Ooma
پرسش (1403/10/26):

سلام نظرتون در مورد یدونه بچه چیه

بچه ها شوهرای شمام همش میگن بچه دار شین ؟؟من شوهرم روانیم کرده شب و روز میگه بچه من واقعا نمیتونم دیگه به بچه دار شدن فکر کنم همین الآنشم از کار و زندگی و ریخت. و قیافه افتادم وشوهرمم نه کمک میده تو بچه داری نه اینکه رفتارش خوب بوده تو بارداری قبلم و نه وضع مالیمون اوکی هر چیم بهش میگم نمی‌فهمه بخدا خستم دیگه حالم از کلمه بچه به هم میخوره بس که میگه چیکار کنم بنظرتون

محلش نذار و خودت سفت و سخت جلوگیری کن
من خودم خیلی بچه دوست داشتم اما الان میگم فقط همین یکی
چون ۴ ماه اول زایمانم بخاطر بی محلی ها و سردی های شوهرم حسابی ادب شدم دیگه بچه دار نشم
با این وضع همون یکی و بتونیم بزرگ کنیم بسمونه
با اینکه الان نصف کارای خونه و بچه با اونه اما اصلا نمیخوام
خودم قرص میخورم حتی اگه پنهونی باشه میخواستم IUD بزارم میترسم بفهمه ولی حرفاش رو اعصابمه که دم دقیقه میگه
وقتی هم میگم نه و جدی باهاش حرف میزنم قهر می‌کنه و کلا سرد برخورد میکنه
بچه بخوبه من توانایی و عرضه اوردن داشتم ۴تامیوردم
محلش نذار بگو بدنم هنوز ریکاوری نشده صبر کن دوسال دیگه
خدایااین توانایی و عرضه بهم نداد
یکی‌واقعا کمه
این حرفو نزن عزیزم پس من چی بگم بعد از ده سال بچم با انومالی بدنیا اومده...
منم واقعا خسته شدم
آره ولی واقعا باید به مادر بچه هم فکر کرد نمیدونم این شوهر من چرا انقد نفهمه
کمه برای کسی ک شرایطش رو داره اما کسی ک شرایط نداره همون یکی زیاده
عزیزم بچه داری نکرده که دلش پشت هم بچه میخواد ، یکم مسئولیت بهش بده
دقیقا...بهش کار خونه و کار بچه بسپار
می‌دونی آخه بیشتر وقتا خونه نیست بخاطر شغلش وقتی هم که میاد خستس اتفاقا زیاد هم عرض میزنه که سر صدا می‌کنه بهونه میگیره بعد من بهش میگم خب صبح تا شب همینه فکر کن دوتا باشن تو‌یک روزم دوم نمیاری میگه حق داری ولی باز حرف خودشو میزنه یکی دیگه بیار
انشالله خدا بهت ۴ تا صحیح و سالم ببخشه
من حسرت یکیش دارم
فقط میگم واقعا خدایی هست یکی با ای وی اف بهم بده
نیلوفر جان تصمیم شخصیه
اما با توجه به چیزایی که گفتی و چالش هایی که باهمسرت داری اگه من جای شما بودم اصلا به بارداری مجدد فکر نمیکردم( البته در حال حاضر منظورمه نه اینکه بگم کلا قید بچه رو بزن)
دخترتم کوچیکه عجله نکن
صبر کن که کامل از لحاظ روحی و جسمی امادگی پیدا کنی
و از نظر مالی هم شرایطتون بهتر بشه

والا منم همسرم خیلی بچه دوست داره و خیلی هم کمکمه
اما من خودم ب شدت وسواسی ام ( خیلی بیش از حد به همه جوانب فکر میکنم) و استرسی ام
برا همین دیگه باهم صحبت کردیم من از دغدغه هام گفتم و قرار شد بسپره ب خودم تا امادگی شو پیدا کنم
مگه به دل شوهرِ بچه دار شدن😐😑
من که خودم چند سال آینده هم نمی‌خوام واقعا ولی شوهرم قانع نمیشه بخدا خستم کرده بس که میگه وقتی میگم نه همش میگه انگیزه و انرژیم گرفته میشه واقعا هم رفتارش سرد میشه
جدیدا میگه یا قبلا هم میگفت؟
منظورم بعد چالش هاییه ک اخیرا باهم داشتین
شاید میخواد با اومدن بچه مطمئن شه ک تو یوقت ترکش نمیکنی
چرا میخاد بچه؟
الان که بچه ات کوچیکه با باشه سال دیگه و به قولی وعده سر خرمن بندازش عقب ، شاید سه چهار سال دیگه تو هم خواستی
از وقتی دخترم ۶ ماهش بود همش میگفت
میگه بچه دوست دارم دلم میخواد پسر داشته باشم بچه تنهاست چه میدونم سنم بالاست و این حرفا
شاید دختر داری دلش میخاد پسر بیاری
اره دلش میخاد پسر بیاری
مگه چند ساله تونه
دو سه سال فاصله بیفته چی میشه
6 ماهگی؟
چ دل خجسته ای
هم غر میزنه که سرصدا میکنه
هم کمک نمیکنه
هم بچه هم میخواد؟!! 😑😑😑
خدا ایشالا عقیمش کنه😂😂
من ۲۵ ولی شوهرم ۴۰ سالشه میگه نمی‌خوام اختلاف سنیم با بچم زیاد باشه من بهش گفتم که اکه نمیخواستی اینحوری شه پس زودتر باید ازدواج میکردی ولی باور کن اصلا انکار فهم و شعور نداره
نهایتا دو روز هیچ حرفی نزنه دوباره از اول شروع میکنه
نه قبلش هم میگفت
آره بخدا دیوونم کرده دیگه
من کاملا موافق تک فرزندی بودم و هربار شوهرم میگفت،میگفتم نه چون کمک نداشتم و واقعا سختم بود و اصلا به بچه ی دوم فکر نمیکردم
وقتی ام فهمیدم باردار شدم چند روز تو شوک بودم
اما حتما و حتما شرایط خودتو در نظر بگیر و اگر تواناییشو نداری اصلا قبول نکن
خدا براتون حفظش کنه بسلامتی انشاالله زایمان کنید
من شرایطشو ندارم دلمم نمی‌خواد واقعا
اصلا حوصله و اعتصاب بچه داری واقعا ندارم دیگه
هنوز دخترت کوچیکه خب ، تازه دو تا سه سالگی روانی میکنن
بهش بگو الان که اختلاف سنی ت با دخترمون مناسبه چقدر براش وقت میزاری؟
چقدر نگهش میداری باهاش بازی میکنی
که اینقدر نگران اختلاف سنی هستی
مرسی عزیزم
پس اصلاااا زیربار نرو من الان خیلی سختمه بارداری با بچه کوچیک خیلی خیلی سخته
چه برسه به بعدش...
ما هم موافق تک فرزندی بودیم به فکر بچه دوم نبودیم ولی بعد از چهارده سال خدا دومی رو بهمون هدیه داد.
من ۳۸ و همسرم ۴۸ سالشه الان همه چیز برامون تازگی داره 😄 ولی واقعا هم بچه داری حوصله و انرژی میخواد.
من خودم مخالف تک فرزندی هستم ، قصد داشتم بچه اولم چهار سالش شد دومی رو اقدام کنم که خدا سوپرایزم کرد پسرم ۸ ماهش بود باردار شدم و به معنای واقعی کلمه سرویس شدم ، اگه آمادگی روحیش رو نداری اصلا زیر بار نرو
آره واقعا سخته من همینجوری میگم یه هیچ کاری نمی‌رسم واقعا برای خودم وقت ندارم چه برسه یکی دیگم باشه
انقد میگم ولی فقط چند روز قانعش میکنخ
شوهرمنم دوساله میگه بچه
محلش نمی‌ذارم چون این مادره ک باید آمادگی روحی و جسمی داشته باشه
مرد ک همش بیرونه همه نگهداری بچه گردن مادره
تا وقتی خودت رو آماده حس نکردی اصلا زیر بار نرو
سلام عزیزم هر چی نظر و لطف خدا باشه من قبول میکنم
اما منم تصمیمم فقط رو یک بچه است
بچه مامان آروم میخواد
حوصله میخواد
تربیت میخواد
عشق میخواد
پول میخواد
عزیزم عملش کردین خوب نشد؟
از کجا معلوم پسر شه بعدی؟
بگو دختر شه بازم میخوای ۶ ماه بعدش باز بیارم لابد؟
بچه هم الان کوچیکه بگو باشه صبر کن هرچی خدا بخواد
سنتم بگو بالاست ک بالاست الانم با بچت کلی تفاوت سنی داری
سلام عزیزم فقط یکی از عمل هاش انجام شده و یک انگشت رو جدا کردن،باز ماه آینده ی عمل دیگه داره
وقتی اینجوری چالش داری سعی کن یا راضیش کنی ب زبون یدونه کافیه
یا درست شه همه چی بعد ب دومی فکر کن
قرص بخور امپول بزن بهش نگو در نهایت
برای بچه دار شدن مادر و پدر باهم تصمیم میگیرن
یعنی چی ک پدر بخواد باید اورد!
سلام ب روی ماهت
الهی فدای انگشتای کوچولوش🥺🥺🥺
عملش خیلی سخته؟ خیلی وقته میخام حالشو بپرسم موقعیتش پیش نمیاد
حداقل شرایط مالیتون اوکی باشه بعد به بچه دوم فکر کنین
تو این اوضاع بد اقتصادی.حداقل دغدغه خرج و مخارج نداشته باشیم اره میشه
قربونت عزیزم لطف داری
انگشت کوچیکش رو جدا کردن سه تا وسطی ها بند اول استخون بهمدیگه جوش خوردن انگشت شستم کلا زیر پوسته رفته لای اون سه تا🥲ک جدا کردنشون هم سخته،پیوند پوست میخواد و تا سه ماه باید مدام ببریم پانسمان رو عوض کنه دکترش...بعدم فیزیوتراپی و کار درمانی داره....جدای از هزینه هاش فقط امیدوارم بتونه انگشتهارو خم کنه در آینده...
قلبم خیلی درد داره...خدا برا هیچکس نخواد با بچش امتحان بشه
شرایطتشو نداری محلش نزار
این یه تصمیمیه که باید هر دو نفر راضی باشن

من و شوهرم عاشق بچه ایم خداروشکر شرایطش هم داریم
شوهرمم کل وقتشو برای بچه میزاره چیزی کم نمیزاره چه مالی چه عاطفی
ولی مثل اینکه قسمتمون نیست که دوباره نی نی دار شیم
اگه خدا بهم را به را بچه میداد همیشه دوست داشتم ۲ تا دختر ۲ تا پسر داشته باشه
اما حیییییییییف که نمیشه💔
حالا مثلا با پسر چه گلی میخواد به سرش بزنه که با دختر نمیتونه
اومدیو دومی هم دختر شد اون وقت چی؟
الهی بگردم چقدر سخخخخخت🥺😔
انشالله ک عملاش نتیجه بخش باشه و در اینده مشکلی براش پیش نیاد دختر طلا😍
فقط یک دستشه؟
من شوهرم اصلا اسم بچه هم نمیاره🤣🤣🤣
خودشم نمیخاد
میگه همینو فعلا ساپورت کنیم بسه
البته بگم هرچی بخاد دنیز هررچی هاااا براش میخره
هر چی میگم نکن میگه ن بچم میخاد
کمکم میکنه تو نگه داری وقتی خونس
بنظرم یکم وظیفه بنداز رو دوشش از نگهداری بچه و .....
یکمم وسیله برا بچه بخاه ک خرج کنه و اسم بچه دوم نیاره
هر دو دست💔
من واسه دنیز تا یک سالگی ک هرماه چکاپ میبردم الانم هر چن ماه ی بار میبرمش دارو و ویتامین و این چیزا بهترین مارکارو خریدم وسیله خوردنی همه چی بهترینارو براش انجام دادم
ک هم ب دخترم ارزش بدم همم شوهرم خرج کنه براش از همون اولو فکر بچه دیگه نباشه حالاها
خدایی شده بود مثلا ی خرج واجب داشیم اونو نکردم اما برا بچم همون پولو دادم ی چیزی ک میخاس
وای قلبم💔💔💔
انشالله بعد عید ازت بشنوم کاملا خوب شده
قربون اون پس کله‌اش ک دلم میخاد ماچ مالیش کنم😍😘
عزیزم ببخشید میپرسم میگم با انومالی بدنیا اومد ینی چی متوجه نشدم اگه دوست داشتی جواب بده🤍
یکی دیگه ام میارم ولی الان اصلا شرایط نداریم
اگه خدا بخواد چهار پنج سال دیگه ...
سلام تک فرزندی معایب خودش داره ، تنهایی و نداشتن همبازی برای رشد دلبندتان مشکلاتی فراهم می‌کنه
در کمترین حالت برای تربیت روانشناس ها و سه فرزند را میگن
و اینکه تجربه شخصیم بخواهم بگم فاصله سنی کم خیلی خوبه من خواهرم بتمن اختلاف اش زیاده درک نمی‌کردیم هم رو اما الان دوستاییم که فاصله کمی داشتن خیلی مچ اند با هم .تک فرزندم توی اطرافیان دیدم اصلا خود بچه ها راضی نبودن !یکی از دوستانم میگه من نت خواهری دارم باهاش درد و دل کنم نه تو بچگیم همبازی داشتم همش تنهام ‌ .
خلاصه که یکم روحی آت تقویت کن با حال خوب بعد ها را بیار إن شاالله
سلام عزیزم من به عنوان مادری که دوتا پشت هم اورده بهت میگم بچه داشتن خیلی خوبه ولی نه بر هر قیمتی وقتی کمکی نداری و اصلا بهت کمک نمیکنه اصلا زیر بار نری برا دومی چون همین مرد دوروز دیگه وقت نکردی بری حموم بهت میگه چرا حداقل یه حموم نمیری واقعا الان مثل قدیم نیست خانما همه شون به خودشون میرسن یکم تا بخایی جا بیوفتی با بچه دوم خیلی سختت میشه بدون کمکی
الان زوده هنوز بچت کوچیکه سه سال رو که رد کنه میتونی تصمیم بگیری من بعد از سه سالگی دخترم خودم دوباره دلم بچه میخواد
منم شوهرم از وقتی بچمو از شیر گرفتم میگفت تا چند وقت پیش از بس گفتم نه دیگه حرفشو نمیزنه🤣
سلام عزیزم
شوهر منم همینه دائم میگه بچه دوم
تازه گفته اگه بچه نیاری دیگه مسافرت نمیبرمت
منم گفتم نبر من فعلا نمیخوام
دقیقا شغل شوهر منم یه جوریه ک خیلی خونه نیس ظهر ۲،۲ونیم میاد ۴ میره شبم ۹ونیم ۱۰ میاد
ميگم خب تو ک همش مغازه ای واسه همین میگی بیار من باید دیگه بزرگش کنم
برا شما الان تایم خوبیه تا دنیا بیاد بچتم نزدیک ۵ سالشه میفرستیش مهد
آره مامانم هم‌میگه
ولی فعلا کم خونی شدید و عفونت دارم
گفتم اول دکتر برم چن ماهی دارو مصرف کنم دیگه ان شاالله بیبینم چی میشه
اره منم با اینکه بچه اولم بچه آرومی نبود و نوزادی سختی داشت هم کولیک رفلاکس اگزما شدید حساسیت اصلا خیلی سخت گذشت اما از تنها بودن پسرم در آینده میترسم دوست دارم بغیر از ما که پدر مادرشیم و قراره بالاخره پیر بشیم یه ادم جوون دیگه تو خونه کنارش باشه هم فکر و هم نسل اش باشه
و حتما یکی دیگه میارم ولی اول برم‌چکاب کنم بعد برم اقدام
آره پسر منم خیلی گریه می‌کرد
هنوزم بعضی وقتا خیلی لج میکنه و بهونه می‌گیره
بعضیا میگن بچه دوم بیاد لجش خوب میشه
حالا بچه من رسما تو خونه دنبال هم بازیه همششش میگه مامان بیا بازی کنیم
خییییلی کم خودش تنها بازی میکنه
وای بچه منم همینطوره کچلم کرده
بنظرم یه بچه کمه ،اگه شوهرت متقاعد میشه که با دوتا بچه خیلی باید باهات همکاری کنه و جور خیلی چیزا رو بکشه بیار ولی اگه کلا میدونی شخصیتش اینطوره که اصلا همکاری نمیکنه خودت داغون میشی .......
عزیزم شما فک کنم همونی بودین که با همسر خانواده شون به مشکل برخورده بودین
بنظرم واسه بچه دوم فعلا اقدام نکن تا زمانی که مشکلاتتون کامل حل نشده
اگه حل شد ،همسرتم تو کارای خونه باهات همکاری می‌کنه ،ادم حساس ،گیر بده ای نیست بذار بچه دوم بیار خیلیم عالیه
شوهر منم خیلی میگه بچه دوم
تو بارداری اولم شوهرم بیکار بود تو خونه بود خیلییی اذیت شدممم ،غر میزد ،گیر میداد چند بار باهم دعوامون شد
و کلا شوهرم شخصیت حساسی داره
تو بارداری نمیذاشت تنها برم بیرون می‌گفت یه توپی بهت میخوره خطرناک اتفاقی میوفته 🤦🤦
حس اسیر داشتم
بعدشم که زایمان کردم رو بچه خیلی حساس بود
من خودمم بچه خیلی دوست دارم مخصوصا بخاطر دخترم ولی خیلی میترسم که بخوام باردار بشم
قربونت عزیزم 💚
ینی با مشکل بدنیا اومده عزیزم،مشکل مادر زادی
مادر باردار میشه ۹ ماه،زایمان با مادره،دو سال شیردهی با مادره،بعدش بزرگ کردن و سروکله زدن باز با مادره
اون حق انتخاب هم باید با مادر باشه
بچه ها ممنون از پاسخ و راهنمایی همگی ببخشید نتونستم جواب بدم جدا جدا
بازم باید باهاش حرف بزنم من خودم جلوگیری میکنم ولی مشکلم اینه که اخلاقش عوض میشه ‌و قهر می‌کنه عین بچه ها انگاری هیچ حرفی باهم نداریم بزنیم تا یکم میاد بشینه حرف بزنیم فورا میگه بچه
امیدوارم از سرش بیوفته
آره عزیزم درسته ما هنوزم اختلافامون کاملا حل نشده
ولی مشکل اینجاست شوهرم با اینکه سنش بالاست جای اینکه خودش درک این چیزا رو داشته باشه نداره همش میگه عوض شدم در صورتی که من می‌دونم نشده
چند سالشه مگه؟
عزیزم نگو نه خودت قرص بخور خیلی راحت نذاربفهمه هروقت گفت بچه بگو باشه و تموم
یابگو باشه برم بایه دکتر مشورت کنم ببینم چی میگه وبپیچون
همسرتون چون سنش بالاست ودختر دارن احتمالا پسرمیخان
و منی که همسرم جرات نمیکنه حرف بچه دوم بزنه
چون جوررری دخترم بهش وابسته شده نمیزاره نفس بکشه تنهایی . اسم بچه دوم میاد بد قاطی میکنه .
خودم که اصلا و ابدا فکرشم نمیکنم
دقیقاا عین من
این مشکل همه گیره خواهر🤒
داشتن دوتا فرزند قطعا خیلی بهتر از تک فرزندیه اما لازمه اصلی آمادگی جسمی و روحی مادره بعد شرایط دیگه
هر موقع خودت احساس کردی که آمادگی شو داری اقدام کن
اگه غیر از این باشه ضربه میخوری ، افسردگی و پیری زودرس و ....
ممکنه دلیلش همین باشه
ترس فروپاشی زندگی داره ، میخواد با اومدن بچه جدید تورو پابند کنه
منم همینکارو کردم از اول
از دارو و ویتامین و شیر خشک و پوشک بگیر
تا شوینده و لباس
بهترین مارکارو گرفتم و خیلی خوب خرج کردم براش
حتی به قول شما گاهی از خودمون زدیم ولی برای دخترم بهترینو انتخاب کردم
ولی بازم همسرم همه ش میگفت من بچه دومو میخوام! خودش میگفت خیلی سخته و هزینه هاش زیاده ولی بازم میگفت دوست ندارم تک بمونه چون خودش تک فرزنده
به نظرم کسی که واقعا بچه بخواد با این چیزا ام نظرش برنمیگرده
البته که من زیر بار نمیرفتم و همه ش میگفتم لنا پنج شش ساله ش بشه بعد تصمیم میگیریم
که قسمت اینجوری شد...

سوالات مشابه