Ooma
پرسش (1403/08/18):

رفتارهای منحصر ب فرد شوهر

سلام،شوهر من آدمی هست ک اصلاااا حاضر نیست مرخصی‌بگیره،ب شدت سختگیر هست تو کارش ،حتی اگه من یا پسرمم نیاز ب دکتر داشته باشیم اورژانشی میگه بگو بابات بیاد ببرتون،یا اسنپ بگیرید برید،حالا الان آخر هفته مادرشوهرم میخواد کل فامیلاش دعوت کنه ( اونا شهرستانن ما تهران) ب شوهرم گفته از ۲ روز قبل مرخصب بگیر بیا خرید و اینا زنتم کمکم کنه واسه جمعه،در صورتی ک برادر شوهرم ک ضهرستانن ۵ شنبه ها تعطیله،زنشم ک دو کوچه پایین ترشون میشینن،شوهرم میگه باید مرخصی‌بگیرم برم ب کاراش برسم توام برو باید کمکمش باشی،از دستش خیلی لجم میگیره،این ادمی ک حتی یک ساعت از کارش واسه خانواده ش نمیزنه از ۴ شنبه ظهر میخواد مرخصی‌بگیره،بهش اعتراض کردم میگه همینه ک هست،من ک نمیگم واسه مادرت مرخصی نگیر اصلا از فردا بره بهش برسه،ولی چرا ب منو پسرم‌میرسه هیچوقت وقت نداره....هیچی همین،یکم خواستم درددل کنم

منم ناراحت شدم😢
بخدا اونقدر رو کارش حساسه ک ما چند ساله ی مسافرت نرفتیم
جمعه ها هم ک تعطیله میریم شهرستان خونه مادزش کل جمعه رو داره کاراشونو میکنه خریداشونو میکنه ،
شوهر منم یکم اینجوریه البته کارش جوریه که اکثرا ماموریته.. وگرنه اولویت اولش ماییم اصلا کاری ب خونوادش نداره‌...وقتایی ک نیست منو میاره خونه بابام نصف بیشتر این مدت ک ازدواج کردم من خونه بابام بودم...بعضی ماموریت‌ها رو می‌تونه نره ولی هروقت دلش بخواد می‌ره کلا انگار خیالش راحته ک من خونه بابامم اون هرجا دوست داشت می‌تونه بره
بد عادت میشن اینطوری
دقیقاااااااااااااا
فقط دلم ازین میسوزه ک اون برادر شوهرم ۵ شنبه ها تعطیله ولی نه خودش نه زنش محل نمیدن ب مادرشوهرم،ولی شوهر من باید مرخصی‌بگیره واسه مهمونی
ما هر مشکلی پیش بیاد بخوابم جایی بریم دکتری هرجا،یا میگه اسنپ میگیرم برید یا میگه بابات ببرتون
منم قبلا دور بودم از خانوادم
از وقتی اومدم نزدیک به قول شما خیالش راحته انگار ما رو میزاره اینجا میره دنبال کارش
قبلا بیشتر پیشمون بود
جوری بود ک همش میگفت برو خونه بابات منم اوایل چون دوساعت فاصلمون هست خوشحال میشدم ولی دیگ زیادی شد
حتی پسرم ک دوماهش هم نبود ختنه کردم بابابزرگ شوهرم فوت کرد کلا مارو ول کرد رفت دور مراسم اونا ..من درک میکردم ک نیاز ب کمک داشتن ولی حتی شب و می‌رفت خونه باباش می‌خوابید ..نه زنگ میزد نه پیام میداد حال بچشو بپرسه منم چنان دعوا کردم باهاش فعلا انگار درست شده
🥺🥺🥺🥺
یبار نه خودت برو نه به بابات بگو بیاد
ببین از دفعه بعد شاید خودش اومد
خیلی سخته آدم زورش میگیره کاش سرعقل بیان
اخه مهمونی خاصی هم نیس،خاله هاش و بچه هاش دعوت کردن،مگه چخبره ک شوهرم باید از ۲ روز قبل نرخصی بگیره،بهش میگم امقدر واجبه،میکه لابد هست دیگه
منم کل حاملگیم بابام جورمو کشید 🥲
بخدا منم، یا بابام یا همش خودم تنها
اتفاقا ماهم دوریم..فاصله شهرامون دوساعته..ولی ماموریت باشه میاد منو میزارع میره
یهو میبینی یکماه خونه بابامم
خب شوهر شما چون شبا هم نیس محبوره بزاره
شغلش چیه؟
هعیییبیی
چند سالشه؟
۵۹ سالشه
اره ولی بعضی جاها می‌تونه نره
چی بگم والا شوهر من ۲۴ سالشه بعضی وقتا رفتارش خیلی بچگانس
اهان شوهرم چند سالشه؟ شوهرم ۳۳ سالشه
فکر کردم مادرشوهرم پرسیدی
آها تعجب کردم😁
خواستم بگم اگر پنجاه و نه هست حساس بودنش بخاطر سنش هست ک هیچ
خداروشکر من مادر شوهرم قبل ازدواجمون فوت کرده خواهر شوهر هم ندارم جاری هم ندارم
خوش بحالته 😂😂
اره بخاطر همین کاری ب خونوادش ندارع 😂
البته بجاش ی زن بابا داره و ی داداش ک هنوز دوسالش هم نشده
ولی زن باباهه کاری ب زندگیمون نداره اصلا
راحتی بخدا
سلام عزیزم ...ما دو تا خواهریم ...تمام کارامون رو دوش بابام بود ...بابام میگفت انگار ن انگار شوهرتون دادم ....
کاراتون همش با خودمه ...
گذشت تا اینکه ما ماشین خریدیم...با اینحال کاری ک پیش،میومد شوهرم میگفت با بابات برو ...منم لج میکردم ک وظیفه خودته و فلان‌....مثلا نوبت دکتر و ی جوری میگرفتم ک شوهرم خودش باشه ..بازارو جوری تنظیم میکردم ک بتونه منو برسونه ...‌خلاصه کم کم تمام کارا افتاد گردنش...قبلنا حتی کارای اداری هم بلد نبود تنهایی بره میگفت بیا با هم بریم آنقدر نرفتم تا خودش راه افتاد.
خلاصه میخوام بگم هر کسی ی،قلقی داره سعی کنید پیداش کنید ..
زهرا جون شمام ب نظرم کارتون خیلییییی اشتباهه ک ی ماه خونه پدرتون میمونیدا.. ‌‌
من گاهی اوقات خانوادم کلا میرن روستا دو ساعت فاصله س ...میگن بیا میگم بزا ببینم اگه همسر کاری نداشته باشه میایم اگه کار داشته باشه ن خودم میرم ن میزارم پسرم باهاشون بره...
چون عادت ندارم پسرمو بدون خودمو باباش جایی بره
خب ماموریتاش جوریه ک تا یکماه باید بره ی شهر دیگ
منم تنهام خونه ... نمیزارع خونه تنها بمونم میگه اگر تنها باشی غذا درست نمیکنی ضعیف میشی و...
از اون طرف هم مامانم سریع میاد دنبالم میگ نمی‌خواد تنها باشی
این عادت خیلی خوبه
آره اینجوری آره بابا آدم میپوسه از تنهایی....خوب کاری میکنی
ولی چقد سخته یک ماه شوهرت نباشه آدم اذیت میشه
خیلی اذیت میشم بعضی وقتا گریه میکنم

سوالات مشابه