Ooma
پرسش (1402/06/28):

بحث مادر شوهر😐 😔

سلام خوبین
خانوما من ۴سال پیش ماشین ظرفشویی مادرشوهرمو خریدم ازش.
این مدت هم تو انباری خونه پدرشوهرم بود ماشین ظرفشویی
دیروزمادرشوهرم زنگ زد گفت میتونم استفاده کنم ازش ، منم نتونستم نه بگم.گفتم اشکال نداره
ما الان مستاجرهستیم و خونمون جای ماشین ظرفشویی نداریم.خونه ای که داریم میسازیم هم تا بخاد کامل بشه و وسایل ببریم ۲سالی طول میکشه. یعنی ۲سال ماشین دست اونه تازه اگه بیشتر طول نکشه. بهش دادم ولی اصلا دلم راضی نیست. از دیروز تو فکرشم .اخه ۲نفر که ماشین ظرفشویی لازم ندارن.اینم ۱۴ نفره ست .فکرش میکنم میگم حالا هرروز دوتا کاسه بشقاب میزاره داخلش و روشنش میکنه اعصابم میریزه بهم😔
من به سختی همونموقع پولشو پس انداز کردم بهش دادم. بعدم اون دوتا ماشین لباسشویی داره.وقتی ماشین لباسشویی نداشتم بهش گفتم ماشین لباسشویی قدیمیه بده به من ، نداد گفت اون بزرگه از این کوچیکه استفاده میکنم.حالا پدرشوهرم زنگ زد گفت ظرفشویی رو اوردیم تو خونه.بیشتر ناراحت شدم.چکار کنم از فکرش دربیام.اخه دیگه نمیتونم ازش بگیرم ذهنمم درگیره

ولی چقد بیشعورن واقعا وقتی میبینن راضی نیستس بازم بر نیمدارن وسیله رو واقعا موندم مال خودشون بودم انقد راحت بذر و بخشش میکردن
دیگه ناامید شدم.نمیتونم پسش بگیرم میدونم
پدرشوهرم چنان حرفایی میزد که انگار تقصیر منه.میگفت ما ارزش نداریم که تو میگی نه
گفتم مسئله این حرفا نیست.وسایل ما اونجا امانته.شمام امانت دار خوبی نیستین.هربار مامان یه چیزی برمیداره
یه بار فرشمون پهن کرد کلی حرف شد تا جمع کرد.یه مدت دنبال اسیاب بود تو وسایلام که پیدا نکرد .چون اسیاب خودش بهم داده بود
چه درو تخته باهم جورشدن پدرشوهروزری انگاری باهم یکی شدن رواعصابت رژه برن
اگه پدرشوهرتون مرده فهمیده ای بود یه جوری که هم زری وهم عروس نارحت نشن میتونست خانمشواز استفاده ظرفشویی منصرف کنه.اینجوری زندگی رو برا خودشو بچش زهرنمیکردواحترامام حفظ میشد.ولی متاسفانه هردو یکین راضی وناراضی بودن براشون مهم نیست
من جای تو بودم ی دونه سوزن هم دستشون امانت نمیذاشتم وقتی ی بار گرفته فرشتو پهن کرده این ادم هر روز دسترسی داره و میتونه هر چی خواست برداره حتی بدون اینکه بهت بگه چون دیگ میدونه اگ بگه میگی نه برا اینکه گفته تورو نشنوه میگیره استفاده میکنه میگه اینطوری خودشم خبر نداره ک بخاد ی چیزی هم بگه ناراحت شم اینشکلی راحت تره😑
میدونم الان چقدنارحتی ودلت شکسته ولی بابد آدمایی روبه روشدی.کسی که خودشوزده به خواب ونمیشه بیدار کرد حکایت ایناست نه تلفنی نه پیامکی حاظرنشدن ظرفشویی رو برگردونن سرجاش.🫥😶
چقد پررو تشریف دارن ک میگه یدونه نو ک گرفتیم اینو بهت برمیگردونیم بگو مگه من سطل زباله یا سمساریم ک کهنه هاشو بدین من خودتون نو بگیرین
خودشون اونشکلی باز میان ب این بیچاره میگن ما فک میکردیم چشم و دل سیری😑😑 بگو ب شما رفتم تو خانواده شما این چشم سیری من از بین رفت دیگ
چقد شلغوزن برو تمام وسیله هاتو بار بزن بیار تو همین خونت ولی نزار دست اونا باشه مثل اینکه ب ی دزد اموالتو بسپری یا امانت بدی😑😑😑
عزیزم خونه مامانت جا نداره وسایلاتو ببری خونه مامانت
یا خود خدا!چه آدم های پرویی پیدا میشن😶
من خونه بابامم بدون اجازه سر یخچال نمیرم چه برسه بگم وسیله برقی چند سال بدید دستم تازه بدونم نخواد دوباره استفاده کنم.
حالا فک کن ی غریبه دیگه بدتر.
توام بعدا برو ی قسطی بخر پولش دادن که هیچ ندادن بنداز گردن شوهرت هی هم بهشون بگو انقد قسطش میدیم.
چه زن زورگوییه.
لعنتی دو تا مرد حریفش نمیشن🤣🤣🤣🤣
از مادرشوهرم که خبری نشد.پدرشوهرم زنگ زد شوخی و جدی هرچی دلش خواست به من گفت
که چی ندیده هستمو این حرفا‌بهم گفت متاسفم
گفتم وسیله خودمه شما چرا اینقدر زورگو هستید
خودتوناراحت نکن عزیزم دیگ اهمیت نده بلاخره ناراحتی پیش میومد
به نظرم برو لوازم خونگی که مادرشوهرت خرید میکنن اونجا یه ماشین ظرفشویی بردار پدرشوهرت قسط شو بده
زهرا جون کسی رو که خودشو زده به خوابو نمیشه بیدار کرد متاسفانه، خیلی خودتو خورد کردی اونم خودشو زد به اون راه،من جای تو باشم سرسنگین میشم باهاشون نه زنگ میرنم نه چیزی نه میرم حساب کار دستشون بیاد
من سالی دوبار کلا میرم .دیگه نمیرم اونجا تا عید
الان به خواهرم گفتم گفت ارزش نداره ول کن
ولی الان که دیدم نمیخان پس بدن بدتر شدم که پسش بگیرم
واقعا اینجوری صحبت میکنن؟؟؟
من بودم همین امروز میرفتم وسایلم رو جمع میکردم میبردم یه جایی ولی دیگه نگاهم به نگاهشون نیافته
به شوخی گفت
بعد که زنگ زد گفت زهرمار برای خودم .گفتم خدانکنه
ولی خب امروز کم حرفا بهم نزدن
ببخشید من نمیخوام آتیش بیار معرکه باشم ولی من بودم هر چی لیاقت داشت بارش میکردم
به نظر من هم قید ماشین ظرفشویی رو بزن هم قید خونواده شوهر رو
توی اولین فرصت هم وسایلهاتو ببر جایی
خونه اقوامی کسی بهشون یه اجاره انبار هم بده
صد شرف داره تا این لشکر کفتارها
اینقدر پدرشوهرم پیله ست نمیزاره یه روز قهرکنیم
بعدم شوهرم طرف اوناست
بخدا من بودم از چنگش در میاوردم
حالا که بد شدی،دیگه بگیر ازشون
عزیزم اگه تونستی پسش بگیر نتونستی هم دیگه اجازشو دادی.اگه ماشین خوب و خارجی و اینا باشه فک نمیکنم تا دوسال دیگه خراب بشه .امیدوارم
دیگه من گفتنیا رو گفتم منتظرم ببینم چکار میکنن
هرچی باشه عزیزم خانواده اش هستن
به هیچ جاشون نمیگیرن😅😅😅توام دیگه بهش فکر نکن
پدرشوهرم زنگ زد گفت مامان پیامات دیده گفتم خب چی گفت
گفت گفته حرفاش بی اساسه .اگه خودش نداده بود من نمیاوردم و این حرفا
گفتم نتونستم نه بگم دفعه دیگه همون اول نه میگم برای خودمم دردسر درست نمیکنم.گفت منم بهش گفتم نگران نباش قرض میکنیم یکیش برات برمیدارم.گفتم شما میتونی ولی من خراب بشه کسی برام نمیخره
گفتم اگه پایین سخته بزارینش تو اتاق.گفت فعلا همونجا گزاشتیمش لوله کشی که نداره استفاده کنیم
حالا نمیدونم دیگه چه تصمیمی براش دارن.یا همونجا دکوری میزارن یا میبرنش جای دیگه یا هم بعدا لوله کشی میکنن استفاده میکنن
مامانم میگه ابجیت بهم گفته .باید بهش میدادی. مریضه ارزش نداره یه ظرفشویی
عذاب وجدان گرفتم
واییییی میگفتی اگه اینقدر به حرف من اهمیت میده چرا الان حرف من مهم نیست براش
سیسِ همیشه مامانا☺️
الان دلم از مامانت بیشتر پر شدتا مادرشوهرت🤣
😂😂😂😂
😅😅😅
بگو مامان اگ ارزش نداره ظرفشوییتو بده من تو بعدا میگیری ارزش نداره ک😂😂😂😂
وای زهرا ما ترکا ی مثل داریم میگیم طرف انقد پرروعه ک اگ روشو سنگ پا هم بزنی از رو نمیره یا میگیم طرف اونقد پوست کلفته ک اگ پوستشو کفش کنی بپوشی بری کل جاهارو دوربزنی پاره نمیشه😂😂😂 این دقیقا حکایت مادرشوهرتوعه 😂😂😂
وای چرا مامانت مثل مامان رفتار میکنه؟
همین رفتارها باعث شده نتونیم نه بگیم و عذاب وجدان داشته باشیم
دابان داشی؟؟؟
وای اینا دگ کین ی ذره عزت نفس ندارن
با یبار گفتن الان باید میذاشتن سرجاش ن انقدر زبون درازی کنن
اه
خدا صبرت بده توام گیر کیا افتادی
مامانم نداره🤣
واقعا
🤦‍♀️
اره😂😂
خوو بگو بیا برام پولشو بده ک خودم بگیرم ارزش نداره ک🤣🤣🤣
هه والا👌🏻😂
صبح با این پیاما چشممو باز کردم .ببینید چقدر پرروئه
صبح با این پیاما چشممو باز کردم .ببینید چقدر پرروئه
یاخدا جنگ شد😂😂😂
درس عبرت بشه برات دفعه بعد همو لحظه جواب ندی ازاین ب بعد برانه گفتن روخودت تمرین کن ک بحث ب اینجانرسه
😶😶😶😶
اره به قول قدیمیا یه نه بگو ۹ماه راحتی😅
ولشون کن، تو که بقول خودت سالی دوبار میبینیشون، همچین مهم و کارآمدم نیستن😏
برام مهم نیست .مادرشوهر من مادر خوبی نبوده من نباید انتظار داشته باشم مادرشوهر خوبی باشه
ابلفظ دوروز فکر کرده اینارو نوشته
دیشب خوابش نبرده که ساعت ۷ پیام داده😅
عزیزم پیوستن شما به جمع عروس ها با مادر شوهر ..... تبریک عرض میکنم
نقطه چین خودتون میتونید پر کنید
البته تبریک و تسلیت🤣🤣
ببین جدی ولی جوابشووو نده
چون شر به پا میشه سکوت کن بزرگی خودت میرسونی ولی دیگه محلشون نده سر سنگین باش باهاشون
وای یاخدا چ دریدس😱
حالا ماشین ظرف شویی برمیگرده سرجاش یا استفاده میشه😅😅😅😅
نوشته بدی کردی بدی میبینی خیلی واضح بهش گفته
تا ماشین رو با خاک یکسان نکنن اروم نمیگیگیرن
اوخخخ 😐😐😐😐
دردناک بود
بعد از این همه کش مکش دلم میخواست این دوستمون برنده شه🥲
من فقط غصه ۴تومنو خوردم ک با زحمت خودش داد بهشون اینجوری از چنگش دراوردن ماشینو
وگرنه وسیله برقی ارزش نداره
۱۸۵۰ دادم خواهر ۴سال پیش
شوهرش باید همکاری کنه تمام وسیله ها رو بار بزنه بیاره
شده جاشون تنگ بشه ولی نباید وسیله بزاره اونجا
احتمالا برمیگردونن سرجاش
اها اره راستی
صبح به پدرشوهرم گفتم من هنوز ازش استفاده نکردم .این خو نو هم نبوده .تا دو سه سال دیگه هم چیزی ازش نمیمونه
گفتم درک این موضوع خیلی سخته من به عنوان یه زن جوان دوست دارم وسایلم نو باشه خاسته زیادیه؟! گفت نه حق باتوئه.منم بهش گفتم خودش هم که بده تو نباید دست میزدی
🤣🤣اخر چی شد گذاشت سر جاش یا نه؟
یه جور میگه از ما انتظار نداشته باش انگار خرج زندگیتون اونا میدن😂😂
🤣🤣همه فکر منم همینه
ول کن زهرا جان فقط سعی کن وسایلت ذز اونجا جابه جا کنی
تا الان خداروشکر یه هزاری به ما ندادن و منتی ندارن
اگه داده بودن که واویلا بود
کسی نداری شیراز وشایلت بزاری تو انباریشون؟خاهری مادری برادری عمویی چمیدونم کسی
خداروشکر که ندادن حدقل زیر دینشون نیستی
خیلی دیگه غلط املایی داری😂
منم یرای همین شیر میشم یهو🤣
🤣🤣بابا فقط به جا س ش نوشتم
چرا هستن ولی همسرم اجازه همچین کاری نمیده
هرکی کاری کرده برات حق داره حرفی بزنه کاری نکرده پس چرا زبونش درازه برات
سمیرا توهم بودی 🤣
تا اونجایی که میدونم منت عروسی که برای پسرش گرفته داره 🤣
من هزینه عروسیم بابام داده اونم باباش.چون تو محلمون رسمه
خواننده بودم و حقیقتا حرص میخوردم😂
چرا هیچی نمیگفتی خب 🤣
البته خیلیا هستن و سکوت پیشه کردن
البته پول شاباش هم باباها برمیدارن برای خودشون🤣🤣🤣
تف بهش
به گوزت بگیر زهرا جان
پیروز شدی 😄
😂😂
زهرا کجایی هستی 😅 خدایی شاباشا حق شماست
اطراف شیراز
هزینه عروسی پدر عروس و داماد میدن. شاباش هم جدا جمع میکنن برای خودشون
منم شیرازم شنیده بودم ک هرکی هزینه مهموناش خودش میده
ولی کادو ها شنیده بودم مال عروس دوماده
شاید جاهای دیگه اینجوری باشه
نه عامو هزینه جشن عقد مکانش با خانواده عروسه میوه و شیرینی و شام با داماد خریدهای عروس با داماده خریدهای داماد با عروس
چمدون و از این صحبت ها هم داریم
جشن عروسی با داماده هر چی هم کادو گیرشون اومد مال عروس و داماده شاباش نداریم کاکو
البته فامیل ما اینجوریه و کسایی که اطرافمون بودن دعوت کردن رفتیم دیدیم
ننه داماد پول و نقل میریزه رو سر عروس و داماد که بچه ها شیرجه میزنن و تامام
رسم ما اینجوریه که خونه دختر برای عروس جشن میگیرن خونه پسر برای داماد
عروسیامون دو روزه و دوشبه .روز اول مراسم حنا تر کردن داریم .شبم حنابندون. روز دوم لباس دامادی و .... شبم عروسو میبرن
فامیل داماد هم چندباری میرن خونه عروس😂
و‌اینکه بلاخره تو پیروز شدی
تو‌که اونا رو نمیبینی همون سالی یه بارم نرو به پسرش بگو ببین چه پیامی داده مگه من چه گفتم فقط نخواستم از وسایلم استفاده کنه که نو باشه
مردم خیلی پرو شدن
اتفاقا به همسرم گفتم عید که رفتم شیراز اگه دعوتم کنه نمیرم .بهش میگم نمیام که مجبور نباشی تحملم کنی
از همین جمله اخرش خیلی زورم گرفت
یکی ندونه فکرمیکنه من واقعا عروس بدیم
یخدا این مادرشوهر من کارهایی کرده تو این ده سال .که من الان ناراحتی اعصاب گرفتم .جوونیم رو خراب کرد با رفتاراش
مهم پیروزیته😅😅از چنگشون کشیدیش بیرون و دل ما رو شاد کردی
خجالتم خوب چیزیه کاش از سنش خجالت بکشه
😂😂😂
خودم شک داشتم اینجا گفتم دیدم هیچکس نگفت بهش بده .دیگه مصمم شدم پسش بگیرم
تو همین چندروز فهمیدم که اگه نصب میشد دیگه نمیتونستم پس بگیرم.یعتی مطمئن شدم
مریضم هست
سرطان کبد داره ولی خداروشکر خوش خیمه
اینقدر سرحاله و به خودش میرسه. انگار اون دختر منه
لباساش تموم رنگ شاد
کارهای خونه همش پدرشوهرم انحام میده براش .میگه حالم خوب نیست
واسه همینه انقد مهربون بهت پیام داد
نه اطراف شیراز من شنیدم نصف نصف میدن
شاباشم منظورشون همون کادو هست منم یه عروسی رفتم سال ۹۸ نصف نصف پدر عروس و دوماد داده بودن ولی خود شیراز اره ایجوره ک تو گفتی
دوست من سمت گراشه ایجور بودن
پیام اولی رو ک به پدرشوهرت دادی گفتم دیگه تموم شد میبرن تو انبار🤣 بعدشو ک دیدم منم مطمین شدم قرار نیست هیچ وقت پس بدن

نه اولش ک اجازه دادی کارت اشتباه بود نه الان ک گفتی بهشون
ادم تو رودربایسی میمونه خیلی طبیعیه
بازم دمت گرم روت شد رک بگی بهش 🌸 بهش فکر نکن کار درست کردی
زهرا جان من خیلی حرص خوردم
زهرا خانم گل بهم بگو همچین جونوری رو چرا مامان زری سیو کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟🦦🦦🦦🦦🦦🦦
سوال منم هس😐
زهرا اگه ماشینو نمیگرفتی صد درصد من یکی جا تو سکته میزدم با هربار استفاده کردنش😢
ولی به نظرم وسایلت بیاری به زور بچپونی تو خونت ماشین ظرفشوییم بزاری وسط سالن به عنوان میز استفاده کنی بهتره تا پیش اونا باشه
مثل من 🤦
سه روز دست به دامن شوهرم شدم دیدم فایده نداره باید خودم وارد عمل بشم.
اون استفاده میکرد لذتش میبرد منم اینجا خودخوری میکردم .گفتم همین الان بگم نه بهتره
بعدم اگه اینقدر مقاومت نمیکردن شاید منم کوتاه میومدم
😂باید بزارم مادرشوهر
اینا کلا ادمای پررویی هستن همه چی رو خودشون میزارن
مثلا اگه رفتن خونه فامیل یه چیزی داشت مستقیم به طرف میگن و میگیرن ازش
همین چندوقتی بابام یه ۱۰ کیلو عسل خریده بود .پدرشوهرمم دیده بود. هی رفت و اومد تا ۲کیلو عسلو گرفت😂
زمانی که من عروسش بودم اصلا از ماشین استفاده نمیکردا
میگفت برای مواقع شلوغی خوبه. سالی یکی دوبار استفاده میکرد
ولی الان مستقیم میگه ظرفای صبح تا شب رو میزارم جمع بشه بعد میزارم داخلش.گفتم خوب اگه هرروز روشنش کنی که دیگه جنازه ش هم نمیمونه
هر مادری مادر نمیشه .بعضی مادرها فقط مادر نماهستن
وسایل محمد اونجا امانته‌. هربار برای یه چیزی ناراحتی درست میکنی. یه یار فرش پهن میکنی.یه بار سراغ اسیاب . یه بار سراغ اسفند دود کن میگیری. حالام ظرفشویی
اگه چشمت دنبالش بود خب نمیفروختی .مفتی که ندادی که راضی نیستی
اگه شما مادر عاقلی بودی این همه اوقات تلخی برای بچه ت درست نمیکردی
منم طاقت نیاوردم این پیامو براش فرستادم.دیشب از ناراحتی سردرد گرفته یودم
کاش دیگه چیزی نمیگفتی بهش
همینکه ازش گرفتی کافیه
دیگه ولش زهرا،چیزی نگو که بدتر شه اوضاع
دیگه تموم شد
ولی نمیگفتم رو دلم میموند
پدرشوهرم ادم خوبیه .درک داره .من واقعا دوسش دارم . چون درکنار اخلاقای بدش خوبیاش صدبرابره
ولی واقعا حریف مادرشوهرم نمیشه
🤐اورین زهرا میختو کوبیدی
تو سر پرده داشتی سکته میکردی این گ جا خود داره😂🦦
بخدا پریسا هنوز تو تاپیکا دنبال اون خانومم🤣🤣
ببینم پرده رو داد یا نه
پرده به درک کولرم داد😭😭
دهنت😂
تاپیک بزن پیداش کن
🤣اسمش کی بود
وای نگار یادته چه حرصی خوردیم اون شب
کم مونده بود بلیت بگیرم برم بندرعباس😭😭😭😭
😭😭من هنوزم میخورم رقیه اسمش چی بود صداش بزنیم ببینیم در چه حاله😂😂
یادم نیس اسمش
یادمه شما خیلی حرص خوردین😂🦦
خیلی هنوز یادم افتاد خابم پرید😑
یادم باشه هر از چندگاهی یادآوری کنم😂🦦
فاطمه بود فک کنم
بنویس دوست عزیز بندرعباسی یخچال و پرده رو چی کردی
خیلی نامردی دلت میخاد فشار بوقولم☹️😭
کولر نبود مگه
گفته بود چی؟؟؟؟؟؟؟ کولرو بهم هدیه دادن حالا میخان ببرن
😭😭😭😭😭😭😭😭
کولر و پرده
دست بر قضا پرده ست بود با خونه ش
شوهرشم گفته بود ولکن اغا جان یه بهترشو میخریم
منو نگارم زار زار گریه میکردیم🤣🤣🤣🤣☹️☹️☹️☹️
استفاده نمیکنن؟
فعلا خبر جدیدی نیست سبا جان
نمیدونم
وایی خدا آدم از اینا پرروتر ندیدم
جواب اینو نداد
نوشت من بهترین مادر هستم تو قدرم نمیدونی
گفتم اینو ماباید بگیم نه شما
گفت تو که حرف حق نمیگی
😂😂😂😂😂
چرا تو مخیله م نمیگنجه این حجم از پررویی
جواب قانع کننده ای نداره چون مقصره
این یکیشه عزیزم
من اینقدر دیدم که عادی شده
نازی نی نی کوچولو🤣🤣🤣
فکرشو کنید من صبح فردای عروسیم وقتی از خواب بیدار شدم دیدم فریزر ما رو باز کردن رو همه کشوها هم برچسب زده بود مادرشوهرم داخلش گوشت و سبزی این چیزا گذاشته بود
حتی قبلش به ما نگفتن
🤣🤣🤣وای باز یادم افتاد
ست وسایلش بود بنده خدا
🤣🤣وای خدا عاشق مادرشوهرتم زهرا چه از خود راضیم هست
احساس صمیمیت بی اندازه باهات داشته
برو خداتو شکر کن فرار کردی رفتی یه جا که سالی یکی دوبار میبینیش😂
دلم میخاست ببینیش
اینقدر از خود راضیه
به قول معروف با شاه فالوده نمیخوره🤣
پس دماغش نوک سرشه🤣🤣
ولش کن محلش نزار همین که حرفت زدی رو دلت نموندخوبه اورین تحسینت میکنم
تیر ۳ شعبه میزد تو قلبم کمتر اذیت میشدم
😭😭همش یاداوری
هنوز فعالید اینجا😅😅😅
دلتون بسوزه من این چند روز این تاپیکو دنبال کردم و الان با مادرشوهرم نشستیم چای میخوریم گل میگیم و گل میشنویم.
هیچی دیگه ، همین ، خواستم پزشو بدم
😂😂😂😂
😁😁😁 منم مادرشوهرمو خیلی دوست دارم. گاهی ممکنه یه موضوعای کوچیکی پیش بیاد اما من همیشه تو دلم میگم من با مامانمم گاهی اختلاف نظر دارم، پس بی خیال. و هیچوقت هیچوقت اگر ناراحت شدم چیزی نگفتم و بازم پیش خودم میگم قطعا ممکنه ایشونم از دست من ناراحت شده باشه اما چیزی نگفته

اینم پز من 😂😂💖
🤣🤣منم پز بدم؟
من مادرشوهرم رحمت خدا رفته ولی فرشته بود 😂😂تا وقتی بود هیچوقت حس نکردم شهر دور از خانوادمم انقد که هوامو داشت
این دیگه پُز نیست
تیر خلاصِ 😂😂🔪
🤣🤣🤣
ولی دور از شوخی واقعا اینطور بود 🙂
همه‌ی سعادت‌های دنیا برای تو نوشته شده بوده😊
خدا رحمتش کنه
🤣🤣کاش اینطور بود انقده حال میکردم
رفتگانت عزیزم
انشاالله که همینطور بشه🙏🌺
❤انسالله مهشید خوشکله
😘🌺❤️
سلام تیر سه شعبه تو قلبم مادرشوهرم میزنه بهم چون با من زندگی میکنه میگه مادرت تو رو از خونش بیرون کرد من بزرگت کردم چون یکجاعه فکرمیکنم منو نگه داشته مادربزرگمم بهش گف آفرین بهت هنوزم نگهش دار😂😂😂😂
بهم میگه من چه بخت بدی دارم تو گیرم افتادی گفتم ان شاالله ازدستت راحت شم گفت کجا میری گفتم قبرستون اونجا دیگه نیستی پیشم😅😅😅😅
وسیله هر چی دلشون میخواد برمیدارن تو خونه منم یکسال بعد میفهمم
خدا ب راه راست هدایتش کنه ایشالا
ابالفضل خدابه دادت برسه🤣
من ازبس اعصاب برام نمونده داغون شدم وسیله برام مهم نیس فقط زر زر نکنه
کاشکی میتونستم مستقل شم آرزومه یعنی یه روزی میرسه
خب نمیتونید مستقل بشید ؟
نه تک پسره شوهرم و پدر نداره
همسرمنم تک فرزنده ولی خداروشکر پدرشوهرم زنده ست
الانم مادرشوهرم زنگ زده بود احوال پرسی😐
🤣🤣روش بود زنگ بزنه؟
زهرا اخر چی شد توروخدا ظرفشویی بردن گذاشتن سرجاش یا نه
مادرشوهرت به سنگ پا قزوین گفته زکی🤣🤣
گفت چه خبر پارسال دوست امسال اشنا
گفتم هنوز یکسال نشده
گفت دلم براتون تنگ شده بود🙄
نمیدونم بخدا
فکرکنم فعلا تو اشپزخونه ست .داداش و زن داداشش از تهران اومدن دعوتشون کرده .حتما جلو اونا میخاد پزشو بده
🤣🤣🤣🤣
مال منم یه روز زنگ زد مادرمو شست ورفت چندروز بعدش مامانمو دید انگار نه انگار همچین گرم گرفته بود باهاش یعنی یچی میگم یچی میشنوید
اینا پرو تشریف دارن
مادرشوهرمنم همینه وقتی بحث پیش میاد هرچی دلش میخاد بارم میکنه. بعدش انگار نه انگار
همیشه هم مقصره و خودش پیش قدم میشه
البته از سیای
از سیاستشه
پدرشوهرم مبگه دیدی مامان هیچی تو دلش نیست
ان شاءالله عزیزم
وای بقرآن اینا یجایی درس خوندن😂😂😂 اینم میگه من هیچی تو دلم نیس حتما تو یچیزی راجب من تو دلته
اره دقیقا همینو میگه همیشه

سوالات مشابه