Ooma
پرسش (1401/07/05):

بچه ها بیایین کمک واقعا دیگه مونده چیکار کنم آخه چقدر ظلم

بچه ها بیایین بهم بگین چیکار کنم
خانواده شوهر من هر کاری براشون انجام میدم انگار ن انگار فقط ب ظاهرن ولی دیگه ظاهرشونم عوض شده ،همه جوره احترامشون دارم و بهشون سر میزنم و هواشون دارم ولی اونا اصلا من و شوهرم براشون مهم نیستیم حتی اوایل نمیتونستیم تلویزین بخریم اونا دوتا داشتن گفتن ن پسر کوچیکم میگه برا اتاقم ،ی وام بهمون قولش دادن ولی موقعی ک آماده شد دادنش دخترش ،الانم ب همه ی واحد آپارتمان دادن و همه فروختن ب جز ما ولی آمدن واحد مارو دادن ب پسر بزرگش ک دختر خالش زنش و میگن اون مشکل داره و...در حالی ک همین دختر خالش من الان دو سال ازدواج کردم فقط دوبار دعوتش کردن آمده خونش وگرنه هیچ..... الان ب من میگن طلاهات بفروش برو خونه اجاره کن ولی واحد باید دست دختر خواهرم باش

سلام چه دردت شبیه درد منه حس میکنم منی
دقیقا عروسی خاله شوهرم بود ب من گفت نمیخواد برا چیت ارایشگاه ولی دختر خودش و عروس و همه رفتن ارایشگاه فقط من بودم ک نرفته بودم مونده بودم مادرشوهر آرایش میکردم چون اون مونده بود بچه های دخترش بگیره تا اون بره ارایشگاه و بچه منم گریه میکرد
تواین موارد فقط پسرشون میتونه حقشو بگیره
فکر کن همش آویزون مامان من هستنا
یعنی گوشی می‌خوان مامانم چک میده پیش دوست خودش براشون میخره
طلا می‌خوان میرن پیش آشنا مامانم رو حساب مامانم برمیدارن
پارچه می‌خوان همینطور
وام می‌خوان مامانم ضامنشون میشه
باورت میشه؟
بعد پیش خودشون نمیگن که بزار ب حرمت مادرش یکم احترام دخترش و داشته باشیم
جای تو بودم کامل قطع ارتباط میکردم
مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان
ولشون کنین به دردتون که نمیخورن محبت که نمیکنن انرژی منفی هم هستن چرا ارتباطو ادامه میدی
شوهرمم کلا باهاشون قطع ارتباط کرده
واحد ب نام کیه؟
درد خیلی بدیه
خوب پر رو شدن
خیلییی
اما من س ماه محل سگ بشون نمیزارم
همشون ب اسم پدر شوهرم بود اونا ب بهانه ای از اسم پدر شوهر درش بیارن فروختن حتی خواهرشوهرم
بعدم راحت بگین بهشون نه به ما خونه دادین نه کمک کردین
به شوهرت بگو یا رومی روم یا زنگی زنگ
بگو یا حقتو بگیر و ارتباط داشته باش یا عطاشو به لقاش ببخش رهاشون کن
بخدا هر چی بی محلی کنی عزیزتری
بگو وظیفه مرده ک خونه زندگی برا زنش درست کنه
ن وظیفه من
تصور کن من شوهرم النگوهام و فروخت داد پیش خونه
بعد گریه اش گرفت گفت دلم نمیاد دستت خالی باشه ی چک سفید امضا گذاشت پیش طلا فروش اندازه چهل میلیون برا من النگو ب روز خرید
تا جاریم دید چنان دعوایی راه انداخت تا از ترس رفتن ی جفت گوشواره و انگشتر خریدن براش
اینم اینقدر صاف و بدبخت
اونا چون شما خونه داری دیگه ب شوهرت خونه ندادن
امیدشون ب خونه شماست
بهشون گفتم همون عروسا براتون خوبن ک پشتتون بد میگن حقتونه من بدردتون نمیخورم حالا مث سگ منتم میکشن البته من بابام بهشون زنگ زد ریییید ب هیکلشون ک میام ابرروتون میبرم
چ بدکاش شماهم اینکارومیکردین همشون اینا شناخته بودن من بودم توشرایط مشابه واحدمون میگرفتم باهر زوری بعدم چندوقت بعدمیفروختم و یکجادیگه میخریدم چون زور داره چیزی ک مثل ارث ب همه داده شده ب شماندن
دقیقا مث اینا و ما
آفرین
کاش میشد که نفهمند ایشون خونه دارن
دقیقا شوهرمم بهشون گفته حتی فامیلمم عوض میکنم ک دیگه ن من ن شما
همه همینطورن تقریبا عزیزم
هرکسی ی طور تو عذابه
من فقط میگم حالا که حقتونو نمی‌دن بهشون بگید و قطع ارتباط کنید
ها دیگه قطع ارتباط کرده باهاشون
هییی درد من داشتی چی
مگه براشون مهم
فقط زندگی پسرش ک دختر خواهرش زنش مهم
با تو چیکار کردن
منم الان فروختم برا رهن خونه گفتم فدای سر شوهرم ولی اونا اون عروس ک محل هیچ بهشون نمیده ب داشتن بردن تفریح
من شوهرم ماشین سنگین داشت با برادر بزگ شریک بود برادر رفت پشت سر هرچی بودن زد بنام خودش و الفرار برا مشهد شوهرم موند فقط ی موتور ده سال کار کرد براش هیچی بهش نداد الان برادر بزرگ میخوان اما من شوهرم اصلا نمیخوان میگن حق برا چیتونه
مث من شدی ک طلاهام دادم ماشین تا شوهرم تو خط کار بکنه ی نون در بیاره
ها از بس هم من هیچی ازشون نخواستم حتی ی قاشق نداشتن و ن جشنی و ..‌‌هیچی فقط ی واحد بود ک اینم میگن باید اون داخلش باش حتی شوهرم میگه پ قولنامش بهم بدین میگن ن مگه اعتماد نداری
اینجا دیگه باید شوهر وارد قضیه بشه
باید در مقابل پدر مادرش ک میگن برو تو خونه زنت بشین بگه من دوست ندارم تو خونه زنم زندگی کنم
یا دلم نمیخواد تو خونه ای بشینم ک اجاره شو زنم با پول طلاهاش داده
عزت نفسم میره زیر سوال( حالا مثلا ها😁😅)
اما من همش نفرینشون میکنم ب زمین گرم بشینن بحق همی روز
من بابام فامیل روش نمیشه اصلا ب روشون نمیاره
ن من اینا مث سگ از بابام میترسن
مگه نمیگی ب همه بچه هاشون ی واحد دادن؟ ب بردار شوهرت ندادن ک رفته تو واحد شما؟
میگ دادن فروختش
اومد تو واحد اینا
خو میخواسته نفروشه یعنی چی وا
ما فک نمی‌کردیم دیگه تا این حد باشن الان ۳ سال بود همین جاری بزرگ مجانی داخلش بود خودمون شهرستان کرایه می‌دادیم ولی ب روش نیاوردیم الان ک خودمون خواستیمش اینجور دم دراوردن
خوب این از سیاست زنشه
فامیل خیلی نزدیکیم نمیشد نفهمن اتفاقا روزی ک خونه خردیم پدر شوهرم برام خریدش
اصلا برات مهم نباشه هرچی زیر منت نباشی راحت‌تری بارتم سبک تره
طلاهات بفروش ولی زیر منت نرو بهرحال اینا واسه روز مبادا بوده
خداروشکر که خودتون دارید نمیخادم برید زیر منت همچین آدمایی
خدا به خود آدم بده فقط همیشه
همی ب روشون نیوردنا بعد میشن درد رو دل ادم میشن ذجر من کشیدم اینا الان درکت میکنم
من تا الان اصلا دخالت نکردم فقط شنونده بودم ولی شوهرم بهشون گفته ن میشناسمتون ن منو بشناسین و دور زندگیم نبینمتون برین تا دختر خواهرت گل ب سرتون بزن
عزیزم یک قهرصوری راه بنداز برو خونه بابات الکی بگو طلاق میخوام حالا ک شوهرم ارزه خونه گرفتن نداره ازاومورم شوهرت بگودست ازسادگی برداره بره خونه اونا دادو بیداد ک دیدین زندگیمون خراب کردین واسه یک خونه انشالله جواب بگیرید انقد مظلوم بودید ک اینا پرروشدن
اتفاقا زندگی خودت و شوهرتو بخاطر هیچی خراب نکن. رابطتتونم پیش بقیه زشت نکنین واس چیز بی ارزش
خوب پس ولشون کن دیگه هیچ مهم نباشه برات
فقط قطع ارتباط فقط
اتفاقا همین بهشون گفت اونا گفتن مردم حرف درمیارن شوهرمم گفت چطور حرف درنمیارن بگن مگه من پسرتون نیستم ک هیچی بهم ندادین
ببین همیشه فکر کن خونه پدر شوهرت گداهن هیچی ندارن و اصلا نداریشون ترکشون کن
ب دختر و پسر همه دادن همه فروختن زمین خریدن الان اینم زمین خریده میگه تا پول گیرش بیاد و زمین بسازه باید تو ابن خونه باش شوهرمم میگه نقششون الکی میگن اگر راست میگن قولنامش بهم بدن میگن ن قولنامه هم نمیدیم
حالا من باردارم شوهرم گفت نگی بهشون منم گفتم باش نمیگم تا بزرگ بشه گفتن برا چی نگفتی میگم شماها ک اون عروسات برات مهمن ما ک مهم نیستیم بچمون هم مهم نباشه
یعنی کافیه شوهرت ی ماه بهشون محل نده میسوزن
فقط شوهر مهمه رفتارش چطور باشه با خانواده خودش
دقیقا
ماهم همین میگیم بعد ماک گفتیم میخواییم بیاییم توخونه مادر شوهرم گفته الکی میگه میخواد بفروش وگرنه نمیاد در حالی ک نامه انتقالی شوهرم داده بودن دست خودشون
فقط برا منم دعا کنید
ک هم عروسم ک حق منو شوهرم خورد ب زمین گرم بشینه فقط فلج بشه همین بحق همین روز ک شهادت امام رضا
چقدر من حرص میخورم از بی عدالتی و پرویی بعضیا
خو زنیکه خونه خودتو فروختی پاشو برو بیرون مثل کنه چسبیدی
بخدا همون خونه رو میخاد
این زمین خودشم بسازه میده اجاره بلند نمیشه
این خط این نشون
اره من دیدم هم عروس منم اینجوری
حامله ای عزیزم چند وقتته
ایشالا درد بی درمون بگیره
اره فدات تازه فهمیدم
خداروشکر تاالان خودم همه چی داشتم الان خودم پول رهن جور کردم و خونه اجاره کردیم ولی آدم از بی عدالتی ها دلش میگیره اونم وقتی هیچ جوره براشون کم نزاشته باشی حتی چند وقت پیش مادرشوهرم حالش بد بود خودم بردمش با بچه کوچیک ی هفته تا عمل کرد‌‌‌...دختر خواهرش ک عروس بزرگش حتی ی زنگ ب گوشیش نزد بعد اینجور میکنن از اون طرفم من دور کاری اون بودم شوهرم ب بچم شیر میداد میومد بهش میگفت زن زلیل آخه چرا از قهر خدا نمیترسن
خداکنه
دقیقا
الان بحث مادیات نیست بحث دل شکستن ادم
واقعا بخدا من انقد اذیت کردن بخاطر برادر بزرگه با زنش
مبارکت باشه خوب میکنی به کسی نگو اصلا
من تا پنج ماهم شد دیگه گفتم کسی نمیدونست اینقدر راحتتر گذشت تازه من مشکلی با خانواده ها ندارم ولی در کل مثل راز باشه برات شیرینتره ♥️♥️♥️
از خداشون
آخه از اول با ازدواج ما راضی نبودن الان پذیرفتشون انگار سوری و دلشون خنک میشه ببینن ما مشکل داریم شوهرمم بهشون گفت مگر توخواب ببینید اتفاقا میتونم شما رو نخوام ولی زنم رو نه
اونا خونه زمین چندتا دوتا ماشین سنگین میگن ندارن بدبختن رفتن مزدا پدر شوهرم هم بهشون داد اما ب ما هیچ شش متکا و دوتا تشک دادن جهاز شوهرم
قربونت برم عزیزم اره خودمم نمیگم
خب فداسرت ولش کن پس . ب محضی ک اونا خونه تحلیه کردن ثانیه دیگه نذاریدبفروشیدکاری ازدستتون برنمیاد تن خودتون وبچه هاتون سلامت
دو سال پیش همین برادرشوهرم ب شوهرم میگفت این زن پول نداشته باشی میره در حالی ک اندازه خودش و باباش من پول داشتم الان خودش و خانوادش میگن اگر خونه شما نباش ک داخلش باشن زنش ولش میکنه میره شوهرمم گفت خدا جای حق ،حرفی ک اون ب من زد الان سر خودش امده
ببخشیدا خوب تو هم بیخود میکنی اینقدر میرسی بهشون وقتی میبینی جواب خوبی رو با بدی میدن چه کاریه میکنی محلشون نده دیگه زنگم نزن کلا جواب سلام اینا گناه کبیره س
منم نمیخواستم بفهمن ولی شوهرم گفت تا بفهمن ب درک
تازه حقتو خوردن مال شوهرتو بردن طرف اونم گرفتن زور داره بحدا
خدا پدرتو نگه داره دم بابات گرم ♥️♥️♥️
تا بوده همین بوده از گذشته تا بحال
قدر عروس مهربون و باوقار رو نمیدونن
ولی واسه عروس پاچه دریده سرشونم میدن
بهترین کار خط زدن همچین افرادیه
اصلا به روشون نیار
خدا رو شکر که محتاجشون نیستید
خوبیتو صرف ادمای باارزش زندگیت کن
بزار تا میتونن بریزن تو حلقوم عزیز دردونه هاشون
همین که شوهرت میخوادت ینی زندگیت بهشته
پس خودتو با حماقتای اونا سرزنش نکن
اونا راهیه که خودشون انتخاب کردن و دارن پل های پشت سرشونو خراب میکنن
ولی شما وجدانت آرومه چون میدونی بدی نکردی
ان شاءالله که هیچ وقت محتاجشون نشی
خدا برات بهترینا رو بسازه
اره اتفاقا شوهرم بهشون گفت اگر طرفم بیایین حتی اسمم تو شناسنامتون پاک میکنم اونا هم از این و آن سراع میگیرن
دعا کن بگو خدا چیزی ک اونا ازم گرفتن صد برابرش بهم بده منم فقط دعام همین ولی نفرین ن
دقیقا همینه
هر کسی به ناحق زندگی کسی رو قضاوت کنه یا سرزنشش کنه خدا به سرش میاره
شوهرمم دقیقا همین میگه ،میگه اگر غیر این بود قولنامش بهم میدادن دارن الکی میگن هر چند منم این چند ماه سختم ک اون خونه نمیده اونم بعد س سال ک مجانی نشسته کلا مال خودش میدون خونه رو
اینم ب من ندادن😂
خانواده شوهرمنم‌همین کوفتن...ازشون دودی کن وتمام
سلام، انشالله خونه رو بهتون بدن
دوری
بعدشم وظیفه تونیست که واسه شوهرت خونه فراهم‌کنی وظیفه شوهرتهههه...پس دخترواسه چی ازدواج میکنه
اصلا ب هیچ عنوان طلاتو نفروش و اینکه ارتباطتتو قطع کن و شوهرت خودش توان اجاره رو داره میده اگ نداره یکم کمکش کن ولی پررو بازش نیار فردا پس فردا حرف خانوادشو بزنه
مامان مبین جان،،، دیروز هم ازت سوال پرسیدم، لباسی ک تن مبین کردی، از پیج خریذی؟ یا سیسمونی فروشی ها؟!
تو احترامتو داشته باش... شما مثل قبل باش ...شوهرتون باید همیشه برا پدر مادرش باشه در هر صورتی
حق به گردنش دارنننن حق اعتراضم نداره
ولی حقی به گردن اونا نداره دیگه

ولی به نظرم منت هیچکیو نکش و از هیچکیم انتظار نداشته باش. که اینجوری دلت نگیره و دلخوری پیش نیاد
از هیشکی انتظار نداشته باشید.
اگر خالي کنن،شوهرم میگه ی وام سنگین دارن میخوان رو سند خونه بگیرن ک اگر وام بگیرن دیگه خونه ازرش هیچی نداره ک بخواد تو رهن وان سنگین باش
منم دلم خونه از دستشون خواهر چی بگم بهت 😥
عزیزم منم اول نامزدی مادر شوهرم خیلی هوامو داشت مثلا منو خر کنه پیشش بمونم حمالی کنم براش منم نقشه اش رو فهمیدم محل نکردم
دیگه باهام دشمن شد یکسره شوهرم و پر میکرد مینداخت به جونم حتی براش مهم نبود من باردارم به صورت تونست منو از چشم دخترشو شوهرش انداخت خداروشکر بعداز تقریبا ۳ سال نزدیک به ۲ ماهه قط رابطه کردم باهاشون خونمم میان من میرم توو اتاق شوهرم از خانواده اش پذیرایی می‌کنه
میگفتم پدر مادر شوهرمم گردنش حق دارن بزار هرچی میخوان بگن اونم اینا ک برای عروسی من حتی نیومدن و ...
من بابام تازه دو هفتست فوت کرده همه این دو هفته مراسم داشتیم پنجشنبه ها سر خاک رفتیم ولی فقط یک روزشو اومد و اصلا حتی یه تسلیت هم نگفت بهم ،چهارتا هم خواهر شوهر دارم اونام هیچی به هیچی ......
تازه من حاملم هستم حتی یکبار نپرسیدن حالت خوبه یا بده
منم دیگه بی اعتناشون میکنم هر جا که ببینمشون
احترام گذاشته که اینجوری شدن بعضی ها واقعا لایق احترام نیستن باید با خودشون مثل خودشون برخورد کنی
به شوهرمم گفتم بچم بیاد دنیا هیچکدومشون حق ندارن بیان ببینن بچه رو ،چون وقتی ناراحت بودم نبودن تو شادیمم نمیخوام باشن
دقیقا
فدا سر بچه ات ، بچه ات هم دنیا اومد نزار ببیننش
تا این حددددد
که تا اخر میری تو اتاق نمیایی بیرون ??
روح پدرت شاد
اره دقیقا
شوهرم میگه همین داداشم چندین سال دنبال بچه است چطور میتون حق بچه منو بخوره ک خدا پاش بنویس
اره خداروشکر شوهرم واقعا جاش تو بهشت و ب خاطر اون بودم ک احترامشون میکردم ولی اون میگه اگر منو دوس داری مث خودشون رفتار کن
زمین گرده عزیزم
خوبی ک از حد بگذرد نادان خیال بد کند😑 چرا با اینکه باهات اینطورین انقد خوبی میکنی نکن خواهر اینا فک میکنن دور از جونت احمقی برا این پررو تر میشن روز ب روز و جوری رفتار کردی ک فک میکنن فرق خوبی و بدیو نمیدونی
عزیزم خداپدرتونورحمت کنه....این قضیه فقط مال شمانیستتتت مطمئن باش یه روری اوناهم به سرشون میاددددد
اون موقع از لج من میدونم میان ولی قسم خوردم نزارم بیان
نه نمیام بیرون ، جالبه از بیرون شام میگیرن میان خونه من میخورن از رو نمیرن منم باز نمیام بیرون به شوهرمم میگم اگه غذا رو پدر مادرت میخرن برای من چیزی نیار نمی‌خورم
محل سگ بهشون نذار بی محلی کن مثل خودشون
این حرف مال موقعی میشه که هیچی بهت ندن ولی محبتشون باشه منم اگه کمک خرج شوهر معلمم نباشم که گوشه خیابون باید بخوابیم
پدر شوهرم ی زمینشو بفروشه میتونم ی خونه تو بهترین محله اصفهان بخرم ولی ازش توقعی ندارم همین که دوسم داره برام چای میریزه احتراممو داره کافیه ولی وقتی سوزن بکنن تو بادکنک زندگیت دیگه احترام بی احترام
منم وقتی بارداربودم‌مادرم فوت‌کرددرکت میکنممم گلمممم..من جاریم سقطم کردم تا۳۰رورزنگم نزددددد الانم یادم‌نمیره هیچوقت یادم‌نمیرهههه
اینا چون من کوتاه امدم ک کل زندگیم از خودم بود دیگه وظیفه میدونن
ممنونم عزیزم ...
اره دیگه گفتم مراسم شادی هم داشته باشن من نمیرم
بگو همون جهیزیه ام توو قانون با پسرتونه من اگه آوردم لطف کردم بهتون
فدات
بحث مادیش نیست عزیزم
آدم دلش میشکنه میبین جواب خوبیش اینجور بدن حیف ب خدا همین آدمان ک باعث میشن خوبی بمیره
خونه هم بهت میدادن مطمئن باش اینقدر اذیتت میکرد خودت دو دستی بهشون پس بدی اینجور آدم ها هرکاری برای آدم کن صدبرابر شو پس میگیرن
پول رهن جور کردیم خداروشکر ی خونه خیلی خوب با ی قیمت خیلی عالی خدا سر راهمون قرار داده صاحب خونه میگفت ۱۰۰رهن با ماهی ۳ ولی یهو دلش رحم آمد ۵۰ با ۲۳۰۰بهمون داد
روحشون شاد ،اره واقعا خیلی سخته
حتی غریبه ها همسایه ها اومدن بهم تسلیت گفتن من اون همه جیغ و داد میکردم حداقل دستمو گرفتن دلداریم دادن ولی مادر شوهرم همینجوری انگار برای رفع تکلیف اومد نشست اصلا نه تسلیت گفت نه حتی تو اون شرایط حالمو پرسید واقعا نمیدونم چی‌بگم خودم دلم شکستس اونم بدترش کرد
ببخشید گلم ندیدم سوالتون،بله از اینستا سفارش دادم دوختن
من حانواده شوهرم خیلی ازچشمم افتادن مادرشوهرم۲۵روزه نیومده خونم...پریروزتوکوچه خواهربزرگمودیده بهش گفتهههه خواهرت که من باشم منوجواب کرده گفته نیاخونممممم...درصورتی که من‌همچین حرفی نزدمممم..بهش گفته بودمیرم شکایت خواهرتوپیش پدرتون میکنمممم گفتم جاریم به خونشون میگه طویله چراشکایت اونوپیش پدرش نمیکنننن بعدمنکه حرفیم نزدممممم بایدبدن شکایتمووووبکنن
خیلی سخته گلممم میدونمممم...کاملادرکت میکنممم
موندم تو این دنیا چرا همچین ادمایی هست اولا مسکن و پوشاک و خوراک ب عهده مرد خونس وقتی میاد ی زنی بگیره میدونه باید اایندشو بسازه و مسئولیتشو قبول کنه و خانواده شوهر بخاطر اینکه یکمم اول کار کمک کنن ی باری از پسرشون کم میکنن حالا یا خونه میدن یا کمک مالی میکنن اینا چقد پررو و بی بند و بارن ک ن تنها کمک نمیکنن تقاضا هم دارن و جالب اینه تو باز میری کاراشونو میرسی
بحث انتظار نیست
اگر ب همه نمیدادن حتی دختر آدم انتظاری نداشت ولی وقتی ب ۳پسر و ۱دختر بدن فقط ب شوهر تو سهمش بدن ب دختر خواهر خودش دیگه آدم ناراحت میشه
خدا ب دل شما هم آرامش بده گلم
دوری و دوستی
نه زیاد رو بده که دیگه هیچ حسابت نکنن
و عادی بشن
نه خیلی سنگین که باهات در ارتباط نباشن

بهشون بگو محتاج شدین به درد و مرض افتادین برو ول دل همونا اسم منم نیار چون دقیقاً این آدم ها شادی هاشون برای بقیه اس درد و مریضیشون برای ما
دقیقا ب منم میگفت دستپختت عالیه و منم کل آشپزی با من بود و تو جمع خیلی هوامو داشت فقط چون میخواست منو خر کنه ک دهنم بسته باش
خداروشکر برات خیلی خوشحال شدم بهشون رو نده ولی مامان مبین
و کااااش کااااش هیچوقت نمیگفتی و لو نمیدادی ک خونه داری بین خودتو شوهرت میموند
روح پدرتون شاد عزیزم پدر شما خودش اینقدر خوب بوده ک نیازی ب تسلیت اینا نداره گلم
چه جالب.
خودمو یه لحظه جات گذاشتم سما
من واقعا نمیتونم 😂
از این به بعد پوشک بچه ات رو بذار توو دیگ ازشون پذیرایی کن
دقیقا
اینا شگردشونه ک ببخشید خیلی خر حمالی بکشن از ادم🤦🏻‍♀️
خانواده شوهرممم ولسه شوهرم دقبق اینجورین...تاحالادوبار۱۰۰میلیونی به دومادشون قرض دادن دوباربه پسروسطیش ۱۰۰تومنی قرض داده واسه زمین وماشین...ولی شوهرمن ۲۲تومن ازپدرش گرفته روزی ۲۲بارپدرش بهش میگه پولموووبدههههه....شوهرم میگه اوناازجلواومدن بیرون من ازعقب...چرابایدانقدبی مهرباشنننن...باباشوهرمن ۱۸سال تومغازه پدرش جون کندددد
کاملا درست
جاری بزرگ ک دختر خواهرش سال تا سال دعوتش میکنن ساعت ۲ ظهر میاد ک سفره پهن باش و میخوره و میره حالا براش اینجورن
اها اینجوری بله ناراحت میشم... ولی دلیلش چیه
حتما میگن زنت داره و دادین اجاره
شوهرت بگه اون برا خودشه خونه زنم به من ربطی نداره
عاقا من حرصم گرف از وضعیت شماها
من خیلی صبورم ولی اگه صبرم تمام بشه دیگه خیلی بی رحم میشم ، اینقدر گوش شوهرمو پر کردن شوهرم با پدر مادرم دعوا کرد منم به مادرش گفتم همه آتیش ها رو تو درست کردی
همه همین میگن
میگن فک میکنن احمقی ک با این همه بدی باز تو خوبی میکنی
وقتی انقد پررو بازی درمیارن شما ها هم پررو باشین حقتونو بگیرین نشد کلا ختم قائله قطع رابطه کنین تمام از اینا وقتی ابی براتون گرم ک نمیشه هیچ بدتر کار میکشن دل میشکونن دوری کنین
رابطه شوهرم و با خانواده من خراب کردن خیالشون راحت شد منم قهر کردم فقط باز منتظرم آتیش بسوزونه ، تا زمانی که شوهرم با خانواده من قهر باشه منم قهرم با خانواده اش
ببین منم شرایط ت رو داشتم با ازدواجمون سرسخت مخالف بودن و ما با اجازه خودمدن ازواج کردیم بدون خانواده . چون من مطلقه بودم و.. میخام اینو بگم از همه لحاظ مارا کنار گذاشتن
شوهرمم گفت این روزا میگذره ولی آدم بادش نمیره چی بهش گذشته
منم پشت شوهرم خالی نکردم طلاهامو فروختم و جهیزیه کامل خریدیم و رفت و آمدمون قطع کردیم الان شکر خدا یه پسر دارم مث سگ دایم ولو هستن خوتمون
همین جاری ک س سال مفت تو خونم نشسته بچم دنیا آمد حتی زنگ هم نزد حتی اینستا من و شوهرمم آن فالو کرد شماره منو نداره مال شوهرمم حذف کرد
ولی اینو بگم نگاشونم نکردم محل سگم نذاشتم بهشون خیلی جاها سختی کشیدم ولی هیجا کم نیوردیم ...
از این ب بعد ارزش خودتو بدون دختر واسه کسی ک برات ارزش نمیزاره احترام نمیبینی ازش خودتو کوچیک نکن از روش رد شو ببین چقد میخانت اینا اینطور ادمایی میخان تو فقط خودتو دوس داشته باش
چون همسرم خودش خوب اصلا ب روش نیاوردم فقط گفتم حتی روزی خونه بهت بدن و تو آشتی کنی من دیگه پام تو خونه بابات نمیزارم
جالبتر از همه چی داخل یه حیاط کنار هم خونهامون بود ولی برن گم بشه بی همه چیزا
منم دیگه آدم ثابق نیستم
مامان مبین
از بس من ساده بودم و دلم میخواست همیشه دور هم جمع باشیم من اونجا کارشو میکردم ک بچم گریه میکرد اون بچه دخترش گرفته رود تا دخترش بخواب
میگما خانوادت در قید حیات هستن اگ هستن خودتو ب اونا نزدیک کن از این ادمای نمک ب حروم فاصله بگیر و اینکه ی سوال خانواده شوهرت با ازدواج شما موافق نبودن؟؟؟
میگم خو برا عروسی همون جاری ک محلش نمیده و دخترش فرستاد ارایشگاه گفت اینا حوصله ندارن تو خونه آرایش کنن ولی من و تو تا بمونیم تو منو درست کن منو ک ۲۸ سالم با خودش ک ۶۰ سالش مقایسه میکنه جالب اینجاست ک من از همه کوچیکترم
عزیزم ما فامیل نزدیکیم حتی باباش بنگاه داره خودش برام خونه خرید
😂😂😂
اره
نا انصافی تا چ حد اخه🤦🏻‍♀️
از این ب بعد رو خودت کار کن اعتماد ب نفستو ببر بالا ازشون دوری کن اومدنم رو نده وقتی تفاوت رفتار دیدن ازت اون موقع حالیشون میشه خودتو دست بالا بگیر نزار ب هیچ قیمت بی احترامی کنن بهت و ارزشتو کم کنن
بخدا من یه شب اومدن خونم توو چاییشون تف کردم
اوه اوه ولی ی چی بگم اصلا زنه برج خلیفه رو صاحبم باشه نباید ازش انتظار داشته باشن و این درحالیه ک اپارتمان ب همه دادن اون موقع برا تو دبه دراوردن
ماهم همین ی بار شوهرم از همین برادرشوهرم ی تومن قرض گرفت من خبر نداشتم در حالی ک ماهی ۲ تومن کرایه خونه ما بود از بس مامانش گفت زنت طلا داره چرا قرض کردی تا گوشوارم فروختم پول همین داداشش داد در حالی ک همه طلاهامم مال خودم بودن حتی حلقه هم نتونست برام بخره
اره کلا میبینن هر چی شوهرم لازم باش فوری فراهم میکنم کلا دیگه اینو گذاشتن کنار میگن زنش هست براش جور میکنه و جاری بزرگ ک دختر خواهرش میگه من پسرتون نمیخواستم و الان میگن خونه نداشته باش وبش میکنه میره
اینطور ک دارم میبینم میخان تو رو سر کیسه کنن دیگ هرگز نفروش قرض گرفتن شوهرت ب خودش و اون طرف ک داداشش بود مربوط بود تازه اونم تو بیخبر بودی هرچی میگن بزا بگن ب هیچ وجه نفروش
چقدررررررر زور داره
سهمتو بفروشی بعد بشینی تو ی واحد دیگه منتظر تا خونت ساخته بشه

واقعا در حد شوهرت بد کردن
تو نیاز نیست کاری انجام بدی فقط شوهرت باید جوابشونو بده

ی مدت کم محلی کنه شاید بفهمن ناراحت شده
مگه پسر با پسر فرق داره برا پدر مادر
بخدا تو رو دارن شوهر میبینن پسرشونو زن😂😂😂
منم شرایط تو رو داشتم و مخالفت کردن و خودمون ازدواج کردیم ولی فوری آمدن آشتی و شروع کردن عروس نمونه توای و....کلا جاشون خونه من بود
دلم درد اومد والا مگ میشه اخه اونی ک انقد احترام میزاره رو نادیده بگیرن اونی ک بی احترامی میکنه رو رو دست حلوا حلوا کنن😑
من همین ک آشتی کردن فوری بخشیدمشون ک خودشون تعجب کردن ولی اشتباهم همین بود دیگه فکر میکنن هر چی بخوان میتونن بگن و منم فوری میلخشم
اوووو پس شما خودتون ازدواج کردین اینا مخالف بودن بخدا خوبی تو رو دیدن دارن سو استفاده میکنن
دقیقا تصمیم همین هر چقدر برام بودن منم براشون هیتم
اره من خودم فرزند بزرگم ۲۸ سالم
نه میگم اولش مخالف بودن خودمون عروسی کردیم ولی ی ماه نشده اومدن عذر خواهی و آشتی کردن
چرا بعضی ادما انقد بی درک و سعورن اخه کسی ک خوبی میکننو نمیبینن ولی کسی ک عین خیالش نیس حلوا حلواش میکنن🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
اهم
خودتو دس بالا بگیر الانم دیر نیس محل سگم نده بهشون
میدونی اصلا بحث نیاز مالی و خونه نیست
اینکه داری میبینی برادرتو ب ترجیح میدن خیلی حس بدیه
دقیقا
همون دیگ بعد هی فک میکنی خدایا اون مگ چیکار میکنه ک ما نمیکنیم
ی منتی هم دارن ک پسرشون گرفتم😂
زمونش بد شده خواهر
اره میبینن منبع خوبیه بکشن بالا
اینام میگذره و اینام پیر میشن خداکنه اینا ک حلواشون میکنن ی چیکه آب بدن دستشون
میخواستی بگی خیلیم دلتون بخاد عروس ب این خوبی کجا گیرتون میومد تازه منتم نمیزارم از رو ادب و تربیتمه ک اومدم زن پسرت شدم والا😑😂
باز اون موقع میخان بیان سمت شما از الان تو هم رفتاراتو درس کن ک پررو نشن
ن دیگه برا اونا برا خودشون خودشونم برا اونا
خونه خودم قیمتش اندازه زمین و واحد و خونه باباش طلاهامم قیمت خونش😂😂😂دارن میترکن بزار بترکن
اره این وسط دلم برای شوهرم میسوزه خیلی حس بدی داره براهمین همه جوره پشتشم ک ذره‌ای دلش نلرزد از این آدمای...صفت
اون سگ محلشون نمیزاره
بیچاره داره دق میکنه میومد خونه منو میدی فوری میرفت همون چیزارو میخرید ب دخترشم میگفت بخره
دیگه تو خواب ببینن
خب پس الان ک دارم میبینم تو رو باید میزاشتن رو تخم چشاشون هر لحظه هم دستمال میکشیدن روت و لای پنبه نگهت میداشتن تو ک از اونا نیازی نداری اونا باید قدرتو بدونن ک پس دیگ نرو خونشون و اومدن خونتم اصلا رو نده تا حساب کار دستت بیاد بازم تاکیدم اینه اگ و اگ رفتی خونشون دست ب سیاه سفید نزن
من خداروشکر از خانواده شوهر راضیم و تنها اشتباهی ک کرده بودم تو نامزدی کلی کار میرسیدم تو خونشون مث تو بعد ب خودم اومدم دیدم داره میشه وظیفم دیگ ن خبری از تشکر بود ن چیزی بعد کم کم دیگ کمک نکردم تا الان ک عروسی کردیم ده روز ی بار میرم خونشون دست ب هیچی نمیزنم و میبینم هیچ انتظاری هم ب وجود نمیاد قبلا ک انجام میدادم انتظار داشتن و بعد دیگ شده بود وظیفم الان ی جوری کنار کشیدم ک دارم کیف میکنم خیلی هم مهربونتر از اون موقع شدن☺️
افرین
واینکه الان بیشتر هوامو دارن باردارم هستم خیلی رفتارشون خوبه کاری کردم انتظاراتشون ب صفر برسه اگ اونطوری ادامه میدادم ب خودم کلی اسیب میزدم ک هیچ. روز ب روز از چششونم میوفتادم و اینکه منو ب عنوان کلفت میدیدن ن عروس فردا پس فردا چنتا دخالت بیجا هم میکردن این ماییم ک با رفتارامون ب ادما میگیم چجوری باهامون رفتار کنن مامان خودم بیچاره انقد دلسوزه ک تا الانم مامانمو ب چشم کمک میبینن انقد کار رسیده و میرسه ک فقط با کاراش میسنجن اگ انجام نده نادیده میگیرنش
ن دیگه عمرا برم خونشون اگرم مجبور بشم در حد چند دقیقه مث ی مهمون غریبه
کاملا درست
دقیقا منم اوایل ک آمدن آشتی خیلی احترامم داشتن و خجالت می‌کشیدن ک چرا مخالفت کردن و‌....ولی خودم از بس خودمو لخ کردم ک اونام بی جنبه فک کردن وظیفم
الانم رعایت کنی درسته درست میشه وضعیتت
چشم عزیزم حتما

بشارت باد بر شما اتمام ماه صفر و حلول ماه ربیع الاول، ماه شادمانی و سُرور اهل بیت (ع) و پیروانشان🍏
انشاا ک شروع خوشی و زیبایی همه باش

سوالات مشابه