معجزات تو زندگی

سلام یکی از معجزات که خدا بهم داد این دوقلوهای شیرینم هست
از دوران مجردی بگیر تا قبل از حاملگی دوقلو ها هراتفاقی میفتاد یا با شوهرم دعوام میشد میرفتم سمت خدا فقط شکایت میکردم ازش همیشه گلایه داشتم یه بار نشد بگم شکرت تا وقتی که سقط کردم بازم همه تقصیرها روومینداخنم گردن خدا
ولی وقتی با دوقلو ها باردار شدم اونم تو بدترین بحران روحیم مشکلاتی که ممکن بود به طلاق ختم بشه ولی وقتی باردار شدم دعوا بود الانم هست مشکل بود الانم هست ولی اینبار به جای شکایت تو بدترین شرایط روحی روانیم هم که باشه میگم خدایا شکرت باورت نمیشه حتی وقتایی که ناراحتم سرمو رو بالش میزارم با خدا حرف میزنم حس میکنم سرمو رو پای خدا گذاشتم داره به درد دلم گوش میده اینقدر ارامش میگیرم خدا شاهده از وقتی که شکرخدارو به جا میارم تو نگرانی و تو حال بد تو دعوا تو مشکلات به جای شکایت فقط شکرش میکنم
قشنگ میبینم روز بعد همه کارارو روال عادی افتاده مشکلم حل شده نمیدونی اون لحظه چقدر حس عجبیی دارم که میدونم خدا میبینه هست کنارم

یه نمونه اش همین دوقلو هامه

خدا همیشه هرلحظه باهامونه این ما ادم ها هستیم که ناشکریم خدارو فراموش میکنیم تنها رفیق و بامرام تنها خالق یکتا فقط خداس

سلام عزیزم وقتتون بخیر. خداروشکر که دل مهربونت بازخداست و خدا با دلت.🙏🙏🙏💐💐💐❤❤❤
خدا دوقلوهای عزیز تو برات زیر سایه لطف و کرمش و زیر سایه بابا،مامان مهربونش حفظ کنه ان شاالله 🙏🙏🙏

منم برای بارداریم خیلی سختی کشیدم ۴ تا فیبروم بین ۷تا ۱۲ سانت داشتم، ناراحتی شدید معده داشتم سنگ صفرا داشتم، به همراه افسردگی شدید. و استراحت مطلق در حد رفتن سرویس فقط
دکترا میگفتن بچه تا ۲۳ هفته گی بیشتر نمیمونه
البته زمینه برای نا‌امیدی ویاس کاملاً فراهم بود ولی من به خدا توکل کردم وخودمو و بچمو سپردم دست خدا و گفتم اون بالاییه هیچ وقت منو ناامید نمی‌کنه
الحمدالله الحمدالله الحمدالله،دختر نازم امسال میره دوم ابتدایی
اینا اگر معجزه نیست پس چیه
الحمدالله الحمدالله الحمدالله

من خدا تو زندگیم‌ندیدم که معجزش رو ببینم

هر لحظه زندگیم معجزه خدای مهربونه

مشکلات و سختی زیاد دارم اما باور دارم همه برای رشد خودمه و جبران اشتباهاتم .
معجزه یعنی چیزی که در انجامش ناتوانی و خدا می‌تونه پس همه ی زندگیم معجزس

سلام معجزه و لطف خدا رو منم میخوام بگم
من پارسال دقیقا همین موقع ها از برج ۵ تا ۸ بدترین روزهای زندگیم بود که هر رو آرزوی مرگ میکردم جوری بدترین مشکلات و فشار روانی داشتم که دیگه بچه دار شدن کوچیک ترین مشکلم حساب میشد میگفتم از من بدبخت تر نیست اما باز هر روزم شده بود ذکر و دعا خوندن بلکه مشکلم حل بشه که اونم چند درصد بر حل شدن مشکلم بود اما قربون خدا برم بعد برج ۸ جوری برام چید که اون اتفاق های بدی که قرار بود برام بیفته به بهترین شکل برام اتفاق خوب شد و الانم شکر خدا همه اون اتفاق های بد تموم شده معجزش‌ که اصلا فکرشو نمیکردم پسرمه که بدنیا اومد
فقط این یه سال این و یاد گرفتم که هر اتفاق بدی هم بیفته گله نکنم چون واقعا توهر کاری حکمت هست خدارو شکر کنم

نگو اینطوری سلما جان انشالله تو هم هر چه زود تر معجزه خدارو می بینی مطمئن‌ باش

سلام سلما جان امیدورام خیلی زود معجزه خدا را ببینی جوری که اشک شوق بریزی و بگی خدایا شکرت من سه سال خیلی سختی کشیدم ولی دیدم که خدا در اوج نا امیدی نور و لطفش را می‌رسونه به خودش توکل کن.

سلام،معجزه زندگی من دخترمه ک ۱۲ سال انتظارشو کشیدم وباروزگارجنگیدم تابرسم ب این لحظه ک کنارم خوابیده و نفس میکشه هزاران بارشاکر خداهستم🫀🤲

اماسالهای انتظار ب کرات ناامید شدم و حس کردم خدامنورها کرده ونمیبینه🥺

الهی شکر خدا برات نگه اش داره ان شاءالله زندگیت پر از حضور خدا باشه

معجزه من حضور دخترم تو زندگیم
به خاطرهمین اسمش رو آیه گذاشتم
ی درصد احتمالآ نمیدادم بعد از چهار تا سقط
ک ده سال انتظار خدا بهم بده
خدایا شکرت