Ooma
پرسش (1399/12/14):

شرح زایمان سخت من

سلام به دوستای اومایی عزیز من بالاخره منم زایمان کردم و فرشته قشنگمو بغل کردم.
روز پنج اسفند ساعت ۷صبح از خواب پاشودم رفتم دستشویی وقتی داشتم صورتمو میشستم یه اب داغی ازم ریخت چند دقیقه گذاشت بعد دوباره یه عالمه اب ازمن ریخت که فهمیدم کیسه ابم پاره شده سریع مامانمو خبر کردم و زنگ زدم به همسرم اومدن رفتیم بیمارستان منو بردن تو یه اتاق برای معاینه وقتی معاینه کردن گفتن ۱سانتی و چون کیسه ابم پاره شده بود بستریم کردن زیاد درد نداشتم پرستارا اومدن صدای قلب بچه رو گوش بدن من ماماخصوصی گرفته بودم زنگ زدیم اومد بعد دوساعت دردام داشت یواش یواش شروع میشدماماهمراه هم اومده بود ورزش بهم میگفت انجام بدم تا ساعت ۲بعدازظهر که دردام خیلی شدید شدو معاینه کردن گفتن هنوز همون ۱سانتی اما من امید داشتم تا ساعت ۸شب که دردام به اوج خودش رسیده بوده من داد میزدم و گریه میکردم و ماماهمراه هی میگفت داری پیشرفت میکنی دوسانت شدی من هی التماس میکردم توروخدا یه چیزی بهم بزنید که من اروم بشم بعد یه امپول زد گفت ارام بخشه که بعدش فهمیدم امپول فشار بوده و ماما همراه الکی به من گفته مسکنه درد یه دقیقه به دقیقه شده بودو دیگه تحمل درد نداشتم و فقط داد میزدم و گریه میکردم بعد دیدم دکتر زنگ میزنه و ماما میگه همه چی خیلی خوبه ولی چه خوبی من داشتم از درد میمردم مامانمو صداکردم اومد گفتم من دیگه نمیتونم لباسامو بیار تا برم خونه داغ میزدمو و میگفتم تا ساعت ۱۱شب اخرین معاینه رو کرد گفت ۳ سانتی دیگه نمیتونستم تحمل کنم هر لحظه فکر میکردم دارم میمیرم مامانمم رفت با مسئولای اونجا دعوا گفت نمیخوام دخترم طبیعی زایمان کته ببرینش سزارین ماما همراه قبول نمیکرد میگفت داره پیشرفت میکنه مامانمم اعصبانی داد میزد نمیخوام پیشرفت کنه زنگ زدن دکتر اومد همینکه دکتراومد من از حال رفتم دکتر گفت سریع امادش کنید برای سزارین دیگه اومدن کارامو کردن بردنم اتاق عمل دبگه ازبس درد کشیده بودم درد امپول بیحسی رو هم نمیفهمیدم و دراز که کشیدم خوابم برد وقتی بیدارشدم تو ریکاوری بودم بهم پمپ درد وصل کردن که عالی بود بعد نیم ساعتم بردنم تو اتاق و گل دخترمو اوردن پیشم.
و دراخر به این نتیجه رسیدم که ماما همراه اصلا به درد نمیخوره چون من نباید اون همه درد میکشیدم چون کیسه ابم پاره شده بود باید زودترازاین حرفا سزارین میشدم چون بچه تو لگن گیر کرده بود بعدم هیچ پیشرفتی تو باز شدن دهانه رحم نداشتم هرموقع هم دکتر زنگ میزده حالمو میپرسیده هی میگفته داره پیشرفت میکنه که چی که دهن منو سرویس کنه که هم امتیاز از بیمارستان بگیره هم پولشو کامل بگیره
ببخشید که طولانی شد رفقا
و دراخر اصلا زایمان طبیعی رو توصیه نمیکنم

نخوندم طولانی بود😁 ولی مبارکه قدمش عزیزم💗💗
قدمش مبارک باشه
برا ما هم دعا کن نی نی رو بسلامتی بغل بگیریم
مبارکت باشه ،
خداروشکر که هردوتون خوبین و اون دردها هم تموم شدن😍
وخاک برسرشون
منم از طبیعی فراریم..
کدوم بیمارستان بودین؟
قدمش مبارک
الهی عزیزم
قدمش پر خیرو برکت عروسیشو ببینی
دست راستت رو سرمن😉💓
مبارکت باشه
فدای شما بشم ممنون
افریییین منم میگممم سزارین خوبه دیگه......خرتوکون ماماهمراهتتتتت😆😆😆
ایشاللله به حق فاطمه زهرا هرکی در انتظار نی نی هست خدا بهش یه نی نی سالم بده اونایی هم که باردارن زایمان راحتی داشته باشن و فرشته های کوچولوشونو به سلامتی بغل بگیرن
الحمدالله که هم خودت هم نی نی سالمید .منم اصلا به زایمان طبیعی فکر نمیکنم اصلا دوست ندارم فقطططططط سزارینننننننن
اره واقعا خدایی عالی بود سزارین.منتها اینجا اختیاری قبول نمیکردن که سزارین کنن.بزرگترازخر تو کونش که کونمو پاره کرد
مبارکت باشه عزیزم😍
اره فقط سزارین پمپ دردم که داشته باشی دیگه حرف نداره
فدای تو عزیزم
پمپ درد خودت باید سفارش بدی چه جوریه
منکه تو اتاق عمل بودم مثل اینکه ازشوهرم پرسیدن که میخوای پمپ درد گفته اره گفته برو از دارخونه بگیر بیار دیگه شوهرم رفته بود گرفته بود
هزینشم ۱۸۰شد
عزیزم مبارک باشه.
چه مامای بی خیری کیسه که باز بشه بچه اماده زایمان باشه سریع دهانه رحم باز میشه من از تجربه خودم میگم ۶سانت بودم کیسه ابم باز کردن سریع شد فول
چطوری اون ماما بچه رو خشک ۱۲ ساعت بیشتر نگهداشته
پمپ درد فقط تو بیمارستان استفاده میشه؟
یا تو خونه هم بکار میاد وقتی مرخص میشی
قدمش مبارک باشه عزیزم😍🌻
وای دده تف به امپول فشار 😖😖😖
سلام عزیزم قدم نورسیده مبارک
پمپ دردچه جوری استفاده میشه
قدمش پر خیر باشه عزیزم، زیر سایه پدر و مادر بزرگ بشه انشاالله
مبارکت باشه عزیزم منم همین درد و کشیدم ولی آخرش سزارینم نکردن چهار لایه پاره شدم 😥😥😥😥😥😥😥
مبارکت باشه عزیزم
مبارک باشه. 🌹
وایی چ سخت بوده منم کیسه ابم پاره شد و هیچی باز نبود ولی ظرف ۱۲ ساعت بدنیا اومد بعد از ۷سانت هم بی دردی زد دیگه هیچی نفهمیدم مال شما خیلی سخت بوده ان شاءالله قدمش پرخیر و برکت
سلام مبارک و خوش پاقدم باشه براتون

منم تقریبا علائم شمارو داشتم،کیسه ابم ساعت ۹صبح بدون درد ترکید ساعت دو بعدظهرکه معاینه شدم فقط ۱سانتونیم باز بودم
ماماهمراهم داشتم،اما ماما بیمارستان ترجیح داد هرموقع چهارسانت شدم ماما همراه بیاد بیمارستان،بردنم اتاق لیبر یه امپول فشار زدن تا ساعت۸شب شدم چهارسانت،ماماهمراه اومد کلی ورزش کردیم و توپ زدیم و ماساژم داد و دوش ابگرم و...
اینم بگم البته که نوارقلب از ظهربهم وصل بود حال بچه زیادتعریفی نبود،
ساعت یازده شب یهو شدم ۸سانت
و این نکته مثبت ورزش های ماما همراه بود،
ساعت ۱۱شب دکترم اومد و یه امپول به پام زدن گفتن امکان داره بخوابی اما سعی کن با ماهمکاری کنی تااومدن پسرت چیزی نمونده، بعد چند لحظه دردهام یک دقیقه ای شد
حالم انقدر بد بود اکسیژن وصلم بود،اصلا توانایی ناله کردن نداشتم چه برسه داد بزنم.تو سکوت و درد خودمومیسوختم و میساختم😄😄😄 ساعت یازدهونیم شب دکترم گفت موهای بچه دیده میشه،بردنم اتاق زایشگاه با چندتا زور پسرم دنیااومد😍بهترین لحظه زندگیم بود کل دردهام تموم شد همون لحظه
از لحظه ای که پا گزاشتم اتاق زایشگاه تا دنیااومدن پسرم و بخیه زدن و اینا فقط یه ربع طول کشید
پسرم راس ۱۱:۴۵شب دنیااومد😍😍😍
کلی از ماماهمرام تشکرکردم اگر واقعا نمیبود اصلا نمیتونستم طبیعی زایمان کنم
بنظرمن ماماهمراه تو زایمان اول و طبیعی خیلی خیلی مفیده
دقیقا مثل یه مادر کمکم بود و کلی بهم روحیه میداد و ماساژ و ورزش ها باعث میشد دردها قابل تحمل تر بشه برام
شبنم اول اینکه مبارک عزیزم دوم اینکه منم مث خودت درد کشیدم و دادمیزدم ببرینم سز یافرارمیکنم باامپول فشارفول شدم بچه گیرکرداخرم سزشدم درهرصورت میدونم چ دردی کشیدی😭😓واقعا ماتحملمون درحدطبیعی نبود اشتباه کردیم انتخاب کردیم
سلام عزیزم قدمش مبارک باشه و پر از خیر. شما کدوم بیمارستان بودین؟ دکترتون رو هم میگین لطفا؟ . چقدر خوب که از ماما همراه راضی بودین🥰
شبنم عزیز قدم نو رسیده شما هم مبارک باشه. درد و سختی که کشیدین با شیرینی حضورش به در...🥰❤
کدوم بیمارستان این کاراهای روکرد
تو بیمارستانه هر بار درد داشتی دکمه داره فشار میدی دارو میاد تو بدنت
فقط تو بیمارستان استفاده میشه.برا منکه تو بیمارستان تموم شد
واقعا خیلی سخت بود
بیمارستان ثامن الائمه با دکتر طوباموقرمقدم
صبح بستری شدی یک سانت بودی. ۸ شب دو سانت.۱۱ شب ۳ سانت بعد ماماهمراهت میگفت داری پیشرفت میکنی!!!! واقعا خاک برسرش. چه دردی کشیدی عزیزم. به هر حال مبارکه قدمش.
ممنونم
منم دکترم موقرمقدم بود قرار بود ثامن زایمان کنم اما بیمم درست شد میرم همون ۱۷ شهریور...من خیییلی از موقرمقدم راضی بودم.خیلی دکتر ماهی هست خدا خیرش بده..کاش میشد دکترم تااخر میموند...تا ۳۳ هفتگیم دکترم بود
خاهشاهرکی تحمل دردنداره نره طبیعی بدون هیچ تحرک وورزشی میریدطبیعی توقع دارین یکساعته بچه روبدن دستتون خب چ کاریه بریدسز اینجوری چهارنفرم میخوان برن طبیعی ونمیترسونید لطفالطفا اینقدرترسناک اززایمان طبیعی نگید تاکسیکه که باشرایط خوب ولگن خوب هستش بره وطبیعی خدایی بچه روبدنیابیاره ونعمت ردشدن ازکانال زایمان روازدست نده.باتشکر😊😂
این خانوم عزیزدل هم تقصیرماماشون بوده تاهشت شب برادوسانت نگه داشته واقعاکه..
عزیزم مبارکه خداحفظش کنه

سوالات مشابه