- من امروز روز ۶ پریودمه و تموم شده ...نزدیکی داشتم و کاندوم پاره شد و ....
قرص دزوسپتیو و قرص اینوا ترم رو شبی یکی مصرف میکنم ....
احتمال بارداری وجود داره؟؟؟
میتونم قرص اورژانسی بخورم ؟؟؟>مصرف قرص اورژانسی در زمان شیر دهی210 بازدید4 پاسخ - من برای جلوگیری از بارداری از IUD استفاده میکنم اما از اونجایی که هر روشی به تنهایی 100 درصد ایمن نیست، میخواستم بدونم میتونم بعد هر رابطه از قرص LD هم استفاده کنم؟ یعنی بعد رابطه 4 تا قرص با هم و 12 ساعت بعد 4 تا قرص دیگه؟
>روش تکمیلی در کنار IUD334 بازدید25 پاسخ - من برای جلوگیری از بارداری از IUD استفاده میکنم اما از اونجایی که هر روشی به تنهایی 100 درصد ایمن نیست، میخواستم بدونم میتونم بعد هر رابطه از قرص LD هم استفاده کنم؟ یعنی بعد رابطه 4 تا قرص با هم و 12 ساعت بعد 4 تا قرص دیگه؟
>روش تکمیلی در کنار IUD6 بازدیدبدون پاسخ - من دوران عقدم و فعلا سکس کامل نداشتم،اگه تو روزایی که امکان تخمک گذاری هست نزدیکی بدون دخول باشه باید قرص جلوگیری مصرف کنم؟>جلوگیری از باردار شدن576 بازدید1 پاسخ
- سلام
من این ماه سه بار رابطه داشتم دوتاش با کاندوم بود که یکیش نشد از کاندوم استفاده کنیم اما فرداش قرص خوردم
الان پریود نشدم دل درد و کمر درد های ریز دارم اما خبری نیس هی فک میکنم پریود شدم میرم ک پد بزارم میبینم خبری نیس
نزدیک سه لیوان هم زعفران خوردم چون نامزدم واقعا میترسم
یعنی باردارم؟؟؟>جلوگیری از بارداری و قرص اورژانسی658 بازدید107 پاسخ - روز ۱۶ دوره رابطه داشتم که با کاندوم بود و اصلا چیزی داخل ریخته نشد و از سالم بودن کاندوم هم مطمئنم.روز ۱۸ و روز ۲۰ هم رابطه داشتم که جلوگیری طبیعی بود و کاملا مطمئنم که هیچ چیزی داخل ریخته نشد.
الان من دو روزه که تاخیر در پریود دارم،بعد اینکه همیشه یک هفته قبل از پریودی سینه هام درد میکنه،الان دقیقا یک هفته که مونده بود به پریودیم سینه هام همونجوری درد گرفت،اما روزی که باید پریود میشدم نشدم و همچنان سینه هام درد میکنه.
الان میخوام بدونم با وجود جلوگیری امکان بارداری هست تو اون دوره از سیکل.
ممنونم از پاسخگوییتون.>جلوگیری از بارداری و پریود نشدن196 بازدید3 پاسخ - قرص ال دی اورژانسی310 بازدید31 پاسخ
- الان یه ماهه عمل فتق ناف انجام دادم دکترم گفته تا یه سال جلوگیری کنم چون فشارخون دارم و قرص والزومیکس ۵/۸٠ هر ۱۲ساعت مصرف میکنم چه قرصی توصیه میکنید مصرف کنم؟ >برای جلوگیری چه دارویی بخورم؟359 بازدید5 پاسخ
- گذاشتن iudچند هفته بعد زایمان طبیعی امکان پذیره؟360 بازدید5 پاسخ
- ممنون میشم راهنمایی کنید
دوستم دو تا بچه با فاصله سنی کم داره و دیگه قصد بارداری نداره
قبلا کیست داشته زیاد قرص ال دی خورده
الان جلوگیری طبیعی داره
میخواد کنارش برای اطمینان قرص هم بخوره.
قرصی که عوارض کم داشته باشه ممکن هست معرفی کنید
ممنونم >قرص جلوگیری از بارداری417 بازدید5 پاسخ - جلوگیری از بارداری در شیردهی245 بازدید5 پاسخ
- نحوه مصرف قرص جلوگیری از بارداری257 بازدید6 پاسخ
- شاید اصلا نخوام باردار شم با توجه به شرایطم
مطمئن ترین روش جلوگیری از بارداری چیه الان؟میشه راهنمایی بفرمائین
خانم دکتر من یه سقط در یازده هفته داشتم و بارداری دومم خداروشکر پسرم با شرایط دیابت و لکه بینی و تهدید به سقط به دنیا اومد و بارداری وحشتناک همراه با افسردگی زایمان گذروندم فکر کردن به تکرار این مراحل سخته خیلی>بهترین روش جلوگیری از بارداری580 بازدید23 پاسخ - دیشب زیر دلم درد میکرد ک میدونستم بخاطر تخمک گذاری هست ولی بعدش رابطه داشتیم و جلوگیری نکردم هنوز دخترم یکسالشه خیلی میترسم باردار شم
امروز همزمان چهارتا قرص اورژانسی خوردم ولی توی گوگل خوندم ک اگر تخمک گذاری اتفاق افتاده باشه قرصا نمیتونن از بارداری جلوگیری کنن
خیلی میترسم بنظرتون بااینکه چهارتا قرص خوردم احتمال بارداری هست ؟>نزدیکی محافظت نشده در زمان تخمک گذاری607 بازدید14 پاسخ - راهکاری هست که جلوی بارداری رو بگیرم!>میشه لطفا کمکم کنید742 بازدید34 پاسخ
- من نزدیکی داشتم بدون دخول و اسپرم روی واژن ریخته بود میخواستم بدونم احتمال بارداری هست؟ الان باید قرص اورژانسی مصرف کنم ؟>جلوگیری از بارداری با توجه به اینکه یک شنبه روز تخمک گذاری میشه.636 بازدید8 پاسخ
- برای جلوگیری از بارداری الان چی میتونم بخورم ؟>قرص جلو گیری از بارداری466 بازدید10 پاسخ
- دخترم ۲ سالشه و پروسه از شیرگرفتنشو شروع کردم اما هنوز کاملا قطع نشده شاید ۱ ماه دیگه طول بکشه .تیروئید کم کاردارم و لوتیروکسین میخورم.بعد از زایمانم زانودرد دارم و ویتامین د۳ میخورم.
سوالم اینه من دنبال یه روش کاملا مطمئن و کم عارضه برای جلوگیری هستم. مثلا آمپول یکماهه و سه ماهه میگن پوکی استخوان میاره و با این اوضاع زانوهام میترسم بدتر بشه.
ایمپلنت که تو بازو میذارن ، و یا IUD ؟
بهترین مارک یا شرکت این روشها کدومه؟ ممنونم
از خانمهای اومایی که هرکدوم از این روشها رو استفاده کردن تجربه هاشون رو بگن ، ممنونم . >کدوم روش ضدبارداری موثر و مفیدتره؟803 بازدید56 پاسخ - جلوگیری از بارداری با قرص445 بازدید20 پاسخ
- خوردن قرص اورژانسی 20روزبعد زایمان مشکلی نداره؟475 بازدید50 پاسخ
سلام خانما وضعیت تهران چطوره میشه برگردیم 😭
زندگیمون تباه و نابود کردن این چ جوونی و زندگی بود ما کردیم😭😭😭دارم خفه میشم دیگ این بلاتکلیفی و عذاب از هزار بار مردن بدتره مرگ ی باره تمام 😭😭
همه چی دیدیم جنگم دیدیدم همه چی جز خوشی
نفرت پراکنی ودروغ علیه ایران
سلام باتشکر اززحمات شما در شرایط جنگ واضطراری وظیفه ی همگی علی الخصوص شما بزرگواران دفاع از سلامت روان بارداران ومادران عزیزهست
وقتی کسی با افتخار تهمت میزند ودروغ میبافد علیه نهاد رسمی کشور
واطلاعات نادرست غلط ودروغ در تا یپکی مناشر میکند نباید برخورد صورت بگیر
تهمتهای زده
۱- ایران دنبال سلاح هسته ای هست
۲-ایران همیشه خلاف قوانین عمل کرده
۳-دم اسرائیل گرم که به ایران حمله کرده
اینا اگه مصداق بازی در جبهه دشمن نیست پس چیست؟ عکس ضمیمه میشود
دخترا چیکار میکنید تواین بی خبری
من واقعاحوصلم سررفته حالاخداکنه ماهواره روقطع نکنن که دیگه بایدسربه بیابون بزارم
خداکنه زودتموم شه این شرایط و اینستا وصل شه
چیکارامیکنید چ خبر
مامان ها و خانوم های شاغل لطفا بیایید اینجا🥰
سلام بیایید اینجا از نحوه مدیریت شغل و خانه و همسر وبچه
و همچنین ایده های پولساز برای خانومایی که دوست دارن شغل خودشون رو داشته باشن بهم دیگه بدیم
از رازهای موفقیت تا تلاشهایی که به نتیجه نرسیدن بگیم
اینجا تاپیک خانومای مستقل باشه🥰♥️چطور مستقل باشیم ، چطور پولساز باشیم
لطفا هر اسمی قشنگ تره لایک کنید
هیلدا
هلیا
هلنا
همتا
خدایااین چه مصیبتی بود😭😭😭
خانوماخواهرم۱۰ساله چشم انتظاربچه بود خداخواست بعده ۱۰سال باردارشد امروزساعت۴قراربودسزارین بشه شب خورده زمین بچه هاش توشکمش مردن
دارم دق میکنم این چه بلایی بودخدااااا😭😭😭😭😭
خانوما شام چی گذاشتید 🍗🌭🌮
بگین ایده بگیریم من خودم میخام ماکارونی بزارم
بچه دار شدن یا نشدن!!!؟؟؟
خانوما اگر ۳۳ ساله بودید و بچه نداشتید در حالی که تا چند ماه پیش فصد بچه دار شدن داشتید ولی الان با شرایط جدید مملکت مردد نمی شدید؟
من سر دو راهی گیر کردم از طرفی دوست دارم بچه دار بشم ولی میترسم جنگ دوباره شروع بشه نگران آینده اون بچه ام
شما بودید چی کار می کردید؟
به نظرتون جدا شم ؟
سلام
من ۷ ساله ازدواج کردم
یه دختر دارم
۲ سال تو طلاق عاطفی هستیم
خسته ام از این ظاهر خوب و درون داغون
پول دارم .شاغلم
ولی تنها مشکلم اینه این مدت هر چی کار کردم به اقساط خونه ای دادم که الان نه به نام برادرشوهرمه (بنا به دلایلی اینجور توافق کردیم .اونموقع ها خوش بودیم)
موندم اگر تصمیم بگیرم جدا شم چطور حقمو بگیرم
مهریه و ... که بماند
مامانا تربیت پسر سخته؟😑 مامانای پسردار بیاین دورهم باشیم😘😍
مامانا اینکه میگن تربیت پسر سخت تر از دختر هست درسته؟
میشه از تجربه هاتون بگین چجوری باید تربیتش کرد ک ب انحراف و راه بد کشیده نشه؟
چه روشی برای تربیت پسرتون دارید؟
با باباش صمیمی باشه خوبه بنظرتون؟ یا یه کوچولو حساب ببره😑😑
خیلی ناامیدم و حالمبده
میشه ی چی بگین حالمخوب بشه🥺🥺🙏🏽
نظرتون در مورد بچه سووم چیه
وای مامانا من دوماهه پریود نشدم بعد امروز از ترس بیبی چک زدم ی خط خیلی کمرنگ افتاد خیلی میترسم چیکار کنم 😭😭😭😭😭
قرائت فاتحه برای مادربزرگ بانو جون🖤
سلام خانوما روزتون بخیر
مادربزرگ بانو جون به رحمت خدا رفتن ، لطفا هرکسی در توانش هست فاتحه ای برای مادربزرگش بخونه❤️
ممنون ازتون
شاید اینطوری دل بانو جون هم کمی آروم بگیره 🫂
خدابیامرزدش روحش شاد🖤
بلخره تموم شد چشم انتظاری🥲❤️
سلام مامانا منم بلخره زایمان کردم و غرغرهام تموم شد😅😅😅😅
راحت شدم پسرمم تاریخش لاکچری شد ۴/۴/۴😁😁😁😁❤️
ایشالله همه چشم انتظارا زودی مامان بشن❤️❤️
اقدامی ها بیایین باهم باشیم انشاالله تا بارداری
سلام خانما بیایین باهم باشیم من یه پسر 4ساله دارم خیلی تنهاست همش میخاد بره خونه همسن سال هاش🥲 من کیست و تنبلی تخمدانم دارم فعلا دارم با طب سنتی ببینم درمان میشه یا نه 😔اگه اقدامین بیایین باهم حرف بزنیم و نکات یا باید نباید های قبل بارداری یا طب سنتی چندر جوابه بنظرتون
ایست قلبی جنین وسقط
سلام خانم دکتر من امروز رفته بودم واسه غربالگری اول که تو سونو فهمیدم جنین سه قلو هستش و هرسه تا ایست قلبی کرده دکترم گفت که بمون خودش سقط بشه امامن ازاول بارداری شیاف و امپول پروژسترون مصرف کردم علائم بارداریمم نرفته بودکه شک کنم هنوزم دارم چیکارکنم سقط بشن یاباید کورتاژ بشم؟
خانوماشماهم اگه تجربه ای دارین کمک کنین زود سقط کنم حال روحیم خیلی بده
کدوم رنگ این کوله ها قشنگه؟
سلام میشه لطفا نظر بدید قهوه ای قشنگه یا سفید؟
سلام بچه ها بیایید حرف بزنیم دلم گرفته
سلام. بچه ها یجوری دلم گرفته ها. چرا روزگار هیچ وخت بر وفق مراد پیش نمیره. چرا همیشه یه جای کار میلنگه. چرا وقتی یه چیزی برویق مرادته یه مشکل دبگه هست.
18 سالم بود یکی پیدا شد عاشق شدم من. اونم عاشقم شد به گفته خودش.
اومد خواستگاریم چون سربازی نداشت بابام قبول نکرد. گف برو سربازی بیا یک درصد احتمال داره دخترمو بهت بدم..اگه بری سربازی.
عشقم رفت سربازی من دوسال تمام نشستم به پاش. هرخواستگار پروپاقرصی که داشتم. پولدار. سرگرد..مهندس. فامیل. پسرعمه. پسردایی. همسایه. همشو بخاطرش رد کردم.
پدر من کارمند بانک. دوطبقه داشتیم ماشبن داشتیم یه اپارتمان اضافه داشتیم برادرم توش زندگی میکرد. جمعا سه تا بچه بودیم. داداشم. من. خواهرم.
عشقم هیچی نداشت. بیکار بود. پول نداشت. من لیسانس روان شناسی میخوندم. اون دیپلم بود. من پدرم کارمند بود. اون پدرش فرش میبافت. ما سه تا خونه داشتیم اون پدرش یدونه خونه 80 متری داشت.. من سه تا بچه بودیم اونا 8تا بچه بودن.
من مامانم جوون بود اون مادرش پیر بود. من پدرم زندگی خوبی داشتیم اون پدرش هرچی فرش میبافت خرج جهاز 6 تا دختراش کزده بود. من بابام پشت برادرم بود اون پدرش هیچی نداشت به پسراش کمک کنه.
با همه اینا من قبول کزدم. گفتم دوسش دارم دوسم دارم میسازیم همه چیو باهم.
من کار میکنم شوهرم کار میکنه. همه چی که پول نیس. باهم میسازیم
از سریازی برگشت یا هزارتا زور و مکافات و دعوا حرف و حدیث مشاور رفتن بلاخره پدرم موافقت کرد.. بابام گف دخترم تو لوسی. تو حساسی. تو شکننده ایی. من تورو لای لحاف بزرگ کردم تو صبر مشکلات نداری. گفتم بابا دوسش دارم.
کتک خوردم از بابام. حرف شنیدم. دلم شکست از پدرم. ولی از پا درنیومدم. اخرش راضی شد. عقد کردیم قرار شد یک سال نامزد بمونیم. 98 عقد کردیم.
خانواده خوبی بودن مادرشوهرم خوب بود. ادام های ساده ایی بودن. با یکی از خواهرشوهرمام مشکل داشتم. طلا میخریدم زهرمار میکرد.خنچه میاوردن دعوا راه مینداخت. اما یکبار تو روشون واینستادم. همیشه لبخند زدم بزرگواری مردم فراموش کردم. یبار که بوجوری دعوا راه انداخت بازم من چیزی نگفتم. پدر شوهرم نگا کرد به من دید هیچی نمیگم. نگا کرد به دخترش دید دهنشو باز کزده همه چی بار من میکنه. منم تو دلم داشتم خون گریه میکردم. ولی به روم نمیاوردم. پدر شوهرم دید من هیچی نمیگم. دست دخترشو گرفت بیرونش کرد. گف برد خونه شوهرت یکبار دیگه به عروس من هیچی نگو.
دیگه این شد هیچ کس به خودش اجاره نداد به من بی احترامی کنه.
هرماه حقوق شوهرمو ففط میدادم طلا. میدیدم که آینده من سخته. باید جمع کنم.
نامزدی ما تونستیم یه دست سرویس یزرگ. 8 تا النگو. 4 تا انگشتر و یکم سکه جمع کنم. به جای لباس و خرت پرت فقط دادم طلا.
پدر شوهرم بفکر خونه بود برای من. قرار بود اگه نتسویم جایی اجاره کنیم خودش بره اجاره خونه خودشو بده ما بشینیم. خب منم نمتونسم اونو اجاره نشین کنم. مثل پدر خودم بود. چون من از اونا بالاتر بودم همیشه احترام منو داشت. منم کم نمیزاشتم براش. دستش پول اومد. خواست یدونه دو طبقه بخره. از پول خونه 10 میلیون کم داشت. هیچ کدوم از دامادش ندادن. پشر بزرگشم نداد. شوهر منم نداشت. بهش یواشکی گفتم بابا من میدم. دستنبد سرویسمو فروختم دادم بهش. گف روسفید بشی بابا.
بعد دو ماه بجای اون دستبند پول گرم طلامو دادم یکمم شوهرم گزاشت روش یه تکپوش بزرگ خریدم باز.
4 فروردین 99 تالار گرفتیم. بهمن 98 کرونا اومد.
تالار من لفو شد. منی که دختر لوس لوسی. حساس. شکننده. ارزوی لباس عروس اتلیه. برا اون روز کلی رقص با شوهرم. پدرم. مادرم پدرشوهرم تمرین که برقصم. کلی ایده. لغو شد تالار.
پدر من حساس تر از من.کلی ترس از کرونا. هی گف دخترم ماسک بزن. نامزدی بازی نکن. بیرون نرو مریض میشید
بیایید یه خونه باشید. یا اینجا یا خونه پدرشوهرت باشین کنار هم باشین ولی بیرون نرید. گفتم بابا چشم نگران نباش.با اینکه بابام با این وصلت راضی نبود اما بعد نامزدی یبار نگف نامزدت فلانه. بهمانه. همیشه احترامشو داشت. کمکش میکرد. پول میداد. ماشینشو میداد میرفتیم بیرون. مثل یچه خودش شوهر منم دوست داشت. خلاصه شد فروردین. بابام گف بیا فعلا بریم خونتو اماده کنیم بچینیم بعد ببینیم چی میشه. قرار شو خونمو بچینیم شاید تصمیم گرفتیم بدون عروسی برم خونم. بابام هی میگف من مردم تو میمینونی. بیا برو خونت بزار خیالم راحت شه. میگفتم ن بابا من عروسی میخوام. من بدون عروسی نمیرم. صبر میکنم کرونا تموم شه.
12 فروردین شد. پدرم زنگ زد به پدرشوهرم
گف 13 بیایین خونه ما. بابام رفت گوشت خرید مرغ خرید.هویج خرید 9 کیلیو. ابشو بگیره. بستنی خرید. گف پدرشوهرم دخترم دعوت کردم باید ابردداری کنم. صبح خونه ما بودیم. شب قرار بود بریم منو نامزدم خونه نامزدم. به من گف دخترم نرو. من یه جوریم. دلم یجوری هست. دلم گرفته امروز نرید. گفتم بابا بیا باهم یدونه فیلم. نگا کنیم دوساعت دیگه میرم زود میام شب اینجا.
بعد فیلم پاشدم رفتم. شب بعد شام برگشتم. دیدم بابام نیس. مامانمم ناراحته. گفتم چیشده
گف معدش سرنماز گرفت. داداش برده دکتر. بردن دکتر دیدن قلبش گرفته. با پای خودش رفت دکتر بیمارستان. ولی دیگه برنگشت. تا نوار قلب بگیرن دکترا بفهمنن قلبشه نه معدش بابام تو سن 49 سالگی تموم میکنه.
داداش میاد خونه خام تو سر من میشه. میبینم بابام نیس.
تنها کسی که با خنده هاش میخندیم نیس دیگه. مگه باورم میشد. مگه میتونستم هضم کنم. یه روز گریه میکردم. یه روز میخندیم. یه روز از. غضه دق میکردم یه روز عین خیالم نبود. در کل حال خودم نبودم
همه بابامو میشناختن. معروف بود به بزرگترین خیر محله. دست هر کس آشنا نا آشنا پیر جوون دست همه رو گرفته بود. یعنی جوری با همه میگفت میخندید ختده به لب میاورد هیچ کس باورش نمیشد بایام مرده چه برسه به ما.
خلاصه بعدش مادرم گیر داد برید خونتون باز یه اتفاقی می افته یکی میمیره شما میونید. گفتم مامان ول کن. سال بابا هنوز تموم نشده. 3 ماه بابا رفته من چجوری برم خونم. چجوری جهازمو باز کنم.گفتم بزار سال تموم شه عروسی بگیرم. گفتن نه که نه.
اونقدری اذیت شدم اخرش قبول کزدم.
چون خواهر 9 سال کوچکیتر از خودم داشتم و مادرم تنها شد برادرم گف بیایین طبقه پایین مامان زندگی کنید. ماهم. قبول کردیم. اومدم پیش مادرم.بدون عروسی. لباس عروس پوشیدم رفتم اتلیه با 6 تا خواهرشوهرام جمع شدیم یه ساعت رقصیدن. مامانم یهدطرف نشسته با غم و غضه با بغض. انگار واجب بود تو این شرایط. چقور گفتم صبر کنیم.
خلاصه انگار عروسی زن 90 ساله بود. رفتم خونم.
شوهرم شرکت کار میکرد. یکم پول حدود 27 میلیون رسید بهم از بابام با فروش ماشینش.
من سه تا النگو خریدم باز. یکم ازطلاهامو فروختم ماشین خریدیم. حدودا 10 میلیون من از بابام باز پول رسید گزاشتم. 90از پول طلاهام. یدونه تیبا خریدیم. شوهرم کرد به نام من.
بغد چند ماه. شوهرم گف من نمتونم شرکت کار کنم میخوام مغازه باز کنم.
گفتم چشم. سرمایه نداشت که.
تموم طلاهامو هرچی که داشتم فروختم حتی ماشینم. همشو. حتی طلاهای که بابام داده بود کادو. از همشون گذشتم. با گریه با دلشستگی. با تموم خاطراتی که داشتم. فروختم دادم بهش. حامله هم بودم. یه 300 مسلیونی شد. یه مغازه سیسمونی باز کردیم.
حامله بودم. شوهرم خجالتی بود برعکس من که رو داشتم زیاد. همه کاراشو من کردم. از سفارش بگیر تا با تولیدی ها حرف زدن.
عاشق شوهرم بودم.
تمام این مدت دعواها هم داشتیم. زیادم داشتیم.. همیشه اولویت اخر من بودم. همیشه کسی که اصرار میکرد با خونمون من بودم. همیشه کسی که احترام نگه میداشت من بودم.
همیشه تموم این مدت گریه هاکه کردم من. قلبی که همیشه هزار تیکخ شد. رفتیم بیرون خواهرشم بود. مادذشم بود. با خواهرش دست یه دست راه میرفت من میموندم عقب. میگف دوستت دارم اما من چرا پس همیشه گریه میکردم. میگف عاشقتم اما من چرا همیشه انگار یه چیزی کم دارم.
نمیدونم چی به چیه. زندگی چیه. خوشی چیه. گریه همیشه باهام هست
سیسمونی رو رفته رفته رونق دادیم شد یه سیسمونی بزرگ. اسشمو بگم شاید بشناسید تو انستا پیج داریم.
اما الان که دیگه طلا ندارم پول ندارم ماشین ندارم. شدم ادم بده داستان من. سه دختر سه ساله دارم.
شوهرم خوبه. چشم دل پاکه. همیشه کنارمه. اما چجوری همیشه من باید بگم که فلان چیزو بخر. فلان کارو بکن. فلان جا باید بریم. به فلان کس باید زنگ بزنی.
فروشمون اونقدر خوب بود که برادررم اومد با شوهرم شریک شد مغازه رو ارتقا دادیم به فروشگاه سیسمونی.
مشهد رفتم مادرشم بردم هرکجا رفتم اونارو هم بردم گفتم پیرن گناه دارن.
اما یبار شوهرم نفهمید بابا بخاطر تو دارم همچین کارایی میکنم.
الان بدون اجاره دادن باز خونه مادرم میشینم. دیگه هیچ طلایی ندارم. درسم لیسانس گرفتم دیگه شوهرم گف فعلا صبر کن نخون دستم خالیه.
گفتم برم سرکار اجازه نداد.
شوهرم تنها خوبی که داره دست دل بازه. هرجی حقوق برمیداره مثال 25 میلیون همشو جیرینگی میزنه کارت من. من مدیریت میکنم. میگه مدیریت تو بهتر از منه.
خوش خنده هست. چشم دل پاکه. مادرم یجوری ازش راضیه انگار منم عروسم نامزدم پسر مامانم.
ولی من چی کم دارم پس. چرا اشکم دم مشقمه.
چرا فک. میکنم اولویت اول. اول خانواه خودشه بعد من.
دیگه از گفتن خسته شدم. از گریه خسته شدم. از زندگی خستم.
در مورد خانوده خودم. مامامم پسر دوست شدید عروس دوست شدید. دخترم ماله غریبه. دختر کیلیویی چنده. از حقوق بابام فقط خرج عروس پسر میشه. به منم رسیدنی میگه اینجا نشستید دیگه.
ببخشید دلم گرفته بود
بررسی وضعیت تخمک و اسپرم برای آی وی اف
سلام خانم دکتر وقت ب خیر
من یک بار پارسال ای وی آف انجام دادم تهران، amh م یک بود . و برای شوهرم هم از اسپرم فریز استفاده کردن ک از طریق تسه ب دست اومده بود
هشت تا تخمک داشتم، دو تاش پوچ بود ، یکی ش نابالغ پنج تاش بالغ، که سه تا جنین برام تشکیل شد، دو تا گرید a یکی گرید b فرش انتقال دادم و منفی شدم
امسال بعد کلی تقویت و اصلاح سبک و رژیم حذف قند مصنوعی و لبنیات ، amh شد ۲/۵ و وارد سیکل پانکچر شدم . روز دوم سیکلم یک دونه النوا ب بازو زدم . و تا روز چهارم تزریق یکی سینال اف ب بازو میزدم و بیست درجه هورمون رشد دور ناف. از روز چهارم تا دهم تزریق، سه تا سینال اف ب بازو میزدم دو تا اچ ام جی عضلانی و بیست درجه هورمون رشد . با این وجود بازم هشت تا تخمک داشتم که فقط پنج تاش بالغ بود. این دفعه گفتن نمونه اسپرم همسرم بر خلاف دفعات قبل، اسپرم های متحرک و با مورفولوژی خوب توش پیدا میشه و نیازی ب تسه نیست و با همونا میکرواینجشکن انجام دادن. اما گفتن فقط یک جنین سه روزه تشکیل شده ک رشد نکرده و فریز نکردنش .
نوشته بودن ، تخمکا رنگش تیره بوده و سیتوپلاسمش هتروژن بوده.
با جنین شناس مرکز صحبت کردم گفتن کیفیت تخمکای من پایین بوده ک اینطوری شده. گفتن اگه تخمک اهدایی بگیرم ک تعدادش خیلی بالا باشه احتمال تشکیل جنین برام هست
چطور میشه ک amh رفته بوده بالا کیفیت اسپرم هم بهتر شده بوده ولی نتیجه از پارسال بدتر شده؟ ب نظر شما روند دارویی ک برام پیش گرفته بودن مناسب نبوده؟ چون من پارسال ۴۸ درجه سینال دور نافم میزدم و هر روز دو تا اچ ام جی داشتم ولی امسال گفتن ب بازو بزنم
توی آزمایشاتم آنتی کاردیولیپین رو ۳۱ نشون داده بود. کیفیت تخمکام ب این قضیه ربط داره؟
من الان موندم باید چ کار کنم
باید برم سراغ تخمک اهدایی یا با همین شرایط دوباره برم تو سیکل با ی دکتر و ی مرکز دیگه؟
پدرشوهرم فوت کرد رفت😭😭😢😔🙏🏻
لطفا اگه براتون مقدرو ه برای روحش صلواتی بفرستین😭😢😔😔 اینقدر که خوب بود اینقدر مهربون بود ازاین بیشتر دلم میگیره و گریم میگیره