Ooma
پرسش (1404/06/24):

شده مسافرت برید بهتون خوش نگذره اصلا؟

سلام دوستان ما از دوشنبه تا جمعه مسافرت بودیم دوشنبه رفتیم رشت خونه یکی از آشنایان اونجا خواهرم اینارو دیدیم موقعی که خواستیم بریم اردبیل نظر خواهرم اینا از رفتن بجای دیگه برگشت و خواستن با ما همراه باشن با هم یه ماشین شدیم و ما ماشین خودمون رو خونه اشنامون گذاشتیم و با ماشین اونا رفتیم فقط میتونم بگم یسره تو ماشین بودیم آستارا رفتیم در حد 4 یا 5 تا مغازه که من کفش بخرم رفتیم کمپ چادر چ.ن شوهرخواهرم پول هتل زورش میاد و جدا از اینکه واقعا هم گرون بود با این قسمت مشکلی نداریم ولی فکر کنین از ساعت 4 بعداز ظهر تو چادر بودیم تا فردا صبحش که به سمت سرعین رفتیم سرعین هم مسافرخانه رفتیم و تو مسافر خونه موندیم تا ساعت 5 بعداز ظهر که دیگه شوهرم پاشو تو یه کفش کرد که بریم آب گرم ایرانیان با ما اومدن ولی آب گرم نیومدن حتی بچه هم نگه نداشتن واسه همین اول من رفتم آب گرم بچه رو همسرم نگه داشت و بعد همسرم رفت ابگرم و ما رفتیم مسافرخانه و همسرم خودش برگشت دوباره تو مسافر خونه موندیم و صبحش زدیم رفتیم اردبیل دریاچه شورابیل باورتون نمیشه این همه ساعت کوبوندیم رفتیم شورابیل نیم ساعت بیشتر نشد موندنمون و شوهرخواهرم گفت بریم شوهرم گفت بریم جنگل فندق لو گفت نه بریم آستارا سوار شدیم ب گشتیم حتی آستارا هم نرفت یکراست گازش رو گرفت تا رشت حتی بچه امم از خستگی نق میزد نگه نداشت و اصلا ما بهمون خوش نگذشت اصلا اینا اینجوری نبودن خوش سفر بودن اینبار بما زهرمار کردن شوهرخواهرم میگه اردبیل رو دوست نداره سری های قبل میگه خاطرات خوبی از برخی ساکنانش نداشته ولی خب اگر دوست نداشته اردبیل رو چرا خواسته با ما بیاد که زهرمار مون کنه اونم با اون همه سختی برای گرفتن مرخصی برای همسرم حالا یکی دو ماه دیگه میخواییم بریم رامسر اونا هم رامسر رو دوست دارن موندیم چیکار کنیم بگیم یا نه بهشون

سلام عزیزم بله شده بریم سفر وخوش نگذره اتفاقا ماهم سمت بانه و سرعین وتبریز رفته بودیم واصلا بهمون خوش نگذشت،و دیگه بااون افراد سفر نرفتیم.
اتفاقا تصمیم گرفتیم سفر فقط خودمون بریم ودیگه بقیه سفرها رو خودمون رفتیم اتفاقا خیلی هم بهمون خوش گذشته.
اینکه هم سفری پیداکنی که همه جوره باهم مَچ باشین وپایه خیلی خوبه،قبل ازبچه دارشدن چندتاسفر رفتیم با یه دوستی که پایه بود وخیلی خوش گذشت بهمون هنوز یاداون سفرها میکنیم دلمون میخاد دوباره اون زمان برگرده
شماهم نیازی نیست ازقبل اطلاع بدین که میخاید برید سفر و کجا میخایدبرید ،اگه خیلی واجبه بگیدبهشون وقتی رفتید تومسیر تلفنی زنگ بزنید بگید ما داریم میریم سفر
هرکسی اختیار زندگی خودش داره
آخه خواهرم هم خوش شفر بود درسته شوهرش یکم سخت گیره تو بحث خرج کردن بزای هتل ولی باز قبلا باهاشون رفته بودیم خوب بود همسرم میگه احتمالا دیگه پا به سن گذاشتن دیگه اون حس و حال و توانایی رو ندارن یه بدی ای هم که هست اینه که حرف باید حرف خودشون باشه
سلام من باشم نمیرم یبار باهاشون سفر رفتین و بعدی رو خودتون برید بنظرمن بهتره ولی باز خودتون بهتر میدونید
اتفاقا ماهم اخرین سفرمون به اردبیل بود تنها مسافرتی بود که زیاد خوش نگذشت بهمون بد نبودا ولی مثل مسافرت‌های دیگه مون نبود ما هتلمون سرعین بود و بقول شما همه مسافرتمونو توماشین بودیم انقد که همه چی بهم دور بود مثلا ازسرعین رفتیم گردنه حیران دوساعت راه بود دوساعتم اونجا موندیم دوساعتم برگشتیم دیگه یه روزمون هدر شد باز اومدیم سرعین روز بعد رفتیم دریاچه شورابیل باز ۴۰دقیقه راه بود ازاونجا رفتیم جنگل فندقلو که ازشورابیل تااونجا باز ۱ساعت ونیم راه بود و مابیشتر مسافرتمونو تو راه گذروندیم بجایی هم گفتن خیلی خوبه برین به اسم ویلا دره مارفتیم که اصلا جذابیتی برامون نداشت و نموندیم وزود برگشتیم
شما هم ناراحت نشین گاهی بی ذوقی همسفر باعث میشه آدم ذوقشو ازدست بده بهش خوش نگذره
ماهم تواون سفر بایکی از اعضای خانواده همسفر بودیم که من کل راه برگشت رو گفتم به من لعنت اگه باز بااینا تا سر کوچه برم😂
بعد اونا برگشتن بماگفتن شما خیلی خوش سفرین خیلی بهمون خوش گذشت ازاین به بعد هرجا بخوایم بریم فقط باشما😐گفتم حتمااااا همینم کم بود
حالا باز خداروشکر مال شما فاصلهتون کم بود
ما از اهواز رفتیم مشهد ۲ روز کامل تو راه بودیم فقط واسه غذا نگه داشتیم اونم هی خیار گوجه خوردیم فرداش برگشتیم 😑
یعنی من ۲۰ تومن گذاشته بودم برای سفرمون کلا ۲ تومن خرج شد
می‌خواستیم بریم پارک نمیومدن بریم شاندیز نمیومدن حتی حرمم در حد ی ساعت
بعدش تو اون ی روزم رفتیم توس
یعنی همش تو ماشین بودیم
اخرشم کفرم دراومد میگفتن به ما خوش نگذشت
ما هم پارسال دقیقا همین مسیر رو رفتیم خاله شوهرم با مادر شوهرم بودند اینقد شوهر این خاله نق زد به همین صورت که فرمودید حتی همین مسیر بود حتی چادر 😂اصلا هم خوش نگذشت امسال هیچ کس رو نبردیم با خودمون خیلی هم عالی بود
ما هم پارسال با یکی از همکارای شوهرم رفتیم اردبیل و سرعین اصلا خوش نگذشت دیگه توبه کردیم 🤣
ب نظرم خودتون برید مسافرت بیشتر بهتون خوش میگذره
اره ، ما با دوست شوهرم رفتیم سمت انزلی ، اونا بچه هاش بزرگ بودن پسر من کوچیک ، ولی دونه دونه مغازه هارو نگاه میکردن ، با اینکه پسر من خیلی گریه میکرد اذیت بود ، خیلی واقعا منو شوهرم اذیت شدیم ولی اونا همچنان دونه دونه مغازه هارو نگاه میکردن

هیچی هم خرید نمیکردن یعنی پوست ما کنده شد
جالب بود اکثر نظرات مسافرت به سرعین بود و بد بودن هم مسافرتی 😅😅
عزیزم وقتی میبینن چنین هست چرا می‌خواین مجدد بهشون اطلاع بدین حالا اینسری خودتون برین که مجدد بد نگذره بهتون
دیگه از اون موقع هربار به ما میگن بریم انزلی شوهرم میگه ما با شما دیگه خرید نمیریم

ولی سه سال پیش با دوستای شوهرم رفتیم ماسال ، با اینکه مجرد بودن خیلی بیشتر بهم خوش گذشت
اصلا ویلادره آبشار مسیر آبشار دیگه به هک خورده قبلا قشنگ بود اما الان دیگه نه همه چی رفته ساخت و ساز شده از آبشار هم فقط خود فواره ش هست دیگه مسیر رودی نمی بینی
آخه رامسر نه که از طرف محل کار همسرم هتل میدن از قبل بهمون سپردن که رفتید بهمون بگید برای همین موندم چیکار کنم بعد الان خواهرم خرج ها رو نوشته یه چیزایی رو نوشته که ما برای اونچیزا ما هم هزینه کردیم حساب نکردیم مثلا اون یه دوغ رو نوشته ولی ما بستی خریدیم حساب نکردیم اون حتی اون ماده اختای که تو ماشینشون میریزن هم حساب کرده
فقط خستگی برامون موند همسرم که میگه انگار یه مسیری رو رفتیم برگشتیم
آخه سری های قبل اینطوری نبودن
بخدا وضعیت خواهرم اینا خیلی بهتر از ماست ولی من مشکلی با خرج کردن نداشتم
چجوری برای رامسر بپیچونم ناراحت نشن چون از قبل سپردن.پس شما هم مثل من سفرتون شده
میدونی اگر بهتون کمک میکردن شاید انقدر اذیت نمی شدید
آره والا🤣🤣🤣
آخه بهمون سپردن از قبل موندم چجوری بپیچونم بعد تو خانواده م من با خواهرم بیشتر صمیمی ام میگم ازم ناراحت نشه
خوبه شوهرت رک میگه بهشون
اره چون واقعا اینا بد خرید می‌کنن مثلا به هوای کفش میرن ، یهو میبینی رفتن پتو بخرن ، کاسپین مگه یکی دوتا مغازه که نیست ، هر پاساژ بالای ۱۰۰ تا مغازه اس
دقیقا ، یعنی دیگه اسم سفر بیاد به شوهرم میگم فقط دوستای مردت رو بگو ، اونا که زن دارن و نگو من اعصاب ندارم
رک بگو بهشون ، یا بگو ما قرار جاهای دیگه بریم بیین وقتی هی بپیچی تا آخر هی باید بهانه بیاری یبار بگو و تمام
بگو میخوام بریم خونه دیگه خسته شدیم بیایین رامسر از رشت که بیای سمت مازندران بعد هم خونه
اگه دور هستین از هم
اصلا نیازی نیس بگین
برید و برگردین و حرفی از سفر نزنین
شما اشتباه اولتون این بود باهاشون تو یه ماشین نشستین.
بعد هم نیاز نیس هرجا میرید بگید ب کسی. شما برین نگین رفتین خودشون می‌فهمن ک دفعه پیش اذیت کردن
خوب این که کاری نداره شما هم یه لیست بلند بالا از هزینه هاتون بفرستین بعد حساب کنین هرکی بیشتر خرج کرده اون یکی بده سهمشو ماهم دقیقا رفته بودیم اردبیل هم همسفرمون خرج میکرد هم ما یساعت بعد رسیدنمون به خونه دیدم خانمش لیست هزینه هارو اس ام اس کرد برام منم هزینه هارو براش فرستادم دیگه جمع زدیم همرو ما ۲تومن بیشتر خرج کرده بودیم اونو زدن برامون اونا بنزین ماشینشونو هم روهزینه ها نوشته بودن منم نوشتم بعد ماشین ما مصرف بنزینش بیشتر بود من کل مسیر کولر هم زدم ما ۴باک بنزین زدیم اونا دوباک منم کل چهار باک ونوشتم تودلم گفتم خودت این بازی کثیفو شروع کردی😂تواگه دوباک بنزینی که به ماشین خودت زدی نمینوشتی منم چهار باک رو نمی نوشتم😂😂😂🖐️
آخه اونطوری هم که شما میشی تک خانوم مجلس آقایون با هم میگن میخندن شما تنها می شید یا بیشتر کارها میفته گردن شما
ببین اونموقع میرفتم سر کار بیمه تکمیلی مادرم از محل کار من رد می شد بدلیل سن مادرم حق بیمه زیادی میدادم میگفتم بیا نصف نصف میگفت من نمیتونم بدم خدا بهت خیر بده بخاطر خدا خودت بده کل حق بیمه برای دو سه سال‌ رو من هر ماه میدادم بعد خودش یه لباس برای مامانم میگیره چه قبلش بهم بگه چه نگه نصف نصف میکنه مبلغ رو بهم میگه بریز پول رو یکی دوبار گفتم ندارم گفت بعدا بریز ولی بریز خیلی جالبه من هر خرجی برلی مامان بکنم به روش نمیاره که بیا نصف نصف کنیم ولی خودش هر خرجی کنه باید من باهاش شریک شم
بیخیال بابا برید خودتون اصلانم صداشو درنیارین

نفخ نکردی😂😂😂😂😂
ماهم ۳سال پیش به یه آدم فوق حساس روی زنش رفتیم سفر
فقط میگم‌چشمتون روز بد نبینه😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
میترسم یدفه تو صحبت‌ها از دهن من و همسرم در بره ناراحت شه
والا ما که مرغ شدیم 🤣🤣🤣
لابد کارهای زنش رو باید شما انجام میدادید؟
منصوره جون یاد بگیر تو مسئول جواب پس دادن به دیگران حتی پدر و مادرت هم نیستی چون زندگی خودتو داری
شاید بخای با شوهرت بری چرا ناراحت بشه
قدقد کردی هم؟😂😂😂😂
بزار الان میگم
جالبه روز آخر یجا نگه داشتیم ناهار املت گذاشتیم آبجیم میگفت حالا یبار هم غذا ساده بخوریم املت چی می شه بعد من شده بودم علامت سوال مگه وعده های قبلیمون چی بود 🤣🤣🤣
بخدا بحث خوردن نیستا بحث اینه که نو مسافرت هم که قراره آدم چند صباحی رو خوش باشه اونم سخت بگیری چی می شه
نه ، اتفاقا من کار نمیکنم ، وقتی تنها باشم یا خود شوهرم یا دوستاش کار میکنن ، من چون بچه همش بنده منه شوهرم کاری بهم نداره ، دوستاش هم اونجوری نیستن کم مصرفن 🤣🤣🤣
سلام بیار با یکی رفتیم مسافرت اسم مسافرت میاد بدنم میلرزه
تو خونه بودم اعصابم راحتر بود بخدا الان بدون رو در وایسی اگه بهم بگن رک میگم مسافرت فقط زن و شوهری والا😅سالی یکبار میری بقیه گند بزنن توش
هر هفته که مسافرت نمیریم
پس تا کوچولویه مسافرت برو که راحتی😁
من مسافرت دست جمعی دوست دارم ولی مثل اینکه آدما دیگه مثل قبل نیستن
دیگه همون باید زن و شوهری رفت
البته این مسافرت هم قرار بود با دوستم بریم اون خوش سفره پایه ست ولی شوهرش بهش خیانت کرد و بنا به دلایلی دوستم مصلحت بر این دونست زندگیشو ادامه بده منتها شوهرم دیگه پاشو تو یه کفش کرد نه خودمون بریم با اونا نریم
و در نهایت حکمت در این بود تو رشت خواهرمو ببینیم و با اونا بریم اردبیل
ببین ما رفتیم یاسوج باهم
حساس روی زنش یعنی زیادی بدبینه
زنش فرشته س ولی خودش عن
یعنی من نگاه چشماش میکردم حالم بد میشد شوهرم جفتم پیام میداد ریلکس باش😂😂😂😂😂😂😂😂
مثلا ۳تاخانواده بودیم اقایون باهم ما خانوما باهم نشسته بودیم یه زیرپایی بردیم ۱۰متر همش ۱۰متر اونورتر بشینیم چشاشو مخفی برا زنش در میاورد زنه هم استرس که نه همینجا خوبه
شوهرم پیام میداد تو هم گرفتی چشاشو دراورد😂😂😂😂😂😂
میخاستیم بریم مارگون میگف شما برید و بیاین منو خانومم باهم میریم ما میمونیم نگهبان وسایل درصورتی که مفت میگف وسایل تو ماشین ماشینا هم قفل و نگهبان بود
و اینکه من مشکل گوارش دارم صب زود نه خودم نه همسرم بیدار نمیشیم این مرتیکه از بیرون چادر متلک مینداخت یعنی میخاستم دیگه خفه ش کنم باید هر ۱ساعت ۵ بار من میرفتم سرویس جلو این عن نمیتونستم برم گریه میکردم شوهرم دلش سوخت گفت برگردیم هرچههههه گفتن نه ما الان یک روزه اومدیم شوهرم گف نه امتحان دارم استاد تو گروه گف باید یکشنبه باشین خانومم باید ببرم روستا از اونور برم دانشگاه
خیلی سفر بدی بود
یا من آدم فوق العاده شوخ و بگو بخندیم حتی در بدترین شرایط چیز خنده داری ببینم ریسه میرم
انگار خفه بودم هردم میخاست خودتو جمع کنی که آقا بدبین نشه یا با خانومش اون خانومی که همسفر بودیم حرف میزدیم چون من زیاد شوخی میکردم زنش هردقه ماچم میکرد که الان جلو شوهرم چیزی نگی فکر کنه من حرفی میزنم🤕🤕🤕🤕🤕اون شد اولین و اخرین سفرم که بخام با کسی برم

بعد اومدیم تو راه گف خوش گذشت انشالله سری بعدی بریم شمال🤮🤮🤮گفتم آره خاک بابات که از خودت بدبین تر بود بشین تا بیام 🤣🤣🤣🤣🤣اومدیم خونه شوهرم گفت راحت شدم اینا کی بودن😀😀😀😀

۱ماه بعد رفتن شمال هرچیییی به شوهرم گفت خانومش به خودم گفتیم‌ما نمیایم .سال بعد شیراز هم نرفتیم😄😄😄😄
وعده های قبلی حرص بود که خوردی گلم😆😆😆😆خدایی من بودم تو ماشین دوتاشو جر میدادم 🤣🤣🤣🤣🤣دیگه ادم که با خواهرش تعارف نداره😂😂😂
خواهرم دخترش صورتش اگزما زد هم اندازه دختر خودممه تو نوزادا این چیزا هست.
بعد دیروز زنگ زد که شوهرم ماتم خیره شده یجا میگه صورتش خوب نمیشه گفتم یکی محکم بزن تو گوشش تا از ماتم زدگی بیاد بیرون نگو رو آیفون بود🤣🤣🤣🤣گفت همینجا بسکه خندید
گفتم‌خو تو بلد نیستی روحیه بدی😂😂😂😂
اوووه چه سخته حتی به صحبت زنونه بیستون هم یارو گیر میداده
من فقط فقط با پدرم و داداشام و خواهرای شوهرم راحتم یعنی اختیار جیبشون باهمه جمع هست🤣🤣🤣🤣🤣😍😍بابام و یکی از داماد شوهرم که انگار جیبشون سوراخه ۱۰۰میلیون بزارن جیبشون آخر سری باید صدقه جمع کنن برگردن😂😂😂😂😂😂
آخه بحث اینه تو مسافرت من و همسرم خیلی سازگا یم برا اینکه بد نشه اصولا هر دومون کوتاه می‌آییم که به بقیه بد نگذره ولی در نهایت بخودمون بد میگذره😅
حالا جالبه بدونی پسر عمو شوهرم بود😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫ما میدونستیم بدبینن ولی فکر نمیکردیم با خودمون هم😂😂😂😂😂😂ولی راست گفت اونکه مثال طرفت رو تو سفر و سختی بشناس👍🏻
دقیقا ما همینیم😂😂😂🤕🤕🤕پریروز گفت دیگه خودمو فدا نمیکنم گفت خاک عمه جونت😂😂😂😂😂😂
پس کامل تو سفر ولخرجی خوش میگذرونن
🤣🤣🤣🤣
اره بابا
خب آدم سالی یبار یا شاید ۳ سالی یبار بری سفر مگه میشه بری بیرون و نخوری
تو خونه آشپزی بیرونم آشپزی
یا مثلا به بچع بگی بیا با ما نون پنیر بخور بچها ذائقه هاشون با ما نمیخونه


بچه جمع هم خودمم پفکککک🤣🤣🤣🤣😋😋😋😋
😂😀
ما هم تو فامیل نمونه شو داشتیم اون بنده خدا پسردار هم شد پسرش هم به مادره مثل باباش سخت میگیره
آره منم فکرم همینه میگم آدم سالی یبار میخاد بره مسافرت بخوای بخودت سخت بگیری ارزش نداره
اینا خیلی عجیبن
ببین قوم ما چندتا برادرن
مثلا پدر بزرگ شوهرم و دوتای دیگه داداش تنی بودن
از این ۳تا چندین بچه و ووووو اومده
یکی از این ۳ پسر فوق العاده بدبینن یعنی جمعیتشون ۱۰۰به بالان از کوچیک تا بزرگ آموزش دیده ن
اونم‌یه آدم بد عنق اگر به تورت بخوره دیگه واویلا
میگفتی بمن خوش گذشت ۱۸ سود کردم😂😂😂😂😂😂
اردبیل انگار برای دسته جمعی نفرین شده س یادم باشه😂😂😂😂😆😆😆😆😆😆😆
😂👍🏻یادت باشه تنها بری
ببین همسرم بعشق قیمه نثار رفت سرعین هیچی سراغ مکید دیگه از خواهرم اینا رشت جداشدیم اونا رفتن یور دیگه مسافرت ما برگشتیم انقدر قیمه نثار تو دل همسرم مونده بود قزوین قیمه نثار خوردیم 🤣🤣🤣
سرعین کجا قزوین کجا🤣🤣
خواهرتتتت🙄🙄🙄🙄🙄🙄🙄🙄🙄🙄یعنی چی نوشته ؟؟؟یعنی باید پولشو بدین؟؟


ببین چون محل سکونت از شماس میخان بیان تورو خدا نری باهاشون
سری قبل خریت کردم اومد پول هتل رو حساب کنه چون هتل وقتی از محل کار همسرم باشه یه مبلغی رو میگیره برای 3 زوز بقیه اش با محل کارشه گفتم نمیخواد شما ماشین گذاشتیم وسط بنزین مصرف کردی ما هم هتل سر همین نگرفتیم سهمشو
به همسرم بگم اینسرت بپیچونیم
چه عتیقه😂😂😂😂😂😂😂
خب بره مگه طلبکارته
حرفت حساب نیست باید شرح حال بدی😂😂😂😂😂😂
😂😂😂😂😂تورو خدا باهاشون نری
باید حساب میکردی دونگی
بانو
هسی
اره عزیزم
ایتا داری
اره گلم
ایدیتو میدی
آیدی بدی
ه
کار عاقلانه 👍🏻
باید نصبش کنم واسا
آره وقتی یه طرف همه چیو دنگی ریز به ریز حساب میکنه منم باید اینکار رو کنم
الان پیامت میدم
اونا زرنگ و خسیس روزگارن این افراد منظورمه
لو بده به ما هم 🤣🤣
باشه گلم❤️

سوالات مشابه