سلام مامانا، من بعد دنیا اومدن بچم از زندگی سیر شدم، خواهشا اونایی که تو فاز ناشکری نکن و اینان برن بیرون از سوال من.
نه خواب درست دارم نه غذا میذاره بخورم همش گریه که بغلم کن ، دست و کمر ندارم حس میکنم زندگیم نابود شده نه میتونم به هنرم برسم نه یه مهمونی یا ورزش برم به هرکی میگم فقط میگن خداروشکر کن سالمه بچت اصلا نمیفهمن داغون شدن روحیه یه مادر با یه لیست کارهای تموم نشدنی یعنی چی.
اینایی که میبینم بچه ندارن حسودیم میشه دلم برای دو تا یی بودن باهمسرم تنگ شده، همسرم واقعا پدر و همسر فوق العاده ایه
من شدیدا از بچه آوردن پشیمونم چیزی برای بچم کم نمیذارم اما دارم از درون فرو میپاشم ، هرشب آرزو میکنم صبح پا نشم....
کس دیگه هم مثل من هست؟؟؟ چ کنم یعنی بزرگتر شه میتونم منم زندگی کنم؟
پرسش (1403/03/02):
بعد اومدن بچه داغون شدم
- 1140
- 212
- 1403/03/02
- سارنگ خانوم
- 9
- 1403/03/02
- مامان حلما 👨👩👧
سلام عزیزم درسته امدن بچه یه اتفاق خیلی بزرگ تو زندگی یه زن و شوهر هست قرار نیست همه چی مثل قبل باشه بلاخره کلی چالش جدید به زندگیتون اضاف شده اول اینکه دلیل گریه و ناارومی بچه رو پیدا کن سعی کن حلش کنی بعد هم برای خودت وقت بزار وقتایی همسرت خونه هست سعی کن بچه رو بهش بدی استراحت کنی یا اگه مادر و خانواده نزدیکت هست سعی کن بچه اتو پیششون بزاری بری بیرون حال و هوات عوض کنی و مهم ترین چیز که من حس کردم فک کنم افسردگی بعد از زایمان گرفتی
- 4
- 1403/03/02
- مهربانو♥️ مامان دلارا
سلام عزیزم، منم دقیقا مثل توام،نه شام نه نهار درست حسابی نمیتونم بخورم خونم همیشه نامرتبه، کم خوابی شدید دارم، ولی خوب من یه مادرم دنیام تا قبل مادر شدن خیلی فرق میکنه🥰 صبور باش عزیزم اینم پشت سر میگذاری، اگه خونت نامرتبه برات مهم نباشه قرار نیست به خودت فشار بیاری، منم زدم به بیخیالی😅
- 1
- 1403/03/02
- مهربانو♥️ مامان دلارا
اگه یه نفر باشه کمی کمکت کنه خوبه مثلا بچتو بگیره یا تو کار خونه کمکت کنه
- 2
- 1403/03/02
- only.god ...
سلام عزیزم
درسته خیلی سخته بی خوابی
اگر سزارینی باشی بعضا کمر درد و....
ولی به این فکر کن که بزرگ میشه واست می خنده و.....
به امید اون روزا الان قوی باش
درسته خیلی سخته بی خوابی
اگر سزارینی باشی بعضا کمر درد و....
ولی به این فکر کن که بزرگ میشه واست می خنده و.....
به امید اون روزا الان قوی باش
- 3
- 1403/03/02
- مامان حلما 👨👩👧
من بچم تنها بزرگ کردم با کلی مریضی که هر ماه دچارش میشد همش تب و ناارومی داشت ولی همیشه با لذت نگاهش کردم بغلش کردم و بزرگش کردم از ۱ سالگی تا ۲ سالگی بی نهایت شیطون بود که دیونم کرده بود ولی لذت بردم از کاراش الان یه دختر فوق العاده دارم شکر خدا بچه بزرگ کردن کار اسونی نیست عزیزم ولی سعی کن اوووول حال خودت خوب کنی
- 4
- 1403/03/02
- مهربانو♥️ مامان دلارا
اگه سخت بگیری بیشتر اذیت میشی
- 5
- 1403/03/02
- پریسا 💕
طبیعیه.افسردگی بعداز زایمانه.بهمرور خوب میشی
- 2
- 1403/03/02
- مهربانو♥️ مامان دلارا
اگه بتونی کمی غذا بیشتر درست کن واسه روز بعدت یا فریز کن که غذا آماده داشته باشی
- 1
- 1403/03/02
- مهربانو♥️ مامان دلارا
من با اینکه بالا سر خونه پدرشوهرم زندگی میکنم ولی هیچ کس کمکم نکرد و تا ۴ ماه شب و روز گریه میکردم
- 0
- 1403/03/02
- مهربانو♥️ مامان دلارا
خداروشکر کمی بهتر شده ولی بازم سخته
- 4
- 1403/03/02
- negari 😌😌
اگه تنهایی و همش خونه عادیه وقتی ادم همش صدا و گریه تو سرش باشه اینطور میشه
- 1
- 1403/03/02
- مهربانو♥️ مامان دلارا
بعضی وقتا میگفتم خدایا یکی یه لیوان چایی نیست بده دستم😅
- 2
- 1403/03/02
- negari 😌😌
و اینکه بعد از زایمان هورمونا نابود میشن سعی کن قرصا ویتامینتو سر وقت بخوری که تندتر خوب شی
- 2
- 1403/03/02
- negari 😌😌
اگه بتونی در روز یه ساعت بچه رو بدی شوهرت و خودت بری باشگاهی چمیدونم بازاری یا حتی دورهمی با دوستات خیلی کمکت میکنه تا تندتر حالت مث قبل شه
البته بعد بچه هیچی مث اول نمیشه ولی باید قوی باشی با بچه یکم برو صبا پیاده روی
همه ما بعد زایمان روزا سختی رو پشت سر گذاشتیم مخصوصا بعد بچه اول که ادم هیچ درکی از حس مادر بودن ندارع
البته بعد بچه هیچی مث اول نمیشه ولی باید قوی باشی با بچه یکم برو صبا پیاده روی
همه ما بعد زایمان روزا سختی رو پشت سر گذاشتیم مخصوصا بعد بچه اول که ادم هیچ درکی از حس مادر بودن ندارع
- 3
- 1403/03/02
- مهربانو♥️ مامان دلارا
وقتی بیشتر رو خونه نمرکز میکنی بهت سخت میگذره، با بچه خونه هیچ وقت مرتب نیست🥰
- 1
- 1403/03/02
- سارنگ خانوم
همسرم وقتایی که خونس خیلی همکاری میکنه اما مادرم یه ساعت نگهش داره یه آرایش گاه برم کلی منت میذاره
- 0
- 1403/03/02
- سارنگ خانوم
ممنونم که اینجا مینویسید ، وفتی حس کنم تنها نیستم حالم بهتر میشع
- 2
- 1403/03/02
- مامان حلما 👨👩👧
مطمعن باش تنها نیستی همه ماها حداقلش ۱سال اول رو خیلی به سختی پشت سر گذاشتیم
- 1
- 1403/03/02
- Z m
الان که چیزی نیست بزار بزرگ تر بشه هر روز میشینی زار میزنی و گریه میکنی 😐
منی که پسرم شیطونی میکنه
دعواش میکنم بعد میشینم گریه میکنم دلم براش میسوزه که چرا دعواش کردم
رسماً آدم دیوونه میشه
جدا از اینا اگه یه کمکی داشته باشی برا چند ساعت هم خیلی خوبه من دختر جاریم هر روز چند ساعت میاد کمکم منم براش چیزای که دوست داره میخرم خوراکی لباس
منی که پسرم شیطونی میکنه
دعواش میکنم بعد میشینم گریه میکنم دلم براش میسوزه که چرا دعواش کردم
رسماً آدم دیوونه میشه
جدا از اینا اگه یه کمکی داشته باشی برا چند ساعت هم خیلی خوبه من دختر جاریم هر روز چند ساعت میاد کمکم منم براش چیزای که دوست داره میخرم خوراکی لباس
- 0
- 1403/03/02
- mahsa rd
فقط میتونم بگم میگذره. تحمل کن. تموم میشه این روزا
- 1
- 1403/03/02
- mahsa rd
منم سرویس شدم اوایل. ولی میبینی الان دومی رو با اراده خودم باردارم. پس بدون تموم میشه و عادی میشه که ب بچه دومم فک میکنی.
- 4
- 1403/03/02
- فهیمه مامانِ هانا ❤️
من بعد از ۶ ماهگی بچه م ۲۰ درصد حسای بدم بهتر شد. از وقتی ۱ ساله شد تازه میفهمم ذوقشو
بزرگتر بشه خیلی خیلی حس بهتری خواهی داشت
بزرگتر بشه خیلی خیلی حس بهتری خواهی داشت
- 2
- 1403/03/02
- فهیمه مامانِ هانا ❤️
تا ۶ ماهگیش داغون ترین بودم
مخصوصاً مخصوصاً از ترس مریض شدنش
الان خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی بهتری دارم نسبت به ماههای قبل
مخصوصاً مخصوصاً از ترس مریض شدنش
الان خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی بهتری دارم نسبت به ماههای قبل
- 3
- 1403/03/02
- Mami Samir
منم مثل تو بودم
بعد یک سالگی یکم بهتر شدم
اگه شرایط داری تراپی برو
بعد یک سالگی یکم بهتر شدم
اگه شرایط داری تراپی برو
- 0
- 1403/03/02
- مهربانو♥️ مامان دلارا
تو خوبه مامانت هست، بزار منت بزاره اشکال نداره😅😅 کاش من یکی دخترم رو نیم ساعت بگیره هی منت بزاره😅😅
- 0
- 1403/03/02
- سارنگ خانوم
یا خدا من هی میگم بزرگ شه بهتر میشه که🤕😁
- 3
- 1403/03/02
- مهربانو♥️ مامان دلارا
شوهرم گفت اصلا واست مهم نباشه خونه نامرتبه لباسا نشستست، غذا نیست، فقط مراقب بچه باش، منم دیگه خونه رو ول کردم انگار بمب ترکیده😅😅
- 0
- 1403/03/02
- سارنگ خانوم
شوهر منم اوکیه من خودم وسواسم
- 3
- 1403/03/02
- رها صالحی
سلام عزیزم
ببخشیدا ولی بهتره بایه دکتر درمیون بزاری من احساس میکنم افسردگی بعداز زایمان گرفتی وبهت حق میدم ک دست خودتم نیست
اخه من شبا میخوابم میگم خدایا شکرت ک امروزم ب سلامتی گذشت وهرشب سرمو رو بالشت میزارم میگم خدایا من یه جیزیم بشه دخترم چی میشه
ببخشیدا ولی بهتره بایه دکتر درمیون بزاری من احساس میکنم افسردگی بعداز زایمان گرفتی وبهت حق میدم ک دست خودتم نیست
اخه من شبا میخوابم میگم خدایا شکرت ک امروزم ب سلامتی گذشت وهرشب سرمو رو بالشت میزارم میگم خدایا من یه جیزیم بشه دخترم چی میشه
- 0
- 1403/03/02
- fatem F
حست طبیعیه ، بچه زندگی آدمو زیر و رو میکنه
- 1
- 1403/03/02
- fatem F
و دیگه زندگیت مثل قبل نخواهد شد ، نه فقط از نظر جسمی ، بلکه تا آخر عمرت کسی هست که نسبت بهش احساس مسئولیت و نگرانی داری
- 2
- 1403/03/02
- سحر مامان سلین
تا ۲ سال اینطوریع بعدش اوکی میشی
- 1
- 1403/03/02
- fatem F
البته الان خیلی کوچیکه بزرگتر بشه باهات حرف بزنه یکم کارهاشو خودش بکنه یکم بفهمه حرفت رو اوضاع بهتر میشه
- 0
- 1403/03/02
- سارنگ خانوم
روانپزشک صحبت کردم یه مدت دارو خوردم خیلی عوارضش اذیتم کرد منم هرروز اینطور نیستم بعضی شبا مثل تو عاشقانه بچم بغل میکنم اما اکثر وقتا داغونم
- 0
- 1403/03/02
- سارنگ خانوم
خدا کنه همش دعا میکنم زود بزرگ شه
- 1
- 1403/03/02
- fatem F
بازم حتما چند ساعت تو هفته برای خودت وقت بزار ، تنهایی برو بیرون ، باشگاه ، با دوستات و .... خلاصه یه کاری که فقط و فقط برای خودت باشه
- 0
- 1403/03/02
- رها صالحی
قطعا هیچکدوم ازما مامانها زندگیمون مثل قبل نیست بچه کلا زندگی رو تغییر میده.
هروقت خسته شدی و کم اوردی به چیزای خوب فکر کن انرژی مثبت خیلی رو ادم تاثیر میزاره
هروقت خسته شدی و کم اوردی به چیزای خوب فکر کن انرژی مثبت خیلی رو ادم تاثیر میزاره
- 0
- 1403/03/02
- Z m
کلا آدم بعضی موقع ها کم میاره از همه چی
منکه اینطورم
یکم گریه میکنم آروم میشم
منکه اینطورم
یکم گریه میکنم آروم میشم
- 0
- 1403/03/02
- یه مامان پر انرژی
منم گاهی دلم میخواد خودمو خفه کنم ازدست دخترم ولی وقتی فکرمیکنم که یروز قراره به خودم بیام وببینم ده سال ازاین روزا گذشته دخترم بزرگ شده وانموقع چقد قراره دلم برای نوزادی هاش و بوی تنش تنگ بشه این فکرا باعث میشه قدر الانو بدونم وحسابی از الان لذت ببرم این فکرباعث میشه دیگه عصبانی وخسته وناراحت نشم وباجون ودل براش وقت بزارم
- 0
- 1403/03/02
- momy iliya
اولاش خیلی سخته ادم از زندگی ناامید میشه سعی کن زیاد تنها نمونی توخونه برو خونه مامانت بده نگه داره برو یه سر بیرون شاید افسردگی پس از زایمان گرفتی
- 0
- 1403/03/02
- gandom
فک کنم افسردگی بعد زایمان گرفتی
منم مث تو بودم اما بعد ۶ ماهگی بهتر شدم غذا هم واسه خودمو شوهرم اضاف میزارم یا اینکه غذای فوری درست میکنم ولی برا پسرم همیشه تازه هست
خونه هم هرچقد مرتب کنم فوقش ده دیقه مرتبه🤭🥲😂
منم مث قبل ب خودم نمیرسم ولی تمام سعیم اینع ی مادر شاد باشم
پیاده روی برین دوتایی بزارش کالسکع خیلی خوبه
من حتی وقتی خوابه حوصله کاریو ندارم دلم میخاد بیدلر بشه باهم کارا رو انجام بدیم🤭
منم مث تو بودم اما بعد ۶ ماهگی بهتر شدم غذا هم واسه خودمو شوهرم اضاف میزارم یا اینکه غذای فوری درست میکنم ولی برا پسرم همیشه تازه هست
خونه هم هرچقد مرتب کنم فوقش ده دیقه مرتبه🤭🥲😂
منم مث قبل ب خودم نمیرسم ولی تمام سعیم اینع ی مادر شاد باشم
پیاده روی برین دوتایی بزارش کالسکع خیلی خوبه
من حتی وقتی خوابه حوصله کاریو ندارم دلم میخاد بیدلر بشه باهم کارا رو انجام بدیم🤭
- 0
- 1403/03/02
- gandom
خونه ای ک بچه کوچیک توش هس همیشه نامرتبه و مشکلی نیس
این روند بی خوابی هم معمولا تا دوسالگی هستش
این روند بی خوابی هم معمولا تا دوسالگی هستش
- 0
- 1403/03/02
- gandom
من هیچکس پیشم نیس واسه ده دقیقه نگهش داره حتی با خانواده خودم و همسرمم ۲۰ ساعت فاصلس
- 1
- 1403/03/02
- mami karen
یک مامانه خسته از بچه داری هستم☺️
- 0
- 1403/03/02
- mami karen
له له میزنم واس ی ساعت از دوران قبل بچه ولی خب چاره ای نیست
همینجوری هم عاشقشم و اونشب تو خواب دستشو گرفته بودم تو دستم و میگفتم خدایا موقه مرگمم دستم تو دستش باشه الهی
همینجوری هم عاشقشم و اونشب تو خواب دستشو گرفته بودم تو دستم و میگفتم خدایا موقه مرگمم دستم تو دستش باشه الهی
- 0
- 1403/03/02
- مهربانو♥️ مامان دلارا
منم بعد ۶ ماه بهتر شدم، تا ۴ ماه فقط گریه میکردم😐😐 بعدش دخترم غذا نخورد دوباره گریه میکردم چرا غذا نمیخوره😅😅 بعضی وقتا یادم نیست کی رفتم حموم
- 3
- 1403/03/02
- سارنگ خانوم
خب مث اینکه همه همدردیم همه خسته و نالان 🤕😁
- 2
- 1403/03/02
- Hana Hana
منم اینطوری بودم و کمکی نبود ، تازه کارهای متفرقه هم داشتم، امور مالی هم با منه ، پرداخت قسط و .... شوهر کمک نمیکرد هم بخاطر مشغله هم این که بلد نبود.
بچه ام کولیک داشت و حساسیت گاوی،
فقط میتونم بگم سخت نگیر ، اصلا ایده ال گرا نباش، غذا لاکچری و اینا رو تا یه مدت بذار کنار،
وقتی بچه خوابید توهم بخواب، سر جال بیدار شو.
روزهایی که خودم آروم بودم پسرم هم آروم تر بود.
بچه ام کولیک داشت و حساسیت گاوی،
فقط میتونم بگم سخت نگیر ، اصلا ایده ال گرا نباش، غذا لاکچری و اینا رو تا یه مدت بذار کنار،
وقتی بچه خوابید توهم بخواب، سر جال بیدار شو.
روزهایی که خودم آروم بودم پسرم هم آروم تر بود.
- 1
- 1403/03/02
- فرناز فرید
سلام دوست عزیز
من کاملا درکت میکنم
دختر من الان ۱۷ ماهه هست
بعد یکسالگی شرایط برای من خیلی سختتر شد
چون من ادم تمیز و اهل هنری بودم
کتاب میخوندم
و کلا آروم کار میکردم
دیدم ای وای من
یه غذا درست کردن کلی مکافات داره.
روزی سه بار خونه تمیز میکنم
حتی دوست ندارم برم جایی از بس دخترم شیطونه
این تغییرات برای من که زیاد آگاهی نداشتم زیادی سخت بود
اما....
دختر من قلب من هست
واقعا زندگی بدون اون برام دیگه صفایی نداره
مدتی هست شوهرم عصرا یک ساعت میبره پارک
و میبینم خونه بدون دخترم چه قد دلگیره.خلاصه بگم
عاشقش شدم
میگن بعد ۳ سالگی شرایط بهتر خواهد شد
ولی من میگم
هر روز قشنگه
ولی سخت هم هست
منم دلم تنگ میشه برای روزای قبل
ولی اونروز ها گذشتن❤️
ما وارد فصل جدیدی از زندگی شدیم
من کاملا درکت میکنم
دختر من الان ۱۷ ماهه هست
بعد یکسالگی شرایط برای من خیلی سختتر شد
چون من ادم تمیز و اهل هنری بودم
کتاب میخوندم
و کلا آروم کار میکردم
دیدم ای وای من
یه غذا درست کردن کلی مکافات داره.
روزی سه بار خونه تمیز میکنم
حتی دوست ندارم برم جایی از بس دخترم شیطونه
این تغییرات برای من که زیاد آگاهی نداشتم زیادی سخت بود
اما....
دختر من قلب من هست
واقعا زندگی بدون اون برام دیگه صفایی نداره
مدتی هست شوهرم عصرا یک ساعت میبره پارک
و میبینم خونه بدون دخترم چه قد دلگیره.خلاصه بگم
عاشقش شدم
میگن بعد ۳ سالگی شرایط بهتر خواهد شد
ولی من میگم
هر روز قشنگه
ولی سخت هم هست
منم دلم تنگ میشه برای روزای قبل
ولی اونروز ها گذشتن❤️
ما وارد فصل جدیدی از زندگی شدیم
- 0
- 1403/03/02
- zizi golo
منم دقیقا عین تو بودم الان دخترم نزدیک تولد ۳سالگیشه..خیلی سخت گذشت تقریبا همه مادرا مثل خودتن اولش..این دورانی ک توش هستی سخت ترین دورانشه رفته رفته اسون تر میشه، انقد اسون ک پیش خودت میری تو فکر بچه دوم..نوع زندگیت به قبل از بچه دار شدنت برنمیگرده، سعی کن همینو قشنگش کنی
- 0
- 1403/03/02
- 👑فاطمه سادات👑 .
الکی که نیس میگن بهشت زیرپای مادراس🥲🥲
- 0
- 1403/03/02
- 👑فاطمه سادات👑 .
انشالله بزودی حال روحیت بهتر بشه گلم💙
- 0
- 1403/03/02
- 👑فاطمه سادات👑 .
بچه داری سخته ولی زیادم بخودت سخت بگیری بدتر میشی. پس بزن به در بیخیالی خودتو دلداری بده
بچه رو اگه بتونی بذاریش پیش مادری خواهری با همسر یکم وقت بگذرونی شاید حالت بهتر شد
بچه رو اگه بتونی بذاریش پیش مادری خواهری با همسر یکم وقت بگذرونی شاید حالت بهتر شد
- 0
- 1403/03/02
- سارا نعمتی
عزیزم چقدر حستو درک میکنم. منم تو شرایط سختی بودم و تا حدی هستم. با اینکه همسرم و خانواده ام خییییییییییلی حامین ولی زندگیم به حالت قبل برنگشته و این تا حدی منو اذیت میکنه. قبلش کار خوب، ورزش، کافه، تفریح، سفر .... همه چی بود و الان مسئولیت. میگن طبیعیه ولی رفته رفته یاد میگیریم که با این مرحله از زندگی هم بتونیم زندگی کنیم و لذت ببریم.
- 0
- 1403/03/02
- سلما 💞💞
خدایی اینجور نگو منحاضرم جای شما میبودم
- 0
- 1403/03/02
- سلما 💞💞
تا خودصبح میشستم
- 0
- 1403/03/02
- سلما 💞💞
مینشستم
- 0
- 1403/03/02
- الی ی
وای آره اینکه به وسایل خونه و یخچال و کابینت و دکوری و... گیر میدن همه رو نابود میکنن حتی گوشی دستت بگیری میان میگیرن
- 0
- 1403/03/02
- الی ی
قبلا در حال شیر دادن با گوشی کار میکردم الان اصلا بیدار باشه و تنها باشم نمیشه
- 0
- 1403/03/02
- سارنگ خانوم
منم اهل هنرم نقاشی میکردم خیلی خوشبخت بودم
- 0
- 1403/03/02
- سارنگ خانوم
واقعا منم حس میکنم کمرم داره زیر بار مسئولیت میشکنه
- 0
- 1403/03/02
- مامان سان آی کوچولو ❤❤
همه حسای من تا یه ماه پیش
- 0
- 1403/03/02
- مامان سان آی کوچولو ❤❤
همش میگذره نگران نباش
- 3
- 1403/03/02
- لیلی .
منم همینجوری بودم شایدم بدتر از تو. خودم از شرایطم بدم می اومد کسی رو هم نداشتم دودقه پیشش بشینم یکم دلم وا بشه هرکی میدیدم همش توصیه و ایراد
یه روز اومدم گذاشتمش تو کالسکه رفتم پیاده روی برا خودم آب هویج بستنی گرفتم خوردم رفتم تو پارک چرخیدم بعدم خرید کردم اومدم خونه خیلی بهم خوش گذشت دیگه بعد اون همش اینور اونور میرفتم با بچه و کالسکه کلا تغییر کرد روحیه ام
یه روز اومدم گذاشتمش تو کالسکه رفتم پیاده روی برا خودم آب هویج بستنی گرفتم خوردم رفتم تو پارک چرخیدم بعدم خرید کردم اومدم خونه خیلی بهم خوش گذشت دیگه بعد اون همش اینور اونور میرفتم با بچه و کالسکه کلا تغییر کرد روحیه ام
- 2
- 1403/03/02
- لیلی .
فکرمیکنی
منم به سختی باردارشدم همش میگفتم چرا بعضیا میگن خسته ایم مگه چیش سخته
ولی فکرکن بعد زایمان بدن یهو خالی میکنه شیردهی یه طرف رسیدگی های بچه بی خوابی مسئولیت های دیگه از یه طرف روحیه ی داغون از طرف دیگه
منم به سختی باردارشدم همش میگفتم چرا بعضیا میگن خسته ایم مگه چیش سخته
ولی فکرکن بعد زایمان بدن یهو خالی میکنه شیردهی یه طرف رسیدگی های بچه بی خوابی مسئولیت های دیگه از یه طرف روحیه ی داغون از طرف دیگه
- 1
- 1403/03/02
- لیلی .
شرایط من بعد از دوسالگی بهتر شد خداروشکر تن همه ی بچه ها سلامت امیدوارم هرکی میخواد خدا بهش بده هرکی داره هم خدا حفظش کنه
- 0
- 1403/03/02
- سارا نعمتی
آفرین آفرین بهت واقعا
- 0
- 1403/03/02
- سارنگ خانوم
چقدر عالی منم باید همینکارو کنم نمیدونم دعا کن برام خودم از چس ناله های خودم خسته شدم
- 0
- 1403/03/02
- الی ی
من اوایل حتی دخترم ۴ صبح میخوابید برای اینکه روزم با بچه تموم نشه میرفتم حموم آهنگ گوش میدادم خوراکی های که دوست داشتم میخوردم فیلم میدیدم مثلا دو ساعت بعد اینکه بخوابه بیدار بودم به خودم میرسیدم حالم بهتر بود
- 0
- 1403/03/02
- الی ی
کلا همیشه سعی میکنم روزم نه با بچه شروع بشه نه تموم بشه
- 0
- 1403/03/02
- الی ی
اینجوری حالم بهتره
- 0
- 1403/03/02
- 🤍ننه آرتمیس 🤍
با اسباب بازی هم سرگرم نمیشه؟؟
- 1
- 1403/03/02
- الی ی
اگه فقط زندگی ت تو مادر بودن و خانه داری و شوهر داری خلاصه بشه حالت خوب نمیشه
- 0
- 1403/03/02
- الی ی
اصلا تمیزی خونه رو بی خیال شو
- 0
- 1403/03/02
- الی ی
من الآنم شاید ماهی یه بار جارو و تمیزکاری نکنم در حالی که قبل بچه هر هفته در حد خونه تکونی تمیز میکردم طبیعی ه آدم وقتش از زمان بدون بچه خیلی کمتری
- 2
- 1403/03/02
- 🤍ننه آرتمیس 🤍
ببین بچه منم همین بود. نمیخوام نا امیدت کنم ولی الانم همینه. وقتی میخوام ظرف بشورم یا غذا درست کنم میاد پامو میگیره هی نق و گریه. اصلا یه وضعیه. یعنی من ۳ روز یبار با اعصاب خوردی غذا درست میکنم.
هرکاری میکنم با اسباب بازی سرگرم شه اصلاااااا.
از همون اولم همین طور بود. باز الان خداروشکر بهتره
یعنی من بعضی بچه های آروم میبینم دلم برا خودم میسوزه
نا شکری نمی کنم ولی قشنگ نابود شدم. همین جوری مثل تو
تازه شبا هم تا صبح ده بار بیدار میشد جیغ و داد و هوار.
منم زیاد تو خونه باهاش نمی مونم. یا میبرمش بیرون یا میرم خونه فامیلا و دوستا که میزارم باهاش بازی کنن من یه نفسی بکشم. یا میدم باباش ببرتش بیرون یه تابش بده تا من به کارام برسم. خونمم که منفجر شده اصلا.
این روزا میگذره. صبور باش. کنار بچه ات بشین دوباره نقاشی کن. برو بیرون از خونه الانم که دیگه هوا خوبه. به خودت برس.....
هرکاری میکنم با اسباب بازی سرگرم شه اصلاااااا.
از همون اولم همین طور بود. باز الان خداروشکر بهتره
یعنی من بعضی بچه های آروم میبینم دلم برا خودم میسوزه
نا شکری نمی کنم ولی قشنگ نابود شدم. همین جوری مثل تو
تازه شبا هم تا صبح ده بار بیدار میشد جیغ و داد و هوار.
منم زیاد تو خونه باهاش نمی مونم. یا میبرمش بیرون یا میرم خونه فامیلا و دوستا که میزارم باهاش بازی کنن من یه نفسی بکشم. یا میدم باباش ببرتش بیرون یه تابش بده تا من به کارام برسم. خونمم که منفجر شده اصلا.
این روزا میگذره. صبور باش. کنار بچه ات بشین دوباره نقاشی کن. برو بیرون از خونه الانم که دیگه هوا خوبه. به خودت برس.....
- 0
- 1403/03/02
- الی ی
دختر منم اصلا یه جا نمیشینه یعنی مهمونی و مراسم و... کلا در حال راه رفتن و باید بری دنبالش اصلا میبینم بچه ها آروم کنار مامانشون میشینن میگم چرا آخه چجوری اینجورین کدومش طبیعی ه
- 0
- 1403/03/02
- الی ی
دختر من تا ۶-۷ ماهگی آروم بود نسبتا بعدش جبران کرد 🤣🤣🤣
- 1
- 1403/03/02
- آنا 🧡
سلام عزیزم درکت میکنم ولی باید خودت حال خودتو خوب کنی چون منم دو سه ماه اول که پسرم کولیک داشت معمولا تا ۷ صبح جیغ میزد و گریه میکرد هم خوابم میومد هم ناراحت میشدم که نمیتونم ارومش کنم بعد اینکه کولیکش خوب شد شبا بیدار میموند بازی میکرد من تا اونموقع درست به خودم نمیرسیدم حالمم خوب نبود بعد اون گفتم دیگه اینطوری نمیشه
بعد اون به خودم میرسم حالم خیلی خیلی بهتر شده لباس خوب و رقص و ارایشگاه و خونه فامیل رفتن حالمو خیلی خوب کرده
بعد اون به خودم میرسم حالم خیلی خیلی بهتر شده لباس خوب و رقص و ارایشگاه و خونه فامیل رفتن حالمو خیلی خوب کرده
- 0
- 1403/03/02
- آنا 🧡
الان درسمم میخونم حتی
پسرم خیلی شلوغه ماشالا واسه همین میرم مامانم نگه میداره من درسمو میخونم
پسرم خیلی شلوغه ماشالا واسه همین میرم مامانم نگه میداره من درسمو میخونم
- 0
- 1403/03/02
- 🤍ننه آرتمیس 🤍
مال من فقط ۱۳ ۱۴ روز اول آروم بود. چون زردی داشت.
حتی کولیکش هم ۲۴ ساعته جیغ میکشید تا ۴ ماهگی
حتی کولیکش هم ۲۴ ساعته جیغ میکشید تا ۴ ماهگی
- 1
- 1403/03/02
- مهربانو♥️ مامان دلارا
دقیقا دختر منم اینجوریه، تا میرم تو آشپزخونه میاد پامو میگیره نمیذاره غذا درست کنم، بعضی وقتا با کیک و آبمیوه خودمو سیر میکنم تا شام😐😐😐
- 0
- 1403/03/02
- آنا 🧡
پسر منم شبا هیچ تو طول روزم جیغ و داد
حالا اینا به کنار از حرف مردم اونموقع چون ادم حساسه خسته میشه
حالا اینا به کنار از حرف مردم اونموقع چون ادم حساسه خسته میشه
- 2
- 1403/03/02
- 🤍ننه آرتمیس 🤍
پیشنهاد من به صاحب تاپیک اینه که اگر میخوای آرامش بهت برگرده روزی یک ساعت یا دوساعت بچتو از خودت دور کن. بده باباش ببره بیرون
یا اگر نمیتونی بزار تو کالسکه برید خرید و بیرون. نمون تو خونه
یا اگر نمیتونی بزار تو کالسکه برید خرید و بیرون. نمون تو خونه
- 0
- 1403/03/02
- آنا 🧡
پسر منم همینطور
خب از شام نگه دار واسه ناهار
خب از شام نگه دار واسه ناهار
- 0
- 1403/03/02
- 🤍ننه آرتمیس 🤍
غذا زیاد درست کن بزار تو یخچال برا چند وعده ات. من که مجبورم این کارو کنم
یا اگر غذا نداشته باشم میرم خونه مادر شوهرم
یا اگر غذا نداشته باشم میرم خونه مادر شوهرم
- 1
- 1403/03/02
- 🤍ننه آرتمیس 🤍
آدم همه چیو تحمل میکنه ها ولی اون نیش زبون بعضیا هیچ وقت جاش خوب نمیشه
- 1
- 1403/03/02
- آنا 🧡
دقیقا
- 0
- 1403/03/02
- الهام .
سلام بخدا منم مثل توام اصلا نمینمیخوابه تو ۲۴ ساعت شاید۴ ساعت باهم بخوابه یکبار۲۸ساعت نخوابید کارم شد گریه رفلاکس داره هنوز ولی خدا کم کم بهت صبر میده بذار کنی بزرگتر بشه بخنده و مامان صدات بزنه همش یادت میره تازه منم شهرستانم و کسی پیشم نیست همش خونم. ۴ ماه اول اصلا پامو بیرون نذاشتم از خونه
- 0
- 1403/03/02
- گل بهار 🌺
اصولا بچه اول اینجوریه ولی گذراس ،من حتی نفهمیدم دومیم کی بزرگ شد ، شاید باورت نشه ولی من اولی که دنیا اومد خیلی اذیت شدم از همه چیز میگفتم دیگه عمرا بچه بیارم الان سومی هم تو راه دارم به خواست خودم 😅 قشنگ درکت میکنما قشنگگگ، ولی خب گذراس ، توصیه همه دوستان خوب بود مخصوصا بیرون رفتنه وقتی راه بیفته بهتره میتونی باهاش همه جا بری ولی خب کلا سختی بچه داری خیلی خیلی زیاده ، من الان فقط میگم بزرگ شن که وابستگیشون کمتر شه، ولی اصولا دخترا بهتراز پسران من پسرم واقعا انرژی داره
- 0
- 1403/03/02
- ❤mahur❤ ❤mahak❤
چرا مهمونی نتونی بری چرا تفدیح نری؟؟؟من از همون ۴ماهگی بچه هام سفر رفتم اگه اذیت میکنه ک تو خونم اذیت میکنه پس ببر بیرون بذار بیرون اذیت کن
- 1
- 1403/03/03
- Lnaaz 🌸
منم اینجوری بودم
مخصوصااا که مامانم رفت و دیگه خودم تنها شدم
گریه میکردم نگاش میکردم
من بخاطر زایمانم که اورژانسی بود
اصلا اماده سز نبودم
درحال گریه بودم سر و بیهوشم کردن
بعداز زایمانم پدر ومادر همسرم تا دوماه کاملا خودشونو زدن به مریضی
و همسرم میرفت سمت اونا...
همه اینا باعث شد افسردگی بعد از زایمان ..
ولی مامانم کمکم کرد
تو تایمی که رفتم خونمون برام وقت مشاوره گرفت
تو یک هفته ۳جلسه تو مرکز های مختلف رفتم پیش اون مشاور تا کمکم کنه
صحبت کردم تخلیه شدم
و اینکه بهم گفت هر هفته نوروبیون بزن
به خونی که از دست دادی کمک میکنه
و اعصابت اروم میشه
انجام دادم واقعاا تاثیر داشت
مخصوصااا که مامانم رفت و دیگه خودم تنها شدم
گریه میکردم نگاش میکردم
من بخاطر زایمانم که اورژانسی بود
اصلا اماده سز نبودم
درحال گریه بودم سر و بیهوشم کردن
بعداز زایمانم پدر ومادر همسرم تا دوماه کاملا خودشونو زدن به مریضی
و همسرم میرفت سمت اونا...
همه اینا باعث شد افسردگی بعد از زایمان ..
ولی مامانم کمکم کرد
تو تایمی که رفتم خونمون برام وقت مشاوره گرفت
تو یک هفته ۳جلسه تو مرکز های مختلف رفتم پیش اون مشاور تا کمکم کنه
صحبت کردم تخلیه شدم
و اینکه بهم گفت هر هفته نوروبیون بزن
به خونی که از دست دادی کمک میکنه
و اعصابت اروم میشه
انجام دادم واقعاا تاثیر داشت
- 0
- 1403/03/03
- حبیبه 🤰🤰🤰
عزیزم منم مثل شما بودم پاره شدم بچه رفلاکسی و دل دردی داشتم شوهرمم همش ماموریت بود دست تنها بودم.اما از شش ماهگی گذاشتمش تو کالسکه و بردم هرروز یک ساعت بیرون .حالم یکم بهتر شد سخت بودا تازه خونمم پله داره ولی رفتم .تراپیست هم رفتم برای افسردگی یکم بهتر شدم ولی از یکسالگیش خیلی بهتر شد نگران نباش خوب میشه اما بیرون رو حتما برو
- 0
- 1403/03/03
- فاطمه ابراهیمی
سلام عزیزم .من هم مثل شما بودم. از طرفی هم هیچ کسو نداشتم کمکم کنه. شوهرمم اصلا منو درک نمیکرد و کمکم نمیکرد. منم خیلی داغون شدم. به خاطر همین افسردگی شدید گرفتم و کلی کمر درد و سیاتیک داشتم .
دو بار دست به خود کشی زدم . پسرمو کتک میزدم و تا اینکه رفتم پیش روانپزشک بهم قرص داد . خیلی خیلی بهتر شدم .
من زمانی که رفتم پیش روانپزشک پسرم ۲.۵ سالش بود و دیر رفتم . ای کاش زودتر میرفتم که پسرم از نظر روحی و روانی داغون نمیشدم.
پیشنهاد میکنم با یک مشاور یا روانپزشک صحبت کنید خیلی خیلی بهتر از آدمهای عادی دور اطراف هست
دو بار دست به خود کشی زدم . پسرمو کتک میزدم و تا اینکه رفتم پیش روانپزشک بهم قرص داد . خیلی خیلی بهتر شدم .
من زمانی که رفتم پیش روانپزشک پسرم ۲.۵ سالش بود و دیر رفتم . ای کاش زودتر میرفتم که پسرم از نظر روحی و روانی داغون نمیشدم.
پیشنهاد میکنم با یک مشاور یا روانپزشک صحبت کنید خیلی خیلی بهتر از آدمهای عادی دور اطراف هست
- 1
- 1403/03/03
- Lnaaz 🌸
منم تو شهر دیگه ای تنهام
جدا از تنها بودنه
نمیخوام بخاطر یه سری مسائل که شاید دیگران نتونن اون جوری که میخوام با پسرم برخورد کنن
بیان کمکم...
پسر منم به شدت وابسته من بود و هست
به قولی نمیتونستم ۵ دقیقه برای خودم باشم
همه ی اینهایی که گفتی درک میکنم
ولی از یه جایی که تصمیم گرفتم باهاش کنار بیام
و با خودم تکرار کردم
همیشه تو این سن
تو این روزا نیست
برام خیلییی راحت تر شد
دیگه اذیت نمیشم
و اینکه بچه ها یه جورایی وصلن به ما و انرژی ما رو میگیرن
اونم بهتر شد
آغوشی گرفتم میبستم کارای ابتداییمو انجام میدادم
یا تو کالسکه تو خونه میچرخونم که بخاطر کمر درد چند وقته عادت دادم تو کالسکه بچرخونم بخوابه...
اول به خودت برس ویتامین هات
قلق کوچولوت رو هم خودت به دست بگیر
کم کم همه چی درست میشه
وقت میکنی به همه کارهات برسی
حتما برو بیرون حال و هوات عوض میشه
جدا از تنها بودنه
نمیخوام بخاطر یه سری مسائل که شاید دیگران نتونن اون جوری که میخوام با پسرم برخورد کنن
بیان کمکم...
پسر منم به شدت وابسته من بود و هست
به قولی نمیتونستم ۵ دقیقه برای خودم باشم
همه ی اینهایی که گفتی درک میکنم
ولی از یه جایی که تصمیم گرفتم باهاش کنار بیام
و با خودم تکرار کردم
همیشه تو این سن
تو این روزا نیست
برام خیلییی راحت تر شد
دیگه اذیت نمیشم
و اینکه بچه ها یه جورایی وصلن به ما و انرژی ما رو میگیرن
اونم بهتر شد
آغوشی گرفتم میبستم کارای ابتداییمو انجام میدادم
یا تو کالسکه تو خونه میچرخونم که بخاطر کمر درد چند وقته عادت دادم تو کالسکه بچرخونم بخوابه...
اول به خودت برس ویتامین هات
قلق کوچولوت رو هم خودت به دست بگیر
کم کم همه چی درست میشه
وقت میکنی به همه کارهات برسی
حتما برو بیرون حال و هوات عوض میشه
- 0
- 1403/03/03
- 💕homa 💕
سلام عزیزم.منم مثل خودت بودم.من هیچکس رو نداشتم. میخواستم غذا درست کنم همش گریه میکرد.فقط صبح ک بیدار میشد یکم اخلاقش خوب بود ک غذای شام آماده میکردم و برای فردا نهار هم میزاشتم.لباس و تمیزی خونه هم معمولا شب ک شوهرم بود انجام میدادم. فکر کن هیچکس خونم نمیومد.مامان خودم و مادرشوهرم اینجا خونه دارن نگفتن بمونیم شاید کمک بخواد.رفتن شهرستان.داداش هم دارم دوتا ک یکساعت فاصله دارناونام نیومدن کمک .فقط خودم و شوهرم. یعنی جوری شد ک از همه کس متنفر شدم.همش خونه تنها و با گریه های بچه و بچه داری و کلی کار نکرده خونه. ولی تموم میشه. الانم ماشالا شیطونه ولی شیرین.اینو بدون تنها نیستی
- 2
- 1403/03/03
- Zahra Nik
منم حال شما رو داشتم ، من تنها بودم کمکی من یه بچه ۱۲ ساله بود که فقط ننو دخترم رو تکون میداد که من بدوم به کارهام برسم.
دو سه ماه اول دارو افسردگی خوردم ، خیلی روزها کم آوردم و غر زدم و بدخلقی کردم ولی بعدش عذاب وجدان گرفتم ، تصمیم گرفتم اون لحظات خودمو کنترل کنم بهتر از تحمل عذاب وجدانه.
کاش مثل کلاسهای قبل ازدواج ، یه کلاس قبل از بارداری بود و از این روزهای سخت برامون میگفتن ، کاش همراه و کمکی میداشتیم که روزی یک ساعت برای خودمون باشیم.
اما حالا که مادریم و این تصمیم رو گرفتیم پاش بمونیم و بگذرونیم.
بیخیال تمیزی و نظافت شو ، درحدی که مریض نشید اوکیه 😂 اینو از یه وسواسی سابق میشنوی 😃
غذا هم شد ، شد . نشد حاضری بخورید.
خونه رو خلوت و امن کن که نکن نکن نگی .
وسایل اضافه رو بردار ، ریخت و پاشت کمتر میشه.
این دوران خیلی زودگذره ، یه وقت به خودت میای میبینی دیگه اسباب بازی تو خونه نریخته که جمع کنی ، دیگه لباس چرکی جمع نشده که بندازی ماشین.
یکی میگفت بچهها مهمون خونه ما هستن ، حداکثر ۲۰ سال مهمونن ، یا دانشگاه ، یا سرکار و با ازدواج از ما جداشون میکنه.
بیخیال خیلی چیزا شو یه مدت
دو سه ماه اول دارو افسردگی خوردم ، خیلی روزها کم آوردم و غر زدم و بدخلقی کردم ولی بعدش عذاب وجدان گرفتم ، تصمیم گرفتم اون لحظات خودمو کنترل کنم بهتر از تحمل عذاب وجدانه.
کاش مثل کلاسهای قبل ازدواج ، یه کلاس قبل از بارداری بود و از این روزهای سخت برامون میگفتن ، کاش همراه و کمکی میداشتیم که روزی یک ساعت برای خودمون باشیم.
اما حالا که مادریم و این تصمیم رو گرفتیم پاش بمونیم و بگذرونیم.
بیخیال تمیزی و نظافت شو ، درحدی که مریض نشید اوکیه 😂 اینو از یه وسواسی سابق میشنوی 😃
غذا هم شد ، شد . نشد حاضری بخورید.
خونه رو خلوت و امن کن که نکن نکن نگی .
وسایل اضافه رو بردار ، ریخت و پاشت کمتر میشه.
این دوران خیلی زودگذره ، یه وقت به خودت میای میبینی دیگه اسباب بازی تو خونه نریخته که جمع کنی ، دیگه لباس چرکی جمع نشده که بندازی ماشین.
یکی میگفت بچهها مهمون خونه ما هستن ، حداکثر ۲۰ سال مهمونن ، یا دانشگاه ، یا سرکار و با ازدواج از ما جداشون میکنه.
بیخیال خیلی چیزا شو یه مدت
- 0
- 1403/03/03
- Zahra Nik
من هر وقت کم میاوردم به دوستم نگاه میکردم که شرایط منو داره اما با این تفاوت که دو قلو داشت !!
دست تنها و بدون کمک همسر ، چون شغلش شیفتی بود بعضی روزها شیفت شب.
دیگه فکر کن چه قدر سختش بود
دست تنها و بدون کمک همسر ، چون شغلش شیفتی بود بعضی روزها شیفت شب.
دیگه فکر کن چه قدر سختش بود
- 0
- 1403/03/03
- leila 💜
سلام عزیزم
هممون مثل همیم
نه خواب درست نه غذا خوردن درست
بخدا میایم یه لقمه غذا بخوریم میمونه تو گلومون آنقدر که اذیت میکنه...
موقع غذا پختن انقد گریه میکنه هیچ نمیفهمم چی پختم
همین دیروز به برنج نمک نزده بودم که هیچ موقع دم گزاشتن زیرشم کم نکرده بودم سوخته بود..
همسرم موقع خوردن میگه برنج دودیه گزاشتی؟ میگمممم ارررره دودیهههه اصل دودی همینه😂😑😑😑
ولی خب چاره چیه...هنوزم زنده ایم
هممون مثل همیم
نه خواب درست نه غذا خوردن درست
بخدا میایم یه لقمه غذا بخوریم میمونه تو گلومون آنقدر که اذیت میکنه...
موقع غذا پختن انقد گریه میکنه هیچ نمیفهمم چی پختم
همین دیروز به برنج نمک نزده بودم که هیچ موقع دم گزاشتن زیرشم کم نکرده بودم سوخته بود..
همسرم موقع خوردن میگه برنج دودیه گزاشتی؟ میگمممم ارررره دودیهههه اصل دودی همینه😂😑😑😑
ولی خب چاره چیه...هنوزم زنده ایم
- 2
- 1403/03/03
- سارنگ خانوم
مامانای قشنگ و مهربون همه حرفاتون رو میخونم فرصت نمیشه تک تک جواب بدم
میخوام به اونایی که میخونن فقط بگم دمتون گرم واقعا همتون خیلی قوی هستید کار بزرگی دارید میکنید خسته نباشید
حرفای همتون رو میخونم و تحسینتون میکنم
ممنونم که بدون قضاوت درک میکنید
میخوام به اونایی که میخونن فقط بگم دمتون گرم واقعا همتون خیلی قوی هستید کار بزرگی دارید میکنید خسته نباشید
حرفای همتون رو میخونم و تحسینتون میکنم
ممنونم که بدون قضاوت درک میکنید
- 1
- 1403/03/03
- مامان سان آی کوچولو ❤❤
عزیز دلم پس همین الان عکس غمگین و گریون پروفایلتو بردار
اینم یه قدمه برا خوب شدن 👌
اینم یه قدمه برا خوب شدن 👌
- 0
- 1403/03/03
- مامان هانا❤ ☆☆
وای من همین الان گاهی از بیخوابی زیاد گریه ام میگیره.
منماوایل حال تورو داشتم
بی خواب بودم خسته بودم کلافه حالم از خودم بهمخورده بود . از خستگی زیاد
شوهر ک کلا پر حوصله اش اصلا نداشتم.
بعر زایمان عادیه اول اینکه دیگه ادم سابق نیستی
اول باید اینو قبول کنی تو دیکه ادم سابق نیستی . مسئولیت داری
من تو چندماه ک تا عادت کردم و یه کم حالم بهتر شد
۲۰ کیلو وزن کم کردم چون اصلا چیزی نمخوردم نمیخوابیدم.
تا کم کمبهتر شد دخترم بزرگتر شد
الان خوبم
تو هم خوب میشی
منماوایل حال تورو داشتم
بی خواب بودم خسته بودم کلافه حالم از خودم بهمخورده بود . از خستگی زیاد
شوهر ک کلا پر حوصله اش اصلا نداشتم.
بعر زایمان عادیه اول اینکه دیگه ادم سابق نیستی
اول باید اینو قبول کنی تو دیکه ادم سابق نیستی . مسئولیت داری
من تو چندماه ک تا عادت کردم و یه کم حالم بهتر شد
۲۰ کیلو وزن کم کردم چون اصلا چیزی نمخوردم نمیخوابیدم.
تا کم کمبهتر شد دخترم بزرگتر شد
الان خوبم
تو هم خوب میشی
- 0
- 1403/03/03
- sama a.b
سلام عزیزم چقدر با خوندن حرفات یاد خودم افتادم منم یک سال پیش همچین تاپیکی زدم حال وروز اونموقع هام و هیچکس درک نکرد و بدترین روزای عمرم و گذروندمتنهایی حتی به خودکشی فکرکردم ولی الان خوشحالترینم چون زندگیمون خیلی شیرین شده البته تازه شده😅
- 0
- 1403/03/03
- Sahar R
فقط اومدم بگم حق داری کاملا درکت میکنم. عین همین حسو داشتم و بدتر از همه حس غذای وجدان که چرا به عنوان یه مادر این حسو دارم. از یک سالگی و وقتی راه بیوفته خیلی خیلی بهتر میشه.
- 0
- 1403/03/03
- Sahar R
حتی بعد ۶ ماهگی هم بهتر میشه.روز به روز آروم تر میشی و آزادی بیشتر میشه. وقتی میری مهمونی جای اینکه یه بند بچه بغل دور بزنی میتونی بشینی کنار بقیه بچت بره با بقیه بازی کنه. کم کم حتی از سر و کله زدن با بچت و حرفاش لذت میبری
- 0
- 1403/03/03
- Sahar R
تو خیابون سه تایی قدم میزنین. تو و همسرت دست همو میگیرین و کوچولوت بدو بدو میاد دنبالتون.
- 0
- 1403/03/03
- Sahar R
اینا همش تا چند ماه دیگه است .
- 0
- 1403/03/03
- Sahar R
میدونم حس میکنی هیچ وقت دیگه قرار نیست اوضاع بهتر بشه دیگه نمیتونی با همسرت بری قوم بزنی و فیلم ببینی یا بری مسافرت.
- 0
- 1403/03/03
- Sahar R
اما اوضاع زود عوض میشه
- 0
- 1403/03/03
- negari 😌😌
😢عزیزمممم اخه چرا قضاوت کنیم مگه قتل کردی فقط هورمونات قاطی کردن همین انشالله زود زود خوب میشی و از وجود بچت کنارت نهایت لذت و میبری
- 0
- 1403/03/03
- 🤍ننه آرتمیس 🤍
دقیقا حرف دل منو زدی
- 0
- 1403/03/03
- ارزو مامان اردلان و نیکان😍
منم اولا با نیکان همین حسو داشتم مخصوصا که نیکان رفلاکس فوق العاده شدید داشت پدرم دراومد هر روز میگفتم ...خوردم بعد به مرور اوکی شدم هنوزمنمی تونم کارایی که می خوام انجام بدم