Ooma
پرسش های کاربر 💞 Atefe💕 Amiriدر تب سوالات جدید نمایش داده شده است.

مرکر تصویر برداری شفا اصفهان

سلام خانما خوبید میخواسم بدونم سنوگرافی شفا اصفهان خیابان شیخ صدوق خوبه کسی بوده؟ ازش راضی بودین!؟

9 پاسخ 300 بازدید


کی پایه هست برای رژیم ؟؟؟؟

سلام قشنگا کی پایه اس تو این تاپیک با هم رژیم بگیریم ک باهم دیگه بتونیم راحت پیش بریم ؟؟
عکس بزاریم و باهم دیگه پیش بریم ک هدف داشته باشیم ان شالله زود خوشگل موشگل بشیم دوباره 🤪🌱💪
هرکی پایه اس اعلان و روشن کنه و شروع کنیم از فردا

1,472 پاسخ 3,104 بازدید


اقدامیا همه تایپک دارن ب غیراز ما

دخترای همیشه رو کار بیاین😅🤣
از روز موعد و تخمک گذاری
کیت ها و سونو های ک انجام میدین بگین
از تجربه های هم استفاده کنیم

1,327 پاسخ 1,527 بازدید


حضانت پسر تا چند سالگی برای مادرشه؟ بعد از چند سال خودش تصمیم میگیره با کی زندگی

اونایی ک تو این مسیرن میشه بیان یکم توضیح بدن؟ راسته ک زن درخواست بده مهریه بهش تعلق نمیگیره ؟ وسیله های خونه ب کی میرسه؟ میشه تو دادگاه ها درخواست ی روانپزشکی چیزی کنی ک دیوانه بودن مرد رو ثابت کنی؟ خسیس بودن هم با جلسات مشاوره مشخص میشه؟
در کل باید چکار کرد ک یکم ب نفعت باشه؟

1,162 پاسخ 2,956 بازدید


بحث مادر شوهر😐 😔

سلام خوبین
خانوما من ۴سال پیش ماشین ظرفشویی مادرشوهرمو خریدم ازش.
این مدت هم تو انباری خونه پدرشوهرم بود ماشین ظرفشویی
دیروزمادرشوهرم زنگ زد گفت میتونم استفاده کنم ازش ، منم نتونستم نه بگم.گفتم اشکال نداره
ما الان مستاجرهستیم و خونمون جای ماشین ظرفشویی نداریم.خونه ای که داریم میسازیم هم تا بخاد کامل بشه و وسایل ببریم ۲سالی طول میکشه. یعنی ۲سال ماشین دست اونه تازه اگه بیشتر طول نکشه. بهش دادم ولی اصلا دلم راضی نیست. از دیروز تو فکرشم .اخه ۲نفر که ماشین ظرفشویی لازم ندارن.اینم ۱۴ نفره ست .فکرش میکنم میگم حالا هرروز دوتا کاسه بشقاب میزاره داخلش و روشنش میکنه اعصابم میریزه بهم😔
من به سختی همونموقع پولشو پس انداز کردم بهش دادم. بعدم اون دوتا ماشین لباسشویی داره.وقتی ماشین لباسشویی نداشتم بهش گفتم ماشین لباسشویی قدیمیه بده به من ، نداد گفت اون بزرگه از این کوچیکه استفاده میکنم.حالا پدرشوهرم زنگ زد گفت ظرفشویی رو اوردیم تو خونه.بیشتر ناراحت شدم.چکار کنم از فکرش دربیام.اخه دیگه نمیتونم ازش بگیرم ذهنمم درگیره

811 پاسخ 3,681 بازدید


بچه ها لطفا بدون سرزنش و قضاوت جواب بدین

من با خانواده شوهرم قهرم یعنی تو این یک سال و نیمی که ازدواج کردم بلا و حرص و جوشی نمونده که سرم نیاورده باشن ،عروسی خواهرش نزاشت اونحوری که میخوام بگیرم محضر و اون انتخاب کرد بی اعتنایی و بی لخترامیاشون تو شب عروسی که مهمونا هم متوجه شدن بماند
حتی میوه های عروسی رو هم از لج من نشسته دادن به مردم که همه گفتن چرا اینجوری کردین بعد ها مامانش گفتع بود من ناراضی بودم
بچه دار شدم یکبار از من حالمو نپرسیدن بابام مرد جای تسلیت خدا شاهده فحشم دادن به بابام ،شیر خشک دادم به بچم از ذاداشش بگیر تا خواهر و مامانش همه که چرا شیر خشک میدی بچه باید شیر مادرشو بخوره
اسم بچمم وقتی گفتم چی قراره بزارم انقد داداشش مسخره کرد و خواهراش گفتن نه که شوهرم خودش رفت اسم باب میل اونارو شناسنامه گرفت
الان من باهاشون قهرم و هیچ رابطه ای ندارم فقط مشکلم اینه هی زنگ میزنن به شوهرم میگن بچه رو بیار ببینیم اونم تا 6/7ساعت بچه عا واقعا ازشون متنفرم جز بدی چیزی ندیدم دوست ندارم بچمو ببینن شوهرمم طرف اوناست بگم نبر همش بایذ جر و بحث کنیم یا میگه پس تو هم نرو پیش خانوادت اصلا نمیبینه کاراشونو توروخدا نگین نوشونه ارزو دارن مگه غیر اینه که بچه ی منم هست پس من این همه زحمت میکشم حق ندارم بخدا خستم دیگه ازشون انقد ازشون متنفرم که اگه شرایط طلاق داشتم طلاق میگرفتم از شرشون زاحت شم

658 پاسخ 1,588 بازدید


سلام خوبین مادرانی ک بچه دوم دارین

الان چجوریه خیلیا دیدم تو اوما بچشون کوچیکه باردارن خودتون میخواستین یا نخواسته بوده من بچه می‌خوام یکی دیگه ولی موندم چندسالگی دخترم اقدام کنم

627 پاسخ 1,045 بازدید


با شوهرم بحث کردیم

سلام بچه ها بخاطر یچیز الکی با شوهرم بحثم شد بعد من با خانوادش قهرم خیلی عصبانی بودم چندتا حرف به خانوادش زدم اونم خیلی ناراحت شد به پدربزرگ من رفت همه چیو گفت و گغته که دیگه نمیتونم تحمل کنم طلاقش میدم منم اومدم خونه مامانمم الان سه روزه هیچ زنگی نزده فقط به من گفت برو درخواست طلاق توافقی بده قرار بود دیروز برم که نرفتم یبار پیام داده بود رفتی محضر ییام امضا کنم من جواب ندادم فقط میخواستم باهاش حرف بزنم معذرت خواهی کنم بگم من نمیخوام زندگیم خراب شه دوست ندارم جدا شم برای همین بهش پیام دادم میتونی صحبت کنی اونم گفت یک ساعت دیگه بعد دیگه نه من زنگ زدم نه اون
چیکار کنم بچه ها عصبی شدم یلحظه بخدا خانوادشم مقصرن میدونم نباید کاری میکردم یا اون حرفا رو میزدم
همیشه سراغمو میگرفت اینبار هیچی ☹️

479 پاسخ 1,472 بازدید


سنت رو بنویس 💖

و در کنارش یه نصیحت به کوچیک تر از خودت بکن ...

473 پاسخ 1,241 بازدید


مصرف دارو محرک...لترزول ..کیوتن ...سینال اف و...

سلام خانم دکتر عزیز و دوستان گلم..من این ماه رفتم زیر نظر پزشک ...بهم دارو داد..
روزی دو ساشه اینوفولیک ...روزی یک عدد کیوتن...از زوز ۳ تا ۹ لتررول و از ۸ پری تا ۱۱ روزی ۱۲ واحد سینال اف تزریق کردم...
دکتر بهم گفت روز ۹ یا ۱۰ پری برم ک تعطیلات بود..دیروز ک روز ده بود رفتم کلا مطبش بسته بود و گفتن جها شنبه میاد ک میشه ۱۳ سیکل من....حالا من نمیدونم چی کار کنم...این همه دارو مصرف کردم ... روز ۱۳ دیر نیست واسه اینکه برم پیش دکترم و سونو بشم ؟ خیلی خیلی نگرانم...میترسم تبدیل ب کیست بشه

403 پاسخ 247 بازدید


مادرهایی ک از نامادری سیندرلا بدترن

سلام ، ببخشید اگه اینجا میام درد و دل میکنم ، اخه من هیچ جا ندارم برای صحبت ب جز اوما🥲

نمیگم مامانم بدهستا ، ینی میدونین نمیخوام قبول کنم ک دوسم نداره.
از بچگی همیشه تبعیض قایل میشد بین منو خواهرم ، همیشه میگفتم شاید مامان واقعیم نیستی ، میگفت اره برو بگرد واقعیشو پیدا کن.

اینقد من تحت فشار روحی روانی بودم از طرف مامانم ک نگو . برای همین زود ازدواج کردم ، ک فقط فرار کنم ازش ، شوهرم خواست بیاد شهرمون خونه بگیره من احازه ندادم ک از مامانم دوووور باشم.

عقدم ک بود ، دیر تر از همه اومد
عروسیم ک بود یکی از فامیلای دورشون فوت شده بود ، ۲ روز قبل از مراسم ، ب ما میگفت کنسلش کنین🥴 وقتی کنسل نکردیم ، اینقد شب عروسی منو نفرین کرد ، همش میگفت انشالله دلمونده دوعالم بشی😞 و اصلا نیومد مراسم😞 اونشب بدترین شب عمرم بود . و همش استرس و گریه داشتم.

پسرم ک دنیا اومد، روز سوم منو فرستاد خونه پدرشوهر😞 خونه خودش نگهم نداشت ، منم ک جایی نداشتم چون اونجا اذیت بودم دوروز بعد اومدم خونه مامانم ولی روز دهم از خونه بیرونم کرد و تنها برگشتم خونه خودمون😞

هربار میخوام یکم خوشحال باشم ، زهرمارم میکنه

دوشب قبل هم تولد ۳ سالگی پسرم بود ، جلو شوهرم اینقدر خردم کرد خفتم داد خارم کرد ، چون بابام مریض بود نمیتونست جایی بره ، گفتم خونواده همسر و خواهر و... بیان خونه مامانم تولد بگیریم دور هم باشیم ک بابامم روحیه اش عوض شه ، ۲۰ نفری بودن مهمونا.

خواهرم اومد کمک ، ولی مامانم از ظهر باهام قهر شد ، ن غذا کمک کرد ن چیدمان ، فقط رفت تو اتاق در رو بست ، اینقد من گریه کردم ، شب هم ک همه اومدن ، اخمی کرده بود و ناراحت بود ک ادم نگاش میکرد اعصابش خرد میشد ، خیلی شب بدی بود . همش استرس داشتم ، حتی نتونستم یه عکس با پسرم بگیبرم .
خیلی تنهام گذاشته ، خیلی دلم گرفته ، انگار اصلا مامان ندارم ، دلم نمیخواد قبول کنم ، منو نمیخواد. خیلی همیشه جلو بقیه خار و خفتم میده.

وقتی میخواستم بیام خونمون ، گفتم دیگه نمیام خونتون تا وقتی بابا بمیره ک بیام ختمش😭😭😭

چرا مامانم اینجور میکنه؟
فقط وقتی باهامون خوبه ک همسرم مثله خدمتکار تو دستش باشه و دستوراشو اطاعت کنه.

فقط سوالم اینه ینی جلو دامادم خجالت نکشید ک اینجور رفتار کرد؟
رفتار خودش کم بود ، ک همسرمم باهام باید سرد بشه ک خونوادت نمیخواننت😞

397 پاسخ 1,236 بازدید


خانومای اقدامی که تجربه دارن میشه لطفا راهنمایی کنید

سلام خانوما وقتتون بخیر❤
من ۲سال اقدام هستم خیلییییی هم دکتر و سونو رفتم ، هم سونوهام و آزمایش و پاپ اسمیر مشکلی نداشتم و دکترا هم اصلا بهم دارو و اینا ندادن این دکترم که میگه مشکلی نیست برو طبیعی اقدام کن ، درضمن همسرم هم آزمایش اسپرم داده کاملا نرمال بود آزمایشش
خب اگر مشکلی نیست چرا نمیشهههه
پریودامم منظم هستش واقعا درمونده شدم که چرا نمیشه
آخه اگه راهی هست یا کاری باید انجام بدم ممنون میشم بگید بهم

295 پاسخ 422 بازدید


حضانت دادگاهی بدون طلاق (فرزانه جون بیا)

فرزانه عزیزم سلام خوبی عشقم؟ والاجان خوبه؟
عزیزم میخوام بدونم بدون طلاق میشه حضانت گرفت؟ پدر راضی مادر هم راضی، حضانت داده بشه به مادر و دادنامه صادر بشه که حضانت بچه با مادره
ممنون میشم کمکم کنی
یکی میگه میشه
هزار نفر گفتند نمیشه و نداریم چنین قانونی

253 پاسخ 2,329 بازدید


خانوما؟شما توی خونه صورتتون موهاتون چجوریه؟

1_منظورم همیشه به خودتون میرسین و با آرایشین؟
2_چجوری پیش شوهراتون میگردین؟لباستون.
3_بعد من یه متنی خونده بودم که میگفت زن باید مثل کتاب باشه
هیچوقت خودشو کامل نزاره جلو شوهرش.باید جوری باشه که شوهر مجذوب بشه ورق بعدی رو ببینه...شما اینجوری هستین؟

247 پاسخ 1,415 بازدید


بچه ها شام چی دارین ؟

سوالم همینه

246 پاسخ 879 بازدید


بچه هاااا کمک کلاهبردار تو دیوار😤😤😤😭😭😭

وای چ کنم پنج تومن زدم ب حسابشون خط خاموش کردن چ کنم پولم برمیگرده!!؟؟خدا لعنتشون کنه دارم سکته میکنم

240 پاسخ 1,437 بازدید


به سحر و جادو اعتقاد دارین؟!

دوستان من قبلا یادم نمیاد که مریض شده باشم از وقتی حامله شدم یه روز خوش ندیدم. یکی از اقوام نزدیک رفته کتاب باز کرده نمیدونم اسمشو درست گفتم یانه و بهش گفتن سه ماه پیش جادو کردن و نمیدونم بین دو قبرستان دفن کردن و همچین چیزایی.. من خودم اعتقاد ندارم ولی انقد ایشون گفتن کمی دودل شدم. اینا واقعیه؟؟ و اینکه خونه من خیلی دوره یکی دو نفر تاحالا اومدن خونه م. مگه میشه از راه دور یکی رو جادو کرد؟!! کلا ذهنم بهم ریخته خواستم نظرات شمارم بدونم.. ممنون

236 پاسخ 869 بازدید


اونایی ک تجربه زایمان طبیعی و‌سزارین دارن بیایدد

سلام خانما خوبید لطفا تجربیاتتون بگید
بنظرتون کسی ک سبک تحمل دردش پایینه
طبیعی بهتره یا سز
درمورد هردوشونم بگید چجورین میخوام بدونم من از هردوتاشون میترسم

234 پاسخ 553 بازدید


خانوما من استرس کل بدنمو گرفته طوری که دلدرد گرفتم

اینترنت ها کلا قطع شد گوشی من و همسرم و به مامانمم زنگ زدم اونم گفت نت ها رفت.
الا یکم آورد ولی ضعیفه.
فکرم به جاهای بد میرسه که جنگی چیزی میشه!آخه سابقه نداشت نت ها قطع شه واسه چن دقیقه ای
دلشوره دارممم که جنگ میشه میمیریم وای😰😭😭

211 پاسخ 845 بازدید


بی حوصلگی و عصبی بودن

سلام خانوما ومامانای عزیز
من ی مدتیه ب شددددت بی حوصله و عصبی شدم واقعا دست خودم نیس هرچقدر باخودم تمرین میکنم ک دیگه عصبی نباشم دادوبیداد نکنم دست خودم نیس
چندوقته خیلی بد شدم از خودم بدم میاد اصلا حوصله بازیگوشی و شیطنت بچهامو ندارم دیگه یکم شلوغ بازی میکنن دعواشون میکنم سرشون داد میزنم اصلا تو تصوراتمم فک نمیکردم ی روز بچه دارشم همچین مادر بدی باشم خیلی دلم واسه بچهام میسوزه اوایل دعواشون میکردم میترسیدن ولی الان انگار واسشون طبیعی شده اهمیت نمیدن ب حرفام حس میکنم ازم دور شدن بخدا بعد هربار عصبانی شدنم انقد خودمو سرزنش میکنم بدوبیراه میگم ب خودم میگم این بار آخرم بود دیگ بچهامو دعوا نمیکنم دیگ اذیتشون نمیکنم ولی باز با کوچکترین اتفاق بهم میریزم خییییلی تلاش کردم ولی واقعا نمیتونم خودمو کنترل کنم از کوجکترین مسائل بیخود و پیش افتاده ای ناراحت میشم با شوهرم بداخلاقی میکنم واقعا بعضی وقتا شوهرم هیچ تقصیری نداره ولی الکی بحث راه میندازم و بعدش پشیمون میشم
بنظرتون جز با مشاور صحبت کردن چاره دیگه ای هست؟ بنظرتون ب دکتر مغز واعصاب مراجعه کنم قرصی دارویی هس واسه کنترل اعصاب ک خواب آور نباشه چون اصلا موقعیت خوابیدن رو ندارم
خودم احتمال میدم دلیل این اعصاب افتضاحم بیدار خوابی هاییه ک دارم چون همچنان بچهام ۱۶ ماهشونه و واسه شیرشب هریک ساعت بیدار میشن و هروقت صدای گریشون بلند میشه دوس دارم خودمو خفه کنم تا دوباره میام بخوابم گیج شم باز بیدارن دوقلو هم هستن این یکی بیدار میشه باز چنددقیقه بعد اون یکیه
حالا نمیدونم دلیلش همینه یانه روزا هم چون ب شددددت خوابم میاد دیروقت بیدار میشم از خواب بچهامم دیر بیدار میشن ولی عمرا اگه دوساعت آروم بخوابن یا غلت میزنن یا غرغر دارن یا گریه میکنن و شیر میخوان باید هربار پاشم شیرخشک درست کنم
توروخدا ی چاره ای پیش رام بزارید چکارکنم بتونم این شرایط رو عوض کنم حس میکنم بریدم دیگ
ببخشید طولانی شد

195 پاسخ 525 بازدید


خانوما چرا لولوی پسرم بیرون نمیاد

۶ماهگیش ختنه کردیم از اون موقع رفته تو با دست بیرون میاد ول کنیم میره
خیلی نگرانم واقعا چیکار کنم الان ۱ سالشه

183 پاسخ 1,273 بازدید