Ooma
پرسش (1403/08/08):

کیا عروس هلندی دارن!؟

دوستان من مدت طولانی پسرم تنها بود بعد بارداری نمیتونستم مثل روزای اول بهش برسم رفتم براش یه خانم شیطون بلا گرفتم. الان دو روزه ازخودم جداش کردم قفسشون بزرگه طوری که همه چی دوتا دوتا براشون گذاشتم، بهم گفتن همه چیو تک بزار اب و غذا وچوب و وسایل بازیشون رو که بهم عادت کنن. حالا خیلی خودم ناراحتم که صدا میزنن بیان پیشم و تحمل میکنم. پسرم افسردگی نمیگیره!؟ همیشه ازاد بوده تو خونه گفتن تا یک هفته ابو غذا و اماده کنم در حد سر زدن پیشش باشم. و اینکه از صبح دوتاشون رژه میرن تو قفس و کوتاه و اروم صدا میزنن بیا. اینا دارن بهم عادت میکنن یا منو میخوان!؟ اصلا موندم چکار کنم که ناخواسته اذیت نشن. شوهرمم دیشب به سختی راضی شد از خودمون جدا بشن و تو راه رو بزاریمشون دما خوبه و ماهم در حال رفت و امد کوتاه میبینن. کسی تجربه داره راهنمایی کنه ممنون میشم.

چرا افسردگی که احتمال زیاد میگیره یه کم میره تو لک ولی اگر با جفتش رابطش خوب باشه حله. یهو دیدی مث عروسای ما واستون بچه هم اوردن
در کل سعی کن از بیرون قفس باهاش صحبت کنی، بهش تشویقی بدی چیزایی که دوس داره. نوازشش کنی.
فقط نظافت و تعویض آب و غذاشون رو خودت انجام نده
حالا من از اول بارداری از خودم دورشون کردم و رسیدگی بهشون فقط با همسرمه. هرچی گفتم بدیم امانت به کسی تا بچه بزرگ بشه قبول نکرد تا دید ۴ تا تخم گذاشتن دیگه کلأ دلش نیومد بده برن..
بچه نمیخوام ازشون فقط سرگرم بشن باهم 😂😂😂😂
من و شوهرم هستیم
که به باباش بیشتر از من وابستگس داره😐😐😂😂
باباش و ترجیح میده به من تا ایند حد
نفر سوم نیست که بدم انجام بده
منم اصلا نه خودم نه شوهرم نمیتونیم قبول کنیم
بخدا از اتاقمون دور شده حس میکنم کشور دیگه رفته حالا تو راه رو گذاشتیم

نمیزاره نازش کنیم از روزی که اون یکس اومده
برا اون میخوند و طرفش میرفت دید اون تو این باغا نیست بیخیالش شد
همو نوک نمیزنن و دعوا نمیکنن خداروشکر.
باهاش حرف میزنم ولی نمیزاره نازش کنم عصبیه
دیروز اون جدیده اومد سمت من این پامو گاز میگرفت چرا اون نشسته رو شونت انگار مقصر منم 😐😐😂😂
بالاخره سرگرمی هر نر و ماده ای، عواقبی در دراز مدت هم داره😅😂
همون همسرت تمیز کاری و تعویض آب و غذاشون رو انجام بده خودت خیلی دور و برشون نباشی و با آب و غذا و پی پیشون تماس نداشته باشی بهتره
اقاهه گفت لونه نذارید تخم نمیزارن نمیدونم چقد درست گفت
ماهم بهشون وابسته ایم. خیلییی وابسته مخصوصأ به نبات که از اول پیشمون بوده و بزرگ شده ولی خب.. چاره ای نیست. به بچه هم فکرکن..
شنیدم تا ۲ سالگی بچه ریه اش حساسه و پرنده نباید نزدیکش باشه
داشته مستی میکرده و کم کم مخ ماده رو میزنه نگران نباش😁
آره درست گفته. منتظر لونه هستن واسه تخم گذاری
ولی جفت اوردین براش ممکنه حرفایی که بلد بود بگه یا سوتایی که بزنه رو یادش بره.. سعی کنین مرتب باهاش تکرار کنین حرفارو
بخاطر همون جداشون کردیم
به همسرم گفتم بچه دنیا بیاد اینا حسادت کنن همش رو من و بچه هستن😂😂
نمیزارم براشون😂😂بچه نمیخوام
اصلا نمیزاره نازش کنیم
گازمون میگیره
برا جفتش میخونه 😂😂

اره حرفا رو یادشون میره رفتم باهاش حرف زدم و اومدم
دختره چون تازه اومده همه چی به کتفشه
پسر خودم اذیته
نبات ما دختره و به شددددت وابسته به همسرم. بعد نقلی که شوهرشه هربار همسرم می‌ره سمت قفسشون، انقدر نباتو نوک میزنه یا جیغ میزنه سرش یا همسر منو نوک میزنه که چرا به هم محل میذارین، نذارین من حسودیم میشه🤦🏻‍♀️
درست میشه باهم کنار میان نگرانش نباش. فقط یکم لازمه خودتون صبوری کنین.
نوازشش هم نکن اصن دیگه. بلکه باهم مسائلشونو خودشون حل کنن
تیتو پسره و بعد بارداری من وابسته همسرم شد
خواهرم میگه چون جنسیت بچت پسره اون کمتر میاد چقدم حسودی میکنه مثلا شکممو ناز میکردم پرواز میکرد میومد پیشم نگام میکرد که بببینه با کی ام
میگم با توام با تو میرفت😂😂😂😂
حالا جیکو که دختره تازه اومده میومد پیشم این باز حسادت میکرد دست و پام گاز میگرفت چرا اون اومده پیشت
دیدم نمیشه با این وضعیت من جفت گرفتم که باهم باشن حالا هردو با منن
در واقع تیتو از لج جیکو میومد پیشم 😂😂😂😂
من شعر برا تیتو خوندم
تو گوشی دیگم وقتی میرفتم بیرون براش میذاشتم حس تنهایی نکنه
بزارمش براشون!؟ یا نزارم!؟
مگه فصل تخم گذاشتنشون نگذشته؟
عروسای بابام تو یک ماه خاص تخم میذارن
هرسال همون مرداد اینا
دیگ تخم نمیذارن
ولی تا ۱۳ تا هم تا حالا تخم گذاشتن اما پوچه
چون هم نرش مریضه
هم فک کنم پرنده فروشیه گفت تخماشون از یک ماده بوده ینی همون خواهر برادر
وا چه عجیب دوتا رو جدا جدا گرفته
یا باهم!؟
من چون تک بوده تاحالا نمیدونم فصل تخم گذاریشون کی هست عزیزم.
ن دوتاشون رو باهم خریدن از ی نفر
اگه میدونسته و این کارو انجام داده واقعا چه ادم بی انصافی بوده
بابام سر در نمیاوردن ک. اولین بارشون بود میخریدن
شانس هم نیاوردن از خریدش
عروس نرش ایدز پرندگان داره تمااااام پرهاشو خودش می‌کنه الان ببینیش اندازه ی جوجه س
اصلا پر نداره ک پرواز کنه
عروس ماده ش هم از نر این مریضی رو گرفته و یکم وحشی شده. دایم در حال نوک زدنه
بیشتر وقتشون تو قفس هستن
چون آزاد ک میکنن نر نمتونه پرواز کنه و رو فرش راه میره تا حالا چند بار دور پاش مو گیر کرده پاشو زخم کرده بردن دامپزشکی
عروس ماده ش هم وحشی طوره خیلی بد پرواز میکنه ی بار انقد بد پرواز کرد خورد تو صورت برادر زادم
واس همین بیشتر تو قفس هستن و عادت هم کردن
اما همینجوریش هم ب شدت وابسته بابام هستن
بابام از در میره بیرون یا میاد تو ی سرو صدایی راه میندازن ک بیا و بیین
همین دو هفته پیش هم رفتیم سفر عروساش رو برد پیش داییم ک مراقبشون باشه میگفت غذا نمیخورن😔 نبود بابامو حس میکردن
الهی عزیزم دکتر پرندگان نگفت که خوب میشه!؟ امیدوارم زود خوب بشن واقعا سخته. خیلی عادت میکنن من پسرم میرفتم بیرون غذا نمیخورد تامیومد میگفت بیا. برا باباشم که بدو بدو میرفت پیشواز. الهی خیلی ناراحتم پیشم نیست و تو قفس نگهش داشتم تا عادت کنه به جفتش. همیشه ازاد بود تو خونه . عذاب وجدان دارم برا این کار ولی تنها بود منم با بارداری واقعا خودم نمیتونم کارا خودمو کنم بیشتر اذیت بود چون همش پیشش بودم باهاش بازی میکردم. انقد سختمونه رفتن تو راه رو انگار رفتن کشور دیگه ولی تا یکی دوهفته باید بمونن تو قفس 😔😔تا بهم عادت کنن و دیگه تو اتاق نیاریمشون بخاطر نینی
جفت بخورن کاری به تو ندارم فقط گاهی نیاز به پرواز دارن چون عادت کردن به ازاد بودن گاهی مثلا هفته ای یه بار دوبار یکی دو ساعت درشون بیار
ن چند تا بردن و گفتن ازین جهت میگن ایدز پرندگان چون ک درمانی براش نیست
وگرنه بیماریش ربطی ب ایدز نداره

عادت میکنن عزیزم. انقد ب جفتش عادت کنه دیگ تو رو محل نذاره😂
همینکه جفت بخورن خیالم راحت میشه
ازصبح دوتاشون ساکت تو قفس شون هستن. میترسم پسرم افسردگی بگیره.
دختره عادت داره داخل باشه. واقعا چقد سخته دل کندن برن دنبال زندگیشون😂😂😂 همش وسوسه میشم برم در و باز کنم براشون.
چجوری میخوای دخترتو عروس کنی و از پیشت بره ؟🤭
از خدامه
امروز بی تابی میکرد رفتم پیشش باهاش حرف زدم مامان تو دیگه زن داری نباید بیایی پیش من باهاش بازی کن کلا ساکت شد نمیدونم حالا قبول کرده یا رفته تو لک
داره فک میکنه رو حرفات
بچه پسره😂😂😂
دقیقا به شوهرم گفتم خدا منو شناخته دختر نداد 😂😂😂
فک میکردم دختر داری🤦
خدا براتون حفظ کنه
😂😂😂😂

انقد ماشالله باهوشه که حد نداره
کاراش انقد بامزه است که بابامم عاشق خودش کرده
بابام زنگ میزنه باهاش حرف بزنه😂😂😂
نه بچه اول و اخرمه پسره

دختره رو میگم خانم پسرمه زن تیتو😂😂😂
شوهرمو ندیدی دیشب چه دلهره ای داشت برا جدا کردنشون از پیش خودمون
من امیدوار شدم به خودم یکم سست عنصرم
شوهرم کلا عنصر نداره که کم یا زیاد سست باشه😂😂😂
الهی🥲
خیلی زود همه رو ب خودشون وابسته میکنن
خصلت عروس هلندیه
😂😂😂
شام درست حسابی نخورد انقد تو فکر رفت
گفت دلم نمیاد
گفتم بایدیه انتخابی نیست
منم دلم نمیاد ولی چکار کنیم
دوتاشون دارن میان بغل ما فردا بچه هم میاد حسادت میکنن و برا بچه هم خوب نیست. به سختی قانع شد گفت فقط یه هفته اونجا بمونن باز بیاریمشون😂😂😂😂
تا وقتی که بچه اومد
مامانم که اصلا پت خونگی دوستنداره سراغشو میگیره سردش نشه گرمش نشه چیزیش نشه😂😂
من اصلا پت خونگی نداشتم
خیلی تنها بودم شوهرم برام اوردش
بعدشم من باردار شدم به دوماه نرسید که اوردش من باردارشدم شوهرم ترفیع کار گرفت سوابق بیممون مشکلدار بود خداروشکر درست شد مدارک همسرم درست شدن. اینا همه لطف خداست که به یه موجود دیگه رسیدگی میکنی و بهش بی قید و شرط عشق میدی. خداهم برات جبران میکنه خدایاشکرت
قبول دارم عزیزم
عروسای بابام هم ب شدت خوش روزی بودن و کلی خیر و برکت با خودشون آوردن
الان ب بابام میگیم اینا رو رد کن برن میگه برکت خونه ن کجا بفرستمشون
خدا بخاطر این فرشته ها دراشو به رومون باز میکنه. بخدا گره هایی داشتیم که از دست خدا باز کردنش برمیومده به طور معجزه اسا باز شدن و گفتم خدایاشکرت. بخاطر وجود این فرشته ها توخونمون هست که خدا رحمش میاد بهمون
حق🤌🤌🤌
من اینو متوجه نشدم چرا درش نمیاری.برای جفت خوردن؟
من که در میاوردم تازه دختره نمی یومد کلی بهش جیع میزد بیااا
اهان بارداری .منم کلی پرنده داشتم 😅فقط دو جفت عروس داشتم که دادم رفت اگه خونتون بزرگه و یه اتاق داری که نگهشون داری جدا از اتاق بچه نگه دار .
البته من خودم عروس پیشنهاد نمیدم چون هم خیلی جیغ میزنه بچه بیدار میکنه هم خیلی پرز دارن من عروس دادم اشناها ولی گرینچیک نگه داشتم .
البته از طرف بقیه بابت نگه داشتن اینا کلی تیکه شنیدم ولی خیلی دوستشون دارم
اول دراوردم دیدم هردو میان بغل من. اینجور شد که پرسیدم گفتن به خودت عادت کنن هر دوشون جفت نمیخورن. باید بزاریشون و در نیاریشون تا به هم عادت کنن
بهشون کلسیم میدم و ویتامینه و یه قطره دیگه غذاهای متنوع دارن که جلوگیری از اون پر ریزی میکنه که در اثر کمبود املاح معدنی بدن هستش. سنگ مینرال و کف دریا و کلسیم گچی هم براشون گذاشتم دختره ماشالله همه رو میخوره پسرم بد غذاست و باید بریزم تو اب تا بخوره.
منم خیلی بهم گفتن ولی دلم نمیاد
اره اتاق دیگه هست ولی الان گذاشتیم راه رو که ماهم ببینن حس نکنن ترکشون کردیم عادت کنن به هم میزارمشون اون یکی اتاق در طول روز سر میزنم بهشون.
نه بابا عروس جفت میخوره این در اوردن برای اولش هست که با هم دعوا و غریبه همدیگر میزنن بعدش که دوس شدن درشون بیار
نه پر ریزی منظورم نبود ببین وقتی خودشون تمیز میکنن یه سری پرز دارن خیلی زیاد اون پرز ها منظورم اونا بود اشتباا گفتم عروس شدید اون پرز داره که رو تنفس و حساسیت خیلی اثر میداره
اتاق جدا داری که اصلا عیب نداره باز بدارشون اونا دوتایی عشق میکن اصلا با تو کاری ندارن دیگه منم همین کار میکنم توواتاق بازشون میذارم خودشون همه بازی میکنن اصلا با من کاری ندارن
اره بخاطر اوناهم دارو گرفتم اندازه قطره چشم شد صد
امشب داشت پسرم سر دختره رو میخاروند ولی سر غذا هم نوکش میکنه😐😐نمیدونم فاز بچم چیه. منم اعصابم میریزه بهم وقتی نوک میزنه برا غذا
یبار نازش میکنه یبار دعوا بچم مودیه
زل زدن به من شوهرم اوردشون پایین جاشونو تمییز کنه
زل زدن به من شوهرم اوردشون پایین جاشونو تمییز کنه
بیرون که میاد قلمرو نیست میذاره ناز کنی ولی تو قفس وقتی جفت میخورن فکر میکنه میخوای اذیت جفتش کنی حتی برای غذا پر کردن میاد میزنه شمارو یا گاهی سر غذا خوردن جفتا همدیگر میزنن قانون طبیعت دیگه که بخور زنده بمون🤣
نگران شدم چرا میان بیرون نازش میکنه بعد میره تو قفس سر غذا خوردن نوکش میزنه.نمیزاره باهاش غذا بخوره میگه اول من بخورم بعد تو بیا بخور😐😐
اخه این چه عشقیه به یه غذا هم بند نیست😂😂😂😂

سوالات مشابه