Ooma
پرسش (1400/04/19):

مادرشوهرم خستم کرده

دوستان بیاید ی کم درد دل کنیم. من باردارم. الانم استراحت مطلقم بماند ک چقد تو این بارداری اذیت شدم اما بازم خداروشکر ک کوچولوم تاحالا مونده برام. من ازدواج دوممه. شوهرم فامیله. شوهر قبلیم غریبه بود خیلی بد از آب دراومد. سر همین دیگه خانوادم قبول نکردن با غریبه ازدواج کنم و گفتن فقط فامیل. شوهرم ازدواج اولشه و تک پسره. من توی عقد جدا شده بودم. توی خانواده شوهر فعلیم فقط مادرش با این ازدواج مخالف بود، البته ب زبون میگفت راضیم اما رفتارش چیز دیگه ای میگفت. سر مهریه و عقد کلی اذیت کرد. شوهرمم هی میگفت من ک تو رو دوس دارم بابامم پشتمه مامانمو ول کن. خانوادمم همینو میگفتن. الان 8 ماهه از ازدواج مون میگذره و مادرشوهرم خونمو تو شیشه کرده. بچه ها چیکار کنم کم آوردم اگه ازدواج دوم نبود طلاق میگرفتم. شوهرم دستش خالیه روز خواستگاری باباش گفت من همه چی بهش میدم. ماشین صفر ک داره خونه هم بهش میدم همه جا هم کمک تون میکنم. عقد ک کردیم زنش خونش رو توشیشه کرد. ب بدبختی برای ما خونه کرایه کردن 8 ماهه هنوز منت سرمونه. عروسی توی کرونا با جمعیت کم گرفتن همه کادوها رو برداشتن حتی شاباشمو گرفتن ازم. گفتن باشه پس انداز تون. آخر من تو بیمارستان بستری شدم نصف پول کادو رو دادن هزینه بیمارستان، دیگه دهن منو سرویس کردن. دیشب شوهرم رفته خونشون مادرش انقد پرش کرده اومده خونه میگه برا چی توی یک ماه دوتا روغن خریدی!!!! آخه این حرفه، من الان حاملم باید بهترین خوراکی رو بخورم. بچه ها از دست مادرشوهر خسیس و مداخله گر و فضول و... خسته شدم. خسته.. دیشب تا صب نتونستم بخوابم. بریدم ذیگه. شوهرم هیچی پس انداز نداره الان من با 5 تومن حقوق توی تهران با ی بچه تو راه چیکار کنم؟؟ ب شوهرم میگم خب کمک نکنن من هیچی نمیخوام بیا بریم شهر خودمون تا خانواده من بی منت کمک کنن منم بچمو بدم مادرم نگه داره برم سرکار. دخالتم نباشه. ولی اینا ک میخوان بچشون پیششون باشه و دخالت کنن پس کمک کنن من رو حرفشون حساب کردم باهات ازدواج کردم. بخدا من الان 5 ماهه آرایشگاه نرفتم. ن لباسی ن تفریحی. دیگه از کجا بزنم. شدم ی آدم افسرده. اگه هم بخوام برم تفریح میخوان همشون بیان ب خرج ما. بچه ها راهنماییم کنید

سلام عزیزم چرا آخه انقدر زود بچه دار شدی؟ چرا ب خودت فرصت ندادی بشناسیشون؟ الان دیگه پای بچت وسطه گلم
سلام عزیزم منم خانواده شوهرم خیلییییی بدتر از تو بودن ولی چون من یه عروس دیگ اوردن باهام خوب شدن به اشتباهشون پی بردن ولی من همسرم خیلی پشتم در اومد خیلی هوامو داشت همیشه پیش شوهرت بگو تو خانواده بدی نداری خیلی خانوادت خوبن من نمیخوام کار کنم تفرقه بیفته بینتون دوس دارم باهاشون رفت امد کنم ولی الان شرایطم چیز دیگس ببخشی یکم درکم کن شوهرت با این حرفا بزار تویی مشتت نزار هرکی هرچی میرسع بهت بگه انقدرم حرص نخور اون بچه گناه داره و اینکه کاشکی میزاشتی لاقل یه سال بگذره بعد بچه میاوردی حالا هم که خدا بهت داده خدا خودش نگهش داره این اعصاب خرابی واسه ذهنت بچت خیلی بده خیلی مراقب باش همیشه بهترین راه هست واسه تصمیم گیری اعصاب خودتم خراب نکن گل من
ای خواهرهمه مردا وهمه خانواده شوهر ها عتیقه اند
حرص وجوش نخورچون حامله ای همه چی ب چپت بگبرالانم نمادین شروع کن ب اه وناله کردن تاببرتت بیمارستان بعدبگودکترگفته فشارعصبی واسه تووبچه سمه بذاردرس بگیره
مادرشوهرتم خداجای حق نشسته امیدوارم هدایت بشه ویا تقاص کارشوپس بده
آخه من خواهرم بچه دار نشد. کم کاری تیروئید دارم ده ساله. دکترا همش میگفتن زود بچه بیار. ترسیدم نیارم بعدا هرچی کار کردم باید خرج دکتر کنم. از طرفی من قبلا شاغل بودم دارم بیمه بیکاری میگیرم ماهی 2600 دارم میگیرم میدم شوهرم ی ریال پس انداز نکردم آخرم اینجور میکنن باهام. خجالتم نمیکشن مادر من اومده تا دسشویی منو لگن میاره برام. ب جای تشکر میشینه ب پسرش میگه توی ماه دوتا روغن چرا خریدن
بخدا حامله شدم ی تبریک نگفت فقط ب بهانه آوردن من ب دکتر میخواست فقط ببینه چقد ویزیت میدم. تازه وضعشون خوبه ها انقد آدم حریص. ی بچه مریض دارن ک اون کلا خرجش فقط خورد و خوراکشه. کلا ی دختر و ی پسر دیگه دارن. بخدا ماهی 20 تومن درآمدشونه. خونه و ماشین هم دارن. 4 تا خونه دارن. شوهر من تک پسره داره کارگری میکنه دلشون برای بچه خودشون نمیسوزه!! امیدوارم خدا انقد بهم بده هیچ وقت محتاج نشم
سلام
گلم اول اینکه حرص نخور
دوم اینکه بگو من اگه روغن گرفتم روغن اول استفاده میشه که باز باید بخری بد کاری کردم نذاشتم روغن کم بیاد
بگو یعنی مادرت لقمهای مارو میشموره ما چی میخوریم چی نمیخوریم؟
بشین باهاش حرف بزن منطقی بگو درسته مادرته منم زنتم الان حاملم تا جایی که تونستم ازت چیز انچنانی نخواستم لباس انچنانی نخریدم
تا ازیت نشی ولی اینکه میگی چرا روغن خریدی روغن یچیز واجباته تو خونه نمیشه نخرید ک
تجربه ثابت کرده هیچوقت روحرف خانواده شوهر حساب نکنین
دیشب تا سه باهاش حرف زدم آروم شد. گفتم بااین اخلاق مادرت کی میتونست باهات بسازه. الانم دیر نیست. بیا بریم شهرما زندگی کنیم من ک پدرم بی منت کمک میکنه. ولی من مجبور نبستم از خانوادم دور باشم دخالتم بکنن خرجمم بابام بده زور داره واقعا
مریم جان چند سالته؟
بگو تو همون اول خواستیم عقد کنیم گفتی تو به مادرم کاری نداشته باش من خودم هواتو دارم پس چیشد؟
باید کم کم ایقد تو گوش شوهرت بخونی تا بیا تو مشتت ..
27 عزیزم. زندگی متاهلی خیلی سخته. شانس من بود. شوهر قبلیم انقد خانوادش دست و دلباز بودن خودش بد بود. این یکی خانواده نداره. 😑
کاش یکم برای بارداریت صبر میکردی تا هم اخلاق خانواده شوهرت مشخص شه هم شوهرت اوضاع مالیش بهتر شه
بگو هواداشتنت اینجور بود بگو من ارامش میخوام مخصوصا الانی که حامله هستم بچه هرچیزیو حس میکنه اگه من ناراحت بشم اگه استرس بکشم اونم متوجه میشه بدنیا بیاد نااروم میشه
بچها بچرو خدا میده نمیشه گفت چرا اوردی کاریه که شده والا ماهایی هم که میخواییمو خدا نمیده زندگیامون گل بل بل نیس
الان هم به خاطر خودت و تو راهیت چشمتو رو همه چیز ببند بذار فقط بگذره ایشالا نینی که دنیا اومد مشکل و با شوهرت حل کن
الان هم شما شرایط خوبی نداری هم همسرت تو برزخه
یکتا هستی ..میگم من سرفه میکنم زیر دلم درد میگیره انگار بچه دردش میگیره خطرناکه؟🥺
تو هر زندگی چه با بچه چه بیبچه سختی هست نمیشه گفت تا خوب نشد بچه نیار تا اخر عمر نیاری چون یه بحث هست والا من هرکسیو دیدم دعوا داره بحث داره ولی خب باید زندگی کرد
منم عطسه میکنم یهو ماهیچه شکمم میگیره اون ماهیچه‌های شکمیه که یهو منقبض میشه نسترن جان
مظلوم گیر آوردن. ب شوهرم گفته وام ازدواج بگیر بده بزارم تو حسابم سود بیشتر میده. منم میگم نمیخوایم فعلا ک لازم نداریم. الان باید ماهی700 قسط بدم. پولو هم مادرت برمی‌داره میگه گذاشتم رو پول خونتون. ن پولو دارم، قسطشم باید بدم. بعد حقوق منم قطع میشه تو هم ی تومن قسط بده بچه هم داره میاد میخوای چیکار کنی. چرا حرف نمیزنی گولت میزنن😑
خب خداروشکر گفتم وای الان بچه کنده میشه از تو دلم😂
من حس میکنم شوهرش خوبه مادرش هیضم میکنه زیر اتیش
الان زمان حل کردن مشکلات نیست مریم جان فقط اجازه بده بگذره
من میدونم یه خانم باردار چقدررر تحت فشاره
اما یه طرفه قضاوت نکنیم باباها هم تو یه برزخی هستن که ما نمیدونیم
اره همینه ولی چون شرایط مریم اوکی نیست شوهرش نمیتونه درستو تشخیص بده باید فقط این روزا بگذره بعد دنیا اومدن بچه تکلیفو مشخص کنن
دیدم دارم حقوق میگیرم کارم پیدا نشد برام. اینجا هم خیلیییییی تنها بودم مادرش اینا هم همش تو خونم بودن میخوردن و می‌خوابیدن ب قرآن مجید ی لیوان زیر آب نمیکردن شده بودم کوزت. گفتم هم بچه بیارم سرگرم شم هم شرایط و دخالت شون بهتر بشه. حالا سر ی احتیاج مالی چیکار ک نکردن
ایقد رو خودت فشار نیار نتیجه اش میشه ی بچه کولیکی ک تا چن ماه دهنتو سرویس میکنه ب شوهرتم بگو ب بچت رحم کن تو اللن پدرشدی والا
نباید رو حرف خانواده شوهر توی خواستگاری حساب میکردی 😐
مردا مگه حالیشون
ه
من شوهرم روز خواستگاری انقدر زار میزد که منو میخواد مادرش میزد توشکمش که مثل دختر خودمه و انگار توشکممه
ولی بعد گندش در امد چه عجوزه ایه
هعی... آدم از غریبه بخوره از خودی هم بخوره زوره. پس رو حرف کی میشه دیگه حساب کرد
دوره بدی شده. نمیشه رو کسی حساب کرد
الان انقدر پر میکنه شوهرمو و پشتم انقدر حرفا میزنه که خدا میدونه
عزیزم وقتی شوهرت چشمش به حرف خانواده ش هست و به خاطر یه روغن از تو حساب می‌کشه، نباید به این فکر میکردی که بچه بیاری زندگیت خوب بشه و سرگرم بشی
بچه عامل سرگرمی ما نیست گلم ، الان تو حرص میخوری اون طفلک گناهش چیه این وسط
اصلا بحث غریبه و خودی نیست ، ما که کلا ازدواج فامیلی رو بد ‌و عامل اختلاف بین کل فامیل میدونیم
اصلا نمیشه رو هیچی حساب کرد فقط یچیزیو میدونم اگه مرد دهن بین باشه نمیشه کاریش کرد مردت باید هواتو داشته باشه تا کسی جرات نکنه بگه بالاچشت ابرو اگه مردی که پشتت نباشه هرکسی به خودش جرات میده به خودش که هر حرفیو بزنه
از این به بعد هم شما استراحت مطلقی دیگه ، به مادرت بگو فقط کارای خودت رو رسیدگی کنه ، خرید مایحتاج خونه رو بذار به عهده خودش تا بدونه چقدر باید خرید کنه ، حقوق خودت هم برای خودت نگه دار و هر وقت لازم شد خرج کن
کلا فقط زر میزنن🤣🤣🤣
فاطی کی میری سونو ان تی؟
اره دقیقا فقط زر زد یه مارمولکیه که خدا میدونه
درسته توی زندگی من و تو نباید وجود داشته باشه ، هرچیزی که هست متعلق به هر دوتون هست ، اما وقتی لطف مکرر شد حق مسلم باید یه وقتایی بهش یادآوری کنی این لطفت رو که جزو وظایف تو نشه
راس میگن حقوقتو نده بهش خریدم نکن بگو فلان فلان چیز تو خونه نیس بخر بزا دهنش سرویس بشه بفهمه خرج زندگی چیه یکم بره از مادرش بگیره
چهارشنبه ان شاءالله
ان شاءالله حتما خبرشو بهم بدی منم هفته بعد باید برم
دقیقا
مرد اگه پول مفت بخوره تو دستش هار میشه
میگه خوبه هم خرج خونه در میاد هم حرف حرف منه
تو از خودت میگیری حقوقتو میدی اون که مثلا زندگیت بچرخه ولی اشتباهت اینه خوبی زیادی هاری میاره
ببین هر مردی می‌تونه به سمت دهن بین شدن خانواده ش کشیده بشه ، چون معمولا خانواده ها وقتی پسرشون زن میگیره براشون خاص میشه و همیشه حتی شده توی لفافه نه علناً علیه زنش تحریکش میکنن و بهش یه اعتماد به نفس کاذب میدن با این کار ، اما این وسط اگه زن یه ذره شل بگیره دیگه تموم ، باید همون اول سفت بگیری که خانواده طرف بدونن با یه آدم قدرتمند تر از خودشون طرفن
خدا نکنه بفهمن تو راه برگشتت از ازدواجت سخته ، اونوقت دیگه میتازونن
حالا چرا تخصصی پرسیدی؟😐
ان شاءالله عزیزم حتما
سوالش کاملا تخصصی عزیزم 🤣🤣🤣
منتها در تخصص دکترای اوما نیست 🤣
در تخصص زخم خوردگان از خانواده شوهر اوماست 😬😬😬
بعدم عزیزم چرا باید دستت تو جیب خانواده شوهر باشه که از اخرم منتش سرت باشه، ماهم داریم با این پنج تومن زندگی میگذرونیم، سخته ولی مجبوریم بعدم عزیزم کسی امضا نداده یکی بچه میاره بکی دیگه خرجشو بده که شوهرت دو شیفت کار کنه بتونین از پس مخارج بر بیاین من حتی اگه یه روغنم برام بگیرن تا پولشو ندم اروم نمیشم چون دوست ندارم فردا روزی منت سرم باشه
توقعتون از بقیه بیارید پایین زنذگیتون قشنگ تر میشه فرقم نمیکنه اون بقیه خانوادته یا خانواده همسرت توقع زیادی ناراحتی میاره،به همسرتم بگو روغن نباشه هناق بریزم تو غذا بدم بخوری🖐️
من رفتم زاییدم خانواده شوهرم بجایی ک بالاسرمن باشن رفته بودن حسابداری ببینن تواین بیمارستان چقدرخرج زایمان خخخ ب کوری چشمشون بیمارستان خصوصی زایمان کردم ترکیدن
عزیزم منظورم اصلا ب شما تنهانیس امالطفا همه یادبگیرید تایک نفرمیگه دعوامون شده نگیدچرابچه اوردید عاقا تولحظه تشکیل بچه آدم عاشق ترین زوج جهان😅😅😅😅
به نظرمنم سعی کن مدیریت کنی تا منت سرت نباشه ما هم ماهی هفت هشت تومن حقوق داریم ماهی چهار تومن قسط داریم. بابای اون که هیچی دلش میخاد خرجشو بدیم . نهایت کم بیاریم از بابام قرض میگیریم شوهرم اضافه کار میکنه پولش رو میدیم
سعی کن شوهرت رو قانع کنی بدون اینکه از خانواده ش بد بگی مردا هزاری هم خانواده شون بد باشن خودشون هم بدونن دوست ندارن زنشون این حرفارو بزنه
الان هم که بارداری حساسیتت رو کم کن کلا چه از نظر مالی چه از نظر روحی هر چه توقعت کمتر باشه کمتر اذیت میشی
بچه تو هستش در قبالش مسئولی پس مراقب حال و هوات باش
نه من نمیگم چرا بچه آوردی ، میگم چرا به امید اینکه بچه عامل خوشبختی بشه تصمیم گرفتی به دنیاش بیاری ! خود این خانوم گفت بچه آوردم سرگرم بشم و دیدم خیلی توی خونم می‌خوردن و می‌خوابیدن گفتم بچه بیارم ! آخه این دلیل نمیشه که
اونوقت که اینا تازه عروس و داماد بودن به قول خودش همیشه خونه ش بودن الان که بچه بیاد که دیگه هیچی یه بهونه ناز و کوچولو و مامانی دارن برای همیشه رفت و آمد ، بعدشم اگه اختلاف ها ادامه داشته باشه باعث جنگ و دعوا میشه ، چهار روز دیگه همون بچه میگه هدفت از به دنیا آوردن من چی بود ، چی جواب بده 🤔🤔
عزیزم هر کسی پولداره برا خودش داره خدا بیشترش کنه
هیچ قانونی وجود نداره ک توش نوشته باشه وظیفه پدر مادره ک بعد از ازدواج ب بچه هاشون کمک کنن خونه بدن ماشین بدن پول بدن
هر پدر مادری کمک میکنه داره لطف میکنه دستش. درد نکنه
اما هر کی کمک نکرد نباید گله مند باشی ک چرا اونا دارن ما نداریم
شما زندگی الان خودتو داری با زندگی 30 ساله پدر شوهرت مقایسه میکنی
از کجا معلوم اونا هم اون موقع دستشون تنگ نبوده
برا شما هم همه اینا میگذره اول زندگی اکثر ادما سخته هر کسی باید خودش بتونه زندگیشو بسازه ک بعدا منت نزارن براش ک هر چی داری از ما داری
توقعتو از بقیه بیار پایین تا چیزی ناراحتت نکنه
تو الان اصلا نباید استرس داشته باشی و جوش بزنی چون برای بچه خیلی خطرناکه مردن نباید دهن بین و باشه و بچه ننه خدا خودش جواب یه همچنین انسان هایی رو میده توکلت ب خدا باشه الان فقط بیخیال حرف هاشون باش
اصلا چرا اون از جزئیات زندگی شما بدونه ، من مادر شوهرم طبقه پایین خونه منه، فقط اینقدر می‌دونه که سه تا بچه دارم ،😁😁عزیزم من همیشه به شوهرم چندتا چندتا میگم خرید کنه،تورم و دایمآ بالا میرع شاید این واسه ما که هشتمون گرو نه مونه، به جور صرفه جویه،
بگو کلا به شما ربطی نداره من دوس ندارم از این به بعد به جای دوتا سع تا سع تا بخرم ببینم کی مخواد جوابگو فضول باش
چقدر این حرفت زیبا و منطقیه عزیزم امیدوارم خدا به این دل پاکت نگاه مخصوص کنه و از ته دل خوشحالت کنه .......آمین 😘
مریم جان تنها راهکارش اینه که خودت پس انداز کنی مام خیلی چاله چوله داشتیم الان خودم حساب کتاب میکنم هرچی اضافه اومد میریزم تو یه کارت چن ماه بگذره میدم یه تیکه طلا یا ربع سکه ای چیزی
زندگی همه سختی داره عزیزم مام با این ۵ تومن داریم زندگی میکنیم ۹۰۰ فقط اجاره خونه اس و کلی اقساط دیگه
خودت برنامه ریزی کن پولتم سعی کن پس انداز کنی
خخخ من همه رو میزنم تخصصی
منم دلم میخواد اینجوری باشه اما مشکلاتم یکی دوتا نیست شوهرم تا سرکار عادی خودش میره هزار تا غر میزنه. نمیخواد کار کنه. از اون طرف هم کلا ی آدم استرسی هست ک با کوچیکترین چیزی باید بره دکتر و خودش رو میندازه. اینا خودشون می‌دونستن وضعیت بچشون اینجوریه. زورم میاد ک گفتن تو قبول کن بقیش باما الان اینجوری به همش میریزن. باورت میشه دیشب خودشم ناراحت بود تا صب نخوابید الان داره استفراغ میکنه باید ببرم‌ش دکتر. من از دیشب از استرس دل درد شدم. خدا کنه خدا بهم بچه سالم بده همه حاملگیم غصه خوردم
عزیزم من حرفی ندارم. مشکل من میدونی چیه اینه ک اول با این شرط ک خونه و ماشین میدن و حمایت میکنن اومدن جلو. ب فرضی ک دروغ گفتن. من میگم قبول. میگم آقا بزارید من برم پیش خانوادم. من ک خانوادم بی منت دارن کمکم میکنن. بزارید برم اونا ب من کمک کنن شما هم هیچی ندید. میگن ن!!! میدونی اینجا فشار میاد. من ک مجبور نیستم وقتی شوهرم میتونه توی شهر خودم ی شغل بهتر با درآمد بهتر داشته باشه خانوادمم حامیم باشن وایسم اینجا منت سرم باشه
میاد خونم کابینتمو باز میکنه یخچالمو باز میکنه چک میکنه! ی مدت پیام های بانکی شوهرمو داشت تا خرید میکردم زنگ میزد. اونو با دعوا درست کردم. بخدا از دیشب همش میخوام گریه کنم همش ناراحتم میکنه. بخدا سپردمش منو انقد تو حاملگی اذیت کرد
آدم نباید ناشکری کنه عزیزم. مادر شوهر من همش داره ناشکری میکنه خدا رو خوش نمیاد خدا قهرش میاد. از اول حاملگیم ب خاطر چهارریال پول اعصاب منو داغون کرد. منی ک تو خونه بابام تو ناز و نعمت بودم. بخدا تو بیمارستان دکتر اومده میگه بچت باید سقط شه من آبریزش شدید دارم اشک می‌ریختم مث ابر بهار. شوهرم اومده بالا سرم میگه بیا بریم آمبولانس خصوصی گرفتم ببرمت ی بیمارستان دیگه. بعد اومده مادرش میگه پول آمبولانس رو بریز براش. گفتم من ک ندارم. تو کارتم 200 تومنه. گفت منم ندارم!!! سریع زنگ زدم ب بابام 2 تومن ریخت. کل بیمارستان من 14 تومن شد من 9 تومن از بابام گرفتم الان بابام گوسفند کشته داره برام میاره تهران. واقعا بعضی وقتا میگم خدایا ب آدم بی لیاقت فرزند نده. من بچه ای ک ندیدم هنوز جنینه انقد دوسش دارم. اینا ب خاطر چهارریال پول چرا بچشون رو زجر میدن. الان من باید ببرم‌ش دکتر. ب خاطر استرس از صب داره استفراغ میکنه. حالم از مادرش بهم میخوره.
خوب این که الان مادرشو باید بشناسه توی مریضی بدادس نمیرسه اونوقت مادرش کی بدرد میخوره

سوالات مشابه