🌟نی نی های خوشگل تابستون۱۴۰۴🌟

بماند به یادگار ازمن هرچندخودم هنوز زایمان نکردم😂بلکه فرجی بشه بازدن این تاپیک😂🤲

دورهمی مامان های تهرانی که زایمانشون نزدیکه😊

سلام دوستان اینجا دور هم جمع بشیم و سوالاتمون رو بپرسیم تا زودتر به جواب برسیم اعلان ها رو هم روشن کنیم تا از حال هم با خبر بشیم🤗

سلام بچها بانو ام❤️🥺درد دارم دارم میرم زایشگاه

دوستای خوبم تو رو خدا با دلهای پاکتون دعا کنید فقط دخترم سالم باشه 🥺🥺الهی هردعای خیری که کردین بشه نور زندگیتون خیلی محتاج دعام خیلی😭🤲🏻

یه مشکلی پیش اومده کی می‌تونه کمک کنه

سلام بچه ها یکی از دوستام پسرش ۱۴ سالشه حالش خوب بود سه روز پیش که جلو آفتاب رو زمین میخابه سر ظهر بعد پامیشع ک بره دستشویی وقتی میاد بیرون تو دوربین ها هست شلوارشو درآورده چپه پوشیده بعد باباش اینو میزنه ک چرا چپه پوشیدی اینم خیلی میترسه فرار می‌کنه همش هی با دستش دشویی نشون میده .
از همون شب توهم میزنه و چرت پرت میگ اصلا حرکاتش دست خودش نیس چشمش می‌پره کج کج راه می‌ره کم کم حالش بدترشده دیگ مامان باباش میزنه غذا می‌بری جلوش پرت می‌کنه همه می‌ریزه آب میخوره نصفشو می‌ریزه استکان پرت می‌کنه گریه می‌کنه شدید اشک میریزه میگ مامان بابام میخام درصورتی ک باباش هس به باباش زنگ میزنه میگ کجایی زود بیا میخاد از تو ماشین خودشو پرت کنه بیرون سرشو میزنه لب پله میگ من دارم اذیت میشم .
توروخدا اگ کسی می‌دونه چیزی بگه یه دکتر بردیم میگن عفونت زده به پرده دور مغزش از گوشش عفونی بوده .
باز بردیم این دعاخوانی ها میگ ۷ تا جن رفته تو بدنش همونجا تو دستشویی باهاش ازدواج کردن .

دعاخوانی میگه پنج هفته پشت هم بیارین ولی اصلا نمیتونن کنترلش کنن تو خونه میگه بریم بیرون تو ماشین میخاد خودشو از ماشین پرت کنه بیرون.
همش می‌ره دستشویی اصلا حالش خرابه .
کسی تجربه ای داشته ؟؟ بتونه کمک کنه

بین این دوتا اسم یکی رو انتخاب کنید برای خواهر سلین

ممنونم اگ شرکت کنید 🙏

سلام ازکوثرتون😎منم بالاخره درسومین گل کاری گلم وبدنیا اوردم دیشب🤩

دیروزصبح ۳۹هفته وپنج روزبودم طبق ان تی که ی دردعجیب پیچیدتو شکم وکمرم انقباض سفت شدن شکم داشتما ولی ایندفعه درد داشت قبلا هربیست دقیقه بدون درد بود اون روزازصبح بادرد هی فاصله کمتر وشدت بیشترشده بود قراربود فرداش که یعنی امروزسه شنبه برم خودم وزایشگاه معرفی کنم بعنوان دیرزا😂اما غافل ازاینکه نورای قشنگم سوپرایزکردمنو روزتولدمامانم😍از ساعت شش ونیم عصرکه بستری شدم ساعت هفت و۲۵دقیقه بدنیااومد💖باوزن۳۲۰۰کپی برابراصل داداشش باریش وسیبیل😂😂😂بخیه ام نخوردم طبیعی ترکیدم😎

❌️❌️❌️دخترم افتاد پیشونیش باز شد❌️❌️❌️

سلام و خسته نباشید
حدود ساعت ۱۱ شب دخترم باسر مافتاد بالای ابروش خورد به لبه کشاب و پاره شد😭😭😭😭
هیچ دکتری نبود ۳تا دکتر توی شهرمون بردیم دم خونه هاشون که فقط ببیننش وهر۳ گفتن نیاز به بخیه داره😭😭😭
ولی هیچ دکتری نبود که بخیه زیبایی بزنه!!!
موندیم تا صبح!
حالا مشکل اینه که دخترم اصلا نمیزاره دست بهش بزنیم حتی زخمشو تمیزش میخواییم کنیم از گریه زیاد از حال میره .... اصلا نمیمونه
باید چیکار کنیم که بمونه؟؟؟چون دکترم میگه بخیه زیبایی اصلا نباید تکون بخوره 😭😭😭😭😭

بلاخره بعداز دوسال چشم انتظاری منم مثبت شدم

بعد از روزهای سخت و شب‌های پر از دعا، خدا به من یاد داد که هر چیزی رو به وقتش میده… 😍
و نزاشت دل شکسته‌ ام بیشتر از این چشم‌ انتظار بمونه.
حالا یک فرشته کوچولو توی دلمه که قراره زندگیمون رو پر از نور و عشق کنه 👶✨
وقتی تستم مثبت شد، تک‌تک خانمای اومایی رو یادم بود ❤️
از دنیز ولیلا،نجمه، سحر، فاطمه و بهاره، سلما، رقیه، دلآرام،نرگس…
از همه فاطمه‌ها و زهراها و زینب و سارا گرفته تا هر کسی که این روزها چشم‌ انتظاره…
همه رو از ته دلم دعا کردم 🌸
الهی که خدا زودتر چشم‌ انتظاری‌ تون رو تموم کنه و دل‌هاتون رو با قشنگ‌ترین هدیه‌ش پر کنه 🙏💖
شماهم برای من دعاکنین صحیح وسلامت برام بگذره🙏🥰

انتقال منفی ششم کم آوردم برای مرگ و مردنم دعاکنید

سلام من بریدم کم‌ آوردم خدا وجود نداره هیچ پیامبر وامامی نیست چقدر التماسشون کردم برای مرگ آرزوهام برای مرگ خودم دعاکنید خسته این راه بی پایانم
برای همیشه دور مادر بودن خط کشیدم فقط با حسرت بچه های بقیه بغل کنم

تایپینگ دائمی و فعال برای رژیمی ها

سلام قرارع اینجا دورهم وزن کم کنیم به هر روش که دوست دارین وزن کم کنید گزارش می‌دیم از کاهش وزن و غذاهای که می‌خوریم
من
وزنم ۱۱۱
قدم ۱۵۷
رژیمم کالری شماری

مادرا خواهرا توروخدااااااا با دلهای پاکتون برای عزیزترین فرد زندگیم دعا کنید،😭

تورا به خدا عمل داره براش دعا کنید😫😫😔😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 نابودم نابود
توروخدا براش دعا کنید عمل داره بخیر بگذره براش فقط

سقط با قرص سایتوتک

سلام وقتتون بخیر
من ۱۱ تیر آخرین پریودم شروع شد
اصلا قصد بارداری نداشتم جلوگیری با کاندوم بود
۴_۵ روز مونده به موعدم معده درد های عجیبی داشتم با این که توقع نداشتم اما شک کردم به بارداری
بی بی چک و تیتر بتا هر دو مثبت بود
۱۱ مرداد که موعدم بود قرص سایتوتک به صورت زیر زبونی و واژینال استفاده کردم بعد ۱ ساعت از استفاده به خونریزی افتادم و حتی لخته های کوچیک (دقیقا مثل دیواره رحم که تو دوران پریودی داریم ) هم دفع کردم ولی این خونریزی ۵_۶ساعت طول کشید و بعد کامل قطع شد
منتظر موندم دیدم خبری نیس
تیتر بتا دادم به فاصله ۴۸ ساعت و دقیقا دوبرابر شد
الان دوباره قرص تهیه کردم اما امشب استرس عجیبی افتاده به جونم
میترسم قرص رو استفاده کنم
البته فردا حتما میرم برای سونو واژینال ولی میترسم اگه جنین بمونه مشکلی پیدا کنه
اصلا الان شرایط بچه دار شدن رو هم از لحاظ مالی و هم روحی ندارم

میشه تروخدا بگید برم بیمارستان یا صبر کنم نزدیک زایمانمه

36هفته و 4روزم این ترشح اومد از دو س روزه دارم امروز بیشتر شد برم بیمارستان یا صبر کنم ک بیشتر بشخ یا ببینم دردم بیشتر میشه یا ن

خانما میایید نفری یه آیه الکرسی بخونیم...💙🩵

سلام ،ب نیت سلامتی و امنیت خودمون ،عزیزانمون ،کشورمون ، رهبرمون ، فرمانده هامون و همچنین برای آزاد شدن غزه از دست این دشمنای جانی ممنون میشم یه آیه الکرسی و صلوات بخونید🩵💙الهی همه ی کشورهای اسلامی در صلح وامنیت و آرامش و پناه امن خدا باشن،کشور عزیز ماهم همینطور🤲💙🩵

دخترا حال روحیم خیلی خرابه

تازه ک ساعت ۱۲ شد تقویم اومد بالا دلم هری ریخت باورم نمیشه ماه دیگه این موقع بیمارستانم برای زایمان اصلا امادگیشو ندارم خیلی میترسم فکر کنم از تاپیک های این چند روزم متوجه شده باشین،
این بارداریم خدا خواسته بوده ولی اصلا تا حالا باهاش کنار نیومدم نمیتونم تصور کنم دو شب بدون پسرم باشم حتی اگه ی نینی تو بغلم باشه منو پسرم ب طرز وحشتناکی بهم وابسته هستیم،
حالم خیلی بده نمیتونم دوباره عمل و سوند و اتاق عمل و درد بخیه و ۴۰ روز بیخوابی رو هضم کنم نمیدونم چم شده مطمنم اگه چیزیم بشه بچم آواره میشه پسرم میمیره مطمنم اون خیلی بهم وابستس وقتی میبینه گریه میکنم با این سن کمش میاد اشکامو پاک میکنه و بوس میکنه،
دارم دیونه میشم این چ امتحانی بود خدا😔💔😓

سلام دوستان یه لحظه میشه بیایید

سلام حالتون خوبه؟
من یکی از دوستام شبی یه کارت حافظه پیدا کرده وقتی گذاشته رو گوشیش عکس های خیانت همسرش داخلش بودن عکس اون طرف وپیام هاش یا کادوهایی که برای اون طرف خریده از گردنبند طلا ونقره ودستبند نقره و...تاریخ این عکس ها هم برای دوران عقدشون یعنی حدود ۶ سال پیشه،الان خیلی ناراحته میگه وقتی با من بوده همزمان با اون دختر هم بوده به نظرتون چکار باید بکنه خیلی ناراحته یکسره هم داره گریه میکنه. یه عکس از کارت بانکی طرف هم داره معلومه که همیشه بهش پول میداده

خونریزیی دارم و۲۶هفته ام

سلام خانم دکترعزیزوقت بخیر
من ۲۶هفته ام
دیروزرفتم حموم اندازهی کف دستم ازم خون اومدبعدش نیومد ودردهای شدیددارم دردکمروواژن دارم نمیتونم قدم بردارم الانم رفتم دستشویی روی دستمال کاغذیی کشیدم آیکی زرداومدنمیدونم عفونت چیه چندروزدکترم رفتم شیاف پروژسترون نوشتن ک نمیتونم استفاده کنم یبوست میگیرم
الانم درازکشیدم جنین حرکتی نداره فعلا
ممنونم ازراهنماییتون
احتمال داره دوباره خونریزی کنم

اینا علایم بیش فعالی هست یا نه

سلام خدمت پزشک اوما و دوستان .. ممنون میشم اگه تجربه ای دارین راهنمایی کنید
پسرم ۱۸ ماهشه، بشدت بدخواب، همیشه کلافس، هیچ درکی از ترس و خطر نداره
هرجایی غیر از خونمون باشیم بخاطر نخوابیدن تا حد بیهوشی می‌ره ولی نمی‌خوابه گریه می‌کنه ولی نمی‌خوابه
خیلی وقتام خوابیده چشاشو بسته ولی یهو بلند میشه گریه می‌کنه و بلند میشه ازجاش میره
کلا بشدت بدخوابه ، جایی ک شلوغ باشه سروصدا باشه و غیر از خونمون ببراصلا نمی‌خوابه مگه اینکه دیگه ب مرز بیهوشی برسه
اصلا علاقه ای ب اسباب بازی و برنامه کودک نداره، وسیله های بازیشو میارم بازی کنه مشغول بشه خیلی کم در حد چند دقیقه مشغول میشه و بعدش نه پرتشون می‌کنه کنار ، اصلا هیچ علاقه ای به تلویزیون و برنامه کودک نداره
یه چندبار رفتیم پارک ینی میخواستم گریه کنم از دستش
یهو میزاشت می‌رفت ، می‌رفت پیش آدمای غریبه ازشون خوراکی می‌گرفت،
از رو زمین سنگ جمع میکرد میخورد ، ب همه چی دست میزنه اصلا جیزه و خطر نمیدونه چیه ، روتیل رو میخواست بگیره ، سوسک میبینه میخواد بگیرتش ، انقد دوییدم دنبالش که دیگه زانوهام درد می‌کنه
شوهرم گفت بزار بره ببینیم می‌ترسه وقتی ببینه ما کنارش نیستیم یا نه
ولی از دور حواسمون بهش بود
دیدیم نه اصلا گذاشت چند متر ازمون دور شد هیچ خیالش نبود که پدر و مادرم نیستن فقط سرشو انداخته بود پایین میرفت
ینی ما کنارشم نباشیم احساس تنهایی و ترس نمیکنه ، هر غریبه ای رو ببینه اصلا احساس غریبگی نمیکنه و بگه بیا بریم باهاش می‌ره
از تنهایی ، تاریکی ، اینکه من و همسرم پیشش نباشیم اصلا نمیترسه
خدا نکنه یه ثانیه هواسمون نباشه می‌ره وسط کوچه و خیابون .... از حیوانات نمی‌ترسه ، از هیچی
هرچی بهش محبت می‌کنم باهاش صحبت میکنم مثلا میگم مامان نرو بیا پیشم باهم بریم گوش نمی‌ده
خوابش میومد ولی گریه میکرد جیغ میزد نمیخوابید فقط می‌گفت ولم کنید برم ...
بخواد بازی کنه اطراف ما بازی نمیکنه اصلا می‌زاره می‌ره در حدی ک خیلی ازمون دور بشه ، جوری شده ک همه میگن چرا پسرت اینجوریه چرا انقد سرخوده چرا گوش نمی‌ده نمیترسه فقط کار خودشو می‌کنه
امروز که پارک بودیم خانواده شوهر گفتن این بیش فعالی داره ببرش دکتر بهش دارو بدن .... انقد ناراحتم و فکرم درگیره
خانم دکتر نظر شما چیکار کنم بنظرتون ؟ میترسم بزرگتر ک شد این خصلت ها باهاش بمونه اصلا به حرفمون گوش نده و بچه نترس و سرخودی بشه که از هیچی ترس نداره و هرچی خوب و بده بخواد تجربه کنه
خیلی نگرانم ....

فرستادن صلوات برا مشکلم

سلام مامانا یه مشکلی برام پیش اومده میشه نفری یه صلوات برام بفرستین مشکلم حل بشه ممنون ازتون خواهرا

بی بی چک خودکادری مدیکور

سلام دوستان بیبی چک خودکاری مدیکور مثبت کاذب داره ؟
۳ روز به پریودم مونده و ۱۵ روز از زدن آمپول اچ سی جی گذشته بیبی چکم همون لحظه هاله انداخت میگم نکنه کاذب باشه