدیکیمون فقط میگم کارش زودتر تموم بشه دلم میخواد خفش کنم
خیلی دلم گرفته باشوهرم بحثم شده میاین پیشم
ماهرهفته جمعه میریم پیاده روی
بعدش امروز بهش گفتم بریم گف نه میخام کتاب بخونم و بعدازظهر منم گفتم بیا الان بریم هوا خوبه بعدازظهر بخون
گف باشه و اماده شدیم وبچه رو اماده کردم
بعدشوهرم گف زباله هام جمع کن تا ببریم
داشتم جمع میکردم و گره میزدم که یهو کفشش برداشت وگفت جونت درمیاد یه واکس به این کفش بزنی
خییییییلی بدم اومد از این مدل حرف زدن
منم دراومدم گفتم میتونی بهترم بگی ها
گف قبلا بازبون خوش گفتم
گفتم خب ادم یادش میره
کلی کار سرم ریخته
بعد یهو لباسش دراورد گف من بیرون نمیرم و رفت تواتاق و درو بست شروع کرد بگه تالنگ ظهر خابی و فقط یه غذا میپزی
گفتم چطور میتونی راحت اینجور بگی
شروع کردم تمام کارهای روزو دونه دونه گفتم
بعد میگه دیگه نمیخام برام کاری بکنی
توبرای من کاری نمیکنی
اگه غذا میپزی خودتم میخوری
اگه جارو میکشی زیرپای خودت تمیزه
آدیگه برای من غذادرس نکن
گفتم چرا اینطور میکنی و زار زار گریه میکردم
گفتم من کی منت گذاشتم تو میگی کار نمیکنی میگم ایناس .
بعدم اخه واکس زدن یه نظافت شخصی خب خودت واکس بزن
مگه چقدر کار داره
خیلی دلم گرفته
بااینکه بهم بی احترامی های دیگه کرد
رفتم تواتاق گفتم همسرم تمومش کنیم امروزمون بهم ریخت
منو پرت کرد اونور گف برو گند زدی به روزمون
گفتم توزدی
مگه من به تو گفتم جونت دربیاد
توبهم گفتی
گف بگم توباید جواب بدی
خستم خیلی
همش سربحث حتی اگه اون بی احترامی کرده من پیش قدم شدم
شوهرای شمام همش از قسط و بدهی و اجاره مینالن؟
خسته شدم دیگه از وقتی ازدواج کردم هر چی داشتم ریختم وسط واسه زندگیمون بوده درست ولی وظیفه م نبوده لطف من بوده تمام طلاهام پس اندازام حتی طلاها و کادوهای پسرمون همه و همه رو برد همشم میناله از قسط
هر سری ۲۰تومن ۳۰تومن خرج ماشین میکنه در صورتی که هیچ وقت با ماشین ما رو بیرون نمیبره
خیلی خوبیا داره ولی من دیگه خسته شدم بریدم انگاری جامون عوض شده اون به من تکیه کرده همه چیو از من میخاد بااینکه شب تا دیر وقت سرکاره
اسم خانوادشم نباید بیارم به تک تک سلولاش برمیخوره
دی یا بهمن وامم درمیاد شوهرم گفت پول پیش خونه رو میدیم باهاش
واقعا چرا پس من کی خوشی کنم کی تفریح کنم میدونید قبلنم گفتم چه بارداری سختی داشتم چیا کشیدم دیگه از لحاظ روحی توانایی اینو ندارم که بخوام به مسائل اقتصادی فکر کنم هر شب چرتکه بندازم
باردارم خونه پدرم هستم نمیدونم چقدر تو خرج و مخارج شرکت کنم
سلام دوستان. من بنا به دلایلی مجبورم خونه پدرم باشم.کلا یه خرده آدمی هستم سختمه سر بار باشم. نمیدونم تا چه حد باید تو خرج و مخارج دخیل باشم...که حس خوبی داشته باشم. واقعا از این مسایل بدم میاد و کلافه میشم...
خیلی دلم گرفته ....
سلام
من اصلا تاحالا تاپیک خانوادگی نزاشته بودم ولی واقعادیگه دلم طاقت نمیاره نمیدونم دردوغصه هاموبه کی بگم
به خدابه همه خوبی میکنم هرمشکلی داشته باشن میرم ولی خانواده م انگارمن نیستم
هرمناسبتی داشته باشم نمیان
مادرم اینایه ساله خونه من نیومدن
تامن زنگ نزنم سراغی ازمن نمیگیرن
ازهیچ کجاشانس نیاوردم نه خانواده خودم نه خانواده شوهرم
فرداروضه دارم زنگ زدم تک به تکشون رو دعوت کردم
یه خواهرم گفت حالاببینم چی میشه
یکیش پیام داده من نمیام
حالااگه یکی از خواهرم یه مناسبت داشته باشه همشون ۲روز مونده میرن
مسئله فقط این نیس هادلم خیلی گرفته
همه چی آوارمیشه رو سرم نمیتونم دیگه تحمل کنم بعضی وقتا میگم بیخیال زندگی توکه ازهیچ طرف شانس نیاوردی ولی به دوتابچه هام نگاه میکنم گناهم میاد نمیخوام دست یکی دیگه بزرگ بشن محبت مادررونبینن..
دیگه دارم دیونه میشم
من چیکار کنم از دست این بچه تا ی حرفیم میزنم میگن ناشکری
رسما رد دادم
ن پا مونده برام ن کمر
داره ۳ سالش میشه هنوز برا خواب مقاومت میکنه
یکساعته گذاشتم رو پام هرچی شعر و داستان بلد بودمخوندم حلقم خشک شده خوابشم میاد خمیازه میکشه اندازه دهن گراز چشاش میبنده یبارکی مثل جغد باز میکنه دوباره همون آش همون کاسه رسما رد دادم
پاهام داغون شد کتفم نابود شد نپیدونم چشه همیشه همینجور خیلی انگشت شماره که زیر یکساعت بخوابه انقدر عصبی شدم اومدم تو اتاق زدم یه چیزیو شکوندم پاهام دیگه جون نداره امشب سکته میکنم
سوالم شاید عجیب باشه ولی برام مهمه ومیخام بدونم بقیه چیکار میکنن
من کلا آدمی هستم که گردنم پایین باشه شدید درد میگیره و خلاصه اینکه شوهرم چند وقتیه که مرتب انار میخره . من هم ۳تا انار دون میکردم یکی خودم و شوهرم و یه کوچیکم برای دخترم . وشدید گردن دردم عود کرد با شونه هام .
امروز به خواهرم که گفتم گف براچی برای شوهرت انار دون میکنی اونم همیشه واماده میدی بخوره آ ما هرکی از خودش دون میکنه ومیخوره .
منم امشب به شوهرم باحالت خوب گفتم .میدونه چقدر گردنم درد میکنه.
گفتم من دیگه نمیتونم هرروز ۳تا انار دون کنم فشار میاد به گردن و شونم
آ بیارم برات خودت دون کن بخور
گف من حوصله دون کردن انار ندارم
اگه نمیتونی بدم سرخیابون به یع نیازمند
گفتم وااا حوصله دون کردن انار برای خودت هم نداری
خودت میخای بخوری نه من
گف نه من حوصله ندارم
احساس کردم عادتش شده که من همش دون کنم واماده بدم
بهش گفتم من واقعا کشش ندارم زورکی یکی اونم برای دخترمون
حالا بگید شماها هم برای شوهرتون دون میکنید .
من به شوهرم گفتم تازه میخاسم بگم تو دون کن من گردنم وشونم درد میکنه
سلام توقف رشد جنین تو هفته 8
سلام بچه ها من دیروز یه لکه کوچک دیدم رفتم دکتر دوجا سنو . که متوجه شدم تو هفت هفته یک روز ایست قلبی کرده رشد نکرده امروز 11 هفته و 4 روز میباس باشم . حالا دکتر گفت خودش سقط میشه چون خیلی کوچکه . کسایی که سقط کردن تو خونه چه داروهایی خوردن که زودتر سقط بشه کارم به بیمارستان نکشه . ممنون میشم راهنماییم کنید از دیروزم دیگه لکه ندیدیم با اینکه دارو گیاهی خوردم .
ساعت دیواری یا ایستاده
سلام دوستان روزتون بخیر
نمیدونم ساعت دیواری بگیرم یا ایستاده
احساس میکنم ایستاده از مد افتاده
خودم دیواری دوست دارم ولی شوهرم میگه ایستاده
ممنون میشم نظراتتون رو برام بنویسین
مشورت در مورد نحوه برخورد با همسرم؟
بچه ها بیاید بگید به نظرتون من کار بدی کردم یا نه ، از اول بارداریم همسرم خیلی ازم مراقبت میکنه و کارهای خونه رو کلا به عهده گرفته ، چون من مادرم فوت کرده و خواهر هم ندارم و کسیو ندارم که کمکم کنه و استراحتی هستم اولش برای جفت پایین و الان برای کوتاه شدن طول سرویکس ، شوهرم بنده خدا از اول بارداری هیچی غر نزده بهم ولی امشب بحثمون شد و شروع کرد سرم منت گذاشتن که تو فقط مایه عذابمی و همش زحمتی و از این حرفا😔 خیلی دلم شکست ، قهر کردم اومدم خونه بابام ، کلا تو ۵ سالی که ازدواج کردم دوسه بار قهر کردم.
به نظرتون کارم اشتباه بود؟ آخه خیلی غرورم شکست و دلم شکست از حرفاش😔😭 مگه تقصیر منه که کسیو ندارم آخه که باید این حرفارو تحمل کنم😔 اونقدر بلند بلند گریه کردم که ترسیدم نی نیم طفلی چیزیش بشه
اگ از دل مامانی نرفته بودی
اگ مارو تنها نمیذاشتی همین روزا تولد ی سالگیتو برات جشن میگرفتیم کاش دوباره بیای تو دلم جات خیلی خالیه تو خونمون...
همش۳ماه مهمون دلم بودی ولی من کلی چشم انتظاری کشیده بودم واسه جوونه زدنت😔دوباره بیا ولی اینبار بی من نرو خونمون خیلی سوت و کوره بدون تو مامانی😞
خانومای خوش ذوق ی لحظه میاین💓
بچه ها به نظرات و ایده هاتون نیاز دارم
دنبال ی متن خوب برای تبلیغ میگردم مثل شعار مانند
دو تا جمله خودم به نظرم اومده لایک کنید ببینیم کدوم خوبه
اگه چیز بهتری هم یه ذهنتون رسید بگین ممنون ،😘😘😘
خانوما توروخدا بیاید اونایی که نوزاد نارس داشتن از دلشوره دارم میمیرم
سلام خانوما پسرم که میدونید ۲۶هفته به دنیا اومده تا حالا واسش روغن بدن روغن زیتون اصل بریدم واسه پوستش همش خشک میشه از وقتی بیمارستان بردنش حموم بدتر شده همش خشک میشه دیروز بهمون گفتن کرم اوره اوسرین ۱۵درصد بگیریم داروخونه گفت درصدش بالاست بریدم دادم به پرستاراتاکیدکردیم تا دکتر نیومده ونپرسیدیدنزنید باز صبح زنگ زدم پرستارمبگه خودتو شوهرت فامیل نیستین گفتم نه گفت نگی پرستار ترسوندم دکتر فعلا تشخیص ۱۰۰درصدی نداده ولی ی بیماری هست بهش میگن پروانه ای احتمال داره بیماری پوستی داشته باشه من زدم گوگل همشون تاول شدید دارن وزخم شدید بچه من پوستش تمیزه وفقط پوسته پوستش دارم از ترس میمیرم بچه های شما هم اینجوری بودن
سلام خانوما میشه لطفاً برای شفای داییم یه صلوات بفرستین
خیلی ازتون ممنونم . دکترا قطع امید کردن .بیچاره هنوز جوونه اگر براتون مقدور هست یه صلوات بفرستین خدا به دخترش رحم کنه 💚🤲🏻
با اینکه این همه تلاش میکنم اون در امدی ک میخوام و ندارم قنادها هم میاین
سلام دوستای گلم قندهای عزیز یه لحظه میشه شماهم بیاین میخوام برم تو کار کیک الان داستان زندگیم من هم ناخنکارم هم اکستیشن مژه کاست موقت لیفت مژه ابرو انجام میدم قبلا تو سالن کار میکردم بخاطر چندتا اتفاق مزخرف شوهرم دیگه نذاشت برم الان تو خونه کار میکنم ولی بیشتر مشتری هام پریده تو دیوار اگهی گذاشتم اصلا کسی زنگ نمیزنه یا میزنه هم الکی وقتم تلف میشه ادمینی ادیتوری و طراحی سایت هم بلدم ولی حوصله شو ندارم بدون چهره هم خیلی سختمه همیشگی هم نیست برای ادمینی برای بقیه هم مسئولیتش زیاده پولش کم یکم پول داشتم رفتم وسایل گلسازی اینها گرفتم یه عالمه هزینه باکس و کاغذ از این گل روبانی ها پروانه ای ها درست کردم تو دیوار اگهی گذاشتم ب چندتا گلفروشی توی محل گفتم شاخه ای سی چهل تومنه من گذاشتم بیست و هفت هیشکی ازم نخرید همرو ب عنوان کادو ب این و اون دادم خسته شدم دیگه بنظرتون چیکار کنم یه کار همیشگی میخوام ک پولشم خوب باشه یکی قراره بهم اگه بشه پنج تومن قرض بده میخواستم برم بدلیجات کیلویی بخرم باز پیج بزنم میترسم بمونه رو دستم قبلا خیلی کیک و شیرینی درست میکردم حس خوبی هم بهم میداد الان دوست دارم برم قنادی اموزش تزیین کیک و... بنظرتون بصرفه هست مسئولیت زیاد داره واقعا میترسم راستی یه پکیج مجازی رنگ مو هم گرفتم حدود یه تومن میخوام هزینه کنم وسیلع های رنگ و بگیرم مدل بزنم ولی تو خونه فکر نکنم بیان میترسن نا امیدم موندم چیکار کنم شوهرمم ک قوز بالا قوزه
انتخاب اسم پسر بچه دوم
سلام یه کمک بهمن کنید برای انتخاب اسم پسرم.
اسم دخترم راحیله میخوام بهش بیاد..
خودم میکائیل رو دوست دارم ولی خیلیا تو ذوقم زدن
کیک پزا بیاین 🩵🩵
سلام خانما
میخام کیک با خامه کشی درست کنم اندازه ۱۰ نفر بشه
نکات و میگید بهم قشنگ در بیارم .. دوره رفتم قبلا ولی خیلی وقت درست نکردم یادم رفته کامل... شیفون بهتره یا اسفنجی؟ کل نکاتی ک باید رعایت کنم لطفا بگید ممنون 💐💐💐🤩🤩
خانوما هستین یه عکس قبل و بعد عمل بای پس بزارم
بیاید نظر بدید ببینم عوض شدم یا نه
سلام مامان ها تیر کشیدن تیز داخل واژن نشانه زایمان زودرس هست
یه جوری تیز درد میکنه از داخل نمیدونم چجوری بگم انگار وجود جسم خارجی داخل واژن
البته پساری دارم