Ooma
پرسش (1401/01/08):

بیاید حرف بزنیم من آروم شم 🤧

از اینکه سر این مساله دارم عصبی میشم از خودم بدم اومد 🤧 چن روز پیش زن داداشم با داداشم مشکل داشته مشکلشم این بود خر روز داداشمو کنترل میکنه ی روز داداشم رفته بیرون گوشیش خاموش بوده بعد زن داداشم ب من پیام داد دید خونمون نیس شروع کرد ب فحش دادن ب داداشم منم بش گفتم احترام خودتو نگه دار هیچی بت نمیگم گذشت یکی دو روز خانوم قهر بود باز نمیدونم چطور شد برگشتن ب هم والا مامانم میگف خداروشکر منم تو دلم گفتم خداروشکر. حالا ایناش ب کار همیشه زن داداشم اقواممون رو مسخره میکنه چ میدونم داییت خودش خونه داره دادتش کرایه رفته پایین شهر تو خونه فسقل نشسته و او وو کلی حرفای دگ ب اقوامم... حالا این منو عصبی کرده بابام امروز میگف میخواد براشون تو شیراز خونه بخره تا خانوم آسوده تو خونش بشینه... نمیخام حسادت کنم فقط ازین عصبی ام من تو ی خونه 60 متری اجاره ای ب سختی زندگی میکنم اونوقت بابام برا اون خانوم میخواد خونه بگیره تو آسایش باشه،، چ کنم آروم شم دوس ندارم سر این چیزا با بابام بحث کنم ازم دلخور شه😖

بچ ها فهمیدم دگ من بدم زین پس میخوام بدتر شم😂 الکی گفتم دو روز دنیا بد شم ک چی شه خدا منو ب راه راست هدایت کنه زین پس ب کسی حسادت نکنم 🙏😅
من نامزدی بودم اوایلاش با شوهرم دعواها داشتیم من داشتم سعی میکردم بترسونمش یه سری اخلاقاشو عوض کنم گوشیمو 20 روزی خاموش کرده بودم که خودش بیاد طرفم یه روز خواهرشوهرم پیام داد قسم میخورد که به هیچ کس نمیگم فقط تو بگو واقعا دوسش داری میخوایش منم اعتماد کردم بهش گفتم نری بهش بگیا دارم میترسونمش 😐😐😐😐😐
اگر زنگ بود بلی منتها پیام بود هی میگف میگفتم ب من نگو من خودم حالم ناخوشه هی ادامه میداد
عریزم اون ازینکه تو بارداری حسودی نکرده ازینکه انقدر دیر بهش گفتی و انگار اونو حسود دونستی و غریبه ناراحته
ن عزیزم ب هیشکی نگفته بودیم
فقط اون نبود نمی‌دونست الان برادر شوهرمم نمیدونه چون مادرش و خواهرش خودشون خاستن ندونه منم چیزی نگفتم
یعنی مادرو خاهرت هم نمیدونستن؟ چقدر تو صبوری
رفت بود گذاشته بود کف دسته شوهرم
حالا اگه زنداداشه بارداریشو مخفی کرده بود به صلابه کشیده بودش همین خانوم😂
بابا مامانم و دو تا آبجیم و مامان بابای و ی داداش و دوتا آبجی شوهرم میدونستن. همین. بعد ک جنسیت مشخص شد مادر شوهر خواهر شوهرم ک زن عموشه تو روستاس همه جا پخش کرد. عروسیمون چن شب پیش اومد خونه فهمید دگ
ن والا براش دعا میکنم دو قلو بیاره
تو هم باید پدر شوهرت واست بخره
بعدم یه بچه است که همه اول و اخرش میارن حسودی نداره که بخواد بهت حسودی کنه،زاییدن هنر نیست که درست تربیتش کردن هنره
میگم من خودم قبول کردم حس حسادتم بد بود الان چی من بده شد دگ؟ 😂
خواهر شوهر فقط خودتی بقیه اداتم نمیتونن در بیارن😂😂
پیامم نشون داده بود که من گفتم میخوام بترسونمش😐و هنوز تا هنوزه نتونستم بترسونمش😁
پس حق داره ناراحت باشه پس نگو خیلی باهاش خوبم هیجکی باورش نمیشه خاهرشوهرشم
من آخرین سری ک ای یو ای کردم
ازمایشم مثبت شد
به خواهر شوهرم گفتم
گفت هر وقت زایید ی هست مشتولوق میدم.شاید سقط شد😐😐😐حرفش خیلی بهم بر خورد
یه هفته نکشید افت بتا گرفتم😅😅
دقیقا کدوم‌قسمتش ناراحتت کرده
اینکه به داداشت فحش داده
یا اینکه بابات برا داداشت میخاد خونه بخره؟
والا بخدا خودمم همینو میگم میگف خدا ی بچه قشنگ بت بده گفتم سلامتیش مهمتره. کلا بیشتر چیزا رو بم حسودی میکنه نه از لحاظ زاییدن از لحاظ ایکنه من زودتر باردار شدم و ی چیز دگ ک صلاح نمیدونم بگم
آره دستش نزن بدتر میشه😁
چون که بچه ات پسره؟
یکم ملایم باشه قرار نیست فکر کنی همه دارن بهت حسادت میکنن که،پپسی کمتر برا خودت بازکن
بسم الله الرحمن الرحیم اینجانب از حس عصبی بودنی ک ب من دست داده بود از خونه خریدن براش ک زکب عنوان تشویقی برا زنش میدونستم ناراحت شده بودم ک خدا راشکر برطرف شد ناراحتیم چون انگار مشکل از خودمه و قبول میدارم و تلاش می‌کنم ک این حس حسادت را در خود پرورش نداده
من دیگه حس نمیکنم کاملا مطمین شدم زنداداشت خیلی خوبه خودت کرم داری😐
عاقا اینکه من بهش نگفتم باردارم بد رفتاری بوده نسبت ب عروس؟
مرسی 😂
چرا همش میگی تشویقی؟
این کلمه ی تشویقی رو واسه سگ و گربه موقع تربیتشون به کار میبرن 😐
یعنی تو از ما نیستی غریبه ای و ممکنه حسودی کنی
میگم چقد بده یکیو ی طرفه قضاوت کنیا خوب ک اینو فهمیدم
ایشالا حامله شد شش ماهگی بهت میگه تا باسنت بسوزه😂
میبینم دعوای عروس و خواهرشوهر همه رو عصبی کرده🤣🤣🤣🤣🤣
سر هیچی داری خودتو جر واجر میکنی حامله بشه و بهت نگه چقدر سوزش داری😂
نه اینو خیلیا نمیگن و مخفی میکنن
من به شخصه ایه ای وی اف بکنم در آینده و مثبت بشه به شوهر خودمم نمیگم چه برسه به خاندان‌ اون🤣🤣🤣
خب پس بهش فکر نکن دیگه وقتی تو خودت حلش کردی
بابات برا داداشت کرده نه زن داداشت هر چند راحتیش برا اونم هست ولی به فکر پسر خودش بوده
و اگه فکر میکنی تاثیری داره به پدرت هم بگو که تو هم بچش هستی و برا تو هم قدمی باید برداره
به سارگل خانوم چه خبرا😂
ن والا چون ما خاتوادگی ب چش زخم اعتقاد داریم برا همین ب هیچکی نگفتیم منظور بدی نسبت ب هیچکی نداشتم و بعد من ناخوش بودم حوصله جواب دادن ب بقیه رو ک الان چندهفته چ حسی داری چطوریه اینا نداشتم
من باشم‌فکر میکنم منو غریبه دونستی و فکر کردی حسودی میکنم که نگفتی
اصلا نمیگم ب پدرم چون مهم نبوده از اول برام میتونستم همون ده سال پیش ک برا خواهرم خریذ بگم اما نگفتم. این حس گذرای منم از اون عصبانیت چن روز پیش بود
ولی بهتر بود به زنداداشت میگفتی . بهش حق بده ناراحت بشه
فدات شم خوبی؟
یاسین خوبه؟
خداروشکر واسه سلامتیش😘
عه چ بد اینجور بش فک نکرده بودم
حالا چرا انقد تند میگی بهش سمیرا🤣🤣🤣
هر چی فکر میکنم حق با عروستونه
من خواهر شوهرم پارسال زایید
تو خانوادشون دختر نبود اصلا
ماهم رسم داریم پیش بچه رفتنی تو لباسش جیبش یا پول میزاریم
به خواهر شوی گفتم برم بغلش کنم؟؟
گفت برو بشین پیشش ا دور نگاش کن🤣🤣🤣
چرا چون من بچه ندارم ترسید چشش بزنم🤣تا رسیدم سریع اسفند دود کرد پیش بچشش آورد
ندید بدید بدبخت🤭
من یه لحظه دلم براش سوخت
فداتشم نی نی هات خوبن؟
خداروشکر اونم خوبه درحال پاره کردن باسن مبارک منه😂
والا ب هیشکی نگفتیم آخه مثلا اونم باردار میشد نمیگف من وقتی میفهمیدم تبریک میگفتم. از رو اینکه خودم ناراحت نمی‌شدم نمیدونستم اون ناراحت میشه
وقتی برا خاهرت خریده برا داداشت هم خریده
پس حق تو هم هست
ولی اگه نمیخای یه حرف دیگس
زورم گرفته هی میگه من خوبم خب😂
برادر شوهر من نامزده
هنو ا من قایم میکنن😆🙊
میترسن ا اخلاق گوهشون به عروس جدیده چیزی بگم😆😆🤣🤣
یعنی من از حامله شدن زن داداشم سوزش بگیرم؟ وا خاک و چوک چرا؟
مطمئن باش میگفت وقتی انقدر ساده ست دعوای شوهرشو به تو میگه بارداریش هم میگفت اون مثل تو سیاست نداره
بابا گفتم ک من بدم بد خوبه؟ زورت نگیره عزیزم
سر خونه گرفتن برا داداشت که بو سوختگیش تا اینجا هم اومده فکر کن حامله بشه بهت نگه😂
خدایا اون از من کوچیکتره ولی با سیاست تره میگم ک اون درد و دل نکرد ی راست فحش داد چرا باید میومد ب من می‌گفت؟ درد و دل نبود ک باهاش هم دردی کنم ک
ولکن بابا عصبی بوده یچیزای گفته،خونه ام که چون اون پسره براش می خرن طبق معمول دخترا ادم نیستن🤣
برات مهم نباشه
فکر کنم خانواده شوهرت مث واسه من باشن
کلا بین جاریها رقابت و حسادت و جنگ تولید میکنن
من که برام‌مهم نیست
ولی جاریم‌که از جنس خودشونه خیلی میسوزه از من
تو هم از الان حواستو جمع کن
خو همه میگن ما خوبیم 🤣
کرونا گرفتن الان
یکیشون رفلاکس شدید داره یکیم تازه از کولیک نجات پیدا کرده😂
درس عبرت بشه براتون پیش خانواده شوهر گوزتونم درنیاد😂
ن والا نسوختم فقط عصبی شدم ک خداروشکر بر طرف شد.والا اون دوقلو و سپر دوس داره من همیشه براش دعا میکنم همونی ک دوس داره بش بگه. مگ ی داداش بیشتر دارم ک بخوام برا بچش حسودی کنم
خانوما یه سوال
به منم نظریه بدین
هر سال ما سیزده بدر خونه مادر شوی هستیم
امسال بلیط هواپیما گرفتیم بریم مشهد به بلیط و هتل کلا ۶،۶۰۰ شوهرم پول داد
الان خواهرش و مادرش بفهمن سوزش میگیرن عایا؟؟؟😃😃یا هنو کمه
ما اینچیزارو نمیتونیم از زنداداشم مخفی کنیم ناراحت میشه ما نگیم مادرمون بهش میگه البت خودش هم اهل مخفی کاری نیست
الهی زودتر خوب بشن،یاسینم رفلاکس شدیده اصلا زندگیم بو گند استفراغ میده خودمم نگم برات
وای خیلی بیکارین
هنوز این بحث ادامه داره
منم خیلی وقتا عصبانی شدم جلو خواهرشوهرم فوحش دادم و اونم از اونجا میدونه تو دعوا حلوا پخش نمی کنن و ما دو روز دیگه اشتی می کنیم خییلی طبیعی گوش کرده و تاییدم کرده🤣
عصبی بوده دیگه جلو تو خودشو خالی کرده
ببین‌تا مرد کاری نکنه یا کلا شک زنشو برانگیخته نکنه ز‌ن مریض نیست که بهش مشکوک بشه
اینو بزار پای دوست داشتن داداشت
چون اکه دادشت براش مهم‌نبود به ی ورشم نبود که نیست و حواب نمیده و ...
من چون خودم ناراحت نمیشم فک نمیکردم اونم ناراحت شه. مثلا خداهرشوهرم حامله بود نگفته بود ب من و خب تا اومدن خونه ما مهمونی میخواستن چند روز بمونن بم گف منم خوشحال شدم بش تبریک گفتم همین
اخه خودش به یورشم نیست شوهرش یه هفته است خونه مامانشه😐
بخدا به یه ورمم نیس
راضی هم سالی یبار نه من برم نه اونا بیام.قیافه هیچکدومم نبینم.انقدررررر راحتم اینطور ک نگو
عین خیالمم نیس
اونا نفهمن ک میخوان دو نفرو به جون هم بندازن...من خواهر شوهرم هنو از سوزش خیلی چیزا خونمم نیومده..من رفتماا...ولی جاریم زود تر همه اومد کلی هم موند. خیلی هم اوکی هستیم😃
میدونی از این زورم گرف میدونس من خودم ناخوشم زودم جوش میارم بهشم میگفتم ب من چ من خودم ناخوشم باز ادامه میداد
واقعا اینطوریه؟ 😳😳😳
خوب تو داری از خانواده شوهرت الکو برداری میکنی در صورتی که خانوده ها و آدمها باهم فرق میکنن منم باشم ناراحت میشم خاهرشوهرم حامله بشه بعد پنج ماه به من بگه
اینم اینجوریه
تو هفت خواب شیرینم باشه بیدار میشه بالا میاره دوباره میخوابه
مرجان میگه یه هفته است خونه مامانشه منم عین خیالم نیست😂
بیخیال بابا گوش کن فقط بگو اره اره تو راس میگی🤣باور کن اونا تو رختخواب از کون همم می خورن
😂 😂 بابا خونه عمم ده دقیقه با خونه بابام فاصله داره هر روزم بم زنگ میزنه سر میزنه دگ باید چ کنم مثلا ک ب ی ورم باشه؟ خب من اعتقاد دارم مردی ک بخواد بدی کنه میکنه چ پیش زنش باشه چ نباشه دگ حالا مثلا من تو قفس نگهش دارم ک چی؟ خب من استراحت مطلقم نمیتونم اونم ب پای خودم تو خونه بنشونم تو این عیدی اومده استراحت کنه ی خستگی از تنش دراد
اره دقیقا اشتها هم نداره هیچی نمیخوره همونم که میخوره میاره بالا
🙄
من بهش روغت mct oil میدم یکم اشتهاش باز شده..اونو به دکترش بگو
وای چندشم شد😂😂 والا اون میگف داداشت بره گم شه من میگفتم تو راس میگی؟ فقط گف دارم براش گفتم داشته باش ب من نگو
خدا میدونه تو چه حالی بوده
سخت نگیر
دلتو بزرگ کن
مطمعنا انقد عصبی بوده که به چیزی فکر نمیکرده اصلا
و به من‌چه گفتنهای تو بیشتر عصبیش میکرده
باید میگفتی درکت میکنم چه میدونم ی چیزی که آرومش کنه نه که بگی به من چه
اون بنده خدا از سادگیشه که به خاهرشوهر گفته
وگرنه اصلا به شما چیزی نپیگفت
منم میدم فرقی نکرده تو اشتهاش
بچه ها جدا خیلی داره مودب جوابتون میده .بسه دیگه خودش داره میگه اره من بدم حسودم بیخیال دیگع
اونم چون تو آدم حسابش نکردی و دیر بهش گفتی بارداری و اونو حسود دونستی حرصش گرفته
اون اینجا آروم سه بدتر عصبی شد
وای باورم‌نمیشه
مگه میشه
واقعا خونه مادرشه؟
واسه چی آخه
ن الگو برداری نیس ک میگم من چون خودم ناراحت نمی‌شدم فک نمیکردم کسی ناراحت بشه. والا خالمم سه ماهگی بم گف مگه حامله ای من چون ناخوش بدم خالمم ی کم دهن لق میرف ب بقیه خبر میداد گفتم نه بعد تو این عید ک فهمید باردارم نگف عه چرا بم نگفتی یا دروغ گفتی فقط تبریک گف
اومدن باسن مبارک مارو پاره کنن🥲
والا از سادگی‌ش نبود اصلا حرف نزد همین من گفتم حونه نیس شروع کرد ب بد وبیراه گفتن گفتمم عاقا من خودم ناخوشم ب من نگو ب خودش یگو
خوب ناراحتیشونو به روت نمیارن دلیل نمیشه ناراحت نشده باشن که مطمئنن پشت سرت میگن
خب اینطوری که چیز عجیبی نیست
من‌تستراحتومطلق بودم روزایی که خونه بابام بودم شوهرم خونه خودمون میموند برام‌چیز میز میاورد و میرفت
چون راحت نبود خونه بابام میموند خونه خودمون
👌👌
الان من نفهمیدم تو خونه باباتی؟بعد زنداداشت گفت داداشت خونه توعه؟داداش چرا تنهایی باید بره خونه تو؟
خانووووووم چ عجب از اینورا
خب میگه شوهرش ی هفته اس خونه مادرش ب ی ورسم نیس. خو من تو خونه خواهرم مجرد دارم شوهرم راحت نیس بیاد اینجا رفته خونه مادرش باز خودش زنگ میزنه کجا میره کجا نمیره بعصی وقتام نمیگه میاد برام تعذیف میکنه دیروز با فلانی رفتیم فلان جا. خو چی بگم بد بخت هر روزی روزی 6 صب تا 6 شب سرکاره تو عید اومده بگرده استراحت کنه من بگم نه چون من حونه نشین شدم تو هم خونه نشین شو؟
والا چ میدونم فک نمیکردم ناراحت بشه
خاله من بعد یه ماه فهمید من باردارم بجه م زود بدنیا اومد پشت سرمون میگفت دروغ میگن نارسه اون خیلی وقته پیش باردار بوده بجه ش بموقع بدنیا اومد درصورتی مه به منذزنک میزد دلداری میداد.... همینکه زندادلشت تو اقدامه میاد بهت میگه از سادگیشه چون معمولا آدم میترسه زود حواب نگیره به کسی نمیگه تو اقدامه واینکه تو بارداریت رو ازش پنهان کردی یا باسیاستی
ماهور ی سارا بود ای وی اف کرده بود دو قلو داشت زایمان کرده نه؟
ازش خبر داری
همینه دیگه
اره سمی همین بود دیگه ؟؟؟🤔
بچه ها شما هم دیگه انقد تند نرید
بنده خدا خودش میکه از حس حسودیم بدم‌اومده
دیگه شما چرا همه چیو بهم ربط میدین
این شرایطی که گفته شوهرش خونه مادرشه بنظرم چیز عجیبی نیست که
واقعا 😅
من فک کردم رفته از اوما
ب ولله دختر خوبیه
ببین چجوری با حوصله جواب همرو میده من که قاطی کردم بجاش🤣🤣🤣
جونم برات بگه من خونه بابامم خب؟ شوهرم خونه باباش این از این. زن داداشم خونه خودشونه داداشم اومده خونه بابام چون خونه اونا کوچیکه نمیتونه اونجا بمونه اومده اینجا منم ب زن داداشم گفتم بیا اینجا پیشش میگ. مگ من نگهبانشم بعد پیام داد خونه اس گفتم نه شروع کرد ب بد وبیراه گفتن 🤷‍♀️
اره سارگله
آره دیدم‌بچه ها خیلی بد حرف زدن
کونت سوخته و اینا
من بودم ناراحت میشدم
آزاده😍😍😍
نمیدونی چقد خوشحال شدم از بارداریت😍😍😍
اره میگفتی چی میشه مگه؟؟سخت نگیر بابا من که زن داداشم بگه میگم اره🤣
اره منم ندیده بودمش چندوقته
تو عقدن یعنی؟خونشون کوچیکه یعنی چی مهمون داره؟یا خونه باباشه؟
ن عزیزم چون میدونه من نیت بدی نسبت بهش ندارم و میدونست منم تنبلی دارم اومد بم گف چ کنم منم کارای ک خودم بش گفتم بکنه چون ما اصلا نیش بهش نمیزنیم چرا بچه نمیاری و این چیزا
😂
مرسی عزیزززززم😘😘😘😘😘😘
حالا من اصلا نمیشناسمتا اما نمیدونم چرا اینقدر تو فکرت بودم😅
ی بار دیگه ام سراغتو گرفتم
ماشاالله بچه هات پنج ماهه شدن تبریک میگم انشالله عروسی و دامادیشونو ببینی
ان شاء الله که بجه ت صحیح و سالم بدنیا بیاد اونم زودی باردار شه
فک کنم اینا کلا یه شهر دیگه ن واسه عید اومدن شهر خودشون هرکی رفته خونه باباش
خوش میگذره سارگل دوقلو داشتن؟
نه بابا 6 ساله ازدواج کردن دوس داره پیش مامانش بمونه همین داداش منم شبا اینجا می‌خوابه روزا میره اونجا فقط اون روزی رفته بود بیرون
ممنون عزیزم انشالله
آره
یعنی تو اوما تامیک‌میزنی حالتو خوب کنی
ی چیزایی میشنوی هنگ‌میکنی 🤣
والا صبوری خیلی
انقد با حوصله جواب همه رو میدی
عزیزم مرسی لطف داری😘😘😘
انشالله دامادی گل پسر خودت
چرا هرکی خونه باباشه😂خیلی خانوادگی باحالین😂
جر خوردنی ست😂
ولی شیرینه میخندن همه جی یادت میره
اینکه من استراحت مطلقم اومدم خونه بابام اگرنه با شوهرم ی هفته میرفتم اونجا ی هفته هم میومدم اینجا ولی خب دگ کلا اینجام فعلا. اونم دوس داره پیش مامانش باشه 🤷‍♀️
داداشت اشتی نکرد مگه؟
اوی ننه😍😍😍 من که راضیم جر واجر شم فقط صحیحو سالم بیان
آره دو روز بعدش آشتی کردن
ممنون گلم ❤
خب الان خونه خودش نمیره شبا؟
خوش باشین
خب همه مث هم نیستن سمیرا
الان‌ شوهر منم خونه بابام نمیمونه راحت نیست
منم بهش گیر نمیدم
خاهرمم تهران زندکی میکنی
میان‌بوشهر هر کدوم‌میرن خونه مامان خودشون
سر میزنن رفت و آمد میکنن ولی جای خاب هر کدوم‌خونه مامان خودشه چون اینطوری راحتترن
ما هم از خدامونه شوهرا نیان راحتتریم دور هم 😁
به امید خدا سر وقت و صحیح و سالم دنیا بیان
من ۳۵ هفته انقباض گرفتم اورژانسی سزارین شدم
ببینین چی دیدم
پسرم گوشیشو گذاشته تو شارژ😂😂😂
ببینین چی دیدم پسرم گوشیشو گذاشته تو شارژ😂😂😂
والا فهمیدم حسم بد بوده حالم خوب شد😂 اگ بم حق میدادن بدتر عصبی میشدم خداروشکر ک ب حس بدم پی بردم
خونه خودش نمیره روزا خونه مادرزنشه شبا خونه باباش
ولکن بابا حالا که حرفتو زدی تموم شده رفته یه هفته دیگه با زن داداشت اشتی می کنین تمام
اره خب
خونشون شیرازه خونه بابام شهرستانه ما هم خونمون بوشهره
نه مزدوجن شش ساله
دستگاه نرفتن؟انقباض چجوریه خود ادم میفهمه دیگه نه؟
خب چرا نمیره خونش🤔
🤣🤣🤣🤣🤣🤣ویییییی جیگر
خب اومدن مسافرت دیگه
اومدن شهرستان تعطیلات دگ
چه آمار دقیقم داری 😁
خودش بالاتر گفت😁
تو تعطیلات ریدن🤣
آهان‌من ندیدم😁
خوب شدی تو؟
این تایپیک نمیزدم آروم نمی‌شدم با اینکه بازم ب خودم بد حرف زده شد ولی بازم فهمیدم حس بدی بود
نه خداروشکر نرفتن.. ۲۸ هفته ۶ تا بتامتازون زدم
۳۰ هفته که بودم آب دورشون کم شد ۴ ۵ روز بیمارستان بستری شدم
آب حتما زیاد بخور
آره یه درد پریودی میگیری بعد کل شکم سفت میشه و یواش یواش دردش بیشتر میشه
خب توام حلالمون کن😂
والا ما آروم بودیم این اومد رید😂
فدات اشکالی نداره بهرحال مجازیه همه چی گفته نمیشه هر کسی سرجای خودش حرف میزنه و حق میده
فقط یچیزو بدون زندگیو سخت نگیر؛هرچی بیخیالتر باشی راحتتر از مشکلات بگذری؛حال دلت بهتره
مهم نیس اینم می گذره ایشاالله تعطیلات بعدی🤣
۳۲ هفته البته🥲
خب خداروشکر والا سارگل انقد اب میخورم تهوع میگیرم ولی باز تشنه مه.کدوم بیمارستان زایمان کردی؟
افرین راه افتادی👏👏
عب نداره هرچی بخوری باز کمه
من روزی ۷ لیتر میخوردم با این حال آبشون کم بود
بیستون
نیروهای مسلح داشتی اره؟هزینه ابولفضلو نمیدونی چنده
تامین اجتماعی
نه والا خبر ندارم
اگه میتونی همون بیستون برو اگه خدای نکرده زبونم لال nicu لازم باشه اونجا دارن
من با بیمه تکمیلی شد ۲ تومن کلا
انشالله تعطیلات بعدی هم زن داداشم بچه داشته باشه هم جاریم ب امید خدا 🙏
واسه سرکلاژ بیستون رفتم نمیدونم چرا محیطشو دوس ندارم.مام تقریبا میشه همون تکمیلی
فدات آره صبی خیلی عصبی شده بودم ❤️
عا تو سرکلاژم شدی
خوب کردی
آره خیلی رو مخه مثلا خصوصیه😒
من ۳۲ هفته که بستری شدم گفتن هزینه nicu واسه دوتاشون شبی ۱۳ تومن میشه..از من و شوهرم امضا گرفتن که با هزینه مشکل نداریم
ببخشید ما تو تاپیکت داریم حرف میزنیما😁
وااای چ زیاد
ان شاء الله . ان شاء الله خودت خونه دار بشی زیر دین پدر و پدرشوهر نری
😁😁
اره خیلی بود
خداروشکر دستگاه نرفتن کوچولو بودن ولی🥲 یکیشون ۲۵۰۰ بود یکی ۲۵۵۰
اشکال نداره عزیزم خودمم تو تایپیک بقیه سوال میپرسیدم
ای جوووون.خوب بوده واسه هفته ۳۵
فدات مرسی همچینن برای شما
لباس سایز صفر انگار سایز ۵ بود😂😂
الانم تن یکیشون هنوز صفر میکنم اندازشه بچم انقد ریزه🥲
🤣🤣🤣منم هرچی صفر گرفتم میگم بخدا بزرگه بهشون شوهرم میگه نه مگه میشه از این ریزتر شن
یه ذره بَچکه ن😂😂
قربووووونشون😍😍😍مهم نیس اصلا زودی بزرگ میشن
انشالله به امید خدا که بچه هات رفلاکس و کولیک نداشته باشن
وای خدا رو شکر بحث تموم شد من داشتم دیگه کم میاوردم
اقا وظیفه هر پدر مادریه کمک پسرشون کنن پسر پشتیبان میخواد
هر کی باشه اول دست پسر خودشو میگیره بعد داماد
آقا بگذریم بیخیال ماجرا بگو بابات میخواد کجای شیراز براشون خونه بگیره 😁
عزیزم اشکال نداره فک کن داداشت داره خونه دتر میشه.منم خونه ندارم ولی بابام برا داداشم میسازه
و این ک در هر صورت پسرشه.پدر باید به پسر کمک کنه
شما چرا 😂
نمیدونم
ببین عزیزم حق داری از اینکه به داداشت توهین شده ناراحت شی اما ایشونم کم مقصر نبود ، احتمالا زن داداشتم ادم زودجوش و کم طاقت و بی سیاستیه وگرنه جلو خواهرشوهر به همسرش فحش نمیداد که توهین به همسر در درجه اول توهین به انتخاب خودشه بهتر بود شما نشنیده بگیری و سعی کنی ارومش کنی بعد ک همه چی اروم شد بهش بگی کارش درست نبوده و به عنوان خواهر ناراحت شدی
مسئله خونه هم یک امر طبیعیه همیشه پدرا هوای پسرا رو بیشتر دارن چون هم عرفه هم دختر بعد ازد مسئولیتش با همسرشه
وقتی پدرت استطاعت داره چرا الان شرایط راحتی بچشو فراهم نکنه که آدم منتظر میراث خوری بمونه شاید خونوادت دارن سعی میکنن زندگی برادرتو حفظ کنن ، نمیگم این راه درسته یا غلط اما به این فکر کن که هر چی باشه در درجه اول برادرته که آرامش پیدا میکنه
امیدت بخدا باشه نه بنده خدا شاید چند وقت دیگه یه خونه هم برا شما جور شد
مرسی عزیزم
خواهش میکنم گلم از خدا برات بهترین ها رو میخوام 😘
خدا رو شکر بهترم
خوب که نه
هنوز درد دارم
ولی بهتر از قبلم
هنوز شکمم انعطاف نداره صاف راه برم کامل🙄
خدا رو شکر نتیجه خوب گرفتی
حالا مسیر اگه بد بود مهم نیست
😁😁😁😁
آره خودمم میدونستم حسم بده ها ولی خب تازه پیامارو خوندم ی جایی بچه ها درست متوجه حرف من نشده بودن ی چی گفته بودن مثلا من اصلا قصد دعوا درست کردن بین داداشم و زنش رو ک نداشتم و وقتی داداشم ازم پرسید چی گفته منم عصبی بودم فقط گفتم بد و بیراه گفته همین تموم دگ نرفت با زنش بحث کنه دعوا کنه سر و صدا کنه بچه ها میگفتن آنیش انداختی تو زندگیش در صورتی ک زنش خودش حرفاشو زد خودشم قهر کرد 🤷‍♀️ و ی چیزای دگ ک الان یادم رفت ک بخوام بگمشون😂
خب تایپیکو حذف میکنم از لیست خودم حذف میشه اما از اوما نه. و اینکه خودم از حس خودم بدم اومده بودم و تمام
😄😄😄 خواهران و مادران ول کنید بابا 😂😂😂
مرجان جان خودشم نمی‌فهمید چی میگه هر دفعه ی چی میگفت
مگ بهت نگفتم برات حرف بقیه مهم نباشه ببین این ملت پشت سر خدا هم حرف میزنن تو کار خودتو بکن نیاز ب توضیحم نده ولی امتضار از پدرام نداشته باش گناه داره خیلی گناهه

سوالات مشابه