Ooma
اره با خودشون جوش میخورن فقط
منم با اینکه طبقه بالاشون هستم اصن رفت و امد ندارم نه اینکه چندماه یکبار خودش دعوت کنه برم
ولی تا دلت بخاد شوهرم میره🤦‍♀️گاهی اوقات روزی ۲بار
اخ من بودم میگفتم عزیزم ی دوش بگیر امشب
مامم حتما بزن شوهر بیچارت فرارنکنه باخنده میگفتم🤣
دقیقا منم اوایل گول چرب زبونی خواهر شوهرمو خوردم،بعدش دیدم ن پاش که میوفته حرفامو علیه خودم میزنه دیگ محلش نمیذارم
خوب کردی ندادی
به اون چه ربطی داشت خونه ندارید یا هر چی
وای عجب ادمیه .... واقعا راسته میگن بچه روزیشو میاره الهیییی😍
دیگه گوهم نمیبرم براش
اه اه حالم بهم خورد حالا خوبه فاصله یکمتری داشتم بازم بوش میومد
رستا دهنت بیا اونور
اومدم کسی نبود🤦‍♀️
بخدا منم‌خاهرشوهرم
تا الان به خودم‌اجازه نمیدم کلمه هی حرف بزنم‌ یا دخالت کنم تو زندگی داداش و زن داداشام
اره دیگه، تاپیکم‌نبودی، باصدای بلند میگفت به بچه اش ائلجان خیلیا چشم دیدنتو ندارن چششون درآد به من میگفتا😂
میگف شرایطشو ندارید،گفتم خرجشو ی کی دیگ میخواد بده،بعد رفته بود گفته بود میگ به تو ربطی نداره
چرااا اخه
ینی همیشه اینجوره؟!
نه همیشه ولی دوسه بار پیش اومده ک من بوی عرقشو متوجه شدم🤦‍♀️
خب چون خودش بدجنسه و چشم‌تو و بچتو نداره فکر میکنه تو هم‌مث خودشی
اره منم معتقدم ،خصوصا اگه بچت دختر باشه،من جاریم دخترش هزار ماشالله رزقش باز بازه
چندتا بچه داره
بیچاره برادرشوهرت😑
جاریم با من حرف نمیزد بخاطر بارداریش، بعد روز زایمانش گفته بود چرا نیومده ملاقاتم
چقد گووووه😏😏😏
من تا بارداذشدم فهمید برگشت گفتم حالا من ک نوه دارم
منم گفتم اره دیگ نیما سوگلیه همیشه این سینا ک اندره بدبخت همه حمالیام باهاشع ولی نیما بیچارع خجالتیع لال شد
گفتم من بچمو اویزون کسی نکردم ک
فهمید دوتان گفت وااای بیچارع پسرم ی دونه بست بوددیگ
گفتم بجای تشکرته؟؟؟گوشی و پرت کردم رو شوهرم شوهرمم باهاش دعوا کرد
حالا فرداش زتگ زده میگ جدی گفتین یا شوخی کردین من فک کردم الکی میگین اونجوری گفتم
فهمید یکیش تشکیل نشد و جذب شذ گفت خداروشکر....
با اینکه میگن مام تو بارداری ضرره و فلان ... من بازم استفاده میکنم نمیشه نزد....
حتی اگ هروزم بری حموم باز باید بزنی
اره ولی‌ من برام مهم نیس، خدا به هرکسی بخواد بچه بده میده
دختره نعمت😍
یه دختر ی پسر🤦‍♀️
چرا خب
این انگار ی چیزیش میشه
مگه به جاری هم کادو میدن؟؟
میخونم ولی حرف نمیرنم
میدونم جریانو🤣
اونم طلا🤦‍♀️
واقعا من از طرز فکر بعضی ها در عجبم
من جای تو بودم تیر ناحقم نمیدادمش
اره ،منم خدا بهم دوتا پسر ناز داده،همین دوتا رو رو چشمام میذارم،
چون زود تر از من باردارشده بود باهام حرف نمیزد، اخه من عروس بزرگمو ۲۲ سالمه اون کوچیکه و ۲۱
انشالله دوتا عروس خوب گیرت میاد جای دخترات میشن😍
عوض اینکه خوشحال بشه اینجوری گفته
چقد عوضیه مادرشوهرت
ایشالله،
بیخیال، من مثل اون حسود نیستم
اه فاطی دلم میخواد بیام اون جاریت جربدم مثل جاری منه ادم بیشعور نفهم
اخه زاییدنم قیافه گرفتن داره🤦‍♀️
والاه خودش یه سر تو گوشی بود به من میگه چرا گوشی دستت گرفتی و هر کاری ما میکنیم شماهم میکنین، ینی منو شوهرم
والاه حرف نمیزد
مادرشوهرت اینا چی گفتن؟
۲ ملیون پول طلاهست چه اوم نفهمی بخدا فکرمیکن وظیفه تون بوده
اگ اونجوره ماهم تو اوما براهم قیافه بگیریم🤦‍♀️🤣
شوهرت چی گفت فاطی
حالا طلاچی داده بودی بهش؟
بعد دید من باهاش حرف نمیزنم هی زنگ بزن بن منم جواب نمیدادم اخر شب ب سینا زنگ زد ب زور گوشی و داد بمن منم سرسنگین حرف زدم
بعد معذرت خواهی کرد گفتم بچه من محتاج هیچکس نیست پدرش مثل کوه پشتشه تو شوهرمنو هیچی نمیبینی ولی خودش ی دنیاس واس من و بچم.مهم منو شوهرمیم ک خوشحالیم بقبش ب کسی ربطی ندارع بعدم گفتم کارنداری منتظر جوابشم نشدم قطع کردم
خداروشکر من تهرانم اوناشهرستان
شوهرش اون لحظه اینجوری😐 بوده😂
مگه مسابقه بوده
یا مگه تو دشمنش بودی
این‌اصلا آدم‌درستی نیست
کلا باهاش قطع ارتباط کن دیونه هست این
کون لقش
اووووو چقدر فک زدین😂
حالا خوبه دوری ازشون
خخخ ادم اصلن با هرچه جاری قطع رابط کن بهتر
سمیرا دیر رسیدی🤣
خوب کردی
دستور کیک بستنی رو ظهر دیدم هنوز تو کفشم😂🤦‍♀️
😂😂😂حال ندارم بخونم😂ولی فاطمه خاک تو مخت😂
وای چقد این جاریا حسودن
امشب تبریک شب یلدا دادم‌ب جاریم
اشغال عوضی جواب نداد
اینقد پشیمونم
بیشعور ....
خودت کردی؟
کرد کجایی؟
شوهرت اینها چی؟
😂😂😂امتحان کن خوشمزه میشه😂
جاری چشم نداره پیشرفت جاری رو ببینه

ولی ما چرا اونجور نیستیم🤦‍♀️
نگو من امروز زنگم زد گف چن روزه ازت خبر ندارم،زنگد زدم حالتو بپرسم
اره بابا الان دوسالع ک کلا ازذواج کردم از عقد تاعروسی و اینا ی بار فقط اومد خونم
رو نمیذم ک بیاد
مردم از خنده😂😂😂🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️ شوهرم میگفت چیه باز جنی شدی😐
من جواب ندم حناق میگیرم بخدا
رستا دیشب نبودی،من از زور خنده گریه میکروم بخدا
بیام بزنم لهت کنم
چرااااا
من کرمانجم کرد بجنورد
شوهرم شمالیه
نه از غافله عقب موندم🤦‍♀️
بخدا جاری من هنوز که هنوز بعد سه سال حسودی عروسی ما رو میکن سالی یبار با پدر شوهرم قهرمیکن هربار اندازه پول عروسی من بهش میدن تا اشتی کنه
شوهر من کرد کرمانشاهه
😂😂
جاریا منم اینجورین ...ولی به رو خودشون نمیارن
حسودی عروسیمو میکنن هنوزم
والا ما ازمون پول نگیرن پول نمیخواد بهمون بدن
خودت از دسته گلی ک ب اب دادی باید بفهمی
الان میشینه میگ بعم پیام داد جواب ندادم هههههعه😏
اه از جاری گفتین یاد محبت ها که به خودیش بچه اش کردم میفتم فشارم میره بالا
بخدا منم اصن جاریام یادم نمیوفتن .... اصن بهشون فکر نمیکنم برام مهم نیستن .... اما اونا سرشون تو زندگیه منه
مادرشوهرم میگه هروقت میان همش تورومیپرسن
کرد کرده دیگ
منکه فقط عید به عید خانواده شوهرمو میبینم نه من میرم .نه رو میدم اونا بیان
زنگم‌نمیزنم ...وامیسم خوده مادر سوهرم زنگ بزنه یا بیاد دیدن بچم...اصلا اینارو نمیبینم خیلی راحتم
👌👌👌
جاریم برا عروسیم اومد تو گوشم گف رفتی ارایشگا بگو گریم کنن،اینها سفارش ارایش ساده دادن برات😂🤔😂
جاری رو نباید آدم‌حساب کرد
من‌جاریم واتس پیام داده بود سوال پرسیده بود
من‌جوابشو دادم
بعد این‌تا یک هفته آنلاین میشد ولی پیام‌منو باز نمیکرد بخونه
دیگه بعد اون محلش ندادم
خوشبحالت ... من طبقه بالای مادرشوهرمم
گاهی اوقات راه پله میبینمش زورم میاد سلام علیک کنم😂
مگ ب اوتا ربطی دارع؟؟؟
راه کاسبی رو یاد گرفته 🤣🤣🤣
من ببینم تا فردا جواب نده ببینمش سلامم بهش نمیدم....فعلا سین نشده...مخفیه نمیتونم بفههمم انلاینه یانه
جیبش خالی میشه قهرمیکنه🤣

حالا ماقهرکنیما🤣🤣🤣
من دوسال تو ی خونه بودیم ،همش تو نونه من بود ،مهموناش هم میاورد خونه من،شهریور جدا شویم ،که اومد دوتا کوچه پایین تر خونه من خونه اجاره کرد،بعد ی کوچه پشت سرمون خونه خرید،که سال دیگ میاد مستقر میشه
من پدر شوهر مادر شوهرم خوب هستن فقط برای پسریشون که این عروس تحمل میکن پدر شوهرم چند شب پیش خونه ما بود میگفت پیام داد بهشون حق نداری بیای خونه من پسرتون حق نداره بیاد اونجا پیر مرد بدبخت اینقدر قصه میخورد
وای این خیلی بده بخونن جواب ندن🤦‍♀️
تو ایسنتا دیدم نوشته بود
از گاو ها انتظار نداشته باشین پیام جواب بدن اخه سم دارن نمیتونن تایپ کنن😂😂😂😂👌👌👌
بخدا به جونم خودم هربار یه پولی میگره یه مدت خوبه بعد باز شروع میکن
وای عجب ادمیه ....
خب ما از اصفهان رفتیم کرمانشا،مادرشوهرم رفته بود همه جا رزو کرده بود ،حتی ارایشگا من که بلد نبودم کجا برم
دیگه در این حدم ظالم بودن خوب نیس
برو بابا بگرد پیداکن برو چندجا نمونه کار ببین
امسال عید کرونا هم هست راحتم قیافه نحس هیچ کدومشونم نمیبینم
شیعه این جفتتون؟
ببین اصفهانی ها هم عروسو رو چشماشون میذارن،زمین های خودشونو یا گاهی اوقات طرف خونشو میندازه تو قباله عروسش
پدر شوهرم من اگه ملیارد بود میگفتم بهش بده وقتی یه کارگرد ساده هست مادر پیریش پیشون واقعن ظلم تو این گرونی این جوری تیغ بزنی
اره عزیز
ها خب اون ماله مردمع واس ما دریام میریم افتابه باید ببریم
مال ۶ سال پیش بود،بهترین ارایشگا رو گرفته بود ،ولی ارایش ساده😂😂
بی عرضگی از برادرشوهرتع
بچه ها راهکار بدین چجوری حرص جاری در میاد؟از راه دور چون سال ب سال نمیبینمشون
خب حالا تاپیک علیه خانواده شوهر باز همه میان بر علیه اشون
حالا تاپبک درباره خوبیاشون بود همه زندگیا و خانواده شوهر گل و بلبل بود😑😐😕🤦‍♀️
خخخ ببخدا اصفهای حریف این نمیشه
اگ بهترینم باشه بنظرم چون مادرشوهره انتخاب کرده نباید رفت
ولی اونا همش از من میپرسن فضولا
والا من نه خیری ازشون دیدم نه چیزی🤦‍♀️😂
دقیقا.
من خواهرم ۴۵۰ تا سکه
سه دنگ خونه
۷۰۰ متر باغ
۱۰۰ مثقال طلا
به سال۸۸ که عقد کرد ۵۰ میلیون کمک هزینه ساخت خونه نوشتن براش
اره خیلی ساده هست همش میگه اگه ندم دیگه نوه هام نبینم اخه نزدیک سه ماه نزاشت نوه هاش برن خونه اش
من پدر شوهرم سه ماهه بچهامو ندیده عین خیالش نیس،ی بار زنگ نزده بهم سراغ بچهامو بگیره
ها دیگ ببین
حالا باز خوبه خاهرت گرفت
شوهره برداره ببره زنه میخاد چ‌گوهی بخوره
دقیقا مثل پدر شوهر من...
ولی مادرشوهرم یه ماه پیش خواس بیاد گفتم‌نیا ..کرونا هس با ماسک‌بیا
دیگه نیومد گفتم بدرک
چی بگم ادم یکی مثل پدر شوهر تو دل گنده یکی مثل پدر شوهر من ساده بدبخت
کلا اصفهانی ها رسم قباله زیاد رو دارن ،از اونطرف جهاز سنگین میدن انگشت به دهن میمونه طرف ،ولی انتظار خونه از پسر دارن
واس تو چی بود
نمیدونم چه کار کرد با این شوهریش که پسریشون هم ازیشون سرد شود دور از جون بود نبود پدر مادریش براش فرقی نداره
من زایمان کرده بودم ،مادرشوهرم داداشش کرونا داشته بود بعد پیشش بوده ،من از بیمارستان اومدم شبش بهم گفتن اره فلانی کرونا داره،من موندم که این‌چجوری اومده خونه من ،بچه نوزاد خدایا چیکار کنم حالا،فقط حرص خوردم
چیزخور کرده حتما
من ۱۲۴ تا سکه (که ۱۱۰ تاش رو بخشدیم)
۲ دنگ خونه
۵۰ مثقال طلا
من ۲هفته بعد زایمانم اومدن دیدنم...از جونشون ترسیدن بخاطر کرونا
چراببخشی
ب ....... والا
خودم همیشه ۱۴ تا سکه دوست داشتم،بخاطر بابااینهام ۱۲۴ تا گفتم گرفتیم بعد رفتم بخشیدم
همه اقوام شوهرم میگه دعا براش گرفته اخه پسر من دیگه در این حد ندیدم که بخواد طرف زنیش باش پدر مادریش مهم نباشن اخه معمولن پسرها مامانین
بابا اینها با کسی که کرونا داشت بودن بعد اومدن خونه من خیلی ظلمه
کجا میرع ماهم بریم
ولی ن اینحوریا ی جور دیگ درست کنینم
میگفتی
خخخ حالا این نذر ها ما راجب جاریمون داریم اونا صد برابر بدتر راجب ما دارن 😂😂😂
من درجا میگم تعارف ندارم سر بچم
گفتم ،رفت بالا قهر کرد ،منم ب مامانم گفتم برو
،روز چهارم دیک دست تنها با دوتا بچه سزارینی بودم،ی در نزد بگه عروس بیا این لیوان اب رو بگیر بخور
ای گفتی من شوهرم خوبه ولی دلم میخواست گاهی فقط یه درصد مثل داداش این جوری زن دوست بود حالا نمیگم بخاطر من جلو خانوادش وایسه
حقته بت بگم خوبت کرد فاطمه😂
آخع برا جاری و بچه ش باید عن برد ن طلا😂👌
😂😂
اره واقعا...حالا ببین بچت دنبا بیاد اصلا میاد بهم‌تبریک بگه یانه...کادو که بعید میدونم
خوب کردی
بهت
مامانتو میگفتی بمونه مخل هیچکی نده
ها‌والا
حالا اگه پسرم باشه بدتر حسودی میکنن حالا ببین
دیگ بهش گفتم برو،
ولی دل خوش از مادرشوهرو خواهر شوهرم ندارم،
ولی عاشق شوهرمم
همون شوهرت بسه پشتت باشه بقیع ب شومبول پسراتم نگیر
ای جان مهم فقط شوهر ادم که تمام سختی ها شیرین میکن
اره نمبگیرم،
بچها من برم فعلا دیشب ساعت۴ خوابیدم ۹ بیدار شدم الانم که ۲ و نیمه
بهتر
خخخ پاک کردم گفتم حالا میگن از خودم تعریف میکنم 😂
ای جانم😊😂😍😘 خب کادو رو پس بگیر ازش الهی
معلومه جاریتون سنش کنه و خیلی بچه اس. البته ما سن کم هم داریم اینطوری ندیدم بگن تعحب کردم 🤣🤣
اگه جای من بودی چی میگفتی؟ جاری کوچیکم بچش دیگه یک سالش شده من باردار نمیشم ازوقتی بچش دنیااومد فقط پشت سرم به خانواده همسرم راجب من دروغ میگه و ارتباطش روقطع کرد.توی این مدت دوبار بچش رو دیدم هربار زنگ زدن به شوهرم که بچه چشم خورده مثلا افتاده زمین یا.. چندمدت پیشم تولدبچش بود نه تنها دعوت نکردن بلکه به شوهرم گفته بودن منو نبره چون بچه دار نمیشم نظرم تنگه. شوهرمم باهاشون بحث کرده بود
به خانواده همسرم گفته بود حالا اینا بچه دار نمیشن تکلیف برادر شوهرم چی میشه پس اون شاید دلش بچه بخواد. ماهمش دوساله ازدواج کردیم
واسه سالگرد عروسیش من براش گل و هدیه بردم.اون یک سال زودتر ازدواج کرده. ولی اون نه تنها تبریک هم نگفت بلکه با حرفاش دلمو شکوند. باردار بود گفت بهم شوهرم قدر نمیدونه باید مثل بعضیا واسه بچه دم در مطب این دکتر واون دکتر پول خرج کنه
خلاصه اینکه جاری همینه. مار توی آستین. محلش نذار دیگه هم بهش احترام نذار تا دور برنداره
عزیزم چوب خدا صدا نداره این دلشکستنا هنر نیس مطمئن باش همون خدایی که بهش بچه میده همونم میتونه ازش بگیره البته خدایی نکرده بسپارش بخدا از خدا میخوام هرچه زودتر دامنتو سبز کنه تا زبون اون جاری عفریتت بسه بشه
خدااا خیلی بزرگه جوری بهشون میفهمونه که خودشون حشاب کار دستشون میاد صبر کن و نگاه کن
فاطمه خانم من بودم تف مینداختم تو کاغذ کادو میدادم بهش
حیف محبت که به یه ادم که قدر نمیدونه بکنی من اگه یبار از طرفم بد ببینم تا تهش میخونم که این هم حسوده و هم از حسادت عمه کار میکنه
همه
مطمئن باش انقدر داره حسادت زندگیتو میکنه که نمیدونه چجور و چکار کنه
مادر شوهرم ناراحت شده بود ، اخه امشب برای اولین بار موهاشو باز گذاشته بود هیچ، یه لباسم پوشیده بود پیش شوهرم که کلا سینه هاش بیرون بودن لباس زیرشم دیده میشد
بره گم شه باو، جا داره بگم اون دو میلیون صدقه سر شوهرمو بچم
شوهرمم داد زد تموم کنین ولی در اصل با اون بود
اونو داده بودیم🙄
اره هنوزم میگیره خودشو بخاطر بچه😂
اره ولی ثابت کرد لیاقتم نداره بدرک
نیاد منو بچم به اون احتیاجی نداریم
هی میره میاد میگه بچت دختره ، منم گفتم دختر پسر مهم سالم یودنشه
اینم برا همین قیافه میگرفت، که زودتر بچه دار شده
دیگه بهش محلم نمیدم، مادرشوهرمم فهمید که دیگه چه لجیم من
حیف 😐باید جای این تف میریختی میدادی بهش
اره دیگه از حسودی میترکه بدبخت، من لباس بخرم میره عینه اونو پیدا میکنه میخره، یا من لباس جدید بخرم فرداش لباس جدید میخره میپوشه
اره واقعا حیف، دومیلیون و دویست پولش شد
حسادت داره گلم تو هم جوری رفتار کن کاری کن که بیشتر حرص بخوره
ادم حسود بجایی نمیرسن
من نمیدونم چرا اینا اینجورن؟
ان شاالله خودت و بچت سالم وسلامت باشید. برای منم دعا کنید سه بارم ivf کردم و نشده.. منم زود باردار بشم تا این همه زخم زبون نزنن بهم
نمیدونی که، من با شوهرم نشستم بازی نمیکردمااا، اونا اسم فامیل بازی میکردن، این خودش به تقلید من که کنار شوهرم بودم رفت نشست پیش شوهرش، بعد گوشیم دستش بود، منم گوشی دست گرفتم میگه چرا گوشی دست گرفتی چرا هرکاری میکنیم شماهم میکنین، منم دیگه نتونستم تحمل کنم، گفتم باید ازت اجازه بگیرم؟ یا بهت جواب پس بدم بخاطر کارام، ینی سوخت
اره واقعا زن حسودیه
مرسی عزیزم..
انشاءالله گلم به زودی خبر بارداریتو بدی بهمون😍😍 خدا جای حق نشسته
ان شالله.
برین بهش هرچی گفت جوابش بده تا بفهمه که دخالت نکنه
سنتون کمه و به هم نزدیکه فک کنم همچین مسائلی پیش میاد. جاریای من هم سن مامانم هستن بیشتر برا دلسوزی و مادری میکنن.
جاریتم هنوز از اون دوران بچگیش بیرون نیومده که داره تقلید میکنه.
براش دعا کن این اخلاق و رفتاراشو ترک کنه. اینجور آدما خودشون بیشتر از بقیه اذیت میشن چون همیشه احساس کمبود دارن و دوس دارن به هرنحوی شده اونو جبران کنن چه با تقلید و چه با بددهنی و حسادت.
چراباید بگی بچت نمیشه؟؟؟
اقا هرکی پرسید بگو‌ب وقتش
الان نمیخام
میخام از دونفرمون لذت ببرم
منم ۱۱ ماه اقدام بودم
ولی هرکی میگفت بچه میگفتم ول کن بابا بچه میخام چیکار
بعدم ک حامله شدم خودمو شوکه نشون دادم ک یهویی شده و ناخاسته بوده
😐 اوه اوه
باورم نمیشه ک در این حد رفتارش بچه گانه و خاله زنکه
اخه چ معنی میده این طرز برخورد چشه واقعا؟؟؟؟؟؟؟
از این به بعد اینه
خیلی حسادت میکنه
خودمم نمیدونم والاه
بامنی توگوزوووو😠😠😠😠

سوالات مشابه