- پسرم امروز قبل از ظهر و امشب ک شیر پاستوریزه کودک خورده بلافاصله بالا آورده علت چی میتونه باشه ممنون میشم راهنماییم کنین. >بالا آوردن کودک بعد از خوردن شیر پاستوریزه ماجان218 بازدید10 پاسخ
- دوستان گلم اگه تجربه مشابه دارید ممنون میشم بگید>علت سقط در ازمایش؟288 بازدید22 پاسخ
- علتش چیه دوستان؟
تجربه ای دارین؟>علت سوزش و اشک امدن از چشم113 بازدید12 پاسخ - علت جوش در سر کودک290 بازدید13 پاسخ
- نمیدونم چرا هر وقت میریم خونه مادر شوهرم یا اون میاد خونمون بین شوهرم ناراحتی یا بحث پیش میاد
خیلی دقت میکنم که احترام بذارم غذا درست کنم با مادر شوهرم حرف بزنم ،اینطوری هم نیست که بگم مادر شوهرم دخالت کنه یا حرفی بزنه ولی
من با شوهرم تو ۹۰ درصد ممکن بحثمون میشه یا خودبخود شوهرم بهونه بهونه میکنه ،محل نمیده سرسنگین رفتار میکنه
واقعا نمیدونم علتش چیه!!!؟
دیگه طوری شده خیلی تمایل ندارم مادر شوهرم بیاد خونمون
ناگفته نماند که همه ش مادر شوهرم میاد خونه ما ولی من چند ماهی یکبار میرم خونشون ،حتی ماروهم میخوان دعوت بگیرن خونه خودشون دعوت نمیکنن غذا درست میکنن میارن خونه ما ،تولد ،جشن خونه ما
از الان گفته میخواد خواستگاری خواهرشوهرم بیار خونه ما 😐😐😐
الان امشب اومده خونمون ،قرار شب یلدا بره جایی مهمونی میگه اگه شما باهم نیومدین من پنجشنبه ظهر میام خونه شما تا غروب میمونم بعد میرم 😐😐
منم گفته م برنامه مون هر چی شد بهتون خبر میدم نمیدونم شوهرم از این بهش برخورده من خیلی استقبال نکردم از اومدن پنجشنبه مامانش
منم با مهمون مشکل ندارم ولی میگم باید دو طرفه باشه نه فقط اونا بیان ....
تا حالا چندبارم به شوهرم گفته م غیر مستقیم که ماهم بریم خونه مامانت چرا اونا میان ،اونم روش نمیشه بهشون چیزی بگه منم خسته میشممم
بعد واکنش چیزی نشون نمیدم بهش برمیخوره
بچه ها نمیدونم چیکار کنم ☹️☹️☹️☹️>بحث ناراحتی بعد از رفتن مهمون یا مهمونی رفتن378 بازدید210 پاسخ - از وقتی ک وارد پاییز شدیم حدود 8تا7بار سرما خوردم بدنم خیلی ضعیف شده
چه نوع آزمایشی باید انجام بدم
علت اینکه اینقد سرما میخورم چیه کلافه شدم دیگه>ضعیف بودن بدن مقابل سرماخوردگی173 بازدید1 پاسخ - علت سوزش معقد چیه؟311 بازدید12 پاسخ
- علت این جوش روی بدن دخترم چیه >علت جوش روی بدن نوزاد205 بازدید6 پاسخ
- درد تخمدان و ترشح بی رنگ شدید202 بازدید3 پاسخ
- علت آفت دهان کودک چیست؟258 بازدید11 پاسخ
- من وقتی دراز میکشم یا بعد اینکه از خواب بیدار میشم پشتم خیلی درد میکنه از بالا تا پایین. ولی وقتی بلند میشم راه میرم یا میشینم خوب میشم. علتش چی هست؟ شاید غلظت خون یا کمبود ویتامینی باشه؟ >علت درد گرفتن پشت از کتف ها تا کمر چی هست؟271 بازدید13 پاسخ
- سر دخترم پوسته شده علتش چیه؟>پوسته شدن سر نوزاد دختری برای چیه؟500 بازدید27 پاسخ
- خواب آلودگی در بارداری340 بازدید26 پاسخ
- با دمپایی هم بیرون میره باز بو میگیره وقی میاد خونه مثلا پاشو میزاره رو فرش اون قسمت فرش تا چن دقه بو میده کل خونه بو میگیره
حتی پاشم با صابون ک میشوره بازم همینه فقط یکم بوش کمتر میشه
دکتر رفه ی پمادی داده بود ولی خب بازم اثر نکرد
کسی میدونه چکار کنه چی بزنه>درمان بوی بد پا471 بازدید32 پاسخ - من پارسال همین موقع ها سقط پوچ داشتم چند سالم هست اقدام به بارداری کردم.
چندروزه پیش به یک زبان شناس مراجعه کردم که گفتن تنبلی تخمدان داری و رحم سرد
اما داخله سونو و ازمایشام خبری از تنبلی نیست.
حالا میخاستم از شما با تجربه ها کمک بگیرم واسه رحم سرد چه کارایی باید انجام داد که گرم بشه..
راه حل هایی که سریع به نتیجه برسه. 🌹 🤗😘>راه های گرم شدن رحم سرد❌❌1,055 بازدید105 پاسخ - علت تب زیاد نوازد ۷ ماهه318 بازدید10 پاسخ
- علت بی خوابی نوزاد ۶ ماهه😩320 بازدید28 پاسخ
- علت زخم زیر انگشت پا284 بازدید9 پاسخ
- نوک سینه هام خیلی حساس شده وقتی لمس بشه و فشار بده احساس سوزش و درد دارم علتش چیه ؟>حساس شدن نوک سینه ها برای چیه؟585 بازدید16 پاسخ
- علت بی اشتهایی نوزاد نخوردن کمکی265 بازدید13 پاسخ
بچه ها الهه ام دارم میرم بیمارستان گمونم امشب زایمان میکنم
هر کی در توانش بود منو دخترمو دعا کنه
الهی که هر کی منتظر خدا دلشو غرق شادی کنه و هر کسی هم بارداره صحیح و سالم بارش و زمین بذاره
و هر کی بچه داره خدا براش نگه داره
خونه تکونی عید و نکات کاربردی
سلام سلام😍 بیاین از تجربه هاتون واس خونه تکونی بگین
من نیاز دارم یکی هولم بده موتورمو روشن کنه😂
پارسال گفتم کاری نمیکنم شب قبل سال تحویل کل آشپزخونه رو ریختم بیرون تا قبل سال تحویل در حال تمیزکاری بودم😬
اصلا نمدونم چی ب چیه و از کجا شروع کنم و چکار کنم
اگ ایده ای دارین روشی دارین یا هرچی ک ب درد بخوره بگین
بچه ها ی سوال بهم ریختم
شما جای من باشین چیکا میکنین این همه خواهرشوهرم جمع جورشکردم درنبود مادرشوهرم این چیزا حالا برگشته میگه خونه خواهرخودم راحتترم غذام آماده همه چیم آماده
منم پیامش دادم که حالا ک اونجا خوبه همونجام بمون چ کاریه برگردی
خیلی بهم برخورده واقعا عصبی شدم😔
تایپیک مادرشوهر پررو و شعور ندار😵😵😁😁
خانوما شماهام مادرشوهر اتون آنقدر پررو هستن
من مادرشوهرم هر موقع بخوایم با اون جایی بریم میره جلو میشینه،فکر میکنه صندلی جلو باید در اختیار اون باشه
خیلی تو مخمه این اخلاقاش
چجوری باید باهاش برخورد کنم که بفهمه چیزی مال اون نیست و کاری هم اگر میکنم از سر لطفه نه وظیفه
سلام بچه ها.بانو ام ..ممنونم که پیگیر حالم شدین
آزمایشا سالم بود ولی قسمت نبود پسر باشه و نی نی دختره ..بخاطر آمنیو کمی آب ازم رفت که رفتم دکتر خدارو شکر خوبه🙏❤️این چندروز شوکه بودم و حالم خراب بود ولی باهاش کنار میام مطمئنم
شوهرم عصر بردم براش قنداق فرنگی و جوراب و گل سر و سرهمی خرید گفت واسه عیدیش ولی انگار برام غریبه هنوز
دعا کنید سلامت باشه و زود زود مهرش به دلم بیفته هنوز حس میکنم پسره🥺💔ولی جواب امنیو قطعی دختره
بازم ممنونم از پیگیریاتون❤️❤️❤️🙏🙏🙏اگه صرار دارم بخاطر بیماریم هست وگرنه تلاش میکنم تا به خواسته م برسم
دوستان بازم رفتم دکتر بازم همون حرفهای همیشگی...😔
بعد ای وی آف قبلیم پنج شش ماهه دارم رعایت میکنم قند و شکرو حذف کردم و خوابم هم بهتر شده
امروز رفتم پیش ی دکتر جدید مشهد
تا شرایطمو فهمید همون اول گفت جنین اهدایی
بعدش کسونو کرد میگه تخمدان چپت سه چهار تا بیشتر نداره از اینا هم خیلی چیزی در نمیاد
بعدم میگه معلوم نیست دوباره شوهرت عمل بشه نتیجه داشته باشه
گفتم من دو سه ماه دیگه میتونم بیام ک وارد سیکل بشم ، سریع برداشت گفت آخه خودتم مشکل داری معلوم نیست تا اون موقع همین سه چهار تا هم باشه یا نه
از مطبش تا خونه تمام گریه کردم
از این طرف هم وزنمو هم اندازه گرفت ۳۴ کیلو شده بودم
نمیدونم چرا همش کم میشه وزنم با اینکه غذا خوردنم معمولیه
همش با خودم میگم شاید حتی اگه مثه دفعه قبل همون دو سه تا جنین هم تشکیل بشه بازم مثبت نشم با این وضعیتی ک دارم
همش میگم نکنه باید آرزوی دیدن بچه هامونو ب گور ببرم 😭
خیلی میترسم
نمیدونم باید چ کار کنم
دوباره برم تهران همون مرکز قبلی یا برم مشهد پیش ی دکتر دیگه
همش ب خدا میگم چرا کار ما رو ب این بنده هات انداختی؟
ب خدا اکثرشون تاجر شدن
سه چهار ساعت تو مطب نشستم
اول فقط اهدایی ها رو میفرستن داخل
ی جوری هم ناامیدت میکنن ک فقط بری سراغ اهدایی
ای خدا یعنی هیچ راهی برا ماها وجود نداره😭😭
نظر سنجی اسم دخمل 😍🥰
سلام مامانهای گل اوما الهی که حال دلتون خوب باشه❤🌹
ممنونم میشم نظرتون راجب انتخاب اسم دختر بگید
هنوز مشخص نیست نی نی جون دخمل یا پسمل
اما انشاالله اول سالم باشه اگه پسر باشه آرشا میزارم
ولی برای دختر نمیدونم و اسمی قطعی تصمیم نگرفتم ممنون میشم با نظراتتون باعث بهتر تصمیم گرفتنم بشید ❤❤🌹🌹
نظر سنجی اسم😂❤️زود بیاین
بیاین زودنظر بدید واسه دخترکم❤️
زور زدن نوزاد بعد از خوردن شیر
مامانا پسر من بعد خوردن شیر گاها زور میزنه و این پیچش سه ساعتم زمان میبره ولی گاها اینجور نیست، شیر خشک نان یک بهش میدم. فردا میخوام ببرمش دکتر ولی امروز خیلی اذیت شده، سرماخوردگی هم داره. ممنون میشم علت زور زدن رو بگید و راه حلش هم بگید چکار کنم تا فردا کمتر اذیت بشه ممنونم از همگی.
🔴🔴چله خونه دار شدن....🏠🏘️🏡
سلام دوستان ، الهی همیشه دلتون شاد و لبتون خندان باشه و حال دلتون عالی باشه🌻
💥چله خونه دار شدن گذاشتم . هر کسی دوست داره میتونه شرکت کنه 💥
چله به این صورت هست که :
به مدت ۴۰ روز ، هر روز ۴۰ مرتبه ، آیه ۲۹ سوره مومنون بخونیم .
💥اونایی که اشتراک اوما ندارن ، میتونند هر روز که خوندن لایک کنند...♥️
امشب شب نیمه شعبان هست ازتون میخوام بیایید نفری ۱۲ تا صلوات ب نیت
حضرت قائم (ع) بفرستیم،
ان شاءالله خدا ب برکت صلواتایی ک میفرستیم
۱_ظهور آقا امام زمان(عج) رو برسونه
۲_همه ی مریضا رو لباس عافیت بپوشونه
۳_همه ی رفتگانمون رو ببخشه و بیامرزه
۴_عاقبت ب خیرمون کنه
۵_گره از مشکلات همگیمون باز کنه
۶_همه مستاجرا صاحب خونه بشن
۷_همه ی خانمای باردار بارشون رو ب سلامتی زمین بذارن
۸_همه کساییکه چشم انتظارن خدا دامنشون رو سبز کنه
الهی آمین 💚💚💚
مامانهایی که شیر خودتون و به نوزادتون دادید میشه لطفاً جواب بدید
هر بار چقدر شیر میخوره دختر من تو هر وعده نهایت ۱۰ دقیقه شیر میخوره
بعدم تا سه ساعت نمیخوره تا دوباره بخواد شیر بخوره و سینه مو بگیره یه عالمه گریه میکنه انگار دوس نداره 😭😭😭
حالا زردی گرفته رو ۱۱/۵ هست
چجوری مرتب شیر بدم وقتی بچه نمیخوره
اگه راه حلی دارید بگید ممنون میشم
برنده قرعه کشی شهر اشپزخانه شدم
هدیه اش:
۵۰میلیون هدیه
بلیت سفر امام رضا
و سرخکن رایان
ولی اعتمادش سخته
چون به ما گفتن باید ۷میلیون واریز کنی برا مالیات
میترسم ۷میلیون پرداخت کنم ک کلاه بردار بشن
زنگ زدیم به پشتیبانی شهر اشپزخانه، گفت حقیقت داره جایزه هاش همینن
اگه ب شما زنگ زدن و شمارهکارت دادن یعنی شما برنده شدید
و اون ۵۰میلیون رو باید بیای فروشگاه جنس بخری با ۷۰درصد تخفیف، ۳۰درصد دیگش شما پول بدید
بنظرتون کلاهبردار نیست؟؟؟؟
سلام دوستان کسی هست واکسن نزده باشه ؟؟
سلام بچه ها این داستانای جدید درمورد واکسن و ارتباطش با اوتیسم چیه ؟؟
پیج بابایی توی اینستا رو دیدید که همش از عوارض واکسن میگه یا یه پیج دیگه هم هست سام اورگانیک
کسی توی اطافیانتون دیدید واکسن نزده باشه؟؟
منکه واکسن دوماهگی پسرمو زدم همون قدیمیا رو فقط اجازه دادم بزنن روتاویروس و پنوموکوک رو نذاشتم
خودمم تو دوران کرونا واکسنشو نزدم از عوارضش میترسیدم حالا برای واکسن بچه ها هم مردد شدم هم از زدنش میترسم هم نزدنش
دوقلوها و چندقلوه پیام بدن
دوقلوها و چند قلوها پیام بدن
تولد یک سالگی پسر عجول من
چهارشنبه بود . تو گرگ و میش غروب آسه آسه قدم برمیداشتم . الکی نبود که بار شیشه داشتم. هفت ماه تو شکمم بغلت کرده بودم . کل شهر بوی شکلات میداد و دستای من بوی پرتقال . پرتقال به دست رفتم خونه . خونه که چه عرض کنم انباری خاطرات جمع شده که قرار بود کوچ کنه به شهر مادری. زنگ زدم به اولین نفر زندگیم اونکه این روزها صداش میکنی((بابایی)).گفتم قراره سه روز بارون رو از پشت شیشه های بیمارستان تماشا کنم که خیالمون راحت بشه سلامتی . هنوز هیچی نخریده بودیم برات قرار بود دوماه دیگه بیای خونمون . یه ساک معمولی بستم و کتاب جودی ابوت رو توش جا دادم.لباس آبی گل گلیم رو پوشیدم و ساندویچ کوکو سبزی رو تو دهنم مچاله کردم . بارون شهر رو بغل کرده بود و ما رفتیم سرخوش و شاد . رسیدیم بیمارستان . لباس بیمارستان رو که پوشیدم .بابات خندید گفت چه بانمک شدی وایسا ازت عکس بگیرم . یک ... دو ... سه... و من دم در یکی از اتاقای بیمارستان ثبت شدم . کارها که انجام شد وقتی داشتم از راهرو رد میشدم صدای شیون زنی با رعد و برق ترس به جونم انداخت . خودش رو میزد و به هرکسی که رد میشد چنگ مینداخت میگفت پسرم رفت پسرم مرد پسرم نیست و همه ی این ها رو با زبان محلی لالایی میکرد. نمیدونم هوا سرد تر شده بود یا روح من طوفان زده شده بود . گفتند رو ویلچر بشینم تا ببرنم بخش مورد نظر . گفتم خودم میتونم برم گفتند قانونه و من فکر کردم چه قانون مسخره ای. رفتم زایشگاه . همه چی عجیب بود اتاقاش نشون از درد و تولد میداد . دوست داشتم همه چی رو خوب نگاه کنم انگار فرصت کم بود . تخت ها ی کنار هم ، پرستارا ، اتاق ایزوله و.....
زن هایی که برای مادر شدن بستری بودن و بچه هایی که برای اومدن بیقرار .
صدای جیغ های گوشخراش ، بوی الکل و بتادین و خون و آمپول . صدای قلب های جنین زیر دستگاه ان اس تی همه مثل کتاب ها بود مثل رمان ها اما با این تفاوت که واقعی بود . جالب این بود من نمیترسیدم من به وجد اومده بودم . پر از شور بودم و هنوز نمیدونم چرا....
صدای قلب تو هم پیچید تو اتاق (بوم ...بوم ....بوم..) اما من حواسم پی زنی بود که داشت با درد یه وجود رو خلق میکرد . پرستار اومد کنارم وقتی ضربان قلبت رو دید گفت این که همه چیش عالیه .ده از ده. من خندیدم و پرستار رفت پنج دقیقه نشد که صدای قلبت ضعیف شد .
به پرستار گفتم ضربان پایین اومده . چک کرد . انگار خیلی پایین بود . همه سمت تخت من دویدن . دستگاه اکسیژن بهم وصل کردن . من میگفتم من حالم خوبه اما کسی انگار منو نمیدید گفتند باید بچه رو در بیاریم . گفتم میخوام برم بیمارستان دیگه گفتند وقت نیست ضربان خیلی پایینه . گفتم پس به همسرم اطلاع بدید . گریه نکردم . نترسیدم . فقط یادمه میلرزیدم . کل وجودم میلرزید . دوباره سوار ویلچر شدم با خودم گفتم چه قانون خوبی . بردنم اتاق عمل اگه اشتباه نکنم همه جا سبز بود . یه تخت باریک . نور های کم . رو تخت جا گرفتم . بی حسی زدن به کمرم . کل بدنم گرم شد و من دیگه خودم رو حس نکردم .
روبه روم چراغ بود چراغی که میتونستم از توش لحظه ی تولدت رو ببینم . تو آینه کاری اون چراغ ها من دیدم . من در سن ۲۷سالگی در تاریخ ۱۴۰۲/۱۱/۲۵ ساعت ۱۱:۲۵دقیقه ی شب دیدم که تو از وجود خودم بیرون اومدی .تو گریه کردی و من لبخند زدم . اینجا اولین جایی بود که تو گریه کردی و من خندیدم . اوردنت بالا که تماشات کنم . وقتی نگاهت کردم چشمات بسته بود لبات سرخ سرخ بود و دستات دو طرف صورتت رو بغل کرده بود . پسرکم اون لحظه ای که دیندار ها جشن تولد امام سجاد رو جشن میگرفتند اون لحظه که عاشق ها بهم خرس و شکلات کادو میدادن اون لحظه که کل جهان غرق در شادی و عشق بود تو
تو لحظه ی بوسیدن ها و عشق ورزیدن ها اومدی .
و این تازه شروع ماجرای ما بود.....
افزایش اسپرم چه چیزی خوبه
سلام عزیزان کسانی ک بار دار نمیشدن و مشکل از کم بود اسپرم بوده
لطف کنید بگید چی خوردن همسرشون ک باردار شدن من ۳ساله تو اقدامم
از بعد زایمانم دلم تنهایی میخواد حالم خوب نیست
دلم خیلی گرفته .حالم اصلا خوب نیست . احساس میکنم اگه شبانه روز گریه کنم بازم سبک نمیشم . تو دوران بارداریم خیلی استرس کشیدم خیلی نگران بودم . روز زایمانم وحشتناک سرما خورده بودم و ازش هیچی نفهمیدم . بچم بعد بدنیا اومدن رفت تو دستگاه .
درد داشتم خیلی خیلی . سرماخورده بودم وقتی سرفه میزدم بخیه هام جونمو میگرفتن . دیدن اینکه همه بچه هاشون کنارشون بود و گریه میکرد اما من بچم تو دستگاه بود خیلی سخت بود . تا دو روز خودمم راه نمیدادن . حتی صورت بچمم نمیتونستم تصور کنم . بعد دو روز با درد قدم قدم رفتم ببینمش جونمو انگار میگرفتن وقتی اون سرم و دم و دستگاه میدیدم .
اومدم خونه با ادمای نااهل دورم . هرکی یه حرف میزد . تو حواست نبوده . از بس استرس داشتی اینطوری شد .
نوبت شیردهی شد . دوشیدن شیر و بردن به بیمارستان برام سخت بود . مجبور به شیر خشک شدم . اما بازم حرفای مفت بقیه ول کنم نبود . دخالت ها .
تا به خودم میام میبینم هرچی دارو گیاهیه ریختن گلو بچم . خودمو به هر دری میزنم اما با تیکه هاشون جوابشون میدم بعد بهم عذاب وجدان میدن.
گلوم درد میکنه . دلم درد میکنه . پاهام درد میکنه و ورم کرده . کمر درد دارم . بچم سرفه میکنه میترسم . بقیه تو مخمن هیشکی درکم نمیکنه .
مادر خوبی برای بچم نیستم . ناراحتی هام ، گریه هام باعث شده بهش خوب نرسم . فقط دلم میخواد از همه فرار کنم . تنها باشم . ناشکری نمیکنم اما حالم خیلی بده کلافم. عذاب وجدان دارم . بچم منو احتیاج داره اما من بلد نیستم بهش برسم . دیگران بهش میرسن . احساس میکنم مردم
شیطنت بچه یکسال و ۱۱ماهه
سلام مامانا
دختر من یکسال و ۱۱ماه داره،ماشالله خیلی کنجکاوی میکنه تمام اسباب بازیهاشو براش میارم کلی باهاش بازی میکنم ولی به محض اینکه برم سراغ کارهای خونه شروع میکنه شیطنت کردن،مثلا از تخت خودش یا ما میگیره بالا
یا مثلا میره سراغ کابینتها و همه چیز میریزه بیرون واقعا کم آوردم دیگه.حتی جرات ندارم یه حمام یا یه سرویس برم از دستش مگر خواب باشه یا شوهرم خونه باشه که کنارش باشه
خواستم بدونم بچه های شما هم تو این سن اینقدر کنجکاو بودن؟
چه سنی این کنجکاوی تموم میشه 🥺
خرید برنج خوش عطر
بچه های شمال و جنوب برا خرید برنج خوب از هر دو منطقه فروشنده باانصاف سراغ دارین؟برنجی میخام عطر وطعم خوب داشته باشه