درباره منمادر فقط آن زنی نیست که هر صبح با صدای دردانه اش بیدار میشود... من هم مادرم منی که وقتی شب در خواب تو را میبینم دلم نمیخواهد هرگز صبح شود حتی در خواب هم میدانم که ندارمت... آری من هم مادرم .مادر فرزند ندیده و نیامده ام... مادر تویی که برای داشتنت روزهای قشنگ جوانیم را در مطب دکترها و بیمارستانها گذرانده ام..مادر تویی که برای داشتنت مشت مشت قرص می خورم و صدها آمپول میزنم... من و امثال من مادر تر از هر مادری هستیم .مادرانی که ثانیه به ثانیه روزهایمان را با حسرت داشتن دلبندمان میگذرانیم....که با دیدن یک کفش نوزادی پشت ویترین مغازه ها دلمان می لرزد و پر میشود از غصه.... پر میشود از حسرت دیدن تو با این کفش ها و تاتی کردنت... آری من هم مادرم. فقط تو را ندارم عزیزکم..فقط در رویاهایم برایت مادرانگی میکنم