Ooma
پرسش (1400/10/10):

بچه ها بیاید دردودل دارم و نظر هم بدید

سلام خانوما انقدر اعصابم خورده ک نمیتونم بخوابم از دست جاریام 😖
من با دوتا از جاریام خیییلی صمیمی هستم کلا همه حرفامونو با هم میزنیم مشورت میگیریم ......
هفته پیش تولد همسرم بود با اینکه میدونن من قبلا سقط داشتم ولی هیچ کدوم کار نکردن در حالی که جاریم باردار بود من کلی کمکش میکردم تولد شوهرش کلا سرپا بودم
بدشم اومدن میگن کادو بدیم؟ منم با قیافه گفتم نه گفتن چرا گفتم همینطوری😐
درحالی که من تولدبرادرشوهرم کادو داده بودم
من اصلا توقع کادو ندارم ولی چرا انقدر واضح طارف الکی میزنن خلاصه منم کمی قیافه گرفتم
بد امروز که مادرشوهرم شام دعوت کرده بود اون دو تا جاریم کنار هم نشستن حرف زدن
ولی با من یک کلامم حرف نزدن اصلا خودمم تعجب کردم و خیلی ناراحت شدم بدشم کلی تیکه دیگه ما به بهونه اینکه مهمون میاد زود بلند شدیم
حالا به نظرتون زنگ بزنم بگم چه مرگتون بود یا محل ندم؟؟؟

اصلا محل نده مهم نباشه ک چرا تو قیافه بودن کم کم رابطتتو باهاشون کمرنگ کن
باهرکی مث خودش
چند سالته پری
آره اینم میشه
سلام اول اینکه هیچ وقت هیچ وقت با جاری صمیمی نشو حتی اگه خواهرت بود دوم اینکه خودتو برای چیزای بی ارزش ناراحت نکن درسته خیلی در حقشون لطف کردی ادم بالاخره توقع داره جواب خوبیاشو ببینه حالا تولد‌ که گذشت دیگه سعی کن باهاشون سرسنگین باشی و فقط در حد جاری باشین نه دوستای صمیمی ازین ماجرا درس بگیر
خیلی دوست دارم کمرنگ کنم یک هفته از هیچی خبر نداشتم کلی تو آرامش بودم چون خیلی دنبال حرفن منم تحریک میکردن
ولی متاسفانه جو خانواده شوهرم طوریه که نمیشه کمرنگ کنم
۲۸
چقدر هم همه بیداریم
ادم زرنگ و با سیاستی باش خودتو ازشون دور نگهدار تنها بودن خیلی بهتر از با جاری بودنه
دقیقا آدم وقتی رفت و آمدش رو کم می‌کنه باهاشون آرامش داره 😂
خودتو‌کوچیک نکنی زنگ بزنی
چطوری حورا حالت بهترشد؟؟؟
من که خداروشکر رفت و آمدم خیلی کمه باهاشون
شوهرمم اگه من نرم نمیره
اون ک آره واقعا درس بزرگی گرفتم ک منم دیگ هیچ وقت ادم سابق نباشم چون واقعا ارزش ندارن
کلا من نسبت به بقبه کمتر رفت و آمد دارم ولی امروز واسه اینکه منو بسوزونن کلا با هم حرف میزدن و از دیروز ک با هم بودن حرف میزدن
نه ولله نسترن جان روز له روز شرایطم داره سخت تر میشه بچه بزرگم مریض شده بمیرم براش
عه نزنم؟
چرا؟انشالله بهتر باشه
قدم نو رسیده مبارک 😅معنی اسم پسرت چیه ؟؟
منم شوهرم تاحالا تنهایی نرفته
ان شالله بهتر میشی ...کاش یکی رو بیاری کمکت حداقل ی هفته تا سرپا بشی..حق داری واقعا با دوتا فسقل شکم پاره
خودم از این موضوع استفاده کن دیگه مثل قبل نباش باهاشون
سلامت باشی فدات اسم یکی از پادشاهای ماد بوده
مامان بیچارم هست هزار تیکه شدیم باهم
قربونت ،انشالله خوشنام باشه
انشالله ک بهتر میشید گلم
خودتم*
فدای تو عزیزم
ممنونتم عزیدم الانمواسه پرستتری از اون بیدارم
آخی سخته واقعا
خیلی پدرم در اومد
دستش دردنکنه بنده خدا مامانا ...همیشه جور دخترا رو باید بکشن😣
چی بگم والا من نخواستم برادری اونا بهم بخوره بخدا قبل اینکه بریم شام کلی به شوهرم سپردم ک قیافه نگیری از تولد چیزی نگی
دیگ نمیدونستم اونا شمشیر رو از رو بستن
ایشالله همیشه همشون سالم باشه
خدا لعنت کنه هر چی آدم بدجنس و حسود رو
الهی امین
الهی امین
ایشالله
من فک کنم دارم افسردگی بعد زایمانو قبل زایمان میگیرم بس استرس دارم
حورا سزارین خیلی سخته؟
حالا نه زنگ بزن نه دلیل رفتارشون رو بپرس .
چند وقت بگذره خودشون باز میان سمتت فکر میکنم
اصلا ب خودت تلقین نکن
تلقین نیست
سلام پری جون خوبی گلم
سلام شب زنده دارا😍💥
سلام گلم تو خوبی
استرس چرا روزی یه عالمه زن دارن زایمان میکنن
مطمئن باش از پسش‌ برمیایی بسپار به خدا
به ریحانه خاتون چن وقته ندیدمت😁
سلام ریحان خاتون خوبی
هر چیه بیخیالش باش ک بدترین درده تجربه دارم ک میگم
پری جون آره بنظرم حتما پیام بده و بهشون بگو
البته اگر واقعا راحتی
بگو ناراحتم کردین عین احمقا رفتار کردین🤣🤌🏻
شما بچه اولته؟
نمیدونم حس میکنم قرارچن روز یا چن هفته دیگه بمیرم و هرگز بچمو نبینم🥺
سلام عزیزم بنظر من اگ باهاشون صمیمی بودی و حرفاتو باهاشون میزدی همین اول دلیلشو بپرس بگو چرا اینطوری رفتار میکنین چون اگ چیزی نگی و نپرسی باعث کدورت و فاصله بینتون میشه و از اونجایی ک خیلی زود ب زود میبینین همو باعث میشه همش حرص بخوری وعصابت خوردباشه خیلی خواهرانه و دوستانه باهاشون صحبت کن تا تموم شه ماجرا و برگردین ب روال قبل ک ادامه دار نشه سر هیچی
نه دوم
من یدونه جاری دارم باهاشم راحتم ، هر چی ام ناراحتم کنه شخصا به خودش میگم یا مادرشوهرم
اما دیگه کمک نکردن خدایی بهم برنمیخوره
عزیزم نسترن جون😅😍بعد دنیا اومدن توماج حسابی شلوغ شدم
وا‌‌ دور از جون این چه افکار مضخرفیه
برعکس همش تو ذهنت تجسم کن که بچت بدنیا اومده داری شیرش میدی باهاش بازی می‌کنی به چیزای مثبت فکر کن
اصلا نه تنها جاری بلکه هررررر کسی
هر وقت حس کردین دلتون سنگین شد از کسی ، با خودش حرف بزنین😍🤌🏻اینجوری قشنگتره
پناه برخدا
آها بسلامتی
سلام عزیزم اتفاقا قبلا هم اگر ناراحت میشدم بهشون میگفتم که فلان کارو کردید ناراحت شدم اونا هم قانعم میکردن
بهشون هم میگفتم اینکه گله میکنم نمیخوام رابطه مون کمرنگ شه یا کینه شه
از زایمان میترسم از هر دو نوعش🥺دست خودم نیس
هیچی ادم بیشعور رفت و امد و توضییح دادن داره
طبیعیه کاملا
به منم برنمیخوره گفتم ک بین ۵۰ نفر فقط از این دو تا توقع داشتم چون تو مجالساشون کم نذاشتم
ان شالله راحت بزایی
ان شالله
اینبارم همین کار و کن چون‌ اگ‌ چیزی نگی اونا سرسنگین باشن توام سرسنگین باشی ک نمیشه همش باید حرص‌ بخوری مطمئنم صحبت کنی همه چی حل میشه دوباره
اکثرا اگر ناراحت باشم میگم جاریم خودش میگف خیلی خوبه ک میای میگی نمیذاری کینه شه
خدای بالای سر شاهده منم همینم در قبال جاریم
نشده چیزی بخواد نه بگم



به جان طلا و تاماج َم جاریم یبارم تو بارداریم حالمو نپرسید😅
کلا قطع رابطه بودیم انگار
یبار شاید نهایتا ۲ بار توی مجالس همو دیدیم

ولی بازم مهم نیست، چون خواهرم نبود که دلم بلرزه
یا مثلا مادرم


آدم برا نزدیکای خودش غصه میخوره
الان بارداری واسه همین حساسی
حالا فامیل دور بود دیر ب دیر میدیدی میگفتی مهم نیس بزا سرسنگین باشن ولی چون جاریته صحبت کن باهاش حتما نذار ادامه دار شه
منم مطمعنم حرف بزنیم حل میشه ولی یخورده هم زورم میاد چی بگم ؟ بگم چرا به من محل ندادید😐
وگرنه بعد بارداریت بهت قول میدم خندت بگیره به این داستان پیش پا افتاده
ن بگو چیزی شده فلان روز یکم سرسنگین بودین اتفاقی افتاده یا من حساس شدم اشتباه برداشت کردم
پری صلوات بفرست
خوشحال باش از اینکه خودت کارتو کردی ، و الانم ماشالله سرحالی
من از ناراحتی ِ طلای نازم خوابم نمیبره😭
بچم دندونش درده
داره میناله تو خواب ، مادر بگرید
عزیزم اگر ما هم تو مجالسا همو میدیدم اصلا واسم مهم نبود
شوهرم ۹ تاخواهر برادر داره
همش هم تو رفت و آمدن یا تولد یا شام شبنشینی و کلی ...
به غول دوستمون فقط هر دو میخوایم سرسنگین شیم و هر بار حرص بخوریم
اووو بیکاری بخدا بابا ب یه ورت نباشه
پری جون اول تولدت مبارک دوم بهونه خوبی دادم دستت که فاصله بگیری ازشون منو ۳تا جاریا شهره شهر بودیم از خوبی باهم ولی الان ۳ ساله روی دیدن همو نداریم و خوشحالم از این دوری سرم اسوده تره بنظرم پیگیرش نشو بیخیال خودت فسقلت مهمی
اگر جاری بزرگه بود مهم نبود نمیدونی من با اینا چقدر خوب بودم
خیلی زوره
عزیزم🤕🤕🤕
خو ما قبلش ایطوری نبودیم که
همین که حامله شدم نمیدونم چرا دیگه نرفت و نیومد😅نه زنگی نه پیامی
منم احترام گذاشتم ، شاید اونجوری راحت تر بود
من پارسال جاریم شام دعوت کرد چون مریض بودم نرفتم بخاطر اینکه بچه کوچیک داشت اما شوهرم رفت موند سه روز بعدش من خوب شدم رفتم تولد بچه خاهرشوهرم ک اون دعوت نبود.وایییی اینو داستان کرد هروز وضعیت و استوری تیکه گذاشت انقد گذاشت تا خسته شد اخرشم خودش اومد باهام حرف زد اصلا ب نظرم ادم حسابشون نکن تو مجالسم با شوهرت گرم بگیر با بقیه بگو بخند هرموقع باهاتم حرف زدن جواب بده وگرنه اصلا پا پیش نزار
شاید اجازه نگرفتی حامله شدی😂😂
خب وقتی همو میبینید چیکار میکنید مثل قبلید؟
😭😭😭دندون بچم روکش استیلِ
بدبختی نمیدونم چشه فقط زیرش ظاهرا درد میکنه
مرسی قشنگم
بخدا منم دوست دارم فاصله بگیرم چون واقعا آرامش میگیرم
ولی متاسفانه جو خانواده طوریه که نمیشه
بخدا جاری منم یه موقع انقد با من خوب میشه همه فامیل میگن مث خاهرید ولی خوشبختانه بیماری دو قطبی داره یبار خوبه یبار بد😂😂
آره بخدا
من اصلا برام مهم نیست ، چون از صمیم قلبم برادرشوهرم و دوست داریم و همینجور خانوادشو
دوست ندارم بخاطر حرفای پیش پا افتاده و رفتارای الکیِ یه نفر
رابطه خراب بشه
همش یدونه برادرشوهر دارن یدونه خواهرشوهر
که اندازه ی تخم چشام میخوامشون
😅
درک میکنم اوایل سخته ولی میشه همینجور من تونستم
عزیزم قرار نیست تو زندگیتو و ارامشتو طبق جو خانواده پیش ببری هرجور راحتی زندگی کن ن طبق جو خانواده
دلسای قشنگم چطوره😍
😂عجب موجوداتین
فدای تو ریحان فک کنم دل درد داره تا ۴ بیدار بود جیغ و گریه بزور با مامانم خوابوندیمش.توماج خوبه دیگ اذیت نمیکنه شبا
من الان بخوام خونه پدرشوهر برم زنگ میزنم کسی اونجا نباشه بعد میرم و همه میدونن من تو مجلس هایی جاری هام باشن نمیام
من حتی خونه پدر شوهرمم نمیرم از شب یلدا با اینکه طبقه پایینم
زندگی خیلی کوتاه تر از اون چیزیه که بخوایم این حرفا و رفتارای کوچیک و داستان کنیم
هیچی تو دلتون نگه ندارید مخصا الان که باردارید
چون تموم استرس و ناراحتی فردا میشه جیغ و گریه ی نوزادی که کاملا سالمه ولی با خون فاسد بزرگ شده و استرسی
اوایل همه تیکه مینداختن ولی وقتی فهمیدن دلیل کناره گیری من چیه دیگه درک میکنن و احترام میزارن
بخدا منم برادرشوهرامو دوست دارم چون واقعا مهربونن
ولی امشب نمیدونم چی گفته بودن که اونا هم با من حرف نمیزدن
به نظرم ادم باید جایی بره ک بهش ارزش و احترام قائل بشن
بهش گیرپ واتر بده عالیه
طرفا ساعتای ۱۰ الی ۱۱ بده عالیه


یا کولیف و پروکید
دو شبه اینجوره.میگم اول ببرمش دکتر ببینم چی میگ سرخود ندم
گریم واتر اصلا نیاز به تجویز نداره
من خودم خریدم‌به توماج دادم ، کاملا بی ضرره

ولی اون کولیف و پروکید رو دکتر داد
خیلی عالی بودن
آخی عزیزکم
گریپ*
اگه مطمئنی دلمیچس بده
اگه نمیدونی چشه اصلا نده
آره واقعا منکه امروز انقدر حرص خوردم فک کن خونه مادرشوهرم هیچکس نبود دو تا جاریام و من
اون دو تا باهم حرف میزدن میخندیدن
منم تنها🥺دیگ دیدم اینطوریه منم تو واتساپ با آبجیم حرف زدم
من با شوهرم امشب بحثم شد از خونه مامانم بیرونش کردم اون رفت من موندم عین خیالم نیس تو جاریو داری ادم حساب میکنی ب نظرم دکمشونو بزن بابا
پری همیشه به آدمای موفق حسادت میشه و سنگ پرت میکنن😅🤌🏻
خب؟
بگو خب عزیزدلم😍
خب
کثافتِ وحشی😅😅😅بیجاره مهران
اخه نمیدونم واقعا دلشه یا ن چون شکمش خوب کار میکنه.بنظرم ببرم دکتر شاید گوششه
آره ببر
توکل برخدا
وای چه ریلکسی خوش بحالت
اوف ریحان خالی شدما انقد دعواش کردم🤣🤣🤣از نظر روحی روانی احتیاج داشتم سر یکی داد بیداد کنم واقعا
😅😅😅وحشیِ نه ریلکس🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
دیوونه
حالا اون با خیال راحت خوابه تو بمون گریه های دلسا😅
اوهوم خوب کردی همیشه تنها بودی اینجور وقتا خودتو با گوشی سرگرم کن
عکس جدید از دلی بده مهسا
ها عوضی رفت خونه داحت بخوابه😂
😁🤌🏻
بعضی وقتا نیازه واقعا
فقط یکیش گف چرا تو گوشی گفتم بابا آبحیم ولم نمیکنه تازه میگه زنگ بزن
گف برو زنگ بزن یک ساعت حرف بزن😐
بچه ها بیاید دردودل دارم و نظر هم بدید
عزیزم🥰خدا حفظش کنه
ای خدااااااا😍😍😍😍
هزار ماشاءالله
میگفتی نظر نخواستم عزیزم پرسیدی جوابتو دادم خیلی ریلکس
فداتون مرسی😘😘😘😘
نمک داره دخترم😍قربون خوابیدنش💥🤍
عشق منی❤😍
😍😍😍😍
میدونی من بخوام جواب بدم خیلی خدب جواب میدم
ولی نمیخوام دیوار رو یهو خراب کنم
نه نه خراب نکن جون تو
جنگ اعصاب برا خودت راه ننداز
فکر خودت نیستی فکر جنینت باش
ب نظرم با هرکی باید مث خودش رفتار کرد این زمونه دیگ قدیم نیس خوب باشی با طرفت ک اون خجالت بکشه.باید مث خودش باشی بفهمه یه من ماست چقد کره میده
گرسنم شده بچه ها😅😅😅
وایی برم بخوابم که فردا باید ناهار درست کنم😜🌱🤍
البته ب نظرم دایورت کن ریحان راست میگه ارزش نداره حرص بخوری برای خودت و بچه خوب نی
میبوسمتون
ریلکس باشین لطفا
گور بابای هر کی نمیتونه ببینتون😜🙌🏻
شب خوش و یا حق رفقا🥰
من کل بارداریم با خانواده شوهر قطع رابطه بودم خیلی راحت یه موقع هایی این شوهره میرفت رو مغزم ک با داد بیداد اونم میشوندم سرجاش😂
دیگ از این بدتر تا الان حرصم دادن
شاید واستون مسخره باشع ولی من کمی لوسم
اصلا طاقت بی محلی رو ندارم البته اونایی ک واسم مهمه رو دوست ندارم بهم بی محلی کنن
وگرنه جاریای دیگ یا خواهرشوهرا اصلا مهم نیس
شبت بخیر خوشگله❤😘
شب خوش قشنگم ممنونم بابت راهنماییت🥰🥰
ببین اینو یاد بگیر هیچ کس جز خودت بچه ات شوهرت پدر و مادرت مهم تر نیس. به بقیه ذره ای فک نکن و بها نده وا بده بابا😂
من نمیخواستم کار به جاهای باریک بکشه و بشیم نقل مجلس ولی خودشون خواستن منم مثل خودشون میشم
مطمعنم ک خودشون میان سمتم چون همیشه کارشون گیره شوهرمه
باشه بابا نزن😅
افرین همینه خیلی بی اهمیت ب این موضوع نگاه کن.تو ک میدونی اول اخر اونا میخوان پا پیش بزارن بشین و منتظر باش
باشه ممنونم عزیزدل
هر کسی تا ی حدی ظرفیت داره...اینا هم ظرفیتشون همینقدر...حرس نخور
من ی جاری بیشتر ندارم...تا هست هستم نبود هم انگار ن انگار...انرژیمو صرف زندگیم میکنم...برخورد دیگران واسم مهم نیست حتی قضاوتاشون...دنیا ارزش نداره بخوایم اوقاتمون رو ب خاطر رفتار جاری و خواهر شوهر تلخ کنیم
عزیزم تو بارداری وقتی اونا انقدر بیشعورن ملاحظه حالت رو نمیکنن پس حرص اونارو نخور میتونی بارداری رو بهونه کنی و ترس از مریضی رو بهونه کنی و کمتر تو جمعشون بری و رعایت هم کنی بهتره
من هفته پیش خونه مادرشوهرم بودم مادرشوهرم زنگ زد به دخترش بیا گفت نه سوهرم خوابه حالا پنج شنبه جمعه همه ش بیرون و ایتور اونور هستن . یه پسر شبطونش هم گذاشته پیش مادرشوهرم من دلم میخاست بیاد که بجه ش رو هم ببره من دو روز اونجا هستم آرامش داشته باشم زنگ زدم ولی خودم صحبت نکردم گوشی دادم دست پسرش. گفت نمیام. من مبخاستم دوروز بمونم ولی دیدم خاهرم دعره نیره سمت خونه ما همون شب رغثفتیم خونه خودمون چون حوصله شبطونیای پسرخاهرشوهرم رو نداشتم به بچه م هم خیلی حسودی میکنه میترسم دیشب هم دایی شوهرم خونه مادرشوهرم بود خاهرشوهرمم اومد. مادرشوهرم زنگ زد شماهم بیاین گفتم هرجی محمد بگه ولی با اشاره به شوهرم کفتم نه. بچه م کوچیکه میترسم مریض شه از طرفی هم یجورایی خاستم کار خاهرشوهرم رو تلافی کنم دیگه شوهرم هم گفت حوصله شیطونیای بجه های خاهرم رو ندارم
اقوام شوهر رو باید احترام گذاست ولی صمیمی نشد حالا قضیه مادرشوهرم فرق میکنه چون واقعا خوبه خاهرشوهرم هم کاری به کارم نداره من فقط حوصله بچه هاش رو ندارم برای همین باهاش صمیمی نمیشم چون بهش رو بدی هر هفنه میخاد بیاد خونه ت. آشپزی خودش میکنه ولی بچه هاش خونه م رو داغون میکنن سروصدا که بماند. دیگه به مادرشوهرم برای حموم بچه م رک میگفتم عجله ندارم وقتی تنها هستی بیا دیکه فهمیده تنها میاد نوه ش رو نمیاره . والله خاهرشوهرم بچه ش رو گذاشته پیش ننه ش که راحت باشه اونوقت بیاد سر من آوار شه
عزیزم تو هم با مادرشوهرت حرف میزدی و نسبت به بهشون بیتفاوت رفتار میکردی دیگه اونا حرص میخوردن
موندم با این وضعیت واقعا واجبه مهمونی بدی اونم پنجاه نفر؟
بی خیال جاری کیلو چند
من به جاری هام محل نمیدم
من شیشتاشو دارم ن زنگ بهشون میزنم درصورتی ک اوناهمش باهم درارتباطن ولی من اصلا خودمو قاطیشون نکردم چون اخرش حسودن
ن انتظاری داشته باش ن هیچی خانومه خودت باش عزیزم
عزتتم بیشتر حفظ میشه
ب خودشونم اجازه نمیدن باهات هررفتاری رو بکنن
سلام عزیزم برات مهم نباشه چه دلیلی داره رفتار۲تاآدم نادون باعث بشه تو نخوابی
توهم فقط بشناسشون وازشون فاصله بگیر بقول نرگس جاری فامیل نمیشه از هرجایی فکرش رو هم نمیکنی بهت آسیب میزنه
من با جاری هام سلام وعلیک دارم ولی اصلا صمیمی نیستم اصلا
اشتباهت همینه ک با جاری صمیمی شدی
جاری کلا تکلیفش معلوم نیست ی بار خوبه ی بار نه ی بار کلی تحویلت میگیره ی بار محل نمیده
بنابراین با همچنین ادمی نباید صمیمی بشی باید مثل خودشون باشی
خوبن خوب باش
سنگینن سنگین باشه
اصلا نمیخواد زنگ بزنی بپرسی چتون بود فک میکنن خیلی مهمن بیشتر هوا برشون میداره
واقعا
خیلی ریسک کردی
چی کار کنم پنجشنبه همه خونه خواهرشوهرم شام بودیم اسم گذاری بچش بود
جمعه که میشد تولد شوهرم تک به تکشون با زبونشون گفتن میخوایم بیایم تولد
دیگ منم مجبور شدم برم کیک بگیرم ک اگر اومدن حداقل کیک باشع
وگرنه من هیچ کدوم رو دعوت نکردم خودشون اومدن
بهترین کار رو میکنی عزیزم
واقعا خیلی بیشورن قصدی میخواستن حرص منو در بیارن هیچ وقت فکر نمیکردم اینطوری باشن ذات کثیفشون رو نشونم دادن
هیچ کس نبود🙁
عزیزم اگه زنگ بزنی نشون میدی که ضعیفی و به محبتشون احتیاج داری .تازه اونا هم خوشحال میشن و میفهمن که خوب تونستن تورو بچزونن .و با این کار نقطه ضعف میدی دستشون که هربار با بی محلی برن رو اعصابت
کار درست رو میکنی
درسته زنگ نمیزنم
واقعا تکلیفش با خودش روشن نیس همیشه میگن ما به شما افتخار میکنیم
ولی کافیه یه چیز به خونم بگیرم سکته میکنن
بنظر من وقتی کاری نکردی بی دلیل ناراحت شدند
توام خودت و بزن به اون راه که اصلا متوجه رفتارای بد اونا نشدی
ببین بازم ادامه داره رفتاراشون
اصن رابطتو قطع کن در حد جاری باشید
معلومه ادمای بخیل و حسودی ان به نفعته رابطه نداشته باشی هرکارمیکنی خودت باش چرا اونارو توزندگیت میاری
به هیچچچچچچچچ عنوان محل نده
حرفاتم به اونا نگو
جاری هیچوقت فامیل نمیشه همیشه به خواهرشوهرم میگم
باور کن دوتایی داشتن پچ پچ میکردن حرف تو رو میزدن
....خ..تو.کون جاری...جاری مگه میشه فامیلل؟؟؟؟
عزیزم جاری وهوو به نظرمن دریک سطح هستنن
سلام اول اینکه جاری دوست نمیشه هیچوقت با جاری درددل نکن یا رازاتو نگو شما هم مثل خودشون رفتار کنید و سرسنگین بشین باهاش
پدرشوهرم همیشه به من میگه هیچوقت پیش جاری بدمارونگو پیشش سوتی نده چوون تاتقی به توقی بخوره میگه توفلان نبودی که ال کردی وبل گفتی بعدتوهم بایدخفه خون بگیری ولی وقتی پروندت سفیدباشه نتونه ازت اتو بگیره سینه سپرمیکنی ومیری حلوچون هیچ حرفی پیششون نداری
همیشه هم انقدباسیاست یاش که حرفهای خصوصی خودتووشوهرتوپیشش نگی چون بخوایی ونخوایی اون دوست داره که زندگی اون ازتوبهترباشه
به خاهرت پیام میدادی بهت بزنگه بعدش کلی حرف میزدی بلند هم میخندیدی
دخالت نباشه ان شاء الله این دوران رو به سلامت بگذرونی منم باردار بوذم یکی بهم نیگفت سرکار نرو یا مهمونی بهم برخورد میخورد البته من برنامه داشتم هفت ماهم تموم شد نرم سرکار . وقتی بچه م زود بدنیا اومد کلی عذاب وجدان داشتم که اگه سرکار نمیرفتم اینطوری نمیشد. نصف بچه های ان آی سیو بخاطر کرونا ی مادرشون زود بدنیا اومدن .فردا بکو تب داری و دکترت بهت گفته کمتر بیرون برو بهونه کن اینو ازشون فاصله بگیر. من فقط پدرشوهر مادرشوهرم باشن میرم اونم ۴۰ روز یه بار خونه مادر خودمم همینطور بخاطر بچه م . بجه م از همه مهمتره
اینجور مواقع شوهرت باید حرف بزنه چون ممکنه از تو دلخور شن میگفت خانمم وضعیتش اینه ان شاء الله سال دیگه در خدمتتونیم هرجی هم دیگران بیان کمک کنن باز آدم استرس مهمونی رو داره
تازه ما مازندرانیا یه ضرب االمثل داریم معنیش اینه هووها صورتشون روبروی هم هستش جاریا کونشون
شوهرم گفت امسال جور نیس وضع خانومم مناسب نیس
ولی با پرویی تمام گفتن بابا مگه میخوایم چی کار کنیم
منم دیر به دیر میرم
ولی بعضی اوقات مجالس میافته پشت سر هم و مجبورم ریخت نهزشون رو ببینم
چه بی ملاحظه
وقتی میدونستی اخلاقشون رو میگفتی دکترم گفته استراحت کن
الان هم بگو رفتم آنومالی دکتر سونوم رو دید گفت استراحت کن به شوهرتم اینطوری بگو.
آره حتما همینو میگم که دیگه ریختشونو نبینم

سوالات مشابه