سمیر | (عربی) داستان پرداز، قصه گو. | توضیحات بیشتر |
سمیع | (عربی) 1- از نامهای خداوند؛ 2- (در قدیم) شنوا. | توضیحات بیشتر |
سهام | (عربی) 1- سهم ها، بهره ها، نصیب ها، قسمت ها؛ 2- (در قدیم) تیرهای ک... | توضیحات بیشتر |
سهام الدین | (عربی) نصیبهای دین، بهرههای دین. | توضیحات بیشتر |
سهیل | (عربی) (اَعلام) روشنترین ستارهی صورت فلکیِ کشتی (سفینه) و دومین ستاره... | توضیحات بیشتر |
سیروان | 1- عربی شده ساربان؛ 2- (اَعلام) (= آب سیروان) نام رودی در غرب ایران، د... | توضیحات بیشتر |
سِیف | (عربی) 1- (در قدیم) شمشیر؛ 2- ساحل دریا، کنارهی دریا. | توضیحات بیشتر |
سِیف الدین | (عربی) 1- شمشیر دین؛ 2- (اَعلام)1) سیفالدین ابوبکر محمّد ابن ایوب: شا... | توضیحات بیشتر |
سیف الله | (عربی) شمشیر خدا. | توضیحات بیشتر |
شاکر | (عربی) 1- شکر کننده، سپاسگزار؛ 2- (در قدیم) (در حالت قیدی) در حال شکرگ... | توضیحات بیشتر |
شاهد | (عربی) 1- گواه، حاضر، مرد خوبروی؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) محبوب، خدای ت... | توضیحات بیشتر |
شُبَیر | (تصغیر شبر)، 1- به معنی شیر کوچک؛ 2- (اَعلام) پیامبر اسلام(ص) امام حسی... | توضیحات بیشتر |
شجاع | (عربی) 1- آن که از چیزی یا کسی نمیترسد، پردل و جرئت، دلیر؛ 2- (اَعلام)... | توضیحات بیشتر |
شجاع الدین | (عربی) 1- شجاع و دلیر در راه دین؛ 2- (اَعلام) 1) شجاعالدین خورشید لر:... | توضیحات بیشتر |
شرف الدین | (عربی) 1- موجب آبروی و اعتبار دین و آیین؛ 2- (اَعلام) 1) محمودشاه اینج... | توضیحات بیشتر |
شریف | (عربی) 1- دارای شرف، ارجمند، بزرگوار، دارای ارزش و اعتبار، ارزشمند، خو... | توضیحات بیشتر |
شفیع | (عربی) آن که تقاضای عفو و بخشش گناه کسی را از دیگری میکند، شفاعت کننده... | توضیحات بیشتر |
شفیع محمد | (عربی) از نامهای مرکب، ( شفیع و محمّد. | توضیحات بیشتر |
شفیق | (عربی) مهربان، دلسوز. | توضیحات بیشتر |
شکرالله | (عربی) ستایش خدا. | توضیحات بیشتر |
شکور | (عربی) 1- شکرکننده سپاسگزار؛ 2- پاداش دهندهی بندگان؛ 3- از نامهای خدا... | توضیحات بیشتر |
شمس | (عربی) 1- خورشید؛ 2- (اَعلام) 1) سورهی نود و یکم از قرآن کریم دارای پا... | توضیحات بیشتر |
شمس الدین | (عربی) 1- آفتاب دین؛ 2- (اَعلام) 1) شمسالدین آلب ارغو: (= آلب ارغوان)... | توضیحات بیشتر |
شمس الله | (عربی) 1- آفتاب خدا؛ 2- (به مجاز) کسی که منور شده است به نور دین خدا. | توضیحات بیشتر |
شوقی | (عربی ـ فارسی) (شوق + ی (پسوند نسبت)) 1- ویژگی کسی که دارای میل و رغبت... | توضیحات بیشتر |
شهاب | (عربی) 1- (در نجوم) پدیدهای به شکل خطی درخشان که به علت برخورد سنگ آس... | توضیحات بیشتر |
شهاب الدین | (عربی) 1- نورِ دین، آن که وجودش برای دین تابناک است؛ 2- (اَعلام) 1) شه... | توضیحات بیشتر |
شهامت | (عربی) بی باکی، دلیری، حالت ترس نداشتن از چیزی یا کسی در انجام کاری یا... | توضیحات بیشتر |
شیدالله | (فارسی ـ عربی) خورشید خدا، نور خدا. | توضیحات بیشتر |
صابر | (عربی) 1- صبور، صبر کننده، شکیبا؛ 2- از نامهای خداوند؛ 3- (در تصوف) وی... | توضیحات بیشتر |
صاحب | (عربی) 1- دارنده، مالک، دارا؛ 2- (منسوخ) سرور، آقا؛ 3- (در قدیم) همنش... | توضیحات بیشتر |
صادق | (عربی) 1- آن که گفتارش مطابق با واقعیت است، راستگو، راست و درست و راست... | توضیحات بیشتر |
صارم | (عربی) (در قدیم) 1- شمشیر تیز؛ 2- قطع کننده، بُرنده. | توضیحات بیشتر |
صالح | (عربی) 1- شایسته و درستکار، نیک، خوب، درست؛ 2-(در قدیم) دارای اعتقاد و... | توضیحات بیشتر |
صامت | (عربی) 1- خاموش، بی صدا، ساکت؛ 2- (در حالت قیدی) در حال سکوت؛ 3- (در... | توضیحات بیشتر |
صانع | (عربی) 1- سازنده، آفریننده؛ 2- (در قدیم) صنعتگر؛ 3- آفریدگار، خداوند. | توضیحات بیشتر |
صائب | 1- (در قدیم) راست و درست؛ 2- (اَعلام) صائب تبریزی: [قرن 11هجری] شاعر ا... | توضیحات بیشتر |
صبیح | (عربی) 1- (در قدیم) (به مجاز) زیبا و شاد؛ 2- خندان و خوشحال. | توضیحات بیشتر |
صدرا | (عربی ـ فارسی) (صدر + ا (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صدر، ( صدر؛ 2- (اَع... | توضیحات بیشتر |
صدرالدین | (عربی) 1- پیشوای دین (اسلام)؛ 2- لقبی است که به بعضی از علمای اسلام دا... | توضیحات بیشتر |
صدرالله | (عربی) 1- (به مجاز) کسی که برتری و مهتری او از سوی خداست؛ 2- (به تعبیر... | توضیحات بیشتر |
صدیق | (عربی) 1- (در تصوف) بندهی خاص خداوند؛ 2- (در قدیم) بسیار راستگو و درست... | توضیحات بیشتر |
صفدر | (عربی ـ فارسی)1- صفشکن؛ 2- (به مجاز) شجاع و دلیر؛ 3- (اَعلام) از القا... | توضیحات بیشتر |
صفی | (عربی) 1- (در قدیم) خالص و یگانه (دوست)؛ 2- برگزیده؛ صاف، پاک، روشن؛ 3... | توضیحات بیشتر |
صفی الدین | (عربی) 1- خالص و پاک در دین، برگزیدهی دین؛ 2- (اَعلام) 1) صفیالدین ار... | توضیحات بیشتر |
صفی الله | (عربی) 1- (در قدیم) برگزیدهی خداوند؛ 2- (اَعلام) لقب حضرت آدم(ع). | توضیحات بیشتر |
صلاح | (عربی) 1- شایسته و مناسب بودن امری با در نظر گرفتن پیامدهای آن، مصلحت؛... | توضیحات بیشتر |
صلاح الدین | (عربی)1- موجب نیکی دین و آیین؛ 2- (اَعلام) صلاحالدین ایوبی: (= یوسف ا... | توضیحات بیشتر |
صمد | (عربی) 1- (در قدیم) آن که دیگران به او نیازمند هستند و او از دیگران بی... | توضیحات بیشتر |
صمصام | (عربی) (در قدیم) شمشیر تیز و محکم. | توضیحات بیشتر |
صمیم | (عربی) 1- (در قدیم) صمیمی؛ 2- اوج و نهایت شدت یا ترقی چیزی؛ 3- (در نجو... | توضیحات بیشتر |
صنعان | (عربی) 1- صَنعان به تخفیف یاء (ی) منسوب به صنعا (نام شهری در یمن) است،... | توضیحات بیشتر |
صوفی | (عربی) 1- (در تصوف) پیرو یکی از فرقههای تصوف، درویش؛ 2- (اَعلام) عبدا... | توضیحات بیشتر |
صولت | (عربی) 1- فرّ و شکوه معمولاً ناشی از برتری کسی یا چیزی بر دیگران، هیبت... | توضیحات بیشتر |
صهیب | (عربی) (مصغر اَصْهَب)، 1- سرخ و سفید به هم آمیخته؛ 2- آن که موهای سرخ ... | توضیحات بیشتر |
صیام | (عربی) 1- (در قدیم) روزه گرفتن، روزه؛ 2- (در عرفان) صوم، امساک از خورد... | توضیحات بیشتر |
ضرغام | (عربی، ضِرغام) 1- (در قدیم) شیر درنده؛ 2- (به مجاز) پهلوان دلاور. | توضیحات بیشتر |
ضیا | (عربی، ضیاء) (در قدیم) نور، روشنی. | توضیحات بیشتر |
ضیاء الحق | (عربی) روشنائی و نورِ حق. | توضیحات بیشتر |
ضیاء الدین | (عربی) 1- روشنایی دین؛ 2- (در اعلام) نام چندین شخص از مشاهیر تاریخی. | توضیحات بیشتر |
ضیغم | (عربی، ضَیغم) 1- شیر بیشه، شیر قوی؛ 2- (به مجاز) شجاع و دلیر؛ 3- (در ا... | توضیحات بیشتر |
طارق | (عربی) 1- سورهی هشتاد و ششم از قرآن کریم دارای هفده آیه؛ 2- (در قدیم) ... | توضیحات بیشتر |
طالب | (عربی) 1- خواستار، خواهان؛ 2- (در تصوف) سالک؛ 3- (اَعلام) سید محمّد طا... | توضیحات بیشتر |
طاها | (عربی) (= طه)، ( طه. [طاها نگارش فارسیانه طه میباشد]. | توضیحات بیشتر |
طلحه | (عربی) 1- (در گیاهی) درختی خاردار که شترها از آن میچرند؛ درخت موز؛ 2- ... | توضیحات بیشتر |
طه | (عربی) (= طاها) (اَعلام) 1) بیستمین سوره از قرآن کریم دارای صد و سی و ... | توضیحات بیشتر |
طه حسین (طاها حسین) | (عربی) 1- از نامهای مرکب،ا طه(طاها) و حسین؛ 2- (اَعلام) [1973-1889 م... | توضیحات بیشتر |
طیب | (عربی) 1- پاک، پاکیزه، مطهر؛ 2- (در قد یم) آنچه پاک و مطبوع است. | توضیحات بیشتر |
ظاهر | (عربی) 1- آشکار، نمایان؛ بخش آشکار، هویدا، یا بیرونی از هر چیز یا هر ش... | توضیحات بیشتر |
ظفر | (عربی) پیروزی، نصرت. | توضیحات بیشتر |
عابد | (عربی) آن که بیشترین اوقات زندگیاش را به عبادت خدا و خلوت و مناجات با ... | توضیحات بیشتر |
عابدین | (عربی) (جمع عابد)، عابد. | توضیحات بیشتر |
عابس | (عربی) 1- عبوس، اخمو، ترشروی؛ 2- (به مجاز) شجاع و بی باک؛ 3- (اعلام) ... | توضیحات بیشتر |
عادل | (عربی) آن که اعمال و رفتارش مطابق با عدالت، انصاف و قانون است؛ دادگر. | توضیحات بیشتر |
عارف | (عربی) 1- (در تصوف) آن که از راه ریاضت و تهذیب نفس و تفکر، به معرفت خد... | توضیحات بیشتر |
عاشور | (عربی) 1- عاشورا؛ 2- روز دهم ماه محرم که روز شهادت امام حسین(ع) است. | توضیحات بیشتر |
عاصف | (عربی) 1- (در قدیم) تند، سخت، شدید؛ 2- باد تند و شدید، تندباد. | توضیحات بیشتر |
عاصم | (عربی) 1- (در قدیم) نگهدارنده، محافظ؛ بازدارنده (از خطا)، منع کننده؛ ... | توضیحات بیشتر |
عاطف | (عربی) 1- مهربان؛ 2- برگرداننده. | توضیحات بیشتر |
عاقل | (عربی) 1- آن که از سلامت عقل برخوردار است؛ 2- آن که عقلش خوب کار میکند... | توضیحات بیشتر |
عاکِف | (عربی) 1- (در قدیم) آن که در جایی مقدس برای عبادت اقامت دائم داشته باش... | توضیحات بیشتر |
عالی | (عربی) 1- بسیار خوب، دارای ارزش و اهمیت بسیار، مهم، والا، بزرگ؛ 2- (در... | توضیحات بیشتر |
عامر | (عربی)1- (در قدیم) آباد کننده، معمور، آبادان؛ 2- بسیار عمر کننده [تفأل... | توضیحات بیشتر |
عباد | (عربی) (جمع عَبد)، بندگان. [اگر عَباد / abbad/ تلفظ شود به معنی بسیار ... | توضیحات بیشتر |
عبادالله | (عربی) بندگان خداوند. | توضیحات بیشتر |
عباس | عباس،صیغه مبالغ از « عبس» به معنای پر هیبت و چهره در هم کشیده است و نی... | توضیحات بیشتر |
عباسعلی | (عربی) از نامهای مرکب. ( عباس و علی. | توضیحات بیشتر |
عبدالاحد | (عربی) بندهی خدای یکتا و یگانه. | توضیحات بیشتر |
عبدالباسط | (عربی) بندهی خدای بسط دهنده و گسترش دهنده. (باسط از نام های خداوند). | توضیحات بیشتر |
عبدالباقی | (عربی) 1- بندهی خدای جاوید؛ 2- (اَعلام) عبدالباقی تبریزی خوشنویس معروف... | توضیحات بیشتر |
عبدالجبار | (عربی) 1- بندهی خدای قاهر؛ 2- (دراعلام) عبدالجبار علوی محمودی (زینبی ع... | توضیحات بیشتر |
عبدالجلیل | (عربی) 1- بندهی خدای بزرگوار؛ 2- (اَعلام) عبدالجلیل نصیرالدین ابوالرشی... | توضیحات بیشتر |
عبدالحسین | (عربی) 1- بندهی حسین؛ 2- (به مجاز) دوستدار و ارادتمندِ امام حسین(ع)؛ [... | توضیحات بیشتر |
عبدالحق | (عربی) بندهی خدای راست. | توضیحات بیشتر |
عبدالحلیم | (عربی) بندهی خدای بردبار. | توضیحات بیشتر |
عبدالحمید | (عربی) 1- بندهی خدای ستوده؛ 2- (اَعلام) نام دو تن از شاهان عثمانی. 1) ... | توضیحات بیشتر |
عبدالحی | (عربی) 1- بندهی حی، که [حی] نامی است از نامهای خدای تعالی(هوالحی الذی... | توضیحات بیشتر |
عبدالرحمان | (عربی) 1- بندهی خدای بخشاینده؛ 2- (اَعلام) 1) عبدالرحمان ابن عوف: [سال... | توضیحات بیشتر |
عبدالرحیم | (عربی) 1- بندهی خدای مهربان؛ 2- (اَعلام) نام چند تن از شخصیت های ادبی ... | توضیحات بیشتر |
عبدالرزاق | (عربی) 1- بندهی خدای روزی دهنده؛ 2- (اَعلام) 1) عبدالرزاق باشتینی: نخس... | توضیحات بیشتر |