- سلام خانومای اصفهانی، فروشگاه لباس کودک کجای اصفهان هست که قیمتشم مناسب باشه214 بازدید36 پاسخ
- سایز سه هست زده نه تا دوازده ماه >سلام خانوما من این لباس و برای بچم سفارش دادم سایزش نیست اگر کسی خواست بگه878 بازدید30 پاسخ
- من یه بلوز دورس دو رنگ(سبز و سفیده) برای پسرم گرفتم، توی اولین شستشو با اینکه آب کاملا سرد بود، قسمت سبز به سفیدا رنگ داده...
راهی هست درستش کنم؟؟>کمک رنگ گرفتن لباس نو😭543 بازدید9 پاسخ - بعد رفتیم تو ماشین شوهرم گف چقد کشید گفتم 300 گف چطوری مگ کل لباسا 1710 نمیشد حساب کردم گفتم آره گف ما ک 1100 دادیم پس با تخفيف باید 400 میدادیم ک اون 300 کشیده، گف اینم جا تخفیف ک بهمون نداد منم گفتم خو خودش حساب کرد من ک مقصر نیستم ولی همش تو دلمه میگم بنده خدا شاید حواسش نبوده فک کنم اونجام شاگرد بود. همش دو دلم ب شوهرم برم بگم کم گرفتی،
همیشه از اونایی بودم ک اگر معلم بهم نمره اصاف میداد میرفتم میگفتم اضافه نمره بم دادی 🤦🤣
خدایی نمره مهم نیس ولی الان این احساس میکنم حق الناس باشه اگه نگم نه؟ چ کنم؟ >بچه ها یه چیزی ذهنمو درگیر کرده بیاید نظر بدین چیکار کنم993 بازدید76 پاسخ - کسی میدونه سمت شرق تهران کجا میتونم لباس خونگی و بیرونی واسه دوران بارداری پیدا کنم؟
خونمون سمت نارمکه >مرکز خرید لباس بارداری282 بازدید9 پاسخ - دوستان شما بعد از زایمان چه لباسی تو خونه پوشیدید651 بازدید61 پاسخ
میخوام شروع کنم ولی هیچی ازش نمیدونم>از کجا لباس عمده بخرم به صرفه باشه677 بازدید89 پاسخ- این لباس دخترونس یا پسرونه ..روی تن بچه خوب وایمیسه؟>نظرسنجی این لباس دخترونس یا پسرونه784 بازدید198 پاسخ
- پیج یا سایت واسه لباس بچه439 بازدید35 پاسخ
- میدونم سلیقه ای هست اما میخام نظرتونو بدونم>کدوم شگت پشمی رو انتخاب کنم؟بالایک هاتون بهم بگید789 بازدید241 پاسخ
- 🌹خانوما برای پسر شش تا نه ماه کدوم بهتره🌹591 بازدید73 پاسخ
- مدل لباس مجلسی لطفا577 بازدید47 پاسخ
- قیمتش هم ۲۵۰ تومن.هزینه ارسال هم چون اشنا دارم تو اداره پُست ؛رایگان میفرستم.
من سایز ۳۵ سفارش دادم اما برای دخترم کوچیکه.انگار به زیر یک سال میخوره.>لباس سایز دخترم نیس کسی میخواد؟؟؟547 بازدید18 پاسخ - یه چند دست لباس برای پسرم خریدیم و یه شلوار و پیرهن خونگی برای خودم
شوهرم یه پیرهن بافت برای مادرش خرید
رفتیم بازار هرچی میوه و خوراکی این چیزا خرید واسه مامانش اینام خرید
من هیچی نگفتم.. البته شوهرم همیشه اینطوریه هرچی بخره واسه مامانش اینا میخره
واسه من لباس بگیره برای اونم میگیره
خواستم بدونم شوهر شما هم اینطوره ؟
من دیگه چیزی نمیگم چون همیشه اینجوری بوده و با بحث و دعوا درست نمیشه
>شوهر شما هم اینطوریه؟؟1,675 بازدید618 پاسخ - و کالسکه جایی رو میشناسید لطفاً معرفی کنید
>لباس و وسایل نوزاد277 بازدید42 پاسخ - این لباس دخترونس یا پسرونه389 بازدید11 پاسخ
- من دیروز برا خودم خریدمیکردم و چشمم افتادبه لباس نوزادی دلم خواست بگیرم و پنج تیکه سایز صفر مارک نیلی گرفتم.
به لحاظ جنس و زیبایی خیلی خوشگله اما حس میکنم گرون شدن(البته نمیدونم قیمتارو ومامان اولی هستم شایدم مناسب باشن😅)
حالا الان دو دلم به نظرتون برم تعویض کنم و سایز یک بگیرم؟؟؟
میترسم خیلی زودکوچیک شن
الان که گرفتم میگم کاش سایز یک میگرفتم که بتونم بیشتر استفاده کنم.وبرای سایز صفر و روزای اول لباس ارزونتر تهیه کنم.
از ی طرفم میگم نوزادپوستش حساسه مارک خوب بهتره از طرفی هم بقیه مبان دیدنش لباساش خوشگل باشه و ب تنش زار نزنه.
یا اینکه چطوره یه پنج تیکه صفر ارزونتر درکنار این بگیرم؟>مامانای با تجربه بیاین برا لباس سیسمونی نظربدین.(لباس سایز صفر مارک نیلی)529 بازدید86 پاسخ - بنظرتون کدوم لباس بهتره782 بازدید142 پاسخ
- جشن نامزدی و لباس1,000 بازدید89 پاسخ
- پیراهن،سرهمی،بلیز شلوار و...>لباس برای نوزاد ۳ماهه274 بازدید9 پاسخ
الهه ام کیسه آبم سوراخ شده هر کی در توانش بود منو دعا کنه
الان با مرده فرقی ندارم ، منو دعا کنید لطفاً
خیلی دلم گرفته باشوهرم بحثم شده میاین پیشم
ماهرهفته جمعه میریم پیاده روی
بعدش امروز بهش گفتم بریم گف نه میخام کتاب بخونم و بعدازظهر منم گفتم بیا الان بریم هوا خوبه بعدازظهر بخون
گف باشه و اماده شدیم وبچه رو اماده کردم
بعدشوهرم گف زباله هام جمع کن تا ببریم
داشتم جمع میکردم و گره میزدم که یهو کفشش برداشت وگفت جونت درمیاد یه واکس به این کفش بزنی
خییییییلی بدم اومد از این مدل حرف زدن
منم دراومدم گفتم میتونی بهترم بگی ها
گف قبلا بازبون خوش گفتم
گفتم خب ادم یادش میره
کلی کار سرم ریخته
بعد یهو لباسش دراورد گف من بیرون نمیرم و رفت تواتاق و درو بست شروع کرد بگه تالنگ ظهر خابی و فقط یه غذا میپزی
گفتم چطور میتونی راحت اینجور بگی
شروع کردم تمام کارهای روزو دونه دونه گفتم
بعد میگه دیگه نمیخام برام کاری بکنی
توبرای من کاری نمیکنی
اگه غذا میپزی خودتم میخوری
اگه جارو میکشی زیرپای خودت تمیزه
آدیگه برای من غذادرس نکن
گفتم چرا اینطور میکنی و زار زار گریه میکردم
گفتم من کی منت گذاشتم تو میگی کار نمیکنی میگم ایناس .
بعدم اخه واکس زدن یه نظافت شخصی خب خودت واکس بزن
مگه چقدر کار داره
خیلی دلم گرفته
بااینکه بهم بی احترامی های دیگه کرد
رفتم تواتاق گفتم همسرم تمومش کنیم امروزمون بهم ریخت
منو پرت کرد اونور گف برو گند زدی به روزمون
گفتم توزدی
مگه من به تو گفتم جونت دربیاد
توبهم گفتی
گف بگم توباید جواب بدی
خستم خیلی
همش سربحث حتی اگه اون بی احترامی کرده من پیش قدم شدم
بچه ها من شوهرم مثل خره هیچی نمیفهمه از نزدیکی
ببخشین من رک و راست میگم
قبلا اینجوری نبودا اما اما الان تقریبا ۲ سال اینجوری شده نمیدونمم چطور بهش بگم تا میام بحثش و باز کنم میگیره میخوابه یا مشغول یه چیزی میشه اصلا یادم نمیاد اخرین بار کی رابطه درست و حسابی داشتم هر ۱۰ تا ۱۵ روز یه بار نزدیکی داریم که اونم اقا از خواب بیدار میشه مثلا بغل میکنه و دو سه تا بوس میگه برو روان کننده رو بیار کارشو میکنه تمام بعد سوزش و درد برا من میمونه میره اون ور میگیره میخوابه نه تحریک میکنه نه چیزی چطور حالیش کنم اخه اذیت میشم هیچی حس نمیکنم از نزدیکیمون فقط میگم کارش زودتر تموم بشه دلم میخواد خفش کنم
باردارم خونه پدرم هستم نمیدونم چقدر تو خرج و مخارج شرکت کنم
سلام دوستان. من بنا به دلایلی مجبورم خونه پدرم باشم.کلا یه خرده آدمی هستم سختمه سر بار باشم. نمیدونم تا چه حد باید تو خرج و مخارج دخیل باشم...که حس خوبی داشته باشم. واقعا از این مسایل بدم میاد و کلافه میشم...
شوهرای شمام همش از قسط و بدهی و اجاره مینالن؟
خسته شدم دیگه از وقتی ازدواج کردم هر چی داشتم ریختم وسط واسه زندگیمون بوده درست ولی وظیفه م نبوده لطف من بوده تمام طلاهام پس اندازام حتی طلاها و کادوهای پسرمون همه و همه رو برد همشم میناله از قسط
هر سری ۲۰تومن ۳۰تومن خرج ماشین میکنه در صورتی که هیچ وقت با ماشین ما رو بیرون نمیبره
خیلی خوبیا داره ولی من دیگه خسته شدم بریدم انگاری جامون عوض شده اون به من تکیه کرده همه چیو از من میخاد بااینکه شب تا دیر وقت سرکاره
اسم خانوادشم نباید بیارم به تک تک سلولاش برمیخوره
دی یا بهمن وامم درمیاد شوهرم گفت پول پیش خونه رو میدیم باهاش
واقعا چرا پس من کی خوشی کنم کی تفریح کنم میدونید قبلنم گفتم چه بارداری سختی داشتم چیا کشیدم دیگه از لحاظ روحی توانایی اینو ندارم که بخوام به مسائل اقتصادی فکر کنم هر شب چرتکه بندازم
خیلی دلم گرفته ....
سلام
من اصلا تاحالا تاپیک خانوادگی نزاشته بودم ولی واقعادیگه دلم طاقت نمیاره نمیدونم دردوغصه هاموبه کی بگم
به خدابه همه خوبی میکنم هرمشکلی داشته باشن میرم ولی خانواده م انگارمن نیستم
هرمناسبتی داشته باشم نمیان
مادرم اینایه ساله خونه من نیومدن
تامن زنگ نزنم سراغی ازمن نمیگیرن
ازهیچ کجاشانس نیاوردم نه خانواده خودم نه خانواده شوهرم
فرداروضه دارم زنگ زدم تک به تکشون رو دعوت کردم
یه خواهرم گفت حالاببینم چی میشه
یکیش پیام داده من نمیام
حالااگه یکی از خواهرم یه مناسبت داشته باشه همشون ۲روز مونده میرن
مسئله فقط این نیس هادلم خیلی گرفته
همه چی آوارمیشه رو سرم نمیتونم دیگه تحمل کنم بعضی وقتا میگم بیخیال زندگی توکه ازهیچ طرف شانس نیاوردی ولی به دوتابچه هام نگاه میکنم گناهم میاد نمیخوام دست یکی دیگه بزرگ بشن محبت مادررونبینن..
قضاوت کردن رو دوست ندارم اما چرا این همه باردارا بچه پسر میخوان....
کمتر تو سایتا میبینم کسی دختر بخواد. میگن پسر میخواییم. هیچ کسم نباید نظر بده. همه هم باید درکشون کنن. من قبول دارم ممکنه تو شرایطی بزرگ شده باشن که دختر بودن ننگ بوده و محدودیت زیاد.
اما اینو میخوام بگم منم تو شرایط سختی بزرگ شدم. تغییر بالاخره باید از جایی شروع بشه.
دختر میشه یه مادر. یه نفر که از وجودش زندگی نشات میگیره. یه نفر که زندگی و رنگ و بو میده به خونه.
یه نفر که میتونه در عین زنانگی و لطافت مستقل باشه و سخت ترین کارها رو بکنه.
واقعا اشکم درمیاد این حرفا رو میشنوم مامانا میزنن. میگن نه دختر همش باید سختی بکشه. مگه شما مرد بودید؟ چه میدونید از جنس مخالف...
من که خودم شخصا فک میکنم خیلی تجربه ی جالبیه پرورش یه نفر هم جنس خودت. کسی که احساساتش مشابه تو هست و انگار زندگی تو از نو تکرار میشه...
مامانم هم تیکه بهم میندازه که بچه دار نمیشم🥲💔
مامان من ، بشدت طب سنتیه ، ینی جوری ک اگه یه قرص استامینوفن بخوریم ، انگاری بزرگترین گناه و جرم رو کردیم🙃
منم این مدت ک درگیر درمان هستم ، اوایل طب سنتی رفتم ، بعدش طب سنتی و مدرن باهم استفاده میکردم ، یه مدته دیگه فقط میرم دکتر و دارو و آمپول مصرف میکنم.
اونروز یهو دید ک دارم دارو مصرف میکنم، بهم میگه :
دوساله داری میری مطب این دکترا ، برای همینه ک بچه دار هم نمیشی ، حقته🥲
خیلی دلم شکست 💔
خب اگه خدا بخواد بده ک ب هیچ دارویی هم نیاز نیس
کم نگاهای سنگین و حرفای بقیه رو دارم ، ک مامانمم ....🥲
سوالم شاید عجیب باشه ولی برام مهمه ومیخام بدونم بقیه چیکار میکنن
من کلا آدمی هستم که گردنم پایین باشه شدید درد میگیره و خلاصه اینکه شوهرم چند وقتیه که مرتب انار میخره . من هم ۳تا انار دون میکردم یکی خودم و شوهرم و یه کوچیکم برای دخترم . وشدید گردن دردم عود کرد با شونه هام .
امروز به خواهرم که گفتم گف براچی برای شوهرت انار دون میکنی اونم همیشه واماده میدی بخوره آ ما هرکی از خودش دون میکنه ومیخوره .
منم امشب به شوهرم باحالت خوب گفتم .میدونه چقدر گردنم درد میکنه.
گفتم من دیگه نمیتونم هرروز ۳تا انار دون کنم فشار میاد به گردن و شونم
آ بیارم برات خودت دون کن بخور
گف من حوصله دون کردن انار ندارم
اگه نمیتونی بدم سرخیابون به یع نیازمند
گفتم وااا حوصله دون کردن انار برای خودت هم نداری
خودت میخای بخوری نه من
گف نه من حوصله ندارم
احساس کردم عادتش شده که من همش دون کنم واماده بدم
بهش گفتم من واقعا کشش ندارم زورکی یکی اونم برای دخترمون
حالا بگید شماها هم برای شوهرتون دون میکنید .
من به شوهرم گفتم تازه میخاسم بگم تو دون کن من گردنم وشونم درد میکنه
لباس مجلسی برای جشن عقد چی پیشنهاد میدین
سلام بچه ها خوبین برادرشوهرم میخواد ازدواج کنه منم اصلا لباس مجلسی ندارم بنظورتون چی بخرم
لباس باز و کوتاه نمیتونم بپوشم
اگ از دل مامانی نرفته بودی
اگ مارو تنها نمیذاشتی همین روزا تولد ی سالگیتو برات جشن میگرفتیم کاش دوباره بیای تو دلم جات خیلی خالیه تو خونمون...
همش۳ماه مهمون دلم بودی ولی من کلی چشم انتظاری کشیده بودم واسه جوونه زدنت😔دوباره بیا ولی اینبار بی من نرو خونمون خیلی سوت و کوره بدون تو مامانی😞
سلام مامان ها تیر کشیدن تیز داخل واژن نشانه زایمان زودرس هست
یه جوری تیز درد میکنه از داخل نمیدونم چجوری بگم انگار وجود جسم خارجی داخل واژن
البته پساری دارم
مشورت در مورد نحوه برخورد با همسرم؟
بچه ها بیاید بگید به نظرتون من کار بدی کردم یا نه ، از اول بارداریم همسرم خیلی ازم مراقبت میکنه و کارهای خونه رو کلا به عهده گرفته ، چون من مادرم فوت کرده و خواهر هم ندارم و کسیو ندارم که کمکم کنه و استراحتی هستم اولش برای جفت پایین و الان برای کوتاه شدن طول سرویکس ، شوهرم بنده خدا از اول بارداری هیچی غر نزده بهم ولی امشب بحثمون شد و شروع کرد سرم منت گذاشتن که تو فقط مایه عذابمی و همش زحمتی و از این حرفا😔 خیلی دلم شکست ، قهر کردم اومدم خونه بابام ، کلا تو ۵ سالی که ازدواج کردم دوسه بار قهر کردم.
به نظرتون کارم اشتباه بود؟ آخه خیلی غرورم شکست و دلم شکست از حرفاش😔😭 مگه تقصیر منه که کسیو ندارم آخه که باید این حرفارو تحمل کنم😔 اونقدر بلند بلند گریه کردم که ترسیدم نی نیم طفلی چیزیش بشه
خانوما توروخدا بیاید اونایی که نوزاد نارس داشتن از دلشوره دارم میمیرم
سلام خانوما پسرم که میدونید ۲۶هفته به دنیا اومده تا حالا واسش روغن بدن روغن زیتون اصل بریدم واسه پوستش همش خشک میشه از وقتی بیمارستان بردنش حموم بدتر شده همش خشک میشه دیروز بهمون گفتن کرم اوره اوسرین ۱۵درصد بگیریم داروخونه گفت درصدش بالاست بریدم دادم به پرستاراتاکیدکردیم تا دکتر نیومده ونپرسیدیدنزنید باز صبح زنگ زدم پرستارمبگه خودتو شوهرت فامیل نیستین گفتم نه گفت نگی پرستار ترسوندم دکتر فعلا تشخیص ۱۰۰درصدی نداده ولی ی بیماری هست بهش میگن پروانه ای احتمال داره بیماری پوستی داشته باشه من زدم گوگل همشون تاول شدید دارن وزخم شدید بچه من پوستش تمیزه وفقط پوسته پوستش دارم از ترس میمیرم بچه های شما هم اینجوری بودن
دوستان بیاین کمک کنید درمورد آبجیم یه مسئله خونوادگی
سلام خانومای اومایی وقت شمابخیر .
ما دوتاخواهریم فقط من که ازدواج کردم آبجیم ترم آخر دانشگاه.
از وقتی ترم ۳ بود به واسطه یکی از دوستای آبجیم ( فاطمه خانوم )
باعث دوستی آبجیم با یکی از همکلاسیاش شد ( پسر )
اینایی ک میگم من از روز اول درجریان بودم .
این اولین رابطه خواهرم با یه پسر بود . ۳ ترم تمام اینو اونو میفرستاد ک آبجی من باهاش دوست بشه و حالا قصد جدی بشه و ....
تااینکه مادیدیم شرایطش خوبه این اجازه رو دادیم .
خلاصه اینا باهم بودن یک ترم ، روز نبود پسره کادو واسه آبجیم نخره ، کادوهای فوق العاده گرون ، مثلا ست طلا و کیفای مارک و تولد آنچنانی و ...
قصدشون جدی بود خونواده ها درجریان قرار گرفتن کامل که نزدیکای عید بشه و حالا خاستگاری انجام بشه
الان چندوقتیه همون دخترخانمی که واسطه اینا شده بود خیلی خیلی به این آقاپسر پیام میده و درمورد هرچیزی نظر میپرسه از این آقاپسر و هرجایی میخواد بره میگه منو برسون و آبجی منم خیلیییی حساس شده روو این موضوع طوری که باعث جروبحث و دعوا شده بین خودشو اون آقا که پسره به آبجیم گفته تو حساسی و شکاکی و .
که خواهرم گفته مثلا آنفالوش کن جوابشو نده گفته نمیتونم چنین کاری کنم همکلاسیم هست ی دوستی ساده .
ک خواهرم همه چیو بهم زده . الان توی دانشگاه پسره گفته که ما خونواده هامون بهم نمیخورن.
بابای پسره معاون وزیر هست ، مامانش کارمند عادی.
بابای منم رئیس یه اداره و مامانم کارمند عادی.
حتی از نظر مال و اموال یکی هستن دوتاخونواده .
یهویی نمیدونیم چه اتفاقی پیش اومد که اینجوری شده
الان از این قضیه ۶ماه میگذره که از دیروز ب گوش آبجیم رسوندن پسره میخواد ازدواج کنه با ی دختری که خیلی سطح خونوادگیش پایین تر از اوناس اصلا قابل مقایسه نیستن.
سوتفاهم نشه واسه خانومای اوما ، منظورم فاصله طبقاتی هست که آقاپسر گفتن .
الان من از شما راهکار میخوام.
با اونهمه وابستگی خواهرم ب اون آقاپسر ماچیکارکنیم کمتر آسیب ببینه؟ ضربه عاطفی که خیلی بد خورده اصلا حالش خوب نیست بارها روانپزشک بردیم حتی دارو تجویز شد ولی بدتر میشه و بهتر نمیشه.
هرچی خاستگار داشته طی این مدت رد کرده بخاطر این آقا
الان با این شرایط چجوری کناربیایم؟
با اینکه این همه تلاش میکنم اون در امدی ک میخوام و ندارم قنادها هم میاین
سلام دوستای گلم قندهای عزیز یه لحظه میشه شماهم بیاین میخوام برم تو کار کیک الان داستان زندگیم من هم ناخنکارم هم اکستیشن مژه کاست موقت لیفت مژه ابرو انجام میدم قبلا تو سالن کار میکردم بخاطر چندتا اتفاق مزخرف شوهرم دیگه نذاشت برم الان تو خونه کار میکنم ولی بیشتر مشتری هام پریده تو دیوار اگهی گذاشتم اصلا کسی زنگ نمیزنه یا میزنه هم الکی وقتم تلف میشه ادمینی ادیتوری و طراحی سایت هم بلدم ولی حوصله شو ندارم بدون چهره هم خیلی سختمه همیشگی هم نیست برای ادمینی برای بقیه هم مسئولیتش زیاده پولش کم یکم پول داشتم رفتم وسایل گلسازی اینها گرفتم یه عالمه هزینه باکس و کاغذ از این گل روبانی ها پروانه ای ها درست کردم تو دیوار اگهی گذاشتم ب چندتا گلفروشی توی محل گفتم شاخه ای سی چهل تومنه من گذاشتم بیست و هفت هیشکی ازم نخرید همرو ب عنوان کادو ب این و اون دادم خسته شدم دیگه بنظرتون چیکار کنم یه کار همیشگی میخوام ک پولشم خوب باشه یکی قراره بهم اگه بشه پنج تومن قرض بده میخواستم برم بدلیجات کیلویی بخرم باز پیج بزنم میترسم بمونه رو دستم قبلا خیلی کیک و شیرینی درست میکردم حس خوبی هم بهم میداد الان دوست دارم برم قنادی اموزش تزیین کیک و... بنظرتون بصرفه هست مسئولیت زیاد داره واقعا میترسم راستی یه پکیج مجازی رنگ مو هم گرفتم حدود یه تومن میخوام هزینه کنم وسیلع های رنگ و بگیرم مدل بزنم ولی تو خونه فکر نکنم بیان میترسن نا امیدم موندم چیکار کنم شوهرمم ک قوز بالا قوزه
انتخاب اسم پسر بچه دوم
سلام یه کمک بهمن کنید برای انتخاب اسم پسرم.
اسم دخترم راحیله میخوام بهش بیاد..
خودم میکائیل رو دوست دارم ولی خیلیا تو ذوقم زدن
کیک پزا بیاین 🩵🩵
سلام خانما
میخام کیک با خامه کشی درست کنم اندازه ۱۰ نفر بشه
نکات و میگید بهم قشنگ در بیارم .. دوره رفتم قبلا ولی خیلی وقت درست نکردم یادم رفته کامل... شیفون بهتره یا اسفنجی؟ کل نکاتی ک باید رعایت کنم لطفا بگید ممنون 💐💐💐🤩🤩
خانوما تروخدا بگید من چیکار کنم
دخترمن کلاخیلی اب میخوره شباهم بیشتر همش لباسشوخیس میکنه دیشب یبارجاشوعوض کردم دوبارهم لباساشوعوض کردم صبح بلندشدم کلاهم رخت خواب خودموهم دخترموکلاانداختم ماشین ی خط درمیون کارم اینه خسته شدم بخدااصلاشباازاسترس اینکه جاشوخیس کنه خواب ندارم دیشب ساعت ۱۱نیم جاشوعوض کردم خوابیدساعت ۲ دست زدم بهش لباسشوخیس کرده بود قبل خواب هم یکم شیربعدش اب میدم میخوره ولی تاوقتی بیدارباشه میگه اب بده چیکارش کنم
همه دغدغه دارن ک چجوری بچه رواز شیربگیریم من دغدغه دارم ک چجورازاب بگیرمش
روزاهم همینجوره بااین ک تندتندپوشکشوعوض میکنم اما مثلا چندساعتی اشپزخونه کاردارم میام میبینم لباسش خیس کرده بعدمیگن ازپوشک بگیرش چجوری اخه بااین وضع دیگ ازشستشوخسته شدم
خانما همتون بهم مشورت بدید
شوهرم یجایی گیر کرده خیلی شدید پول لازم داره از کسی هم نمیشه قرض گرفت خودم یه نیم ست دارم بهش گفتم برم انگشترمو بفروشم گفت نه ولی ته دلش انگار راضی بود چیکار کنم منم یه نیم ست بیشتر ندارم بنظرتون بفروشم یا نه