Ooma
انتخاب نام دختر و پسر
اسم پسر عربی همراه با معنی
نام معنی مشاهده
فالح(عربی) 1- نیکوکار؛ 2- (اَعلام) نام فقیه حَنبلی مذهب از دواسِر نَجد.توضیحات بیشتر
فائز(عربی) 1- (در قدیم) نایل؛ 2- رستگار، رستگار شونده؛ 3- پیروز، پیروزی یا...توضیحات بیشتر
فائق(عربی) 1- دارای برتری، مسلط، چیره، عالی، برگزیده؛ 2- (اَعلام) فائق، دا...توضیحات بیشتر
فتاح(عربی) 1- (در قدیم) گشاینده؛ 2- از صفات و نام‌های خداوند.توضیحات بیشتر
فتح الله(عربی) 1- پیروزی خدا؛ 2- (اَعلام) نام وزیرِ امیر مبارزالدین محمّد (معا...توضیحات بیشتر
فخرالدین(عربی) 1- موجب نازش و افتخار آیین و کیش؛ 2-(اَعلام) 1) فخرالدین اسعد گ...توضیحات بیشتر
فرات(عربی) خوشترین آب، آب شیرین، آب بسیار گوارا، آبی که از فرط گوارایی عطش...توضیحات بیشتر
فرج(عربی) 1- به دست آمدن وضعیت مناسب یا مورد علاقه در کار؛ 2- گشایش در کا...توضیحات بیشتر
فرج الله(عربی) گشایش خدا، گشایش و فراوانی از سوی خدا.توضیحات بیشتر
فرحان(عربی) شاد، شادان، مسرور، خوشحال.توضیحات بیشتر
فرقان(عربی) 1- آنچه جدا کنندهی حق از باطل باشد؛ 2 - (اَعلام) 1) سوره بیست و...توضیحات بیشتر
فرهود(عربی) 1- کودک پرگوشت و خوب صورت؛ 2- مرد درشت اندام.توضیحات بیشتر
فرید(عربی) (در قدیم) یگانه، یکتا، بی نظیر.توضیحات بیشتر
فریدالدین(عربی) 1- یگانه در دین، بی نظیر در دین داری و دین‌ورزی؛ 2- (اَعلام) 1)...توضیحات بیشتر
فریدرضا(عربی) از نام‌های مرکب،   فرید و رضا.توضیحات بیشتر
فصیح(عربی)، 1- ویژگی سخن یا بیانی که روان، روشن و شیواست و شنونده و خوانند...توضیحات بیشتر
فضل(عربی) 1- برتری در دانش، اخلاق و هنر؛ 2- دانش و معلومات؛ 3- لطف و توجه...توضیحات بیشتر
فضل الله(عربی) 1- بخشش خدا؛ 2- (اَعلام) 1) (= فضل الله حروفی): [740-804 قمری] ...توضیحات بیشتر
فلاح(عربی) رستگاری، نیک انجامی، سعادت.توضیحات بیشتر
فهام(عربی) (در قدیم) بسیار دانا و فهمیده.توضیحات بیشتر
فهیم(عربی) (= فهمیده)،   فهمیده.توضیحات بیشتر
فؤاد(عربی) 1- (در قدیم) دل، قلب؛ 2- (اَعلام) نام دو تن از فرمانروایان مصر ...توضیحات بیشتر
فیاض(عربی) 1- (در قدیم) جوانمرد و بخشنده؛ 2- دارای آثارِ مفید، پر برکت.توضیحات بیشتر
فیروز(معرب ـ فارسی) 1- پیروز؛ 2- (اَعلام) [قرن اول هجری] از ایرانیان یمن، و...توضیحات بیشتر
فیصل(عربی) 1- حاکم، قاضی، داور، جدا کردن حق از باطل؛ 2- داوری؛ 3- شمشیر بر...توضیحات بیشتر
فیض الله(عربی) بخشش و عطای خدا.توضیحات بیشتر
قادر(عربی) 1- دارای قدرت، توانا؛ 2- از نام‌ها و صفات خداوند.توضیحات بیشتر
قاسم(عربی) 1- (در قدیم) بخشکننده، مقسم؛ 2- (اَعلام) 1) قاسم ابن حسن: [حدود...توضیحات بیشتر
قانع(عربی) 1- آن که به دارایی خود یا آنچه در اختیار دارد، راضی است و بسنده...توضیحات بیشتر
قائد(عربی) 1- آن که جمعی از مردم را رهبری میکند، رهبر، پیش‌رو، پیشوا؛ 2- (...توضیحات بیشتر
قائم(عربی) 1- ایستاده، به حالت عمودی قرار گرفته؛ 2- (در ادیان) لقب امام دو...توضیحات بیشتر
قدرت(عربی) 1- توانایی، توان، سلطه و نفوذ؛ 2- (در فلسفه قدیم) توانایی ویژهی...توضیحات بیشتر
قدرت الله(عربی) قدرت خداوند.توضیحات بیشتر
قدوس(عربی) (در قدیم) 1- پاک و منزه؛ 2- از نام  ها و صفات خداوند.توضیحات بیشتر
قدیر(عربی) 1- (در قدیم) توانا، قادر؛ 2- از نام‌ها و صفات خداوند.توضیحات بیشتر
قطب الدین(عربی) 1- محور آیین و کیش؛ 2- (اَعلام) 1) قطب‌الدین شیرازی: (= محمود ا...توضیحات بیشتر
قمرالزمان(عربی) 1- ماه دوران؛ 2- (اَعلام) نام یکی از اشخاص هزار و یک شب (الف لی...توضیحات بیشتر
قوام(عربی) استواری، استحکام.توضیحات بیشتر
قوام الدین(عربی) 1- موجب استواری و استحکام دین؛ 2- (اَعلام) نام چند تن اشخاص در ...توضیحات بیشتر
قهار(عربی) 1- نیرومند، پر زور؛ 2- (در قدیم) سلطه‌گر و غالب و چیره؛ 3- از ن...توضیحات بیشتر
قهرمان(معرب پهلوان)، 1- آن که در کار دشوار و مهمی مثل ورزش یا جنگ تلاش زیادی...توضیحات بیشتر
قَیس(عربی) 1- با خودنمائی و برازندگی راه رفتن، سختی، اندازه کردن، چیزی را ...توضیحات بیشتر
کاظم(عربی) 1- (در قدیم) فرو خورنده خشم؛ 2- (اَعلام) لقب امام موسی ابن جعفر...توضیحات بیشتر
کامل(عربی) 1- آن که یا آنچه ویژگیهای لازم را دارا است و کم و کاست ندارد، ب...توضیحات بیشتر
کبیر(عربی) 1- بزرگ در مقابلِ صغیر؛ 2- (در حقوق) ویژگی آن که به سن قانونی 1...توضیحات بیشتر
کرار(عربی) 1- (در قدیم) حمله کننده؛ 2- (اَعلام) از القاب و صفات حضرت علی(ع...توضیحات بیشتر
کرامت1- (در تصوف) کاری خارق‌العاده، که به دست اولیا انجام میگیرد؛ 2- داشتنِ...توضیحات بیشتر
کرامت الله(عربی) بزرگی و بخشندگی خداوند.توضیحات بیشتر
کریم1- بخشنده، سخاوتمند؛ 2- از نام‌ها و صفات خداوند؛ 3- از صفات قرآن؛ 4- (...توضیحات بیشتر
کسری (کسرا)(معرب از فارسیِ خسرو)؛ (اَعلام) عنوان هر یک از پادشاهان ساسانی. + ( خس...توضیحات بیشتر
کلام(عربی) 1- گفتار، سخن؛ 2- (در گفتگو) (به مجاز) کلمه؛ 3- (در ادبیات) در ...توضیحات بیشتر
کلیم الله(عربی)1- آن که خدا با او سخن گفته است؛ 2- (اَعلام) لقب حضرت موسی(ع).توضیحات بیشتر
کمال(عربی) 1- آخرین حد چیزی، نهایت، بسیاری؛ 2- سرآمد بودن در داشتن صفت‌های...توضیحات بیشتر
کمال الدین(عربی) 1- موجب ترقی آیین و کیش؛ 2- (اَعلام)1) کمال‌الدین اسماعیل: (= ک...توضیحات بیشتر
کمیل(عربی) 1- کامل، تمام؛ 2- (اَعلام) کمیل ابن زیاد: [قرن اول هجری] مسلمان...توضیحات بیشتر
لطف الله(عربی) 1- بخشش پروردگار؛ 2- (اَعلام) امیر [461-762 قمری] سربداری خراسا...توضیحات بیشتر
لقمان(عربی) 1- (اَعلام) 1) سورهی سی و یکم از قرآن کریم دارای سی و چهار آیه؛...توضیحات بیشتر
لون(عربی، لَون) 1- (در قدیم) رنگ؛ 2- (به مجاز) نوع، گونه. [این واژه با نا...توضیحات بیشتر
لَیث(عربی) 1- سخت، شدید؛ 2- شیر، اسد؛ 3- (به مجاز) دلیر و شجاع؛ 4- (اَعلام...توضیحات بیشتر
ماجد(عربی) دارای مجد و بزرگی، بزرگوار.توضیحات بیشتر
ماشاءالله(عربی) 1- (شبه جمله) آنچه خداوند بخواهد، (برگرفته از قرآن کریم) 2- (به...توضیحات بیشتر
ماکان(عربی) 1- (در قدیم) آنچه بوده است؛ 2- (اَعلام) نام پسر کاکی از سران دی...توضیحات بیشتر
مالک(عربی) 1- آن که صاحب مِلک یا املاکی است؛ 2- آن که دارنده و صاحب اختیار...توضیحات بیشتر
ماهد1- گسترنده، گستراننده؛ 2- نامی از نامهای باری تعالی.توضیحات بیشتر
ماهر(عربی) آن که در انجام کار و فن هنری استاد باشد و آن را بخوبی انجام دهد...توضیحات بیشتر
مبشر(عربی) آن که خبر خوش و مژده میدهد، نوید دهنده.توضیحات بیشتر
مبین(عربی) 1- روشنگر، آشکار کننده؛ 2- (درقدیم) آشکار، هویدا، روشن؛ 3- (در ...توضیحات بیشتر
متین(عربی) 1- دارای پختگی، خردمندی و وقار، دارای متانت؛ 2- استوار، محکم؛ 3...توضیحات بیشتر
مجاهد(عربی) 1- ویژگی آن که به خاطر وصول به هدف‌های غیر شخصی مانند اشاعهی دی...توضیحات بیشتر
مجتبی(عربی) 1- (در قدیم) برگزیده شده، انتخاب شده؛ 2-(اَعلام) لقب حسن ابن عل...توضیحات بیشتر
مجدالدین(عربی) 1- سبب عزت و بزرگی دین؛ 2- مایهی شوکت و بزرگی دین.توضیحات بیشتر
مجیب(عربی) 1- (در قدیم) جواب دهنده؛ 2- پاسخگو، اجابت کننده، روا کننده حاجت...توضیحات بیشتر
مجید(عربی) 1- دارای قدر و مرتبهی عالی، گرامی؛ 2- از نام‌ها و صفات خداوند.توضیحات بیشتر
مجیدرضا(عربی) از نام  های مرکب، ، مجید و رضا.توضیحات بیشتر
مجیر(عربی) 1- (در قدیم) پناه دهنده، فریادرس؛ 2- از نام‌ها و صفات خداوند؛ 3...توضیحات بیشتر
محب(عربی) 1- (در قدیم) محبت ورزنده به کسی یا به چیزی، دوست دارنده، دوستدا...توضیحات بیشتر
محبت(عربی) 1- دوست داشتنِ کسی یا چیزی، مهربان بودن نسبت به کسی یا چیزی، مِ...توضیحات بیشتر
محبوب(عربی) 1- آنکه یا آنچه که مورد علاقه و توجه دیگران است، دوست داشتنی، م...توضیحات بیشتر
محتشم(عربی) 1- دارای حشمت و شکوه، با حشمت؛ 2- (در قدیم) دارای خَدَم و حَشَم...توضیحات بیشتر
محراب(عربی) 1- جایی از مسجد (معمولاً با معماری خاص) در سمت قبله که امام جما...توضیحات بیشتر
محسن(عربی) 1- (در قدیم) نیکوکار، احسان کننده؛ 2- از نام‌ها و صفات خداوند؛ ...توضیحات بیشتر
محمدمحمد: در لغت از واژه « حمد» بخاطر کثرت حمد و ستایش خداوند است  محمد آخ...توضیحات بیشتر
محمد احسان(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و اِحسان.توضیحات بیشتر
محمد باقرباقر :در لغت  به معنای شکافنده و شیردرنده است  باقر لقب پنجمین امام مع...توضیحات بیشتر
محمد سلیم(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و سلیم.توضیحات بیشتر
محمد طاها(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمد و طاها (طه).توضیحات بیشتر
محمد عباس(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و عباس.توضیحات بیشتر
محمد میعاد(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و میعاد.توضیحات بیشتر
محمدآرمان(عربی ـ فارسی) از نام‌های مرکب، ‌ محمّد و آرمان.توضیحات بیشتر
محمدآرمین(عربی ـ فارسی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و آرمین.توضیحات بیشتر
محمدآریا(عربی ـ فارسی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و آریا.توضیحات بیشتر
محمدآرین(عربی ـ فارسی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و آرین.توضیحات بیشتر
محمدابراهیم(عربی ـ عبری) از نام‌های مرکب، ا محمّد و ابراهیم.توضیحات بیشتر
محمدادریس(عربی ـ عبری) از نام‌های مرکب، ا محمّد و ادریس.توضیحات بیشتر
محمدادیب(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و ادیب.توضیحات بیشتر
محمدارشیا(عربی ـ فارسی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و ارشیا.توضیحات بیشتر
محمداسحاق(عربی ـ عبری) از نام‌های مرکب، ا محمّد و اسحاق.توضیحات بیشتر
محمداسلام(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و اسلام.توضیحات بیشتر
محمداسماعیل(عربی ـ عبری) از نام‌های مرکب، ا محمّد و اسماعیل.توضیحات بیشتر
محمدافضل(عربی) از نام‌های مرکب، ا محمّد و افضل.توضیحات بیشتر
اسامی پسر با ریشه های

نام های دخترانه و پسرانه شروع شده با