Ooma
پرسش (1402/07/11):

بفرمایید اینور بازار شرح زایمان🤣😍

شرح زایمان
زایمان من تا دقیقه ۹۹ قرار بود طبیعی باشه و من تا همون دقیقه ۹۹ امیدداشتم سز بشم و دست از دعا بر نمیداشتم😂
وقتی ۳۳ هفته رفتم سونو و گفتن بچت درشته (کذب محض بود واقعا) توی ۳۳ هفته ۲۴۰۰ بودش.
دیگه خیلی ترسیدم چندبارم تاپیک زدم و اینا
دکتر من هزینش برا سزارین اختیاری برای ما خیلی بود و من دیگه ناامید شده بودم برا همین از هفته ۳۶ شروع کردم به پیاده روی و خوردن دارو گیاهی برای زایمان طبیعی هرشب تلاش میکردم ک لااقل برای اینکه بچه درشت تر نشه زودتر زایمان کنم
۳۶ هفته دهانه رحمم بسته بود
۳۷ هفته با معاینه تحریکی ۱ سانت ب زور بازم کردن و من یک هفته بعدش علی رقم کلی پیاده روی باز همون ۱ سانت بودم
دکترم گفت باید بستری بشم توی ۳۹ هفته چون سونو ها میگفتن بچم درشته احمق ها
گفت باید آمپول فشار بزنم منم خیلی از آمپول فشار بد شنیده بودم و میترسیدم واقعا با اینکه دکترم گفت سر بچه کاااامل توی لگن قرار داره زیر بار نرفتم و گفتم سزارین میخوام گفت نمیشه و این حرفا منم با کلی اصرااار گفتم من میخوام سزارین بشم میترسم از طبیعی
خلاصه ۷ میلیون خودش گرفت حدود ۲۰ میلیون هم هزینه بیمارستانم شد
من ۶/۵ رفتم نامه بگیرم یهویی گفت فردا بیا سز شو منم چون نمیخواستم تو تاریخ رند و شلوغی باشه گفتم ن بنا براین روز 6/8 ساعت ۶ و نیم صبح توی بیمارستان بودم
وارد شدم گفتن سوند میخوای گفتم نه بعد پشیمون شدم گفتم میخوام دکترم گفت حین عمل لازم شد میزارم برات نه و نیم رفتم اتاق عمل به خواسته خودم و همسرم بیهوشی انتخاب کردم با اکسیژن بیهوشم کردن خیر ندیده دکتر بیهوشی گولم زد گفت این اکسیژنه پاک تر از این دیگه هیچ جا گیرت نمیاد نفس عمیق بکش منم مثل اسکلا فکر کردم راست میگه
حس بی هوشی عالی بود دلم میخواد ی بار دیگم بیهوش بشم چقدر خوابش چسبید😂
پمپ دردم گرفتم دخترم ۱۰ صبح به دنیا اومد و من ساعت ۲ تقریبا کامل به هوش اومدم
قبلش ب هوش میومدم و دوباره میخوابیدم
فقط خیلی خیلی سرم و تکون دادم ب چپ و راست که باعث شد تا ۱ هفته ی تمام از درد شونه ام رنج بکشم
ماساژ شکمی درد نداشت اولین راه رفتن ک دیگه اصلا درد نداشت
من درد کتفم از بخیه ام خیلی خیلی بیشتر بود
با اینکه خیلی از قبل عمل حواسم بود سرم تکون ندم بخاطر بیهوشی گیج بودم و یادم رفته بود کلا
ساعت ۲ با تعویض شیفت ها اومدن و پد زیر من و عوض کردن قنداق پیچم کردن بردن بیرون دم آسانسور صدای شوهرم زدن و مامانم اومدن بالا سرم و یکم دیدمشون و رفتم توی بخش زنان
راستی دخترمم ۳۴۰۰ ب دنیا اومد در صورتی که دو هفته قبلش سونو ب من گفته بود حدود ۳۴۰۰ هستش یعنی من فکر میکردم کمِ کم دخترم ۳۹۰۰ ب دنیا بیاد اما اینطور نبود
بخیه کشیدن هم ک دیگه نگم اصلا متوجه نشدم چی شد یک ثانیه بود
بابت غلط املایی ها ببخشید
ببخشید طولانی شد اگه سوالی داشتید در خدمتم❤️

بسلامتی عزیزم..ولی بچه که درشت نبود اصلا‌. چقدم هزینه کردی..خصوصی بود؟
درشت نبود خطای سونو ها بود
آره یکی از گرون ترین بیمارستان های اصفهان بود متاسفانه
سلامت باشی گلم
۳۴هقته گفته بود ۳.۴۰۰ تا دنیا اومدن احتمالا تا۴کیلو میرف ولی خب اشتباه کردن یا دیگ وزن نگرفته بچه
آخه دخترم ب دنیا اومد خیلی خیلی ظریف بور
اصلا شوکه شدیم
چه دکتر بی ملاحظه ای
دیگه زیادش ۴تومن میگیرن.
تصمیم خوبی بوده که نرفتی طبیعی
چون ذهنتو بستی بودی با وزن زیاد و سخت میشد برات احتمالا چون طبیعی بیشترش ذهنیه روندش.مبارکه قدمش و خداروشکر بغلش کردی کوچولوتو😍
والا من۱۱تومنم دیدن بگیرن😐✋
برا من بچم ب پا بود باید سزارین میشدم دکترم گفت اگ میخوای من باشم دستمزدم ۵ تومنه،بیمارستات هم ۸ تومن گرفت
ولی خدایی اولین بار ک میخوای از رو تخت پاشی خ درد دارررره
سلام مبارک باشه به سلامتی و شادی ان شالله
درد کتف شما به خاطر بیهوشی نبوده چون بیهوشی جنرال گرفتین به خاطر باد و ورم روده اس هست که بعد عمل به وجود میاد این باد آدمو نابود نابود میکنه منم خیلی ب خاطرش درد داشتم
دکترت کیه؟
و کدوم بیمارستان رفتی
و بسلامتی گلم
سونو هاتو کجاها میرفتی
درد مال یه لحظشه پاره میشی تا دو قدم بری😐😐😐
قربونت عزیزم
آره واقعا من فشاری ک بهم وارد شد برا هزینه دکتر بود ن بیمارستان
چقدر گرون دادی😑دکترم میگه بیمارستان و خودم ۱۵من میگم زیاده،میگه تو بیا من تخفیف میدم.گفتمش نمی خوام ترجیح میدم طبیعی بزام🤭
ببین بستگی ب ذهنیت داره
من از بس گفته بودن وااااای وحشتناکه واییییییییییی میمیری و زنده میشی فکر میکردم باید خیلی درد وحشتناکی باشه
ولی ی درد قابل تحمل بود ن اون چیزی ک گفته بودن
ب نظرم نسبت ب طبیعی هیچی نبود
جدی؟
میشه یکم توضیح بدین؟ چون خیلی کنجکاوم بدونم چرا انقدر درد کشیدم


آخه تو ریکاوری حس میکردم سرم شده صد کیلو بعد با شدت زیاد ی سمت چپ و راست تکونش میدادم و چون اختیار سرم و نداشتم سرم با شدت برمی‌گشت
خودم حس میکنم ب اون خاطره
مریم افقهی
بیمارستان تخصصی خانواده
جاهای مختلف
کسری ، مرکزی ، آدینه ، آرین
شما اصفهانی هستین؟
منم این درد رو داشتم خیلی بد بود دکتر گفت بخاطر هوایی هست که حین عمل وارد شده ولی کادر پرستاری میگفتن بخاطر نفخه
مبارک باشه قدم نورسیدتون
ممنونم عزیزم
تحسینتون میکنم پس شما خیلی شجاعید
سلام ولی ببخشید چه اشتباهی کردی که سر شدی کاش همون طبیعی زایمان کرده بودی تا همیشه قسمتی از شکمت کاملا بی حسه کمر درد سراغت میاد به مدت طولانی نمیتونی بشینی و هر وقت کار زیاد انجام بدی جای بخیه هات میسوزه
ولی اگه طبیعی بودی این مشکلات رو نداشتی
سونوگرافی رو باید می‌رفتی دکتر صادق پور همه چیز رو دقیق بهت میگفت
میدونم عزیزم اما این ی انتخاب هستش
من ب طور مثال شجاعت طبیعی زایمان کردن رو اصلا نداشتم
مبارکا باشه .. قدمش پر خیر و برکت
مبارکت باشه عزیزم
۲۰ بازم خوب دادی
من سعدی ۲۵ دادم بیمارستان
۱۰ تومنم ربع سکه دادم دکترم زیرمیزی
وای آره دکتر خالمم فقط سعدی میره بیچاره مونده چیکار کنه
سلام قدمش مبارک
شما همونی بودی ک پرسیدی دکتر نامه بستری داده بهم ببرم نامه رو با ی دکتر دیگه سز بشم ک پول دکترو ندم؟؟
وای چه قشنگ بود نوشته ات
خاطره روز زایمانم ، سزارین خودم یادم اومد
من تو ریکاوری به اون خانومی ک شکمم رو فشار میداد(میگن برای برگشت رحم به پایین) میگفتم تروخدا قسم فشارم نده اینو قشنگ یادمه 😂😂
من هم بی هوشی کامل بودم
آره ولی آخرش نتونستم رفتم پیش دکتر خودم
من خیلی خنده دار بودم
ی پسره بقلم لوزه اش رو عمل کرده بود
بعد مامانش تو ریکاوری بالا سرش بود پارتی داشت
بعد من فکر میکردم پرستاره هی نگاش میکردم مثل معتادا با لحن کشیده میگفتم خااانووووم شماااا بچه منووووو ندیدییییی؟
اونم میگفت ن
بعد من باز بیهوش میشدم ۱۵ دقیقه بعد بلند میشدم دوباره نگاش میکردم میگفتم خاااانوووووم بچم حالش خوب بوووووود؟
میگفت نمیدونم و می‌خندید هاااااا
بعد باز بی هوش میشدم ب هوش میومدم میگفتم خااانووووم بچم زردی ندااااشت؟
دیگه بیچاره رو کلافه کردم رفت پرستار هارو صدا زد🤣🤣🤣

سوالات مشابه