Ooma
پرسش (1404/09/28):

واقعا من مقصرم ؟

حدود یک ماهیه بخاطر ویار اومدم تهران
ماشینم خونه مادرم اینا جاش نمیشه و میبرمش تو حیاط داییم میزارم . دیشب ناخنم دراومد وعصری مجبور شدم برم دکتر بکشه بقیشو . خلاصه کنم همیشه اپل من ماشین میبرم و بعد داییم چون رفت و آمد داره ماشینشو می‌زاره پشت ماشینم ‌ . عصر از دکتر اومدم و داشتم ماشین میبرم داخل وقتی نزدیک دیوار شدم دیگه یکم میرفتم جلو ایست میکردم دوباره میرفتم ایست میکردم که نخوره جلوش به دیوار
داییم داشت میدید من دارم آروم آروم میرم یهو اونم پشت من اومد تو و مجبور شد چند ثانیه صبر کنه تا ماشین من جلوتر ببرم . از شانس بدم همون موقع باد زد درب خورد به ماشینش از پشت .
دیگه داییم شروع کرد داد و بیداد و فلان فلان شده رو زود ببر و فحش بعدش ساکت شد . منم گفتم دایی تو که از دور دیدی ماشین تا آخر نرفته چرا خب پشتم اومدی صبر میکردی دو دقیقه .
دیگه خلاصه ساکت شد و رفت
حالا ماشینش کلا یک ماهه خریده . تارا هستش . در که خورد جای قفل در اندازه یه نخود زد رفت تو و غر شد .
من حس شرمندگی دارم . دارم از عذاب وجدان میمیرم .

می‌دونم منم باید مکث نمی‌کردم و به اونی که بهم فرمون میداد اعتماد میکردم
اونم نباید تو اون باد سریع با ماشین میومد پشتم
هم نمیتونم خودمو ببخشم
هم اینکه میگم اگه جامون برعکس بود اولین نفر داییم می‌گفت صبر میکردی تا من برم بعد تو بیا
چه قدر حس عذاب وجدان بده😥
تقصیر توام نبود حالا اتفاقیه که افتاده
میتونی یه هدیه ایی چیزی واسشون بخری که ناراحتیش کمتر بشه
بخدا رو ندارم ببینمشون
حالا میگم اونم حق داشته داد و بیداد کنه منم بودم همین کارو میکردم
اما بخدا منم مقصر نبودم
من داشتم دیگه آروم آروم میرفتم شکمم نمیزاره راحت باشم .
نمی‌دونم چرا اونم یهو با شتاب پشتم اومد تو که بخواد ماشینش تا نصفه بیاد
اگه توان مالی داری به عنوان خسارت یه چیزی واسش بخر
توان مالی که درحال حاضر نمیتونم
اما هرطورشده جبران میکنم .

از همه چیز گذشته واقعا تقصیر من بوده ۱۰۰ درصدش؟
گاهی آدم آب پاکی بریز دستش از این بلاتکلیفی راحت میشه
بدونم من مقصرم باز آنقدر عذاب نداره که الان عذاب وجدان دارم
نه تو مقصر نیستی اتفاقیه ‌ک افتاده
من بودم ماشین را بیرون میذاشتم خدایی خیلی زور میگه ماشین نو یه چیزیش بشه دزدگیرمطمئن بزن وبذاردرخونه مادرت
یعنی ممکنه حرصش سر ماشین دراره؟
آخه خودمم همین فکر کردم
ما ماشینمون اول برا خونه فروختیم
بعد دوباره وام گرفتیم و یه ماشین گرفتیم ماشین ماهم صفره .
ن ولی اخه ادم دیگه ب قول خودت خجالت میکشع ماشینا ببره اونجا
اره بخدا روم نمیشه کاری داشته باشم برم
الان ماشین منم جلو چشمشونه دیگه هی میبینن و فحش میدن
فردا میگم بابام بره بیارتش من خودم رو ندارم
ای خدا کاش دو دقیقه دیر تر میومد
یا من زودتر میرفتم جلو
اگه وسعش را داری بهش پدرت بگه خسارت را بگه تا بهش بدی عذاب وجدان هم نداشته باشی
دیگه اتفاقی هس ک افتاده حرصشا نخور
درحال حاضر بخدا نداریم
اما حتما یادم میمونه جبرانش میکنم
یه تعارف بزن یهو گف نمیخواد اگه میدونی ازاین بگیرا هس نگو
دوست ندارم با داییم و زن داییم روبرو بشم شرمنده ام
بگیر که هست
خب ب بابات بگو ایناراهم بگه ک نگن تقصیر تو بوده وپشتت حرف بزنن بذار بفهمن ناراحتی
خب پس حرف پول نزن ولی ناراحتیت را ب روشون بیاره
خانواده با خانواده فرق دارن
طوری که دایی های من تا حالا بهم یه تو نگفتن
یکم صداش بره بالا صددرصد ناراحت میشم و بدتر من قهر میکنم 😅
حالا تو عذاب وجدان گرفتی😐
من میرم خونه داییم اینا
میگه کل زندگی نامه ی منو با خاک یکسان کن از بچگی تا الان همینه هیچکس حق نداره چیزی بگه
چه من
چه بچه های دیگه
نکه حق ندارن
از دوست داشتن هست
و واقعا هم هیچکس هیچی نمیگه
اون‌یکی داییم فوت کرده بود
مراسم و خونه ی این داییم انداخته بودن
ینی خونش بازار شام بود از دست بچه ها نوه و نتیجه ها !!
نه داییم عین خیالش بود نه زن داییم

اینم بگم
از اخلاقه خوبه زن داییم هست همش

والا من خودم کشش ندارم هیچکدوم اینارو
اون از بچگی میگفت ازادین
ولی مادر من حتی اجازه نمی‌داد در یخچال و باز کنیم!! بی نهایت شلوغی کردن و بریز بپاشو داشتیم ولی☹️
هر روز مارو می‌برد با ماشین بیرون که دلمون باز بشه از بچگی تا زمانی که ازدواج کنم سالی دو بار یا سه بار گاهی چهار بار
میرفتیم همش مارو می‌برد بیرون
میگفت در اختیار شما هستم
ببین اینهمه محبت میبینی
بعد بیاد سرت داد بزنه
با اینکه حق هم داشته باشه
قلبت میشکنه
من میدونم حق داشته خب ماشینش یکمی رفته داخل اندازه قفل در
ولی خب من بودم داییم غر میزد بهم به شخصه از داییم ناراحت میشدم در مقایسه با دایی خودم گفتم اینارو !! چیزی که دایی توی ذهنم هست چیزی غیر از این نیست متاسفانه
شرایطش و داری دیگه ماشینت و اونجا نزار
بحث دو دقیقه دیر تر یا زودتر نیست
اتفاق هست افتاده
باید ظرفیت اتفاق و داشته باشه خب😐
آدم غریبه ی توی خیابون این کارو نکرده !
جایی برای غر غر کردن نمیموند
عزیزم اتفاقیه که افتاده شمام مقصر نیستی.و حتما ماشینتو بردار از اونجا
من بودم ماشین و دیگه نمیذاشتم اونجا
به مادر و پدرت بگو
بهش برسونن
خسارتش چقدره بدیم !

اینطور میفهمه که ناراحت شدی ! با این حرف میفهمه ک ناراحت شدی
این اندازه واکنشی ک نشون داده برای دختره خواهرش خوب نبود راستش
اون مث ادم غریبه توی خیابون رفتار کرد و فش داد و فلان فلان شده گفت و.....

تو هم مث غریبه رفتار کن و بگو خسارتش چقدره بدیم ! در مقابل فش هاش کمترین حرفیه ک میتونی بگی !
چرا بنظر من یه لحظه خیلی عصبانی شده الان تو این دوره شمام یکم حساس هستی
این همه بهت لطف کردن اجازه دادن که ماشینتو اونجا بذاری
حالا ماشینشون تو خونه خودشون سر چیز بیخودی آسیب دیده حق بده که ناراحت بشه
خلاصه اینکه اصلا دوستان از ذهنم بیرون نمیره صدای در هنوز تو گوشمه
چه برسه اون که داخل ماشینه بوده
درکش میکنم
حق داره
اما بخدا منم از عمد آروم نمی‌رفتم .
به قول مامانم کار که بخواد بشه همه چیزش جور میشه وگرنه داییم همیشه به من فرمون میداد اد امشب پشتم ماشین آورد تو
یا جلو در همیشه آجر میزاشت امشب با اینکه باد بود چیزی نذاشت
میفهمم چی میگی چون دقیقا دیروز ی‌مورد اینجوری برام پیش اومد و تا همین امروز از ناراحتی ب‌خودم نیومدم ،ولی صب همسرم ماشینو برد داد درستش کردن ،به‌نظر‌من تنها راهش اینه ک فقط ماشینو ببری درستش کنی ،یا زنگ بزنی بگی خودش درست کنه تو هزینشو بهش بدی
اگرم هزینشو نداری ک فک نمیکنم چیز زیادی بشه ،ب مامانتینا بگو پرداخت کنن بعدا میدی بهشون ،واقعا‌اونم حق داشته مخصوصا ک‌ماشینش صفرهه بودهه
منم دیروز مثه شما هی فک میکردم ک اصلا چیشد ،چرا الکی گند خورد به همه چی ولی امروز واقعا گفتم به خودم دنبال چی میگردی دیگ شدهه حالا هی خودتو دق بدهه ،الانم‌میگم به تو ک بیخیال اتفاقه ک میخواسته بی افته و افتادهه توام دیگ انقد هی فک نکن ک اگ اینکارو نمیکرد‌م اینجوری نمیشد اگ‌اون فلان کارو نمیکرد‌اونجوری نمیشد ،بیخیال بگذر ،شکر کن ک بدتر نشدهه ،سعی‌کن کلا دیگ ماشین نزاری خونشون شاید اونام تو رودروایسی بهت اجازه دادن

سوالات مشابه