- امگا3...Gluck vit.....اسید فولیک....ففول....
آس آ .البته فکر کنم اینو بخاطر سردردهای مداومم نوشته>ویتامین های بارداری سه ماهه دوم195 بازدید15 پاسخ - استفاده ویتامین ها در ماه آخر بارداری209 بازدید18 پاسخ
- این ویتامین اد رو من گرفتم روش ننوشته بعد ۱ ماه باقیمانده رو دور بریزید
به نطرتون من چیکار کنم؟>تاریخ انقضای ویتامین اد165 بازدید14 پاسخ - دکتر اینا رو برای وروجکم تجویز کرده هرچی گشتم اسمی از ویتامین A تو ترکیباتش ندیدم و از طرفی هم ترسیدم خودم جداگانه بدون پرسجو بگیرم بدم لطفا یه نگاه میکنین ببینین ویتامین A نیازه بگیرم یا نه>میخواستم ببینین ویتامین A باید جدا بگیرم به پسرم بدم164 بازدید17 پاسخ
- چه ویتامینی مصرف کنم212 بازدید17 پاسخ
- من بخاطر افزایش شیر لاکتاول می خورم...
همزمان کلسیم مولتی ویتامین هم ادامه بدم؟!
یا مولتی ویتامین دیگه لازم نیست.
در حال حاضر یک روز درمیان امگا۳ و مولتی ویتامین می خورم بخاطر چرب ومقوی شدن شیر و هر روز آهن و کلسیمم رو می خورم.
تازگی لاکتاول گرفتم الان نمی دونم مولتی ویتامینمم بخورم یانه!
امگا۳ رو چی؟
و اینکه ۳ماه بعد زایمان خوبه واسه دادن پاپسمیر؟
>لاکتاول و مصرف باقی مکمل ها142 بازدید10 پاسخ - تا ب حال ویتامین she میخوردم اما انگار زیاد خوب نبوده.
میخواستم یه مولتی ویتامین خوب ک قیمتش خیلی نجومی نباشه بهم معرفی کنید
جدیدا خیلی سردرد دارم
البته خوابم خیلی کم شده بخاطر کار و بچه داری و ...
ممنون میشم یه چیز خوب بهم معرفی کنید>یک مولتی ویتامین خوب لازم دارم145 بازدید9 پاسخ - توروخدا بچم نارسه هرکی از این داروها خبر داره هرشهری بگه واسه بچم ضروریه1,779 بازدید151 پاسخ
- برندش ایرانی باشه،طعم خوبی هم داشته باشه
بهم معرفی کنین>مولتی ویتامین برندایرانی برای کودک نه ماهه کم اشتها159 بازدید3 پاسخ - خوردن قرص مگنیفورت برای میگرن چشمی168 بازدید15 پاسخ
- من امروز تقریبا قرصام تمام شد و همسرمو فرستادم داروخانه این مکملارو واسم گرفته، پشت دوتا مکملا نوشته همراه با داروی ضد انعقاد مصرف نشه ،من آ اس آ مصرف میکنم ، باید چجوری مصرف کنم یا اصلا میشه مصرف کرد با آ اس آ؟ و اون قرص آهن هم باز داخل ترکیبش ویتامین داره ،این حجم از ویتامین مشکلی ایجاد نمیکنه؟ ویتامین دی و کلسیم و ای هم جدا باید مصرف کنم؟>مکمل و قرص آهن186 بازدید27 پاسخ
- من ۶ ماهه زایمان کردم البته دوتا زایمان بافاصله۱۸ ماه داشتم زایمانمم با بیحسی وسزارین بود ازقتی اولین زایمانمو کردم احساس میکنم حافظم کند شده درحد فراموشی یعنی گاهی نمیدونم وسایلو کجاگذاشتم درحالی که قبل زایمان خیلی حافظه خوبی وعالی داشتم ۲۶ سالمه وشیردهم البته بچه شروع کردم یه غذای کمکی دادن وشیرخشکم میدم
ایا میتونم ازقرص منتال انرژی استفاده کنم؟؟؟؟ چون دانشجو هم هستم هیچ مطالبی یادم نمیمونه وخیلی عذاب اوره قبل زایمان اصلا حافظه ضعیفی نداشتم >مولتی ویتامین وشیردهی174 بازدید6 پاسخ - من امروز تقریبا قرصام تمام شد و همسرمو فرستادم داروخانه این مکملارو واسم گرفته ، پشت ۲تا مکملا نوشته همراه با داروی ضد انعقاد مصرف نشه ،منم آ اس آ استفاده میکنم ،میخوام ببینم باید چجوری مصرف کنم یا اصلا میشه مصرف کرد با آ اس آ؟ و اون قرص آهن هم باز داخل ترکیبش کلی ویتامین دیگه هست ،این حجم از ویتامینا مشکلی ایجاد میکنه؟ ویتامین دی و کلسیم و ای هم جداگانه گرفته >قرص مولتی و آهن132 بازدید4 پاسخ
- نگاه کنین اگه خوب نیس شمایکی دیگه بهترشوبگین بخرم
ممنون ازپاسخگوییتون
>معرفی یه شربت خوب276 بازدید29 پاسخ
من کوچولوم الحمدالله به دنیا اومد.
میخواستم بدونم کدوم یکی مکمل هایی که تو دوران بارداری استفاده میکردم رو الان میشه استفاده کرد.
امگا 3
ویتامین D1000
فروفروت گاین یا ففول پلاس
پرگناپرو یا اکتی ناتال
وانا فلکس
>مصرف مکمل در دوران شیردهی195 بازدید9 پاسخ- خانم دکتر عزیز من قندم لب مرز هست این مکمل رو استفاده کنم!؟173 بازدید18 پاسخ
- دکتر برای من کلسیم تخم مرغ تجویز کرده که گفته
کلسیم و ویتامین D3 باهم بعد صبحونه
فمستایل که شامل دوتا قرص مولتی ویتامین و امگا 3 دو ساعت بعد ناهار
قرص آهن خارجی برند رئول قبل شام یعنی ترجیحا با معده خالی
و در آخر آسپرین 80 موقع خواب شبانه
زمان مصرف دارو ها مشکلی نداره؟ و اینکه مثلا بعضی قرص ها همراه هم مصرف میشه مثل کلسیم و ویتامین دی. یا مولتی ویتامین و امگا مشکلی نداره ؟
بیشتر نگرانیم مصرف همزمانشونه>زمان مصرف دارو ها179 بازدید6 پاسخ - و اینکه الان تا بره دکتر چه ویتامین هایی باید بخوره؟
من همه رو فراموش کردم ممنون میشم راهنمایی کنید🥲>عدد بتا و داروهای لازم196 بازدید41 پاسخ - پرگمام ویتامین دی آهن فولیک اسید
من دوتا بارداری قبلیم از هفته ۱۶ فولیک اسید رو قطع میکردن و آهن تجویز میکردن اما الان هردوتارو باهم تجویز کرده اینم بگم کم خونی نداشتم و توی آزمایش اول بارداریم خود دکتر گفتن هموگلوبینم خیلی خوبه فعلا نیازی به آهم نیست البته تا قبل از هفته ۱۶
فقط اینکه احساس خستگی شدید داشتم اینو به دکترم گفتم نمیدونم به خاطر اون دوتاشو باهم داده یا دلیل دیگه داره
واینکه من دوتا بارداری قبلیم یادمه از هفته ۱۶ دکتر بهم کلسیم میداد نمیدونم یادش رفته یا نیازی نیست کلسیم مصرف کنم
الان موندم میترسم فولیک زیادی باشه یا کلسیم نده و دندونام خراب شه
اینم بگم توی آزمایشام کمبود دی داشتم و اصلا کلسیم بررسی نشده بود>مصرف کلسیم توی بارداری202 بازدید12 پاسخ - مولتی ویتامین برا بچه هف ماهه ک زینک داشته باشه و برای فاویسم مضر نباشه275 بازدید25 پاسخ
بچه ها الهه ام دارم میرم بیمارستان گمونم امشب زایمان میکنم
هر کی در توانش بود منو دخترمو دعا کنه
الهی که هر کی منتظر خدا دلشو غرق شادی کنه و هر کسی هم بارداره صحیح و سالم بارش و زمین بذاره
و هر کی بچه داره خدا براش نگه داره
خونه تکونی عید و نکات کاربردی
سلام سلام😍 بیاین از تجربه هاتون واس خونه تکونی بگین
من نیاز دارم یکی هولم بده موتورمو روشن کنه😂
پارسال گفتم کاری نمیکنم شب قبل سال تحویل کل آشپزخونه رو ریختم بیرون تا قبل سال تحویل در حال تمیزکاری بودم😬
اصلا نمدونم چی ب چیه و از کجا شروع کنم و چکار کنم
اگ ایده ای دارین روشی دارین یا هرچی ک ب درد بخوره بگین
بچه ها ی سوال بهم ریختم
شما جای من باشین چیکا میکنین این همه خواهرشوهرم جمع جورشکردم درنبود مادرشوهرم این چیزا حالا برگشته میگه خونه خواهرخودم راحتترم غذام آماده همه چیم آماده
منم پیامش دادم که حالا ک اونجا خوبه همونجام بمون چ کاریه برگردی
خیلی بهم برخورده واقعا عصبی شدم😔
تایپیک مادرشوهر پررو و شعور ندار😵😵😁😁
خانوما شماهام مادرشوهر اتون آنقدر پررو هستن
من مادرشوهرم هر موقع بخوایم با اون جایی بریم میره جلو میشینه،فکر میکنه صندلی جلو باید در اختیار اون باشه
خیلی تو مخمه این اخلاقاش
چجوری باید باهاش برخورد کنم که بفهمه چیزی مال اون نیست و کاری هم اگر میکنم از سر لطفه نه وظیفه
سلام بچه ها.بانو ام ..ممنونم که پیگیر حالم شدین
آزمایشا سالم بود ولی قسمت نبود پسر باشه و نی نی دختره ..بخاطر آمنیو کمی آب ازم رفت که رفتم دکتر خدارو شکر خوبه🙏❤️این چندروز شوکه بودم و حالم خراب بود ولی باهاش کنار میام مطمئنم
شوهرم عصر بردم براش قنداق فرنگی و جوراب و گل سر و سرهمی خرید گفت واسه عیدیش ولی انگار برام غریبه هنوز
دعا کنید سلامت باشه و زود زود مهرش به دلم بیفته هنوز حس میکنم پسره🥺💔ولی جواب امنیو قطعی دختره
بازم ممنونم از پیگیریاتون❤️❤️❤️🙏🙏🙏اگه صرار دارم بخاطر بیماریم هست وگرنه تلاش میکنم تا به خواسته م برسم
دوستان بازم رفتم دکتر بازم همون حرفهای همیشگی...😔
بعد ای وی آف قبلیم پنج شش ماهه دارم رعایت میکنم قند و شکرو حذف کردم و خوابم هم بهتر شده
امروز رفتم پیش ی دکتر جدید مشهد
تا شرایطمو فهمید همون اول گفت جنین اهدایی
بعدش کسونو کرد میگه تخمدان چپت سه چهار تا بیشتر نداره از اینا هم خیلی چیزی در نمیاد
بعدم میگه معلوم نیست دوباره شوهرت عمل بشه نتیجه داشته باشه
گفتم من دو سه ماه دیگه میتونم بیام ک وارد سیکل بشم ، سریع برداشت گفت آخه خودتم مشکل داری معلوم نیست تا اون موقع همین سه چهار تا هم باشه یا نه
از مطبش تا خونه تمام گریه کردم
از این طرف هم وزنمو هم اندازه گرفت ۳۴ کیلو شده بودم
نمیدونم چرا همش کم میشه وزنم با اینکه غذا خوردنم معمولیه
همش با خودم میگم شاید حتی اگه مثه دفعه قبل همون دو سه تا جنین هم تشکیل بشه بازم مثبت نشم با این وضعیتی ک دارم
همش میگم نکنه باید آرزوی دیدن بچه هامونو ب گور ببرم 😭
خیلی میترسم
نمیدونم باید چ کار کنم
دوباره برم تهران همون مرکز قبلی یا برم مشهد پیش ی دکتر دیگه
همش ب خدا میگم چرا کار ما رو ب این بنده هات انداختی؟
ب خدا اکثرشون تاجر شدن
سه چهار ساعت تو مطب نشستم
اول فقط اهدایی ها رو میفرستن داخل
ی جوری هم ناامیدت میکنن ک فقط بری سراغ اهدایی
ای خدا یعنی هیچ راهی برا ماها وجود نداره😭😭
نظر سنجی اسم دخمل 😍🥰
سلام مامانهای گل اوما الهی که حال دلتون خوب باشه❤🌹
ممنونم میشم نظرتون راجب انتخاب اسم دختر بگید
هنوز مشخص نیست نی نی جون دخمل یا پسمل
اما انشاالله اول سالم باشه اگه پسر باشه آرشا میزارم
ولی برای دختر نمیدونم و اسمی قطعی تصمیم نگرفتم ممنون میشم با نظراتتون باعث بهتر تصمیم گرفتنم بشید ❤❤🌹🌹
نظر سنجی اسم😂❤️زود بیاین
بیاین زودنظر بدید واسه دخترکم❤️
زور زدن نوزاد بعد از خوردن شیر
مامانا پسر من بعد خوردن شیر گاها زور میزنه و این پیچش سه ساعتم زمان میبره ولی گاها اینجور نیست، شیر خشک نان یک بهش میدم. فردا میخوام ببرمش دکتر ولی امروز خیلی اذیت شده، سرماخوردگی هم داره. ممنون میشم علت زور زدن رو بگید و راه حلش هم بگید چکار کنم تا فردا کمتر اذیت بشه ممنونم از همگی.
🔴🔴چله خونه دار شدن....🏠🏘️🏡
سلام دوستان ، الهی همیشه دلتون شاد و لبتون خندان باشه و حال دلتون عالی باشه🌻
💥چله خونه دار شدن گذاشتم . هر کسی دوست داره میتونه شرکت کنه 💥
چله به این صورت هست که :
به مدت ۴۰ روز ، هر روز ۴۰ مرتبه ، آیه ۲۹ سوره مومنون بخونیم .
💥اونایی که اشتراک اوما ندارن ، میتونند هر روز که خوندن لایک کنند...♥️
امشب شب نیمه شعبان هست ازتون میخوام بیایید نفری ۱۲ تا صلوات ب نیت
حضرت قائم (ع) بفرستیم،
ان شاءالله خدا ب برکت صلواتایی ک میفرستیم
۱_ظهور آقا امام زمان(عج) رو برسونه
۲_همه ی مریضا رو لباس عافیت بپوشونه
۳_همه ی رفتگانمون رو ببخشه و بیامرزه
۴_عاقبت ب خیرمون کنه
۵_گره از مشکلات همگیمون باز کنه
۶_همه مستاجرا صاحب خونه بشن
۷_همه ی خانمای باردار بارشون رو ب سلامتی زمین بذارن
۸_همه کساییکه چشم انتظارن خدا دامنشون رو سبز کنه
الهی آمین 💚💚💚
مامانهایی که شیر خودتون و به نوزادتون دادید میشه لطفاً جواب بدید
هر بار چقدر شیر میخوره دختر من تو هر وعده نهایت ۱۰ دقیقه شیر میخوره
بعدم تا سه ساعت نمیخوره تا دوباره بخواد شیر بخوره و سینه مو بگیره یه عالمه گریه میکنه انگار دوس نداره 😭😭😭
حالا زردی گرفته رو ۱۱/۵ هست
چجوری مرتب شیر بدم وقتی بچه نمیخوره
اگه راه حلی دارید بگید ممنون میشم
برنده قرعه کشی شهر اشپزخانه شدم
هدیه اش:
۵۰میلیون هدیه
بلیت سفر امام رضا
و سرخکن رایان
ولی اعتمادش سخته
چون به ما گفتن باید ۷میلیون واریز کنی برا مالیات
میترسم ۷میلیون پرداخت کنم ک کلاه بردار بشن
زنگ زدیم به پشتیبانی شهر اشپزخانه، گفت حقیقت داره جایزه هاش همینن
اگه ب شما زنگ زدن و شمارهکارت دادن یعنی شما برنده شدید
و اون ۵۰میلیون رو باید بیای فروشگاه جنس بخری با ۷۰درصد تخفیف، ۳۰درصد دیگش شما پول بدید
بنظرتون کلاهبردار نیست؟؟؟؟
سلام دوستان کسی هست واکسن نزده باشه ؟؟
سلام بچه ها این داستانای جدید درمورد واکسن و ارتباطش با اوتیسم چیه ؟؟
پیج بابایی توی اینستا رو دیدید که همش از عوارض واکسن میگه یا یه پیج دیگه هم هست سام اورگانیک
کسی توی اطافیانتون دیدید واکسن نزده باشه؟؟
منکه واکسن دوماهگی پسرمو زدم همون قدیمیا رو فقط اجازه دادم بزنن روتاویروس و پنوموکوک رو نذاشتم
خودمم تو دوران کرونا واکسنشو نزدم از عوارضش میترسیدم حالا برای واکسن بچه ها هم مردد شدم هم از زدنش میترسم هم نزدنش
دوقلوها و چندقلوه پیام بدن
دوقلوها و چند قلوها پیام بدن
تولد یک سالگی پسر عجول من
چهارشنبه بود . تو گرگ و میش غروب آسه آسه قدم برمیداشتم . الکی نبود که بار شیشه داشتم. هفت ماه تو شکمم بغلت کرده بودم . کل شهر بوی شکلات میداد و دستای من بوی پرتقال . پرتقال به دست رفتم خونه . خونه که چه عرض کنم انباری خاطرات جمع شده که قرار بود کوچ کنه به شهر مادری. زنگ زدم به اولین نفر زندگیم اونکه این روزها صداش میکنی((بابایی)).گفتم قراره سه روز بارون رو از پشت شیشه های بیمارستان تماشا کنم که خیالمون راحت بشه سلامتی . هنوز هیچی نخریده بودیم برات قرار بود دوماه دیگه بیای خونمون . یه ساک معمولی بستم و کتاب جودی ابوت رو توش جا دادم.لباس آبی گل گلیم رو پوشیدم و ساندویچ کوکو سبزی رو تو دهنم مچاله کردم . بارون شهر رو بغل کرده بود و ما رفتیم سرخوش و شاد . رسیدیم بیمارستان . لباس بیمارستان رو که پوشیدم .بابات خندید گفت چه بانمک شدی وایسا ازت عکس بگیرم . یک ... دو ... سه... و من دم در یکی از اتاقای بیمارستان ثبت شدم . کارها که انجام شد وقتی داشتم از راهرو رد میشدم صدای شیون زنی با رعد و برق ترس به جونم انداخت . خودش رو میزد و به هرکسی که رد میشد چنگ مینداخت میگفت پسرم رفت پسرم مرد پسرم نیست و همه ی این ها رو با زبان محلی لالایی میکرد. نمیدونم هوا سرد تر شده بود یا روح من طوفان زده شده بود . گفتند رو ویلچر بشینم تا ببرنم بخش مورد نظر . گفتم خودم میتونم برم گفتند قانونه و من فکر کردم چه قانون مسخره ای. رفتم زایشگاه . همه چی عجیب بود اتاقاش نشون از درد و تولد میداد . دوست داشتم همه چی رو خوب نگاه کنم انگار فرصت کم بود . تخت ها ی کنار هم ، پرستارا ، اتاق ایزوله و.....
زن هایی که برای مادر شدن بستری بودن و بچه هایی که برای اومدن بیقرار .
صدای جیغ های گوشخراش ، بوی الکل و بتادین و خون و آمپول . صدای قلب های جنین زیر دستگاه ان اس تی همه مثل کتاب ها بود مثل رمان ها اما با این تفاوت که واقعی بود . جالب این بود من نمیترسیدم من به وجد اومده بودم . پر از شور بودم و هنوز نمیدونم چرا....
صدای قلب تو هم پیچید تو اتاق (بوم ...بوم ....بوم..) اما من حواسم پی زنی بود که داشت با درد یه وجود رو خلق میکرد . پرستار اومد کنارم وقتی ضربان قلبت رو دید گفت این که همه چیش عالیه .ده از ده. من خندیدم و پرستار رفت پنج دقیقه نشد که صدای قلبت ضعیف شد .
به پرستار گفتم ضربان پایین اومده . چک کرد . انگار خیلی پایین بود . همه سمت تخت من دویدن . دستگاه اکسیژن بهم وصل کردن . من میگفتم من حالم خوبه اما کسی انگار منو نمیدید گفتند باید بچه رو در بیاریم . گفتم میخوام برم بیمارستان دیگه گفتند وقت نیست ضربان خیلی پایینه . گفتم پس به همسرم اطلاع بدید . گریه نکردم . نترسیدم . فقط یادمه میلرزیدم . کل وجودم میلرزید . دوباره سوار ویلچر شدم با خودم گفتم چه قانون خوبی . بردنم اتاق عمل اگه اشتباه نکنم همه جا سبز بود . یه تخت باریک . نور های کم . رو تخت جا گرفتم . بی حسی زدن به کمرم . کل بدنم گرم شد و من دیگه خودم رو حس نکردم .
روبه روم چراغ بود چراغی که میتونستم از توش لحظه ی تولدت رو ببینم . تو آینه کاری اون چراغ ها من دیدم . من در سن ۲۷سالگی در تاریخ ۱۴۰۲/۱۱/۲۵ ساعت ۱۱:۲۵دقیقه ی شب دیدم که تو از وجود خودم بیرون اومدی .تو گریه کردی و من لبخند زدم . اینجا اولین جایی بود که تو گریه کردی و من خندیدم . اوردنت بالا که تماشات کنم . وقتی نگاهت کردم چشمات بسته بود لبات سرخ سرخ بود و دستات دو طرف صورتت رو بغل کرده بود . پسرکم اون لحظه ای که دیندار ها جشن تولد امام سجاد رو جشن میگرفتند اون لحظه که عاشق ها بهم خرس و شکلات کادو میدادن اون لحظه که کل جهان غرق در شادی و عشق بود تو
تو لحظه ی بوسیدن ها و عشق ورزیدن ها اومدی .
و این تازه شروع ماجرای ما بود.....
افزایش اسپرم چه چیزی خوبه
سلام عزیزان کسانی ک بار دار نمیشدن و مشکل از کم بود اسپرم بوده
لطف کنید بگید چی خوردن همسرشون ک باردار شدن من ۳ساله تو اقدامم
از بعد زایمانم دلم تنهایی میخواد حالم خوب نیست
دلم خیلی گرفته .حالم اصلا خوب نیست . احساس میکنم اگه شبانه روز گریه کنم بازم سبک نمیشم . تو دوران بارداریم خیلی استرس کشیدم خیلی نگران بودم . روز زایمانم وحشتناک سرما خورده بودم و ازش هیچی نفهمیدم . بچم بعد بدنیا اومدن رفت تو دستگاه .
درد داشتم خیلی خیلی . سرماخورده بودم وقتی سرفه میزدم بخیه هام جونمو میگرفتن . دیدن اینکه همه بچه هاشون کنارشون بود و گریه میکرد اما من بچم تو دستگاه بود خیلی سخت بود . تا دو روز خودمم راه نمیدادن . حتی صورت بچمم نمیتونستم تصور کنم . بعد دو روز با درد قدم قدم رفتم ببینمش جونمو انگار میگرفتن وقتی اون سرم و دم و دستگاه میدیدم .
اومدم خونه با ادمای نااهل دورم . هرکی یه حرف میزد . تو حواست نبوده . از بس استرس داشتی اینطوری شد .
نوبت شیردهی شد . دوشیدن شیر و بردن به بیمارستان برام سخت بود . مجبور به شیر خشک شدم . اما بازم حرفای مفت بقیه ول کنم نبود . دخالت ها .
تا به خودم میام میبینم هرچی دارو گیاهیه ریختن گلو بچم . خودمو به هر دری میزنم اما با تیکه هاشون جوابشون میدم بعد بهم عذاب وجدان میدن.
گلوم درد میکنه . دلم درد میکنه . پاهام درد میکنه و ورم کرده . کمر درد دارم . بچم سرفه میکنه میترسم . بقیه تو مخمن هیشکی درکم نمیکنه .
مادر خوبی برای بچم نیستم . ناراحتی هام ، گریه هام باعث شده بهش خوب نرسم . فقط دلم میخواد از همه فرار کنم . تنها باشم . ناشکری نمیکنم اما حالم خیلی بده کلافم. عذاب وجدان دارم . بچم منو احتیاج داره اما من بلد نیستم بهش برسم . دیگران بهش میرسن . احساس میکنم مردم
شیطنت بچه یکسال و ۱۱ماهه
سلام مامانا
دختر من یکسال و ۱۱ماه داره،ماشالله خیلی کنجکاوی میکنه تمام اسباب بازیهاشو براش میارم کلی باهاش بازی میکنم ولی به محض اینکه برم سراغ کارهای خونه شروع میکنه شیطنت کردن،مثلا از تخت خودش یا ما میگیره بالا
یا مثلا میره سراغ کابینتها و همه چیز میریزه بیرون واقعا کم آوردم دیگه.حتی جرات ندارم یه حمام یا یه سرویس برم از دستش مگر خواب باشه یا شوهرم خونه باشه که کنارش باشه
خواستم بدونم بچه های شما هم تو این سن اینقدر کنجکاو بودن؟
چه سنی این کنجکاوی تموم میشه 🥺
خرید برنج خوش عطر
بچه های شمال و جنوب برا خرید برنج خوب از هر دو منطقه فروشنده باانصاف سراغ دارین؟برنجی میخام عطر وطعم خوب داشته باشه