Ooma
پرسش (1404/06/19):

صادقانه جوب بدید خواهرا

با یه همسر فوق بچه ننه که چشاش فقط تو دهن خانوادشه و بی مسئولیت و بی توجه و بی محبت و رفیق بازه، حس شیشمت میگه یه کارایی میکنه و خرجتونو بجای اون پدر مادرش میدن و یه مسافرت خشک و خالی نمیبردت و خودت و بچتو دائم تهدید میکنه که از تراس میندازمتون پایین و فلان و بیسارتون میکنم و خسیس هم هست بخاطر بچتون می‌مونید یا چی ؟!

در حالت عقلانی نباید موند
ولی خب من مجبورا موندم فعلا با وضعیتی چه بسا بدتر از این...
اونم فقط و فقط و فقط در مرحله اول بچه
در مرحله دوم نداشتن پشتوانه و خانواده و سر پناه و از این چرت و پرتا و...
و در مرحله آخر بازم روح و روان بچه

خلاصه بچه دست و پا گیره دلت نمیزاره عقل میگه حرکت کن دل نمیزاره
خیلی دلم میخواد دل سنگ بشم ولی حیف ک مادرم
الاهی که خدا هرچی خیره برای خودتو و فرزندت رقم بزنه عزیزم
واقعاااا به قول دوستمون مادر بودن خیلی سخته
چه بسا که مادرایی هستن که بخاطر خودشون از فرزند میگذره .
خواهرانه میگم ما هرگز خودمون رو نمیتونیم جا تو بزاریم هرکدوم مشکلات خاص خودمون رو داریم فقط نحوه حل کردنش رو باید بلد باشی
از خانواده همسرت یا کسی که همسرت ازش حساب میبره و واقعاااا کمک کننده است کمک بگیر مشورت بخواه بعضی مشکلات با حرف و تغییر نگاه درست میشن
توکلت به خدا باشه عزیز
به فرزندت زود جا نزن که بعد پشیمونی بیاد سراغت.
بخاطر
الان هر کی با توجه به شرایط خودش جواب میده خو من باشم یه ساعت تحملش نمیکنم خودشو از بالکن میندازم بیرون
من باشم نه نمی‌مونم نمیتونم تو زندگی که تهدید میشم دائم بمونم و مطمئنا اون بچه هم آرامش میخواد
بعضی مردا هیچوقت درست نمیشن تازه هرجی سنشون بالاتر میره بدتر میشن مثل پدرشوهرمن همکار منم شوهرش خیلی رو مخه بخاطر بچه ش تحمل کرده الان پسرش ۲۲ سالشه به مادرش میگه کاش همون اوایل جدا میشدی میگه الان هم دیر نشده جدا شو بقیه ی عمرت رو زندگی کنی.
سلام والا شوهرمنم بشدت بچه ننه هست فقط ننش براش مهمه هرچی باشه ننش و خیلی چیزا ازش دیدم اگه میدونی تحملت تموم شده جونتو بردار برو ولی این وسط به فکر بچت هم باش اگه خودشم راضی به جداشدنه راحت میتونی جدابشی ولی اگه از اون دسته ادماس که خونتو توشیشه کنه ک هیچ
خانواده همسر که نمیان از بچه خودشون بد بگن یا بگن با زنت خوب باش که تازه بعضیاشون اتیش بیار معرکه هم میشن
😭😭😭
خیییییییلی خسسسسستم
قربونت برم♥️
دارم دیوونه میشم دیگه😭
والا منم همینم ولی خب جز زندگی کاری ازم برنمیاد
من خانوادم طلاقو بد میدونن میگن ابرومون و فلان
مازنا همیشه بدبخت بودیم ولی چیزی بهت بگم
اگه میتونی یه کار شغل برای خودت دستو پا کن دستتو بکن تو جیب خودت
براش غذا بپز همه کاراشو کن ولی دیگه خیلی باهاش حرف نزن
ولی برای خودت ارزش قائل باش
برای خودت کار کن که منت نکشی
منم شرایط تو رو داشتم البته همسر من اعتیاد به چندین مواد صنعتی داره و بچه هام تو خطر بودن بخاطر توهماتش
کم کم حکم طلاقم داره صادر میشه اگه خدا بخواد
واقعا تحمل کردن اینجور افراد سخته
مثلا الان یه تصمیم می‌گرفتیم باهم شب می‌رفت با خانوادش درمیون می‌داشت اونا میگفتن نه فلان کار رو نکن اونم منصرف میشد میومد دعوا داد و بیداد کردن کتک کاری که نه من تصمیمم عوض شده
همسر من نه خودش خرجی میداد نه خانوادش خرج خودم و بچه هام و زایمان و بارداری و... همه با خانوادم بود
شکاک و رفیق باز
اجازه یه ثانیه بیرون رفتن تنهایی یا با خانوادم نداشتم
و کلی مشکلات و دردسرای دیگه
بخوام از زندگیم بگم یه کتابیه برای خودش
خدا ازشون نگذره واقعا😓
برید پیش یه مشاور خوب
خدا پناه تو و بچه هات باشه عزیزم خیلی سخته میفهمم چیا کشیده
واقعاااا بعضیا شرایطشون فرق میکنه قابل تحمل نیست اگه تحمل کنی شرایط بهترشه خوبه که ولی وقتی قرار نیست چیزی تغییر کنه چرا خودتو و آینده بچه رو تباه کنی اعتیاد خانمان سوز ه
این حس مادری کوفتی که توی دل هست و هیچ جوره نمیشه سر کوبش کرد و جاش سنگ پر کرد
ولی خب یه جورایی کمک کننده هستن اینم بگم تا خودت نخوای همون یه درصد کمک هم ازشون نمیبینی
اونا مثلا میگن این مسیر و برو باید با دل بری این مسیر و اگر فقط این مسیر و بری به نتیجه نمیرسی
باید بهش اعتقاد داشته باشی و با دل و جون بچسبی بهش و باور داشته باشی تا نتیجش و ببینی
خلاصه ک خودت باید بخوای که روی یه موضوع تلاش کنی تا درست بشی

اگر نخوای استغفرالله خدا هم از آسمون بیاد درست نمیشی ک نمیشی
قربونت برم گلم
اره خیلی تحمل کردم خیلی حمایتش کردم به زندگی عادی برگرده ولی خودش نخواست