- کورتاژ شدم الان ۲۰ روزه از سقط میگذره و من دیگه لک و خونریزی ندارم ، فقط بعد رابطه بعضی وقتا دو بار لک دیدم .
هنوز هم پریود نشدم اصن نمیدونم کی باید پریود بشم
سونوگرافی هم نرفتم چون کورتاژ شدم گفتم حتما بقایا نمونده دیگه !
الان چطور میتونم ازبارداری جلوگیری کنم؟ ما همیشه جلوگیری طبیعی داشتیم و الان چون شنیدم بعد کورتاژ رحم خیلی تمیزه و امکان بارداری هست ، میخام ببینم چطور جلوگیری کنم؟برای حدود هفت هشت ماه حداقل ، کاندوم حساسیت دارم >جلوگیری از بارداری بعد از سقط462 بازدید10 پاسخ - ۲۲ فروردین برای بار دوم کورتاژ کردم تا الان پریود نشدم.
اونجوری ک دکتر خودم گفت شنبه گذشته باید پریود میشدم
چند روز بعد کورتاژ پریود میشیم معمولا؟؟
و اینکه کمر درد از قبل داشتم ولی بعد کورتاژ دومم یکسره کمرم درد میکنه این درد کمر طبیعیه؟>پریود شدن بعد از کورتاژ187 بازدید3 پاسخ - یک هفته میشه کورتاژ کردم
دوشنبه یکم کار کردم یکم لکه بینی دارم با لخته های قهوه ای روشن
میخواستم بدونم میشه موهامو رنگ کنم یا نه>رنگ مو بعد از کورتاژ158 بازدید9 پاسخ - من پنجشنبه بخاطر کیستم میخوام برم برا کورتاژ
مراقبتهای قبلش چیه میتونم نزدیکی داشته باشم یا نه
واینکه خیلیم استرس دارم کسی تجربه داره ممنون میشم بهم بگید>کورتاژ تشخیصی بدلیل کیست323 بازدید7 پاسخ - بعدش چجوریه؟ خونریزی زیاده؟
چند وقت بعدش دوباره میتونم اقدام کنم؟😔💔>خانومایی که تجربه کورتاژ دارین میشه بیاین بگین چجوریه؟1,000 بازدید210 پاسخ - سوال یکی از دوستان هستش
من هر ماه خارش شدید میگیرم یک هفته قبل پریودی یا بعدش.خشکی واژن گرفتم .عفونت ب صورت پنیری بعد سه روز پیدا میشه .پماد کلوتریمازول استفاده میکنم با قرص فنوکنازول خارش تشدید میشه وحشتناک میشه .موقع رابطه جدیدا اذیت میشم سوزش میگیرم
هر ماه بلااستثنا میگیرم اول خارش از رو شروع میشه بعد داخل.
اینم بگم بعد کورتاژ این خشکی واژن گرفتم خارش هم وحشتناک شده
حدودا اواخر بهاربود کورتاژ شدم
چه اقدامی باید انجام بدن؟ ممنونم میشم راهنمایی کنید
>عفونت و خشکی واژن بعد از کورتاژ42 بازدیدبدون پاسخ - لخته خون و پریود سنگین با عکس512 بازدید30 پاسخ
- سلام خانوم دکتر راجب به پریود نشدن راهنمایی کنید280 بازدید5 پاسخ
- بد از سه روز دوباره کمی خون ریزی شروع شده . طبیعه هستش؟؟؟
تا کی ادامه داره خون ریزی کورتاژ.البته خون ریزیم هم فعلا زیاد نیست >خون ریزی بداز کورتاژ255 بازدید9 پاسخ - مامان من بعلت ضخامت اندومتر کورتاژ تشخیصی شدن میشه لطفا بگید جواب پاتولوژی چطوره؟
نگرانم خیلی>تفسیر جواب پاتولوژی کورتاژ670 بازدید14 پاسخ - حالا با توجه به شرایطم چند سوال دارم :
۱-مراقبت های بعد زایمان در این هفته بارداری چیست؟
۲-مراقبت های بعد کورتاژ چیست؟
۳-با توجه به کم کار شدن تیروئیدی در بارداری و مصرف ناشتا قرص لووتیرکسین۵۰ تا چه زمانی باید هم چنان قرص بخورم؟؟؟
۴-مراقب های پزشکی بعد این سقط و قبل از بارداری بعدی چه خواهد بود؟؟>ختم بارداری در ۱۷هفته حاملگی وکورتاژ699 بازدید5 پاسخ - 🌹🙏>چند روز بعد از کورتاژ حمام برم؟؟‼️‼️622 بازدید43 پاسخ
- الان به نظر شما پریودی حساب میشه یا به خاطر پماد هست؟آخه هنوز ۳۰ روز نشده
واینکه من فقط تا پنج روز پماد زدم خونریزی که شد دیگه ادامه ندادم مشکلی پیش نمیاد؟کافی بوده یا بعد پریودی باز باید استفاده کنم؟
واینکه من یه بسته تینیدازول هم صبح دوتا شب دوتا خوردم توی دوروز و نصفی تموم >پریودی بعد از کورتاژ260 بازدید4 پاسخ - من سه شنبه هفته قبل کورتاژ شدم
خونریزی در حد کم داشتم
گاهی هم نداشتم
دیروز یکم راه رفتم بیرون از خونه خیلی کم
از امروز دوباره خونریزی دارم
زیاد نیست ولی بازم بیشتر از روزای قبله میشه گفت چیکار کنم😔
نوع غذا یا اب هویج و یا چیزای سرد خونریزی رو زیاد میکنه؟
اول ۹تا قرص بهم دادن داخل بیمارستان کامل سقط نشد
۴سانت بقایا داشتم که کورتاژم کردن
دکترمم گفت ۱ماه بعد با جواب پاتولوژی بیا مطب >کورتاژ کردن و خونریزی319 بازدید4 پاسخ - یکشنبه بستری شدم طی ۲روز سه مرحله قرص زیر زبونی بهم دادن دفع نشد کامل
اخرش کورتاژ شدم
چه کارهایی باید و نباید انجام داد بعد از کورتاژ ممنون میشم راهنماییم کنید
یکم حالت سرگبجه دارم >کورتاژ شدم و چه کارهایی باید انجام بدم606 بازدید22 پاسخ - من ۵۰ روزه که بعلت مرگ جنین داخل شکمم کورتاژ شدم . پزشک گفتن یکماه بعد از کورتاژ میتونم رابطه داشته باشم. یکبارهم پریود شدم و پاک شدم؛ اما بعد از ۵۰ روز که گذشته من خواستم اینکارو کنم اما بقدری درد وحشتناک دارم که اصلا امکان انجام رابطه نیست.
بنظرتون بیشتر باید صبر کنم یا غیر طبیعیه؟>رابطه ی جنسی بعد از کورتاژ742 بازدید6 پاسخ - روز اول و دوم یکم خون آبه صورتی روشن داشتم که خیلی خیلی کم بود بعد تموم شد از دیشب یه احساس فشاری زیر شکمم هست که نفخ دارم بدتر میشه دیشب ترشحات شدید تخمک گذاری داشتم که یکم ترشح گلبهی روشن قاطیش بود دلدرد پریود هم مثل زمان تخمک گذاریم داشتم که قطع شد اما از دیشب تا الان یه حس فشار زیر شکمم دارم یکمم ترشح قهوه ای خیلی خیلی روشن داشتم صبح باز قطع شد
به نظرتون این مشکل داره؟
واینکه بعد اینکه اومدم توی بخش اجازه ادرار ندادن گفتن تامپون گذاشتن و لگن گذاشتن برای ادرار همون حالت دراز کش که ادرار کامل روی تامپون ریخت و حس سوزش و خارش گرفتم همون موقع به پرستار گفتم گفت ایراد نداره بالاخره خراش داری وطبیعیه چیزی بهش بریزه سوزش و خارش باشه تامپون رو که درآورد خیلی زیاد بود تامپون و اصلا دردشدیدی موقع کشیدنش داشتم از اونروز هم واژنم ورم کرده هم خارش دهانه واژن دارم ترشح بدبو و بدرنگم ندارم نمیدونم عفونت دارم یانه
قرصم بهم سفالکسین داد و مفنامیک اسید چون خونریزی نداشتم مفنامیک نخوردم فقط سفالکسین میخورم
الان به نظرتون عفونت دارم؟یا زخم و خراش مربوط به تامپون هست؟>بعد از ساکشن کورتاژ احساس فشار زیر شکم دارم505 بازدید18 پاسخ - الان نامه کورتاژ داده بهش گفتم قرص جلوگیری بخورم با ماه بعد دفع میشه گفت ممکنه اما ممکنه رحم عفونت کنه و رحمو دربیارن
الان نمیدونم چیکار کنم کسی بوده مثل من با پریود بعدی دفع شه؟رحمش عفونت نکرده؟
خانومایی که کورتاژ کردین راضی بودین؟از عوارضش مثل چسبندگی و... میترسم>ماندن بقایا و کورتاژ652 بازدید10 پاسخ - بقایا بعد از کورتاژ میمونه؟452 بازدید13 پاسخ
- دوستانی ک کورتاژ کردن بیان544 بازدید34 پاسخ
سلام خانما وضعیت تهران چطوره میشه برگردیم 😭
زندگیمون تباه و نابود کردن این چ جوونی و زندگی بود ما کردیم😭😭😭دارم خفه میشم دیگ این بلاتکلیفی و عذاب از هزار بار مردن بدتره مرگ ی باره تمام 😭😭
همه چی دیدیم جنگم دیدیدم همه چی جز خوشی
نفرت پراکنی ودروغ علیه ایران
سلام باتشکر اززحمات شما در شرایط جنگ واضطراری وظیفه ی همگی علی الخصوص شما بزرگواران دفاع از سلامت روان بارداران ومادران عزیزهست
وقتی کسی با افتخار تهمت میزند ودروغ میبافد علیه نهاد رسمی کشور
واطلاعات نادرست غلط ودروغ در تا یپکی مناشر میکند نباید برخورد صورت بگیر
تهمتهای زده
۱- ایران دنبال سلاح هسته ای هست
۲-ایران همیشه خلاف قوانین عمل کرده
۳-دم اسرائیل گرم که به ایران حمله کرده
اینا اگه مصداق بازی در جبهه دشمن نیست پس چیست؟ عکس ضمیمه میشود
دخترا چیکار میکنید تواین بی خبری
من واقعاحوصلم سررفته حالاخداکنه ماهواره روقطع نکنن که دیگه بایدسربه بیابون بزارم
خداکنه زودتموم شه این شرایط و اینستا وصل شه
چیکارامیکنید چ خبر
مامان ها و خانوم های شاغل لطفا بیایید اینجا🥰
سلام بیایید اینجا از نحوه مدیریت شغل و خانه و همسر وبچه
و همچنین ایده های پولساز برای خانومایی که دوست دارن شغل خودشون رو داشته باشن بهم دیگه بدیم
از رازهای موفقیت تا تلاشهایی که به نتیجه نرسیدن بگیم
اینجا تاپیک خانومای مستقل باشه🥰♥️چطور مستقل باشیم ، چطور پولساز باشیم
لطفا هر اسمی قشنگ تره لایک کنید
هیلدا
هلیا
هلنا
همتا
خدایااین چه مصیبتی بود😭😭😭
خانوماخواهرم۱۰ساله چشم انتظاربچه بود خداخواست بعده ۱۰سال باردارشد امروزساعت۴قراربودسزارین بشه شب خورده زمین بچه هاش توشکمش مردن
دارم دق میکنم این چه بلایی بودخدااااا😭😭😭😭😭
خانوما شام چی گذاشتید 🍗🌭🌮
بگین ایده بگیریم من خودم میخام ماکارونی بزارم
بچه دار شدن یا نشدن!!!؟؟؟
خانوما اگر ۳۳ ساله بودید و بچه نداشتید در حالی که تا چند ماه پیش فصد بچه دار شدن داشتید ولی الان با شرایط جدید مملکت مردد نمی شدید؟
من سر دو راهی گیر کردم از طرفی دوست دارم بچه دار بشم ولی میترسم جنگ دوباره شروع بشه نگران آینده اون بچه ام
شما بودید چی کار می کردید؟
به نظرتون جدا شم ؟
سلام
من ۷ ساله ازدواج کردم
یه دختر دارم
۲ سال تو طلاق عاطفی هستیم
خسته ام از این ظاهر خوب و درون داغون
پول دارم .شاغلم
ولی تنها مشکلم اینه این مدت هر چی کار کردم به اقساط خونه ای دادم که الان نه به نام برادرشوهرمه (بنا به دلایلی اینجور توافق کردیم .اونموقع ها خوش بودیم)
موندم اگر تصمیم بگیرم جدا شم چطور حقمو بگیرم
مهریه و ... که بماند
مامانا تربیت پسر سخته؟😑 مامانای پسردار بیاین دورهم باشیم😘😍
مامانا اینکه میگن تربیت پسر سخت تر از دختر هست درسته؟
میشه از تجربه هاتون بگین چجوری باید تربیتش کرد ک ب انحراف و راه بد کشیده نشه؟
چه روشی برای تربیت پسرتون دارید؟
با باباش صمیمی باشه خوبه بنظرتون؟ یا یه کوچولو حساب ببره😑😑
خیلی ناامیدم و حالمبده
میشه ی چی بگین حالمخوب بشه🥺🥺🙏🏽
نظرتون در مورد بچه سووم چیه
وای مامانا من دوماهه پریود نشدم بعد امروز از ترس بیبی چک زدم ی خط خیلی کمرنگ افتاد خیلی میترسم چیکار کنم 😭😭😭😭😭
قرائت فاتحه برای مادربزرگ بانو جون🖤
سلام خانوما روزتون بخیر
مادربزرگ بانو جون به رحمت خدا رفتن ، لطفا هرکسی در توانش هست فاتحه ای برای مادربزرگش بخونه❤️
ممنون ازتون
شاید اینطوری دل بانو جون هم کمی آروم بگیره 🫂
خدابیامرزدش روحش شاد🖤
بلخره تموم شد چشم انتظاری🥲❤️
سلام مامانا منم بلخره زایمان کردم و غرغرهام تموم شد😅😅😅😅
راحت شدم پسرمم تاریخش لاکچری شد ۴/۴/۴😁😁😁😁❤️
ایشالله همه چشم انتظارا زودی مامان بشن❤️❤️
اقدامی ها بیایین باهم باشیم انشاالله تا بارداری
سلام خانما بیایین باهم باشیم من یه پسر 4ساله دارم خیلی تنهاست همش میخاد بره خونه همسن سال هاش🥲 من کیست و تنبلی تخمدانم دارم فعلا دارم با طب سنتی ببینم درمان میشه یا نه 😔اگه اقدامین بیایین باهم حرف بزنیم و نکات یا باید نباید های قبل بارداری یا طب سنتی چندر جوابه بنظرتون
ایست قلبی جنین وسقط
سلام خانم دکتر من امروز رفته بودم واسه غربالگری اول که تو سونو فهمیدم جنین سه قلو هستش و هرسه تا ایست قلبی کرده دکترم گفت که بمون خودش سقط بشه امامن ازاول بارداری شیاف و امپول پروژسترون مصرف کردم علائم بارداریمم نرفته بودکه شک کنم هنوزم دارم چیکارکنم سقط بشن یاباید کورتاژ بشم؟
خانوماشماهم اگه تجربه ای دارین کمک کنین زود سقط کنم حال روحیم خیلی بده
کدوم رنگ این کوله ها قشنگه؟
سلام میشه لطفا نظر بدید قهوه ای قشنگه یا سفید؟
سلام بچه ها بیایید حرف بزنیم دلم گرفته
سلام. بچه ها یجوری دلم گرفته ها. چرا روزگار هیچ وخت بر وفق مراد پیش نمیره. چرا همیشه یه جای کار میلنگه. چرا وقتی یه چیزی برویق مرادته یه مشکل دبگه هست.
18 سالم بود یکی پیدا شد عاشق شدم من. اونم عاشقم شد به گفته خودش.
اومد خواستگاریم چون سربازی نداشت بابام قبول نکرد. گف برو سربازی بیا یک درصد احتمال داره دخترمو بهت بدم..اگه بری سربازی.
عشقم رفت سربازی من دوسال تمام نشستم به پاش. هرخواستگار پروپاقرصی که داشتم. پولدار. سرگرد..مهندس. فامیل. پسرعمه. پسردایی. همسایه. همشو بخاطرش رد کردم.
پدر من کارمند بانک. دوطبقه داشتیم ماشبن داشتیم یه اپارتمان اضافه داشتیم برادرم توش زندگی میکرد. جمعا سه تا بچه بودیم. داداشم. من. خواهرم.
عشقم هیچی نداشت. بیکار بود. پول نداشت. من لیسانس روان شناسی میخوندم. اون دیپلم بود. من پدرم کارمند بود. اون پدرش فرش میبافت. ما سه تا خونه داشتیم اون پدرش یدونه خونه 80 متری داشت.. من سه تا بچه بودیم اونا 8تا بچه بودن.
من مامانم جوون بود اون مادرش پیر بود. من پدرم زندگی خوبی داشتیم اون پدرش هرچی فرش میبافت خرج جهاز 6 تا دختراش کزده بود. من بابام پشت برادرم بود اون پدرش هیچی نداشت به پسراش کمک کنه.
با همه اینا من قبول کزدم. گفتم دوسش دارم دوسم دارم میسازیم همه چیو باهم.
من کار میکنم شوهرم کار میکنه. همه چی که پول نیس. باهم میسازیم
از سریازی برگشت یا هزارتا زور و مکافات و دعوا حرف و حدیث مشاور رفتن بلاخره پدرم موافقت کرد.. بابام گف دخترم تو لوسی. تو حساسی. تو شکننده ایی. من تورو لای لحاف بزرگ کردم تو صبر مشکلات نداری. گفتم بابا دوسش دارم.
کتک خوردم از بابام. حرف شنیدم. دلم شکست از پدرم. ولی از پا درنیومدم. اخرش راضی شد. عقد کردیم قرار شد یک سال نامزد بمونیم. 98 عقد کردیم.
خانواده خوبی بودن مادرشوهرم خوب بود. ادام های ساده ایی بودن. با یکی از خواهرشوهرمام مشکل داشتم. طلا میخریدم زهرمار میکرد.خنچه میاوردن دعوا راه مینداخت. اما یکبار تو روشون واینستادم. همیشه لبخند زدم بزرگواری مردم فراموش کردم. یبار که بوجوری دعوا راه انداخت بازم من چیزی نگفتم. پدر شوهرم نگا کرد به من دید هیچی نمیگم. نگا کرد به دخترش دید دهنشو باز کزده همه چی بار من میکنه. منم تو دلم داشتم خون گریه میکردم. ولی به روم نمیاوردم. پدر شوهرم دید من هیچی نمیگم. دست دخترشو گرفت بیرونش کرد. گف برد خونه شوهرت یکبار دیگه به عروس من هیچی نگو.
دیگه این شد هیچ کس به خودش اجاره نداد به من بی احترامی کنه.
هرماه حقوق شوهرمو ففط میدادم طلا. میدیدم که آینده من سخته. باید جمع کنم.
نامزدی ما تونستیم یه دست سرویس یزرگ. 8 تا النگو. 4 تا انگشتر و یکم سکه جمع کنم. به جای لباس و خرت پرت فقط دادم طلا.
پدر شوهرم بفکر خونه بود برای من. قرار بود اگه نتسویم جایی اجاره کنیم خودش بره اجاره خونه خودشو بده ما بشینیم. خب منم نمتونسم اونو اجاره نشین کنم. مثل پدر خودم بود. چون من از اونا بالاتر بودم همیشه احترام منو داشت. منم کم نمیزاشتم براش. دستش پول اومد. خواست یدونه دو طبقه بخره. از پول خونه 10 میلیون کم داشت. هیچ کدوم از دامادش ندادن. پشر بزرگشم نداد. شوهر منم نداشت. بهش یواشکی گفتم بابا من میدم. دستنبد سرویسمو فروختم دادم بهش. گف روسفید بشی بابا.
بعد دو ماه بجای اون دستبند پول گرم طلامو دادم یکمم شوهرم گزاشت روش یه تکپوش بزرگ خریدم باز.
4 فروردین 99 تالار گرفتیم. بهمن 98 کرونا اومد.
تالار من لفو شد. منی که دختر لوس لوسی. حساس. شکننده. ارزوی لباس عروس اتلیه. برا اون روز کلی رقص با شوهرم. پدرم. مادرم پدرشوهرم تمرین که برقصم. کلی ایده. لغو شد تالار.
پدر من حساس تر از من.کلی ترس از کرونا. هی گف دخترم ماسک بزن. نامزدی بازی نکن. بیرون نرو مریض میشید
بیایید یه خونه باشید. یا اینجا یا خونه پدرشوهرت باشین کنار هم باشین ولی بیرون نرید. گفتم بابا چشم نگران نباش.با اینکه بابام با این وصلت راضی نبود اما بعد نامزدی یبار نگف نامزدت فلانه. بهمانه. همیشه احترامشو داشت. کمکش میکرد. پول میداد. ماشینشو میداد میرفتیم بیرون. مثل یچه خودش شوهر منم دوست داشت. خلاصه شد فروردین. بابام گف بیا فعلا بریم خونتو اماده کنیم بچینیم بعد ببینیم چی میشه. قرار شو خونمو بچینیم شاید تصمیم گرفتیم بدون عروسی برم خونم. بابام هی میگف من مردم تو میمینونی. بیا برو خونت بزار خیالم راحت شه. میگفتم ن بابا من عروسی میخوام. من بدون عروسی نمیرم. صبر میکنم کرونا تموم شه.
12 فروردین شد. پدرم زنگ زد به پدرشوهرم
گف 13 بیایین خونه ما. بابام رفت گوشت خرید مرغ خرید.هویج خرید 9 کیلیو. ابشو بگیره. بستنی خرید. گف پدرشوهرم دخترم دعوت کردم باید ابردداری کنم. صبح خونه ما بودیم. شب قرار بود بریم منو نامزدم خونه نامزدم. به من گف دخترم نرو. من یه جوریم. دلم یجوری هست. دلم گرفته امروز نرید. گفتم بابا بیا باهم یدونه فیلم. نگا کنیم دوساعت دیگه میرم زود میام شب اینجا.
بعد فیلم پاشدم رفتم. شب بعد شام برگشتم. دیدم بابام نیس. مامانمم ناراحته. گفتم چیشده
گف معدش سرنماز گرفت. داداش برده دکتر. بردن دکتر دیدن قلبش گرفته. با پای خودش رفت دکتر بیمارستان. ولی دیگه برنگشت. تا نوار قلب بگیرن دکترا بفهمنن قلبشه نه معدش بابام تو سن 49 سالگی تموم میکنه.
داداش میاد خونه خام تو سر من میشه. میبینم بابام نیس.
تنها کسی که با خنده هاش میخندیم نیس دیگه. مگه باورم میشد. مگه میتونستم هضم کنم. یه روز گریه میکردم. یه روز میخندیم. یه روز از. غضه دق میکردم یه روز عین خیالم نبود. در کل حال خودم نبودم
همه بابامو میشناختن. معروف بود به بزرگترین خیر محله. دست هر کس آشنا نا آشنا پیر جوون دست همه رو گرفته بود. یعنی جوری با همه میگفت میخندید ختده به لب میاورد هیچ کس باورش نمیشد بایام مرده چه برسه به ما.
خلاصه بعدش مادرم گیر داد برید خونتون باز یه اتفاقی می افته یکی میمیره شما میونید. گفتم مامان ول کن. سال بابا هنوز تموم نشده. 3 ماه بابا رفته من چجوری برم خونم. چجوری جهازمو باز کنم.گفتم بزار سال تموم شه عروسی بگیرم. گفتن نه که نه.
اونقدری اذیت شدم اخرش قبول کزدم.
چون خواهر 9 سال کوچکیتر از خودم داشتم و مادرم تنها شد برادرم گف بیایین طبقه پایین مامان زندگی کنید. ماهم. قبول کردیم. اومدم پیش مادرم.بدون عروسی. لباس عروس پوشیدم رفتم اتلیه با 6 تا خواهرشوهرام جمع شدیم یه ساعت رقصیدن. مامانم یهدطرف نشسته با غم و غضه با بغض. انگار واجب بود تو این شرایط. چقور گفتم صبر کنیم.
خلاصه انگار عروسی زن 90 ساله بود. رفتم خونم.
شوهرم شرکت کار میکرد. یکم پول حدود 27 میلیون رسید بهم از بابام با فروش ماشینش.
من سه تا النگو خریدم باز. یکم ازطلاهامو فروختم ماشین خریدیم. حدودا 10 میلیون من از بابام باز پول رسید گزاشتم. 90از پول طلاهام. یدونه تیبا خریدیم. شوهرم کرد به نام من.
بغد چند ماه. شوهرم گف من نمتونم شرکت کار کنم میخوام مغازه باز کنم.
گفتم چشم. سرمایه نداشت که.
تموم طلاهامو هرچی که داشتم فروختم حتی ماشینم. همشو. حتی طلاهای که بابام داده بود کادو. از همشون گذشتم. با گریه با دلشستگی. با تموم خاطراتی که داشتم. فروختم دادم بهش. حامله هم بودم. یه 300 مسلیونی شد. یه مغازه سیسمونی باز کردیم.
حامله بودم. شوهرم خجالتی بود برعکس من که رو داشتم زیاد. همه کاراشو من کردم. از سفارش بگیر تا با تولیدی ها حرف زدن.
عاشق شوهرم بودم.
تمام این مدت دعواها هم داشتیم. زیادم داشتیم.. همیشه اولویت اخر من بودم. همیشه کسی که اصرار میکرد با خونمون من بودم. همیشه کسی که احترام نگه میداشت من بودم.
همیشه تموم این مدت گریه هاکه کردم من. قلبی که همیشه هزار تیکخ شد. رفتیم بیرون خواهرشم بود. مادذشم بود. با خواهرش دست یه دست راه میرفت من میموندم عقب. میگف دوستت دارم اما من چرا پس همیشه گریه میکردم. میگف عاشقتم اما من چرا همیشه انگار یه چیزی کم دارم.
نمیدونم چی به چیه. زندگی چیه. خوشی چیه. گریه همیشه باهام هست
سیسمونی رو رفته رفته رونق دادیم شد یه سیسمونی بزرگ. اسشمو بگم شاید بشناسید تو انستا پیج داریم.
اما الان که دیگه طلا ندارم پول ندارم ماشین ندارم. شدم ادم بده داستان من. سه دختر سه ساله دارم.
شوهرم خوبه. چشم دل پاکه. همیشه کنارمه. اما چجوری همیشه من باید بگم که فلان چیزو بخر. فلان کارو بکن. فلان جا باید بریم. به فلان کس باید زنگ بزنی.
فروشمون اونقدر خوب بود که برادررم اومد با شوهرم شریک شد مغازه رو ارتقا دادیم به فروشگاه سیسمونی.
مشهد رفتم مادرشم بردم هرکجا رفتم اونارو هم بردم گفتم پیرن گناه دارن.
اما یبار شوهرم نفهمید بابا بخاطر تو دارم همچین کارایی میکنم.
الان بدون اجاره دادن باز خونه مادرم میشینم. دیگه هیچ طلایی ندارم. درسم لیسانس گرفتم دیگه شوهرم گف فعلا صبر کن نخون دستم خالیه.
گفتم برم سرکار اجازه نداد.
شوهرم تنها خوبی که داره دست دل بازه. هرجی حقوق برمیداره مثال 25 میلیون همشو جیرینگی میزنه کارت من. من مدیریت میکنم. میگه مدیریت تو بهتر از منه.
خوش خنده هست. چشم دل پاکه. مادرم یجوری ازش راضیه انگار منم عروسم نامزدم پسر مامانم.
ولی من چی کم دارم پس. چرا اشکم دم مشقمه.
چرا فک. میکنم اولویت اول. اول خانواه خودشه بعد من.
دیگه از گفتن خسته شدم. از گریه خسته شدم. از زندگی خستم.
در مورد خانوده خودم. مامامم پسر دوست شدید عروس دوست شدید. دخترم ماله غریبه. دختر کیلیویی چنده. از حقوق بابام فقط خرج عروس پسر میشه. به منم رسیدنی میگه اینجا نشستید دیگه.
ببخشید دلم گرفته بود
بررسی وضعیت تخمک و اسپرم برای آی وی اف
سلام خانم دکتر وقت ب خیر
من یک بار پارسال ای وی آف انجام دادم تهران، amh م یک بود . و برای شوهرم هم از اسپرم فریز استفاده کردن ک از طریق تسه ب دست اومده بود
هشت تا تخمک داشتم، دو تاش پوچ بود ، یکی ش نابالغ پنج تاش بالغ، که سه تا جنین برام تشکیل شد، دو تا گرید a یکی گرید b فرش انتقال دادم و منفی شدم
امسال بعد کلی تقویت و اصلاح سبک و رژیم حذف قند مصنوعی و لبنیات ، amh شد ۲/۵ و وارد سیکل پانکچر شدم . روز دوم سیکلم یک دونه النوا ب بازو زدم . و تا روز چهارم تزریق یکی سینال اف ب بازو میزدم و بیست درجه هورمون رشد دور ناف. از روز چهارم تا دهم تزریق، سه تا سینال اف ب بازو میزدم دو تا اچ ام جی عضلانی و بیست درجه هورمون رشد . با این وجود بازم هشت تا تخمک داشتم که فقط پنج تاش بالغ بود. این دفعه گفتن نمونه اسپرم همسرم بر خلاف دفعات قبل، اسپرم های متحرک و با مورفولوژی خوب توش پیدا میشه و نیازی ب تسه نیست و با همونا میکرواینجشکن انجام دادن. اما گفتن فقط یک جنین سه روزه تشکیل شده ک رشد نکرده و فریز نکردنش .
نوشته بودن ، تخمکا رنگش تیره بوده و سیتوپلاسمش هتروژن بوده.
با جنین شناس مرکز صحبت کردم گفتن کیفیت تخمکای من پایین بوده ک اینطوری شده. گفتن اگه تخمک اهدایی بگیرم ک تعدادش خیلی بالا باشه احتمال تشکیل جنین برام هست
چطور میشه ک amh رفته بوده بالا کیفیت اسپرم هم بهتر شده بوده ولی نتیجه از پارسال بدتر شده؟ ب نظر شما روند دارویی ک برام پیش گرفته بودن مناسب نبوده؟ چون من پارسال ۴۸ درجه سینال دور نافم میزدم و هر روز دو تا اچ ام جی داشتم ولی امسال گفتن ب بازو بزنم
توی آزمایشاتم آنتی کاردیولیپین رو ۳۱ نشون داده بود. کیفیت تخمکام ب این قضیه ربط داره؟
من الان موندم باید چ کار کنم
باید برم سراغ تخمک اهدایی یا با همین شرایط دوباره برم تو سیکل با ی دکتر و ی مرکز دیگه؟
پدرشوهرم فوت کرد رفت😭😭😢😔🙏🏻
لطفا اگه براتون مقدرو ه برای روحش صلواتی بفرستین😭😢😔😔 اینقدر که خوب بود اینقدر مهربون بود ازاین بیشتر دلم میگیره و گریم میگیره