مادرشوهرایِ عزیز وَ خوش زبان👄

خدا خیرش بده الهی

مادرشوهر من دوست داره تمام سختیهایی که دختراش تجربه کردن منم تجربه کنم
فقط من اون عروسشم‌نه

اوف اوووف مرجان
دلم تیکه تیکه است
فقققط نشستم ببینم این هند جگرخوووووار
چطور میخواد
تقاص پس بده
ای خدااااااا
اون ضجه هایی ک زدم
اون اشکایی ک ریختم
صدام در نمیومد
وای خدااا
ببینم بخداااوندی خداااا عروسی میگیرم

کاری کردن خواهرمو طلاق دادن اینقد پست و حرومزاده بودن اینا

خدا نگذره ازشون

خیر سرم عروس عموم شدن

م

بابا بد بودن ب فامیل و غریبه نیس

سلام بچه هاااا

عزیزم چ دل پری

منم ازمادرشوهرم دلم پرههه

جاریم حامله بود بچش پسر بود همش زنگ میزدن خبرشومیگرفتن و پسرت چطوره و این حرفا

حالا من بچم دختره یک بار خبر بچمو نگرفتن

لعنت ب همچین ادمایی

همین دیگه زورش میاد پسرش واسه تو زندگی ساخته

الاهی امییین....
هر کاری بگی کردااا....
فکر کن عید باردار بودم
همین همسرم نذاشت خانوادش بفهمن
سقط کردم
نذاشت بفهمن...
جاری وسطیم تو عروسیم لباس عروس تن کرد
محل ندادم
دعوا راه انداخت خانوادم سرپوش گذاشتن جشنم خراب نشه ...
مادر شوهرم جیک نزد!!!!!
بسکه عروسش سلیطه و بی شرفه از ترس ابروش لی لی ب لالاش میذاره...

من دقیقا تو همین موقعیت قرار گرفتم
گوشی شوهرم خراب شده بود و من نمیدونستم
مادرشوهرم به من گفت اینجاس نگران نباش
بعد جلو شوهرم بلوا به پا کرد که زنت شکاکه چرا در دسترس نیستی دنبالت میگرده غلط کرده به من زنگ زده ی بار دیکه بزنه شلوارشو میکشم سرش
و کلی فحش داده
شوهرم‌گفت هر اتفاقی هم بیفته دیگه زنگش نزن حتی اگه مرده باشم تحمل کن خبرمو برات بیارن
دور از جونش

خواهر منو سر بچه دار نشدن طلاق دادن مادرش برمیگشت رک و راست ب خواهرم میگفت کسی ک بچه نداره سر سفره نباید بشینه غدا بخوره حواهرمم گریه میکرد میگفت عیب حیوونو جلوش نمیگن ک این عیب داره تو چطوری رک وراست میگی چطوری اون دنیا ج دلشکسته رو میدی

واگذارشکن به خدا
خدا جواب بدیهارومیده

من یه هفته است خونه پدرمم دیروزرفتم ارایشگاه مادرشوهرمم اونجابود بعدشروع کردبه حرف زشت زدن جلوی ۱۲نفرخانم غریبه

🤕🤕🤕هر وقت میرم خونه خواهر شوهرم که یه شهر دیگست تمام ظرفا میوفته گردن من

هیچ وقت تصورش رو هم‌نمیکزدم
مادرشوهر انقدر
وحشی و درنده باشه...

خدا هدایتش کنه

همچنین سفره جمع کردن

وااای😭😭😭😭😭خدا یا دراین حد بیشعوووربودن

حالا هنوز سر حرف چارچوب ذهنیت هستی گلم؟ 🤣🤣🤣🤣

بقران مجید اگ دروغ بگم تازه پیش جاریش ک دوتا بچه داره گفته بودن اون رفته بپد سرسفره ب خاهر منم اینطوری گفته بود مادرشوهرش

نه دیگه عزیزم
دیروز ب همسرم
گفتم نشستم ب هوای حرف تو...
مامانت رو باید بلانسبت شمااا و جمع
جرررر داد
تا ب سرش نزنه
هر کاری دلش خواس با من بکنه
اخرشم من بشم مقصر....
گفت اره بهترین کاره
🙄

تو عروسی تو لباس عروس تنش کرد؟

ببین من بوشهری ام
اونا شیرازیه
تحمل برتریهای من نسبت به دختراسو حتی خودشو نداره
میبینه ی کاری میکنم که در توانشون نیست و به من‌نمیرسن
گیگه والا بوشهریا که آدم‌نبودن تازه اومدن قاطی مردم شدن 😆😆😆

تا جایی ک میتونی جوابشو بده چی میخاد بشه مگ

پا نشم نشورم اخم تخم و گردن کلفتی شوهر و سنگ رو یخ کردنم جلو دامادشون و خواهر مادرش میشم یه بار نامزد بودم رفتم با مادرشوهرم اونجا پاشدم ظرفارو بشورم جای سینگ خواهر شوهرم گفت بیا بشین بعدا میشورم گفتم نه باز تعارف کرد تازه میخواستم برم بشینم مادرشوهرم گفت بزار بشوره دیگه چه کاریه 🤦‍♀️

خب خدا روشکر که شوهرت دیکه واقعیتو فهمیده و درک میکنه

توی دلم مونده هنوز الانم که میرم کارم همینه حتی موقع بارداریم که میرفتم همین بود وضعم 😫

صددرصد
قبلا گفتم بازم میگم خوب و بد همه جاییه همه یه سری خوبی دارن یه سری بدی
بعضیا خوبیشون بیشتره باید بخشید بعضی بدیشون ادم روابطشو محدود میکنه
منظور حرفم از چهارچوب ذهنی اینه که اون آدمای معمولی رو با دیدی منفی نبینیم وگرنه متوجه ام که بعضیا ممکنه حتی بیمار باشن و قصد آزار داشته باشن

کم کم عوض کن
خودتو بزن به دست درد
از چند روز قبل رفتن
فیلم‌مسکن خوردن بازی کن و باند ببند به دستت

ما ب هوای عید قربان اومدیم خونه مامانم
چند روز قبل گفت بریم خونه بابام
چون نیستیم
گفتم اوکی...
گوشت خرید کلی میوه خرید رفتیم ...
نهار باشیم و شام
خانم نهار گذاشته بود
بماند ک غذاش داغون ...
سر همون سفره گریه گریه
الناز با من سرده...
عفریته تو تو جشن پسر خواهرت منو از سر میز بلند کردی گفتی برو جای دیگه بشین
پیش اون همه غریبه
منی ک اولین بارم بود تو جمعتون بودم...
چراااا باید محلت بدم
مثل قبل گرم باشم بی لیاقت

اره بخداا

بنظرم برداشتت ار چارچوب ذهنی ی چیز دیگس

قوم ظالمین

حرفت درسته ولی بعضیا نمیزارن روابط محدود کنن اخه مثل شوهر خواهر من میگفت حتما باید بری سر بزنی خونه مادرم درحالیکه هرموقع میرفت توهین میکردن اونم دوس نداشت بره اینم هی اصرار ک باید بری سربزنی

فعلا ک کلا
شوهرم قطع کرد
گفت نمیرم

این دیکه کیه

شوهر رو چه کنم 🤦‍♀️ یعنی اصلا دوست ندارم برم خونش خونه مادرشوهرم اینطور نیستا اونجا که میرم انگار کلفتم باید هر سه وعده رو هم بشورم 🤦‍♀️

شایدم نمیتونم خوب منظورمو برسونم که اون نشونه ضعف من دربیانه

با این تعریفاتون معدم درد گرف لعنتیا😂😂

گلی بزن دهن شوهرت

خب اون برمیگرده به ثابت قدمی خود آدم
هر کی هر چی میگه که نباید گوش کرد

من تو بارداری نمیزاشتن پا شم اب بخورم😂

حالا چون مهمونم میرم اونجا باید حتما بشورم خب حداقل یه وعده حالا یه تولد پسرم نصفه نیمه میشورن میرن هم خواهرم هم خواهر شوهرم 🤦‍♀️روز بعد تولد از صبح تا شب من مشغولم

آره ممکنه
من برداشتم اینه که میگی توقعتون از آدما در سطح خودشون باشه که اذیت نشید
دقیقا کاری که من میکنم الان‌مادرشوهرم‌هر چی بگه هر کلر کنه من به ی ورم‌نمیگیرم
ولی خب
این واقعیتو عوض نپیکنه که آدم‌بد و شروری هست

شوهرم همش میگه جایی میریم پا نشو کار کن

یا خدا اینا کی بودن گیر شما ها افتادن خدا صبر بده به همتون خوندم هنگ کردم

با چی بزنم که آسفات بشه باور میکنی دلم نمیخواد برم خونش برام عذابه

خونه خودت که هستی شروع کن
چند روز قبل رفتن
آخ و واخ کنه
دارو بخور روغن بمال باند ببند
ی کم پیاز داغشم زیاد کن مامانی خاهری بیان کمکت برا کارات مثلا یا اداشو در بیارن
تا شوهرت باورش بشه

دقیقا برامنم اینطوری بود

قدرشو بدون

دقیقا اینم یه بُعدشه
و این که آسون بگیریم چون زندگی سخت میگذره اگر بخوای سخت بگیری

بنظر من همه چی برمیگرده ب شوهر ادم ک چطوری باشه دهن بین باشه زندگیش ب فنا رفته

حتی الانم طفلیا هی سر سفره میگن بخور بخور فلان چیو بدین رقیه
بچه شیر میده قوت بگیره

بنظرم بلند شو برو آشپزخونه که شوهرت دهنشو وا نکنه
ولی کند بشور
کثیفکاری کن
درست انجام نده
به خاهرشوهرت مزه نده.تف تو لنگش

شاااید ۱ساعت نشد نشستیم خونش
گریه و سرو صدا
همسرم رفت پایین ک چرا اینجوری میکنی
اره زنت سرده...
حالا امیر دید رسیدیم چطور امیرو تحویل کرفت
منو نگرفت
چایی نیاورد گذاشت رو اپن گفت خودت بردار...
من اینارو اصلا ب رو نیاوردم...
موقع خداحافطی با پدر شوهر
دید دارم میگم دلم انقدر پر بوده این ۳ سال صدام در نیومد
بخاطر امیر و شما ک مریضی...
عاقا عفریته گریه هاش خشک شد اومد
وسط دید دارم میگم زنت تو عروسی من و خواهر زاده خودش چطور رفتار کرده
زد زیر کارش گفت من نکردم
تووووو مارو محل ندادی رفتی سر میز دیگه نشستی 🙄😳😳😳😲
گفتم من گفت اره توووو
به قران ب خدا
به ابوالفضل
بعد اشاره کرد ب امیر جان امیرو قسم خورد ب جان امیر
منم گفتم حاااج خانم!!! از خدا بترس
از اون نمازات
جاااانه بچتو قسم میخوری ب خاطر کردت
تو چیییی هستییی مادریییی😳😳😳😳

اگه یه روز برم خونه مادرم کمک همچین اخم و تخم اما اگه برم خونه مادرش خوشحالم میشه 😭😭 من کم میرم خونه مادرش کمکش خونه تکونی که نمیرم باریکلا میگن

واقعا گاهی قد نشناسم این ماهی4تومن خرج پوستم کرد طفلی از رو خوشی همش
درحالیکه تو حیاط سازی بود اصلا دم نزد
شنبه باز خودش برام وقت گرفته
گاهی خیلی بدم من خیلی

کند میشورم چون کندم واقعا باز انقدر زود زود میکنه یا انقدر به ادم تیکه میندازن که

خدا حفظشون کنه واقعا اینطور ادما کم پیدا میشن

تو همینکاری که گعتم بکن
اگرم‌مجبور شدی کمک‌کنی ی جور کمک کن که پشیمون بشن
بزار بگن نابلری کدبانو نیستی و فلان
بگو دستم درد میکنه در همین حد توامنه

سلام ای خواهر چی بگم که ناگفتنم بهتراست من یکی ازهیچ شانس نیوردم

هر چییع مادر نیست
مرجان
بخدااا نمیخوام ریز بشم تو کاراش
سر دردمیگیرم
ب روی خودم نمیاوردم
ک فکر نکنع ناراحت شدم بدتر کنه
امیرم دید دیگه نه...
بهش گفتم گفتم ۳سال و خوردییی امیر خان بخااااطر کی توروی من ایستادی!!!،
سنگ کی رو ب سینه زدی
گرفتی جوابتووووو
دلمو شکستی
داغونم کردی
کلی ناراحتی مریضی گرفتم تو گوشم زدی بخااااطر این عفریته
نوش جونت ک دلتو جلووو چشممم شکست

رقیه قدرشونو بدون
نماز شکر دارن
بخدااا

شوهرم طفلکم تقصیر نداره ها چون بعدبهش تیکه میندازن و دوست نداره جلو بقیه ازم بد بگن خانوادش بهم سخت میگیره

دوست دارم من سر باشم

تو خانه داری و کد بانویی

مامانمم همش میگه
میگه قدره مادرو پدرشوهرتو بدون ک فرشته ان ک مثشون رو زمین نیس
حتی ایقدی ک عزت و تعارف مادرپدرمو دارن

الهی ریشه ادم ظالم و ظلم خشک شه

الهی امین

هرکی ب هرنحوی کسیو عذاب میده الهی خیر نبینه

شوهرت لازم بود خودش ببینه تا باورش بشه

فهمیدن
با شعورن

من به مامانم گفتم
جریان دو شنبه رو ک مادر شوهرم اینکارو کرد...
الان از دیشب اومدیم خونه بابام
به مرگ خودم قسم
اگگگگر سر سوزنی رفتار مامانم با امیر سرد یا عوض شده باشه مبنی بر اینکه مامانت با الناز چنین کاری کرده...
انقدر خوب رفتار کرده ک امیر فکر میکنه نگفتم

خدایی برا منم خوبن

خب پس بزار ازت کار بکشن 😒😒😒

خداروشکر
زیاد تعریف نکن خوبیاشونو

چون شعور داره بعضیا خیلی بیشعور و بی شخصیت تشریف دارن

تولد مهرسام مرغ درست کردم من موقع مهمونی یه چیزی میپزم گه همه دوست داشته باشن و باب میلشون باشه به شوهرم گفتم به خواهرت بگو بیاد مرغ با رب انار بزاره من چون تا حالا برای جمع انقدری مرغ نذاشتم گفت باشه وایستاده مثل مهمونا ساعت ۸ اومده منم ۶ دیدم میومد خودم پاشدم گذاشتم به روش خودم بعد شوهرم اومد ناراحت شد چرا واینستادی بیاد منم چیزی نگفتم بهم گفت خراب کردی حتما بعد که مهمونا رفتن بغلم کرد گفت سر بلندم کردی پیش خانواده من راحته ها ولی پیش خانواده خودش نه

انشالا
من زورم ب قسم دروغ ب جان پسرش بود
بعد امیر گفت دیدی النا این همه میگفتم هر کاری کنه
فایده نداره حرف بزنی
میگفتییی نه باید حرف بزنم مادره قبول میکنه...
گفت حالا فردااا همه چی گل و بلبل بشه
تو بگو اینکارو کردی
میگه نه من نکردم تو کردی...
😳😳😳

خب درستشم همینه
مادرت اصلا نبتید چیزی میکفته و کار درستو کرده

الهی خدا پدر مادرتو حفظ کنه

همین عذابم میده دیگه اخه اونی شلخته و کار نکنه عزیزتره

چقد بزرگشون کرده برا خودش

عزیز
شوهرم دیده بود
بهم میدونی چی گفت
اینکه من یادنگرفتم بهت محبت کنم
احساس برات خرج کنم
اونقدری ک شایستته
چون مادر خوبی نداشتم
خیلیییه هاااا بدونی ننه ت چیه
۳سال و خوردی وایسی ازش دفاع کنی
توروی زنت دربیای...
الانم گفت دیگه نمیرم خونه پدرم
تا اون بفهمه اشتباه کرده...

ظرف شستنو کلفتی خونه بقیه دلیل بر سر بودن نیست عزیزم.تو باید توخونه خودت کد بانو باشی از اشپزی و تمیزی

اره چون همه از مادر و خواهرش تعریف میکنن

خب پس گوش کن دیگه ی چیزی بهت میگن

همین دیگه اینو متوجه نیست

ریپ
تعریف کنن
چه دخلی به تو داره
ی بخر دفاع کنه ازت بگه زنم همینی که هست برام خوبه و راضی ام اونام دیکه لال میشن

هر وقت میرم خونه خواهر شوهرم عذاب میکشم

چرا مرجان جان
اگر نگه فکر میکنن بی کس و کارم و ادامه میدن
الان اگر عروس وسطی بود
انقدر بی شرف بازی در میاوردن...
ببین ب کجا رسید که امیری ک شاهد همه رفتار ها و برخوردهای من و مادرش بود
بهم گفت النا مامانم الان دست پیش گرفت پس نیفته ؟؟؟
از اینکه هر کاری کرد صدات در بیاد در نیومد؟!!

قربونت
انشالا پدر و مادر خودت
برای همسرت که انقدر فهمیدن و باعث ارامش زندگی پسرشونن

چی متوجه نشدم

کاری ک امیر با پدر و مادر خودش کرده
مادر هوا برش داشته کی باشه...

عزیزم مرسی توهم خودتو اذیت نکن

بخدا ک هیچی تو این دنیا ارزش بهم خوردن ارامشتونو نداره

دنبال تعریف بقیه نباشین

هرجور میخوایین و دوس دارین زندگی کنین

منظورش چی بود شوهرت؟

مادرش هر چی میشه میگه چرا به من نگفتی باهاش صحبت کنم ادمش کنم بعد یه بار تو این ۵ سال بهش زنگ زدم گله کردم گفت خودتون میدونید چرا چون کونشون سوخت که از فک و فامیلشون کسی نیومد دیدن پسرم فقط فامیلای من اومدن یه زن عموش اومد که اونم کادو نیاورده بود 😐😐

بخدا من هنوز حالم از سقطم ب این ور اوکی نیست
میرم پیش مشاور
بدنم ریخته بهم ...
اینم باید اینجوری کنه...
ولی حس میکنم ی باری از دوشم برداشته شد ک تا کجا باید پیش میرفت ک اقا بفهمه...🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️

میگم برا شوهرت نباید مهم باشه حرفاشون یا مقایسه کنه
اگه هم بخان ایرادی ازت بگیرن
بگه از زنم‌همه جوره راضی ام کسی ایراد نگیره ازش
دی.ه دهنشونو میبندن

خق داری عزیزم
منم میگم مهم اینه برا شوهرت ثابت شده ک ننش چ افریته اس

بدیهای مادرشوهرت که درست نمیشه
اون همینطوری تا روز انهدامش ادامه میده
الان که شوهرت واقعیت نادرشو فهنیده
دیگه بابت حرفاش خودتو اذیت نکن و تا میتونی محدود کن ارتباطتو

متسفانه مشکل همینجاست که پشتم نیست حاضره من سختی بکشم خودش بکشه بچه سختی بکشه که یه وقت نگن زنت اینجور خودشو بگن مهم نیست میگه درباره تو نگن

وااااای اونجا که این همه مدت دیدم چطوری دنبال چزوندنم بود و ب رو نمیاوردم
برگشته بهم میگه باریکلااااا که خوب برنامتو پیش بردی قطع رابطه کنیی🤣😡😡🤢🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️
امیر میگه اگر دنبال قطع رابطه بودی
حاضر میشدی هممراه من بیای خونه بابام نهار و شام!!!
فکر کن از اداره اومد دنبالم گرسنه و تشنه بریم خونه اینا نهار....

انتظار نداشته باش طرف تو رو بگیره مادرشوهره دیگه

این بده

تو رفتار و متانت و کدبانوی خونه خودت و ... خوب باشی
نه اینکه ظرف خاهرشوهرو بشوری
بخوره تو سرش

انتظتر ندارم طرف منو بگیره انتظار دارم حداقل رو حرفش بمونه

همچین آدم بدذاتی چرا باید رو حرفش بمونه

چتد سالتونه گلی.بنظرم سنتون کمه

اره

بد نیست بدبختا این بدیشه مشکل بیشتر از شوهر منه که نمیتونه دفاع کنه

خوبیم داره اندازه خودش

۲۵

یعنی اینکه از سر جریان عروسیمون
من دوماه نرفتم خونش
دم عید رفتیم
خونشون و دیگه امیر نشست پیشم نرفت جای دیگه ک ننه فرصت پیدا کنه بیاد زیر زیرکی حرف بزنه بچزونه....
امیر شاهد همه چی بود
من فقط دیگه نمیگفتم مامانت اینجوری نگام کرد
،تعارف نکرد،قیافه گرفت.....
میدید
و اینکه من دم نمیزدم
امیرم گفت جالبه همه کارو ننم کرده
الان دست پیش میگیره پس نیفته !!!!

اهان ی چیزی هم بود

پس بگذر از بدی بخاطر همون خوبیها

همین کارو میکنم که زندگیم نابود نشه خواهر جان

با سیاست درست کن همه جی رو
راه حلشو با سیاست زنانت پیدا کن

چون اگه دهن به دهن شوهر بزارم من یه لجباز اونم یه لجباز زندگیمون با یه بچه جهنم میشه مامانمم همیشه میگه ولش کن

من کوتاه میام

اون رفته برام یه شلوار گرفته اینم خوبیش 😁

الان مادرشوهر من معتقده همینکه نمیام دعوا کنم فحش بدم بچتو بگیرم ببرم خوبم قدرمو بدون 🤣🤣🤣🤣🤣
چون با دختراش اینطور بودن

دیگه هر کسی ی روشی داره
استقبلل کن بهتر بشه

رفتم عروسی کادو هارو جمع میکردن در اوردم کادو رو بدم بهم پول داده میگه اینو بده میگم مهدی داده میگه اونو نگهدار برای خودت

رفتیم ۱هفته مشهد
اصلاااااااا ب من زنگ نزد رفتی رسیدی التماس دعا و.....
امیر تصویری زنگ زد تو حرم...
باباش تشکر و انشالا همیشه زیارت و سیاحت...
این تا منو دید رفت کنار....
ب هیچ جام حساب نکردم
با پدر شوهر گرم صحبت و حاتون خالی....
اومدیم هم نیومد خونم دیدنمون
پدر شوهرم ۲۰ دقیقه امد و رفت
اینو گفت تو فروشگاه داره خرید میکنه
میخوایم بریم کوه!...
بعد خانم ۲بار زنگ ب من زده بود ج ندادم
بهش برخورده بود محلم نمیده ...
خوووو بیشعععور تو عروسی فامیلت من غریبه و تنها
از سر میز روندی ی جا دیگه
دوتا عروستو نشوندی پیش خودت...
چ حرفییییییییی داری الان با من بزنییییی
فیلمش جلو امیر و پدر شوهرم بود دیگه...

ببین چه به فکرتم هست

🤣

میگم که مادرشوهرم بد نیست ولی بازم مادرشوهر خوبیارم باید در نظر گرفت خدایی مادرم همیشه ۱۰ تا بدی میگی یه خوبیم بگو که ۱۰ تا بدی رو میشوره میبره

ثابت بشه یا نشه
این مادرشه دست نمیکشه
ولی اون روزی بیااااد ک دوباره با من رودر رو شه
و کوچکترین چیزی بگه
سیفونو میکشم روووش...
بسه دیگه هر چقدر متانت ب خرج دادن...

تا میتونی فلصلتو باهلش حفظ کن
خطریه این

من از جریان عروسیم
ندید گرفتم
با کلی یا جزئی ترین رفتارش
ندید بودم....
سوخت دیگه چرا هر کاری میکنم
الناز دیگه مثل سایق واکنش نداره.....
نمیدونست دایورته..
فقط بخاطر امیر و باباش میرفتم میومدم
الان دیگه تمممام

دیگه چقدر
میگم چند ماه ندید گرفتمش
ک جز خورد و اینجوری کرد دیگه...
ببین ب دوتا عروس دیگه نمیپیچه هاااا میدونه
بدتر از خودشن
من و امیر چون ارومیم
ب والله سرمون ب کارو زندگی خودمون
نه ازشون پول بخوایم نه اویزون باشیم هیچیییی
این شغال پیچید ب من
شانسه....

کلا چقدر شبیه مادر شوهر منه
اینا هدفشون از بچه و بچه اوردن
بببخشیداااااااااا بلانسبت پس انداختن بوده...
تو مادری باید به بچت عشق بدی اون جزئی از وجودته
جااانه توئه
یعنی چی این وحشی بازیا نامردیا در حق جگرگوشه خودت
واقعاااااااا نمیفهممم مغزم سوت میکشه
مادر خودمو میبینم
اینارو میبینم
هاج و واج میمونم
مادرم ب همسرم محبت میکنه
چون محبت واقعی ندیده نمیتونه باور کنه.....
🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️

گلی دقیقا مث شوهر کم زبون من

من که تحمل هیچ تنشی ندارم حوصله بحث و جدل نداشتم وندارم ارامشی که الان توی زندگی دارم خیلی برام مهمترازاین که باهاشون بحث کنم رابطه قطع کردم راحت شدم تمام

منم حوصله بحث رو ندارم حوصله دهن به دهن ندارم

ولا

هیچوقت بخاطر کارا و رفتارهای ک داشتن نمیبخشمشون دلمو شکوندن با حرفهای سردشون

حسادته
دوست داره در سطح خودش پایین بکشدت
چون میبینه خانمی بدتر لج میکنه

مادرشوهر من با پسرش خیلی خوبه
فقطکافیه ی نکته ریز از من ببینه
حتی اگه عمدی نباشه حتی اگه برداشت خودش اشتباه باشه
بدترین حرفای ممکنو میزنه
و البته خیلی راحت و آسون قسم دروغ میخوره و حرف دروغ میزنه

اینکه میدونم عزیزم
جهیزیمو دید
موووو به موووووشو رفت خرید
از وسایلام زده شدم هنوز ۲سال نشده...
غلط خورده هم سطح خودش کنه
ترزمال بخوره😬

منم فکر میکردم
با پسرش خوب بلشه منو شاید نمیخواد
ب امیر گفتم بخدا بدونم ۱درصدم راضی ب من نیست از زندگیت میرم
شاید ی حکمتی بود ک سقط شد و نشد بچه دار شیم
گفت اووو تا کجااا رفتی
مامانم غلط کرده
مگه تورو راحت ب دست اوردم ک بشینم از دست بدم
ناراحتم باشع واسه خودش...امیر گفت
منو دوست نداره منم نمیرم خونش
وسایلو برداشت اومدیم بیرون
باباش جلوشو گرفت نرو گفت نه زنت نمیخواد باشیم

گفت علط کرده بیجا کرده

ولی کو...
از ۲شنبه ی زنگ ب امیر نزدن
خوبی نیستی
بعد چی امیری ک همه چی رو میریزه تو خودش
بخدا نگران اینم بلا ملا سرش نیاد
اگ امیر چیزیش بشه
اتیشش میزنم تهش هر چی میشه بشه....

ترزمال چیه اونوقت؟ 🤣🤣🤣

تو نزار فکر و خیال کنه غصه بخوره
آرومش کن
بخاطر شوهرت بگذر هز ننش

همونکه میدونی..
🤪🤣🤣
قاطی میکنم کلمات اینجوری تراوش میکنه مغزم🥴

دیگه چکار کنم ؟!!
اونروز مثه پسر بچه ها میگه من مامان ندارم
توام نباید با مامانت حرف بزنی
نداشته باش 🙄😑😑
خدالعنت کنه مادرشو

شنیدی میگن سیاست انگلیس تفرقه انداختن و حکومت کردنه!!!
مادرشوهر من اینه‌...
قبل از اینکه من وارد خانوادشون بشم
خودش بین دوتا عروس دیگه رو بهم زده بود
برای بله برونم عروس وسطی رو نیاوردن
از عقده اش میخواست
عقدو بهم بزنه نذاشتن
تو عروسیم اینکارو کرد....
تا الان ۳سال و نیم
نشد که نشششد ۱بار ما ۳تا عروس خونه پدر شوهر دور هم جمع باشیم
در ایییین حد بگیر برو جلو...

وای خدا 😆😆😆😆😆

چه حکومتی آخه
اینم شد زندگی
به فکر این‌نیست که روزیکه سرشو بزاره زمین هیچکس نمیگه خدا بیامرزه یادش بخیر
همه بگن آخیش چه خوب شد رفت راحت شدیم
هعی روزگار

سلام😟😟😟

چقدر حرف زدین من نبودم🤪🤪

رفته بودی به مادرشوهر محبت و خدمت کنی؟ 😜

سلام

مادرشوهر ماره عقرب دم داره 😁

سلام به روی ماهت

خوبی مرجان با اندام‌جدید چه میکنی😇

با عروس بیچاره
کینه کهنه داره
😆😆😆😆

به خوبی تو عزیزم
خداروشکر 🤣🤣🤣 از شر شکم گندم خلاص شدم

دست بوسی😍😀😀😀

ااا مرجان شما بودی اسلیو کردی؟

😂😂

خوشابحالت کاش من این شکمو‌میکندم مینداختم بیرون

🤣🤣🤣🤣🤣

بچهات چه میکنن

نه عزیزم من چاقیم فقط تو شکمم بود
ابدومینوپلاستی کردم

شوهرت حتما خیلی ذوق میکنه زن فابریک داره نه

😁😁😁

عزیزم به سلامتی

لاغری حس خوبیه خیلی

دیواته😀😀

با رژیم درست میشی ی کم اراده کنی حله
اولش سخته بعد عادت میکنی
من بخاطر دوقلوها خیلی زیاد کش اونده بود افتادگی شدید داشت و عضله های شکمم تا جایی که جا داشت باز بود

فابریک که نیستم جر واجرم 🤣🤣🤣🤣
ولی نه اون موقع که بشکه بودم چیزی میگفت
نه الان که ندارمش
کلا اظهارنظر نمیکنه
فقط وقتی لباس جدید متفاوت میموشم که قبلا بخاطر شکمم نمیتونستم بپوشم
نیشش وا میشه مهربون میشه میاد دور و برم 🤣🤣

سلامت باشی عزیزم

آره خیلی
مخصوصا اگه چاقی موضعی باشه خیلی آزاردهنده هست
اگه همه حا ی اندازه چاق بشه بد نیست

حالا اولشه😁

من الان کار کنم لاغر میشم

🤭🤭

خوبه دیگه
خودش ورزشه
ولی به خودتم بیش از حد فشار نیار
مواظب خودتم باش

هستم شوهرم‌کمک میده

نمیذاره ازیت بشم

تو خیارا بهم گفت برات طلا میگیرم‌گفتم من طلا نمیخوام فقط اخلاقتو خوب کن باهام بحث نکن

چیزی نمیخوام

گفت میخرم پول دستم بیفته

ببین قدرتو میدونه
تو چیکار داری طلارو بگیر
اون خودش اخلاقشو خوب میکنه

انشالله

اگه مامانش بذاره

رفتارش عالی میشه

اینم شرش کم میشه
همیشع که نیست
مردها هر چی سنشون بیشتر میشه پخته تر میشن

ببین فقط پول پدر شوهرمو میخواد
و برای همه چیش داره هزینه میکنه..
جالبه ک تا قبل همه این ماجرا ها مدعی بود پسر کوچیکه باید به وقت پیری منو نگه داره..
حتماااااا بشین ک منم نگهت دارم عجوزه بانو😊🥴🥴

🤣🤣🤣