- پسرم توی۷ماهشه اما بدون کمک اصلا نمیتونه بیشتر از یکی دوثانیه بشینه اونم غوز میکنه قدش یکم بلنده۷۳هست وزنش۸و۲۰۰ عکس ستون فقراتش میفرستم آیا لازمه ببرمش پیش متخصصی چیزی ؟
اینم بگم دیر گردن گرفت و اینکه هنوز چار دست و پا نمیخزه اما به شکم خودشو از۴ماهگی مینداخت و الانم یکم ب عقب میخزه و چرخش۳۶۰درجه داره دیگه همینا لطفاً راهنمایی چیزی هست تجربه ای کمکم کنید>آیا بچم مشکل ستون فقرات داره ؟571 بازدید32 پاسخ - تفسیر ام آر آی کمر134 بازدید5 پاسخ
- مثلا از پایین کمرتون تا بالای کمر انگار استخون هاش قفل بشه تو هم و نتونین تکون بخورین
بی حسی هم نبودم ک بگم بخاطر امپوله>کمر درد بعد سزارین277 بازدید12 پاسخ - دارم دققققققق میکنم بی اختیاری ادرار هم گرفتم >کسی هست عمل کمر انجام داده باشه؟ تنگی کانال و لغزندگی مهره395 بازدید19 پاسخ
- کمردرد بعد نزدیکی.....513 بازدید5 پاسخ
- شماهم اینطورید یا نه؟>کمر درد در جفت خلفی146 بازدید7 پاسخ
- قرمزی پست کمر نوزاد508 بازدید14 پاسخ
- کمر درد شدید بارداری262 بازدید25 پاسخ
- لطفا این جواب ام آر آی مامانم رو واسم تفسیر کنین
البته ک میدونم کمر و گردنش خیلی مشکل داره این عکس رو چند روز پیش انجام داده امروز جوابش آماده شده تا وقت دکترش برسه استرس داره
ممنون>جواب ام آر آی از کمر1,025 بازدید16 پاسخ - کمر خواهرم مدتی میشه اینطور شده کسی میدونه علتش چیه >سلام کسی میدونه علت اینا چیه622 بازدید18 پاسخ
- برای شوهرم یکشنبه وقت دکتر گرفتم تا اون موقع سکته میکنم
لطفا میشه این ام آر آی رو تفسیر کنید خیلی ممنون میشم🙏🌷
دوستای اومایی اگه میتونن تفسیر کنن ممنون ازتون❤️>تفسیر ام آر آی کمر280 بازدید13 پاسخ - هرکسی دکتر حاذق و عالی برای جراحی کمر میشناسه اسم و اطلاعات بده (تهران)
و هرکسی این دکتر هارو میشناسه اگر راضی بوده لایک کنه اگرم راضی نبوده پیام بزاره.
ممنونم ازتون🙏🏻❤🙏🏻❤>دکتر جراح مغز و اعصاب و کمر و استخوان194 بازدید12 پاسخ - من موقع بلند کردن از شونه هاش میگیرم بلند کنم ولی وقتی میاد بالا یهو محکم باسنش رو به عقب برمیگردونه این کار به کمرش فشار میاد ؟
یا موقع گذاشتن زمین اول پاهاشو باسنشو میزارم بعد پشت و سرش رو . این کار فشار نمیاره به کمرش ؟
>طرز صحیح گذاشتن و بلند کردن بچه337 بازدید3 پاسخ - دخترم سه ماهشه، پاهاشو سفت میکنه سیخ نگه میداره که یعنی راه برم
کل بدنشو سفت میکنه به هیچ صراطی هم مستقیم نیست نه شیر میخوره نه میخوابه فقط میخواد یا بغلش کنیم یا زیر بغلاشو بگیریم و راه بره
آخه الان حتی کمرشو نمیتونه نگه دارد چه برسه که بخواد راه بره
بچه های شما هم اینجورین تو این سن؟؟ چیکار کنم آروم بشه؟؟ واقعا خیلی سخته☹️ توی حالت خوابیده یا همون افقی کل بدنشو سیخ میکنه،گریه میکنه>بچه سه ماهه میخواد راه بره 🥴😫764 بازدید22 پاسخ - من دیروز ساعت ۳ عصر یه ترشح قوه ای رنگ داشتم به اندازه ۲تا بند انگشت که گذاشتم به حساب پریودی.
دیگ نداشتم تا امروز ساعت ۴ اینا ک نصف حجم دیروزیه بود.
الان باید این رو پریود حساب کنم؟
و اینکه من ۱۱ سیکلم امپول hcg زدم.
دوره هام ۳۰ روزه اس ۴ مرداد پریود شدم باید ۳ شهریور بشم ولی چون ۴ روز زودتر از تخمکگذاری امپول زدم احتمال دادم ۳۰ ام اینا بشم.
نمیدونم پریودم یانه.
ممنون میشم راهنمایی کنید
کمر درد و دل درد پریودی ندارم.>خانم دکتر عزیز ترشح قهوه ای پریودی حساب میشه؟215 بازدید9 پاسخ - دکتر جان چند دقیقه پیش دخترمو بردم حموم متوجه شدم که قسمت ستون فقراتش قرمز شده . چند ساعت پیش دخترم رفته بود روی میز یهویی از پشت افتاد بین دو تا میز ،کمرش یکم تا خورد که سریع برداشتیمش ،چند دقیقه گریه کرد بعد اروم شد نمیدونم از اون اتفاقه یا نه . میشه لطفا عکسشو ببینید آیا احتیاج هست ببریمش دکتر ممنون>اورژانسی ؛ قرمز شدن قسمت ستون فقرات دخترم501 بازدید13 پاسخ
- من از وقتی وارد ماه پنجم شدم شبا کمر درد میگیرم
طببعیه ایا؟
ایا بخاطر طول سرویکس ۳۱ واژیناله که کمه؟البته در ۱۷ هفته و ۳ روز رفتم
یا بخاطر افزایش وزن و ایناس؟
کافیه که یکم بشینم در کل خیلی درد میگیره بیشترم شبها
حسم میکنم ک قولنج داره و تاک تاک میکنه استخونام>کمر درد هفته ۱۹309 بازدید33 پاسخ - کیا اوایل بارداری کمر درد های گه گاهی داشتن340 بازدید20 پاسخ
- بالا آوردن کمر نوزاد596 بازدید18 پاسخ
- من ترشحات پنیری شکل و زرد رنگ و گاهی ترشح آب در لباس زیرم میبینم . کمردرد و درد شکم هم دارم
آیا مشکل خاصی هست>ترشحات پنیری شکل و زرد رنگ129 بازدید3 پاسخ
بچه ها الهه ام دارم میرم بیمارستان گمونم امشب زایمان میکنم
هر کی در توانش بود منو دخترمو دعا کنه
الهی که هر کی منتظر خدا دلشو غرق شادی کنه و هر کسی هم بارداره صحیح و سالم بارش و زمین بذاره
و هر کی بچه داره خدا براش نگه داره
خونه تکونی عید و نکات کاربردی
سلام سلام😍 بیاین از تجربه هاتون واس خونه تکونی بگین
من نیاز دارم یکی هولم بده موتورمو روشن کنه😂
پارسال گفتم کاری نمیکنم شب قبل سال تحویل کل آشپزخونه رو ریختم بیرون تا قبل سال تحویل در حال تمیزکاری بودم😬
اصلا نمدونم چی ب چیه و از کجا شروع کنم و چکار کنم
اگ ایده ای دارین روشی دارین یا هرچی ک ب درد بخوره بگین
بچه ها ی سوال بهم ریختم
شما جای من باشین چیکا میکنین این همه خواهرشوهرم جمع جورشکردم درنبود مادرشوهرم این چیزا حالا برگشته میگه خونه خواهرخودم راحتترم غذام آماده همه چیم آماده
منم پیامش دادم که حالا ک اونجا خوبه همونجام بمون چ کاریه برگردی
خیلی بهم برخورده واقعا عصبی شدم😔
تایپیک مادرشوهر پررو و شعور ندار😵😵😁😁
خانوما شماهام مادرشوهر اتون آنقدر پررو هستن
من مادرشوهرم هر موقع بخوایم با اون جایی بریم میره جلو میشینه،فکر میکنه صندلی جلو باید در اختیار اون باشه
خیلی تو مخمه این اخلاقاش
چجوری باید باهاش برخورد کنم که بفهمه چیزی مال اون نیست و کاری هم اگر میکنم از سر لطفه نه وظیفه
سلام بچه ها.بانو ام ..ممنونم که پیگیر حالم شدین
آزمایشا سالم بود ولی قسمت نبود پسر باشه و نی نی دختره ..بخاطر آمنیو کمی آب ازم رفت که رفتم دکتر خدارو شکر خوبه🙏❤️این چندروز شوکه بودم و حالم خراب بود ولی باهاش کنار میام مطمئنم
شوهرم عصر بردم براش قنداق فرنگی و جوراب و گل سر و سرهمی خرید گفت واسه عیدیش ولی انگار برام غریبه هنوز
دعا کنید سلامت باشه و زود زود مهرش به دلم بیفته هنوز حس میکنم پسره🥺💔ولی جواب امنیو قطعی دختره
بازم ممنونم از پیگیریاتون❤️❤️❤️🙏🙏🙏اگه صرار دارم بخاطر بیماریم هست وگرنه تلاش میکنم تا به خواسته م برسم
دوستان بازم رفتم دکتر بازم همون حرفهای همیشگی...😔
بعد ای وی آف قبلیم پنج شش ماهه دارم رعایت میکنم قند و شکرو حذف کردم و خوابم هم بهتر شده
امروز رفتم پیش ی دکتر جدید مشهد
تا شرایطمو فهمید همون اول گفت جنین اهدایی
بعدش کسونو کرد میگه تخمدان چپت سه چهار تا بیشتر نداره از اینا هم خیلی چیزی در نمیاد
بعدم میگه معلوم نیست دوباره شوهرت عمل بشه نتیجه داشته باشه
گفتم من دو سه ماه دیگه میتونم بیام ک وارد سیکل بشم ، سریع برداشت گفت آخه خودتم مشکل داری معلوم نیست تا اون موقع همین سه چهار تا هم باشه یا نه
از مطبش تا خونه تمام گریه کردم
از این طرف هم وزنمو هم اندازه گرفت ۳۴ کیلو شده بودم
نمیدونم چرا همش کم میشه وزنم با اینکه غذا خوردنم معمولیه
همش با خودم میگم شاید حتی اگه مثه دفعه قبل همون دو سه تا جنین هم تشکیل بشه بازم مثبت نشم با این وضعیتی ک دارم
همش میگم نکنه باید آرزوی دیدن بچه هامونو ب گور ببرم 😭
خیلی میترسم
نمیدونم باید چ کار کنم
دوباره برم تهران همون مرکز قبلی یا برم مشهد پیش ی دکتر دیگه
همش ب خدا میگم چرا کار ما رو ب این بنده هات انداختی؟
ب خدا اکثرشون تاجر شدن
سه چهار ساعت تو مطب نشستم
اول فقط اهدایی ها رو میفرستن داخل
ی جوری هم ناامیدت میکنن ک فقط بری سراغ اهدایی
ای خدا یعنی هیچ راهی برا ماها وجود نداره😭😭
نظر سنجی اسم دخمل 😍🥰
سلام مامانهای گل اوما الهی که حال دلتون خوب باشه❤🌹
ممنونم میشم نظرتون راجب انتخاب اسم دختر بگید
هنوز مشخص نیست نی نی جون دخمل یا پسمل
اما انشاالله اول سالم باشه اگه پسر باشه آرشا میزارم
ولی برای دختر نمیدونم و اسمی قطعی تصمیم نگرفتم ممنون میشم با نظراتتون باعث بهتر تصمیم گرفتنم بشید ❤❤🌹🌹
نظر سنجی اسم😂❤️زود بیاین
بیاین زودنظر بدید واسه دخترکم❤️
زور زدن نوزاد بعد از خوردن شیر
مامانا پسر من بعد خوردن شیر گاها زور میزنه و این پیچش سه ساعتم زمان میبره ولی گاها اینجور نیست، شیر خشک نان یک بهش میدم. فردا میخوام ببرمش دکتر ولی امروز خیلی اذیت شده، سرماخوردگی هم داره. ممنون میشم علت زور زدن رو بگید و راه حلش هم بگید چکار کنم تا فردا کمتر اذیت بشه ممنونم از همگی.
🔴🔴چله خونه دار شدن....🏠🏘️🏡
سلام دوستان ، الهی همیشه دلتون شاد و لبتون خندان باشه و حال دلتون عالی باشه🌻
💥چله خونه دار شدن گذاشتم . هر کسی دوست داره میتونه شرکت کنه 💥
چله به این صورت هست که :
به مدت ۴۰ روز ، هر روز ۴۰ مرتبه ، آیه ۲۹ سوره مومنون بخونیم .
💥اونایی که اشتراک اوما ندارن ، میتونند هر روز که خوندن لایک کنند...♥️
امشب شب نیمه شعبان هست ازتون میخوام بیایید نفری ۱۲ تا صلوات ب نیت
حضرت قائم (ع) بفرستیم،
ان شاءالله خدا ب برکت صلواتایی ک میفرستیم
۱_ظهور آقا امام زمان(عج) رو برسونه
۲_همه ی مریضا رو لباس عافیت بپوشونه
۳_همه ی رفتگانمون رو ببخشه و بیامرزه
۴_عاقبت ب خیرمون کنه
۵_گره از مشکلات همگیمون باز کنه
۶_همه مستاجرا صاحب خونه بشن
۷_همه ی خانمای باردار بارشون رو ب سلامتی زمین بذارن
۸_همه کساییکه چشم انتظارن خدا دامنشون رو سبز کنه
الهی آمین 💚💚💚
مامانهایی که شیر خودتون و به نوزادتون دادید میشه لطفاً جواب بدید
هر بار چقدر شیر میخوره دختر من تو هر وعده نهایت ۱۰ دقیقه شیر میخوره
بعدم تا سه ساعت نمیخوره تا دوباره بخواد شیر بخوره و سینه مو بگیره یه عالمه گریه میکنه انگار دوس نداره 😭😭😭
حالا زردی گرفته رو ۱۱/۵ هست
چجوری مرتب شیر بدم وقتی بچه نمیخوره
اگه راه حلی دارید بگید ممنون میشم
برنده قرعه کشی شهر اشپزخانه شدم
هدیه اش:
۵۰میلیون هدیه
بلیت سفر امام رضا
و سرخکن رایان
ولی اعتمادش سخته
چون به ما گفتن باید ۷میلیون واریز کنی برا مالیات
میترسم ۷میلیون پرداخت کنم ک کلاه بردار بشن
زنگ زدیم به پشتیبانی شهر اشپزخانه، گفت حقیقت داره جایزه هاش همینن
اگه ب شما زنگ زدن و شمارهکارت دادن یعنی شما برنده شدید
و اون ۵۰میلیون رو باید بیای فروشگاه جنس بخری با ۷۰درصد تخفیف، ۳۰درصد دیگش شما پول بدید
بنظرتون کلاهبردار نیست؟؟؟؟
سلام دوستان کسی هست واکسن نزده باشه ؟؟
سلام بچه ها این داستانای جدید درمورد واکسن و ارتباطش با اوتیسم چیه ؟؟
پیج بابایی توی اینستا رو دیدید که همش از عوارض واکسن میگه یا یه پیج دیگه هم هست سام اورگانیک
کسی توی اطافیانتون دیدید واکسن نزده باشه؟؟
منکه واکسن دوماهگی پسرمو زدم همون قدیمیا رو فقط اجازه دادم بزنن روتاویروس و پنوموکوک رو نذاشتم
خودمم تو دوران کرونا واکسنشو نزدم از عوارضش میترسیدم حالا برای واکسن بچه ها هم مردد شدم هم از زدنش میترسم هم نزدنش
دوقلوها و چندقلوه پیام بدن
دوقلوها و چند قلوها پیام بدن
تولد یک سالگی پسر عجول من
چهارشنبه بود . تو گرگ و میش غروب آسه آسه قدم برمیداشتم . الکی نبود که بار شیشه داشتم. هفت ماه تو شکمم بغلت کرده بودم . کل شهر بوی شکلات میداد و دستای من بوی پرتقال . پرتقال به دست رفتم خونه . خونه که چه عرض کنم انباری خاطرات جمع شده که قرار بود کوچ کنه به شهر مادری. زنگ زدم به اولین نفر زندگیم اونکه این روزها صداش میکنی((بابایی)).گفتم قراره سه روز بارون رو از پشت شیشه های بیمارستان تماشا کنم که خیالمون راحت بشه سلامتی . هنوز هیچی نخریده بودیم برات قرار بود دوماه دیگه بیای خونمون . یه ساک معمولی بستم و کتاب جودی ابوت رو توش جا دادم.لباس آبی گل گلیم رو پوشیدم و ساندویچ کوکو سبزی رو تو دهنم مچاله کردم . بارون شهر رو بغل کرده بود و ما رفتیم سرخوش و شاد . رسیدیم بیمارستان . لباس بیمارستان رو که پوشیدم .بابات خندید گفت چه بانمک شدی وایسا ازت عکس بگیرم . یک ... دو ... سه... و من دم در یکی از اتاقای بیمارستان ثبت شدم . کارها که انجام شد وقتی داشتم از راهرو رد میشدم صدای شیون زنی با رعد و برق ترس به جونم انداخت . خودش رو میزد و به هرکسی که رد میشد چنگ مینداخت میگفت پسرم رفت پسرم مرد پسرم نیست و همه ی این ها رو با زبان محلی لالایی میکرد. نمیدونم هوا سرد تر شده بود یا روح من طوفان زده شده بود . گفتند رو ویلچر بشینم تا ببرنم بخش مورد نظر . گفتم خودم میتونم برم گفتند قانونه و من فکر کردم چه قانون مسخره ای. رفتم زایشگاه . همه چی عجیب بود اتاقاش نشون از درد و تولد میداد . دوست داشتم همه چی رو خوب نگاه کنم انگار فرصت کم بود . تخت ها ی کنار هم ، پرستارا ، اتاق ایزوله و.....
زن هایی که برای مادر شدن بستری بودن و بچه هایی که برای اومدن بیقرار .
صدای جیغ های گوشخراش ، بوی الکل و بتادین و خون و آمپول . صدای قلب های جنین زیر دستگاه ان اس تی همه مثل کتاب ها بود مثل رمان ها اما با این تفاوت که واقعی بود . جالب این بود من نمیترسیدم من به وجد اومده بودم . پر از شور بودم و هنوز نمیدونم چرا....
صدای قلب تو هم پیچید تو اتاق (بوم ...بوم ....بوم..) اما من حواسم پی زنی بود که داشت با درد یه وجود رو خلق میکرد . پرستار اومد کنارم وقتی ضربان قلبت رو دید گفت این که همه چیش عالیه .ده از ده. من خندیدم و پرستار رفت پنج دقیقه نشد که صدای قلبت ضعیف شد .
به پرستار گفتم ضربان پایین اومده . چک کرد . انگار خیلی پایین بود . همه سمت تخت من دویدن . دستگاه اکسیژن بهم وصل کردن . من میگفتم من حالم خوبه اما کسی انگار منو نمیدید گفتند باید بچه رو در بیاریم . گفتم میخوام برم بیمارستان دیگه گفتند وقت نیست ضربان خیلی پایینه . گفتم پس به همسرم اطلاع بدید . گریه نکردم . نترسیدم . فقط یادمه میلرزیدم . کل وجودم میلرزید . دوباره سوار ویلچر شدم با خودم گفتم چه قانون خوبی . بردنم اتاق عمل اگه اشتباه نکنم همه جا سبز بود . یه تخت باریک . نور های کم . رو تخت جا گرفتم . بی حسی زدن به کمرم . کل بدنم گرم شد و من دیگه خودم رو حس نکردم .
روبه روم چراغ بود چراغی که میتونستم از توش لحظه ی تولدت رو ببینم . تو آینه کاری اون چراغ ها من دیدم . من در سن ۲۷سالگی در تاریخ ۱۴۰۲/۱۱/۲۵ ساعت ۱۱:۲۵دقیقه ی شب دیدم که تو از وجود خودم بیرون اومدی .تو گریه کردی و من لبخند زدم . اینجا اولین جایی بود که تو گریه کردی و من خندیدم . اوردنت بالا که تماشات کنم . وقتی نگاهت کردم چشمات بسته بود لبات سرخ سرخ بود و دستات دو طرف صورتت رو بغل کرده بود . پسرکم اون لحظه ای که دیندار ها جشن تولد امام سجاد رو جشن میگرفتند اون لحظه که عاشق ها بهم خرس و شکلات کادو میدادن اون لحظه که کل جهان غرق در شادی و عشق بود تو
تو لحظه ی بوسیدن ها و عشق ورزیدن ها اومدی .
و این تازه شروع ماجرای ما بود.....
افزایش اسپرم چه چیزی خوبه
سلام عزیزان کسانی ک بار دار نمیشدن و مشکل از کم بود اسپرم بوده
لطف کنید بگید چی خوردن همسرشون ک باردار شدن من ۳ساله تو اقدامم
از بعد زایمانم دلم تنهایی میخواد حالم خوب نیست
دلم خیلی گرفته .حالم اصلا خوب نیست . احساس میکنم اگه شبانه روز گریه کنم بازم سبک نمیشم . تو دوران بارداریم خیلی استرس کشیدم خیلی نگران بودم . روز زایمانم وحشتناک سرما خورده بودم و ازش هیچی نفهمیدم . بچم بعد بدنیا اومدن رفت تو دستگاه .
درد داشتم خیلی خیلی . سرماخورده بودم وقتی سرفه میزدم بخیه هام جونمو میگرفتن . دیدن اینکه همه بچه هاشون کنارشون بود و گریه میکرد اما من بچم تو دستگاه بود خیلی سخت بود . تا دو روز خودمم راه نمیدادن . حتی صورت بچمم نمیتونستم تصور کنم . بعد دو روز با درد قدم قدم رفتم ببینمش جونمو انگار میگرفتن وقتی اون سرم و دم و دستگاه میدیدم .
اومدم خونه با ادمای نااهل دورم . هرکی یه حرف میزد . تو حواست نبوده . از بس استرس داشتی اینطوری شد .
نوبت شیردهی شد . دوشیدن شیر و بردن به بیمارستان برام سخت بود . مجبور به شیر خشک شدم . اما بازم حرفای مفت بقیه ول کنم نبود . دخالت ها .
تا به خودم میام میبینم هرچی دارو گیاهیه ریختن گلو بچم . خودمو به هر دری میزنم اما با تیکه هاشون جوابشون میدم بعد بهم عذاب وجدان میدن.
گلوم درد میکنه . دلم درد میکنه . پاهام درد میکنه و ورم کرده . کمر درد دارم . بچم سرفه میکنه میترسم . بقیه تو مخمن هیشکی درکم نمیکنه .
مادر خوبی برای بچم نیستم . ناراحتی هام ، گریه هام باعث شده بهش خوب نرسم . فقط دلم میخواد از همه فرار کنم . تنها باشم . ناشکری نمیکنم اما حالم خیلی بده کلافم. عذاب وجدان دارم . بچم منو احتیاج داره اما من بلد نیستم بهش برسم . دیگران بهش میرسن . احساس میکنم مردم
شیطنت بچه یکسال و ۱۱ماهه
سلام مامانا
دختر من یکسال و ۱۱ماه داره،ماشالله خیلی کنجکاوی میکنه تمام اسباب بازیهاشو براش میارم کلی باهاش بازی میکنم ولی به محض اینکه برم سراغ کارهای خونه شروع میکنه شیطنت کردن،مثلا از تخت خودش یا ما میگیره بالا
یا مثلا میره سراغ کابینتها و همه چیز میریزه بیرون واقعا کم آوردم دیگه.حتی جرات ندارم یه حمام یا یه سرویس برم از دستش مگر خواب باشه یا شوهرم خونه باشه که کنارش باشه
خواستم بدونم بچه های شما هم تو این سن اینقدر کنجکاو بودن؟
چه سنی این کنجکاوی تموم میشه 🥺
خرید برنج خوش عطر
بچه های شمال و جنوب برا خرید برنج خوب از هر دو منطقه فروشنده باانصاف سراغ دارین؟برنجی میخام عطر وطعم خوب داشته باشه