Ooma
پرسش (1398/09/17):

خانما هر کی میخواد مخالف من حرف بزنه نیاد کلا

خسته شدم باور کنید خونم طبقه بالا مادرشوهرمه هر روز میام بهش سر میزنم در حد ی ظرف یا جارو هم کمکش میدم البته این دوسه ماهه اینجوریم....قبلا کل کاراش با من بود بخدا....تنبله خودش توقع داره همه کاراشو بقیه بکنن براش اتاق خوابش همیشه پر لباسه...الانم خودشو زده ب کمر درد و انداخته خودشو مگ ماها پریود نمیشیم بخدا من ۲۰سالمه اون چهلو خورده ای اما از من توقع داره کلفتش باشم ...الانم ک کمرمو و ال و بل ۲۴ساعت سرش تو گوشیه ادمی ک مریضه با گوشی چکار داره اخه...الانم مطمئنم تا کم کمش دو هفته من باید کزت بشم...شوهرمم میگه پدلش با خودم میبرم عملش میکنم والا ک هیچیش نیس بخدا ک نیس من اگ بگم دندونم درد داره اونم دندون درد میگیره هرچی کلا...هوف دارم از حرص میترکم بخدا ...بخاطر کارش نیستا ب قران...اما همیشه من همه کاری میکردم هرکی میپرسه عروست کمکت میده میگه نه من نمیزارم دست ب سیاهو سفید بزنه ال و بل اجر ادمو ضایع نکنه هرکار میخواد بکنه...ادمی ک مریضه بخدا نمیتونه با گوشی ور بره این دائم تو گوشیه

وااا چرا میگفت وضیفته یکی میمالیدی تو صورتش ک اینجوری نگه
ببخشیدا خیلی بی عرضه بودی
چشم بیجا گفتی دیگه.سوارت میشن
من مادرشوهرم واقعا خیلی خوبه خیلی ولی پدرشوهرم نه همه هم میدونن چجور ادمیه مادرشوهرم ب زور تحملش کرده
عزیزم توهم اگه ازشون جدا شی دیگه ازت توقع بیجا ندارن
هر کسی احترامش واجب نیست بچه ها
خاک تو سرش کنن همچین مردی 😂البته خداش بیامرزه
سلام من اینکارو هم نمیکنم
بعضیا لایق چشم گفتن نیستن
😂😂😂😂😂
دقیقا
خدانبخشتش
من باخانواده همسرم مثل غریبه رفتارمیکنم
خیلیم عالی
ولی من میکنم اونم اینکارو میکوم ینی بخونم احترام گذاشتم بخاطر پدر شوهرم یکم خوب جلوه بدم خودمو 😂😂😂بیش‌تر پول بده بهم😂مادر شوهر بسوزه
مثل مهمون میرم میذارجلوم وبرمیداره
😯😯😯
شوهرم میگه زنم خسته است
منم مادر شوهرم حدودا 40 یا 45 سالشه به خدا یه مهمون میاد ازم توقع نداره یه چایی درست کنم پدرشوهرم همینطور خانمی به نظر من یه زن 40 یا 45 ساله این همه ادا نداره که مادر شوهرت در میاره
خسته چی اونوقت 😯😂
اصن نمیدونی چجوریه این اصن یه اخلاقای داره ک نگو
بیشعور نشسته به من میگ اره شوهرت دوست نداره ب روی خودش نمیاره فلان واز ای حرفا ب زور تحملت میکنه حالا ب شوهرم گفتم شوهرم ماتش زده بود
بعدش میگ اره چرا موقع ک جای میریم شوهرت کنارت میشینه چرا دست تو میگیره
میگه زنم سرکارمیره میاد اینجا میخواد خستگی درکنه
دیگه نباید شور قضیرم دراورد.هر از گاهی عیب نداره آدم کمک کنه
باید ببرینیش سالمندان 😂😂😂😯
عزیزم این حرفایی که تو راجب مادر شوهرت زدی به نظر من هیچ وقت شوهرتو پیشش تنها نزار
اونم میاد خونم پاشو تواشپزخونه نمیذاره
خب اونا هم تو دلشون میگن خستگی در کنه بره خونش نیاد اینجا 😯😯😂
خب پس پایاپایه
من که ازخدامه نرم خونشون
👍👍
مادرشوهرم خیلی خوبه پدرشوهرمو میگم😄
😲😲😲😲
اخه طبقه مون جداس حق ندارم صبحا دیر پاشم
تو بارداری نرو اصلا
ناز الکی کنین
خب نرو وقتی شوهرت پایت هست بگو خودش بره
اه وای ببخشید من منظورتو بد متوجه شدم فرقی نداره با اون تنهاش نزار راستی با خانواده شوهرت فامیلین
پارسال اومدن خونمون پام شکسته بود تا زانو توگچ بود مثل خر جلوشون دولاراست شدم حتی یه چایی نمیریخت
عزیزم هنوز جدا نشدی
پانمیشدی،
کی پس کارامو میکرد
خب چیه توقع داری رفتی اونجا یه چای جا بجا نکردی بیان چای بریزن واست😂
شوهرت دیگه.میگفتی رسیدی شروع کن کارارو بکن.
آخی عزیزم با مادرت که راحت بودی به اون میگفتی بیاد
اون که پایته
اون سالم بوده که من کارنکردم ولی من پام توگچ بود
دیگ عقده ایشون کردی 😂
هعی...
من کلا اومدم خونه مامانم این بارداری مو بازم ذست بردار نیس استراحت مطلقم دراز کشم میاد اینجا با حرفاش اغصاب مو بهم میریزه میگ افرین خوب داری خوش میگذرونی همش میخوری و میخابی😐😕
اصلا نباید بیان وبال شن که
شوهرمو صدامیکردم که ظرف ازکابینت بهم بده مادرشوهرم دعوام میکرد نمیذاشت بیاد
بهگو به کوری چشم حسودام
به شوهرت میگفتی دخالت میکنه مامانتا
اصلا به مامانم نگفته بودم که پام شکسته چون اونجوری همش حرص میخوردکه بااین پامهمون ااری میکنی
باید میگفتی پس خودت بیا مامان جان پسرت خسته نشه
خودش باید بفهمه
😀😀😀😀
تو این شش ماه بارداری فقط دکتر رفتم دکترم ک میرم میگ تو ک خودتو اینجوری انداختی چرا پس همش تو کوچه ها ولگردی میکنی
من اصلا ادم حسابشون نمیکنم
بحث خانواده شوهر تمومی نداره 😂😂عروسا چقدر دلشون پوره
اینو نشون خواهر شوهرم بدم غش میکنه از خنده اخه اونم ب عروسش زیاد گیر میده 😂
من عقیده دارم کسی که نمیفهمه رو باید به زورم که شده بفهمونی بهش
وا بگو ولگرد باباته دیوس
ولی به نظرمن کسی که نمیفهمه دنیاهم بیان بهش بگن بازم نمیفهمه
بگو توله پسرتو تو شیکمم دارم وگرنه احمق نبودم هیکلمو خراب کنم و برم دکتر
سه قلوهای قبلیمو بخاطر همین از دست دادم اصن استراحت نداشتم همش کار همش هر روز چندبار چهار طبقه هی بالا وپایین میرفتم
میگم ببرش سالمندان ای بابا این معتاده انگار یه چی میزنه وگرنه آدم عادی این‌چیزها نمیگ دیگ شورش در بیاره
مگ دست منه ک ببرمش😕
نباید عبرت کنی الان این موضوعو؟
برین بهشون بابا
دست من بود می‌بردمش یا با سم موش میکشتمش راحت شم والا😑
تهش به شوهرتم بگو بچه الانمونم بخاطر اون مادر نفهمت باید از دست بدیم؟
بگو سه تا از دست دادیم حیا نمیکنه مادر نفهمت
مادر نمیگه خواهر من پدر شوهر میگ 😑😂
بگو اولا من کلفت نیستم ثانیا مادرت نوه نمیخواد ب درک من بچه میخوام.
همون دیوس خان
چه فرقی دارن یکی از یکی بدترن
کنترل کن خودتو 😂
والله بی شرف.
فرق دارن میگ مادره خوبه
سه تا طبیعی زاییده بودم این ک نموندن یه درد بود
شب وروزم یکی بود از بس درد داشتم ولی میومد میگفت اینقد ناز نکن چیه دیگ سه تابچه زاییدی زاییدن درد نداره نمیدونم فلان
مادره هم حتما موذیه پشت پرده کاراشو میکنه.وگرنه معمولا پدرشوهرا از این کارا و حرفا بلد نیستن ،حتما ننه هه یادش میده.
الان دیگ عقلم سرجاش اومده بعد زایمان برم میدونم چجوری رفتار کنم
نمیدونم بخدا
تا حالا دیدی پدرشوهره با پسر وعروسش حسودی کنه😐
من خونه نباشم بدون اجازه میره تو خونمون ب بهونه اینک میخام خونتو ب مهمونا نشون بدم میبرتشون اتاق خوابو نشون شون میده
گلم نمیشه هرکس با نظر شخصیش واسه زندگی کسی نظر بده.اما در کل بد نیست مراعات کنی رفت وامدت رو.نیاز نیست هر وقت خواستن دم دست باشی.تایمی که میدونی میخاد صدات کنه با باید بری خونه اش.برو حمام.خودتو مشغول اصلاح کردن کن.کلی کار تو خونه میشه کرد.دکوراسیون عوض کن.یا از صبحش بگو سرحال نیستی وسرت درد میکنه.گردنت خشک شده.همون روزم برو اما کاری نکن یا خیلییی کمتر کن بگو فلان جام درد میکنه.اونوقت اگه غر زد به شوهرت ک چرا کار نکرد بگو من درد داشتم خونه خودم مونده بود فقط گفتم برم سر بزنم بهشون.اونوقت شوهرتم طرف تو میشه.ان شالله نینی که بیاری دیگه وقتت پر میشه.اما از من دوستانه این حرفو رو یادت باشه.همیشه همیییشه با هممممه رفت وامدت رو کنترل کن.همیشه حد رو نگه دار.مخصوصا خانواده شوهر
خونمون مهمون میاد چی مرد چی زن میشینه سر تا پامو بهشون میگ حتی میشنه میگ اره رفته عکس رنگی اینجوری ازش عکس رنگی گرفته اینارو مادرشوهرم بهش میگفت دهن لقه اونم پیش هم میشینه میگ
ب حموم رفتنم هم گیر میده من طبقه بالام حموم میرم صدای اب پایین میره
میگ چی خبره اینقد حموم میری
اصن میگم عجیبوالخلقس
بنظر من همون بهتر که پس بدین
اگه اونام نمیگفتن شما پس میدادین بهتر بود
ادم وقتی مستقل باشه خیلییییییی خوبه کسی جرات نداره به ادم چیزی بگه
ولی به محض اینکه تا یه کمک میدن فک میکنن باید حتما توی همه چیزه زندگیت نظر بدن
خدارو هزاااااار مرتبه شکر کن که شوهرت میفهمه و متوجه هست، همین برا ادم کافیه،
من دیدم کسایی رو که شوهراشونم حق رو میدن به مامان باباشون
پس برو شکر کن
چندبار که همین کارو کنی همه چی دستش میاد
ولی هربار اگه ببینه با غر غر و داد و فریادش جواب میگیره خب همون روال رو ادامه میده
حالش خوب خوب بود تا شوهرم اومد زد زیر گریه دروغگو
اصلا بی عقلیه ادم خونه مادرشوهرش کار کنه
باید یه جوری رفتار کنی که اگه یبارم یه کاره سبک میخای بکنی خودشون بگن نمیخاد
منکه اصلا خونه مادرشوهرم کار نمیکنم. خیلی صفا بدم توی سفره گزاشتن و برداشتن کمکشون کنم
که خیلی هم به چشمشون میاد هی میگن نمیخواد و ... تو بشین و از این حرفا
همشم حالت مهمان وار رفتم
وا چه حرفا تا وقتی حرف و حدیث و ناراحتی پیش نیومده چرا مباید بری اینجوری مردم نباید بیاد خونه مامان نامزدش
👌👌
عزیزم اگه میتونی بگو به شوهرت،بیا خونمونو عوض کنیم،خسته شدم از این خونه،بریم یه جای دیگه،با زبون بگیر شوهرتو تا از این خونه برین،چون تا اینجایی وضعیتت همینه
خب عزیزم اگ میتونستن برن میرفتن کلی خونه گرون شده
ما بایه بدبختی جدا شدیم
خب یه خونه کوچیک تر یه منطقه پایین تر،بهتر از این خونشه
منم با بدبختی با مادر شوهر و خواهر شوهرم یه جا هستم،آااارزومه برم از اینجا☹
هر چیزی حد تعادلش خوبه نه افراط نه تفریط یه طرف شستن کسیو نمیکشه ارزش و احترام ادمو بالا میبره
خدا نکشتت دختر چقدر خندیدم از دستت 😅😅😅
اینجوری میگی بعد ک رفتی دلت پر میکشه واسه اون روزا
منم الان جدا شدم ازشون خیلی دلم تنگ میشه هم خانواده خودم هم خانوادا شوهرم ک کلی با خواهر شوهرا م میرفتیم بیرون بگو بخند دور همی
الان دورم خونه تنهام سوت کور آدم دلش میگیره
بنظر من بهترین روزاست الان مادر شوهرش ک دیدم میتونه کلی با خانوادشون خوش باشن یکم حساس شده حالا
والا
😂😂😂خب میگ چیزی تکون نمیدم توقع چی داره دیگ این مادر شوهر بشه چی میشه 😂😂
خب خیلیا سرکارن نمیرن خونه مادر شوهر خستگی در کنن بعد کاری هم نکنن
خدای من میرم خودم زشت میدونم دست نزنم ب چیزی شده آخرش به ظرف میشورم اونم خودم کسی بهم نمیگ چیزی
من فقط برم از اینجا قوول میدم دلم برا اینا تنگ نمیشه
😑😑
تو خانواده شوهرت خوبن اینجوری میگی،وقتی شبانه روز میشینن پشت سر آدم بد میگن،با اینا آدم رفت وآمد کنه که چی بشه
عزیزم ما نمیگیم رفت و امد کنه هر کسی با توجه به شرایط زندگیش باید تصمیم بگیره ولی وقتی بنابه هر شرایطی مجبوری بری و بیایی چایی دادن و طرف شستن باعث میشه خودش عزیز شه حالا اینکارو نمیکنی نبایدم انتطار داشته باشی طرف بیاد خونت کمکت کنه خب تو پات شکسته اونم سنش بالاست
اوایل ن من می‌ساختم باهاشون ن اونا
بعد جدی برخورد کردم باهاشون از اون ب بعد خوب شدن حتی حرفی دارن خواسته ای دارن بمن میگن ک ب شوهرم بگم
همین دیگ 😂
والا من با اینکه باردارم میرم خوشون خواهرشوهرم.نباشه خودم چایی میریزم زشت میدونم مادرشوهرم با اون سنش جلو من خم و راست شه یا ظزفارو میشورم شوهرم میگه بشین من میشورم ولی من میگم.حالم خوبه و میشورم
رفت وآمدو که راجب خودم گفتم،ولی اینم خیلی رو داده به مادرشوهرش،آدم با ۲۰ سال سن ،اول زندگی باید خوش بگذرونه نه که کلفتی کنه،در حد تعادل باید کمکشون باشی نه بیشتر که هوا برشون داره
جدی برخورد کردی،ینی چی دقیقا🤔
مادرشوهرمم بیاد خونم دست به سیاه سفید نمیزنه ازش انتظاری هم.ندارم سنشم زیاد نیست 45سالشه ولی من راضی نمیشم به کهر کردنش خواهرشوهرام باشن کمک میدن اگه نه که هیجی
اره آدم دیگ نباید زیاد چوس کلاس بیاد 😯😅☺️
من بابام یه حرف خوبی بهم میزد همیشه میگفت آدم باید اول ب خودش احترام بزاره میگ. تو ب خودت احترام میزاری میری کمک میدی ن از سر اجبار اینجوری عزیز میشی و هیچوقت هم بد رفتاری تو خانواده شوهر عصاب خوردی اینا ب وجود نمیاد
محدثه خودشم گفت که مادرشوهرش خوبی هایی هم داره این کاراشم به خاطر حسادتش به محدثه است محدثه خودش با سیاست این مشکلم حل کنه و به خاطر خوبیهاش بعضی بدیهارو هم ببخشه هیچ کس خوب مطلق نیست
این حرفو مامانم همیشه به من میزنه من با اینکه شاید تو ماه یبار نهایت دوبار برم.خونشون نه تو خونه تکونی هاش کمکش میدم نه چیزی ولی وقتی برم خونشون در حد چایی دادن ظرف شستن یا انداختن سفره کمک میکنم کلا نیم ساعتم وقت نمیبره ولی کلی پیششون عزیز میشم
چرا بعضی مادرشوهرا اینجوری ان؟ بعضی وقتا با خودم میگم اگه منم مادرشوهر بشم ینی ایقد بد میشم؟ آخه خودت برا پسرت زن گرفتی دیگه چرا حسودی میکنی،تا آخر عمر ور دلت نگه میداشتی اگه نمیخاستی با کسی تقسیمش کنی
ینی اولا خیلی حساس بودن ترک هم بودن وقتی مهمون واسشون میومد باید من میرفتم کمک میکزدم یمس ب زور میگفتن بیا پایین کمک بده ک مهمون هست زشته میگن عروسش نمیاد کمک بده درصورتی ک من خونم جدا بود تو عقد هم بودم خواهر شوهرم هم بود اونم ن یکی 6تا بودن بازم بمن میگفتن بیا ک چی یه موقع مهمونا نگن حرف نزن ک عروسش کمک نمیده معمولا ترکا مهمون ک میاد دیگ زیادی سنگ تموم میزارن و همیشه قلیون ب راهه خلاصه خیلی کار دارن
من میرفتم اولا کمک بعد دیدم شورش در آوردن رفتم ب شوهرم گفتم گفت هرکاری میکنی بکن ولی احترام بزرگتر داشته باش
منم رفتم تو جمع گفتم مامان من نمیتونم هم کارای شما بکنم هم کارای خودم مهمون هم ماشاالله زیاد میاد واستون من خونه مادرم اینقدر کار نکردم ک اینجا بکنم از این بعد دخترات هستن کمکت میدن من خودم هزار کار دارم با تندی گفتم البته پدر شوهرم چیزی نگفت مادر شوهرم زورش گرفت گفت دختره گستاخ صبر کن ب خسرو بگم ینی شوهرم گفتم هرچی دل تنگت میخواد بگووو بلند جلو مهمون در کوبیدم اومدم بالا از اون روز ب بعد جیکشون در نیومد و ب خسرو هم هیچی نگفتن دیگ حتی بهم نگفتن یه چی جا ب جا کن ولی الان خودم قشنگ با دل خودم میرم کمک میدم اگ برم شهرشون ☺️
دقیقا
خب من اگه اینجوری رفتار کنم جنگ بپا میشه،من مشکلم کار کردن نیس،اینا هم مهمون نمیاد خونشون،مشکلم اینه خواهرشوهرم هر روز خونه مامانشه اینا میخان منم هر روز برم،منم دلم نمیخاد دوس ندارم برم،سر همین قضیه با هم سرسنگینیم
وااا من از خدامه بزم دور هم باشیم بخندیم پایه هستن هر 6تا 😅😅😅
تو کلا رفتی یه شهر دیگه،من اگه بشه برم یه قاره ی دیگه😶
نه اینا فقط ایراد میگیرن،مثلا میگن امروز مهمونی چی میخای بپوشی،اون لباستو بپوش،اون کفشتو بپوش،طلاهاتو همشو بنداز،دخاااالللت
منم کنارشون بودم آرزوم این بود برم فقط تو یه جنگل چادر بزنم ولی کنار اینا نباشم ازشون زده شده بودم ولی الآن دلم تنگ میشه نمیدونم چرا
اره رو عصاب هستن بعضیا ک دخالت میکنن
تو عقد هر وقت میرفتم خونشون،میگفتن مامانت ظرف چی گرفته بگو این مدلی بگیره،ماشین ظرفشویی حتما بگیری،نداشته باشی زندگی نمیچرخه
ولی هرچی فک میکنم خیلی دوسش دارم خیلیم ناراحتم براش بخدا قسم عین مامانم دوسش دارمم
من اولی ک رفتم تو خونم هیچی نداشتم ینی زندگیم نچرخید 😓کس میگن بابا
من رفتم تو خونم بعد 2ماه چک گذاشت پدر شوهرم همه چی گرفتیم آوردیم تو خونه
من خانوادم هیچی نگرفتن فقط وسایل آشپزخونه البته نزاشتم ک بگیرن کلا رسم ما اینه داماد زن گرفت دیگ همه چی بر عهده خودشه
والا همچین مادر شوهری منم دوسش میدارم کاش مادر شوهر من بود محدثه 😂نازه تپلو بغلش میکزدم ماچش میکزدم عین خواهر شوهرمه بزرگه من بخدا خواهر شوهرمو همیشه میگم کاش تو مادر شوهرم بودی بجا ننت
نه اینا فقط بلدن گیر بدن،قبل اینکه برا پسرش زن بگیره نمیدونست شبا کجا میخوابه،الان تازه فهمیده پسر داره،براش عزیز شده.
اگه من جاری هم میداشتم که میشد قوزه بالا قوز ،خوبه ندارم
خوش به حالت مادرشوهرم من انقدر دوس داشت نگوو این بی عرضه اومد یه شیطون صفت به خدا ها نبینی با چشمت ها باور نمی کنی که . پدر شوهرم من رو خیلی دوس داره . هی میاداز اون برام میگه که مثلا مارو خسته کرده خیلی بده به اون حد یعنی .این هم بگم ها پدر شوهرم از مادر شوهرم حساب می بره
عاشقشم
وای من رفتم واومدم هنوز حرف مادرشوهره
منم ندارم و اگ روزی هم بیان جرات ندارن جیک کنن عروس ارشدم 😂
رفتم بی بی چک گرفتم واومدم
واقعا
نه بابا میگی دیگه .. منم عروس ارشدم یعنی همشون عاشق من بودن حتا شوهر جاریم . همشون من رو دوس داشتن این اومد همشون عوص سدن .
بزن بیا خبر بده😊
خوبه خوبشم انگشت کوچیکه مادر خودت نمیشه
صبح میزنم
خیلی اشتیاقی ندارم میدونم مثبت نیست
منم اینجوری بود گفتم نمیشه دیدم یهو شد 😊😉
میدونم میگن نو ک بیاد ب بازار کهنه میشه دل آزار
ولی در خانواده شوهر من اینجوری نیست چون جونشون بسته هست ب شوهرم تا بقیه مخصوصا مادرش
و از این خاطر مطمعنم برادر شوهرم ک میگ بیا زن منم شو 😂😂😂میگم بزار خودم یکی پایه واست انتخاب می‌کنم صبور باش
هرچی خدابخواد سپردم به خدا
محدثه جان خدا خیرت بده همه دلشون پر بود منتظرتلنگر بود😀😀😀😀
👍🤣
😂😂😂
اخه بعد از اون همه یه جاری هم اومد بابا این کلا بلد کارش رو .ما کلا ۳ جاری بدون خواهر شوهریم
دقیقا به خدا 😂😂😂
بالاخره یه جوری باید عذاب بکشیم،یا بواسطه مادرشوهر یا خواهر شوهر یا جاری😑
همین متن مادر شوهر فرستادم
واسه عروس خواهر شوهرم
🤣🤣🤣🤣🤣ترسیده میگ اول تو بگو
همین متن مادر شوهر فرستادم واسه عروس خواهر شوهرم 🤣🤣🤣🤣🤣ترسیده میگ اول تو بگو
خواهر شوهر نداری بجاش جاری خدا واست گذاشته دامنت🤣🤣🤣
سولام
یکبار با خنده و بدون عصبانیت و بی احترامی بگو.حتما لازم بوده برم.وگرنه خودم حوصله هیچکاری رو نداشتم امروز
واااا چه کاریه تو کاراشو بکنی،هرکی تو خونه خودشه و خودش کاراشو میکنه،تو وظیفت تمیز کردن خونه خودته و غذا درست کردن واسه شوهرت،هفته ای یکبار دوبارم بری به مادر شوهرت سر بزنی مثل مهمون غذاتو بخوری بیای،وقتی تو یه ساختمونید قرار نیست کاراشو بکنی که
وای ..خدا صبرت بده..چندین برابره الان که صبوری
😄😄😄😄 بدتر میشه اوضاع ..الان دعوا ندارن..اون موقع بگو مگو میشه
حالا من اوایل ازدواجم همیشه از مادرشوهر دلخور بودم که چرا دختراش اونجان و دورهمن یا یکی دوتا از دختراش میان زنگ میزنه اون یکیام میان به من نمیگه ولی بعدها برام.عادی شد گفتم بالاخره مادردخترن شاید دوست دارن یه با هم.خلوت کنن یا یه حرفایی بزنن که عروس ندونه همونطوری که من بعصی حرفامو به مامان و خواهر خودم میگم به اونا نه به خاطر همین الان برام.مهم.نیست چیکار میکنن یا نه همین که تو زندگیه من دخالت نمیکنه و میرم.خونش احترامم داره کافیه برام.
محدثه من دیگه تو رو میشناسم.تو دوسش داری اینو همیشه تو چتاتم گفتی بعضی رفتاراش ادیتت میکنه اونم به مرور درست میشه انشالله زودی یه نینی بیاد تو دلت که بشه بهونت واسه انجام.ندادن بعضی کارا ذات تو طوری نیست بخوای بعصی کهرارو کنی اینو تو این یه سالی که تو اوماییم فهمیدم تو خیلی مهربونتر از این حرفایی انشالله خدام به خاطر دل صافت خودش کمکت کنه
خدا خیرت بده💕 می بینی من هی دعا میکنم این وسط🙂😍
وای خدای من... دیگه همه میدونن اینجوریه... خدا شفاش بده... باید بره کلاس چه طور درست زندگی کنیم بشینه.
بابا منم میخام برن بشین شبانه روز حرف بزنن غیبت کنن،ولی با من کاری نداشته باشن
نه هیچچی بد نگو بهشون..وقتی همه اخلاق و خصوصیت بدش رو میدونن... با خانومی دست بالا داری...ولی خدایی کاراش رو انجام نده..هرچند میگی کار برات مساله ای نیست ولی انجام نده..باید حد خودش رو بدونه
اخه میگه شوهرش درک میکنه..چه کاریه که دورو باشه..بذارید با صداقت زندگیشو بکنه..‌ اتفاقا شوهرش در جریانه بهتره که
وا این کار رو نکن دیگه..‌.پس واقعا خیلی جدی و درست به این قضیه فکر کن و عمل کن که یا کلاسی که بچه ها میگن بری یا مشاور. جدی عزیزم...اول زندگیت هست حتما کمک بگیر محدثه خانوم گل
چون مادر شوهرش دورو هست میگیم مث خودش باش
بنده خدا گفت نمیتونه فیلم دربیاره.... یکی که خوبه خوبه دیگه.... ولی همونقدر بتونه حداقل رفت و امد رو داشته باشه و کارهای اوشون رو انجام نده خوبه ..منظورم اینه هزارجور بهانه نمیخاد..یک کم "رو" میخاد.
نمیدونم چرا ولی خیلی دوسش دارم حس میکنم مامان دوممه
به شوهرت بگو یه فکری باید برای مامان بکنیم..حالا که واقعا انقدر دوستش داری و عروس گلی هستی..خدایی بشین با شوهرت صحبت کن..بگو خودت میبینی مامان شهره فامیل و خاص و عام شده با این کاراش..باید کمکش بدیم نه با انجام کاراش..یه راهی پیدا کنیم واقعا خودش کارای خودش رو انجام بده..یه سیاستی با هم دیگه بریزین..یه راهی که واقعا مادر شوهرت واقعی زندگی کنه نه اینجور.
خیلی خوبه محدثه جون..ان شاالله این حس همیشه برات بمونه.‌‌.. اصلا خودت بشینی باهاش صحبت کنی چی وقتی حست اینه حتما راهش رو پیدا می کنی درسته بزرگتره ولی میتونین دوتا دوست باشین براش بگو که چیا دوست داری چیا دوست نداری از برخوردهاش منظورمه . در عین مهربونی همه رو بهش بگو
💝💝💝💝
گاهی هم مثلا از این کارا کن بگو مامان اینا رو با هم درست کنیم بهتر نیست یا میخوام نظرتون رو بدونم یا وقتی باهم انجامش میدیم خیلی لذت بخشه تو این مایه ها... .
ولی در کل کمتر رفتن رو درپیش بگیر. چیزی از دوست داشتنت کم نمیکنه که.
وای لی لی و شقایق عاشقتونم بخدا💋💋❤❤❤
یعنی من دهنم وا مونده از جواباتون.خیلی گلید
عاجقتون شدم رفت👌👌💋💋💋💋
وای لی لی و شقایق عاشقتونم بخدا💋💋❤❤❤
یعنی من دهنم وا مونده از جواباتون.خیلی گلید
عاجقتون شدم رفت👌👌💋💋💋💋
حالا خوبه ی پولی داده ک پس بگیره بدتر از وضعیت شما هم هستن من ۴ ساله ازدواج کردم و دوساله عروسی کردم هزارتومن پدر شوهرم بهمون تو هیچ خرجی کمک نکرد حتی خرج عروسی همه خرجارو خودمون کردیم حتی هدیه عروسی هم بهمون ندادن خونه خریدم واسه خونم کادو نیاوردن شوهر من تک پسره
۴ ساله عروسشونم هنو ی جوراب برام نخریدن ن تنها برای بله برون و عقد چیزی برام نیاوردن واسه عروسی هم چیزی نخریدن ولی برای دخترشون خونشونو فروختن براش جهیزیه خریدن و عروسی کردن
الهی بگردم...فداتشم دعام کن خدا بهم نینی بده راحت شم
فداتشم گلم چشم حتما
واقعا روم نمیشه میترسم یهو ناراحت شه شوهرم بگه من بدجنسم
ن خدایی از این نظرا هیچ وقت کم نمیزارن برام خدا خیرشون بده
حتما عزیزم انشالله زود زود خبر بارداریتو بدی 😍
خیلی دلم گرفت عزیزم.. درسته سختته ولی اونم جز شما کسی رو نداره.. مطمئن باش خیر این کاراتو میبینی.. شک ندارم .. درکش کن گلم ما هم پیر میشیم .. تا اینجاشم باید بهت خسته نباشید گفت عروس نمونه
منم عاشق توام ❤️❤️❤️☺️☺️☺️
عــشــق جــانــمــ 😍😅
سلام
محدثه عنوان سئوالت عالی بود مردم از خنده😂😂😂😂معلومه اعصاب نداری خواهر
سلام عزیزم خوبی😂😂😂😂😂😂
خانما هر کی میخواد مخالف من حرف بزنه نیاد کلا
اول تو بفرس برا عمت 😰😂🍆💨
خانما هر کی میخواد مخالف من حرف بزنه نیاد کلا
من عمم گوشی نداره سوادم نداره😃
خداروشکر 😂
خانما هر کی میخواد مخالف من حرف بزنه نیاد کلا
😁😁😁
بسه دیگ حوصله ندارم بچوسم😂
سلام گلم .
ببخشید من صحبتهای بقیه رو نخوندم که چه راهکارهایی بهت دادن ... ولی به نظرم شما فقط این وسط با شوهرت مهربون باش و اصلا از مادرش بهش گله و شکایت نکن .. شوهرت خودش چشم داره میبینه ، خوب و بد و تشخیص میده . فقط اگه مادر شوهرت در غیاب همسرت چیزی گفت که تو رنجیدی به شوهرت بگو که مامان فلان حرف و زده بهم .
بجز کلاس رانندگی کلاس هنری برو ، از خونه برو بیرون حتی برای یک کیلو خیار .
بذار مادر شوهرت تا جون در بدن داره هی برعکس چیزی که هستی حرف بزنه . ولی تو بعنوان عروس و زن پسرش تا جایی که میتونی کمکش بکن . مطمئن باش خدا جواب مهربونیهات و میده
😷😷😷
من بعنوان عروس اول وارد خانواده شوهرم شدم . خیلی کمکش کردم که الان ۲ ساله عروس جدید اومده اندازه من کمک نکرده و بیشتر هوای اونو دارن و پول خرج اون پسر دیگشون میکنن . ولی منم خدایی دارم . جواب خیلی ناحقیها و خوبیهام و میگیرم . همین که ته ذهن پدر شوهر و مادر شوهرم من بهترم کافیه واسم
عزیزم چی مطالعه کردی بگو تا منم مطالعه کنم یکم یاد بگیرم.چون منم همینطوریم😔

سوالات مشابه