- فرستادن صلوات برای مسافر363 بازدید96 پاسخ
- من تو دوراهی موندم، از طرفی همسرم چن روزی تعطیل شدن بالاخره و فرصتی پیش اومده ک بتونیم بریم شهرستان و پسر اولم مدام دلتنگی خانوادمو میکنه از طرفی هفته ی 7م بارداری هستم و اینک میگن تا 3ماه نباید مسافرت رفت نمیذاره تصمیم بگیرم،لک بینی ندارم سابقه سقط و فلان هم نداشتم، فقط دکتر 20عدد شیاف پروژسترون داد و استفاده کردم (دلیل خاصی نداشت گفت جا بچرو سفت میکنه) و2شبه ک دیگ شیاف استفاده نکردم ولی کمی در حد 10 دقیقه 15دقیقه ک کار خونه انجام میدم سریع کمر درد میشم باز میام دراز میکشم ی ساعتی بهتر میشه اینو نگرانم ک دلیلش چیه چراانقد زود کمر درد میشم کار سنگینیم نمیکنم،البته بعد از هرکمر درد ببخشید انگار باد معدم میپیچه تو کمرم ومجبور ب دفعش میشم ما تهران هستیم خانوادم مشهد حدودا با ماشین شخصی 8 9ساعت طول میکشه البته دکترم گفتش میتونی بری ولی هر دوساعت پیاده شو ی راه برو، خانوادمم امکان اومدن نیستش براشون ک بتونن بیان سربزنن، حالا موندم نمیتونم تصمیم بگیرم >مسافرت دربارداری، ممنون میشم کمکم کنین420 بازدید47 پاسخ
- جاهای دیدنی کجا بریم برای خرید کجا تنوع داره و قیمت مناسبه >سلام خانوما از دزفول کسی هست186 بازدید28 پاسخ
- احساس میکنم پسرم خیلی بی پروا عمل میکنه الان توی چندتا مثال میگم
مثلا وقتی میریم بیرون اجازه نمیده بغلش کنم میخاد فقط راه بره و ب هرچیزی ک سر راهشه و نظرشو جلب میکنه بازی کنه مثلا بخوام از خیابون رد شم بغلش کنم اون چیغ شدییید میکسه و خودشو کش و قوس میده که یعنی بغلم نکن درواقع کلا وقتی بیرونیم نمیزاره بغلش کنم مثلا مسیر اشتباه میره یا ب چیزی ک خطرناکه نزدیک میشه شروع میکنه به جیغ زدن و همونجا وایسادن و تکون نخوردن منو باباش اصلا در زمان یکسالگی ب بعد ک شروع ب راه رفتن کرد جلوشو نگرفتیم و گذاشتیم حس کنجکاویش سرکوب نشه الان ک مثلا دو میزنه میره جلو تا بینهایت ینی اصلا خسته نمیشه ها میریم تو پارک میشینیم کللل پارکو میره و میاد اصلا ی ذره منو باباش نمیتونیم تنهاش بزاریم چون بی پروا مییییییره توجهی نداره هرچی میگیم نرو برگرد یا همینجا بازی کن همه میگن باید الان ب حرفا توجهه کنه بدونه خودش نباید دست بزنه یا نباید ازت دور شه خودش بنظرتون مشکلی هست ؟ینی مسافرت میریم رسما منو باباش جنازه میشیم از بس یا اون دنبال پسرمه یا من >درباره پسر بچه ۲ سال ۸ ماهه است آیا این رفتارها طبیعیه؟؟؟582 بازدید60 پاسخ - من هفته نهم بارداری ام و امروز ناچارا اومدم ی مسافرت 7 ساعته
(دکترم گفته بود اگر سونوت خوب بود و هماتومی چیزی نداشتی میتونی بری)
سوالم اینه ک ما چون با ماشین شخصی نیومدیم و اسنپ گرفتیم نتونستم هر یکی دو ساعت پیاده روی کنم. فقط یکی دو بار دراز کشیدم عقب و دوباره نشستم، الانم خداروشکر لک یا مشکلی ندارم اما میترسم برا جنین اتفاقی افتاده باشه.. ینی ممکنه چیزی شده باشه بخاطر استراحت نداشتنم؟
کسی تجربه ای داره؟ >مسافرت در هفته نهم بارداری347 بازدید15 پاسخ - ما فردا صبح قراره از خوزستان ب سمت بروجرد حرکت کنیم با ماشین خودمون تا جمعه برمیگردیم
میخواستم جاهای دیدنی بروجرد رو معرفی کنید لطفا
ونایی و الشتر میگن خوبه و خنکه.از بروجرد تا ونایی چقد راهه؟!
و چقد سرده؟!
لباس گرم باید بیارم یا پاییزه هم جوابگوه؟!
محل اسکان دقیقا کجا داره
خلاصه هرچی ک راجبش میدونید بگید
پیشاپیش ممنون ازتون امیدوارم هرکجا هستین روز و روزگارتون خوش و دلتون بی غم و شاد باشه🙏❤>خانمایی بروجردی مهمون نمیخواین؟!🤪😂537 بازدید32 پاسخ - از قضا و شانس من خورد ب شهادت خودش>بچهای مشهد یلحظه بیاین ؟906 بازدید117 پاسخ
- ان شاالله ۹ صبح میرسیم اولین جایی که پیشنهاد میدید و خلوت هست اول صبح کجا خوبه بریم؟
بعد یه رستوران با کیفیت که خودتون امتحان کردید از هرنظر عالیه بهم بگید>همدانیای عزیز بیاید کارتون دارم544 بازدید13 پاسخ - واقعا تا اون موقع شلوغ میشه بنطر شما هنوز؟
اخه من میگم دیگه مردم شنبه ش باید برن سرکار جمعه هم راه بیفتن ی باند برای برگشت ترافیکه باند دیگه به سمت شمال روان هست مگه نه؟
بعد موندیم چ کنیم ما تا ۲ شنبه گفتیم میریم دو روز دریا مابقی رو اصفهانی همدانی میریم
بنطرتون چیکارکنیم کجای شمال بریم ک خلوت باشه>بچه ها ما قید رامسر رفتنو زدیم بیاید یه دقیقه کمک من760 بازدید32 پاسخ - حالا صبح رفته پایین بش گفته کلیدارو نمیدم! چون ممکنه خودمون بخوایم بریم اگ بلیط مشهد گیرمون نیومد
الکی دروغ میگن نمیخواست بده....
انقدر عصری نشستم حرص خوردم و گریه کردم ک سردرد شدید گرفتم.
گفتم خدایا نگاه کن این جون ب عزراییل نمیده هم بددهنه هم خسیسه .
حتی حیا پدرو مادر زن بچشونم نکردن ک مثلا باما هستن. بجای اینکه دودستی بده گفت نمیدم.>بچها بیاین یکم دردو دل کنیم997 بازدید93 پاسخ - برای چند شب میخوایم رامسر سوئیت اجاره کنیم سراغ دارید معرفی کنید؟>کسی اطراف مازندران یا رامسر هست؟سوال دارم387 بازدید12 پاسخ
- ما چند روز دیگه عازم مشهد هستیم
میخواستم بدونم شهربازی و موج های ابی روز های قبل و بعد اربعین باز هستند یا نه>دوستان مشهدی ی سوال داشتم360 بازدید17 پاسخ - خودمون سنندجیم>❓️❓️کدام شهرها برای مسافرت الان خوبه خنک تره736 بازدید53 پاسخ
- ما غروب میخوایم بریم جمکران چند تا سوال داشتم
اینکه تو حیاط جمکران دیدم میشه زیرانداز انداخت نشست ایا میشه کنار نیمکتها زیرانداز انداختُ شام خورد؟و اینکه کالسکه تو حیاط جمکران میزارن؟
پاساژ داره؟
مثلا اسباب بازی فروشی یا لباس بزرگسال و بچگانه
ممنون میشم راهنمایی کنید.بار اول هست میخوایم بریم>دوستان قمی لطفا بیاید کارتون دارم402 بازدید8 پاسخ - از کرایه مسافرخونه ها اگه خبر دارید راهنمایی کنید بیزحمت ممنون از همتون >سفر به اصفهان و شیراز360 بازدید70 پاسخ
- جلوگیری از پریود نشدن در مسافرت242 بازدید1 پاسخ
- نصف راه(هشت ساعت) یک روز و نصف کمتر (۵ساعت )مسیر رو روز بعد ادامه بدیم با دکتر صحبت کردم گفت سه ساعت یه ربع استراحت و قدم زدن داشته باش آب کافی یادت نره بخوری و جوراب واریس بپوش در طول مسیر
جفت خلفی بود و ضربان قلب هفته یازده ۱۶۵ بود
بارداری راحتی داشتم تهوع نداشتم زیاد و فعالیتم هم اصلا کم نیس یعنی همه کار های خونه و خودم رو انجام میدم
از نظر شما ایرادی نداره؟
اگه توصیه ای دارید بهم بگید ممنونم>سفر در هفته پانزدهم353 بازدید19 پاسخ - لطفا تجربه تونو در مورد استفاده از صندلی ماشین بهم میگید؟
از چند وقتگی استفاده کردید؟کوچولوتون راحت قبولش کرد؟؟
اگر مارکی ام میشناسید که هم قیمتش اقتصادی باشه هم خوب و استاندارد باشه بهم بگید،ممنون
>تجربه استفاده از صندلی ماشین414 بازدید38 پاسخ - آب و هوا سرده؟
شلوغه؟
میشه در موردش توضیح بدین>دوستان در مورد آب و هوای قشم اطلاعی دارین379 بازدید11 پاسخ - جاباما و اسنپ رو گشتم خیلی گرون بود قیمت مناسب تر از کجا میتونم رزرو کنم>تهرانی های عزیز هتل یا مسافرخونه یا سوییت583 بازدید12 پاسخ
بچه ها الهه ام دارم میرم بیمارستان گمونم امشب زایمان میکنم
هر کی در توانش بود منو دخترمو دعا کنه
الهی که هر کی منتظر خدا دلشو غرق شادی کنه و هر کسی هم بارداره صحیح و سالم بارش و زمین بذاره
و هر کی بچه داره خدا براش نگه داره
خونه تکونی عید و نکات کاربردی
سلام سلام😍 بیاین از تجربه هاتون واس خونه تکونی بگین
من نیاز دارم یکی هولم بده موتورمو روشن کنه😂
پارسال گفتم کاری نمیکنم شب قبل سال تحویل کل آشپزخونه رو ریختم بیرون تا قبل سال تحویل در حال تمیزکاری بودم😬
اصلا نمدونم چی ب چیه و از کجا شروع کنم و چکار کنم
اگ ایده ای دارین روشی دارین یا هرچی ک ب درد بخوره بگین
بچه ها ی سوال بهم ریختم
شما جای من باشین چیکا میکنین این همه خواهرشوهرم جمع جورشکردم درنبود مادرشوهرم این چیزا حالا برگشته میگه خونه خواهرخودم راحتترم غذام آماده همه چیم آماده
منم پیامش دادم که حالا ک اونجا خوبه همونجام بمون چ کاریه برگردی
خیلی بهم برخورده واقعا عصبی شدم😔
تایپیک مادرشوهر پررو و شعور ندار😵😵😁😁
خانوما شماهام مادرشوهر اتون آنقدر پررو هستن
من مادرشوهرم هر موقع بخوایم با اون جایی بریم میره جلو میشینه،فکر میکنه صندلی جلو باید در اختیار اون باشه
خیلی تو مخمه این اخلاقاش
چجوری باید باهاش برخورد کنم که بفهمه چیزی مال اون نیست و کاری هم اگر میکنم از سر لطفه نه وظیفه
سلام بچه ها.بانو ام ..ممنونم که پیگیر حالم شدین
آزمایشا سالم بود ولی قسمت نبود پسر باشه و نی نی دختره ..بخاطر آمنیو کمی آب ازم رفت که رفتم دکتر خدارو شکر خوبه🙏❤️این چندروز شوکه بودم و حالم خراب بود ولی باهاش کنار میام مطمئنم
شوهرم عصر بردم براش قنداق فرنگی و جوراب و گل سر و سرهمی خرید گفت واسه عیدیش ولی انگار برام غریبه هنوز
دعا کنید سلامت باشه و زود زود مهرش به دلم بیفته هنوز حس میکنم پسره🥺💔ولی جواب امنیو قطعی دختره
بازم ممنونم از پیگیریاتون❤️❤️❤️🙏🙏🙏اگه صرار دارم بخاطر بیماریم هست وگرنه تلاش میکنم تا به خواسته م برسم
دوستان بازم رفتم دکتر بازم همون حرفهای همیشگی...😔
بعد ای وی آف قبلیم پنج شش ماهه دارم رعایت میکنم قند و شکرو حذف کردم و خوابم هم بهتر شده
امروز رفتم پیش ی دکتر جدید مشهد
تا شرایطمو فهمید همون اول گفت جنین اهدایی
بعدش کسونو کرد میگه تخمدان چپت سه چهار تا بیشتر نداره از اینا هم خیلی چیزی در نمیاد
بعدم میگه معلوم نیست دوباره شوهرت عمل بشه نتیجه داشته باشه
گفتم من دو سه ماه دیگه میتونم بیام ک وارد سیکل بشم ، سریع برداشت گفت آخه خودتم مشکل داری معلوم نیست تا اون موقع همین سه چهار تا هم باشه یا نه
از مطبش تا خونه تمام گریه کردم
از این طرف هم وزنمو هم اندازه گرفت ۳۴ کیلو شده بودم
نمیدونم چرا همش کم میشه وزنم با اینکه غذا خوردنم معمولیه
همش با خودم میگم شاید حتی اگه مثه دفعه قبل همون دو سه تا جنین هم تشکیل بشه بازم مثبت نشم با این وضعیتی ک دارم
همش میگم نکنه باید آرزوی دیدن بچه هامونو ب گور ببرم 😭
خیلی میترسم
نمیدونم باید چ کار کنم
دوباره برم تهران همون مرکز قبلی یا برم مشهد پیش ی دکتر دیگه
همش ب خدا میگم چرا کار ما رو ب این بنده هات انداختی؟
ب خدا اکثرشون تاجر شدن
سه چهار ساعت تو مطب نشستم
اول فقط اهدایی ها رو میفرستن داخل
ی جوری هم ناامیدت میکنن ک فقط بری سراغ اهدایی
ای خدا یعنی هیچ راهی برا ماها وجود نداره😭😭
نظر سنجی اسم دخمل 😍🥰
سلام مامانهای گل اوما الهی که حال دلتون خوب باشه❤🌹
ممنونم میشم نظرتون راجب انتخاب اسم دختر بگید
هنوز مشخص نیست نی نی جون دخمل یا پسمل
اما انشاالله اول سالم باشه اگه پسر باشه آرشا میزارم
ولی برای دختر نمیدونم و اسمی قطعی تصمیم نگرفتم ممنون میشم با نظراتتون باعث بهتر تصمیم گرفتنم بشید ❤❤🌹🌹
نظر سنجی اسم😂❤️زود بیاین
بیاین زودنظر بدید واسه دخترکم❤️
زور زدن نوزاد بعد از خوردن شیر
مامانا پسر من بعد خوردن شیر گاها زور میزنه و این پیچش سه ساعتم زمان میبره ولی گاها اینجور نیست، شیر خشک نان یک بهش میدم. فردا میخوام ببرمش دکتر ولی امروز خیلی اذیت شده، سرماخوردگی هم داره. ممنون میشم علت زور زدن رو بگید و راه حلش هم بگید چکار کنم تا فردا کمتر اذیت بشه ممنونم از همگی.
🔴🔴چله خونه دار شدن....🏠🏘️🏡
سلام دوستان ، الهی همیشه دلتون شاد و لبتون خندان باشه و حال دلتون عالی باشه🌻
💥چله خونه دار شدن گذاشتم . هر کسی دوست داره میتونه شرکت کنه 💥
چله به این صورت هست که :
به مدت ۴۰ روز ، هر روز ۴۰ مرتبه ، آیه ۲۹ سوره مومنون بخونیم .
💥اونایی که اشتراک اوما ندارن ، میتونند هر روز که خوندن لایک کنند...♥️
امشب شب نیمه شعبان هست ازتون میخوام بیایید نفری ۱۲ تا صلوات ب نیت
حضرت قائم (ع) بفرستیم،
ان شاءالله خدا ب برکت صلواتایی ک میفرستیم
۱_ظهور آقا امام زمان(عج) رو برسونه
۲_همه ی مریضا رو لباس عافیت بپوشونه
۳_همه ی رفتگانمون رو ببخشه و بیامرزه
۴_عاقبت ب خیرمون کنه
۵_گره از مشکلات همگیمون باز کنه
۶_همه مستاجرا صاحب خونه بشن
۷_همه ی خانمای باردار بارشون رو ب سلامتی زمین بذارن
۸_همه کساییکه چشم انتظارن خدا دامنشون رو سبز کنه
الهی آمین 💚💚💚
مامانهایی که شیر خودتون و به نوزادتون دادید میشه لطفاً جواب بدید
هر بار چقدر شیر میخوره دختر من تو هر وعده نهایت ۱۰ دقیقه شیر میخوره
بعدم تا سه ساعت نمیخوره تا دوباره بخواد شیر بخوره و سینه مو بگیره یه عالمه گریه میکنه انگار دوس نداره 😭😭😭
حالا زردی گرفته رو ۱۱/۵ هست
چجوری مرتب شیر بدم وقتی بچه نمیخوره
اگه راه حلی دارید بگید ممنون میشم
برنده قرعه کشی شهر اشپزخانه شدم
هدیه اش:
۵۰میلیون هدیه
بلیت سفر امام رضا
و سرخکن رایان
ولی اعتمادش سخته
چون به ما گفتن باید ۷میلیون واریز کنی برا مالیات
میترسم ۷میلیون پرداخت کنم ک کلاه بردار بشن
زنگ زدیم به پشتیبانی شهر اشپزخانه، گفت حقیقت داره جایزه هاش همینن
اگه ب شما زنگ زدن و شمارهکارت دادن یعنی شما برنده شدید
و اون ۵۰میلیون رو باید بیای فروشگاه جنس بخری با ۷۰درصد تخفیف، ۳۰درصد دیگش شما پول بدید
بنظرتون کلاهبردار نیست؟؟؟؟
سلام دوستان کسی هست واکسن نزده باشه ؟؟
سلام بچه ها این داستانای جدید درمورد واکسن و ارتباطش با اوتیسم چیه ؟؟
پیج بابایی توی اینستا رو دیدید که همش از عوارض واکسن میگه یا یه پیج دیگه هم هست سام اورگانیک
کسی توی اطافیانتون دیدید واکسن نزده باشه؟؟
منکه واکسن دوماهگی پسرمو زدم همون قدیمیا رو فقط اجازه دادم بزنن روتاویروس و پنوموکوک رو نذاشتم
خودمم تو دوران کرونا واکسنشو نزدم از عوارضش میترسیدم حالا برای واکسن بچه ها هم مردد شدم هم از زدنش میترسم هم نزدنش
دوقلوها و چندقلوه پیام بدن
دوقلوها و چند قلوها پیام بدن
تولد یک سالگی پسر عجول من
چهارشنبه بود . تو گرگ و میش غروب آسه آسه قدم برمیداشتم . الکی نبود که بار شیشه داشتم. هفت ماه تو شکمم بغلت کرده بودم . کل شهر بوی شکلات میداد و دستای من بوی پرتقال . پرتقال به دست رفتم خونه . خونه که چه عرض کنم انباری خاطرات جمع شده که قرار بود کوچ کنه به شهر مادری. زنگ زدم به اولین نفر زندگیم اونکه این روزها صداش میکنی((بابایی)).گفتم قراره سه روز بارون رو از پشت شیشه های بیمارستان تماشا کنم که خیالمون راحت بشه سلامتی . هنوز هیچی نخریده بودیم برات قرار بود دوماه دیگه بیای خونمون . یه ساک معمولی بستم و کتاب جودی ابوت رو توش جا دادم.لباس آبی گل گلیم رو پوشیدم و ساندویچ کوکو سبزی رو تو دهنم مچاله کردم . بارون شهر رو بغل کرده بود و ما رفتیم سرخوش و شاد . رسیدیم بیمارستان . لباس بیمارستان رو که پوشیدم .بابات خندید گفت چه بانمک شدی وایسا ازت عکس بگیرم . یک ... دو ... سه... و من دم در یکی از اتاقای بیمارستان ثبت شدم . کارها که انجام شد وقتی داشتم از راهرو رد میشدم صدای شیون زنی با رعد و برق ترس به جونم انداخت . خودش رو میزد و به هرکسی که رد میشد چنگ مینداخت میگفت پسرم رفت پسرم مرد پسرم نیست و همه ی این ها رو با زبان محلی لالایی میکرد. نمیدونم هوا سرد تر شده بود یا روح من طوفان زده شده بود . گفتند رو ویلچر بشینم تا ببرنم بخش مورد نظر . گفتم خودم میتونم برم گفتند قانونه و من فکر کردم چه قانون مسخره ای. رفتم زایشگاه . همه چی عجیب بود اتاقاش نشون از درد و تولد میداد . دوست داشتم همه چی رو خوب نگاه کنم انگار فرصت کم بود . تخت ها ی کنار هم ، پرستارا ، اتاق ایزوله و.....
زن هایی که برای مادر شدن بستری بودن و بچه هایی که برای اومدن بیقرار .
صدای جیغ های گوشخراش ، بوی الکل و بتادین و خون و آمپول . صدای قلب های جنین زیر دستگاه ان اس تی همه مثل کتاب ها بود مثل رمان ها اما با این تفاوت که واقعی بود . جالب این بود من نمیترسیدم من به وجد اومده بودم . پر از شور بودم و هنوز نمیدونم چرا....
صدای قلب تو هم پیچید تو اتاق (بوم ...بوم ....بوم..) اما من حواسم پی زنی بود که داشت با درد یه وجود رو خلق میکرد . پرستار اومد کنارم وقتی ضربان قلبت رو دید گفت این که همه چیش عالیه .ده از ده. من خندیدم و پرستار رفت پنج دقیقه نشد که صدای قلبت ضعیف شد .
به پرستار گفتم ضربان پایین اومده . چک کرد . انگار خیلی پایین بود . همه سمت تخت من دویدن . دستگاه اکسیژن بهم وصل کردن . من میگفتم من حالم خوبه اما کسی انگار منو نمیدید گفتند باید بچه رو در بیاریم . گفتم میخوام برم بیمارستان دیگه گفتند وقت نیست ضربان خیلی پایینه . گفتم پس به همسرم اطلاع بدید . گریه نکردم . نترسیدم . فقط یادمه میلرزیدم . کل وجودم میلرزید . دوباره سوار ویلچر شدم با خودم گفتم چه قانون خوبی . بردنم اتاق عمل اگه اشتباه نکنم همه جا سبز بود . یه تخت باریک . نور های کم . رو تخت جا گرفتم . بی حسی زدن به کمرم . کل بدنم گرم شد و من دیگه خودم رو حس نکردم .
روبه روم چراغ بود چراغی که میتونستم از توش لحظه ی تولدت رو ببینم . تو آینه کاری اون چراغ ها من دیدم . من در سن ۲۷سالگی در تاریخ ۱۴۰۲/۱۱/۲۵ ساعت ۱۱:۲۵دقیقه ی شب دیدم که تو از وجود خودم بیرون اومدی .تو گریه کردی و من لبخند زدم . اینجا اولین جایی بود که تو گریه کردی و من خندیدم . اوردنت بالا که تماشات کنم . وقتی نگاهت کردم چشمات بسته بود لبات سرخ سرخ بود و دستات دو طرف صورتت رو بغل کرده بود . پسرکم اون لحظه ای که دیندار ها جشن تولد امام سجاد رو جشن میگرفتند اون لحظه که عاشق ها بهم خرس و شکلات کادو میدادن اون لحظه که کل جهان غرق در شادی و عشق بود تو
تو لحظه ی بوسیدن ها و عشق ورزیدن ها اومدی .
و این تازه شروع ماجرای ما بود.....
افزایش اسپرم چه چیزی خوبه
سلام عزیزان کسانی ک بار دار نمیشدن و مشکل از کم بود اسپرم بوده
لطف کنید بگید چی خوردن همسرشون ک باردار شدن من ۳ساله تو اقدامم
از بعد زایمانم دلم تنهایی میخواد حالم خوب نیست
دلم خیلی گرفته .حالم اصلا خوب نیست . احساس میکنم اگه شبانه روز گریه کنم بازم سبک نمیشم . تو دوران بارداریم خیلی استرس کشیدم خیلی نگران بودم . روز زایمانم وحشتناک سرما خورده بودم و ازش هیچی نفهمیدم . بچم بعد بدنیا اومدن رفت تو دستگاه .
درد داشتم خیلی خیلی . سرماخورده بودم وقتی سرفه میزدم بخیه هام جونمو میگرفتن . دیدن اینکه همه بچه هاشون کنارشون بود و گریه میکرد اما من بچم تو دستگاه بود خیلی سخت بود . تا دو روز خودمم راه نمیدادن . حتی صورت بچمم نمیتونستم تصور کنم . بعد دو روز با درد قدم قدم رفتم ببینمش جونمو انگار میگرفتن وقتی اون سرم و دم و دستگاه میدیدم .
اومدم خونه با ادمای نااهل دورم . هرکی یه حرف میزد . تو حواست نبوده . از بس استرس داشتی اینطوری شد .
نوبت شیردهی شد . دوشیدن شیر و بردن به بیمارستان برام سخت بود . مجبور به شیر خشک شدم . اما بازم حرفای مفت بقیه ول کنم نبود . دخالت ها .
تا به خودم میام میبینم هرچی دارو گیاهیه ریختن گلو بچم . خودمو به هر دری میزنم اما با تیکه هاشون جوابشون میدم بعد بهم عذاب وجدان میدن.
گلوم درد میکنه . دلم درد میکنه . پاهام درد میکنه و ورم کرده . کمر درد دارم . بچم سرفه میکنه میترسم . بقیه تو مخمن هیشکی درکم نمیکنه .
مادر خوبی برای بچم نیستم . ناراحتی هام ، گریه هام باعث شده بهش خوب نرسم . فقط دلم میخواد از همه فرار کنم . تنها باشم . ناشکری نمیکنم اما حالم خیلی بده کلافم. عذاب وجدان دارم . بچم منو احتیاج داره اما من بلد نیستم بهش برسم . دیگران بهش میرسن . احساس میکنم مردم
شیطنت بچه یکسال و ۱۱ماهه
سلام مامانا
دختر من یکسال و ۱۱ماه داره،ماشالله خیلی کنجکاوی میکنه تمام اسباب بازیهاشو براش میارم کلی باهاش بازی میکنم ولی به محض اینکه برم سراغ کارهای خونه شروع میکنه شیطنت کردن،مثلا از تخت خودش یا ما میگیره بالا
یا مثلا میره سراغ کابینتها و همه چیز میریزه بیرون واقعا کم آوردم دیگه.حتی جرات ندارم یه حمام یا یه سرویس برم از دستش مگر خواب باشه یا شوهرم خونه باشه که کنارش باشه
خواستم بدونم بچه های شما هم تو این سن اینقدر کنجکاو بودن؟
چه سنی این کنجکاوی تموم میشه 🥺
خرید برنج خوش عطر
بچه های شمال و جنوب برا خرید برنج خوب از هر دو منطقه فروشنده باانصاف سراغ دارین؟برنجی میخام عطر وطعم خوب داشته باشه