- نذر کردن نماز برای برآورده شدن حاجت414 بازدید53 پاسخ
- ایده معنوی برای خونه دار شدن589 بازدید63 پاسخ
- کسی و میشناسین نیابتی نماز حرز امام جواد و بخونه هزینه اش رو هم پرداخت میکنم424 بازدید23 پاسخ
- میشه ازتون ی خواهشی کنم؟658 بازدید48 پاسخ
- بچه ها من زایمان طبیعی داشتم الان ۲۲ روز گذشته و من هنو پاک نشدم552 بازدید31 پاسخ
مجرد ک بودم تا صدا اذان میومد من چادر سرم بود نماز میخوندم. ولی از ازدواجم ب بعد بخاطر شرایطی ک اکثر خانوما دارنو همش غسلو حمومو اشپزیو یسری چیزای دگ. اونحا هم کم کاری کردم یا سروقت نبوده😢
ی عذاب وحدانی دارم ک خدا میدونه>شما هم مثل من شدین یا فقط من اینقد بد شدم😢910 بازدید39 پاسخ- بچه ها کسی در مورد غسل خونریزی خبر داره ؟؟؟هفته ۹بارداری هستم.من الان باامروز ۴روزه که لخته خونم قطع شد ولی خونابه خیلی کم دارم مثلا اتدازه عدس دو تا نقطه رو شورتم قهوه ای میشه.حالا میخوام ببینم غسل باید کنم تا از فردا نماز بخونم؟؟یا غسل نداره؟اگه غسل داره چه غسلی؟یا بخاطر اون خونابه که گفتم الان نمیشه نماز خوند؟؟؟>در مورد غسل و خونریزی438 بازدید21 پاسخ
- من تا حالا نزدم، موادش چطوریه جذب ابرو میشه یا خشک میشه رو ابرو و مانع وضوعه؟ >نماز خونا و اهل دلا713 بازدید16 پاسخ
- چندروز بعداز زایمان میشه نمازخوند؟456 بازدید25 پاسخ
- چند دقیقه مونده به اذان صبح میخاستم بگم بین ما، هستن کسایی که نماز نمیخونن، بهشون بگم فرصت وازدست ندید وبرای پرودگارتون سجده کنید ونماز بخونید، من خودم یکساله نماز میخونم قبلا دست وپا شکسته میخوندم
بخدا چنان قلب وروحتون ارامش پیدا میکنه که نگم براتون
نگید شاغلم، بچه دارم وقت نمیکنم
نگید ناخن کاشتم نمیتونم نماز بخونم ، بخدا که ناخن سالم وطبیعی داشتن بهترو ساده تر وشیک تره
نگید بدون ارایش نمیتونم بمونم بخاطر همین.....
نگید من حجاب ندارم خدا قبول نمیکنه حجاب باید دورن ذاتتون باشه
خلاصه که دنبال بهونه نباش و برای پروردگارت سجده کن
امری که خدا برات واجب کرده ومطمئن باش به نفع خودته
نزار دنیا با تجملاتش تو رو از خدای خودت دور کنه
دیر یا زود هممون میرم پیش خدا پس با دست پر بریم 💚
التماس دعا 💚💚
>اگ میخای روحت ارامش بگیره 👇💚🕌📿🌿🌿🌿771 بازدید111 پاسخ - سلام بچهها خیلی نماز رو دوست دارم خیلی بهم ارامش میده و ارومم میکنه اصلا خیلی خدا رو حس میکنم. اما ازوقتی ک حامله شدم دیگ نمیخونم احساس میکنم هی دستشویی ک میرم بدنم کثیف میشع.. چکارکنم این حسو دورش کنم..315 بازدید11 پاسخ
- و یه سوال دیگه هم اینکه اگه این لکه بینی زیاد بشه حکم نمازم چطوریه؟>عزیزانی ک سوالای احکام شرعی بلدین میتونین راهنمایی کنین؟299 بازدید21 پاسخ
- نماز اول وقت و نوزاد582 بازدید32 پاسخ
- خانمایی که حرز امام جواد دارند میشه یه سوال بپرسم403 بازدید23 پاسخ
- خوندن نمازدربارداری آیامیشه نشسته خوند724 بازدید46 پاسخ
- سلام،کسی میدونه لکه بینی بعد از عکس رنگی نیاز به غسل داره یا نه؟430 بازدید7 پاسخ
- سلام دوسیا بیاین سوال دارم456 بازدید28 پاسخ
- از کی میتونم نماز بخونم....499 بازدید11 پاسخ
- سلام خوبین اگه کسی دقیق میدونه ممنون میشم جواب بده😍😍😍😍993 بازدید244 پاسخ
- نماز کنف یکون حضرت ابالفضل العباس699 بازدید64 پاسخ
الهه ام کیسه آبم سوراخ شده هر کی در توانش بود منو دعا کنه
الان با مرده فرقی ندارم ، منو دعا کنید لطفاً
باردارم خونه پدرم هستم نمیدونم چقدر تو خرج و مخارج شرکت کنم
سلام دوستان. من بنا به دلایلی مجبورم خونه پدرم باشم.کلا یه خرده آدمی هستم سختمه سر بار باشم. نمیدونم تا چه حد باید تو خرج و مخارج دخیل باشم...که حس خوبی داشته باشم. واقعا از این مسایل بدم میاد و کلافه میشم...
شوهرای شمام همش از قسط و بدهی و اجاره مینالن؟
خسته شدم دیگه از وقتی ازدواج کردم هر چی داشتم ریختم وسط واسه زندگیمون بوده درست ولی وظیفه م نبوده لطف من بوده تمام طلاهام پس اندازام حتی طلاها و کادوهای پسرمون همه و همه رو برد همشم میناله از قسط
هر سری ۲۰تومن ۳۰تومن خرج ماشین میکنه در صورتی که هیچ وقت با ماشین ما رو بیرون نمیبره
خیلی خوبیا داره ولی من دیگه خسته شدم بریدم انگاری جامون عوض شده اون به من تکیه کرده همه چیو از من میخاد بااینکه شب تا دیر وقت سرکاره
اسم خانوادشم نباید بیارم به تک تک سلولاش برمیخوره
دی یا بهمن وامم درمیاد شوهرم گفت پول پیش خونه رو میدیم باهاش
واقعا چرا پس من کی خوشی کنم کی تفریح کنم میدونید قبلنم گفتم چه بارداری سختی داشتم چیا کشیدم دیگه از لحاظ روحی توانایی اینو ندارم که بخوام به مسائل اقتصادی فکر کنم هر شب چرتکه بندازم
قضاوت کردن رو دوست ندارم اما چرا این همه باردارا بچه پسر میخوان....
کمتر تو سایتا میبینم کسی دختر بخواد. میگن پسر میخواییم. هیچ کسم نباید نظر بده. همه هم باید درکشون کنن. من قبول دارم ممکنه تو شرایطی بزرگ شده باشن که دختر بودن ننگ بوده و محدودیت زیاد.
اما اینو میخوام بگم منم تو شرایط سختی بزرگ شدم. تغییر بالاخره باید از جایی شروع بشه.
دختر میشه یه مادر. یه نفر که از وجودش زندگی نشات میگیره. یه نفر که زندگی و رنگ و بو میده به خونه.
یه نفر که میتونه در عین زنانگی و لطافت مستقل باشه و سخت ترین کارها رو بکنه.
واقعا اشکم درمیاد این حرفا رو میشنوم مامانا میزنن. میگن نه دختر همش باید سختی بکشه. مگه شما مرد بودید؟ چه میدونید از جنس مخالف...
من که خودم شخصا فک میکنم خیلی تجربه ی جالبیه پرورش یه نفر هم جنس خودت. کسی که احساساتش مشابه تو هست و انگار زندگی تو از نو تکرار میشه...
خیلی دلم گرفته ....
سلام
من اصلا تاحالا تاپیک خانوادگی نزاشته بودم ولی واقعادیگه دلم طاقت نمیاره نمیدونم دردوغصه هاموبه کی بگم
به خدابه همه خوبی میکنم هرمشکلی داشته باشن میرم ولی خانواده م انگارمن نیستم
هرمناسبتی داشته باشم نمیان
مادرم اینایه ساله خونه من نیومدن
تامن زنگ نزنم سراغی ازمن نمیگیرن
ازهیچ کجاشانس نیاوردم نه خانواده خودم نه خانواده شوهرم
فرداروضه دارم زنگ زدم تک به تکشون رو دعوت کردم
یه خواهرم گفت حالاببینم چی میشه
یکیش پیام داده من نمیام
حالااگه یکی از خواهرم یه مناسبت داشته باشه همشون ۲روز مونده میرن
مسئله فقط این نیس هادلم خیلی گرفته
همه چی آوارمیشه رو سرم نمیتونم دیگه تحمل کنم بعضی وقتا میگم بیخیال زندگی توکه ازهیچ طرف شانس نیاوردی ولی به دوتابچه هام نگاه میکنم گناهم میاد نمیخوام دست یکی دیگه بزرگ بشن محبت مادررونبینن..
مامانم هم تیکه بهم میندازه که بچه دار نمیشم🥲💔
مامان من ، بشدت طب سنتیه ، ینی جوری ک اگه یه قرص استامینوفن بخوریم ، انگاری بزرگترین گناه و جرم رو کردیم🙃
منم این مدت ک درگیر درمان هستم ، اوایل طب سنتی رفتم ، بعدش طب سنتی و مدرن باهم استفاده میکردم ، یه مدته دیگه فقط میرم دکتر و دارو و آمپول مصرف میکنم.
اونروز یهو دید ک دارم دارو مصرف میکنم، بهم میگه :
دوساله داری میری مطب این دکترا ، برای همینه ک بچه دار هم نمیشی ، حقته🥲
خیلی دلم شکست 💔
خب اگه خدا بخواد بده ک ب هیچ دارویی هم نیاز نیس
کم نگاهای سنگین و حرفای بقیه رو دارم ، ک مامانمم ....🥲
سلام عزیزان لعیام از قدیمی ها کی مونده تواوما
دلم براتون تنگ شده بود باز تمدید کردم
همگی خوبین خوشین روزگارتون چطوره؟؟
سوالم شاید عجیب باشه ولی برام مهمه ومیخام بدونم بقیه چیکار میکنن
من کلا آدمی هستم که گردنم پایین باشه شدید درد میگیره و خلاصه اینکه شوهرم چند وقتیه که مرتب انار میخره . من هم ۳تا انار دون میکردم یکی خودم و شوهرم و یه کوچیکم برای دخترم . وشدید گردن دردم عود کرد با شونه هام .
امروز به خواهرم که گفتم گف براچی برای شوهرت انار دون میکنی اونم همیشه واماده میدی بخوره آ ما هرکی از خودش دون میکنه ومیخوره .
منم امشب به شوهرم باحالت خوب گفتم .میدونه چقدر گردنم درد میکنه.
گفتم من دیگه نمیتونم هرروز ۳تا انار دون کنم فشار میاد به گردن و شونم
آ بیارم برات خودت دون کن بخور
گف من حوصله دون کردن انار ندارم
اگه نمیتونی بدم سرخیابون به یع نیازمند
گفتم وااا حوصله دون کردن انار برای خودت هم نداری
خودت میخای بخوری نه من
گف نه من حوصله ندارم
احساس کردم عادتش شده که من همش دون کنم واماده بدم
بهش گفتم من واقعا کشش ندارم زورکی یکی اونم برای دخترمون
حالا بگید شماها هم برای شوهرتون دون میکنید .
من به شوهرم گفتم تازه میخاسم بگم تو دون کن من گردنم وشونم درد میکنه
فرزانه جان خانم وکیل تشریف میارین عزیزم
سلام خوبین
فرزانه جان شمارتونو ندارم
مجبور شدم اینجا براتون پیغام بذارم،
عزیزم من بخوام درخواست طلاق بدم
باید حتماا همون شهر خودم باشه که عقد کردیم؟
یا همینجا میتونم برم؟
و اینکه توافقی باشه یا نه؟
همسرم خودش وکیل و حقوقی قطعا راهی جلو پام نمیذاره و همه راه در روها رو بلده....
ممنون میشم
کمکم کنی که از کجا شروع کنم و چه مراحلی؟
دوستان بیاین کمک کنید درمورد آبجیم یه مسئله خونوادگی
سلام خانومای اومایی وقت شمابخیر .
ما دوتاخواهریم فقط من که ازدواج کردم آبجیم ترم آخر دانشگاه.
از وقتی ترم ۳ بود به واسطه یکی از دوستای آبجیم ( فاطمه خانوم )
باعث دوستی آبجیم با یکی از همکلاسیاش شد ( پسر )
اینایی ک میگم من از روز اول درجریان بودم .
این اولین رابطه خواهرم با یه پسر بود . ۳ ترم تمام اینو اونو میفرستاد ک آبجی من باهاش دوست بشه و حالا قصد جدی بشه و ....
تااینکه مادیدیم شرایطش خوبه این اجازه رو دادیم .
خلاصه اینا باهم بودن یک ترم ، روز نبود پسره کادو واسه آبجیم نخره ، کادوهای فوق العاده گرون ، مثلا ست طلا و کیفای مارک و تولد آنچنانی و ...
قصدشون جدی بود خونواده ها درجریان قرار گرفتن کامل که نزدیکای عید بشه و حالا خاستگاری انجام بشه
الان چندوقتیه همون دخترخانمی که واسطه اینا شده بود خیلی خیلی به این آقاپسر پیام میده و درمورد هرچیزی نظر میپرسه از این آقاپسر و هرجایی میخواد بره میگه منو برسون و آبجی منم خیلیییی حساس شده روو این موضوع طوری که باعث جروبحث و دعوا شده بین خودشو اون آقا که پسره به آبجیم گفته تو حساسی و شکاکی و .
که خواهرم گفته مثلا آنفالوش کن جوابشو نده گفته نمیتونم چنین کاری کنم همکلاسیم هست ی دوستی ساده .
ک خواهرم همه چیو بهم زده . الان توی دانشگاه پسره گفته که ما خونواده هامون بهم نمیخورن.
بابای پسره معاون وزیر هست ، مامانش کارمند عادی.
بابای منم رئیس یه اداره و مامانم کارمند عادی.
حتی از نظر مال و اموال یکی هستن دوتاخونواده .
یهویی نمیدونیم چه اتفاقی پیش اومد که اینجوری شده
الان از این قضیه ۶ماه میگذره که از دیروز ب گوش آبجیم رسوندن پسره میخواد ازدواج کنه با ی دختری که خیلی سطح خونوادگیش پایین تر از اوناس اصلا قابل مقایسه نیستن.
سوتفاهم نشه واسه خانومای اوما ، منظورم فاصله طبقاتی هست که آقاپسر گفتن .
الان من از شما راهکار میخوام.
با اونهمه وابستگی خواهرم ب اون آقاپسر ماچیکارکنیم کمتر آسیب ببینه؟ ضربه عاطفی که خیلی بد خورده اصلا حالش خوب نیست بارها روانپزشک بردیم حتی دارو تجویز شد ولی بدتر میشه و بهتر نمیشه.
هرچی خاستگار داشته طی این مدت رد کرده بخاطر این آقا
الان با این شرایط چجوری کناربیایم؟
لباس مجلسی برای جشن عقد چی پیشنهاد میدین
سلام بچه ها خوبین برادرشوهرم میخواد ازدواج کنه منم اصلا لباس مجلسی ندارم بنظورتون چی بخرم
لباس باز و کوتاه نمیتونم بپوشم
اگ از دل مامانی نرفته بودی
اگ مارو تنها نمیذاشتی همین روزا تولد ی سالگیتو برات جشن میگرفتیم کاش دوباره بیای تو دلم جات خیلی خالیه تو خونمون...
همش۳ماه مهمون دلم بودی ولی من کلی چشم انتظاری کشیده بودم واسه جوونه زدنت😔دوباره بیا ولی اینبار بی من نرو خونمون خیلی سوت و کوره بدون تو مامانی😞
سلام مامان ها تیر کشیدن تیز داخل واژن نشانه زایمان زودرس هست
یه جوری تیز درد میکنه از داخل نمیدونم چجوری بگم انگار وجود جسم خارجی داخل واژن
البته پساری دارم
بنظرتون من بی احترامی کردم؟!😲😔
سلام دوستان
فاصله ما تا خانوادهها ۱ ساعت ونیم هست اونا شهرستان هستن
پسر من خیلی زیاد وابسته مامان خودم و پدر شوهرمه
خلاصه دیروز پدر شوهرم اینا اومدن پسرمم بردن خونه خالش اینا و...دور زدن اومدن
بعدش الان خواستن برن شهرستان شنبه مجدد باباش بیاد خونه ما
مامانش بشدت اصرار کرد که پسرم ببرن
((بشدت مخالفم))
گفتم قرار دخترخالم اینا بیان پیشش ((دندونای پسرم تحت بیهوشی درست کردم))یه سری اقوام خودموشوهرم این مدت اومدن خونه جهت احترام
مامانش گفت نه ولشون کن من میخوام ببرمش اونا نیان یا بیان اصلا مهم نیست من قول نوه ام دادم غصه میخوره دیشب گفتم میبرمت شهرستان
گفتم خب اونا به احترام پسرم دارن میان رگزشته بعد ۲ سال و خرده بگم فرستادمش رفته.....
گفت زشت نیست ولشون کن و...هرچی گفت کوتاه نیومدم ((حتی گفت ندی ببرم دیگه خونتون نمیام))
آخرش قسم جون داداشم داده بازم گفتم نه هوا هم سرده مریض میشه بارونه گفت تو حتی قسم جون داداشت هم برات مهم نیست کارت خیلی اشتباهه دیگه قبولت ندارم دلم شکوندی
منم هیچ جوابی ندادم
دیگه سریع پدر شوهرم بلند کرد رفتن
((بعد ۸ سال اولین بار بود کلا اینطور حرف پیش اومد))
هیچ زمان هم هیچ حرف و ناراحتی بین ما نبوده خدایی
با اینکه این همه تلاش میکنم اون در امدی ک میخوام و ندارم قنادها هم میاین
سلام دوستای گلم قندهای عزیز یه لحظه میشه شماهم بیاین میخوام برم تو کار کیک الان داستان زندگیم من هم ناخنکارم هم اکستیشن مژه کاست موقت لیفت مژه ابرو انجام میدم قبلا تو سالن کار میکردم بخاطر چندتا اتفاق مزخرف شوهرم دیگه نذاشت برم الان تو خونه کار میکنم ولی بیشتر مشتری هام پریده تو دیوار اگهی گذاشتم اصلا کسی زنگ نمیزنه یا میزنه هم الکی وقتم تلف میشه ادمینی ادیتوری و طراحی سایت هم بلدم ولی حوصله شو ندارم بدون چهره هم خیلی سختمه همیشگی هم نیست برای ادمینی برای بقیه هم مسئولیتش زیاده پولش کم یکم پول داشتم رفتم وسایل گلسازی اینها گرفتم یه عالمه هزینه باکس و کاغذ از این گل روبانی ها پروانه ای ها درست کردم تو دیوار اگهی گذاشتم ب چندتا گلفروشی توی محل گفتم شاخه ای سی چهل تومنه من گذاشتم بیست و هفت هیشکی ازم نخرید همرو ب عنوان کادو ب این و اون دادم خسته شدم دیگه بنظرتون چیکار کنم یه کار همیشگی میخوام ک پولشم خوب باشه یکی قراره بهم اگه بشه پنج تومن قرض بده میخواستم برم بدلیجات کیلویی بخرم باز پیج بزنم میترسم بمونه رو دستم قبلا خیلی کیک و شیرینی درست میکردم حس خوبی هم بهم میداد الان دوست دارم برم قنادی اموزش تزیین کیک و... بنظرتون بصرفه هست مسئولیت زیاد داره واقعا میترسم راستی یه پکیج مجازی رنگ مو هم گرفتم حدود یه تومن میخوام هزینه کنم وسیلع های رنگ و بگیرم مدل بزنم ولی تو خونه فکر نکنم بیان میترسن نا امیدم موندم چیکار کنم شوهرمم ک قوز بالا قوزه
خانوما تروخدا بگید من چیکار کنم
دخترمن کلاخیلی اب میخوره شباهم بیشتر همش لباسشوخیس میکنه دیشب یبارجاشوعوض کردم دوبارهم لباساشوعوض کردم صبح بلندشدم کلاهم رخت خواب خودموهم دخترموکلاانداختم ماشین ی خط درمیون کارم اینه خسته شدم بخدااصلاشباازاسترس اینکه جاشوخیس کنه خواب ندارم دیشب ساعت ۱۱نیم جاشوعوض کردم خوابیدساعت ۲ دست زدم بهش لباسشوخیس کرده بود قبل خواب هم یکم شیربعدش اب میدم میخوره ولی تاوقتی بیدارباشه میگه اب بده چیکارش کنم
همه دغدغه دارن ک چجوری بچه رواز شیربگیریم من دغدغه دارم ک چجورازاب بگیرمش
روزاهم همینجوره بااین ک تندتندپوشکشوعوض میکنم اما مثلا چندساعتی اشپزخونه کاردارم میام میبینم لباسش خیس کرده بعدمیگن ازپوشک بگیرش چجوری اخه بااین وضع دیگ ازشستشوخسته شدم
خانما همتون بهم مشورت بدید
شوهرم یجایی گیر کرده خیلی شدید پول لازم داره از کسی هم نمیشه قرض گرفت خودم یه نیم ست دارم بهش گفتم برم انگشترمو بفروشم گفت نه ولی ته دلش انگار راضی بود چیکار کنم منم یه نیم ست بیشتر ندارم بنظرتون بفروشم یا نه
آی وی اف وآزمایش
سلام دوستان عزیز من امروز می خوام آزمایش بدم دعا کنید مثبت بشم و نفری یه آیت الکرسی برام بخونین ممنون میشم 💚💚
چرا هرچی ازته دل آدم دوست داره بهش نمیرسه
سوالم همینه فقط قصد ناشکری ندارم اصلا اصلا
تا یادم میاد همیشه همین بوده
خداروشکر میکنم بخاطر همه چی ..
مقاومت شریان نافی جنین و ختم بارداری
سلام خانم دکتر روزتون بخیر باشه.. امیدوارم خوب خوب باشید❤️
من دیشب اومدم سونو واسه رشد، دکتر سونو که پریناتولوژیست هستن، گفتن که مقاومت شریان بند نافی میبینم. بعد گفتن شایدم بخاطر تحرک زیاد بچه هست و دقیق نمیتونن ثبت کنن و امروز برم برای تکرار سونو. و همون دیشبم نوار قلب دادم که خوب بود. باز امروز اومدم سونو، میگن شرایط مث دیشبه و ختم بارداری تا ۳۷ هفته که قطعیه ولی درمورد اینکه همین امروز و فردا ختم بدن یا صبرکنن تا ۳۷ گفتن دوباره یک ساعت دیگه سونوت میکنم چون بازم بچه خیلی خیلی تکون میخوره.. حالا الان گزارش سونو رو بهم ندادن هنوز، جواب رو بدن فوری میفرستم خدمتتون🌹
چندتا سوال دارم.. یکی اینکه دلیل ایجاد مقاومت شریان نافی چیه؟ چون ایشون گفتن رشدش هم بد نیست.. و براشون درکل عجیب بود این مقاومت..
و اینکه اگر ختم بارداری بدن واسه امروز یا فردا، اشکالی نداره؟ بازم نیاز به تزریق بتامتازون هست؟چون من هنوز تزریق نکردم..
طبق انتی امروز ۳۶ هفته و ۳ روز هستم