Ooma
پرسش (1400/03/12):

سلام خانوما خوبین واکنش مادر شوهرتون وقتی فهمیدن شما باردارین چی بود

خوش حال شدن؟
چطور بهشون گفتین؟

نمیدونم والا حتما به قول شما من حساس شدم
جالب اینجاس مردی رو ندیدم بگه از دختر بدم میاد حتی خیلی دوس دارن فقط جنس زنه که خودشو قبول نداره
ناراحت نشو عزیزم فدای سرت
حالا فکر کن مثل مادر شوهر من ی کم ذوق الکی کرد
باشه مرسی از همگی
چقد مادرشوهراتون باحالن😑
عزیزم ازخانواده شوهر توقعت رو به صفربرسان تماااام😂
واسه این چیزای پیشو پاافتاده ناراحت نباش
باز خوبه
تو این دوره زمونه باید بگی از همه
مثل ما ده مین باهات فاصله داشت میدونست از زور ویار نمیتونی تو خونه ات بشینی به یه ورشم نبود خوبه آخه😂
باید واقعا همین کارو کنم
آره بخدا
مادرشوهر من اینقدر بی احساسه که توی فامیل بهش میگن یخچال فریزر یعنی اینقدر سرده. من اوایل خیلی حرص میخوردم الان قبولش کردم اینطوریه. دیگه حرص نمیخورم.
مامان من تو کل بارداری زنداداشم تمام وعده ها واسش غذا درست کرد
بهش رسید چون استراحت مطلق بود
میدونی گلم عروس هیچوقت دختر نمیشه یعنی برا مادرشوهر هی عروسی ..دخترش نیستی بنابراین تو هم در حد عروس باهاش رفتار کن احترام بگیر نه طوریکه بعدها بشه وظیفه و انتظارات بیهوده ازت داشته باشن
یادمه یه بار یکی از فامیلای شوهرم بهم گفت جنسیت بچت چیه؟ منم با خوشحالی و ذوق گفتم دخترههه😍 بعد اون گفت عهه عیبی نداره دخترم خوبه😶😶😶 بعد مادرشوهرم زد تو پرش گفت دختر که بهتره...ادم از دختر سیر نمیشه...
همیشه دوست داشتم زبون مادرشوهرمو داشته باشم به موقعش بتونم جواب کسیو بدم جای اینکه برم تو شوک
خب ما این جوری نیستیم ما خانوادگی همیشه همه چی رو بهم میگیم
با هم مشورت میکنیم
تا کوچک ترین چیزی نظر همو میپرسیم
بابای من تا من دستم زخم شه اشکش در میاد
کلا هممون خیلی بهم وابسته ایم
منم مادرشوهرم فهمید باردارم خیلی ذوق نکرد عادی گفت مبارکه... ولی برا دختراش خیلی خوشحال میشه... کلا احساساتی نیست با پسراش 🤣
زرشک
😐😐
وااای فهیمه منم مثلا به آشنای خیلی دور هم میپرسن میگم دختره میگه اشکالی نداره انگار من میگم اشکال داره تو اون لحظه دلم میخواد سرشو بکوبم دیوار 😐
وای دقیقا مثل ما... خانواده شوهرم باز کاملا برعکسن
🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕
عزیزم ناراحتی نداره، همسر من خودش حتی خجالت میکشید به خانوادش بگه، من باید ناراحت میشدم؟؟ ؟من گفتم بهشون و خوشحال شدن، خیلی هم معمولی. هربار تلفنی صحبت میکنم باهاشون دعا گو هستند و تمام. زندگیت رو درگیر این حاشیه ها نکن دوست خوب
ما اولین نومون بدنیا امد هرروز خونه داداشم بودم جوری بود که یبار زن داداشم انداختم بیرون
سر این با خواهرش دعوام بود که بغلش کنم
ماام همینطوریم
منم با خانواده خودم اینطوری ام. با مادرشوهرمم مثل دخترش رفتار میکنم هیچی وقت تا حالا حرفی نزدم ناراحتش کنم ولی رفتارش سرده من کار رفتارش ندارم من رفتار خودمو دارم با محبت باهاش برخورد میکنم. مثلا من بمیرمم زنگ نمیزنه حالمو بپرسه طبقه پایینمونم هست ولی اون تا مریض میشه من مرتب حالشو میپرسم نمیگم چون اون کرد منم نکنم. قبولش کردم اینطوریه
خیلی مسخرن واقعا... من مامانم چهارتا دختر پشت سر هم اورده خدا شاهده همیشه خونش شلوغه اینقدر بهمون خوش میگذره خواهرا دور همیم... بابام روحیش اینقد خوبه ... ولی بازم بعضی فک میکنن پسر بیشتر فایده داره
ما هم این جوری خوش حال بودیم تا واکسن بچه داداشم رو من بردم زدم
اونا که میگن باشه اشکال نداره من جوابشونو میدم میگم مگه من گفتم اشکالی داره 😐
دیگه هیچی نمیگن حالا تصمیم گرفته بودم بگم اشکالش داشته باشه نداشته باشه به بقیه ربطی ندارد شوهرم گفت نگی 😂😂
دختر هم بود انقدر ذوقشو داشتیم
مادر شوهر من خیلی خیلی خوشحال شد.
چون مدام میگفت کاش قبل مردنم بچه پسرمو میدیدم.
قبلش هم میپرسید زود زود حامله نیستی میگفتم نه بعد فک میکرد من دروغ میگم انقد قسمم میداد تورخدا راستشو بگو
اخی🤣🤣🤣
من از اولشم با خانواده شوهرم ک میشن داییم اینا صمیمی نبودم...هرچی صمیمی نباشی راحت تری
سلام خانوما خوبین واکنش مادر شوهرتون وقتی فهمیدن شما باردارین چی بود
ماهنوز بکسی نگفتیم
دومی هم بدنیا امد دختر بود باز خیلی ذوق کردیم سومی دختر شد زن داداشم خودش میگفت برم سقطش کنم مامانمو بابام دعواش کردن
قرارم نیست حالا حالاها بگیم
گفتن دختر پسری نداره حق سقطشو نداری
زوده
مامان سه تا دختر بودن خیلی قشنگه😍😍😍😍
خیلی
خوب دیگه چی بگه بدبخت😐
الان خال من ۴تا دختر داره انقدر سرش شلوغه و کمک دستشن
از نظر من فقط معجزه است....
چی بگهه؟؟؟؟
ن مامانم اینطوری بم گف ن مادرشوهرم
تو حجلش بشینی یعنی چی
اره ولی زن داداش من پسریه روزی که من حامله شده بودم میگفتن خدا کنم دختر باشه فکر میکردن من برام فرق میکنه
حتما قبلا صمیمی بودن ک اینجوری ناراحته
منم همین رو پرسیدم گفت یعتی عروسیش رو ببینی
اوهون
عروسیش
بچه اولمو گف وای چقد زود باردار شدی.
دومی رو گف بچه میخواستی چیکا همون یکی بس بود برو سقطش کن😔
توقعت زیاده😂من مادرشوهرم فهمید رفتم سونو قلب فقط گفت بسلامتی مبارکم نگفت😂
آها ان شا الله 😍🤲
😐😐
ولی خدایی این یکی کارو به حرفش گوش نکن بذار عروس دوماد تو حجله تنها باشند
😂
😐
همه همینن باوا
بیخیال خودتو ناراحت نکن تو دلیت مهم تر از هر چیزیه
😂 😂
البته که پسر هم لذت خودشو داره... ولی بنظر من جفتش خیلییی شیرینه... ادم هردوتاش رو باید از خدا بخواد...
اره عزیزم بیخیال
هییی من بگو صدتا دختر بیارم مادرشوهرم به پخمم نیس
روی همه مادر شوهرا رو سفید کرده😂😂😂
فقط بیارم
ان شاالله 😍😍😍
ما آدمها همیشه دنبال غصه ایم، مخصوصا ما خانوما، مجرد باشیم دلمون شوهر میخواد، شوهر کنیم بچه میخوایم اگر دیر بچه دار بشیم میگیم خدایا اگر بچه بیاد دیگه هیچی نمیخوام.... ولی بعد که بچه میاد هم به هزار و یک دلیل خودمون رو الکی الکی ناراحت میکنیم
بزودی 😍😍😍
هیچی🙄🙄الان ۷ ماهه ی زنگ نمیزنه یا منو میبینه حداقل بگه حالت چطوره 😂😂😂
دست شیطون رو هم از پشت بسته
به نظر من که خوب جواب داده خب چی بگه عزیزم دور در رو نیست خوشحالیشو ببینه
خاک توسرش ب جهنم ک نگفت ب هیچیت نگیر ناراحتم نشو
جاریم سه تا پسر داره با فاصله دو سال دو سال اورده ... مادرشوهرم همش کابپس میبینه که جاریم دوباره حاملس🤣🤣🤣🤣 حالا خود جاریم دوس داره بازم بیاره
من خودم احساساتمو بروز نمیدم ...الان استرس گرفتم اگ عروسم بچه دار شد چ واکنشی نشون بدم 😂😂😂😂😂😂😂

😅
خوشحالی مصنوعی🤣🤣🤣
بیخیالشون
من نسبت به شوهرمم احساساتمو نشون نمیدم😂
البت اونا دیگ مارو آدم حساب نمیکنن 😂😂😂
من فقط نسبت ب شوهرم نشون میدم ...ب هیچکس دیگ نشون نمیدم
فکر نکنم بزودی بشه
خیلی دلم شکست ولی ب هیچیم نیست
اقا حالا که جمعتون جمعه دعا کنین خواهر منم این ماه باردار باشه. دوروزه عقب انداخته میترسه بیبی چک بزنه منفی بشه
چرا نشه؟
ی موقه ای میشه ک خودتم باورت نمیهش
شه
واسه من ک چون دخترش فشق پسر بود ولی دختردار شد .
الان چون من پسر دارم کلی حرف بارم میکنن ک پسر چیه و لیاقت میخواد دختردار شدن و از این چیزا ک منو اذیت کنن
انشاالله عزیزم
تنبلی شدیددارم دکترم نمیتونم برم
جواب این دل شکستگیا رو پس میدن مطمن باش
انشااا...خدا دامن همه منتظرارو سبز کنه
امیدوارم به تخم پسرت بگیریشون و نتونن ازردت کنن
ان شالله قسمت همه منتظرا😇
ب عنت ول کن بابا
نه سمیرا اینجوری نیست وقتی یکیو خیلی دوست داری و احترامشو از مادر خودت بیشتر داری و قبلا رفتارش ی جور بوده بعد یه جور دیگه میشه بعد با کوچکترین تغییر خیلی میشکنی
منن مادرشوهرم ی نوه فقط داره نوه دختریش
خیلیا اینطوری بودن تو همین اوما...تازه دکترم ناامیدشون کرده ولی خیلیم زود مامان شدن
😂
منم اوایل خیلی احترامشو یگرفتم دیدم اون جاریم ک محل نمیذاره بهشون عزیز تره.
الان جاریم رو الگو قرار دادم هرکار میکنه انجام میدم
اینقدرچیز واسش خریدن ک نگو
ولی واس بچه من ی تیکه وسیله هم نخریدن
تازه وقتی میگم تکون میخورع مسخره میکنن
شانس میخواد خواهرم
والا من سه قلو دارم انتظار داشتن هر سه تاش پسر سه از وقتی فهمیدن دوتاش دختر یکی پسر رفتن دیگه پیداشون نشد😂😂😂
اینکه بفهمن بارداری باید زنگ بزنن تبریک بگن مگه ؟؟؟؟
چقدر این جیزا براتون مهم فکرتون رو از حواشی و مسایل الکی ازاد کنید...
تبریک گفت نگفت مبارک گفت نگفت....ادم ایقدر درگیری ذهنی فکری داره
اگر قرار باشه انتظار هر واکنشی از دیگران راجع ب هر موضوعی داشته باشید خودتون در زجرید
من همسرم ۸ روز بیمارستان بستری بود اصلا برام مهم نبود کی حال میپرسه کی نمیپرسه مهم حال خودمون که خوب باشیم...
هرک زنگ زد تبریک گفت یا حال مرسید دستش درد نکنه
هرکع زنگ نزد بیخیال
انتظار بیجا نداشته باشید
ناراحت شدم گریه کردم اومدم خونه خیلییییی
اما صوهرم گفت تو ک میدونی چقدر دنبال پسر بود از حسودیش میگه تو ب دل نگیر .
منم سپردم ب خدا
از اونروز ک فهمیدن هم یک کلام حتی میبینن منو نمیگن حالت چطوره؟
فقط سلام ،خداحافظ منم نمیرم پیششون
اره خب هر چی دور تر باشی عزیز تری
ولی خب ما تک عروسیم ی جور حس مادرانه میگیره بهشون ادم
انشاا... همین امسال عکس بی بی چکتو میزاری ما کیف میکنیم 😍
ممنون پناه برخدا🙏
بهتررررر نباشن .
خدا نگه داره سه قلوهاتو😍😍🧿
آره دقیقااا باید گفت ب جهنمممم
من جاریم خبرشو بهش داد بلند شد بغلم کرد بووسم کرد
خاک تو سر بی لیاقتشون
عزیزم همون اولم اشتباه کردی بهشون اهمیت دادی واضح بوده از حسادته
اینکه ی نفر عشششششق پسر باشه همه بدونن
دعا کنه نذر کنه .
بعد ک خدا دختر بهش داد
بشینه بگه واااا من تصورررر پسر داشتنم نمیتونم کنم .
خدا خیلییییی منو دوس داشته ک دختر بهم داده دوتا پشت هم 😂😂😂
و اینکه از عمد بگی دختر داشتن لیاقت میخواد و یجوری ب تو بفهمونن ینی لیاقت نداشتی ک خدا بهت نداده .
فقط عقده ای بودنشو نشون میده .در این حد آدم بد پیدا میشه
غصه هیچی نخورید
هیییی چی بگم عزیزم....
و همچنین تو دلی شما رو...🌻
من نمیدونم اخ چ فرقی داره دختر پسر چرا بعضیا اینقد فرق میزارن
من برادراشوهرم بیشترازخوشحال شدن تامادرشوهروخاهرشوهرنزدیک بودسکته کنن حتی یه تبریک نگفتن یه خدایی شکری الحمدالله ایی هیچی
ماهمسایه داریم هرموقع منو میبینه میگ خدا چقد دوستتت داشته ک بهت دختر داده خوشبحالت همیش میگ
من که هنوز نگفتم تا 5 ماهگی هم نمیخوام بگم
حالا خودش سه تا پسر داره ی دختر میک بخدا سه تا پسرم ی طرف دخترم ی طرف دخترم خیلی دوسش دارم
خب خوبه شوهرت قبول کرده ک نگید
خداراشکر شوهرم به حرف منه من گفتم نگو نگفته
چون میدونم خوشحال نمیشن تازه میخوان متلک هم بگن چون من بعداز 18 سال باردار شدم الان میخواد بگه رفته ای وی اف کرده
بگن ب اونا چ اصلا کردم یا نکردم
منم خبر بارداری دادم ،بهم کادو داد😍
خب عزیزم فرق میکنه هر کی یه جور احساس بروز میده
مطمئن باش اون بیشتر از پدر و مادر خودتون خوشحال شدن چون در هر صورت بچه پسرشه
والا منم مادر شوهرم اصلا تبریک نگفت ولی میدونم خیلی خوشحاله
بعدم اون پیشت چندان راحت نیست که احساساتشو بروز بده کنارتا
اونا خانواده خودتن که ذوقشونو راحت نشون دادن
شکستم خودم بابا😂😂
من بودم میزدمش
اصلا ای وی اف هم باشه به اون چه
من زنداداش ای وی اف کرد مامانم عین بچه خودش مراقبش بود
ما کلا عروس هامون هم باباو مامانم خیلی دوستشون داره
آرهه خیلی هااا خجالت میکشن
الان مامان من خجالت میکشه به مادربزرگم بگه
زن عموهام بهش گفتن
خب چرا
خب بزرگترن ازشون
روشون نمیشه
این خجالت اتفاقا طرف فامیل های من خیلییی هست
من خودم روم نمیشد بگم و باهاشون حرف بزنم
ولی مادر شوهرم اصلا ادم خجالتی نیست
من خودم به هیچ وقت روم نمیشد به مادر شوهرم بگم
اونم میدونه من روم نمیشه اصلا به روم نیاورده و از این بابت اصلا ناراحت نیستم
خیلی هم خوشحالم
مادر شوهر منم اصلااا خجالتی نیست
ولی به کسی نگفته
حتی به یکی از دختراش نگفته بود
میگه اگه خودشون خواستن میگن ینی منو شوهرم
ببینید عرووووس هر چقدر بد باشههه اونم عاشق بچه ی خودشون که هستن پس نوه اونا رو واقعا تا خوشحال میکنه
اوف خواهر
زیادی حساس شدم
عید قربون بود رفتیم اونجا با شیرینی گفتیم مادرشوهرم واکنشی نشون نداد به خاطر یسری مسایل
آره بی خیال حساس نشید یکم درک کنید
بالاخره اونا زیاد با عروس راحت نیستم
ببینید مادر شوهر من خیلی روابط عمومی بالایی داره ولی با من راحت نیستم
من واقعا درک میکنم
این روزا همش احساس عذاب وجدان میکنم سر سینک میرم بالا میارم شوهرم همه کار میکنه خسته از صبح تا 5 سرکاره بعد میاد وایمیسه ظرف میشوره
ولی خیلی خوشحال بود از اینکه نوه دار شده
اشکال نداره زود میگذره
امروز صبح چند بار بالا اوردم شوهرم که از سر کار امد دیگه نمیتونستم جلو گریم زو بگیرم
👌👌👌
دانشجو ام امتحانم بد شد تا چند ساعت نشسته بودم با کسی حرف نمیزدم
منم😭😭😭امتحان دارم پایان نامه مونده
عذاب وجدان چی خیلیم خوبه ک هواتو داره...هرکارم بکنن مردا هیچوقت نمیتونن زایمان کنن😁
الان قرار بود مثلا درس بخونم
من 20 سالمه یه ترم دیگه دارم کاردانی که باید مرخصی بگیرم
پروژه و کار آموزیم مونده
من مادرشوهرم تا فهمید خیلی خوشحال شد بعدم گفت خداکنه دختر باشه وقتی فهمید پسره انقد ناراحت شد ک نگو
منم ۲۷ سالمه
دانشجوی ارشدم سرکارم میرم که الان مجازیه
آخههه
من همیشه از اون دخترایی بودم که خونه بابام وقتی چیزی میخواستم یه بار میگفتم تا اگه بابام فعلا نمیتونه بهش فشار نیاد مه بخواد بخرتش
الان هم شوهرم هی خودش واسم خرید میکنه و اینا همش مبگم نکنه بهش فشار میاد هزینه ی دکتر بالا هزینه مهمون بالا
همیشه دلم نمیاد کسی رو. تحت فشار بزارم
موفق باشی عزیز دلم
شمام همینطور❤
منم برم درس بخونم
بفرمایید عزیزم
راستی به خاطر دانشگاه به خودت فشار نیار و استرس نداشته باااش
من روز آزمایش به مادر شوهرم گفتم ینی هواسم نبود از آزمایش رفتیم پیشش
هنوز تو شوک بودم هواسم نبود آزمایش دستم بود هی نگاش میکردم
بعد اشتباهی گذاشتم رو میزشون
یهو اومد گفت آزمایش چی دادین
شوکه شدم که دید
بعد من هیچی نگفتم
شوهرم گفت نمیدونم نیلوفر میگه میخام بچه بیارم ...

خیلی خوشحال شد گفت حااامله ای؟؟؟
گفتم اره
فوری جلو خودمون زنگ زد به تک تک خواهر شوهرام
اونام بمن تبریک گفتن ...
بچه از همه چی مهمتررره
الان من همین روند رو پیش گرفتم
منم همین کارو میکنم
من گفتم حامله م گفت حالا من ک نوه دارم
گفتم دوتاس گفت وای پسرم چجوری میخاد خرج بذه بیچاره سینا یکی بست بود دیگ..
گفتم یکیش ساک خالی بود و جذب میشه گفت خداروشکر🙄🖕💩
خیلی خیلی خوشحال شد ، گریه کرد
ما دوجعبه شیرینی خربدیم یکی واسه خونه مامانم یکی برا خونه مادرشوهزم. مامانم ایناهمشون از خوشحالی بغض کرده بودن و جیغ و اینا. ولی مادرشوهزم حتی شیرینی نخورد رف قلیون کشید دپ شد😂😂😂بعد ک اومد ،، چن تااسم پسر ردیف کرد تند تندمیگف😂😂😂😂 و روزی ک گفتم پسره گف هرچی باشه سالم باشع
فازشو درک نکردم😂😂😂
برا من هیچی ن زنگ زد ن تا الان اومده ی سر بزنه
با اینکه عروس اولم و نوه اول میشه
دخترم نداره ...
فقط شنیدم گفته بود
دیگه انگشت نمای مردم شده بودیم😐😐😐😐
وا چرا
همشم زنگ میزد بهم‌میگف پسر پسر ...
با اینکه دوقلو دارم هردوام پسر شدن
وقتی شوهرم گف
حتی نگف گوشی رو بده ب عروسم 😐😐😐
من بودم بعدا نمی‌دادم بغلش
دوونیم سال اقدام‌بودم میگف تومریضی حامله نمیشی، نازایی. وقتیم شدم اینجوری کرد
الانم بچم دوسش نداره😑
وا قلیون روش تاثبر منفی داشته
خخخ حقشه
ن کلا بی تفاوت بود برگه ازمایشم نگا نکرد ، شیرینیم نخورد رف قلیونشو کشید
همشم میگف از بس استراحت میکنی نشسته ای درد داری😐😐😐 میگف برو کار کن
من بودم میزدمش
الان ناراحتی ک مادر شوهرت زنگ نزده ب همه بگه تو بارداری؟؟؟؟؟؟ 😐😐😐😐
بیخیال بابا هر کسی ی جوره خیلی سخت میگیری
مادر شوهر منم خیلی خوشحال شد اما زنگ نزد. همه جا رو. پر کنه من تازه خودمم دلم نمیخواست کسی بفهمه
سلام بانو
اول تاپبک خوندم بعد نوشته بودی مادرشوهرت گفته بخاطر پسرش ممکنه تو بچه نبری خونشون یا بیشتر ببری خونه مامانت تا اونجا من اولین نوه خانواده پدریم هستم دقیقت ی
دقیقا یه عمو دارم که سندروم داون داره اوایل وحشتناک از بچه کوچیک میترسید مامانم مبگفت تورو میدید پرتت میکرده ولی مامانم یواش یواش منو گذاشته تو بغلش میگفت کار هر روزم بوده چون با مادربزرگم زندگی میکردن میترسیده یبار حواسشون نباشه اذیتم کنه عموم دیگه به حدی عموم با من خوبه شده بوده که مامانم با خیال راحت منو پیشش میذاشته الانم فداش بشم عاشقشم یعنی اینقدر عموم دوست دارم که حد نداره مادربزرگمم همیشه بخاطر اینکار مادرم دعا میکنه
اینو تعریف کردم که سعی نکنی بچتو از عموش دور کنی حتی اگه اون واکنش نشون میده
بعدم‌مادرشوهر من میدونه من حامله ام فقط زنگ زد گفت حمید گفته داره بابا میشه راسته گفتم اره گفت مبارکت باشه تمام دیگه نه امده خونم نه زنگم زده با اینکه میدونه من استراحت مطلق بودم خونم تا خونش پیاده ۵ دقیقه راه
من مادرشوهرمو اینقد دوس دارم که اولین نفر ب خودش گفتم با اینکه خیلی باهاش رودربایسی هم داشتم
ولی چون میدونستم چقد منتظر نوه اس دیگه دل و زدم ب دریا زنگ زدم گفتم مامان تست دادم مثبت شد بنده خدا جیغ زد فک کرد کرونام مثبت شده😂
بعدم بهش گفتم ب هیشکی نگه چون دوهفته بعدش سالگرد عروسیمون بود میخواستم شوهرمو سورپرایز کنم
بعدش ک رفتیم خونشون تا شوهرم ماشینو پارک کنه من رفتم خونه سریع بغلم کرد تبریک گفت
از اون موقع ب بعد کلا خیلی حواسش بود ب خورد و خوراکم،تا هفته پیشم کلا دو سه نوع غذا درست میکرد می‌فرستاد برا طول هفته غذا داشته باشم
از هفته پیش مامانم اومد دیگه یکم بنده خدا راحت شد
با اینکه میدونم خیلییی دختر دوستن ولی وقتی فهمیدیم هردوتا قلمون پسرن خیلی ذوق کرد همش میگه آرزو داشتم بچه دوقلو داشته باشم لباسای ست بپوشونم😍
از این فرشته ها برای همتون آرزو میکنم
الهی ک همه ی مادرشوهرا و عروسا باهم دیگه خوب بشن
عزیزم طبیعیه رفتار مادرشوهرت
واقعا ابراز احساسات آدما باهم فرق می‌کنه
منو همسرم دوس نداشتیم تا زمانی که از لحاظ جسمی مشخص بشه کسی بفهمه ما داریم بچه دار میشیم
اینکه مادرشوهرت میگه خجالت میکشمو درک میکنم من خودمم خجالت می‌کشیدم و این خجالت کشیدنه از روی خوشحال نبودن نبود،فقط ی حجب و حیا بود اما مادرشوهرم دوس داشت وقتی کسی ازش می‌پرسه راستشو بگه
ازشون خواهش کردیم نگن و تا شیش ماه بنده خدا نگفت ب کسی
مادراشوهرت یه بچه ی کم توان داره و ب اندازه ی اطلاعاتی ک ماها الان داریم آگاهی نداره،ناخوداگاهش بابت این فرشته ای ک داره ازش مراقبت می‌کنه خجالت زده س
و احتمالا خیلی وقته بچه دور برش نبوده
شک نکن وقتی بچت ب سلامتی بدنیا بیاد عاشقشه

ببخشیدا خیلی ناراحتیت بی مورده🤣
چون ننه ی منم وقتی بش میگن چن تا نوه داری خجالت میکشه بگه چن تا🤣ولی نهایت عاشقشونه
چراخجالت؟ 🙄
باید میگفتی اینو باید از اسپرم پسرت بخوای ب من ربطی نداره 🙄
خب تو اشتباه میکنی جایگاه مادرشوهر و عروس فرق داره هم اون باید بفهمه ک هیچ وقت تو جای دخترش نیستی هم تو بدونی اون هیچ وقت مثل مادرت نیست اینجوری مثل الان توقع نمیکنی اقا بهم محبت کنید اما محافظت شده 😂 تو چارچوب خودش
وقتی فهمید گفت ایشالا پسر باشه🙄🙄
تازه اسم هم واسش انتخاب کرد🙄🙄🙄
خدایی ادم. میمونه چی. بگه، خب هرکسی ی طور ابراز احساسات میکنه، بنده خدا واست چیزای مقوی میفرسه دیگه چی میخای؟؟؟، حتما باید جیغ بززنه از خوشحاالی، وواه
مگه خودشون زن نیستن این حرفای مسخره چیه 🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️
خخخخخ منکه قبلا از اینکه باردار بشم پدرشوهرم گفت حامله شدی فقط پسر میاری دختر بود اصلا نمیخواد بیاری
الانم یه دختر حامله ام شکر خدا همشم میگم خداروشکر که دختر دارم ترجیح میدم بابابزرگی مثل شما نداشته باشه
نمیدونم😂

سوالات مشابه