Ooma
پرسش (1403/09/13):

دعای مجرب برای دل گرمی آشتی 🥺☹️

سلام بچه ها یه مدتی بین شوهرم مامانم داداشم شکرآب شده نسبت بهم دیگه خیلی دلسرد شدن مخصوصا شوهرم در حدی که دوست نداره بیاد سمت خانواده م قبلاً هر روز حالشون میپرسید الان ماهی یکی دوبار می‌پرسه ،نسبت بهشون بی اعتنا که من خیلی اذیت میشم از این موضوع ،برادرمم از اون موقع میبینه شوهرم دلسرد و سمتشون نمیره اونم سرد نسبت به شوهرم خیلی از این قضیه ناراحتم ، نمیدونم شوهرم با مادر شوهرم صحبت میکنه اونم پرش می‌کنه ،بعضی وقتا کلی یادشون می‌کنه یهو می‌ره تو افق ،دعایی چیزی کاری که خودتون قبلاً انجام دادین جواب گرفتین میشه بگین
اگه جواب بده یه عمر دعاتون میکنم ☹️☹️

سلام منم مادرشوهرم اصلا دلش باهام نیست هرچقدرم نزدیک بخوام بشم دوسم نداره
چون از اول راضی ب ازدواجمون نبود فقط پسرش منو میخواست ک قبول کرد
حتی خونمونم دیگه نمیاد
دعا منظورت
این دعانویسا هستن ک انجام میدن؟ بنظرت جواب میدن ایچیزا؟
مهرو محبت باشه این وسط زندگی خیلی قشنگ میشه
نه منظورم دعانویس نیست ،دعاهای قرانی اینجور چیزا منظورم
آهان .من نمیدونم عزیزم
اگه بگن بچه ها من با اجازت بخونم شاید فرجی شد😁
من مادرشوهرم اینطوری نیست از من بدش بیاد کلا مدلش در قبال شوهر من این ،شوهرم بره پیشش درد دل کنه هیچوقت بهش نمیگه کارت اشتباه همیشه باهاش همراهی می‌کنه حتی اگه بدون کار پسرش اشتباهه ،مگه اینکه ناراحتی واسه خودش دختراش باشه
عزیزدلم ایشالا من واقعا ناراحتم از این سردی که بین شوهرم خانواده م افتاده قبلنا بحثی چیزی پیش میومد سریع تموم میشد ولی الان نه ...
خب بازم خداروشکر خوبه مادرشوهرت
اره دیگه هوای بچه هاشونو دارن
حالا ما یه چی بگیم یا اشتباه کنیم دیگه ول کن نیستن
بعضی وقتا یه بحث ساده زندگیتو زیرو رو میکنه
یه جاهایی هم باید کوتاه اومد
اما حیفه بین خانواده ها فاصله بیوفته
سعی کن درستش کنی
میخواد پسرشو از دست خودش ناراحت نکنه ولی چه سودی به حال من داره که رابطه شوهرم با خانواده م خوب نمیشه مادرشوهرمم از خداش
کدوم مادرشوهری دوست داره پسرش با خانواده زنش خوب باشه
شوهرت اگه آدم منطقیه بشین باهاش حرف بزن .خیلی مشکلات با خرف زدن درست میشه
البته اگه طرف مقابل اجازه بده و بخواددگوش بده
شوهرم خیلی کشش داره میده الآنم باهاشون قهر نیست ولی خیلی نسبت بهشون سرد یه کاری میخواد براشون بکنه هزارتا منت می‌ذاره واسه همین دوست ندارم بهش بگم برا خانواده م کاری کنه ،مامانم دفعه آخری اومد خونمون اینقدر سرد با مامانم رفتار میکرد که بنده خدا خودش معذب شد 😔😔
گناه بزرگیه بنظرم فتنه بین آدما
یعنی این مادر شوهرا دوسدارن همچین مشکلی واسه دختر خودشونم پیش بیاد! به هیچ عنوان دوس ندارن
البته خوبی باید دو طرفه باشه
وای مادرت گناه داشته اون لحظه
ناراحت شدم
اگ شما این رفتارو با مادرشوهرت انجام بدی باز شوهرت ناراحت نمیشه ؟ اینو بدون بحث بهش میگفتی ک درک کنه
مادر شوهرم فتنه گر نیست ناراحتیم شروع نمیکنه ولی با دل پسرش خیلی راه میاد بهش نمیگه کارت اشتباهه که پسرش کوتاه بیاد باهاش همراهی میکنه
میدونم حق میده ب پسرت
اینم از سر دوسداشتنه
ولی خب اشتباهه بنظرم
خیلی راحت میتونه باعث آشتی شوهرت با خانواده شما بشه
بهش گفته م میگه چون نمیتونم جلو مامانت خودواقعیم باشم نمیتونم مثل قبلاا گرم بگیرم
دقیقا اگه دوبار بهش بگه رفتارت اشتباهه اونم به خودش میاد ولی اصلا نمیگه ،چندسال پیش من با شوهرم بحثم شد جلو پسرش هیچی نگفت بعد بهش گفتم مامان چرا جواب ندادی چیزی نگفتی ،گفت شما هستین که من دیروز پشت سرت باهاش حرف زدم گفتم میره
شاید خیلی از دست خانوادت دلگیره
کاش مادرت باهاش صحبت کنه علت سردی رو بپرسه
مطمعنا خودشون آشتی میکنن باهم
والا مامانم بوسش کرده ازش عذرخواهی کرده با اینکه مامانم مقصر نبوده
بنده خدا باید چیکار کنه
الهی
خب شوهرت کوچیکتره
باید کوتاه بیاد
اینام بزرگای خانواده ان پدرو مادر
تا وقتی هستن قدرشناس نیسنیم
وقتی ام میرن پشیمونیم از کارامون
من در قبال داداشم بهش حق میدم هر دوشون مقصرن خیلی باهم کل کل میکنن دست رو نقطه ضعف‌های هم میذارن ولی مامانم چیزی بهش نگفته
سعی کن خودت آروم آروم تو گوش شوهرت بخونی
حداقل بخاطر مادرت
دوبار بیادخونت ببیته شوهرت محل نمیزاره
دیگه معذب میشه و نمیاد
مامانم داداشم اومدن خونمون بعد خبر اومد پسرعمه م فوت شده منو شوهرم با ماشین داداشم رفتیم مراسم یه شهر دیگه بود داداشم خیلییی تند رفت شوهرم چند بار بهش گفت یواش برو بعد که رسیدیم شوهرم دیگه رفت تو فاز کم محلی هر چی داداشم میومد سمتش اون خوشش نیومد بعد مراسم من با شوهرم یه بحث کوچیک بینمون پیش اومد جلو مامانم شوهرم خیلی کشش داد هی می‌گفت بی مسئولیت فلان بیسار مامانم عزادار بود ناراحت شد گفت آقا بهنام آخرش که چی اینقدر بحث کش میدی
حالا شوهرم بهش برخورده که چرا مامانت ای حرف زده ،بعد میگه برادرت صداش روم بلند می‌کنه باهام کل کل میکنه ،تند می‌ره به حرفم گوش نمیده....
حالا اونا هر کاری میکنن سوغاتی براش میخورن ،یعنی هر کاری میکنن سمتشون نمیره انگار جادو شده
چی بگم ،میگه بیان برن ،تو هم برو ولی من شهرتون نمیام سر بزنم خانواده ت وقتی ام که میان باهاشون سرد
☹️☹️☹️
مامان فارا
ازین موضوع خیلی میگذره؟
اره خیلی تیر بوده
شوهرت کینه ایه؟
تقریباً والا قبلنا کینه به دل می‌گرفت ولی میدید طرف پشیمون کوتاه میومد ولی الان نه
الانم میگه قهر نیستم باهاشون
ببین اگر کینه ای نیست و الانم میگه باهاشون قهر نیست
بهش زمان بده، بزار به امیدخدا گذر زمان این ته دلخوریشو برطرف کنه
اگر هی تکرار کنی موضوع رو براش ممکنه بازم این مدلی جوابتو بده
یک مدت سکوت کن
ازونطرفم دل مامانتو به دست بیار که از همسرت ناراحت نشه
خیلی وقته داره میگذره بعضی اوقات هم در موردشون خیلی حرف میزنم بعضی اوقات یهو میگیرتش منم در موردشون حرف میزنم محل نمیده به حرفم واسه همین میگم شاید با مامانش درددل میکنه
بعد از اینکه مامانم رفت بهش گفتم چون از برخوردش خیلی ناراحت شدم ولی الان چند ماه دیگه هیچی بهش نگفتم
قطعا پسرا هم با مادرشون دردل میکنن ولی ببین این فقط ی حدسه که شاید مادرشوهرت به نوعی طرفشو بگیره
میدونم ناراحت کنندس ولی منظورمه ذهنتو درگیر نکن
الان داره ۵ ، ۶ ماه میگذره شاید اصا لازم باشه ۲ سال بگذره

بعد ی چیز دیگه
از خودت دلخوری نداره؟ یا چیزی هست که ازش دلخور باشه؟
اون موقع که با داداشت بحثشون شد تو طرف داداشتو گرفتی؟
نه من طرف داداشمو نگرفتم بهش حق دادم ولی تو ناراحتیش با مامانم طرف مامانم گرفتم
با خودم خوبه مشکلی باهم نداریم من وقتی میبینم در قبال خانواده م اینطوری اعصابم خورد میشه ازش ناراحت میشم دیگه خوشم نمیاد ازش وقتی میبینم
بی اعتنا
سلام عزیزم ببین این موضوع باید همون موقع تموم میشد. باید یکی این وسط واسطه میشد ناراحتی دو طرف و از بین می‌برد
درکت میکنم عزیزم
منم بدم میاد ازین موضوع
سلام گلم مامانم عذرخواهی کرده گهگداری زنگ میزنم باهاش حرف میزنم براش هدیه خریده
میزنه
کلا همه آدما رو خانواده شون حساسن ،همین شوهرم یه بار مامانش بیاد من یادم بره چایی بیارم میگه اگه مامان خودت بود خوب بلد بودی چایی بیاری حتی به شوخی
شوهرمنم چند وقت پیش با شوهر خواهرم یه بحث کوچیک داشتن که مقصر اون بود و گذشت تا دو شب پیش که همه خونه بابام بودیم البته من شوهرمو به اصرار زیاد بردم که ای کاش نمی‌بردم رفتیم اونجا شوهرم خیلی بهش بی محلی کرد
نگاه چقدر آدم اذیت میشه شوهرش کم محلی کنه 😔😔 کم محلی از قهر کردن بدتر
دروغ چرا همه از دست شوهرم دلخور شدیم که اگه اینجوری رفتار نمی‌کرد همه چی تموم میشد
شاید باورتون نشه خداشاهده از اونموقع تا حالا سمت چپم انگار میخواد فلج شه از شدت ناراحتی
حداقل طرف مقابل دیگه اذیت نمیشه باهاش رفت آمد نمیکنه
تازه فک کن شما شوهر خواهرت من مامانم برادرم
خیلی برام سخته هر کاری کردم نتونستم رفتارشد هضم کنم هر چند شوهرم زیر بار نمیره میگه خوبش کردم جوابش دادم 🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️
اخی میدونم خیلی سخته 😔
من بخاطر خواهرم خیلی ناراحت شدم طفلی هیچی نمیگه نه گله میکنه نه غر میزنه هیچی هیچی. میخواستم براش بمیرم
خیلی بخدا قشنگ حرفاتو درک میکنم
هووف از دست مردا ،شاید باورت نشه نه دوست دارم شوهرم بره به خانواده م سر بزنه نه اونا بیان خودم برم بیام
الهی ،از درون داشته میریخته 😔
ببین اینجوریم نمیشه شما خودت اینجوری اذیت نیستی اینکه حتی فکر کنی که شوهرت از چشم خانوادت افتاده.
شوهرم خیلی ریز بین میگرده یه عیب رفتاری ازشون پیدا می‌کنه حتی کوچیک بعد از خانواده خودش راحت تر میگذره
بمیرم براش. من خیلی باشوهرم حرف زدم گفت در یه صورت باهاش خوب میشم که خودش بلند شه بیاد خونمون ازم عذر خواهی کنه🤦‍♀️🤦‍♀️صد سال اونم همچین کاری نمیکنه
اینجور مردایی نباید بهشون رو داد. چطور مااحترام خانواده اونارو داشته باشیم بعد اونا خیلی راحت اینجوری بی احترامی کنن
الان ایندفعه رفتم برا سال بابام شوهرم نیومده آنقدر خجالت کشیدم ،برادرم همیشه حال شوهرم میپرسید خیلی پیگیرش بود ولی اصلا حتی اسمشم نیوورد
فعلا همین کارو کن اگر میشه☹
اینطوری ناراحتی خودت کمتر میشه
تا به امیدخدا این دلخوریه برطرف شه
دقیقا مال خودشون مال ،مال مردم بیت المال
فکر کنه همه آقایون این کم محلیو دارن تو یک شرایطی
آدم فقط فکر میکنه برای خودشه
خلاصه اینو بگم منم دیدم هیچ راهی نیست زنگ زدم داداشم گفتم اینجوری که نمیشه اینا تا کی میخوا اینجوری قهر و ناز کنن فردا جفتشونو ببین باهاشون صحبت کن بگو یا این بچه بازیو تموم میکنید یا حق ندارید هیچکدومتون سمت خونه بابام بیایید. اونم زنگ زده بهشون و قراره فردا ببینمشون و ببینم میتونه این مشکل و حل کنه. هر چند هر دوشون خیلی بد دل و کینه این
مردا مغرورن نمیان ،الان داداش من به اندازه شوهرم مغرور نیست چندبار زنگ زده باهاش حرف بزنه میگه بگو من خونه نیستم ،فرار می‌کنه می‌ره که باهاش حرف نزن الان آخرین بار داداشم پیام داده میگه من ۲۰ پست فرستادم اون ۱۹ تا شد ۲۰ تا میفرستم🤦🤦
خدایش کارش اشتباه بوده بگو تا کی میخوا اینجوری خودت و بگیری به قهر و ناراحتی
آخرین بار اون فرستاده نوبت تو می‌کنه نه باید بشه ۲۰ تا
ای داد بیداد. بگو از خر شیطون بیا پایین
😂😂😂
تا قیامت اینقدر کشش میده تا تبدیل به یه کینه بزرگ بشه ،نشه جمعش کرد
همسن هستن داداش و شوهرت مامان فارا؟
عین بچه ها🤣🤣🤣
چهار سال شوهر من بزرگتر
تو یه رنج سنی هستن
ببین بشین باشوهرت حرف بزن بگو اینجوری خودت که هیچی منم جلو خانوادم کوچیک میکنی. من به شوهرم گفتم بخوای اینجوری ادامه بدی من دیگه نیستم و از این حرفا یه کم تهدیدش کردم تا یه ذره کوتاه اومد
ای آقا
بگو بهش تو بزرگتری بخشش از توعه
یکم دمشو ببین شاید اثر کرد
اره بخدا.
فعلا که نه چون آزمون دارم حوصله بحث کش دادنش ندارم گفتم به دعا متوسل بشم
ببینم برا عید میتونم ببرمش 🤦
بهش گفته م یهوو خوبه یهوو میگیرتش
ان شالله به امید خدا اینم درست میشه
ان شاالله تا عید حل بشه
پس فعلا فکرتو بزار روی آزمونت
دقیقا چون الان بخوام بهش بگم فایده نداره نه اونا میخوان بیان نه ما میریم باید بذارم نزدیک عید
ایشالا عزیزم
ایشالا مشکل شماهم حل میشه 😘
مامان فارا
به امیدخدا آیه 89 سوره اعراف و آیه الکرسی رو زیاد بخون
افرین عزیزم
این که به موقع و به جا حرف رو بزنی بهتر حل میکنه مسائل رو
مرسی عزیز دلمم 😘

. ممنون عزیزم شماهم زیاد بهش فکر نکنید آن شالله درست میشه
شایدم شوهرت جوابشوند نمیده ممکنه از روی خجالت زدگی باشه شاید روش نمیشه
اگه موقعی ک یکی قهرکرد تونستیم اشتی بدیم میشه ازروش بگذره کینهونفرت زیادترمیشه وکارسخت تر
ایشالا که درست بشه خیلی اذیتم از این بابت
از سر هر چی باشه خجالت زدگی نیست میشناسمش همیشه دست بالا میگیره کار خودش درست میدونه 🤣
شوهرت گفت بگواره حق باتوعه
مادرت گفت بگواره حقباتوعه
بی طرف باش بزارفکرکنن بااونایی شایدحسودی مادرتومیکنه ک طرفشومیگیری
دقیقا و این بد
مامانوبابای من الان ده ساله قهرم😩😩🥺🥺🥺
خیلی حسودی مامانم می‌کنه من بی نهایت مامانمو دوست دارم من میخواستم ازدواج کنم مامان بابام میگفتن نه مایل نبودن شوهرم میگه مامانت به من به چشم رقیب نگاه میکرد ولی من موفق شدم 🤦
همش گفتیم امروز درست میشه فردادرست میشه یه ماه دوماه یسال دوسال
الان شده ده سالی
شما باهاشون قهرید؟
بگو اره من تورو ببشتردوست دارم هرجوریه ازدلش درومد تمومه درازشه درازترمیشه نفرت وکدورت
بعضی کینه ها خیلی طولانی میشه مخصوصا اگه طرف کینه ای باشه
بهشم میگه م تورو بیشتر دوست دارم باور نمیکنه چون خودش می‌دونه قلبی نیست مامانمو بی نهایت دوست دارم
شوهرمم دوست دارم ولی خب جایگاه آدما فرق داره نه که بیشتر کمتر هر کسی آدم یه مدل دوست داره
نه .....مانخاستیم طلاق بگیرن چون پدرم دیکتاتوره مادرمم ساده وبی کس ،درست حرف زدنشو حقشوخاستنو بلدنیست چون مام کوچک بودیمو دخترکوچک داشت سوختوساخت
الان ک دیگ همه ازدواج کردیم مامانم میخاست طلاق بگیره گفتن راه سختیه ودراز
براهمین با هزار مصیبت یه خونه نقلی گرفتیم ک مثلا مابچه هاهمه شهرستانیمو ب شمانیازمند
بابام نیومدو مامانمو کشوندیم اینجاحداقل چشممون روش باشه
مامان فارا چ اصراری داری حالا اشتی کنن؟؟
چ فرقی برات داره
شاید باهم دیگه حال نمیکنن
زوری ک نیست
خیلی ب شدت علی ها خیلی بدن متنفرم ازشون
😂😂😂حسود
قهر نیستن ولی شوهرم خیلی دلسرد شده من اذیت میشم
از چ بابت اذیت میشی؟
علی باباتونن؟
اره
هرچی علی هستشاکثرا باخانومشون بدن وکینه ای
مامانم میاد باهاش گرم نمیگیره مثل همیشه ناراحت میشه مامانم ،داداشم زنگ میزنم فرار میکنه میگه من دیگه نمیام سر به خانواده ت بزنم شما باشید ناراحت نمیشید؟
مامان فارا به نظرم خیلی الکی اصرار داری حتما با هم جون جونی باشن
خوب دوس ندارن اگه به رفتو امد شما کاری نداره خوب میخام خوب نشه
خیلی ناراحت شدم عزیزم ایشالا درست بشه
من داداشم علی اصلا اینطوری نیست البته هنوز ازدواج نکرده
خانواده م سختشون اذیت میشن شوهرم نیاد باهاشون سرسنگین باشه من متوجه میشم تو حرفاشونو ،برخورداشون
ممنون
شمام ببین خوب شدن هیچ نشدن بیخیال خودت بروبیا ول کن زندگیتو داغون نکن اگ باخودتو بچت خوبه
با خودم خوبه مشکلی نداریم
ن چرا بشم
رفت امد ک زورکی نمیشه
زیاد سرخانوادت با شوهرت درنیوفت خانواده اولت شوهرته دومش مامانتینا
حرفتون درست پس چرا اون نوبت خانواده خودش میرسه من باید احترامشون بذارم ،زورم میگیرت
انتظار دارن ،رفته رفته اونام یادمیگیرن بی توجه باشن عادی میاد
دقیقا سبک زندگی عوض میشه
خوب شما توضیح بدید که پاپیچ نشن و اصرار نکنن بزارن هرجور راحته همونطور باشه
اره ....هرجوریه توهم اونجوررفتارکن
وقتی شماها انقد بهش اصرار میکنید شاید بدتر لجبازی میکنه بهش زمان بدید انقدم الکی نازش میکشید خودش بیشتر چس میکنه براتون
اولویت همسرتو بچت...خانوادش اومدن پذیرایی کن توهم زیاد سخت نگیر هرگاری نکن حرف نزن یه بهونه پیداکن توهم ایراد بگیر
باهاش حرف بزن ک احترام دو طرفه باید باشه و همینطور دوتامونم عاقل و بالغیم
قرار نیست تو بمن بگی چیکار کنم
تو با خانواده من حال نمیکنی نکن مجبور نیستی خوشت بیاد این با بی احترامی فرق داره
وهمینطور برای تو نسبت ب خانواده شوهرت
من هر دفعه شوهرم نمیاد میپیچونم خنگ که نیستن میفهمن دوست نداره
دقیقا ،فکرمیکنه سَره
دقیقا خودش بیشتر چس می‌کنه میگیره ،
خب چرا رک و راست نمیگی بهشون مشکل شوهرت باهاشون چیه؟
میگه توام اگه خانواده م بی احترامت کردن نرو خونشون
شوهرمن کارش جوریه وقت میکرد بامن میرفت میومد اکثرا تنها میرفتم میومدم
خودشون میدونن ناراحتن که چرا شوهرم کشش میده
خب بیراه نمیگه ک منطقیه
این ینی خانواده تو ب شوهرت بی احترامی کردن؟
خب بگو کینه ای مدلشه چ کنم😬
بهم نمیگه چیکار بکن ولی من چون اخلاق خانواده شوهرم میشناسم خیلی مراقب رفتار ام هستم که دلخور نشن کمی کوچیکی پیش میاد سریع با شوخی هم شده بهم میگه
خوب نیاد
اوایل ازدواجمون اره ولی من کلا آدمی نیستم که بحث ناراحتی کش بدم الان گهگداری تیکه میاد وسط ولی من خیلی اهمیت نمی‌دم
منم بیشتر مواقع تنها میرم
مگه منظورت این نبود ک‌مجبورت میکنه احترامشون کنی؟
فکر خوبیه 😁
خب دیگه یچی شده اینم کینه ای از دلش نزفته
ولشون کن بزار خودشون حل کنن
اگ مانع رفت امدت با خانوادت نیس چ فرقی داره حالا ب مامانت خوشرویی کنه یا نکنه
مجبور م نمیکنه من کلا خودم آدم احترام گذاریم ولی یه نقصی هم پیش میاد سریع گوشزد می‌کنه که اگه مامان خودت بود فلان
من مشکلی ندارم مامانم معذب میشه میاد خونمون ناراحت میشه البته شاید بعداً عادت کنه هر چیزی بار اولش سخته
ینی تو خونتون با مامانت حرف نمیزنه؟
مجبور نمیکنه ولی مقایسه میکنه
اگ خانواده شوهرت خوبن باهات توام سعی کن همیشه باهاشون خوب باشی ک اتو دست شوهرت ندی
اونم یواش یواش ازخر شیطون میاد پایین
نیومدم نیومد✋🏽
ولی ای کاش مامانت بوسش نمیکرد اعصابم خورد شد😂
از وقتی ازدواج کردین مامانت نیومده خونت؟
😁😁بوسشم کرده؟
مامانم بهش بی احترامی نکرده ،داداشم چرا باهاش کل کل کرده ،تن صدای داداشم بلند میگه سرم داد زد کلا شوهرم یه چیزی خیلی بزرگ می‌کنه من نمیگم بی احترامی نکرده ولی شوهرم از کا کوه میسازه
گف مامانم بوسش کرده ازش معذرت خواهی کرده با اینکه مقصر نبوده
خانواده شوهرم تقریباً خوبن نه صددرصد
بگو خب حالا بچت افتاد یا شیرت خشک شد😐😂
خب بهشون بگو این کینه ای از دلش نرفته یا معذرت خواهی کنن ازش اگر مقصر بودن
یا ی مدت پیشو نگیرن
اینم کم کم نرم بشه
والا چ اصراریه بیان باز سمتش وقتی هنوز دلخوره ازشون
حرف میزد ولی نه خیلی ،خیلی کم همه ش سرش تو گوشی بود رفته دنبال مامانم ترمینال کارش یکم دیر شده مامانم بهش میگه آدرس خونتون بهم بده دفعه بعدی خودم میام بعد یه کلمه نمیگه نه این چه حرفیه میام دنبالتون قشنگ آدرس میده😐😐
باید میزد پس کلش سر دخترش صداشو بلند کرده کم ش بود
خب تقصیر مامانت چیه
خب پس اگ اینجوریه من جا مامانت بودم محلش نمیدادم
مقصرم نبوده معذرتم خواسته باز؟طاقچه بالا میزاره
زبونشم درازه
داداشت چندسالشه؟
هوا برش داشته شوهرتو یکم بی محلی کنید خودش درست میشه
توضیح دادم ،با شوهرم بحثم شد پیش مامانم شوهرم اعصابش از دست برادرمم خرد بود بعد شروع کرد بحث کش دادن تو بی مسئولیتی ،فلان بیسار من خیلی عصبی شده بودم هیچی نمیگفتم مامانم ناراحت شد گفت آقا بهنام آخرش که چی فلان طلا گم شده اصلا من طلامو میدم اونم بدش گرفته که مامانت شرایط منو درک نکرده
تو فقط با مامانت و داداشت حرف بزن ک بیخیال شوهرت بشن ی مدت
توام خودتو قاطی اونا نکن زندگیتو بکن
که خسته م ،من به خانواده تو احترام گذاشتم اومدم مراسم
گفتم تو عزا مارو درک کردی
دقیقا من از این زورم میگیره می‌خوام جرش بدم
درواقع یابو برش داشته😁
۲۹ سالشه
جلو مامانت چرا حرفو باز میکنی

الان هرچی شده رو ولش کن
هیچی هم بهش نگو
همینه
هاا به مامانم گفتم زنگ من زد نگه گوشی بده بهش طعفه
یهوو پیش اومد
مامانم میگه من نمیتونم ناراحتی بچه مو ببینم هیچی نگم تورو که از جوب آبی پیدا نکردم زحمتت کشیدم
خداروشکر راهمون دور خیلی در ارتباط هم نیستیم
درسته مادره دلش طاقت نمیاره
ولی تجربه نشون داده تو بحثای زنو شوهری هر نسبتی هم ک با هرطرف داشته باشی
دخالت کردن تو بحثشون اشتباهه
خیلی پیچیده میشه دیگه سخت حل میشه اون بحث
دقیقا من هیچوقت جلو مامانم بحث نمیکنم ولی یهوویی شد شوهرمم کشش داد ،چون بالاخره مادر دست خودش نیست اونم چیزی نگفته ،نه فحشی داد نه داد زد هیچی خودشو چس کرده
خب نیاد
بنظرم فهمیده شما حساسی رو این موضوع دور برداشته
ما یکی از اقواممون اینروی بود شوهرش
بعد زنه ی مدت زد به در بیخیالی
خودشو بچه هاش میومدن خونه مامانِ شام ووناهارشونو میخوردن میرفتن خونه
بعد ی مدت که سوهره دید چه بره چه نه براشون اهمیتی نداره خودش رفت و امد رو دوباره شروع کرد
والا
تازه کادو هم خریدن براش
فکر کرده الان کشته مرده ی این مرد شدن یکم خودشو بگیره حس پیروزی بگیره
وقتی اون به حانوادت احترام نمیزارا خانوادتم نزارن
نه زنگ بزنن نه سراغشو بگیرن
فکر کرده پسر شاهِ هوا برش داشته چه خبره😅😅
ببخشیدا شوهرتم هس شاید ناراحت شی ولی ی مدت هیچی نگو خودشو از این چسی در میاره😐😐

سوالات مشابه