خواهشن بگین من چیکار کنم چطوری رفتار کنم، خداشاهده پول سه تا عروسک بیبی شد ۱۵۰۰ ، دختر دارا میدونن عروسک چقدر گرونه دیگه😥
میدونی چرا چون باید جلوی همچین آدم فضولی رو گرفت
خب چجوری وقتی شوهر من پشتم نیست
ای خواهر شوهرمن بدتر بود مادر شوهرم آدمیه که دوست داره تو هر کاری دخالت کنه حس ریاست داره تو زندگی همه اول ها که دخالت میکرد می گفتم فلانی تو زندگی عروس دخالت میکنه کلی بدو بیراه به اون طرف می گفتم یعنی به درمیگفتم دیوار بشنوه
جوابشو بده بگو من صلاح بچمو می‌دونم که شیر خودم بدم یا شیر خشک.
عجب فضولن بخدا
یا کلا بزار حرفاشو بزنه تو محل نده کار خودتو انجام بده
درسته آدم عصبی میشه نمیتونه تحمل کنه ولی چاره دیگه ای نداری .
مثلا بگو مامان شما هزار ماشاالله ایراد گیر هستی اگه خدا نکرده ایرادی داشتم شما نیومدی منو بگیری براپسرت مطمعا باش بچم هم به به خودم میره
عزیزم اونا هرچی خواستن بگن اول ک بی محل کن ،دوما کادی ک خودت دوس داریو انجام بده...وقتی دیدن اهمیت نمیدی کم کم بیخیالت میشن....خدایی ایقد رو ندید ب خانواده شوهر ک ایقد دخالت کنن از روز اول جلو این دخالتارو بگیرید
ببین مثلا میگه پیرهن بگیر بگو باشه یه مدت بعد گفت گرفتی بگو اره گفت بیار ببینم بگو نیاز نیست که وسایل های بچمو به همه نشون بدم مهم گرفتنه که گرفتم
عزیزم من کرمانی هستم و تمام جهاز ب عهده عروس هست در استان کرمان
من از همون اول جلو دخالت خانواده همسر رو گرفتم هربار ک گفتن چی خریدی چیکار کردی گفتم میخریم حالا..موقع جهاز چیدن اصلا خبرشون نکردم گفتم نمیخوام دورم با بچه پر شه
شب عروسی اومدن دیدن وسایلو..ببین میخوام اینو بهت بگم هروقت چیزی گفتن منم ب شوخی جوابشونو دادم...یا مثلا گفتن اینکارو نکنی من از عمد کردم م بهشون بفهمونم کاری ک دوس دارمو میکنم و نظر کسی مهم نیس...اینطوری ک باشه کم کم میفهمن نباید نظر بدن
از دیروز کارم شده گریه ، شبا خواب سینه ی بی شیر میبینم از استرس همش باید غصه بخورم از بس حرف میزنه
عزیزم میگه پیراهن بگیر ،بگو من الان برا سن بچم اینجور چیزی رو واجب نمیدونم اگه شما خیلی دوس دارید خودتون براش بگیرید..هرچی گف بگو اگه خودتون خیلی دوس دارید نوه تون بپوشه براش بگیرید
یا میگه شکمت کوچیکه حتمن بچه ریزه هستش، بچه های من همه ۴ کیلو بودن ، چیکار کنم شکمم رو ؟؟
نکنه تو همونی میخواستی بری بیمارستان سئول😂من فک کردم میخای بری خارج
بخدا خودش رو کشت واسه اون یکی عروسش از سیسمونی از جهاز حالا واسه من زرنگ شده
تورو خدا جوابشو بده ،من دارم جای تو حرص میخورم
چهار راه سئول تو تهرانه😁😁
اره خب دکتر من اونجاست میخوام گوشوارم رو بفروشم برم بیمارستان خوب بزام
بگو تو خونه پسرت هیچی گیر نمیاد بخورم ک بچم درشت شه
نمیتونم لال میشم زود عرق میکنم گریم میگیره لکنت میگیرم
من مادرشوهرم دخاالت کنه حالشو میگیرم
تا الانم کل سیسمونی شوهرم خریده
ن بابا شوهر من ی جوراب نخریده
چرا اخه عزیزم. ضعیف و زود رنج نباش
ب شوهرت بگو ما پدر مادرشیم و وظیفمونه خودمون واسه بچمون خرید کنیم
دست خودم نیست از بچکی تا اومدم حرف بزنم همه ریدن بهم الان اینجوری شد دیگه
برامن ک اصلا دخالت نمیکنه. بکنه هم حالشو میگیرم
اخه همینطور ک مادرم دخالتی نمیکنه
من ب همه گفتم بچه ماس خودمونم میخریم حالا کادو بدن مهم نیس
ای بابا شوهر من این چیزا رو نمیفهمه اصلا
بلاخره قرار نیس ک خانواده هامون هم جهار بدن هم سیسمونی
کاش بفهمن بخدا مامان بنده خدام همه چیز خریده
بهش بفهمون هیچکاره اس تو زندگیت
یعنی چی اینقد دخالت بگو آخه به توچه
تو هم پیشش از مارک شیرخشکه بگو تا کونش بسوزه
بخدا زن نیستی اگه حالشو جانیاری
هرچی گفت اگه درستم باشه برعکسشو انجام بده دیگه دخالت نمیکنه
اونم فک میکنه حرفاش باااااد هواست😷😷😷😷
واقعا خدا لعنت کنه اونی ک ادم مظلوم گیر میاره و بهش ظلم میکنه
بخدا سه هفته یبار میرم خونش ولی بازم زهرش رو میریزه
من هنوز خانواده خودم چیزی نخریدن ولی ب خانواده شوهرم گفتم باید طلا بگیرین برا دخترم😑
اینقدر حرص خوردم از دیشبه بچم تکون نخورده 😥
حرص نخور اونا ارزششو ندارن ک نی نی ناراحت شه
خب اون طفله معصومم حال خراب مادرش رو میفهمه بی حوصله میشه دیگه
اگ مادرشوهرت چیزی گفت با خوشرویی جوابشو بده
ن عزیزم مگه دیوونه ای ،بخاطر حرفا بی اهمیت زنکه افریته استرس ب خودت وارد میکنی
چهار هفته ای یک بار برو
رفت و آمد و کم کن
هرچی گفت خودتو بزن کوچه علی چپ یعنی یه چیزی میگی برا خودت محلش نزار
حرفاشم نزار همون موقع حرصیت کنه نقطه ضعف نده دستش
منم خودم شیر خشکیم اصلا ضعیف نیستم خب قرار نیس همه نوزادا با شیر مامانشون بزرگ شن
وقتی یکی اینجوری کنه دیگه اعصاب میمونه آخه دلم میسوزه واسه خودم، من خیلی بهش احترام میزارم روز مادر شوهر عقب موندم هیچی نخرید واسه من بعد واسه مادرش ۱۵۰۰ هزینه کرد ،من هیچی نگفتم اونوقت این اینجوری میکنه
منم شیر خشکی ام ،ده سالی یبارم سرما نمیخورم😂😂
عزیزم...کاش شوهرت یکم درکش بالا بود پشتت بود
اونوقت نوه های دیگش ک شیر ننشون رو خوردن همه از دم یبوست دارن لاغر و ضعیفن بخدا
بچه ها خواهرم دوقلو بودن نتونست شیر بهشون بده
با شیر خشک بزرگ شدن
الانم ماشالله هم باهوشن هم بزرگ شده همم خوشگلن
پسرشم اندازه چهارتا مرد زور داره
چه ربطی به شیر داره
شیر خشک از شیر مادر مقوی تره برا بعضیا که شیرشون مقوی نیس
اره دقیقا...بچه ها شیر خشکی ماهن اصن😂یکم خودمونو تحویل بگیرم
اشکالی نداره ،فقط ب خودت استرس وارد نکن تو الان سلامتی خودتو بچت از همه چی مهمتره
خب شیر ک دست آدم نیست یکی داره یکی نداره ، برم چوب بردارم برم استغفرالله بجنگم با خدا ک چرا شیر بمن ندادی به بقیه دادی
کارت اشتباه اول شوهرتو درست کن
ازش بخواه برات بگیره زن اولویته
سمانه جون هیچوقت باهاش راجب مادرش حرف زدی؟
اول اینک رو شوهرت کار کن اگ پشتت باشه کسی نمیتونه بهت تو بگ
تورو خدا جواب این افریته رو بده..
نمیفهمه، تا حرف هم میزنم داد میکشه ، بخدا یروز بچم رو بر میدارم و میرم برای همیشه یجایی ک دیگه رنگمم نبینه
عزیزم سنی هم نداری ،یسال از من بزرگتری
اره ولی پشتی اون رو میکنه
ازش بخواه
از صداش نترس
چهار بار نعره کشید بعدش خودش خسته میشه از نعره هاش
ناراحت اتاق بچمم مطمئنم بچینم میاد مثلا لباساش رو باز میکنه تا جنسش رو ببینه
شوهرتم انتظاد داره خانوادت بخرن؟
خب بهش بگو خودمونم نصفشو بخریم
چیدی درشو قفل کن ،بگو دوس ندارم کسی دس ب وسایل بچم بزنه
تو این ۳ سال درستش نکردی😑😑😑😑😑😑
یهو تغییر کنو حالشونو بگیر
ای بابا خواهر میشه محشر کبری
اگ الان جلوشو نگیری انتظاراتش بیشتر میشه
میکنم دیگه تحمل نمیتونم بکنم
اره چهار روز دیگه میاد بچتم ور میداره میبره
تقصیر خودمه ، وقتی تا توالتش رو میرم مثل این خرا میشورم😞😐مقصرم
وقتی کسی نخواد تغیر کنه شکنجه هم نمیتونه تغییرش بده
اینقدر دیکه سختی کشیدم واسه یدونه بچه فقط خدا عالمه
ن این حرفا چیه تو باید واسه بچت ی مادر قوی باشی
عزیزم اصلاااا اینکارارو نکن
من تحمل هیچی رو ندارم دیگه از بس اذیت شدم تو این زندگی
افرینوخوبکاری کردی،اصن نباید رو بدی ب خانواده شوشو
مرد فقط باید قلقش تو دستت باشه تغییر میکنه
خخخخخ از شوهر من لجباز تر و بدتر فک نکنم باشه کسی
خدا کمک کنه خودش بهم برام دعا کنید ممنون
انشالله ک میتونی و درست حسابی حالشو میگیری
فقط حالشو گرفتی بیا ب منم در جریان بزار😑😂
من ک اصلا حرفای بقیه برام هیچ اهمیتی نداره... حرفی یا راهنمایی هم بکنن ک بدردم بخوره گوش میکنم اما یچیز بگن ک ناراحت بشم یا خوشم نیاد گوش نمیکنم... ب شوهرمم میگن
خودت میگی غیر مستقیم میگه که دوزاریت بیوفته، تو هم یطور رفتار کن که انگار هیجوره دوزاریت نمیوفته.
یعنی اصلا انگار نشنیدی چی گفت یا اصلا منظورشو متوجه نشدی، انقدر حال میده😊
شما همونی که از مادرتم خیلی انتظار داشتی واسه سیسمونی؟؟
بنظرم در مرحله اول باید خودتو تغییر بدی، بعد شوهرتو، بقیه هم به مرور آدم میشن
وا چرا آدم حسابش میکنی اصن؟؟میدونی لذت بخش ترین رفتاری که با این آدما باید داشته باشی اینه که هرچی گفتن لبخند بزنی پوزخند بزنی و هیچی نگی و فقط و فقط کار خودتو انجام بدی نه گفته ی اونو. اصلاااا دهن ب دهن نشی باهاش بخدا اینقدر میسوزن آتیش میگیرن از حرص. دیدم ک میگم. فقط باید سر تکون بدی بحالت تمسخر پوزخند بزنی بگی باشه بعد هرکاری ک خودت درست میدونی و دلت راضیه انجام بدی همین. چ دلیلی داره هرچی اون میگه اهمیت بدی؟؟؟ اون نمیفهمه یا خودشو میزنه به نفهمی. ولی شما که عاقلی اصلا بهش بها نده و خواسته های اونو عملی نکن که اونم روی شما و زندگیت تسلط نداشته باشه. مادرشوهر منم همینه مستقیم کاری نمیکنه غیر مستقیم کرم خودشو میریزه ولی من اصلاااا نه آدم حسابش میکنم نه بها میدم بهش فقط سکوت و پوزخند بعد کار خودمو میکنم اینقدرم کیف میده بخدا از دعوا و بحث بیشتر مزه میده. دیگه خیلی کم پیش میاد حرکتی بزنه. فهمید ک هرچی حرف بزنه کسی نیست بها بده بهش.😏😏😏
بنده یک شیر خشکی کچل کوتوله با قد ۱۷۰هستم و بچه ی خود را نیز با شیر خشک بزرگ مینمایم😄😄😄😄😄😄😄😄
به مارک لباسات گیر داد بگو این مادربزرگش این مارکو دوست داشت خرید اون یکی مادربزرگش هم مارکی که خودش دوست داره بخره
سعی کن با خنده و شوخی حرفاتو بزنی یه لبخند میتونه خلع سلاحش کنه
نهاین بگو باشه ولی کار خودتو بکن
مادرشوهر منم دخالت میکنه تو همه چی، نظر میده، تو با توجه نکردن و جواب ندادن فقط میتونی جلوی زبونشو بگیری، هر وقت دخالت بیجا کرد، ب ی بهانه ای بلندشو از کنارش
خداییش خیای زور داره فامیلی پدر میره رو بچه اونوقت سیسمونی رو خانواده دختر باید بخرن
خدایی منم بدم میاد یکی اظهار نظر کنه من قشنگ عصبی میشم جواب میدم یام اینقدر چ‌شامو برا شوهرم کج میکنم که خودش جواب بده اه اه😒😒😒😒😒
دیگه انقدر مشکلات هست آدم واقعا حوصله دخالتهای دیگران رو نداره
این از سالهای سال بوده تا بوده از قدیم نباید این کارو میکردن ک دیگ متاسفانه شده الان هم همه مثل هم نیستن ک قبول کنن خودشون سیسمونی رو بگیرن اگرم بگیرن ی روزی میکوبن تو سر طرف...
منم سیسمونی چیدم رفتم عکسش رو نشونشون دادم ..
اومدن خونم نگفتم برین تو اتاق نگا کنین خودش رفت نماز بخونه چشمش خورد گفت مبارک باشه ..رو ندادم بره در کمد باز کنع
شما هم جلو آیینه با خودت زیاد حرف بزن باعث میشه زبونت باز شه سریع تر حرفت رو بزنی ....
منم یسره میگن شیر نداری منم گفتم لطفا جلو من نگید شیر نداری یا داری((( شیر داشتم چشمش زدین شیرم رفت ک رفت با دعا برگشت شیرم ))))اینو نگفتماا
من شیر نداشته باشم از بیشتر ناراحتم واسع بچم شما ب من استرس میدین هر چی خدا بخواد همون خوبه خدا بخواد شیر میده نخواد ام نمیده..دیگ لال شدن
عزیزم باید اینجور موقع ها شوهرت پشتت باشه
من قبل زایمانم ب شوهرم گفته بودم ک بعد زایمان ده روز میمونم خونه مامانم الانم خونه مامانمم شوهرم هر روز چندبار میاد سر میزنه الان بیشتر از ده روز شده ولی نگفته که بریم خونمون
ب مادرشوهرمم نگفتم ک میمونم خونه مامانم چون بجز شوهرم ب کسی ربطی نداره کارای من
مادرشوهرت اگه گفت فلان چیزو بخر واسش بگو من ب اندازه خودم خرید کردم واسه بچم اگه چیزی میخای خودت بخر مگه مامانبزرگش نیستی 🤨
واسه شیر دادنتم بگو مامان جان من از خدامه شیر خودمو ب بچم بدم توکل بخدا انشالله ک شیرم کافی میشه واسه بچم
عزیزم من اصلا کاری به کارش شوهرم ندارن که حرف بزنه یانزنه..من اگه مادرشوهرم یا هرکسی دیگه ای بهم چیزی بگه که نباید بگه خیلی رک جوابش میدم..شوهرم میدونه من اهل بی احترامی نیستم وموقعی که واقعا حقمه حرف میزنم اصلا دخالت نمیکنه ..باید فقط خودت خیلی رک جوابش بدی..من اصلا توهین و بی احترامی نمیکنم ولی رک میگم نیاز نیست یا بعدا میخرم یا اگه صلاح باشه میخرم وهزار حرف دیگه که باعث میشه طرف دیگه حرف نزنه😁
ما مادرهای امروزی باید سعی کنیم که آینده همچین مادرشوهرهایی نباشیم🤐
مادرشوهر من سر سیسمونی هم ب مامانم هم ب خودم میگفت ک تخت و کمد هم تو سیسمونی میدن جلو مامانم چیزی نگفتم ولی وقتی تنها بودم اومد دوباره بحث سیسمونیو باز کرد گفتم اولا رسم نیس اینجا تخت و کمد بدن دوما جا ندارم کجا بزارم تخت و کمدو سوما بزرگ ک شد باباش ک نمرده واسش میخره🙄دیگه چیزی نگفت گفت اره راست میگی😏
دقیقا بایدهمون لحظه جواب دادکه طرف باردیگه جرات نکنه حرف بزنه
میگم ک من ۳۰ هفتمه دخترم ۱۳۸۰ گرمه کم نیس؟
نه عزیزم نگران نباش از هفته ۳۲ بچه بیشتر وزن میگیره
به منم هفته ۳۰ گفتن وزن بچه کمه وقتی به دنیا اومد ۳کیلو وسی بودخداروشکر...الانم ماشالله سه روز دیگه دوماهش تموم میشه پنج کیلوهست
سروزن بچه اصلا خودت نگران نکن
فدات بشم..خدا نی نی های نازشمارو حفظ کنه وبه سلامتی بغلشون کنید
اره ساکت باشی سری بعد حرفای دیگه میزنه باید از همون اول جلوشونو گرفت
خواهرشوهرم زنگ زد گفت رفتی خونت گفتم نه هنوز با خنده گفت میمونی خونه مامانت گفتم اره تا شوهرم نگه نمیرم😏
ممنون گلم از دعای قشنگت🥰😍
منم شیر خشکیم ولی خداروشکر شیر داشتمو بچم شیرمو خورد
😐😐😐اسم مادرشوهر میاد یه جوری میشم.
بابا رو ندین به خدا
دوبار جواب بدی از داد وبیداد شوهرتم نترسی دیگه دفعه سومی تکرار نمیشه
منم اول مراعات میکردم میگفتم عیب نداره بزرگتر عیب نداره مادره دیدم نه بابا کم کم داره سوارم میشه
یهو اون رومو نشون دادم بفهمه بابا این مدت مراعات میکردیم وگرنه فکر نکن خبریه
هرچیزی درحد تعادل بیشتر از اون باید جواب پس بدی
من بودم میگفتم درهمین حد توان داشتن برام سیسمونی بخرن ناراحتین خودتون بخرین
کلا سیسمونی رو برمیگردوندم خونه بابام
میگفتم بابا بچه مگه مرده خودش بخره
یکی از مشکلاتت اینه خودتو دست کم گرفتی و به حرف مادرشوهرتی تا ازت همش خوب بگه..
عزیزم هیچ کس مسئول شعور یکی دیگه نیست ..ما نمیتونیم کسیو تغییر بدیم ،به این فکر نباش کاری کنی دهن اونو ببندی ..جوابشو بده ،با احترام و سیاست بگو دخالت نکن .تو داری برو مارکشو بخر ،تو داری برو تور توری بخر ابروت بشم ..
1173
1399/11/30
