Ooma
پرسش (1400/02/25):

سلام بچها من بلاخره از پیش خانواده شوهرم جدا شدم

دوستان جدا شدم ولی باز راحتم نمیزارن پشت سرم کلی حرف زدن چیکار کنم بنظرتون خواهرای که منو میشناسید بیاید لطفا

ب کتفت حرف بزنن از این حرفا زیاده محل نده انگار متوجه نشدی
نمیشناسمت عزیزم ولی بیمحلی همیشه بهترین راه کم محلشون کن تا جونشون دراد
زورشون اومده که من رفتم
همش میومدن اونجا من حاضر میکردم میدادم بهشون
دوسال پیششون بودم دادم خوردن بعد از دوسال جدا شدم راحت شم باز پشت سر میگن
بجهنم بابا همه همینن
ب ی ورت
چقدر خوشحال شدم برات
بدبختیم اینجاست که شوهرمو پر میکنن اونم میاد با من بحث میکنه
بزار بگن شما محل نده بیشتر میسوزن یه مدت بگذره بیخیال میشن فقط اصلا جواب ندین با شوهرتون سر این حرفا هم بحث نکنین که حساس نشه بالاخره بیخیال میشن
جوابشون رو نده هیچ عکس العملی نشون نده کم کم بیخیال میشن عادت میکنن
جواب اونم ندین شوهرتونم بیخیال میشه از اینکه جدا شدین لذت ببرین
شوهرتم چیزی میگه بحث رو عوض کن با لبخند راجع به یه موضوع دیگه حرف بزن وقتی آرامش داشته باشه تو خونه ت دیگه حاضر نیست برگرده اونجا
یه برادر شوهر دارم تازه عقد کرده مادر شوهرم پیش اونه
عزیزم خودتو درگیرشون نکن ،ببخشید ها بلانسبت پشت سر حرف زدن از پشت سر خوردنه🤣بزار تا میتونن پشت سرت حرف بزنن
میگن مادر ت باید پیش توباشع
خب شوهرت چی میگه؟
خب بمونه پیش همون برادرشوهرت 😑😑😑😑
چقد بدم میاد از این خواهرشوهرای دخالتی😑
ن فک کنم منظورش اینه ک میگن باید پیش اینا باشه
مژگان خوبی؟
مرسی عزیزم بخوبیت تو خوبی
میدونم
فقط از خواهرشوهرای دخالتی؟از جاری های دخالتی و مادرشوهرهای دخالتی بدت نمیاد ینی🙁🙁🙁
من هیچکدوم دخالتی نیستن خداروشکر🤣خودم دخالتی ترم🤣🤣
فدات عزیزم خوبم شکره خدا❤
خب شانس اوردی پس😂😂اوناهم بدبختا بد شانسی اوردن تو گیرشون افتادی
با عزیزم جونم حرف بزنم عصبانی نشو
خودش خجالت میکشه دیگه نمیاد بحث درست کنه .
🤣🤣🤣.شوخی میکنم کلا کارمون ب هم نیست
میدونم عزیزم 😂بهتر ماهم کارمون نیس والا
خواهر شوهرم دیشب بهم میگه عهه شکمم نداری نمیدونم از منه چهار ماه توقع چی داش😂
سمیرا تو کجایی ندیدمت این چند روزا خوبی
ببین مهم نباشه براتااااا منم ۶ ماهم بود گفتن عهههه شکم نداری ک ۸ ماهم بود گفتن عهههه فقط انگار چاقی شبیع باردارا نیستی .مهم نباشه
سونو رفتم همه چی خوب بود.اما خودمونیما ب ۹ ماهه ها نمیخورم🤣شبیع ۶ ماهه ها هستم
نیس بابا،تازه من ایقد اعتماد بنفس میگیرم خوشحال میشم یکی بهم میگه شکمت معلوم نیس😍😂😂اخه خیلی بدم میاد و خجالت میکشم از شکم گندگی
خب خداروشکر
وای بخدا بهتر،چی اونجوری بدم میاد گنده مونده میشیم
😁😁😁😁
کی باید فارغ شی خانم
سلام هی امان ازاین حرفا. من ک چند روز پیش به شوهرم گفتم بیا جدا بشیم بخاطر این حرفا.
مژگان هی چیزای وزن گیر بخور ک نی نی تپل شه
با شوهرم. مشکلی ندارما. ولی ازبس حرف شنیدم دیگ خسته شدم گفتم بیا جدا بشیم ولی قبول نکرد
وااا این حرفا چیههه،حرف باد هواست بزار ایقد بگن تا جونشون در آد
عزیزم هیچوقت حرف جدایی پیش نکش
فعلا ک. جون من داره در میاد
دیگ خسته شدم ازبس حرف شنیدم.
خیلیا اماده نشستن ک شماها زندگیتون خراب شه و خوشحالی کنن...دشمناتونو شاد نکنین
منم اوایل همینطور بودم بخاطر بقیه ما باهم دعوا میکردیم. ولی هی با شوهرم حرف زدم وقتی حالش خوب بود کم کم فهمید مقصر اصلی کیه دیگ به حرفاشون اعتنا نمیکنه. پشت منه. ولی من دیگ خسته شدم از مقایسه کردن. از تیکه انداختن....
میدونم.
۴ هفته دیگه😁
تمام تلاشمو میکنم🤣
انشالله ک نتیجه بگیری
اولشون حسادت وجودشونو گرفته ی مدت بگذره بیخیال میشن و عادی
به بالت😁
بالش
ب هرچی خلاصه😁
اصلا من نمیفهمم شوهراتون ندارن چرا زن میگیرن چرا شماها قبول میکنید با خانواده شوهزاتون تو ی ساختمون یا حتی تو ی کوچه باشید من شرط ازدواجم شهرک جدا بود ی مدت لج کرد شوهرم گفت میخوام برم پیش ننم منم گفتم به سلامت وسایلمو برد خودم رفتم نشستم خوته بابام بعدم رفتیم دادگاه حق به من داد الانم خداروشکر یک ساعت با هم فاصله داریم از اولش زیر بار نرفتم برم بمونم پیش مادر شوهرم تورو خدا قبول نکنید پیش مادر شوهر زندگی کنید مستقل نمیشید تا اخر عمرتون
تا در مورد خونه هم به توافق برسیم بچه نخواستم الان خداروشکر خونه سازمانی دادن بهمون راحت شدم از مستاجری ولی من اگر مجبور بودم تا اخر عمرم بمونم تو مستاجری میموندم با مادر شوهر یکجا نمیموندم من مادر شوهرم با 55 سال سن با مادر شوهر نمونده دخترتش از خودش بدتر من م نمیمونم

سوالات مشابه