با خانواده همسر بی ملاحظه چیکار کنم

خب با شوهرت حرف بزن اگه منطقی باشه می‌تونه کمکت کنه

فک کنم زیادی باهاشون خوب بودی اوناهم زیادی راحت شدن توی خونت🤣عین خونه خودشون رفتار می‌کنن

چون اینجور وقتا اگه خودت حرف بزنی بدتر میکنن اوضاع رو .جنگ اعصاب میشه واست

آره زن بگه اونا گارد میگیرن
ولی پسر خودشون با لطافت بگه بهتره
البته بازم در هر حالت از چشم زن میبینن☹️

احتمالا ولی هستن آدم های پرو اینجوری

شوهرم به شدت خجالتیه. سعی میکنه چیزی نگه. ولی بارهاشده بهشونگفته با من هماهنگ کنن یا هر بار بهانه آورده ولی اصلا گوش نمیکنن مخصوصا مادرشوهرم

به شدت فضوله حتی در اتاق خوابو نزده یهو باز میکنه

نه والا من رفتارم نرمال بوده اونا حس میکنن چون خونه‌پسرشونه من مهمونم نه اونا

خداصبرت بده😑

هیچ درست نمیشن

دقیقا ولی اینجوری بهتره شوهره خودش بهونه بیاره بگه مثلا استراحت داده دکتر بهش نمیتونه کار کنه یا شلوغی اذیتش می‌کنه بذارید روبراه که شد میگم بیاین

بعضی خانوادها واقعا اشغال عوضین

خانواده شوهر من بااینکه چندین بار دعوا کردم قهر کردم گفتم نیاین خونم دوروز نیومدن باز اومدن بااینکه سرد برخورد کردم باهاشون. حتی تو ظرف شویی دست صورت میشورن گفتم اینکارو نکنید بازم انجام میدن

توهم عین خیالت نباشه
بگو و بخند
بزار بریزن بپاشند تو خونه بعد از رفتن به شوهرت بگو من حامله ام با این شدت کثیفی نمیتونم اصلا
خونه رو ببین تو بگو من با خانوادت چیکار کنم...

صد بار بهشون گفتم به خاطر اینکه کرونا زیاد شده دیگه نمیزارم کسی بیاد خونمون ولی بازم تو این شرایط با اتوبوس میان ماسک هم‌نمیزنن
آشغال یه ثانیه اشونه

باید ازش بخای کمکت کنه بگو برام سخته تحمل این وضع بگو یه بهانه جور کنه بگه که به مدت راحت بشی از رفت و آمد ..وقتی هم میان بلند نشو کار کن خودت بزن به مریضی و بی حالی بگو خسته میشم نمیتونم

من میان بچمو میبوسن الان یکهفته درگیر کرونا پسرم بوذم

دقیقا بشینه استراحت کنه
مگه اونا به چشم مهمون میبینن اینو
و فک میکنن خودشون صاحب خونه هستن
اینم خودشو بزنه به مریضی آه اوه کنه اونا پاشن کار کنن

اینا شورشو دراوردن وگرنه هر کسی مراعات زن حامله رو مبکنه

بخدا انقدر گریه کردم دیگه چشمام باز نمیشه. آخه این انصافه تو این گرما‌من پای اجاق وایسم برای یه عده نادان که حتی قاشق رو هم بر نمیدارن کمک حالم باشن

تازه دعوا هم میکنه میگه نمیبینی مگه‌من سردمه چرا کولر میزنی

من بچم کوچک بود واقعا اذیت بودم بعد خانواده شوهرم خواستن بیان خونمون موقع شام گفتم ببخشید اگه خیلی خوب نشده آخه با بچه سخت بود برام .یه جور خجالتشون دادم

خوشبحالت که خجالت سرشون‌میشه
این یعنی میشه امید داشت به درست شدنشون

عزیزم خدا صبرت بده واقعا سخته
ولی تنها کاری ک میتونی بکنی اینه ک رو شوهرت کار کنی
خدا نگذره از این آدمهای مردم آزار

عزیزم خودت باید واسه خودت ارزش قائل بشی نکن نذار شوهرت گفت غذا درست کن تو جمع بگو بخدا دلم میخواد ولی حالت تهوع دارم مثلا نمیتونم یا بیحالم مریض شدم ..که به خودشون بیان..

مشکلم اینه که دلم‌میسوزه شوهرم تو این گرونی از بیرون غذا بخره 😔

به نظر من درست نکن چیزی برو دراز بکش تو اتاق بگو من حالم بد میشه من یبار خانواده شوهرم اومدن اول اینکه خودشون کارا رو میکردن بعدم شوهرم گفت نیاین زنم حامله س اذبچیت میشه شلوغ باشه شوهرت باید بگه اینجور چیزا تعارف نداره زن حامله هر جور باشه اذیته حساسه

ن بابا درست نمیشن ولی لا اقل ادم حرفشو میزنه باید خودت بها بدی به خودت

شوهرت املت درست کنه خودش غذا درست کنه یا به مادرش بگه بیا درست کن مادر

مثلا هر چند وقت میان و چند نفرن ؟

نذار بخره بگو مثلا برنج خیس کردم ولی حالت تهوع دارم به مامانت بگو بیاد زحمتش بکشه یا ظرفارو دست نزن بشین تو هم..من یه بار از شدت کار موقع غذا کشیدن فشارم افتاد بلند گفتم دیگه نمیتونم کار کنم اومدم نشستم دیگه خودشون رفتن آماده کردن

این کار فقط کار شوهرته. باید جدی و محکم بگه شرایط خانومم برای مهمونداری مناسب نیست. اگه هم بی خبر اومدن جمع کن برو خونه مامانت بگو ببخشید دکتر گفته باید استراحت کنم.

بعضی وقتا میگم یعنی ما هم مادر شوهر بشیم اینجوری برخورد میکنیم

یه بار قرار شد غذا درست کنه چون من از صبح درگیر دکتر و سونو بودم. خدا شاهده اومدم دیدم سیب زمینی رو با پوست نصف کرده گذاشته ماکروفر . همین ! در این حد کمک میکنه

خب همونو بذار بخورن ..یه بار دوبار خوردن میفهمن خبری از غذا نیست.بعدم همچین آدمی خونه خودش کار می‌کنه صد در صد

تقریبا هر ماه یا چهل روز میان حداقل یه هفته ده روز میمونن. کم کم چهار پنج نفر
مادر و پدر شوهرم خواهراش شوهراشون بچه هاشون هم‌همیشه به دامن اینا وصلن

آفففرین خونه خودش زمین‌نمیشینه
میاد اینجا خستگی در کنه

منکه سعی میکنم تا دعوتم نکردن جایی نرم الانم دوست ندارم برم خونه کسی خیلی رعایت میکنم مثلا سر ظهر نباشه سر شب نباشه اگه وضعشون خوب نیست برای وعده نرم

کلا اگه الان بتونی رفتو امدشون رو کم کنی واسه خودت خوبه .چون فردا بچه بیاد واقعا شرایطت سختر میشه

چجوری؟ توروخدا فقط بگید چطور میتونم اینکارو بکنم.

نیان دیگه

والا من خونه مادرمم با ملاحظه و برنامه میرم

وای خدا صبرت بده من اصلا نمیتونم تحمل کنم
بنظرم با زبون خوش بهشون تذکر بده و یجوری برخورد کن که بفهمن از کاراشون ناراحت میشی و نباید در این حد احساس راحتی داشته باشن تو خونت
مثلا در یخچال و ک باز میکنن بگو چیزی لازم داری عزیزم هرچی میخاین بگین بیارم واستون
یا لباساشونو ک میندازن تو لباسشویی برو بردار بزار ی جای دیگ جوری ک خودشون ببینن

توی این گرونی چه خبره این همه نفر شما نمیرین خونشون ؟

فقط جنگ رو در رو 😀

فرصت میدن مگه. تا دو روز تعطیل میشه خودشونو میرسونن

دیگه با تیکه پروندن و یکم اخم کار ساز این خانواده نیست

این جواب نمیده بدتر میشن
به نظرم وقتی میان برین خونه مادرتون اصلا نمونید اینا کسی نباشه بهشون برسه نمیان

درستش همینه .من دو بار شوهرم گفت بریم خونه مادرم بعد شد واسه شام خدا شاهده نون پنیر گذاشت جلومون خییلی دلخور شدم هر چند وضعشون خوبه ولی فهمیدم دیگه اینجوری نرم تا احترامم حفظ بشه

یا خدا نون پنیر مگه صبحونه اس

هزار بار این کارو کردم. راس میگی. جواب نمیده. اهمیت نمیدن

من مادرشوهرم خیلی تحویل میگیره ولی مادر خودم پاش درد میکنه کار نمیکنه وقتی میریم باید زودتر برم خودم غذا درست میکنم

هم رو شوهرت کار کن هم خودت وقتی میان بگو حالم خوب نیست ..حتی شده الکی سرفه کن برو بخواب تا زودتر برن .یا اگه از قبل فهمیدی میخان بیان به شوهرت بگو بگه دکتر گفته استراحت کنه رفته خونه مادرش ..کلا هر بهونه ای بسیار که کمتر بیان

آخه اینطوری هم میترسم اختیار خونه رو هم بسپرم دستشون دیگه‌جلودارشون‌نمیشم بعدا

این کارا نهایت تا اخر زایمان چاره بشه ولی بعدش چی باید یه کاری کنه کلا پاشون جمع بشه یا حداقل کم بشه

اینا میان که بهشون خدمت کنی خودت نباشی کی برسه بهشون اقلا کم میشه تعدادشون

خب بنده خدا پاش درد می‌کنه از عمد که نیست ..آدم اگه بدونه یکی واقعا ملاحظه کاره خودش هم هر کار ازش بربیاد انجام میده

ی دعوا راه بنداز همون سینک ظرفشویی رو بهانه کن بهشون بگو این کثافت کاری رو نکنین و جیغ و داد کن پاشونو ببر کلا😁

آره والا دیگه جیغ و داد گزینه نهاییمه

الان دیگه جونم به لبم رسیده

آره خب ولی نهایت میفهمن که بهونس که کمتر برن . بیشتر باید شوهرش بگه

خدا چه صبری داری من یبار خونه نبودم بهم زنگ زدن گفتن میخایم بیایم گفتم نیستم قهر کردن کلا نیومدن دیگه گفتن تحویلمون نگرفته حالا عمدی هم نبود واقعا نبودم خونه 😂😂😂😂

برو دکتر بگو نامه بنویسه الکی استراحت مطلق واست حداقل چند روزی دراسایش زندگی میکنی به شوهرتم نگو الکیه

وقتی رفتی اتاق خوابت زود لباس خواب و این چیزا بپوش
اگ شبا هم بی اجازه میاد اصلا لباس نپوش
چند بار اینجوری تورو ببینه بعدش در میزنه

که حسابی بترسه شوهرت

فقط شوخر باید بگه رو شوهرت کار کن تا حامله ای بعد که بچه بیاد نمیتونی رو شوهرت کار کنی اونا نگه میدارن میگن تو درست کن الان گریه کن بگو بخدا اگه نگی میرم بگو نیان زنم اذیته بگو اگه نگی بهشون خودم میگم یا میرم کلا ،این دندون خرابو بکن بنداز دور

حالا اینا بودن انقدر میشستن جلو در که من برسم. ذره ای غرور ندارن که

فقط گفتن مستقیم که آقا نیاین شوهرت این کارو کنه، تو که نباشی شوهرت میفهمه باید تعارف نکنه، اصلا شوهرا وقتی زنشون خونه نیست مهمون تحمل نمیکنن حتی خانواده خودشون

مادرشوهر من میاد مثلا میگه وای شما که رفتین از خونمون اومدم نگاه کردم دیدم هنوز کلی طرف هست دستگاه آبمیوه گیری هنوز کثیف هست کلی کار بود که انجام بدم ...یه جوری میفهمونه که این کارارو نکردی منم به رو خودم نمیارم ... به نظرم تو هم جلوشون بگو مثلا وای باید غذا درست کنم ولی حال ندارم یا دلم میخواد پاشم ظرفارو بشورما ولی اصلا جون ندارم

مرسی بچه ها. ممنون ازراهنمایی هاتون
توروخدا دعام کنین من واقعا کم آوردم

عزیزم با دکترت هماهنگ کن با شوهرت برید مطب دکتر بگه شرایطت خیلی حساسه و دورت باید کاملا خلوت و در ادامش باشه

ایشالا خدا کمکت کنه ولی از خوبی خودت هم هست سو استفاده میکنن باید مثل خودشون بشی وگرنه اینا به خودشون نمیان

دقیقا خونواده شوهر منم خیلی بی ملاحظه و بد دهنن میفهمم چی میکشی

خانواده همسرت شهرستان هستن خوبه ی مدت ی بار میان
مال من همیشه وضع همینه طبقه پایین خانواده شوهرمیم . یهو در نزده میان تو و خیلی چیزای دیگ
برو خداروشکر کن وضعت از من خیلی بهتره

به نظر من که کاری نمیشه کرد جز تحمل. من مادرشوهرم این اخلاقو داره یعنی بدون اینکه بگه یهوو میبینی میاد خونت. من کلهم مهمان دوست دارم ولی دوست ندارم کسی بدون هماهنگی بیاد خونم. چندبار که مادرشوهرم اینکارو کرد به شوهرم گفتم به مامانت بگو حداقل قبل حرکت زنگ بزنه. اخه چندبار شد که مثلا خواب بودیم اومده یا خونه نبودیم مجبوری زود اومدیم خونه. بعد دیدم بازم همینه. یه بار که همینجوری اومد خونه حرف که اومد جلو گفتم خونه من معمولاکسی سرزده نمیاد حتی مامانم هم با اینکه نزدیکمه قبل اومدنی پیام میده یا زنگ میزنه دیدم کلی هم بهش برخورد گفت پس پاشم برم. گفتم دیگه اینکارو نمیکنه حداقل. اونسری خواست بیاد زنگ زده دارم میام. بعد شوهرم رفته ماموریت من یه روز با هماهنگی رفتم خونشون تا غروب موندم بعد اومدم خونه بعد خواهرم اومد خونمون شب پیشم بمونه دیدم دوساعت بعد زنگ خونمونو میزنن دیدم مادرشوهرمه الکی به بهونه وسایل اوردن تازه همونایی که داشتم میومدم خونه بهم داده بود دوباره با اونا اومده خونمون کلی تعجب کردم زنگ زدم به شوهرم گفتم تو بهم اطمینان نداری یا مامانت. فکر کرده کسی رو میارم خونم که اومده سرک بکشه تو خونه.
خلاصه اینجور ادما درست نمیشن

کاش مال من مدتی ی بار بود چشممو رو همه چی میبستم تحمل میکرم

خوشبحال من. خانواده شوهر ندارم زیاد😬

اولین بار بود یکی گفت خوش بحالت 🥲🥲🥲

😂😂

چه رویی دارن خدایی. میبینی؟‌
کار خوبی کردی گفتی. خداروشکر متوجه شده

درست شدنی نیستن من نزدیکم به خانواده شوهر هراز گاهی شوهرم دعوتشون می‌کنه فقط موقع خوردن میان من براشون خم وراست بشم بیارم بخورن برن سرظرفاهم این به اون میپره که توبشور اون به این چند شب پیش مهمون بودن خونم باشوهرم کلی غرغرکردم که نمیتونم وچرامن درست کنم با بچه کوچیک حاملگیم که خواهرات بیان بخورن گفت میرم میگم بیان کمکت رفته گفته بود خواهرش گفته بود من امشب بایدشام آسوده وراحت بخورم نیومدن کمکم یه قابلمه برنج برا ده دوازده نفروخودم ریختم آبکش ودم کردم با بچم خلاصه که آدمای بی وجدان وراحت طلب آدم بشونیستن😐😔

وقتی میان تو زندگی عادیت رو داشته باش برو بیرون برو خونه مادرت دیر بیا کسی هم اعتراض کرد بگو نمیشه بخاطر شما از زندگیم دور بمونم خودتو بزن به مریضی به بی‌حالی شام ناهار نذار محل نده زودی بخواب هرکاری کن بدونن مزاحمن

بهترین کار اینه جمع کنی بری خونه بابات تا بعد ۴۰ روزگی بچت همونجا بمون
یه چیزی خواهرانه میگم ناراحت نشی قربونت
ماهی رو هر وقت از اب بگیری تازس دیگه بهشون رو نده و انقد جلوشون خم و راست نشو
چون عوض تشکر میگن وظیفه ش بود

اگر شرایطش رو داری برو خونه بابات استراحت کن هر از گاهی هم بیا خونه خودت دستی ب سر و روش بکش و دوباره برگرد . شوهرتم تلفنی بهشون
حالی کنه اره خانمم استراحت مطلق شده و... دیگه هیات وار پانشن بیان

اینبار قبل از تعطیلی جمع کن و برو جایی، اومدن پشت در بمونن، جواب تلفن هم نده
ترجیحا خارج شهر برید

خدا به دادت برسه عاشورا وتاسوعا یه تعطیلی درست و حسابی داره
احتمالا 5 یا6روز میان دوباره😢😢😢

درو روشون باز نکن 😒

دعوا راه بنداز سرچیز الکی به یه بهونه ای باشوهرت دعوا کن اونا هم ببینن ک دعوا سراوناست بلند شن برن دیگ نیان

سلام عزیزم به شوهرت بگو بهشون بگه کرونا گرفتین که تو تعطیلی پا نشن بیان
چقدر بی ملاحظه و بی شعورن

آره موافقم بگو دکتر استراحت مطلق داده
اصلا خونه خودتم بمون والکی بگو خونه باباتی استراحتی

اول اینکه از اولش احترامات رو رعایت کنید اصصصلا صمیمی نشید همیشه رودربایستی باهاشون داشته باشید و تا همیشه همین روند رو پیش برید. با خانواده شوهر اصلا نباید خیلی راحت بود تا اوناهم حساب کار دستشون باشه که یهویی اینجور وارد زندگیتون بشن. دوم اینکه حالا که اینجور شده حتما حتما حرفت رو بزن چرا خجالت میکشید، اگر شوهرت روش نمیشه خودت خیلی محترمانه با زبونِ خوش بشین مادرشوهرت رو توجیح کن که الان شرایط مهمون نداری واقعا اذیتی . مشکل ما اینه که حرف نمیزنیم و با خودخوری هم خودمون هم شوهرهم زندگیمون و اون بچه توشکم رو عذاب میدیم

چطور تحمل میکنی شوهرای خاهرشوهرت زن حامله اونا نامحرم زن حامله پیش پدر خودش هم راحت نیست شاید آدم بخاد بگوزه شوهرت رو شیرش کن خودت هم غذا نپز برو استراحت کن شوهرت دو سه بار از جیب خودش خرج کنه تو این گرونی خودبخود زبونش دراز میشه بعد اینا شوهراشون کاروزندگی ندارن تو این گرونی میان چند روز آوار میشن رو سرت

خانواده شوهر من برای مهمونی از این عید تا اون عید میان 😁

بیشترمن میرم 😅😅هیچ کارم نمیکنم تقریبا

ولی میرم خونه خواهرشوهرم توی غذا پختن کمک نمیکنم ولی ظرفا همه گردن من میوفته با سفره جمع کردن یه تعارف نمیکنن که نشور یا بیایم کمکت 🤦‍♀️ تو هم اومدن چیزینپز یا پختی ظرف نشور سفره جمع نکن تا خودشون جمع کنن تو فقط آشپزخوته جابه جا کن

مثلا اگه یه روز دو روز هر سال بریم هر وعده ظرفا و سفره گردنه منه

خب یه بار کرونا میگیره بعدش چی مگه هر دفعه یه بهانه بیاره رفته خونه مامانش

وای عالی بود راهکارا مرسی دخترا 🤣🙏