Ooma
پرسش (1401/08/07):

با شوهری ک از خانوادش طرفداری میکنه باید چیکار کرد

سلام دوستای گلم میشه کمکم کنید چن سال پیش سر یه موضوعی ک خاهرشوهرم انداخت وسط باخانواده شوهر دعوام شد طوری ک واگذار ب خداشون کردم تو خونشون انقد حرص خورده بودم از دست کاراشون ک مربض شدم و بچم سقط شد،بعد اون روز باشوهرم سرد شدم و بهش گفتم مقصر تویی ک خانوادت بلهم اینطوری برخورد میکنن و روشون باز شده،تا اینکه من حالم طوری بد شد اون یخورده بهترشد،الان اگ مادرش یاخلهراش هرحرفی بزنن بهم اون چیزی نمیگه بهشون و فقط منو دعوا میکنه و همین قضیه باعث شد امروز باهاش بحثم شه،برای شوهری ک از حانوادش طرفداری میکنه باید چیکار کنم

وایتکس بزنی تمیز میشه 🤣🤣🤣
جهنم کی ضرر میکنه پسره
خدا کنه زن بعدیش اوکی باشه
والا ماهم سه تا عروس داریم بالاتراز گل بهشون نگفتیم خونشون نمیریم میگیم بزار خوش باشن دوتا خواهریم تاحالا چیزی نگفتیم
ولی براخودم ۳ تاخواهرشوهر دارم یکی ازیکیشون بوتر
دقیقااا چرا برعکسه؟
مگه پدرمادر ما مادرشوهرپدرشوهر نیستن؟
مگه ما خواهرشوهر نیستیم
خداشاهده الکی نمیگم اما زنداداشام حرفایی ب من میگن ک ب خواهراشون نمیگن انقدر ماهمو دوست داریم خداروشکر رابطمون خوبه
چرا همه عروس و اینجوری نمیبینن!!
یا ماها ادمیزاد نیستیم یا اونا😂😂
همون دیگ براعروسایه ما طلاس خخخ اما براما نه
ان شالله ک نرسه هیچوقت هیچکس ب اون نقطه .
اما یوقتا اهرم فشار حالا هرجوری ک شناخت داری از طرفت خوبه
حالا خواهرشوهر من جایی ازدواج میکنه رو چشمم دارن
گوه تو شانس ما🤣
ایشالا نسل این آدم ها تموم بشه ، من نمی‌دونم دنیا چقدر داره پیشرفت می‌کنه این مملکت هنوز درست نشده
بدترین نوع ازدواج رو ایران داره
دونفر میخوان ازدواج کنن خاله و دایی و عمه عمو
همه مخالفن
مادره مخالفه کاش واقعا یه فکری بشه برای ازدواج توو ایران
الان زنداداشم با من حاملس مامانم یسره براش وسایل ببره و سربزنه بهش
اما برامن سرکوچم هستن منم استراحتم اما تو این ۶ ماه دریغ از ی بشقاب غذا
زور اومده بهش بهتر اصلا رو‌نده بهشون شکر خدا من خانواده شوهرم خیلی بدخشان خیلی زیاد خیلی زیاددد بگم هنگ مکنی ازدواج کردیم شوهرم گفت بریم شهرستان منم اجباری قبول کردم ولی بهش گفتم ب 5ماه نمی‌کشه میایم مشهد همینم شد خانوادش خیلی کند زدن خیلی زیاددددد
تازه شوهرم میگ مامانم ک گفت ببخشید من نمیتونم بهت برسم🤣🤣🤣
بهتر فاطمه خدا راضی نیست از لقمه اونا بخوری حتی آوردن هم نخور جدی میگم
اره دیگه ضررم کرد
دختره الان حداقل ی نفس راحت میکشه اعصابش راحته فردا پس فردا هم بالاخره ازدواج میکنه .نکنه هم برای خودش زندگی میکنه .
اما اون پسره انقدر بمونه ور پا و دست ننه و خواهراش ببینم چیزی بهش میدن😂😂
مامانش از مادر من جوونتره و سرحال تره
صبح اومد خونمون شوهرم گفت مامان ناهار بزار بعد برو فاطمه نمبتونه گفت ن منم نمیتونم بلند شد رفت🤣🤣🤣
خواهر نمیارن ک بخوام بخورم خخخ
این زندگی سابق من بود
مال ما سر راهیه😂😂😂نبات خورن نمیدونم . طلاس نمیدونم . والا همشون ی شکلن حالا گاهی سفید گاهی سبزه😂😂😂😂🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤣🤣🤣🤣استغفراله🤭🤭🤭
فدا سرت ، باز شوهرت هم گفت مامانم اینجوری گفته بگو برام اصلا مهم نیست
🤣🤣🤣🤣توروحت
اون میدونه کی بیاره کی نیاره اینجور آدم ها سیاست دارن
بچه ها کی گوجه بامجونش خوشمزه میشه بگه طریقه درست کردنشو هوس کردم
همیشه بشوهرم میگم خداروشکر ۶ ماه ب کسی محتاج نشدم انشالله خداکاری میکنه بقییشم محتاج نمیشم
چقدر بدده . عمدا میکردن دیگه
علنا ب پسره میگفتن طلاقش بده
حالا بچه بدنیا بیادا یسره میخواد بیاد خونه من
اره شدیدا شکم پرسته ، خیلی خیلی زوره بهش چون هربار مارو می دید منو غذایی میداد هوس فلان چیز کردم هوس بهمان چیز کردم
من حتی زندگیم خراب هم بشه حاضر نیستم باهاشون آشتی کنم
هیچکاری نمیتونی بفهمی تا خودش بفهمه
بکنی😐چرا اینجوری میتایپم خدا منو بکشه
محل نده بگو افسردگی بعداز زایمان گرفتم بی محل باش اینقدر بد اخلاقی کن ور دلت نمونه و گرنه اون میشینه تو باید کار کنی
سرخشون کن گوجه و بادمجونتو. پیاز داغ و زردچوبه و فلفل چندقطره هم ابلیمو
بخور نوش جونت
چقد بد بود خیلی بد بود اون وقتا چقد اون زندگی من نابوود شدم
پ ن پ تازه میگه نوه منه ناراحتی برو قصر بابات😕😕
من رو نمیدم ک صبحم صبحانمو خوروم اومدم رو مبل دراز کشیدم شوهرم گفت مامان هرکی میاد اینجا باید کارکنه 🤣🤣🤣🤣پاشد لیوانارو شست و رفت
🤭🤣🤣
الانشم میگ پسرمنو بدنیا بیار خودت مهم نیستی هفته پیش سراین حرفش چنان توپیدم بهش ک خودش هنگ مونده بود
اینقدر خدا به زندگیت برکت بده یعنی محتاج نشی هیچ وقت
خوب کردی .
بگو پسرررررت شوهرمه .
اگر بازم میخوای برو بیار
واقعا انشالله براههممون همینطور باشه
بگو یکی بزا بعدش بچم بچم کن
اره من حرفمو میزنم
خدایا چرا این درد پریود زایمان جر خوردن موقع معاینه رو به مردا ندادی اینقدر زبونشون بخاطر اون
۲۵۰ گرم تووی شورتشون دراز نباشه
اونو نداشته باشن چیزی نیستن بخدا هیچی
اینجور موقع ها بچشه ولی ی بشقاب غذا اوردن نه غریبس
افرین .
وگرنه دنیا بیاد رو سرته همش ورداره ببره نزاره دست ب بچه بزنی چشمت میشه اشک و خون
اخلاقمو میدونن ک حساسم گفتم بچم بیاد پشت شیشه باید بچمو ببینید
ی دیوارشیشه ای میکشم
خو چی اینجوری می‌کردن ؟؟
الان خبر مرگشون راضی شدن زندگی رو خراب کردن ؟؟
دقیقا منم بهش گفتم کاری ندارم ک بری خونشون گفتم تو پرویی بازم میری با اینهمه بی احترامی ک بهمون کردن ولی رفتو آمدی نداریم فقط همسرم در حد سلام
شوهرم کلا حرف خانوادش و بزنی قاطی میکنه،اوایل میزاشتم پای خستگی کارش ولی الان میبینم ن کلا من حرفی بزنم اینطوری میشه
نگفت تو هم فقط طلاق بگیر زرتی میرسم ب دختر میگیرم براش گفتم الان برین چرا اون موقع الان هفت ساله جدا شدم ازدواج نکرده همگام گفته سمیرام طلاق میگیره بگو‌اخه بدبخت من طلاق بگیرم چیش بتو‌میرسه
اینقدر از همشون بیزارم یعنی حتی اسمشون میاد تمام وجودم تنفر میشه روزی جرم آزاد بشه بگن برید هر گناهی دوست دارید انجام بدین من اول خانواده شوهرم و نابود میکنم
خدا سرشون بیاره ی. بچه رو نابود کردن یعنی زندگی اول من واس خودش داستانیع خدایا چ روزای شب شد هنوز گاهی اوقات خاب میبینم تو اون خونم گریم میگیره
اخه عزیزم کسی ک حرف حالیش نمیشه چطوری محترمانه صحبت کنیم
ایشالا مرگ راحت نداشته باشن جون بدن وقت مردن
من خانواده همسر اولمو تیکه تیکه مکنم همینجور ک منو میزدن میزنمشون
خانواده شوهر من کلا حرف حساب زدن بلد نیستن متاسفانه
خدا نابودشون کنه حیف تو نیس بخاطر اون دستات کثیف شه
قطعااا ندارن مطمن باش👌🏻عدالت الهی
نه دیگه روزی جرم آزاد بشه این کار رو میکنم 🤣🤣🤣 فعلا تنها قدرتم تف کردن توو چایییه
🤭🤣🤣
مادرشوهر سابقم انشاالله بحق پنج تن خاب راحت نکنه جاش بیمارستانا درد کشیدن باشه تیکه تیکه بشه
منم زیادی میگم ، من یبار مستقیم به شوهرم گفتم ایشالا همتون سقط بشید من راحت بشم 🤣🤣🤣
عزیزم من زندگیمو دوس دارم ولی با این کاراش دارم عصبی میشم لا نبودنشاش با شیفت بودناش با تنهاییام ساختم وای با این ی قلم نه واقعا نمیتونم ببینم طرف خانوادشو میگقره
🤣🤣🤣نه من تو دلم میگم همون اوج عصبانیت خندم میگیره بیشتر حرص میخورن🤣🤣🤣🤭
الهی آمین بلند بگو صدات به عرش برسه
همون دیگه . تا ب نقطه جوش نرسیدی باید یکاری کنی برای خودت برای خودت برای زندگیت
من روزی ک جدا شدم تو کوچمون داد زدم گفتم همبنو‌وگفتم روزی اینقد خوشبخت و قدرتمند میشم ک ب پای من بیوفتین ب همسایه هاشون‌گفتم این بخاد زن بگیره شماها توی تحقیقات بگین خوبه خدا ازتون نگذره دختر مردم بدبخت کنین دخترتون بدبخت میشه بعدم کل کوچه روشیرینی دادم
منم روزی این کار رو میکنم
محترمانه که میگم اینه که ظاهر کلماتت رو درست کنی که نتونه پیش شوهرت چیزی بگه.
نه اینکه هرچی گفتن تو کاری نکنی
من برقبلیه جرات نمکردم کم سن بودم آلن ب این شوهرم نکن جوری جواب پس بدن بخاطر تهمتای ک زدن بهم ب روزگار سگ بیوفتن گفتم خانوادت لاشخورن
بعضی وقتا میگم برم کارمو ادامه بدم و محی خونه نباشم (میگم برم پیش خانوادم ولی بازم میگم شاید بدتر بشه ماجرا
یعنی سما کالا کوچه رو شیرینی دادم همشون شاهد بودن چقد منو میزدن همشون برا بچم گریه نکردم برامن خوشحال بودن نگفتم برو برو اینا تورو مکشن پدرم نداشتم مادرمو ک هیچ جز مردها میگفتن فقط برو چقد منو از زیر دستو پاها اون کثافتا کشیدن بیرون مادر شوهرم میمیدی داره میزنع بقران نگاه مکرد
تو همون شهر کاری برای خودت درست کن سرگرم بشی
من تکنولوژی جراجی خوندم ااتاق عمل بودم ،دوساله ک حالم بد شد نرفتم سرکاز الان دلم میخاد برم بیرون ولی دو دلم
به نظر من خدا نصیب هیچکس نکنه ولی خاتمه زندگی دست بلند کردن رو زنه
به شوهرت بگو و برو
تو خونه نباشی و کار داشته باشی جایگاه بهتری داری و رفت و آمد کمتر و بحث کمتر
ادم چیزی نداشته باشه فقط ارامش حکم فرما باشه تو زندگیش
ناخودآگاه اونا دور میشن
تو خونه موندن و مدام فکر کردن بیشتر عصبیت میکنه
مشکلی با کارم نداره ولی ازوقتس ک حالم بدشد خیلی دارو میخورم میترسم استرسم زیاد شد کارم تو اتاق عمله میترسم
ببین چون مشورت خواستی یکی دو مورد که حرفی میزنن زورت میگیره و دلت میخواد جواب بدی رو بگو راهنمایی کنیم.
ولی ببین اول از همه گفتم بحث تو خونت بوجود نیار و اصلا به شوهرت چیزی نگو و نزار اونا بگن
راجب خانوادش صحبت نکنید اصلا
پارسال من رفتم مشهد چن روزی پیش خانوادم اومدم دیدم همه قهرن باهام سلاممو جواب نمیدن،انقد ناراحت شدم
نترس گلم بری تو محیط کار استرست کمتر میشه
تو خونه با کارای اونا مدام حالت بد میشه.
محیط کاری بیرون خیلی آدمو از بحثا دور میکنه چون برمیگردی خونه خسته ای
دوستی داری تو اون شهر؟
برات مهم نباشه سلام علیک اونا
هرکس در حد تربیت وشخصیتش رفتار میکنه
ببین هر وقت اونا ازت ناراحتن دنبال دلیلش نباش
بزار تا هروقت میخوان سرسنگین باشن تو کار خودتو بکن و اهمیت نده
بیشتر زورشون میگیره
سعی میکنم برم
تو مشهد؟؟
دقیقا
اخه چرا بی دلیل جواب منو نیده ازینکه من کاری نمیکنم و این طوری باهام برخورد میشه اذینم میکنه به شوهرم گفتم میگه ن تو بد فمیدی😐
نه جایی که زندگی میکنی
من کاری ب کارشون ندارم حس میکنم حسادت میکنن ازم
عزیزم خیلی رو اونا حساسی.
خب جواب نده به جهنم
سلام ندن
مگه مهمه که اونا از چی ناراحتن.
حتما دلیلی دارن ولی چرا باید برای تو مهم باشه
ساری زندگی میکنم،همکارام هستن
انشالله امین
با اونا وقت بگذرون
با یه دوست خوب و صمیمی و ترجیحا متأهل بیرون برو
کافه برو
پارک برو
خودتو سرگرم کن
رفتم خونشون دیدنشون از دروارد شدم سلام کردم هیچکسی جواب منو نداد
با شوهرت بودی؟
میرم بیزون،
اره
من اگه بودم جواب نمیدادن
بلند تر میگفتم اهل خووووونه سلاااااااااام
دیگه وقتی با شوهرمم نمیتونن سلام ندن که
اگر ندن شوهرم میفهمه نمیگه نشنیدن نفهمیدن یا هرچی
شوهرم فقط گفت هستی سادات سلاج کرد اونام فقط گفتن علیک
خب حله دیگه
زورشونم گرفته
خدا براشون خیر نخواد
دلم بچه میخاد حس میکنم اگ یه بچه بیاد تو زندگیم بهتر میشه
خدا به بهترین موقعیت بهت میده شک نکن
هم.نحا منو عصبی کردن عصبی شدم هزار در. مرض سرم و با انبر دستی سکونت س بار الان سر درد میشم مخم مخاد بترکه
انشاالله
ن حس نکن
😔
چرا
تورو خدا تا شوهرت درست نشده نیارع
شوهرم تنها مشکلش همینه
بمنم همینو گفتن آوردم گووووووو تر شد
ای بابا😔
خب همسر منم همین بود کم کم بخرفشون کرد منو میزد کمک شکاکش کردن اوههههه
خاک تو سرشون کنن انشاالله خدا سر دختراشون بیاره تا بفهمن دختر مردم نوکر درخونه باباشون نیست
ببین خانواده شوهرتو باید برا خودت نگه داری یجوری
چون واقعا اگر باهات لج کنن اذیت میشی
ولی اگر پشتت باشن شوهرت هیچکاری نمیتونه باهات بکنه
خاهرشوهرام برا شوهراشون دعا کردن دهنشون بستس شوهراشون اب میخوردن میلرزن ازشون
بخدا من تو جدایی بودم دامادشون اومد گفت حیف تو برا اینا بودی بیا من می‌گیرمت مخاستم بخاطر بلاهای ک سرم آوردن اینکارو‌لکنم بعد گفتم ولش کن دوتا دختر داره اما اونا ب بچه من رحم نکرد من واگذار خدا کرم
عزیزم الانم باهام لج ن،خاهرشوهرم بچه هاشو میاره خونمون بزنن وسایلامو بشکنن یبار پیانومو انداختن زمین خرد شد،بعد بچش گفت مامانم گف رفتین خونه زندایی وسایلاشو بشکنین
اصلا اینجوری نیست عزیزم ، من این روش رو رفتم وقتی ازشون خواستم کمکم کنن برام مادر پدری کنن گفت مقصر خودتی پسر ما خوبه
خانواده شوهر باید در حد خانواده شوهر بمونه اصلا نباید باهاشون صمیمی بشی
کارت ب اینجا کشید ازش تعهد میگرفتی
فامیل شوهرت ساروی هستن؟ قبل ازدواج شناخت نداشتی؟
چه احمقایی من شنیده بودم مردای شمالی خیلی زن دوستن
من شوهرم ماه دوم بارداری بودم اخلاق مسخرش شروع شد خانواده اش هم هی این آتیش رو بیشتر میکردن
نگفتم صمیمی بشی
گفتم نگه داری برا خودت
تهد چی من داشتم طلاق مکرفتم
اره اگه زن بگه چشممممم چشممممم چششششمممم اره ، کلا طایفه خانواده شوهرم عوضی تشریف دارن زن براشون در حد آشپزی و کلفتی برای خانواده شوهر خوبه
من مثل خودشون نشدم بهشون زور اومده ، مادر شوهرم از هر روشی پیش می‌بره فقط پسرش با من جنگ کنه
ببین دوسه تا چیز رو نقطه ضعفت نکن لطفا یکی وسایل خونه
یکی خرید شوهرت برای خانوادش
به شمال و جنوب نیست کلا مردای ایرانی غریب کش هستن بزرگترین اشتباه اینه آدم دخترش رو راه دور شوهر بده حالا استثنا هستن خانواده هایی که از غربت عروس سو استفاده نمیکنن
فایده نداره ، بازم یه جوری دیگه اذیت
نقطه ضعف نباید دستشون بدی عزیزم
اره همشون ساروین،من دانشگاه ساری قبول شدم برای کاراموزی میرفتم بیمارستان اونم همونجا بود منو دید و چند بار مستقیم ب خودم گفت و گفتم نه،پدرم ک اومده بود ساری برای کارام ک انتقالی بگیرم بهش گفت تحقیقم کردیم ازشوهرم همه تعریف میکردن منم شناخت نسبی داشتم ولی نمیدونستم دهن بینه
خدا لعنتشون کنه
نه میگم دوباره برگشتی
من از روز اول ازدواج از در دوستی با مادر شوهرم وارد شدم واقعا دوست داشتم توو شهر غریب باهاشون خوش باشم
ولی خودش دشمنی رو یادم داد نشون داد جنبه و لیاقتش رو نداره و ندارن منم قد لیاقتشون بهشون ارزش دادم و میدم
خودشم می‌دونه دنیایی تلاش کنه از من عقب تره هم از من هم خانواده ام
انشااللع خدا ازشون نگذره
باید با پنبه سر ببری البته منم زیاد بلد نیستم از خانواده ش اصلا تو خونه صحبت نکن حتی بعضی وقتا ناراحتی چیزی دارن اظهار تاسف کن رازهای خانواده خودت هم پیش شوهرت نگو مثلا با خاهرت حرفت میشه یا یه مشکلیتو خانواده تونه اصلا بهش نگو جوابشون رو مودبانه و با خنده بگو و اینکه باهاشون صمیمی نشو و رفت و آمدت هم کم باشه از قدیم واقعا راست گقتن دوری و دوستی
به شوهرم گفتم پدر مادرمو از خونه بیرون کردی ایشالا سرتون بیاد یکی بیاد توو زندگیتون حسرت دیدن خواهرت رو به گور ببرید با خودتون
برامن وسایل مهم نیست ازین ک یاد میدن بیان وسایلامو ناقص کنن بدم میاد ن گلم من ازون دخترانیستم ک ب شوهرم بگم چیی برا خانوادت نگیر اصلنم نگفتم چرا میری خونشون
کاش بودم تو همون مشهد😔
آفرین.
خب اگر شکست هم چیزی نگی دفعه بعد نقطه ضعفی ندارن استفاده کنن.
بعضیا عقده درونشون رو برای دیگران تخلیه میکنن
بعضی ادما شخصیت و شعورشون و زیر پا له میکنن
منم ازدواج اولم تو غربت بود خیلی اذیت شدم یه روز از ته دلم از خدا خاستم شوهرم به جدایی راضی بشه چون اصلا به طلاق راضی نمیشد یه ماه بعدش خیلی سریع همه چی جور شد و طلاق کرفتم واقعا ازدواج راه دور اشتباه محضه
گاهی اوقات بد نیست
اگر از دوتا خانواده دور باشی
من تک دخترم عزیزم کسیو ندارم باهاش درد و دل کنم مامانمم ک ازم دوره
چه بد بیچاره مادرو پدرت
اصلا به مامانت نگو غصه میخوره.
ان شاء الله درست میشه
من چیزی نگفتم خود پسرش بچه بود گفت بهم،منم ب روشون نیاوزدم
اره آخرم شوهرم گفت میخواستن بهم محبت نکنن ، خیلی بیشعورن خیلی
حالم از اول و آخرشون بهم میخوره
خیلی سخته عزیزم.
بعضی مردا زیر دست آدم مناسبی تربیت نشدن
ای بابا،اره سخته مت پدرم گفته بود بهش ک عروسی کردین باید بیایین مشهد شوهرن قبول کرد ولی بهش انتقالی ندادن ک بیاد بابامم گف اشکال نداره زندگیتو بخاطر این چیزا خراب نکن،الان پدرم اززین ماجرا خبر داره ولی مامانم نه،بهش هشدار داد
البته من سال آخر یاد کرفتم چطور با خانواده شوهرم کنار بیام اونا رو بکشمون سمت خودم ولی چون شوهرم خیانت کرد دیگه تموم کردم همه جیو شما فقط مشکلت دهن بینیه شوعرته سعی کن اصلا حرفشونو نزنی در ظاهر باهاسون خوب باشی تا حساسیت شوهرت کم شه چون هیجوقت از خانواده ش دست نمیکشه
ن نمیدونه
یه سری خط قرمزا باید تو زندگی بزاری.
من رو یه سری مسائل اگر اتفاق بیفته آمپر میچسبونم ولی درغیر اون موارد آرومم
چه انسانهای پستی
الان خوشبختی؟؟
خوبه که بابات میدونه خیلی خوبه
یه مرد وقتی تهدیدش کنه عالیه.
ماکه مردی نیست برای تهدید خودمون باید درست کنیم
من دوباره ازدواج کردم با همشهری خودم و خداروهزاران بار شکر خوشبختم با خانواده همسرم مشکلی ندارم خداروشکر
دقیقا
چرا دارم شوهر م جرات بی احترامی و بی حرمتی و نداره
خوبه دیگه عزیزم
پس بحثو کم کن آرامش خونت برگرده
مادرشوهرتم درس میکنی کم کم
خداروشکر
خوبه اگه همسر سابقم دراین حد مثل شوهر شما بود هیچوقت جدا نمیشدم باید روی خودت کار کنی فامیل شوهر رو برای خودت بزرک نکنی سرکار برو دوست پیدا کن
بهش گفت اینبار هستی گلایه کنه میام دستشو میگیرم میبرم حواستو جمع کن انقدم میترسه از پدرمه چون چیزی نداشت خونه ماشین جهیزیه همشو بابام خرید برامون،الان اوضاعش خوب شد قبلا متوسط بود
خداروشکر،انشاالله که همیشه شاد و خوشبخت باشی عزیزم
چقدر داشتن یه پدر خوبه بخدا
خب پس مادرشوهرت و خواهراشو خودت مدیریت کن گلم
ممنون عزیزم برای زندگیت تلاش کن ان شاء الله آرامش و خوشبختی مهمون همیشگی زندگیت میشه
مادرشوهرم به شوهرم گفت اگ میبینی زنت پاشو از گلیمش دراز تر میکنع بزنش فک کن ی همچین موجوداتین اینا
رک جواب نده
خب بگو دستت بره بالا زندگیو تموم شده بدون.
اره خدا سایه همه پدرارو رو سر یچه ها نگه داره
عزیزم اینا اصلا حرف حالیشون نیست ،فقط فحش دادن بدن دریدن
باید کادوش کرد تحویلش داد
انشااله عزیزم با دعاهای شما،دعا کن برم ازین شهر راحت شم
مدیریت به معنی بله و چشم نیست گلم

ینی سعی کن کمتر تو زندگیت بیان و دخالت کنن
جرات همچین کاری و نداره
خداروشکر
من همیشه سعی کردم در حد اعتدال باشم،ولی اونا کلا خواستشون خراب کردن زندگیمع نمیدونم هدفشون جیه
ان شاء الله برید مشهد.
سعی کن انتقالی ‌شوهرتو جور کنی
آشنا پیدا کن منتقل بشه
انشاللله،
سماجان خدانکنه
سلام عزیزم جریان چیه
من نتونستم کانل بخونم تایپک رد
عزیزم ب شوهرت بگو یاخودت جوابشونوبده یامن بایدجوابشونوبدم اگ فکرمیکنی من جوابشونوبدم بهشون بی احترامی میشه پس خودت حوابشونوبده نزاربمن برسه
دخالت خانواده شوهرک هس امااگ نمیتونی جوابشونوبدی کم محالی کن یایچیزی گفتن اخم کن ک حداقل بفهمن کارشون حرفشون اشتباه بوده
نمیدونم چندوقته ازدواج کردی امابدون هرجوربگیری تااخرهمونجورمیشه همین الان باهاشون اتمام حجت کن اولم باشوهرت
منم نمیتونستم جواب خانوادشوبدم اماخب بی محلی و اخم میکردم بهشون شوهرمم خیلی وقتاجوابشونومیدادامامتاسفانه پوستشون کلفته ب روی خودشون نمیارن و بعضی وقتام چیزی نمیگفت و من حرصم درمیومداماازوقتی بچم اومده سره خودمون نمیتونم چیزی بگم امابچموبهانه میکنم کوچکترین حرفی بزنن سربالاجواب میدم خوششون میادبیاد بدشونم میادبیادشوهرمم سره خواهربرادرش ن فقط سره مادرش بهم میگ سربالاجواب نده امابهش گفتم من روبچم حساسم بگوسره ب سرمن نزارن
مشکل شما رو منم دارم هرچی بی محلی می‌کنی بدتر می‌کنن ، من ۳ سال سعی کردم دور باشم از حاشیه اینا کاری به کارشون نداشتم که کرم نریزن بدتر شد ، الآنم که قهرم بازم مادرش دنبال بهانه اس
جون به جون بعضی خانواده ها کنی حرومزاده بودن ازشون می‌باره
دنیای دوری کنی باز باید یه شری داشته باشن
ن کاری ب کارشون نداشته باشی و دوری کنی بیشترب دستوپات میپیچن بایدپیش دستی کنی
دوروزپیش مادرشوهرم زنگ زدب شوهرم داشت حرف میزدگفت مریضی اومده بیرون درنیایدحالامیدونه من هرروزبایددربیام بیرون ی دوربزنم الان منتظرم فقط بمن زنگ بزنه بگ نمیایداینجامیخوام بگم ن مریضی هس نمیخوام دربیام بیرون
عزیزم باید بزاریش وسط کلی هیزم آتیشش بزنی
خاکسترشم بفرستی برای مادرش😘
برای آزادی از قوم شوهر برای یک زندگی آروم ☹️برای دخالت نکردناشون ،برای زودتر رسیدن نسل انقراضشون
آخ گفتی خدا نگذره ازشون
کوماکه داریم نسلشونوزیادمیکنیم😅😅😂
خودشون اجازه بهت نمیدن دخالت کنیا اصلا ، حتی شوهرم میاد دخالت کنه بهش اجازه نمیدن ، یا یه کاری رو انجام میدن بعدا میگن ولی به خودشون اجازه میدن توو کارت دخالت کنن
کلا حرف نزنن میمیرن ، اینقدر من از خانواده شوهرم بیزارم یعنی توو زندگیم تا حالا از کسی اینقدر بدم نیومده بود
یعنی حتی شماره تلفنشون رو گوشی شوهرم می افته دوست دارم فحش ببندم بهشون
خدا لعنتشون کنه😔😔😔
گیریه مشت جلبک افتادیم
حالم چیه لجن

سوالات مشابه