- میشه لطفاً جواب آزمایش من رو ببینید و تفسیر کنید
سپاس>جواب آزمایش تیرویید در هفته سی بارداری112 بازدید25 پاسخ - چرا تیروییدم زیاد شده بچه ها؟؟317 بازدید45 پاسخ
- من دوره هام تنظیمه و هرماه سر تاریخ پری میشم. اینماه یکی دو روز قبلش چنان دل پیچه و حالت تهوعی داشتم و درد کمر اما الان ک ۳ روز میگذره همچنان فقط لکه بینی قهوه ای رو دستمال دارم و پدام ۹۰ درصدشون تمیزه! زعفرون خوردم رازیانه جوشوندم خوردم فایده ای نداشت. یکماه پیشم ک تاپیک زدم گفتم سینم درد میکنه ب شما رفتم کابرگولین۲ روز خوردم دردش خوابید کم کاری تیروییدم هم دارم قرصامو مرتب میخورم.یکماه پیشم سونو دادم ک براتون عکسشو میفرستم.
خواستم علت مشکلمو بدونم
ممنونم از پاسخگوییتون.>خونریزی کم در پریودی !!!293 بازدید14 پاسخ - من فردا ساعت ۹ صبح نوبت ان تی دارم گفتن صبحانه بخورم و برم
کم کاری تیرویید دارم صبح ناشتا قرص لووتیروکسین ۵۰ میخورم حالا میخواستم ببینم فردا باید قرصمو بخورم یا نه؟ برای سونو یا آزمایش مشکلی که ایجاد نمیکنه؟ >سونوگرافی ان تی364 بازدید14 پاسخ - با سلام من در نه هفته با tsh, 6.4 و کم خونی مینور شدید،444 بازدید7 پاسخ
- دکتر من نزدیک 9/10ماهی میشه دیگ قرص تیروید مصرف نمیکنم فقط چند باری آزمایش دادم در کل یکی از دکترای ک رفتم پیشش گفت نخور منم نخوردم ولی هر دکتری یه حرفی میزنع یکی میگ بخور یکی میگ فقط هر ۳ماه آزمایش انجام بده نیاز بود میگیم بخوری قرص
حالا من دیروز یه سنو تیروید انجام دادم چند ماه قبل آزمایش میشه سنو تیرویدم رو ببینید چ مشکلی داره بجز کم کاری بودن
مرسی 🙏🏻>کم کاری تیرویید و تفسیر جواب ازمایش333 بازدید9 پاسخ - من تو بارداری کم کاری تیرویید داشتم و لووتیروکسین مصرف میکردم بعداز زایمان دیگه قطش کردم ، الان 6 ماهه ک زایمان کردم و دوسه ماهه ک شیرم کم شده ، امروز آزمایش تیرویید دادم TSH=2 و T4=9.3 بود ، به نظرتون هنوزم باید قرص مصرف کنم و کم شدن شیرم به کم کاری تیروییدم ربط داره ؟ ممنون میشم اگه دوستان و پزشک محترم جواب بدن.>کم کاری تیرویید و کاهش شیر472 بازدید5 پاسخ
- امروز جواب ازمایشمو گرفتم با وجود این که روزی یک عدد لووتیروکسین ۱۰۰ میخورم تیروییدم کم کار تر شده
عکسشو میفرستم
به نظرتون مشکلی پیش میاد ؟خیلی نگرانم>کم کاری تیرویید در سه ماهه ی اول423 بازدید36 پاسخ - من چند ماهه درگیر یبوست بودم و دچار شقاق شدم تقریبا
خیلی اذیت شدم همه راهارو امتحان کردم شربت لاکسی ژل روغن زیتون و خاکشیرو انجیر
من دفع داشتم روزانه فقط اولش سفت و تیزو خشک بود
کلی تحقیق کردم یه جا نوشته بود کم کاری تیرویید لاعث همچین حالاتیه
من تو بارداری دچار کم کاری تیروئید بودم باز قرص لووتیروکسین رو شروع کردم و خداروشکر مشکلم حل شده دقیقا بعده روز مصرف قرص گفتم شاید به درد کسی بخوره
>تجربه م از یبوست بعده زایمان541 بازدید29 پاسخ - تیروئید و بارداری_کم کاری و اقدام479 بازدید31 پاسخ
- من امروز آزمایش تیرویید دادم و مقدارtsh=3.3شد واز قبل بارداری من کم کاری تیرویید داشتم ولی کنترل شده بود.الان این مقدار خیلی واسه بچه ضرر داره؟نوبت دکترمتخصص غدد چهارشنبه دارم و از الان دل تو دلم نیست.این مقدار به بچه آسیب میزنه(الان نزدیک بیست و دو هفته امه)>تفسیرآزمایش کم کاری تیرویید379 بازدید18 پاسخ
- من هقته های اول بارداری ک رفم پیش دکترم گف تیروئیدت لب مرزه(نگف کم کاری یا پرکاری) و برام قرص لووکسین ۵۰ نوشتو گف ی روز در میون نصفشو بخور
بعد بنا ب ی سری دلایل من پزشکمو عوض کردم و اون خانم دکتر برام دوباره ازمایش تیروئید نوشت ک وقی دادم تیروئیدم بالا رفه بودو جوابش پرکاری بود و دکترم گف برو پیش متخصص غدد تا بهت دارو بده ولی خب من تا ۵ ۶ عید نمیتونم برم
امروز اومدم قرصمو سرچ کردم دیدم نوشته برا کم کاری تیرویید تجویز میشه
ینی ممکنه بخاطر این قرص من تیروییدم بالا رفه باشه
حالا من چیکار کنم این قرصو بخورم یا ن
ب صورت طبیعی تیروئیدو نمیشه پایین اورد
اگه خیلی واجبه ک من فردا پس فردا برم دکتر وگرنه صبر کنم همون ۵ ۶ عید برم>پرکاری تیروئید در بارداری و درمان330 بازدید7 پاسخ - من قصد بارداری دارم و کم کاری تیروئید دارم که از چند ماه قبل از اقدام شروع به خوردن دارو کردم(هر روز ۵۰ میکرو گرم به جز جمعه ها که کامل میخورم)
برای آزمایش های قبل بارداری که به پزشک مراجعه کردم برام اسید فولیک یک میلی گرم نوشته بودن،یک مدت استفاده کردم بعد با نظر دکتر غددم که منعی ندیدن یدو فولیک رو شروع کردم(۱۵روزهست)اما من از چند روز بعد از مصرف حالت تهوع دارم که از روز چهارم پریود(این ماه اقدام داشتم) شروع شده و کم و بیش ادامه داره،نمیدونم بخاطر تغییرات هورمونی و اقدام این حالت پیش اومده یا مصرف ید بیشتر؟همچنین احساس گرسنگی دارم که قبلاً با مصرف دوز زیاد لووتیروکسین تیروییدم پر کار شده بود اومده سراغم،ممکنه باز تیروییدم پرکار شده باشه و این موضوع روی باروری من حتی تاثیر بذاره؟>کم کاری تیروئید و یدو فولیک529 بازدید16 پاسخ - 1. من فردا چهار سیکلم هست و نوبت جراحی دندون عقلم رو دارم.الان دکتر برام لتروزول و متفورمین و از روز پنج دگزامتازون و از روز شش هم آمپول اچ ام جی تجویز کردن.تداخلی با داروی بی حسی یا چرک خشکنایی که بعدا میدن نداره؟
2.من کم کاری تیرویید دارم.چون میخام عکس opg بگیرم محض احتیاط پوشش شکمی رو می پوشم.آیا نیاز هست که برای تیروییدمم پوششی بزارن یا مشکلی نداره؟>اقدام به بارداری و دندان پزشکی639 بازدید8 پاسخ - میتونه علت سقط و بارداری پوچ، کم کاری تیروئیدم بوده باشه؟؟؟؟>تفسیر جواب آزمایش تیرویید462 بازدید35 پاسخ
- من در بارداری دچار کم کاری تیروئید شدم و لووتیروکسین مصرف میکردم.و تا ۱ ماه بعد از زایمان هم دارو رو ادامه دادم ، و طی مشاوره انلاین متخصص داخلی گفت قرص رو قطع کن و ۱ ماه دیگه آزمایش بده ، من هنوز وقت نکردم آزمایش بدم .
الان سوالم اینه آیا نخوردن قرص تیروئید توسط من روی تیروئید بچم تاثیر نمیذاره ؟ چون شیر خودمو بهش میدم ، بچم دچار مشکل تیرویید نمیشه ؟>پزشک محترم در مورد کم کاری تیروئید در بارداری و ادامه دادن دارو بعد از زایمان416 بازدید4 پاسخ - لطفا آزمایش های منو تفسیر کنید392 بازدید13 پاسخ
- تیر ماه TShام چک کزدم ۷.۲ بود
اول مرداد چک کردم بعد از یک ماه خوردن لوتیروکسین ۵۰ شده بود ۴.۲
الان خ استم متخصص محترم بهم بگه چکار کنم میخوام مهر ماه انشالله اقدام کنم برا حاملگی>کم کاری تیرویید در قبل از بارداری493 بازدید5 پاسخ - حالا هفته گذشته ازمایش دادم 3.38 بود(رنج ازمایشگاهی0.4_5.5)
کم کاری تیروییدم بدتر شده ؟؟؟
برای قبل بارداری و اقدام به بارداری خوبه ؟؟
از شنبه تا سه شنبه روزی یک عدد قرص میخورم ،لازمه بیشتر بشه؟؟>مهمه که ازمایش tshروز دوم پریودی باشه؟واینکه توزمان اقدام tshچندباشه خوبه؟؟385 بازدید23 پاسخ - امروز رفتم آزمایش دادم گفت مثبته😂ولی من هنوز باورم نشد اومدم بی بی چک هم زدم که اونم زود دو خط شد
الان میشه راهنماییم کنید باید چه ازمایشایی بدم الان که باردارم؟ من کم کاری تیروئیدم دارم و دو ماه پیش که دکتر رفتم بهم گفت لووتیروکسین مصرف کنم
الان ضرر نداره اگه مصرف کنم؟>بتا و بی بی چک1,208 بازدید525 پاسخ
سلام خانما وضعیت تهران چطوره میشه برگردیم 😭
زندگیمون تباه و نابود کردن این چ جوونی و زندگی بود ما کردیم😭😭😭دارم خفه میشم دیگ این بلاتکلیفی و عذاب از هزار بار مردن بدتره مرگ ی باره تمام 😭😭
همه چی دیدیم جنگم دیدیدم همه چی جز خوشی
نفرت پراکنی ودروغ علیه ایران
سلام باتشکر اززحمات شما در شرایط جنگ واضطراری وظیفه ی همگی علی الخصوص شما بزرگواران دفاع از سلامت روان بارداران ومادران عزیزهست
وقتی کسی با افتخار تهمت میزند ودروغ میبافد علیه نهاد رسمی کشور
واطلاعات نادرست غلط ودروغ در تا یپکی مناشر میکند نباید برخورد صورت بگیر
تهمتهای زده
۱- ایران دنبال سلاح هسته ای هست
۲-ایران همیشه خلاف قوانین عمل کرده
۳-دم اسرائیل گرم که به ایران حمله کرده
اینا اگه مصداق بازی در جبهه دشمن نیست پس چیست؟ عکس ضمیمه میشود
دخترا چیکار میکنید تواین بی خبری
من واقعاحوصلم سررفته حالاخداکنه ماهواره روقطع نکنن که دیگه بایدسربه بیابون بزارم
خداکنه زودتموم شه این شرایط و اینستا وصل شه
چیکارامیکنید چ خبر
مامان ها و خانوم های شاغل لطفا بیایید اینجا🥰
سلام بیایید اینجا از نحوه مدیریت شغل و خانه و همسر وبچه
و همچنین ایده های پولساز برای خانومایی که دوست دارن شغل خودشون رو داشته باشن بهم دیگه بدیم
از رازهای موفقیت تا تلاشهایی که به نتیجه نرسیدن بگیم
اینجا تاپیک خانومای مستقل باشه🥰♥️چطور مستقل باشیم ، چطور پولساز باشیم
لطفا هر اسمی قشنگ تره لایک کنید
هیلدا
هلیا
هلنا
همتا
خدایااین چه مصیبتی بود😭😭😭
خانوماخواهرم۱۰ساله چشم انتظاربچه بود خداخواست بعده ۱۰سال باردارشد امروزساعت۴قراربودسزارین بشه شب خورده زمین بچه هاش توشکمش مردن
دارم دق میکنم این چه بلایی بودخدااااا😭😭😭😭😭
خانوما شام چی گذاشتید 🍗🌭🌮
بگین ایده بگیریم من خودم میخام ماکارونی بزارم
خانومایی که ازدواج دوم داشتید
وقتی طلاق گرفتین و دوباره ازدواج کردین ناخداگاه همسرتونو با رابطه قبلیتون مقایسه میکردید؟
اصلا ازدواج دوم چجوریه ترسناک نیست که نکنه اینم بد باشه؟واقعا میشه از نو همه چی رو دوباره شروع کرد زندگیو دوستداشتنو؟یا ی نوع اجباره برای ادامه زندگی ؟
به نظرتون جدا شم ؟
سلام
من ۷ ساله ازدواج کردم
یه دختر دارم
۲ سال تو طلاق عاطفی هستیم
خسته ام از این ظاهر خوب و درون داغون
پول دارم .شاغلم
ولی تنها مشکلم اینه این مدت هر چی کار کردم به اقساط خونه ای دادم که الان نه به نام برادرشوهرمه (بنا به دلایلی اینجور توافق کردیم .اونموقع ها خوش بودیم)
موندم اگر تصمیم بگیرم جدا شم چطور حقمو بگیرم
مهریه و ... که بماند
بچه دار شدن یا نشدن!!!؟؟؟
خانوما اگر ۳۳ ساله بودید و بچه نداشتید در حالی که تا چند ماه پیش فصد بچه دار شدن داشتید ولی الان با شرایط جدید مملکت مردد نمی شدید؟
من سر دو راهی گیر کردم از طرفی دوست دارم بچه دار بشم ولی میترسم جنگ دوباره شروع بشه نگران آینده اون بچه ام
شما بودید چی کار می کردید؟
مامانا تربیت پسر سخته؟😑 مامانای پسردار بیاین دورهم باشیم😘😍
مامانا اینکه میگن تربیت پسر سخت تر از دختر هست درسته؟
میشه از تجربه هاتون بگین چجوری باید تربیتش کرد ک ب انحراف و راه بد کشیده نشه؟
چه روشی برای تربیت پسرتون دارید؟
با باباش صمیمی باشه خوبه بنظرتون؟ یا یه کوچولو حساب ببره😑😑
خیلی ناامیدم و حالمبده
میشه ی چی بگین حالمخوب بشه🥺🥺🙏🏽
نظرتون در مورد بچه سووم چیه
وای مامانا من دوماهه پریود نشدم بعد امروز از ترس بیبی چک زدم ی خط خیلی کمرنگ افتاد خیلی میترسم چیکار کنم 😭😭😭😭😭
قرائت فاتحه برای مادربزرگ بانو جون🖤
سلام خانوما روزتون بخیر
مادربزرگ بانو جون به رحمت خدا رفتن ، لطفا هرکسی در توانش هست فاتحه ای برای مادربزرگش بخونه❤️
ممنون ازتون
شاید اینطوری دل بانو جون هم کمی آروم بگیره 🫂
خدابیامرزدش روحش شاد🖤
بلخره تموم شد چشم انتظاری🥲❤️
سلام مامانا منم بلخره زایمان کردم و غرغرهام تموم شد😅😅😅😅
راحت شدم پسرمم تاریخش لاکچری شد ۴/۴/۴😁😁😁😁❤️
ایشالله همه چشم انتظارا زودی مامان بشن❤️❤️
اقدامی ها بیایین باهم باشیم انشاالله تا بارداری
سلام خانما بیایین باهم باشیم من یه پسر 4ساله دارم خیلی تنهاست همش میخاد بره خونه همسن سال هاش🥲 من کیست و تنبلی تخمدانم دارم فعلا دارم با طب سنتی ببینم درمان میشه یا نه 😔اگه اقدامین بیایین باهم حرف بزنیم و نکات یا باید نباید های قبل بارداری یا طب سنتی چندر جوابه بنظرتون
ایست قلبی جنین وسقط
سلام خانم دکتر من امروز رفته بودم واسه غربالگری اول که تو سونو فهمیدم جنین سه قلو هستش و هرسه تا ایست قلبی کرده دکترم گفت که بمون خودش سقط بشه امامن ازاول بارداری شیاف و امپول پروژسترون مصرف کردم علائم بارداریمم نرفته بودکه شک کنم هنوزم دارم چیکارکنم سقط بشن یاباید کورتاژ بشم؟
خانوماشماهم اگه تجربه ای دارین کمک کنین زود سقط کنم حال روحیم خیلی بده
سلام بچه ها بیایید حرف بزنیم دلم گرفته
سلام. بچه ها یجوری دلم گرفته ها. چرا روزگار هیچ وخت بر وفق مراد پیش نمیره. چرا همیشه یه جای کار میلنگه. چرا وقتی یه چیزی برویق مرادته یه مشکل دبگه هست.
18 سالم بود یکی پیدا شد عاشق شدم من. اونم عاشقم شد به گفته خودش.
اومد خواستگاریم چون سربازی نداشت بابام قبول نکرد. گف برو سربازی بیا یک درصد احتمال داره دخترمو بهت بدم..اگه بری سربازی.
عشقم رفت سربازی من دوسال تمام نشستم به پاش. هرخواستگار پروپاقرصی که داشتم. پولدار. سرگرد..مهندس. فامیل. پسرعمه. پسردایی. همسایه. همشو بخاطرش رد کردم.
پدر من کارمند بانک. دوطبقه داشتیم ماشبن داشتیم یه اپارتمان اضافه داشتیم برادرم توش زندگی میکرد. جمعا سه تا بچه بودیم. داداشم. من. خواهرم.
عشقم هیچی نداشت. بیکار بود. پول نداشت. من لیسانس روان شناسی میخوندم. اون دیپلم بود. من پدرم کارمند بود. اون پدرش فرش میبافت. ما سه تا خونه داشتیم اون پدرش یدونه خونه 80 متری داشت.. من سه تا بچه بودیم اونا 8تا بچه بودن.
من مامانم جوون بود اون مادرش پیر بود. من پدرم زندگی خوبی داشتیم اون پدرش هرچی فرش میبافت خرج جهاز 6 تا دختراش کزده بود. من بابام پشت برادرم بود اون پدرش هیچی نداشت به پسراش کمک کنه.
با همه اینا من قبول کزدم. گفتم دوسش دارم دوسم دارم میسازیم همه چیو باهم.
من کار میکنم شوهرم کار میکنه. همه چی که پول نیس. باهم میسازیم
از سریازی برگشت یا هزارتا زور و مکافات و دعوا حرف و حدیث مشاور رفتن بلاخره پدرم موافقت کرد.. بابام گف دخترم تو لوسی. تو حساسی. تو شکننده ایی. من تورو لای لحاف بزرگ کردم تو صبر مشکلات نداری. گفتم بابا دوسش دارم.
کتک خوردم از بابام. حرف شنیدم. دلم شکست از پدرم. ولی از پا درنیومدم. اخرش راضی شد. عقد کردیم قرار شد یک سال نامزد بمونیم. 98 عقد کردیم.
خانواده خوبی بودن مادرشوهرم خوب بود. ادام های ساده ایی بودن. با یکی از خواهرشوهرمام مشکل داشتم. طلا میخریدم زهرمار میکرد.خنچه میاوردن دعوا راه مینداخت. اما یکبار تو روشون واینستادم. همیشه لبخند زدم بزرگواری مردم فراموش کردم. یبار که بوجوری دعوا راه انداخت بازم من چیزی نگفتم. پدر شوهرم نگا کرد به من دید هیچی نمیگم. نگا کرد به دخترش دید دهنشو باز کزده همه چی بار من میکنه. منم تو دلم داشتم خون گریه میکردم. ولی به روم نمیاوردم. پدر شوهرم دید من هیچی نمیگم. دست دخترشو گرفت بیرونش کرد. گف برد خونه شوهرت یکبار دیگه به عروس من هیچی نگو.
دیگه این شد هیچ کس به خودش اجاره نداد به من بی احترامی کنه.
هرماه حقوق شوهرمو ففط میدادم طلا. میدیدم که آینده من سخته. باید جمع کنم.
نامزدی ما تونستیم یه دست سرویس یزرگ. 8 تا النگو. 4 تا انگشتر و یکم سکه جمع کنم. به جای لباس و خرت پرت فقط دادم طلا.
پدر شوهرم بفکر خونه بود برای من. قرار بود اگه نتسویم جایی اجاره کنیم خودش بره اجاره خونه خودشو بده ما بشینیم. خب منم نمتونسم اونو اجاره نشین کنم. مثل پدر خودم بود. چون من از اونا بالاتر بودم همیشه احترام منو داشت. منم کم نمیزاشتم براش. دستش پول اومد. خواست یدونه دو طبقه بخره. از پول خونه 10 میلیون کم داشت. هیچ کدوم از دامادش ندادن. پشر بزرگشم نداد. شوهر منم نداشت. بهش یواشکی گفتم بابا من میدم. دستنبد سرویسمو فروختم دادم بهش. گف روسفید بشی بابا.
بعد دو ماه بجای اون دستبند پول گرم طلامو دادم یکمم شوهرم گزاشت روش یه تکپوش بزرگ خریدم باز.
4 فروردین 99 تالار گرفتیم. بهمن 98 کرونا اومد.
تالار من لفو شد. منی که دختر لوس لوسی. حساس. شکننده. ارزوی لباس عروس اتلیه. برا اون روز کلی رقص با شوهرم. پدرم. مادرم پدرشوهرم تمرین که برقصم. کلی ایده. لغو شد تالار.
پدر من حساس تر از من.کلی ترس از کرونا. هی گف دخترم ماسک بزن. نامزدی بازی نکن. بیرون نرو مریض میشید
بیایید یه خونه باشید. یا اینجا یا خونه پدرشوهرت باشین کنار هم باشین ولی بیرون نرید. گفتم بابا چشم نگران نباش.با اینکه بابام با این وصلت راضی نبود اما بعد نامزدی یبار نگف نامزدت فلانه. بهمانه. همیشه احترامشو داشت. کمکش میکرد. پول میداد. ماشینشو میداد میرفتیم بیرون. مثل یچه خودش شوهر منم دوست داشت. خلاصه شد فروردین. بابام گف بیا فعلا بریم خونتو اماده کنیم بچینیم بعد ببینیم چی میشه. قرار شو خونمو بچینیم شاید تصمیم گرفتیم بدون عروسی برم خونم. بابام هی میگف من مردم تو میمینونی. بیا برو خونت بزار خیالم راحت شه. میگفتم ن بابا من عروسی میخوام. من بدون عروسی نمیرم. صبر میکنم کرونا تموم شه.
12 فروردین شد. پدرم زنگ زد به پدرشوهرم
گف 13 بیایین خونه ما. بابام رفت گوشت خرید مرغ خرید.هویج خرید 9 کیلیو. ابشو بگیره. بستنی خرید. گف پدرشوهرم دخترم دعوت کردم باید ابردداری کنم. صبح خونه ما بودیم. شب قرار بود بریم منو نامزدم خونه نامزدم. به من گف دخترم نرو. من یه جوریم. دلم یجوری هست. دلم گرفته امروز نرید. گفتم بابا بیا باهم یدونه فیلم. نگا کنیم دوساعت دیگه میرم زود میام شب اینجا.
بعد فیلم پاشدم رفتم. شب بعد شام برگشتم. دیدم بابام نیس. مامانمم ناراحته. گفتم چیشده
گف معدش سرنماز گرفت. داداش برده دکتر. بردن دکتر دیدن قلبش گرفته. با پای خودش رفت دکتر بیمارستان. ولی دیگه برنگشت. تا نوار قلب بگیرن دکترا بفهمنن قلبشه نه معدش بابام تو سن 49 سالگی تموم میکنه.
داداش میاد خونه خام تو سر من میشه. میبینم بابام نیس.
تنها کسی که با خنده هاش میخندیم نیس دیگه. مگه باورم میشد. مگه میتونستم هضم کنم. یه روز گریه میکردم. یه روز میخندیم. یه روز از. غضه دق میکردم یه روز عین خیالم نبود. در کل حال خودم نبودم
همه بابامو میشناختن. معروف بود به بزرگترین خیر محله. دست هر کس آشنا نا آشنا پیر جوون دست همه رو گرفته بود. یعنی جوری با همه میگفت میخندید ختده به لب میاورد هیچ کس باورش نمیشد بایام مرده چه برسه به ما.
خلاصه بعدش مادرم گیر داد برید خونتون باز یه اتفاقی می افته یکی میمیره شما میونید. گفتم مامان ول کن. سال بابا هنوز تموم نشده. 3 ماه بابا رفته من چجوری برم خونم. چجوری جهازمو باز کنم.گفتم بزار سال تموم شه عروسی بگیرم. گفتن نه که نه.
اونقدری اذیت شدم اخرش قبول کزدم.
چون خواهر 9 سال کوچکیتر از خودم داشتم و مادرم تنها شد برادرم گف بیایین طبقه پایین مامان زندگی کنید. ماهم. قبول کردیم. اومدم پیش مادرم.بدون عروسی. لباس عروس پوشیدم رفتم اتلیه با 6 تا خواهرشوهرام جمع شدیم یه ساعت رقصیدن. مامانم یهدطرف نشسته با غم و غضه با بغض. انگار واجب بود تو این شرایط. چقور گفتم صبر کنیم.
خلاصه انگار عروسی زن 90 ساله بود. رفتم خونم.
شوهرم شرکت کار میکرد. یکم پول حدود 27 میلیون رسید بهم از بابام با فروش ماشینش.
من سه تا النگو خریدم باز. یکم ازطلاهامو فروختم ماشین خریدیم. حدودا 10 میلیون من از بابام باز پول رسید گزاشتم. 90از پول طلاهام. یدونه تیبا خریدیم. شوهرم کرد به نام من.
بغد چند ماه. شوهرم گف من نمتونم شرکت کار کنم میخوام مغازه باز کنم.
گفتم چشم. سرمایه نداشت که.
تموم طلاهامو هرچی که داشتم فروختم حتی ماشینم. همشو. حتی طلاهای که بابام داده بود کادو. از همشون گذشتم. با گریه با دلشستگی. با تموم خاطراتی که داشتم. فروختم دادم بهش. حامله هم بودم. یه 300 مسلیونی شد. یه مغازه سیسمونی باز کردیم.
حامله بودم. شوهرم خجالتی بود برعکس من که رو داشتم زیاد. همه کاراشو من کردم. از سفارش بگیر تا با تولیدی ها حرف زدن.
عاشق شوهرم بودم.
تمام این مدت دعواها هم داشتیم. زیادم داشتیم.. همیشه اولویت اخر من بودم. همیشه کسی که اصرار میکرد با خونمون من بودم. همیشه کسی که احترام نگه میداشت من بودم.
همیشه تموم این مدت گریه هاکه کردم من. قلبی که همیشه هزار تیکخ شد. رفتیم بیرون خواهرشم بود. مادذشم بود. با خواهرش دست یه دست راه میرفت من میموندم عقب. میگف دوستت دارم اما من چرا پس همیشه گریه میکردم. میگف عاشقتم اما من چرا همیشه انگار یه چیزی کم دارم.
نمیدونم چی به چیه. زندگی چیه. خوشی چیه. گریه همیشه باهام هست
سیسمونی رو رفته رفته رونق دادیم شد یه سیسمونی بزرگ. اسشمو بگم شاید بشناسید تو انستا پیج داریم.
اما الان که دیگه طلا ندارم پول ندارم ماشین ندارم. شدم ادم بده داستان من. سه دختر سه ساله دارم.
شوهرم خوبه. چشم دل پاکه. همیشه کنارمه. اما چجوری همیشه من باید بگم که فلان چیزو بخر. فلان کارو بکن. فلان جا باید بریم. به فلان کس باید زنگ بزنی.
فروشمون اونقدر خوب بود که برادررم اومد با شوهرم شریک شد مغازه رو ارتقا دادیم به فروشگاه سیسمونی.
مشهد رفتم مادرشم بردم هرکجا رفتم اونارو هم بردم گفتم پیرن گناه دارن.
اما یبار شوهرم نفهمید بابا بخاطر تو دارم همچین کارایی میکنم.
الان بدون اجاره دادن باز خونه مادرم میشینم. دیگه هیچ طلایی ندارم. درسم لیسانس گرفتم دیگه شوهرم گف فعلا صبر کن نخون دستم خالیه.
گفتم برم سرکار اجازه نداد.
شوهرم تنها خوبی که داره دست دل بازه. هرجی حقوق برمیداره مثال 25 میلیون همشو جیرینگی میزنه کارت من. من مدیریت میکنم. میگه مدیریت تو بهتر از منه.
خوش خنده هست. چشم دل پاکه. مادرم یجوری ازش راضیه انگار منم عروسم نامزدم پسر مامانم.
ولی من چی کم دارم پس. چرا اشکم دم مشقمه.
چرا فک. میکنم اولویت اول. اول خانواه خودشه بعد من.
دیگه از گفتن خسته شدم. از گریه خسته شدم. از زندگی خستم.
در مورد خانوده خودم. مامامم پسر دوست شدید عروس دوست شدید. دخترم ماله غریبه. دختر کیلیویی چنده. از حقوق بابام فقط خرج عروس پسر میشه. به منم رسیدنی میگه اینجا نشستید دیگه.
ببخشید دلم گرفته بود
کدوم رنگ این کوله ها قشنگه؟
سلام میشه لطفا نظر بدید قهوه ای قشنگه یا سفید؟
بررسی وضعیت تخمک و اسپرم برای آی وی اف
سلام خانم دکتر وقت ب خیر
من یک بار پارسال ای وی آف انجام دادم تهران، amh م یک بود . و برای شوهرم هم از اسپرم فریز استفاده کردن ک از طریق تسه ب دست اومده بود
هشت تا تخمک داشتم، دو تاش پوچ بود ، یکی ش نابالغ پنج تاش بالغ، که سه تا جنین برام تشکیل شد، دو تا گرید a یکی گرید b فرش انتقال دادم و منفی شدم
امسال بعد کلی تقویت و اصلاح سبک و رژیم حذف قند مصنوعی و لبنیات ، amh شد ۲/۵ و وارد سیکل پانکچر شدم . روز دوم سیکلم یک دونه النوا ب بازو زدم . و تا روز چهارم تزریق یکی سینال اف ب بازو میزدم و بیست درجه هورمون رشد دور ناف. از روز چهارم تا دهم تزریق، سه تا سینال اف ب بازو میزدم دو تا اچ ام جی عضلانی و بیست درجه هورمون رشد . با این وجود بازم هشت تا تخمک داشتم که فقط پنج تاش بالغ بود. این دفعه گفتن نمونه اسپرم همسرم بر خلاف دفعات قبل، اسپرم های متحرک و با مورفولوژی خوب توش پیدا میشه و نیازی ب تسه نیست و با همونا میکرواینجشکن انجام دادن. اما گفتن فقط یک جنین سه روزه تشکیل شده ک رشد نکرده و فریز نکردنش .
نوشته بودن ، تخمکا رنگش تیره بوده و سیتوپلاسمش هتروژن بوده.
با جنین شناس مرکز صحبت کردم گفتن کیفیت تخمکای من پایین بوده ک اینطوری شده. گفتن اگه تخمک اهدایی بگیرم ک تعدادش خیلی بالا باشه احتمال تشکیل جنین برام هست
چطور میشه ک amh رفته بوده بالا کیفیت اسپرم هم بهتر شده بوده ولی نتیجه از پارسال بدتر شده؟ ب نظر شما روند دارویی ک برام پیش گرفته بودن مناسب نبوده؟ چون من پارسال ۴۸ درجه سینال دور نافم میزدم و هر روز دو تا اچ ام جی داشتم ولی امسال گفتن ب بازو بزنم
توی آزمایشاتم آنتی کاردیولیپین رو ۳۱ نشون داده بود. کیفیت تخمکام ب این قضیه ربط داره؟
من الان موندم باید چ کار کنم
باید برم سراغ تخمک اهدایی یا با همین شرایط دوباره برم تو سیکل با ی دکتر و ی مرکز دیگه؟