میخوای خودم زنگت بزنم رایگانم
یشب به شوهرم گفتم الا و بلا امشب باید تو اتاق پیش من بخوابی به زور راضی شد رفت لحافش اینا آورد ولی مامان بیشعورش نذاشت گفت تو صبح باید بری سرکار سردرد میگیری من خودم هستم😬😬😬
به شوهرم گفتم تا کی میخوای راحت بخوابی بلاخره ک مامانت میره
عزیزم بچه ها هر پیشنهادی میدن خودت نه میاری میگه نمیشه. اول ارادتو کامل کن و خودت وضعیت درست کن. جز خودت هیچ کس نمیتونه کمکت کنه.
گفتم ک دیگه خودم کاراشو انجام میدم
یه ماه ک شد مامانم دعوتم میکنه، اگه بازم مادرشوهرم میخواد پیشم بمونه من خونه مامانم میمونم
خدا ازشون نگذره که انقد تو مخن
من 1ماه قبل زایمان رفتم خونه مامانم ب شوهرمم گفتم تا یک ماه بعد زایمان اونجام.
دیگه مادرشوهرم پانشد بیاد اونجا
اوایل ک اومده بودم خونه هم میومد میوفت بچتو بده ببرم خونه تو ب کارات برسی
گفتم ن ممنون ب کارامم میرسم ولی واینمیسه پیش کسی.
دیگه هنوز ک هنوزه دستش اومده من بچم تا خودم نباشم نمیزارم بره پیشش
هه مادرشوهر من پرروتر از این حرفاس اگه میرفتم خونه مامانم بازم میومد اونجا میموند
خییییلی کار اشتباهی هس. مرد دیگه عادت میکنه تا بچه نااروم بودبره ی جا دیگه بخوابه من از همون اول ب شوهرم گفتم بچه تو هم هست پس باید کمک حال باشی
چیکار کنم هم خودش نمیخوابه هم مادرشوهر عوضیم نمیزاره
بهش گفتم بچه ب محبت مادر نیاز داره.
بعدم ای دم ب دقیقه گشنش میشه
ببین الان مادرشوهرت هست وقتی رفت نصف شب بچه اذیت بشه باید یکی باشه کمکت بده
شوهرت مجبور کن بخوابه پیشت ک عادت کنه ب حضور بچه.
من حتی شده بعضی شبا شوهرم تا 4 صبح پا تا پای خودم بیدار بود کمکم میداد
اوایل میگفت برم تو ی اتاق دیگه بخوابم گفتم حق نداری جات رو جدا کنی دیگه حساب کار دستش اومد، 😂😂😂
وقتی رفت که باید پیش من بخوابه
اگ عادت کنه دیگه نمیاد خی بهونه میاره
من چن تا از دوستام همین بلا سر‌ون اومده
میاد.. الان بیشتر مامانش نمیزاره پیشم بخوابه
خلااااصه ک نزار بدعادت بشه
برای همونه نمیزاره برن شبا راحت می‌خوابه
من اوایل برگشته بودم خونه مادر شوهرم میگفت بچه رو بیار حمومش کنم گفتم ن خودم میبرمش
چطور بچتون میدی دست یکی دیگه دیگه کار ی بچه رو کردن کار داره دوروز انجام بده یاد میگیری مشکلی داشتی بپرس بچه تو الان تاره شیر حرسو جوش میخوره گنا نداره بلندش کن برو ی جا ک آرامش داری
اصلا حرس نخور اصلا
تا خواست کاری کنه با سیاست بگو شما فردا پس فردا میرین من میمونم تنها نمیتونم انجام بدم بدین خودم کاراشو انجام بدم یاد بگیرم و اینا
سعی کن شیر خودتو بدی شیر خشک کمکی اونا می‌دونن تو داری حرس میخوری بیشترم واسه اونه منم میدونم بعد زایمانم مادر شوهرم همش نگهش میداره ولی خب اون مادر شوهر باشه منم عروسم
ولی از الان میگه بچه ب ما عادت میکنه تو میری خونتون اونجا نمی‌مونه میگه بیایم پیش ما مثلا و اینا
منم زایمان کردم میرم خونه مامانم خونه مادر شوهرم نمی‌مونم
وای امان از دست مادر شوهر
ولی شوهرم طرف منه خداروشکر
من خیلی دوس دارم سن هاتون یدونم😁
خداروشکر ک الان مادر شدی😍
خداروشگر مادرشوهرم خوبه راضیم ازش☺️🤣
واسه منم اون حدم بد نیس ولی خب هراز گاهی نیش میزنه منم میزنم 😁
همش دراز کشیدم پا میشم غذا میخورم میخوابم
من الان اینجورم ولی غذا درس میکنم
اصلا حال میده
شوهرم میگه داری حال میکنیا غذا اینا همش آماده میاد جلوت زود مامانش برگشت گفت این سه ماه اینجوریه ها بعدا کار میکنه واسه خودشم خوبه بعد من عصبی میشم الان به خودم میگم حالا کوتا سه ماه از الان خودمو عصبی کنم اون موقع هم یه چیز دیگه درمیاد باز میخوابم 😂
بچه‌ها فکر کنم دارم میزایم
عادیه داری برا زایمان اماده میشی
خدا کنه تا اخر دی هیچی نشم
شما تجربتون بالاست من الان درد دارم مثل پری از چی می‌تونه باشه
همیشه دارم از دس مامان و خواهر اشغالش حرص و جوش میخورم خدا لعنتشون کنه.. بخدا همیشه مامان بزرگ و خاله هام زنگ میزنن که مادرشوهرت نرفته؟ پس کی میخواد بره دلتو خون کرد ک
عزیزم عادیه چون اول بارداریت سه ماهه اول این دردا داری
شنبه ج آز میگیرم میرم کلی آز دادم
عزیزم مامانت یا خواهرت نمیتونن بیان
۳سال و نیمه اقدام بودم الان دارم جلوگیری میکنم
اسمت چیه چندسالته ساکن کجایی☺️😁
ای خدا باید برم حموم نمازم مونده نمیتونم پاشم☹
میذاشتی ادامه کارشو کنه بعد بری
شبی ک بخام سزارین شم میرم مزار شهدا.. سر خاک حاج قاسم همتون دعا میکنممممممممممم🙏
جون بابا خوبه دیگه وااا چیه نصفه
به مامانت بگو زنگ بزنه شوهرت دعوتتون کنه برید اونجا، بگه دلم برا بچه تنگ شده و اینا، ی شب برید ولی هی دلیل بیار ک بمونی اونجا، اونجا هم همه ی کارای بچه رو خودت بکن ک ببینه، نسپار ب مامانت
مامانم 10 روز موند بعد رفت کار داشت
بگو بلدم نباشم مامان خودم هست میاد کمکم
خوبه که برات کار میکنه 😂 😂 😂
از دست این شوهرا تا وقتی اینا پشت مادرشونن هرکار کنی فایده نداره
اه خیلی سخته منم خیلی عذاب کشیدم اول ها اصن یادم نمیره الانم به زور تحمل میکنم
ننگ تو ننگ تو مادرشوهر اردلنگ تو😂😂چه شهری سرودم
شوهر من الانم نمیذاره شب و بمونم میگه شب نمون
ولی خونه ننش باشیم‌چیزی نمیگه
تا دیروز وقتی مجرد بودن خونواده نمیشناختن چیه بعد ازدواج ادم میشن و مارو عذاب میدن
عزیزم یا باید خودتو بد کنی که دعوا راه بیفته یاهم باید صبر کنی چون شوهرت طرف مامانشه
من کشیدم اینارو میگما
من خیلی عذاب کشیدم ولی تحمل نکردم دعوا راه انداختم
خودم پای خونوادمو وسط نکشیدم وگرنه از بابام میترسن همشون حساب میبرن
فقط بخاطر پدرشوهرم که واقعا مرد خوبیه تحمل کرده بودم
من ۳ ماه با شوهرم رابطه هم برقرار نکردم انقد ازش نفرت داشتم بخاطر رفتاراش اصن میخواستم نبینمش ولی اون میومد طرف من
اونایی که باردارن الان حال کنن بعد ب دنیا اومدن نی نی مادرشوهرا زندگی و زهرمار میکنن با همکاری شوهر😁😣
منم میدونم بیخود میکنن ولی حقیقتی تلخ است
من از وقتی ازدواج کردم تا اخر بارداری یه ذره حرفم نشده بود خیلیم خوب بودم با مادرشوهرم خیلیا میخواستن میونمون و ب هم بزنن
ولی وقتی بچم ب دنیا اومد دیدم روی واقعیشو
منک جواب میدم.. ازاونا نیستم چیزی نگم خخخ
قربون پسرت بااین شلوار و.کفشاش خدا
ماشاالله
منم🙄منم میگم تا شوهر ادم طرف خانوادشه نمیشه کاری کرد
الان میگی ولی بعدا میبینی که اگه شوهر ادم طرف خودش نباشه هرکاری کنی فایده نداره
فدات گلم خدا فندقتو حفظ کنه😘😁
من همین الانش تو زندگیم دخالت میکنن
شوهرمم طرفشونه انگار جون بجونش کنن بچه همون مادرشوهره
یچی بگم میگه چکار داری تو کارت نباشه و هزارتا حرف که من نمیتونم بخاطر تو با خانوادم بد باشم
وای نی نیت ب دنیا بیاد خیلی اذیت میشی خدایی نکرده
من اگه بشه میرم شیراز تا برج شش
اونجا میمونم شد مامانم میگم بیاد پیشم ولی نمیذارم یه درصد اون تو کارام دخالت کنن
من قبلا شوهرم میگفت اصلا کاری باهام نداشتن
بگو چند روز ببرین پیش خودتون من هم یه استراحت کنم ببین چه جور جا میزارن میرن
حتی مادرشوهرم غذاشم نمیداد
الان ازوقتی ازدواج کردیم همش دورشوهرمن وتو زندگیم دخالت میکنن
منم چن بار خواستم بگم نمیشه
هم‌نمیشه گف هم بچه جلو ادمو میگیره
تقصیر خودته عزیزم
خودت کارهای بچت رو انجام بده و به هیچ عنوان به احدی اجازه دخالت نده حتی خانواده خودت.مطمعن باش از پسش برمیای
به همسرت بگو من نمیخوام مادرت دیگه اینجا باشه بگو حیلی زحمت کشبده ولی دیگه کافیه میخوام رو پای خودم باشم
اگرم دیدی نرفت برو خونه مامانت
انقدر گرفتاری رو ادم داره تو زندگیش که دیگه حوصله سرو کله زدن با قوم شوهر رو نداره
مردی ک دهن بین خانوادشه و زن و بچش رو نمیبینه به درد لای جرز دیوار میخوره
نمدونم چرو مادرشوهرا بعد زاییدن عروس وحشی میشن. 😂😂😂😂
یکی دیگه زاییده درد داره یکی دیگه هاپو میشه.
شاید حسودیه
یا میترسن پسرشونو از دست بدن😂
عزیزم یکم نمک بریز نو کفششون من اینو قبلا از خدابیامرز مادربزرگم شنیدم 😂 راستشو بخوای امتحان کردم جواب داد. وقتی هم رفتن چندتا سنگ کوچیک بنداز پشت سرشون دیگه برنگردن😂
حرصش میگیره مامانم بیاد و کارای بچه رو انجام بده
صبر کنم که شوهرم اینارو تا آخر سال نگه میداره، دلمو خون میکنن
منم از بس طرف اوناس بعضی وقتا ازش متنفر میشم
دقیقا.. پشتش به شوهرم گرمه، الانم خواهرشوهرم گفت بریم خونه گفت مگه میزاره که بریم.. حالا خودش هم از خداشه بمونه
اگه شیر خشکی بود ک میبردن
اولاش که بخاط بخیه اصلا نمیتونستم رو زمین بشینم واسه همین اکثر کاراشو مادرشوهرم می‌کرد مامانمم خیلی نمیذاشت کاری انجام بده..الانم دیگه عادت کرده همش خودش انجام میده
از بس هم بچم ریزه میترسم بلد نباشم
فقط بفکر خانوادش و بچه هس به فکر من نیس ک از دستشون دارم روانی میشم و هرروز حرص و جوش میخورم
میخوان بگن که بچه ماس و صاحب اختیارش ماییم
حرص نخور
استرس رو بچت تاثیر منفی میزاره
به همسرت بگوو من عصبی بشم بچه هم شیر عصبی میخوره و بیقرار میشه
1306
1399/10/10
