- الان بستنی هم خوردم دراز کشیدم شکممو دست کشیدن آهنگ گذاشتم بازم تکون نمیخوره چیکار کنم ؟ لازمه برم بیمارستان ؟ >حس نکردم تکون جنین 27 هفته368 بازدید16 پاسخ
- عوارض قرص اورژانسی چیه؟237 بازدید16 پاسخ
- دیابتی متفورمینی بودم ۳۹ هفته رفتم که بستری شم دهانه ی رحمم ۱سانتم نبود با کلی ورزش و فعالیت و...دردای زایمانم هیچی نداشتم.
چیزی حدود ۲۷.۸ساعت توی بلوک زایمان بودم تا آخرم سز شدم.
اوایل آمپول فشارهایی که میزدن زیاد به بدنم جواب نمی داد و اصلا دردم نمی گرفت.ازعصرساعت ۶ تا۷صبح بعدی آمپول فشار هارو میزدن وNstدردای نامنطمرو نشون میداد و منم دلدرد پریودی داشتم.ساعت ۷ دز جدید آمپولارو تزریق کردن اینبار بیشتر دردا شروع شد و قابل تحمل بود تا ۱۰ ۱۱ ظهر و تواین تایم من ۲فینگر بودم دیگه دردا کلافه م کرده بود و ماما ازم می خواست تو دردام ورزش کنم و من زود خسته می شدم...این پروسه ادامه داشت تا ساعت ۵عصر دتتر اومد گفت هیج پیشرفتی نداره ولگنش تنگه کیسه آبمو ترکوند چشمتون روز بد نبینه یک دردایی اومدن سراغم بیا و ببین امونمو بریده بودن...می زدم تو سرو کله ی خودم خیلی وحشتناک بود کلا دردی که بهت القا بشه.ازساعت ۵تا۹ ونیم شب با همون درد ترکیدن کیسه آب و القای آمپول فشار موندم تو بلوک و از شدت درد زجه میزدم.آخرسر هم دکتر گفت بره واسه سزارین انگاری خدا دنیاروبهم داد و ساعت ۱۰ و۱۰ دقیقه شب پسرم که دنیای منه دنیا اومد.
خواهشا اگه درد زایمان ندارین و قراره با آمپول فشار و دهانه ی رحم بسته بچه رو دنیا بیارین هرگز هرگزهرگزاین کارو نکنین.من هر دو درد رو کشیدم وحشتناکه...ولی اگه دیدین دهانه ی رحمتون خوبه و تنگی لگن ندارین و می تونین طبیعی بیارینش دنیا بازم برین سزارین🤣🤣🤣.درد بی حسی رو اصلا حس نکردم خیلی هم بهم احترام گزاشته شد.فقط یه سری دردا هست واسه فشاردادن شکمه بعد اینکه عمل انجام شد و بچه تو بغل کردی و بی حسیه رفت که دردش واقعا خیلیه.
من الان تو مرحله ای هستم که درد بخیه هامو از داخل حس می کنم زیاده ولی قابل تحمل از دکتر پرسیدم گفت داره جوش می خوره. >شرح زایمان من 🐣879 بازدید78 پاسخ - مامانا خواهشاً اورژانسی بیان521 بازدید31 پاسخ
- صبح مهمونام اومدن نشستم پیششون سر میز یهو حالم بد شد بعد نزدیک ۱۰ تا ۱۵ ثانیه بیهوش بدم
همون موقع فشارمو گرفتم ۸ بود
خواستم بدونم برای بچم ضرری نداره کسی اینجوری شده؟!>اورژانسی خانوم دکتر چند ثانیه بیهوش شدم ایا خطرناکه1,119 بازدید67 پاسخ - دکتر عالی متخصص یا فوق تخصص مغز و اعصاب برای دیسک کمر تو تهران معرفی کنید لطفا
لطفا دکتری که کارش رو دیدید بین خودتون و اطرافیانتون رو بگید.♥️
سوالِ دوستمه لطفا هرکی میدونه راهنماییش کنه ممنونم ازتون♥️>معرفی پزشک در تهران193 بازدید15 پاسخ - ال دی اورژانسی535 بازدید29 پاسخ
آزمایش ۸ هفته ام همه چی عالی بود
اما الان همه میگن میشه مسمومیت بارداری چیکار کنممم>اوووررررژژژانسی دفع پروتئین و البومین در هفته ۱۵364 بازدید11 پاسخ- دکتر عزیز و دوستان
من دو روزه گوش هام هوا میگیره
امروز سردرد بودم الان فشارم رو با دستگاه خونگی چک کردم
اما بلد نیستم بخونم
معمولا فشارم یکم همیشه پایین بوده تو مدت بارداری و حتی قبلا
>خواندن اورژانسی فشار سنج412 بازدید12 پاسخ - دوستان بوشهری لطفا میاین؟182 بازدید6 پاسخ
- اورژانسی جواب پاپ اسمیر389 بازدید43 پاسخ
- شبتون به خیر🌱
خانم دکتر هفته ی پیش پسرم از سوپرمارکت یه شیر پاکتی گرفته یود فکر میکرد آبمیوه اس هرکاری کردم قبول نکرد این شیرِ به اجبار براش باز کردم یه قلپ خورد دیگه نخورد حتی ولی شبش هم بی قراری داشت هم مقعدش ریخت بیرون من پماد ان ان و کالاندولا زدم یکم بهتر میشد ولی باز دوباره میدیدم یهو میریزه بیرون
میتونه از بستنی باشه؟ قبلش بستنی هم داده بودم یکم ولی خب اینجوری نشده بود
هر روز بستنی میخوره
ایروفیکس و شریت کلسیم هم میخوره چهار روزه(اینا قبلا تست شده)
پسته هم هر روز میخوره(تست شده قبلا)
امروز پیش باباش هم بادام خورده هم بستنی خیلی بهتر شده بود غروب اومدم پوشکو عوض کنم دوباره دیدم مقعدش خیلی ریخته بیرون🥺
چی بزنم بهتر بشه؟
حساسیت به پوشک یا عرق سوز نیست چون اصلا بی قراری نداره شبیه آلرژیه جوش داره عکس ندارم متاسفانه صبح اگه گذاشت میگیرم
من خودم شکم به بستنیه میتونه دوباره آلرژیش به بستنی برگشته باشه با خوردن همون قلوپ شیر؟
خیلی نگرانم نمیزاره پوشکش نکنم اصلا بدون پوشک جیش نمیکنه میترسم پوشک نبندم خودشو نگهداره کلیه درد بشه
توروخدا بگید چی بزنم😭🥲>آلرژی غذایی یا حساسیت271 بازدید5 پاسخ - من دیروز ظهر سر گیجه پیدا کردم و چشمام سیاهی رفت البته دراز کشیدم بهتر شدم
تا ظهر که خوابیدم
عصر یکم سرم سنگین بود
امروز خوب بودم صبح الان دوباره حالت سرگیجه و سنگینی سر پیدا کردم
خطرناکه یا طبیعیه؟>سرگیجه و سنگینی سر367 بازدید12 پاسخ - لکه بینی هفته ۱۹ ، سوزش دورناف ، گرفتگی زیرشکم331 بازدید10 پاسخ
- ی هفته پیش اورژانسی خوردم ولی تخمک گذاریمم بود513 بازدید48 پاسخ
- ببخشید خانم دکتر من برای جلوگیری هم از کاندوم استفاده میکنم و هم قرص ال دی میخورم
روز سوم پریود یک عدد خوردم و متاسفانه روز چهارم فراموش کردم و امروز ک روز پنجم هست دو تا باهم خوردم
و نزدیکی داشتم ک متاسفانه کاندوم نمیدونم چجوری شد ک درومده بود و داخل واژن مونده بود
خانم دکتر بدلیل اینکه تو مصرف قرص این ماه اشتباه کردم و یک روز رو فراموش کردم میشه فردا قرص اورژانسی بخورم چون اصلا و ابدا قصد بارداری ندارم نظز شما چیه
>پاره شدن کاندوم و احتمال بارداری781 بازدید56 پاسخ - قرص اورژانسی و امکان بارداری752 بازدید111 پاسخ
- آیا این طبیعیه؟>سلام خانم دکتر من این ماه مجبور ب مصرف قرص اورژانسی213 بازدید7 پاسخ
- این سوال دوستمه اگه امکانش هست راهنماییشون کنید♥️
دوستم میل جنسیش کم شده بود یه دارو سفارش داده اوردن نیم ساعت قبل رابطه مصرف کرده نصف قرص رو ولی میگن بعد نیم ساعت چهل مین علائمی مثل گرگرفتگی(میگفت انگار تو چشمام حرارت داشت) میل جنسی فرق نکرده بود ولی انگار خون رسانی به صورت زیاد شده بود بنظرتون خوردن این قرص ضرر داره؟
اگه نه میشه یه دارویی بگین مصرف کنن
بب نهایت ممنونم ازتون♥️
عکس دارو رو هم میفرستم براتون>داروی میل جنسی بانوان975 بازدید31 پاسخ - پزشک عزیز اوما ممنون میشم جواب منو بدید
من یه رابطه محافظت نشده داشتم ۲.۵ساعت بعدش قرص لوونوژسترول ۷۵صدم مصرف کردم و بعد ۶روز ۲روز سبک پریود شدم بعد از اون بهمن با ۴روز تاخیر پریود شدم و لخته هم خیلی بود همراه پریودم و همچنین اسفند هم سرموعد پریود شدم ولی خونریزیم کم بود ولی هیچ کدوم از اینا لک نبودن ۲.۳تا پد بهداشتی پر میشد .ولی هنوزم ترشحات آبکی دارم .تیرکشیدن تخمدان و سنگینی زیر دل ممنون میشم راهنمایی کنید خیلی استرس دارم>قرص اورژانسی و بارداری350 بازدید10 پاسخ
حال روحیم خیلی خرابه نیاز به راهنماییتون دارم.
من الان ۳۳ هفته بارداری هستم بارداری خیلی سخت و پر خطری هم دارم استراحت مطلق(پساری دارم) دیابت فشار خون روزامو به سختی یکی یکی رد میکنم با شرایط سختی خونه مامانم موندم سگ دارن به همه چی پارس میکنه عاجزم هی تو خواب میپرم هول میکنم خواهرم مدرسه ای هست هر روز صبح که میخواد بره کلی سروصدا هست بابام بره سرکار ساعت گوشیش ۶ صبح زنگ میخوره خودشم خوابش سنگین همه خونه بیدار میشن هم من هم همسرم عاجز هستیم من نگرانم برای بچه ام زمینه همه چی دارم تنشد استرس و هول کردن هم دور از جون از دلایل ایست قلبی جنین هست میخواستم یه مدت برم خونه مادرشوهرم
که متاسفانه یه اتاق خیلی خیلی بد رخ داد واقعا حالم داغون تر شد خواهرم وقتی داشته با دوستش که همسایه هستیم بازی میکرده برادر بزرگش بهش دست درازی کرده واقعا داغون شدم به هیچ کس نمیتونیم بگیم فقط منو مامانم میدونیم خواهم ۹ سالش هست با مشاور حرف زدم گفته ۱ هفته رفتارش زیر نظر داشته باشید مراقبش باشید هرشب تو خواب با جیغ گریه خواب بد میبینه میپره نمیدونم باید چیکار کنم واقعا نمیدونم کیو اولویت قرار بدم بچه توی شکمم و همسرم یا خواهرم تروخدا کمکم کنید.
چهل تا ایت الکرسی نذر کردم به نیت اقدامی ها
سلام خانم ها ۴۰ تا ایت الکرسی میخوام به نیت اقدامی ها بخونم اسم هاتون رو به ترتیب بگین که کسی جا نمونه بخونم
یاعلی
خانما به مشاورتون نیاز دارم ذهنم درگیره...
سلام خانما. یه موضوعی هست ذهنمو درگیر کرده و خیلی داره اذیتم میکنه نمیتونم با کسی درمیونش بذارم چون هیچکس درک نمیکنه. دخترم ۴ سالشه باهوشم هست خداروشکر مثل بقیه ی بچه ها، اموزشای جنسی هم براش شروع کردم مثلا جای خصوصی چیه و کسی نباید ببینتش و اینا خیلیم حواسش هست و نگرانه کسی ببینتش جز خودمم با کسی نمیره سرویس گاهی من نباشم مامانم میبرتش یا مادرشوهرم یعنی کلا به ما ۳ تا اعتماد داره که مطمئنم بیشتر از خودم مواظبشن! موضوعی که اذیتم میکنه اینه که این روزا خیلی اخبار تجاوز و این چیزا رو میشنوم و خودمونم گرفتار شدیم و خیلی تووعذابیم. مشکل من شوهر خواهر شوهرمه! اصلا ازش خوشم نمیاد چون عقاید و افکارش مخالف منه و باوجود اینکه به عقایدش احترام میذارم و برام مهم نیست که مخالفمه ولی همیشه توومسخره کردن افکارم و اذیت کردن منه، از وقتی که دخترم خوب حرف زدن رو یاد گرفته هی به دخترم میگه بیا باهم بازی کنیم بیا برات قصه بگم نمیدونم بیا رو پام بشین برات قصه بگم یا یهو میگه یه بوس بده بهم نمیدونم بیا حرف بزنیم بیا بدو بدو کنیم و ازاین حرفا! حالا پسر خودش مثل مرگ ازش میترسه از بس بداخلاقه! یعنی با پسر خودش اینجوری نبوده نمیدونم چه لزومی داره با بچه ی خودم اینجوری باشه... از درد روزگار دخترمم بهش علاقه داره که خب طبیعت بچه ها همینه. خواهرشوهرمم زیادی بیخیاله. به شوهرمم نمیتونم بگم چون اصلا این موارد رو درک نمیکنه! پدرشوهرم میخواد بوسش کنه نمیذارتش میگه سرمو ببوس و اون بنده خدا هم سرشو میبوسه ولی این یارو بهش میگه یه بوس بده درجا میره بوسش کنه😐 چقدرم پدرشوهر دوستش داره و روش حساسه! نمیدونم چیکار کنم که دخترم نره رو پاش بشینه یا گفت بوس بده بهش بگه اجازه نمیدم و اینا.... میترسم اصلا بهش اعتماد ندارم. ممنون میشم بدون توهین کردن راهنماییم کنین🥲
خانم ها من دلم خیلی گرفته میشه بیاین همگی نظرتونو بگید
دوستان عزیز سوال من یکم پیچیده هست
من دوران درس و مدرسه خیلی درس خون بودم به عبارتی خر خون
با رتبه دو رقمی رفتم رشته معماری
چون علافه داشتم.همه اون موقع گفتن برو تجربی تو میتونی دکتر بشی قبول نکردم
دوران دانشجویی افتادم راه دور بر اساس انتخاب رشته غلط کافی نت
بگذریم کلا خیلی زحمت کشیدم و شاگرد اول دانشکده هم بودم
کلا خواستم بدونید من خیلی برای درس خوندنم زحمت کشیدم شهر خودمون هم که بودم کار میکردم توی یه شرکت از در آمد خودم هم راضی بودم
تا اینکه ازدواج کردم و اومدم یه شهر دیگه
خانواده همسر من همه شاغل هستن معلم هستن
از اول خیلی منو مسخره کردن که در آمدی ندارم
همیشه به شوهرم گفتن تو بدبختی
چون مثل پسر خاله هات زن کارمند و شاغل نگرفتی
برامون عروسی نگرفتن
همیشه گفتن من در آمدی ندارم
حتی خواهر همسرم میگفت الان خیلی ها میرن خونه تمیز میکنن در آمد دارن ....
همین حرف ها باعث شد من سه سال پیش رفتم آزمون نظارت دادم و پروانه گرفتم و میتونم کار کنم
الان هم بهم کار ارجاع دادن از نظام مهندسی
اما الان احساس میکنم هیچ اعتماد بنفس ندارم
چند روزه انقد استرس کشیدم که .....
حتی خواستم نرم😞
شما جای من بودید چیکار میکردین
ممنونم راهنمایی میکنید
گم شدن حلقه ازدواج
خانوما چه دعایی یا ذکری بخونم که حلقه ازدواج شوهرم و پیداش کنم اگه چیزی بلدین که کمک میکنه لطفا بهم بگین
برج ۳ حلقه ازدواج شوهرم گم شد
از کابینت پیدا کردم آخرش
بعد اون دیگه هر سری در میآورد میداد به من که بزارم توی بوفه توی کیف قران
خودش دست نمیزد میگفت قرآنه
تا اونجایی هم که یادم میاد یبار زور اود بردارم بزارم توی بوفه اخه کلید بوفه از دست پسرم بر میداریم میزاریم بالای بوفه
ک دست من نمیرسه همیشه به شوهرم میگم کلید و بده که انگشتر و بزارم
همون توی کمد پسرم گذاشتم اون سری زورم اومد توی بوفه بزارم
از طرفی هم یادم میاد چن روز بعدش به شوهرم گفتم کلید و از بالا بردار انگشتر و بزار توی بوفه
اونم کلید و برداشت انگشتر و گذاشت توی بوفه جای دید گفت توی قرآن نمیزارم من
منم فرداش برداشتم گذاشتم همون جای همیشگی
الان نگاه میکنم نیستش
امروز شروع کرده من دست نزدم سری آخرم دادم به خودت
هر سری در آوردم دادم به خودت
کجاست
چیکار کردی وووووووووووووووو فکرای مزخرف و چرت و پرتاب دیگه
از صبح شروع کرده بود که شب دیگه ولش کرده اینم میدونم که یکی دو روز دیگه پیدا نشه قشنگ یه جنگ جهانی توی خونمون به پا میشه اون سرش نا پیدا
منم همون کمد پسرم و زیر و رو کردم نبود
بوفه رو زیر و رو کردم نبود
نتونستم زیاد سر پا بمونم که کل خونه رو بریزم
از طرفی میدونم من بریزم بعدش شوهرمم میریزه بگیره یعنی دوبار جمع کردن میوفته گردن ک برام خیلی سخته
از طرفی شل میکنم میگم توی خونه هست بیرون نرفته ک اول آخرش پیدا میشه
از طرفی ازجنگ جهانی بعدش وحشت دارم میگم زودتر پیداش کنم
شوهرم هر وقت انگشترش و دستش میکنه میریم خونه مادرش اینا
مادرش میندازه توی انگشت وسطش چون گشاده براش
من دیشب هم که خونه اونا بودیم دیدم ننش کپ حلقه ازدواج ما یکی توی انگشت وسطش هست
ولی خب به شوهرم بگم میگه تو به ننم شک کردی تو به طلای ننم چشم دوختی ووووووو
راستیتش من به ننش شک کردم شاد شوهر برده مث همیشه ننش انداخته الان یادش رفته همش هم میگه به من پس داده
ولی خب نمیدونم همش شک و شبهه هست
فکرم هزار راه میره و شدید مشغوله
لطفا اگه راهی بلدین بهم بگین انجام بدم
نامه ای برای سلما
سلام عزیزم من از سال 98 که اونا رو نصب کردم با شما آشنا شدم ولی اون موقع فقط خواننده بودم و خودمم بچه نداشتم ولی از اون موقع تا الان شما رو همیشه تو ذهنم دارم و براتون دعا میکنم
تو خیلی تاپیکا دیدم نوشته بودی خدا بهم عرضه مادرشدن نداد وگرنه 4تا میاوردم یا مثلا خیلی چیزای دیگه راجع به بچه داری که چقد حسرت میخوری و.... مبدونم چند بار ای وی اف کردی و خودتو به آب و آتیش زدی برای داشتن بچه، چقد وقت و پول صرف کردی و الان به تهش رسیدی که خدا نیست و دوست مداری نماز بخونی
حرفام شاید تکراری باشه ولی دوست دارم بهت بگم از زندگیت لذت ببر فکر نکن همه چیز بچه هست اینو مادری میگه که قبل از بچه دار شدن تفکرش این بود بچه همه چیزه تو زندگی و نباشه نمیشه لذت برد، من اصلا اینقد عاشق نوزاد و بچه ها بودم که نمیتونستم به زندگی بدون بچه فکر کنم ولی الان غبطه میخورم به حال اونایی که بلچه ندارن و میتونن برای خودشون وقت بذارن و بفهمن زندگی چیه
الان من خداروشکر میکنم بابت بچه هام ولی چون پشت سرهم شدن و من الان 3ساله که دارم هر ثانیه صدای گریه ی بچه میشنوم واقعا روحیه ندارم، از قیافه افتادم چون وقت ندارم، خواب ندارم، هیچی مدارم، نمیدونم کی روز میشه کی شب میشه، نگران آینده ی بچه ها هستم، نگران خیلی چیزای دیگه
فقط میخواستم بگم هم بچه داشتن نعمته هم بچه نداشتن
و برای بچه نداشتن اینقد سوگواری نکنید بچه ها یه روزی میان و یه روزی از پیشمون میرن(حالا یا برای ازدواج یا ادامه تحصیل یا کار... ) و ما بازم تنها میشیم پس اونایی که بچه ندارید چیزی رو از دست ندادید از زندگی تون لذت ببرید همه چیزی که خدا بده یا نده نعمته
شیردوش یامی میلک یا مامی میلک 🤱🏻
سلام خوبین بچه ها؟؟❤️ کسی تجربه خرید شیردوش یامی میلک که اسم جدیدش شده مامی میلک رو داشته؟ یا دیده کسی استفاده کرده باشه؟ میگن حتی شیری که قطع شده باشه رو هم برمیگردونه.. میخواستم ببینم آره واقعاً ؟!
گربه ام نوزاد ۳۵ روزمو گاز گرفته خونی نی اومده و یکم جای دندونش مونده و قرمز شده
سلام توروخدا بگین من گربه ام واکسن زده و قرص انگلشم خورده نوزاد ۳۵ روزه هواسمون نبوده هیجانی شده گاز گرفته بچه امو میخواهم بدونم اتفاقی میافته؟
خانومای خوش تیپ وشیک پوش بیایین بگین واسه عید چه فکرایی دارین
چه مدل لباسی واسه خودتون یابچه هاتون میخرین
میخوام واسه بچه هام ست کنم ولی نمیدونم چه مدلی هرکی هرچی مدل داره بفرسته ازهم دیگه نظربگیریم
چیزی واسه عیدنمونده
گازصفحه ای شیشه ای بهتره یااستیل
سلام دوستان درمورد گازصفحه ای شیشه ای واستیل اکه نظریا تجربه ای دارید بگین لطفا ممنون ی نظرسنجی میزارم
ایده کادوی روز مرد
سلام مامانا لطفا بمن ایده بدید
کادو برای شوهراتون چی میخرید که تکراری نباشه......
چیزی به ذهنم نمیرسه 🤭
عدد بتا بالا باشه یعنی چی
سلام وقتتون بخیر من اخرین پریودیم 26ابان بود و 26اذر دیگ پریود نشدم و البته اقدامم داشتیم مداوم، 10دی بیبی زدم مثبت بود 13دی ب دکتر مراجعه کردم وایشون گفتن نیاز ب ازمایش نیس و سونو نوشتن و سونو همون روز انجام دادم ولی گفتن ک شما یا حامله نیستی یا سنش کمه چون سونو هیچی نشون نمیده، نگران شدم ازمایش بتا دادم، ازمایش بتام مثبت بود وحتی عددش بالاتر بود ودر 20دی مجددا پیش دکتر رفتم ایشون شیاف پروژسترون دادن و گفتن دوباره باید بری سونو، ولی الان نمیدونم اصلا چن هفته هستم، چرا اونموقع سونو اینجوری گفت طبق پریودی نباید تو اون سونو جنین تشکیل شده بود؟ الان ازمایش و سونو رو هم میفرستم
چکارکنم پسرم یادبگیره قاز بگیره🥴🥴
سلام دوستان پسرم 17ماهشه و اصلا بادندوناش کارنمیکنه انگاراصلا مدل هستن ،غذابدم یابایدله کنم یا خیلی نرم باشه تاراحت قورت بده بیسکوییت خیار موز سیب ک نرم هستنم دادم امافایده نداره چندبار غذارو یکم درشت برداشتم ک خودش تودهنش بحوعه اما جمع میکنه تو لُپش، دستمومیدم میگم قازبگیر الکی میگیره ول میکنه ،محکم محکم میگم سرشومیلرزونه انگاری أدای قازگرفتنودرمیاره
پفک دادم اونو قازگرفت اماگمونم اونم اونقدر بافتش سبکه براهمین
تازه دوتادندون موشی درآورده بود خیلی قشنگ خیارسیب بیسکوییت میدادم استفاده کردنو یادبگیره اماالان نه
کسی بچش اینجوری بودع چکارکردین درست شد
گرسنه بمونه گریه میکنه اماباز قازنمیگیذه
سلام نظرتون در مورد یدونه بچه چیه
بچه ها شوهرای شمام همش میگن بچه دار شین ؟؟من شوهرم روانیم کرده شب و روز میگه بچه من واقعا نمیتونم دیگه به بچه دار شدن فکر کنم همین الآنشم از کار و زندگی و ریخت. و قیافه افتادم وشوهرمم نه کمک میده تو بچه داری نه اینکه رفتارش خوب بوده تو بارداری قبلم و نه وضع مالیمون اوکی هر چیم بهش میگم نمیفهمه بخدا خستم دیگه حالم از کلمه بچه به هم میخوره بس که میگه چیکار کنم بنظرتون
عمل زیبایی بینی درتهران و شمال
سلام دوستان
بلخره منم میخام دماغمو عمل کنم😄
حالا تو تهران چن تا دکتر دیدم ک پیجاشونو میفرسم اگه شما هم دکتر خوب سراغ دارین معرفی کنین
هم تهران هم شمال
بیشتر از ۵۰ تومن نمیخام هزینه کنم
ی چن جاهم وقت مشاوره گرفم ک برم و از نزدیک کارشونو ببینم
دماغم و قیافم تو عکس معلومه ب نظرتون چ مدلی بهم میاد؟خودم طبیعی میپسندم اما باید ببینیم دکترا چی میتونن در بیارن
دلتنگی برای پسر کوچولوی عزیزم🖤لطفا باردار ها نخونن
مامانی امسال قرار بود تولد بابا، روز زن، یلدا، روز مرد و بهار رو پیشمون باشی و بعد تولدت رو جشن بگبریم. مامانی من نمیتونم جونه ی درختا رو نگاه کنم. اومدن بهار رو نگاه کنم بدون تو... باز کردن چشمام بدون تو چقدر بیهوده س مامانی. پسر مظلوم عزیزم که ذره مامانو اذیت نکردی. مادر به قربونت بره منو ببر پیش خودت. بزرگترین ارزوم اینه تو رو بغلت کنم و بو کنم. مامانی قشنگم پسر کوچولوم شکم خالی من بدون لگدای تو... آخ خدا... مادر به خدا بگو حس مادر شدنو اینجوری به هیچ زنی نده... بگو اگه مصلحت نیس بذاره برا بچه دوم.مادر جونم شرمنده ت میشم وقتی نگران میشم که نکنه دیگه باردار نشم. نگران بدنم میشم وقتی تن کوچولوی پسرم زیر خاکه... مادر من هنوز بوتو موقعی زایمانت کردم یادم نرفته. بوی پدرت بود. با اینکه تو زنده نبودی اما اون لحظه شیرین ترین لحظه ی زندگیم بود.
پسر قشنگم میدونم یه روز زیر درخت تو گهواره ت توابی و نور بهت میتابه و من میدوم و تو رو بغل میگیرم و اون لحظه من دیگه چیزی از خدا نمیخوام...
لطفا یه مشورت بدین🥲
من دخترم ۱۹ ماهشه امروز بیبی چک زدم متوجه شدم باردارم و طبق چیزی که اوما زده میشه ۶ هفته
ناخواسته باردار شدم
مامانایی که دوتا بچه به فاصله کم دارید چه توصیه ای میکنید؟
میشه برا شادی روح پسر کوچولوم صلوات بفرستید و با قلبای پاکتون دعا کنید
که جای پسرم خوب باشه.بدون مادر بزرگ نشه. تنها نباشه.
🤍🤍🤍
دوستانی که انتقال جنین موفق داشتند
سلام دوستان من اخر هفته انتقال جنین دارم البته دفعه دوم هست بار اول منفی شد
با اینکه استراحت بودم نه پله نه رابطه همش درازکش بودم یک ساعتی یا دوساعت یه بار پا میشدم راه میرفتم . نشاسته تو اب سرد خوردم ممنوعات رعایت کردم داروها سر ساعت .و.....
حالا دفعه دومه دوستانی که انتقال مثبت شدید چکار کردید
تب نوزاد ۳۳ روزه
سلام خانم دکتر دخترم ۳۳ روزشه تبش ۳۸/۱ هستش چی بدم تبش بیاد پایین؟؟قطره پلاژینگ دارم فقط . با شربت استامینفن .