Ooma
پرسش (1404/02/22):

زودعصبی شدن و پرخاشگری بعداززایمان

سلام خانم دکترعزیز خسته نباشید..من یک دختر دوسال و ۸ماهه دارم.سزارین بودم‌.به شدت از روز اول تاالان بهم وابسته بود.خیلی عصبی میشدم.حتی دورانی که راه افتاده بود دائم به پام میچسبیدنمیزاشت آشپزی کنم.سبک خواب و...بدخواب بودالانم هست.خیلی سخت ازشیرگرفته شدبه شدت وابسته بودومریض شد.خلاصه الانم هنوز روپامیخوابه.هرکارمیکنم حتی میزارم یک ساعت گریه کنه امافایده نداره مجبورم روپابزارم.نصف شب بیدارمیشه میگه منوبزارروپات‌.اینقدر عصبی شدم سریع دادمیزنم.پرخاشگری میکنم.حتی دخترمم عصبی کردمش‌‌..بچه ی شر و خیلی بدی نیست فقط همین وابستگیش به شدت اذیتم میکنه ک ساعت هابایدروپاباشه..بدجورعصبی وکلافه شدم..چیکارکنم آرامش بگیرم؟قرصی هست آرامبخش باشه داروخونه بده؟؟از روپاگذاشتن خسته شدم.حتی توخونه نقاشی بکشه بازی کنه دائم بمن میگه توام بکن ببخشید طولانی شد

سلام عزیزم حق داری خسته و کلافه بشی
بنظرم یه کمک یه فرد در کنارت باشه یا راهنمایی کنه که چکار کنی تو اون مواقع یا مواقعی با دخترت باشه که خستگیت کمتر بشه بهتر از دارو هست . برای دخترت هم بهتره
حق داری عزیزم واقعا سر کردن با بچه خیلی سخته منم اعصاب درست و درمونی ندارم همش با خودم کار میکنم آروم باشم دو روز تحمل میکنم روز سوم میترکم دیگه
اره واقعا..اخه دست کمکم هم بوده ازاول مامانم خونشون نزدیکه..اما واینمیسته.گاهی وایمیسته.اماهروز ک نمیشه ببرم جایی بزارمش
یه روانشناس میگه وابستگی بچه دلیلش نگرانی استرس مادر هست
منکه خودم اینطوریم و قبول دارم الان پسر ۵ ساله ام وابسته منه و اضطراب جدایی داره
الان بچه شما کوچیکه زودتر میتونی این مسئله رو حل کنی
الان روپام بودخوابیدگذاشتم..اما باز نزدیکای صبح بیدارمیشه بزارم روپامییخوابه
اینقدرعصبی ام دادمیزنم دخترمم ترسو استرسی کردم
آخه قبل بچه دارشدنم اصلا آدم عصبی ای نبودم..زیادعلاقه به بچه داری ام ندارم.حوصله بازی ندارم.دائم کسلم.بااینکه چکابم دادم چیزیم نیست خداروشکر
فقط می‌دونم که این عادتا کم کم و به مرور می‌تونه تغییر کنه و خب صبر و حوصله میخواد و سخته
دستشویی رفتن پسر من منو پیر کرد ، وسواس پدرش کارو سخت‌تر کرد و بیشتر منو حرص میداد الان یکم بهتر شده ، هر چی بیخیال تر اون مشکل خودش کم کم حل میشه
کم کم عادتش رو تغییر بده بغل هم دراز بکشید باهاش حرف بزن لالایی بخون یا قصه بخون خوابش ببره ممکنه دیرتر بخوابه آروم پشتش رو نوازش کن یا آروم ضربه بزن به پشتش
خب سختیش همینه که کارایی که حوصلشو نداری باید همت کنی و انجام بدی برای کمک به خودت و دخترت
مثلا یه سری بازی ها با دخترت بکنی
اصلا بازی درمانی داریم.
همه مامانا بعد زایمان پاک دیوونه میشن
خخخه
همه کارکردم ..شایدگیج بشه امادرآخر میگه مامان لالا..یعنی بزارروپات.میگم نه و...بدترمیکنه.حس مبکنه دوستش ندارم یاازش دوری میکنم ک نمیخام روپابزارمش.بدتر حریص پامیشه
قرص آهن بخور شایدم آهن بدنت کمه زود عصبی میشی
بزار بره پیش باباش بخوابه
هنوزازپوشکم نگرفتم..باباشم حساس و وسواس
موندم چطوری ازپوشک بگیرم آمادگی نداره..یعنی میگه جیش .وقتی جیش میکنه.پی پی اش هم نمیگه
خب هنوز آمادگی نداره بزار تا۳سالش تموم بشه
اتفاقا وقتی دیگه میگم نه پاهام اوف شده و...مبگه پس پای بابا..میره رو پای شوهرم.شوهرمم صبح زودمیره سرکار..تا میزاره روپا یک ساعت زمان میبره .تابازبزارش زمین ممکنه بیدارشه
بچه ها تا از توجه و محبت ما سیر نشن خیالشون راحت نمیشه باید این اطمینان رو بهشون بدیم
ای جونمممم
روزا نزار بخوابه که شب زود بخوابه سیرش هم بکن
اره میدونم مقصرخودمم..ولی واقعادست خودم نیست اصلا حوصله ندارم .احساس میکنم افسردگی گرفتم
برای ترک پوشک عجله نکن
چنتا مسئله باهم هم خودتون اذیت میشیم هم بچه آسیب میبینه بذار خودش بخواد که پوشک نشه دیگه .
اره میدونم مقصرخودمم..ولی واقعادست خودم نیست اصلا حوصله ندارم .احساس میکنم افسردگی گرفتم
خودتو به خواب بزن
من شبا تا خودمو به خواب نزنم پسرم نمیخوابه یعنی باید ببینه چشام بستس
فاطمه جان اول از همه خدا قوت. ببین من پسرم هم از لحاظ جنسیتی هم سنی فرق میکنه ولی در موزد چسبندگی که مشکل مشابه داشتم یکی از راهکارایی‌که دادن این بود که در طول روز ۱ ساعت پیشش نباشم. حتی شده برم تو اتاق (نبینه منو). و واقعا تاثیر داشت ، البته هنوز پسرم تو سنه اضطرابه ولی کم شد. شاید چونکه دائم با خودته اینطوریه. برای پسر من که دلیلش این بود.
برای پوشک، هنوز تجربه ای ندارم ولی شنیدم توی بازه چالش های بچه، از پوشک نگیریمشون، مثله: چالشه دندون در آوردن، یا همین اضطراب جدایی.
دخترم ماشاالله یک چیزیه خخخخ اینقدر خودشو ب گزیه وجیغ میرنه
میدونم چی میگی فقط بدون تو تنها نیستی تو این مسئله
اول از همه باید خودمون به خودمون کمک کنیم بعد از نزدیکانمون کمک بگیریم و اگه یه مشاور خوب هم راهنمایی کنه بهتر میشه
اها ممنون عزیزم
ولی من هربار ک دخترموجای مامانم یامادرشوهرم گذاشتم.بعدرفتم دنبالش خیلی بیشترتاشب اذیتم کرده قهرمیکنه و....فک میکنه تنهاش گذاشتم.آخه دخترم بیش ازاحساساتیه
کاملا موافقم
من پسرم برای خواب همیشه بغل میخپاست. یه عالمه باید راه میبردمش تا میخوابید. واقعا کمر و پا و دست نمونده بود برام. راهکاری که دادن گفتن اگه عروسکی ، متکتیی یا هر وسیله ای دوست داره کنارش بخوابون و خودتم کنارشون باش و از زبون اون عروسکه داستان بخون، لالایی یا شعر بخون، یا حتی با بچه ت صحبت کن. اینم برای من تاثیر داشت. پسرم الان خودش میخوابه خدا رو شکر. البته خرسیش کنارشه معمولا
همسرت نمیتونه تو خونه بعد از کارش نگهش داره یه ساعت؟ شاید حس امنیتش از خونه تامین میشه. من مامانم دوره ازم، مادرشوهرمم طفلک سنش بالاست و نمیتونه اصلا نگه داره. آزمایشی پیش خواهرشوهرم گذاشتم دقیقا برگشتم متوجه شدم قهره، بهونه م بیشتر میگرفت. ولی بعدش تو خونه خودمون همسرم روزی ۱ ساعت نگهش میداشت. من یا میرفتم پیاده روی یا تو اتاق بودم .شاید ۱۰ روز اینا ظول کشید که یواش یواش تاثیر گذاشت
تو اون ۱ ساعت کلی باهاش بازی میکرد و کاری میکرد که بهش خوش بگذره، اینم بی تاثیر نبود.
بچه تاسه سالگی خیلی اذیت میکنه دخترمن ازوقتی تولدش ردشده خیلی عاقل شده یکم صبرکن خوب میشه ولی سعی کن ازروپاگذاشتن ترکش بدی پسرخواهرشوهرمن تاکلاس اول روپای مامانش خوابیداگه ترکش ندی ممکنه خیلی طولانی بشه پس همین امشب دیگه روپات نزار یکباربرای همیشه
واسه پوشک هم عجله نکن صبرکن لج بازیش کمتربشه کامل صحبت کنه حرف گوش بده بعداقدام کن
سلام به روی ماهتون مامان جان
عزیزم آخرین بار کی چکاپ کامل انجام دادید ؟
چکاپ را ارسال کنید تا ببینم
چه داروها و مکمل هایی مصرف می‌کنید
سلام عزیزم ببین اول از همه حق داری خسته باشی پس سخت نگیر همه ما همین هستیم .
این که بهت میچسبه اضطراب جدایی داره و بهتر تاجایی که میتونی واکنش ندی .
تا جایی که میتونی حتی اگه نمی بینتت بدون اینکه بهش نگی جایی نرو حتی دستشویی اگه دستشویی بودی اومد پشت در باهاش حرف بزن شعر بخون. باهاش حرف بزن من برای اینکه نچسبه بهم بهش بازی میدم هم زمانم باهاش خودم حرف میزنم که بدونه هستم .
ببین رو پا خوابیدن باید از ۶ ماهگی جدا میکردی .من جا خواب و خواب مستقل از ۶ شروع کردم خیلی جو میدادن نه بچه ۶ ماهه چرا باید تنهااا بخوابه و... زوده و....
ولی من کردم خدارو شکر از رو پا خوابیدن راحت شدم.البته اینم بگم موقع مریضی و دندون مجبورم رو پا بذارم.
ببین برو اینستا چند تا مشاور تکنیک خواب مستقل بهت میگن شروع کن که بتونی رو پا نخوابونی واقعاا سخته
ببین باز دقیق تر بری تو پیج بهتره ولی میگن تایم خوابشون برید توی اتاق در ببندید تاریک کنید اگه اهنگ لالایی بذارید من خودمم کنارش دراز میکشم و یه مقداری ماساژ میدم و صبر میکنم تا بخوابه
سلام گلم.
خداااا قوت.کمکی نداری؟
من یه بار که رفته بودیم دکتر دخترم دید خیلی خستم ،خیلیااااا،قشنگ عین افسردگی،گفت یکم رها کن،دوساعت بزارش پیش مامانت،مادرشوهرت،شوهرت،بزار مهد.خیلی داری وابستش میکنی به خودت.وقتی جایی هستیم نگامم نمیکنه،ولی امان از اون موقع که میایم خونه،این داستانارو منم دارم و واقعا طاقت فرسا هستش.
دی ماه ۱۴۰۳انجام دادم
زودعصبی شدن و پرخاشگری بعداززایمان
زودعصبی شدن و پرخاشگری بعداززایمان
زودعصبی شدن و پرخاشگری بعداززایمان
ببخشید عکس ها توگوشیم بود خود کاغذش رو ندارم.
هیچ مکملی ام مصرف نمیکنم
سلام عزیزم بچه ها تا حس امنیت و محبتی که باید از طرف والدین دریافت کنند براشون اغنا نشه ،بنظرم وابستگیشون هم بیشتر میشه ... تا میتونی بهش محبت کن ،امتحانی پهلوش بخواب براش قصه بخون ،شعر بخون ،آروم آروم بزن پشت کمرش کم کم میبینی که عادت میکنه.... همه چیز با تمرین و تکرار حل میشه ،نگران نباش

سوالات مشابه